دانلود تحقیق سه طلاق در یک جلسه طبق کدام آیه قرآن است؟

Word 96 KB 33265 21
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • سه طلاق در یک جلسه طبق کدام آیه قرآن است؟

    قران برای عمل است و مسلمان باید براساس آن عمل نماید خداوند در قران (بقره 229 )می فرماید « ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاکٌۢ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌۢ بِإِحْسَٰنٍۢ ۗ طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود).

    ...

    خداوند تبارک وتعالی براساس فهم بشر و قواعد زبان عربی در قران با مردم سخن گفته است.

    هنگامی که شما می گویی من دو مرتبه به مکه رفته ام یعنی یک مرتبه از شهر خود به آنجا رفته و برگشته ام و دوباره در زمان دیگر همان مسیر را طی کرده ام و به آن شهر رفته ام خداوند هم که حکم طلاق را بیان می کند و می فرماید دو مرتبه است یعنی مرد با زنی ازدواج نماید سپس با طلاق رابطه زوجیت را از بین ببرد و قطع نماید وبعد دو باره که رابطه زوجیت با همان زن بر قرار شد و آن را با طلاق قطع کرد طلاق دوم می شود اگر برای مرتبه سوم نیز با همان زن ازدواج کرد و او را طلاق داد طلاق سوم می شود و بر قراری رابطه و ازدواج شرعا حرام است مگر آن زن با دیگری ازدواج دائم کند اگرشوهر دوم طلاق داد شوهر اول می تواند با او ازدواج نماید معنای آیه قران این است و از زمان پیامبر تا مدتی از دوران حکومت عمر نیز اینگونه عمل می شد اما عمر انجام سه طلاق در یک جلسه را که در زمان جاهلیت بود واسلام آن را با آیه فوق منع کرده بود دوباره رواج داد و هنوز بین پیروانش رایج است.و چه آسیب های زیادی که از این حکم به جامعه شما رسیده است .(مسلم از ابن عباس نقل می کند که در سال دوم حکومت عمر طلاق ثلاث( در یک جلسه) را عمر حلال نمود مسلم ج 2 کتاب طلاق باب طلاق ثلاث البانی آن را صحیح دانسته است و ابی داودج2 ص 261 وص 415 و نسائی به شرح سیوطی ج 6 ص 145 ) براساس کدام دلیل عقلی یا شرعی حکم خدا را رها نمو ده اید و اینگونه عمل می کنید؟

    زیرا آشکارا با آیه قران نا سازگار است!

    آیا عمر را از پیامبرخدا عالم تر و برتر می دانید؟

    البته می دانم که در لفظ پیامبر را برتر می دانید اما در عمل خلفا را بر تر می دانید!!

    در قیامت چه پاسخی دارید؟

    جایگاه اهل بیت که پای خود را جای پای پیامبر می گذاشتند و مردم را به قران و سنت تشویق می کردند کجا است؟

    چه اشکالی در شیوه پیامبر و اهل بیت دیدید؟

    طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است.

    و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

    و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

    در این جا سئوالاتی مطرح می شود که : 1- آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

    2- آیا طلاق در اسلام جایز است؟

    اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

    3- وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟

    بعد از اتمام عدّه چطور؟

    4- با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

    5- آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

    6- زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

    ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

    الف- تاریخچه ی طلاق آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

    در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند.

    در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت طلاق زن صورت می گرفت.

    گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد اعلام می شد.

    در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

    در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است.

    این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود.

    اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات( طلاق بر دو نوع است: طلاق بائن 2- طلاق رجعی در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است.

    در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.

    قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است.

    در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل خانواده است به همین علت ازدواج امری مقدس و پسندیده و برای ثبات و پایداری آن تأکید فراوان شده، و طلاق امری ناپسند است و برای جلوگیری از آن از هر وسیله ممکن استفاده شده است و از طلاق به عنوان منفورترین حلالها یاد شده است.

    پیامبر اسلام (ص) فرموده اند: همچنین فرموده اند: امام صادق (ع) فرموده اند: همچنین بدترین خانه نزد خداوند، خانه ای است که به واسطه طلاق از هم پاشیده می شود و هنگامی که طلاق رخ می دهد عرش خداوندی به لرزه درمی آید.

    اما در جایی که تحمل زندگی مشترک بر طرفین، ناممکن می گردد طلاق امری لازم و ضروری می شود به امید آن که هر یک از طرفین در پیوند بعدی، سعادت خویش را بیابند.

    خداوند می فرماید: تو نمی دانی شاید خداوند بعد از این ماجرا وضع تازه و وسیله اصلاحی فراهم سازد.

    با آنکه طلاق در اسلام در وقت ضرورت مشروع است ولی به مجرد اینکه مردی از همسرش ناخرسند باشد راه طلاق را نشان نمی دهد بلکه او را به بردباری و شکیبایی دعوت می کند و برای جلوگیری از طلاق راهکارهایی نیز ارائه می دهد اما اگر با نزدیک به هم تدابیر چاره ای جز طلاق و جدایی نباشد می فرماید: آنها را از خانه هایشان خارج نسازید و آنها نیز از خانه ها (در دوران عدّه) خارج نشوند مگر اینکه آنها کار زشت آشکاری را انجام دهند.

    فقط در صورت انجام کار زشت می توان زن را در زمان عدّه از خانه بیرون کرد و این را حدود الهی می داند و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است.

    فلسفه این کار چیست؟

    آیا این نیست که علاوه بر حفط احترام زن، غالباً زمینه را برای بازگشت شوهر از طلاق و تحکیم پیوند زناشویی فراهم می سازد.

    امام باقر (ع) فرموده اند: آیا این نیست که علاوه بر حفط احترام زن، غالباً زمینه را برای بازگشت شوهر از طلاق و تحکیم پیوند زناشویی فراهم می سازد.

    امام باقر (ع) فرموده اند: قرآن کریم احکام طلاق را چنین بیان می فرماید: هنگامی که مدّت عدّه آنها سرآمد باید آنها را به طرز شایسته ای نگاهدارید یا به طرز شایسته ای از آنها جدا شوید.

    «سوره طلاق آیه 2 و در آیه ی 231 سوره بقره می فرماید: از این آیات یک اصل کلی استفاده می شود و آن اینکه هر مردی در زندگی خانوادگی یکی از دو راه را باید انتخاب کند یا تمام حقوق و وظایف را به خوبی و شایستگی انجام دهد و یا علقه زوجیت را قطع و زن را رها نماید.

    شق سوم یعنی اینکه زن را طلاق ندهد و به خوبی و شایستگی از او نگهداری نکند هم از نظر اسلام وجود ندارد.

    همچنین در سوره احزاب آیه 49 می فرماید: زنان مطلقه را به طرز شایسته ای رها کنید و به صورت صحیحی از آنها جدا شوید.

    و در آیه 229 سوره بقره می فرماید: همچنین می فرماید: برای شما حلال نیست که چیزی را از آنچه به آنها داده اید پس بگیرید.

    و در ادامه آیه دوم سوره طلاق می فرماید: ( و این یکی از راههای جلوگیری از طلاق است.) احکام زنان مطلقه و حقوق آنان زنان مطلقه از دیدگاه قرآن سه گروهند، گروهی که عادات ماهیانه می بینند و گروه دیگر کسانی که عادت ماهیانه نمی بینید و کسانی که باردارند و حکم هر کدام را بیان می فرماید.

    در سوره بقره آیه 228 می فرماید: زنانی که عادت ماهیانه نمی بینند باید سه بار پاکی را پشت سر گذاشته عادت ماهانه ببینند و برای بار سوم وارد ماهانه شدند عدّه آنها پایان یافته است.

    و در آیه 4 سوره طلاق می فرماید: زنانی از شما که مأیوس از عادت ماهانه شده اند اگر در وضع آنها (از نظر بارداری) شک کنید عدّه آنها سه ماه است.

    و درباره ی زنان باردار می فرماید: در آیه 6 سوره طلاق پیرامون حقوق زنان مطلقه از نظر مسکن و نفقه می فرماید: آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و امکانات شما ایجاب می کند سکونت دهید.

    و در ادامه می فرماید: و لا تضارّو هنّ لتضیّقوا علیهنّ یعنی حق ندارید ضرری متوجه آنها کنید تا ماندن در آن سکنی برایشان دشوار شود و از نظر لباس و نفقه در مضیقه شان دهید.

    همچنین می فرماید: در مورد حقوق زنان شیرده نیز می فرماید: همچنین در مورد فرزندان بعد از طلاق می فرماید: و أتمروا بینکم بمعروف > جمله و گاه به معنی می آید و در این جا معنی دوم مناسبتر است و تعبیر به تعبیر جامعی است که هر گونه مشاوره ای را که خیر و صلاح در آن باشد شامل می گردد.

    در آیه 7 سوره طلاق می فرماید: حد طلاق در قرآن در قرآن حد طلاق دو مرتبه است (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد) در هر یک او دوبار یا باید همسر خود را به طور شایسته نگاهداری کند و آشتی نماید یا با نیکی او را رها سازد و برای همیشه از او جدا شود.

    فامساک بمعروف أو تسریح باحسان طلاق سوم، رجوع و بازگشتی ندارد و هنگامی که دو نوبت کشمکش و طلاق سپس صلح و رجوع انجام گرفت باید کار را یکسره کرد.

    از حضرت باقر (ع) نیز روایت شده که فرمودند: طبق نظر فقها عظام، این آیه عدد طلاق را مشخص می کند زیرا که در صدر اسلام مواقعی پیش آمده که مردی زنی را طلاق داده اما در موارد متعددی ضمن رجوع به زن، مشقاتی را از جهات گوناگون برای وی پدید آورده است لذا اسلام با نزول این آیه حد و حصری برای این بازگشت مرد قرار داده است.

    با توجه به مطالب ذکر شده می توان به این نکته اشاره کرد که طلاق در جوامع و ملل گذشته نیز مطرح بوده و اسلام اولین بار آن را بیان نفرموده بلکه اسلام به وضع طلاق سر و سامان داده و در این مسأله به حقوق زن توجه کرده و مردان را موظف به رعایت آن نموده است و مرحوم طبرسی در مجمع البیان می گوید: همان طور که برای مرد حقوقی بر عهده ی زنان گذراده شده همچنین زنان حقوقی بر مردان دارند که آنها موظف به رعایت آنند زیرا در اسلام هرگز حق، یک طرفه نیست و همیشه به صورت متقابل می باشد.

    پس به این حقیقت اشاره شده که حق و وظیفه، جدائی ناپذیرند و همان اندازه که زنان وظایفی دارند حقوقی هم برای آنها قرار داده شده است و از تساوی این با آن ، در حق آنان عملی می گردد.

    پرسش قرآنی : قرآن در مورد افسردگی و مبتلا نشدن به آن چه راهکارهایی دارد؟

    افسردگی از جمله بیماری‌های روانی است که در جوامع مختلف شیوع دارد.

    این اختلال روانی در قرن اخیر یکی از مشکلات مهم و نگران کننده جوامع و از جمله عوامل تهدید کننده‌ی وضعیت اقتصادی کشورها به شمار می‌رود و از این رو مورد توجه بسیاری از صاحب‌نظران و سیاستگزاران امور بهداشتی کشورها و سازمان جهانی بهداشت قرار گرفته است افسردگی از جمله بیماری‌های روانی است که در جوامع مختلف شیوع دارد.

    این اختلال روانی در قرن اخیر یکی از مشکلات مهم و نگران کننده جوامع و از جمله عوامل تهدید کننده‌ی وضعیت اقتصادی کشورها به شمار می‌رود و از این رو مورد توجه بسیاری از صاحب‌نظران و سیاستگزاران امور بهداشتی کشورها و سازمان جهانی بهداشت قرار گرفته است.360 قبل از پاسخ لازم است علت‌های بروز این حالت روانی بیان شود لذا در سبب‌شناسی این پدیده روانی گفته شده عواملی که در ایجاد آن موثر هستند عبارتند از:361 1.

    عوامل زیست‌شناختی: که شامل آمادگی‌های ژنتیکی، پیام‌رسانی‌های عصبی، نور و آندوکرین و عوامل دیگر می‌شود که این عوامل با اعتقادات مذهبی ارتباطی نداشته و یا ارتباط آن ضعیف است.

    2.

    عوامل روان‌شناختی: شامل دیدگاه‌های روان پویایی، شناختی، رفتاری است که در سبب شناسی افسردگی نقش زیادی دارند.

    توضیح این که: 1 ـ 2.

    دیدگاه‌های روان پویایی: از نظردانشمندان روان‌شناسی، از دست دادن فرد مورد علاقه و یا هر شی دوست داشتنی، باعث ایجاد اضطراب و تنش‌های درونی می‌گردد، که در صورت درون فکنی آن باعث بروز افسردگی می‌شود.

    2 ـ 2.

    دیدگاه‌های شناختی: آقای Beek مثلث شناختی منفی را در سبب‌شناسی افسردگی به صورت ذیل مطرح می‌نماید: نگرش منفی نسبت به خویشتن ?

    این نوع نگرش باعث «بروز احساس حقارت» در انسان می‌شود.

    نگرش منفی نسبت به تجربیات گذشته ?

    این نوع نوگرش موجب بروز «احساس بدبینی» در انسان می‌گردد.

    نگرش منفی نسبت به حوادث آینده ?

    که باعث «احساس ناامیدی» در انسان می‌شود.

    بروز این گونه احساسات باعث ایجاد افسردگی در فرد می‌شود.

    3 ـ 2.

    دیدگاه‌های رفتاری (یادگیری): رفتارگرایان معتقدند که تجربه‌ی مستمر ناراحتی، ناکامی و درماندگی را به دنبال دارد که خود باعث ایجاد افسردگی می‌گردد.

    3.

    عوامل جامعه شناختی: جامعه شناسان عوامل زیر را موجب بروز افسردگی می‌دانند: 1 ـ 3.

    حوادث تنش زای زندگی 2 ـ 3.

    تجرد و خانواده‌ی از هم گسسته: براساس بررسی‌های همه‌گیرشناسی بیماری‌های روانی، افسردگی در افراد مجرد و به ویژه در افرادی که با طلاق از هم جدا شده‌اند و خانواده‌های گسسته، شیوع بیشتری دارد.

    3 ـ 3.

    احساس تنهایی و انزوا از عوامل افسردگی به شمار می‌رود.

    4 ـ 3.

    فقر اجتماعی.

    آنچه گفته شد عواملی بود که صاحب نظران برای بروز افسردگی برشمرده‌اند گرچه موارد دیگری نیز در بروز این بیماری وجود دارد که در روایات اسلامی به آنها اشاره شده است.

    بخشی از این روایات در بحث روایی آورده می‌شود.

    راه درمان: قرآن کریم به عنوان تنها منبع وحیانی مورد اعتماد؛ با نگاهی جامع به انسان، و نیازهای او و ظرفیت وجودیش، دستورالعمل‌هایی را برای سالم ماندن از حمله‌های عصبی، افسردگی و هر بیماری دیگر صادر کرده است.

    قرآن کریم با علم به این که انسان موجودی است که از دو عنصر روح و جسم تشکیل شده است پیش بینی بروز این مشکلات را کرده و به بیان راه حل‌هایی اساسی اقدام کرده است.

    با توجه به عوامل ذکر شده برای جلوگیری از ایجاد افسردگی، قرآن کریم چنین می‌فرماید: «مومنان کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنان برسد متوجه خداوند شده و می‌گویند: انا لله و انا الیه راجعون362 در حقیقت ما از خداییم و در واقع ما فقط به سوی او باز می‌گردیم.» قرآن کریم با بیان و القاء این دستورالعمل، انسان مصیبت زده را از افتادن به ورطه‌ی اضطراب و افسردگی نجات می‌دهد و در صورت بروز اضطراب با بیان «الا بذکر الله تطمئن القلوب»363، او را به آرامش و دور شدن از اضطراب دعوت می‌کند.

    چرا که شخصی که معتقد به نیرویی فراتر از ماده باشد هیچ گاه از دست دادن چیزی از امور دنیوی او را افسرده و غمگین نمی‌کند.

    همان طور که گذشت، طبق بیان دیدگاه‌های شناختی نیز، سه نگرش منفی وجود دارد که باعث بروز افسردگی در انسان می‌گردد.

    ولی خداوند در مقابله با این عوامل می‌فرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»364 لذا شخصی که خود را عزیز بداند و به این نسخه‌ی شفا بخش توجه کند دچار احساس حقارت نمی‌گردد.

    در جای دیگر از احساس بدبینی نهی کرده و آن را گناهی بزرگ شمرده و می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»365 ای مردم!

    در واقع ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را نژادها و قبیله‏هایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ آری کسی که به آیات الهی مومن است تلاش می‌کند نسبت به دیگران بدگمانی نداشته باشد یا بد گمانی خود را کنترل کند و کسی که چنین باشد از افسردگی و افسرده شدن نجات یافته است.

    در رابطه با عامل دیگر ایجاد افسردگی که احساس نومیدی در انسان بود: قرآن کریم بشدت نهی کرده و طبق روایات ناامید شدن از رحمت خدا از گناهان کبیره دانسته شده است و قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَلاَ تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ»366 و از [گشایش و] رحمت خدا ناامید نشوید؛ [چرا] که جز گروه کافران، (کسی) از رحمت خدا ناامید نمیشود.» و در جای دیگر می‌فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»367 بگو: «ای بندگان من که در مورد خودتان زیاده روی کرده‏اید، از رحمت خدا ناامید نشوید، [چرا] که خدا تمام آثار (گناهان) را می آمرزد؛ که تنها او بسیار آمرزنده [و] مهرورز است.

    از جمله عوامل دیگر افسردگی، تجربه‌ی مستمر ناراحتی بود، قرآن کریم راه نفوذ برخی ناراحتی‌ها را که ممکن است عواملی مانند: نوع نگاه شخص به وقایع اطراف باشد مسدود کرده است و می‌فرماید: «عَسَی أَن تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»368 و آن برای شما خوب است؛ و چه بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است.

    و خدا میداند، و شما نمیدانید.

    در زندگی روزمره، حوادثی اتفاق می‌افتد که ممکن است باعث ناراحتی انسان شود.

    خداوند می‌فرماید: در رابطه با این امور ناراحتی به خود راه ندهید چه بسا همین امر که به ظاهر موجب ناراحتی شما شده است، مصلحت شما در آن باشد.

    از آن جا که این بیان عام می‌باشد، لذا فرد مومن نسبت به هر امر به ظاهر ناراحت کننده با دیده‌ی مثبت نگریسته و از گرفتار شدن در کمند غمگینی شدید رهایی می‌یابد.

    عوامل جامعه شناختی مطرح شده نیز، از نگاه قرآن مخفی نمانده و با بیاناتی شیوا انسان را از وارد شدن به آن محدوده باز داشته است و می‌فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»369 خداوند در این آیه عوامل امتحان بشر را باز می‌شمارد.

    عواملی که در صورت عدم ایمان شخص، باعث تنش در زندگی او شده و فرد را به کام افسردگی فرو می‌برد، اما خداوند با تذکر به این نکته که این موارد برای امتحان و آشکار شدن افراد صابر می‌باشد، جامعه‌ی اسلامی را از ورود به اضطراب و افسردگی نجات می‌دهد.

    از عوامل دیگر جامعه‌شناختی در بروز افسردگی بحث تجرد و خانواده‌های از هم گسسته است.

    موضوعی که در اسلام عزیز مورد غفلت واقع نشده و با اهتمام هر چه بیشتر به آن پرداخته شده است.

    قرآن کریم علاوه بر آن که به امر ازدواج ترغیب و تشویق می‌کند آن را عامل ثبات روانی و دور شدن از اضطراب می‌داند و می‌فرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْأَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهًوَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»370 و از نشانه‏های او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدان‏ها آرامش یابید، و در بین شما دوستی و رحمت قرارداد؛ قطعاً در آن‏[ها] نشانه‏هایی است برای گروهی که تفکّر میکنند.

    در آیه‌ی شریفه آفرینش موجودی از جنس بشر که به عنوان همسر معرفی شده را مایه‌ی سکون و آرامش دانسته و با این فرایند، جامعه‌ی اسلامی را که به این آیه عمل کنند از ورود به وادی اضطراب و تشنج روانی دور نگه می‌دارد.

    اسلام از رهبانیت و انزواطلبی و فرار از ازدواج نهی کرده و در مقابل، ازدواج را دریچه‌ای برای ورود به وادی آرامش و سلامت روانی معرفی کرده است.

    و از طرفی در اسلام، طلاق تا زمانی که مجبور به انجام آن نشویم ـ امری ناپسند معرفی شده است.

    گرچه آموزه‌های قرآنی، طلاق را در صورت ضرورت وسیله‌ای برای رهایی و فرار از فشارهای روانی ناشی از اختلافات خانواده می‌داند ولی برای آن شرایطی را توصیه می‌‌کند که در آن صورت فشار روانی حاصل از این جدایی را به حداقل می‌رساند: «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ»371 و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به (روزهای پایانی) سرآمدِ (عدّه)شان رسیدند، پس بطور پسندیده نگاهشان دارید، یا بطور پسندیده آزادشان سازید؛ و بخاطر زیان رساندن نگاهشان ندارید، موضوع این آیه طلاق و جدایی همسران است.

    ولی با ظرافتی که مخصوص قرآن است می‌فرماید: در این هنگام که عده‌ی زن در حال تمام شدن است، یا به بهترین وجه رجوع کرده، و زندگی را ادامه دهید، و یا با بهترین وجه که هیچ گونه آشفتگی روحی را به همراه نیاورد جدا شوید.

    پیشنهاد رجوع مجدد به زوج، از طرف خداوند نشان از اهمیت پیوند و استمرار زندگی در اجتماع دارد و تاکید به جدایی همراه با زیبایی و خوبی که هم شرع و هم عرف و عقل آن را تایید کند372 نشان از احتمال بروز حمله‌های روانی در این حالت دارد، که با این گونه برخورد زوج، این حمله‌ها به حداقل می‌رسد.

    در آیه‌ی بعد، از این که، از ازدواج مجدد همسر جلوگیری شود ـ که در گذشته رسم بود ـ نهی شده و ازدواج همراه با نیکی را مورد تاکید قرار می‌دهد.

    که خود دلیل دیگری بر اهمیت دادن قرآن به ازدواج و اکراه از تجرد است.

    به طور خلاصه نظر قرآن در این باره چنین است: 1.

    سفارش به ازدواج.

    نکوهش طلاق، هر چند آنرا دریچه‌ی خروج از بن بست‌های تفاهم می‌داند.

    توصیه به تحکیم روابط عاطفی خانوادگی از دیگر آموزه‌های قرآن است.

    چنانچه گذشت، نه تنها اسلام از رهبانیت و انزواطلبی نهی کرده بلکه قرآن کریم به رجوع به جمع و همکاری جمعی سفارش می‌کند و می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا»373 و همگی به ریسمان خدا، تمسّک جویید، و پراکنده نشوید؛ و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی»374 و بر(ای) نیکوکاری و (خود نگهداری و) پارسایی با یکدیگر همکاری کنید؛ با این راهکار افسردگی در جامعه‌ی اسلامی به حداقل می‌رسد.

    افسردگی در آیینه‌ی روایات عواملی که در پیدایش و یا تشدید افسردگی نقش دارند فراوانند.

    در احادیث اهل بیت(ع) ـ که خود مفسر واقعی قرآن می‌باشند ـ عوامل شناختی، عاطفی و رفتاری متعددی برای این موضوع شمرده شده است که در اینجا به بخشی از این روایات اشاره می‌شود: الف.

    وابستگی وابستگی از جمله عواملی است که در روایات متعدد از آن به عنوان عامل افسردگی نام برده شده است.

    از آن جا که انسان نمی‌تواند در زندگی به تمام تمایلات و خواست‌های خود برسد این ناکامی باعث می‌شود فرد دچار غمگینی شدید و افسردگی شود.

    از رسول اکرم(ص) حکایت شده: «انا رعیم بثلاث عن اکب علی الدنیا بفقر لاغناء له و بشغل لافراغ له و بهمّ حزنٍ لا انقطاع له»؛375 «کسی که علاقه و وابستگی زیاد به دنیا داشته باشد به طور قطع سه چیز را در پی دارد: نیازمندی، که هیچ گاه به بی‌نیازی نمی‌انجامد؛ گرفتاری، که هرگز از آن خلاصی نیست؛ و افسردگی و غمگینی، که جزو وجودش می‌شود و از او جدا نمی‌گردد.

    ب.

    دوری از معنویت از جمله عوامل افسردگی که در روایات اسلامی به آن اشاره شده است عامل دوری از معنویت و پیروی از هواهای نفسانی، شهوت رانی و اموری از این قبیل می‌باشد.

    از حضرت علی(ع) نقل شده: «من غضب علی من لایقدر ان یضره طال حزنه و عذب نفسه»؛376 «هر که به ناحق بر کسی خشم گیرد که توان آسیب رساندن به وی را ندارد، اندوهش دراز گردد و خود را عذاب دهد.» این عامل از آن رهگذر منجر به افسردگی می‌شود چه بسا این کار که بدون در نظر گرفتن فرامین دین و ندای عقل انجام گرفته در نهایت به خاطر احساس گناه و دوری از پروردگار به سرزنش عقل و وجدان منجر می‌شود و احساس بی‌ارزشی و نوامیدی او را به افسردگی می‌کشاند.

    ج.

    منفی نگری در روایات منفی‌نگری در محورهایی مانند: تردید نسبت به الطاف خداوند، نارضایتی از خداوند و ناخشنودی از زندگی، نپذیرفتن واقعیت و خیال پردازی، برآورده نشدن انتظارات و نگرش منفی نسبت به اطرافیان و اموری این چنین تجلی پیدا کرده.

    که این نیز عاملی برای پیدایش افسردگی معرفی شده است.

    از امام صادق(ع) حکایت شده که می‌فرماید: «ان الله ـ بعد له و حکمته و علمه ـ جعل الرَوح و الفرح فی الیقین و الرضا عن الله و جهل الهمّ والحزن فی الشک والسخط»؛377 «خداوند براساس عدالت و حکمت و علم خود، آرامش و شادابی را در معرفت یقینی و رضایت (از آنچه به او و به دیگر بندگان عطا کرده) قرارداده است و اندوهگینی و افسردگی را در شک و تردید و عدم رضایت قرار داده است.» د.

    ضعف انگیزه و اراده در روایات اسلامی ضعف انگیزه و اراده در موضوعاتی مانند: کوتاهی در انجام فعالیت و عدم دستیابی به موفقیت‌ها تجلی کرده است و به عنوان عاملی برای افسردگی معرفی شده است.

    از این روی از حضرت علی(ع) حکایت شده که می‌فرماید: «من قصر فی العمل ابتلی بالهمّ»؛378 «هر کس در انجام تکالیف و فعالیت‌های خود کوتاهی کند به اندوهگین و افسردگی مبتلا می‌شود.

    هـ .

    آرزوهای دور و دراز (طول امل) در منابع اسلامی آرزوهای طولانی داشتن و در قبال آنها خیال پردازی کردن را مایه‌ی افسردگی می‌داند و از امیرالمومنین حکایت شده «ایاک و الاغترار بالامل...

    فعظم الحزن و زاد الشغل و اشتدت التعب ...

    و زدتَ به فی الهم و الحزن»379 «از اینکه آرزوهای دور و دراز داشته باشی و فریب آن‌ها را بخوری برحذر باش!

    که تو را ناراحت و اندوهناک می‌سازد و به تدریج اندوهگینی‌ات بزرگ می‌شود و فکر تو را مشغول می‌سازد و ناراحتی‌ات را افزایش می‌دهد.» بررسی‌های تجربی در «رابطه‌ی بین اعتقادات مذهبی و افسردگی»: در اینجا مواردی از بررسی‌های صورت گرفته در مورد «رابطه‌ی میان افسردگی و امور مذهبی» را برای عینیت بخشی به موارد بیان شده ذکر می‌کنیم: طبق آمار و داده‌های تجربی میان میزان افسردگی و عقاید مذهبی همبستگی منفی وجود دارد.380 نتایج یک مطالعه با نمونه برداری تصادفی در گروه‌های مشابه نشان داد که همبستگی مثبتی بین خواندن نماز و بهبودی افسردگی و اضطراب و افزایش اعتماد به نفس وجود دارد.

    در این زمینه «ازالی»، «هاسانچ»، «آمینا» و «سابرامانیام» در مطالعه‌ی میان 130 بیمار مبتلا به اضطراب، و 100 بیمار مبتلا به افسردگی، در دو گروه متمایز با شرایط فرهنگی مذهبی قوی و ضعیف به این نتیجه رسیدند که: «گروه دارای اعتقادات مذهبی، بعد از شش ماه روان درمانی، بهبود بیشتری یافتند.»381 آزمایش در مورد این «ارتباط» به صورت مکرر صورت گرفته که بخشی از آن‌ها در کتاب اسلام و بهداشت روان آمده است.

    نتیجه‌گیری: قرآن کریم نسبت به انسان و حالات روحی او علم کامل داشته و زمینه‌های منجر به افسردگی را بیان و راه درمان آن را تجویز کرده است.

    در این نوشتار، اول به بررسی علل مطرح شده در مکاتب مختلف روان‌شناسی در مورد افسردگی پرداخته شد و در مرحله بعد پاسخ‌های قرآنی آن داده شد و در ضمن این موضوع را نیز در آیینه‌ی روایات نظاره کردیم در نهایت نیز نمونه‌ای از بررسی‌های صورت گرفته در مورد «ارتباط دین و افسردگی» ارایه گردید.

    پاورقی: 360 .

    اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 15، مقاله (شواهد پژوهشی در رابطه بین وابستگی مذهبی و افسردگی)، دکتر احمدعلی نوربالا.

    361 .

    همان.

    362 .

    بقره / 156.

    363 .

    رعد / 28.

    364 .

    منافقون / 8.

    365 .

    حجرات / 13.

    366 .

    یوسف/ 87.

    367 .

    زمر / 53.

    368 .

    بقره / 216.

    369 .

    بقره / 155.

    370 .

    روم / 21.

    371 .

    بقره / 231.

    372 .

    محقق اردبیلی، زبده البیان فی براهین القرآن، ص 740، انتشارات مومنین.

    373 .

    آل عمران / 103.

    374 .

    مائده / 2.

    375 .

    علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 77، ص 116، ح 11.

    376 ابن شیبه، تحف العقول، ص 99.

    377 .

    محمد مهدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ج 3، ترجمه سیدرضا شیخی، ش 3783.

    378 .

    نهج البلاغه، حکمت 127.

    379 .

    بحارالانوار، ج 73، ص 112، ح 109.

    380 .

    اسلام و بهداشت روان(1)، ص 27 و 28.

    381 .

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین. و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست ...

قران براي عمل است و مسلمان بايد براساس آن عمل نمايد خداوند در قران (بقره 229 )مي فرمايد « ?لطَّلَ?قُ مَرَّتَانِ ? فَإِمْسَاکٌ? بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ? بِإِحْسَ?نٍ? ? طلاق، (طلاقي که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) بايد به طور

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین. و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست ...

چکیده امروزه متاسفانه شاهد افزایش آمار طلاق در جامعه هستیم و می بینیم که احساس امنیت و آرامش و روابط صمیمانه بین مرد و زن به سستی گراییده است و خانواده به گونه فزاینده ای با نیروهای مخرب مواجه شده و تهدید مهمی برای سلامت جامعه به شمار می رود و طلاق مهمترین عامل از هم سیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است. لذا در این تحقیق سعی داریم به بررسی ماهیت طلاق وعوامل مهم ...

مالیات بر مهریه (راهکار مناسب کنترل مهریه و طلاق- قابل توجه نمایندگان مجلس) یکی از مشکلاتی که از آغاز فعالیت وبلاگ به آن پرداخته شد مساله مهریه است . مطالبی که در ادامه مینویسم قسمتی از دیدگاه فردیست(خانمی) که مدتها خارج از ایران زندگی کرده است . از نظر چنین فردی هیچگاه ارزش انسان و زن را با سکه نمیسنجند اما از آنجا که تعیین مهریه رسم و سنت اسلامیست میتوان برای زنان ایرانی کلام ...

احکام طلاق رجعي در قرآن منظور از" طلاق رجعى" طلاقى است که براى اولين و يا دومين بار صورت مى گيرد، و تصميم بر جدايى از ناحيه مرد است به طورى که زن نه مهر خود را بذل مى کند نه مال ديگر را!.در طلاق رجعى شوهر ما دام که عده بسر نيامده هر زمان بخواهد مى

بي‌شک يافته‌هاي علمي دانش فراواني از چگونگي تحولات زندگي انسان‌ها از گذشته دور را تاکنون عرضه داشته‌اند. کاوش‌هاي علمي و تاريخي و مدارک و مستندات به دست آمده، جملگي نمايانگر آنند که انسان‌ها به تدريج و در فرايند زمان، از يکسو با پيچيده‌شدن ذهن و اند

احکام طلاق رجعی در قرآن منظور از" طلاق رجعى" طلاقى است که براى اولین و یا دومین بار صورت مى گیرد، و تصمیم بر جدایى از ناحیه مرد است به طورى که زن نه مهر خود را بذل مى کند نه مال دیگر را!.در طلاق رجعى شوهر ما دام که عده بسر نیامده هر زمان بخواهد مى تواند بازگردد و پیوند زناشویى را برقرار سازد، بى آنکه نیاز به عقد تازه اى باشد، و جالب اینکه رجوع با کمتر سخن و عملى که نشانه بازگشت ...

طلاق حقی نیست که به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلکه طلاق آخرین راه چاره ایست که برای پایان دادن به زندگیهای بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است به همین لحاظ مسولیت فردی که اختیار بیشتری در این موضوع دارد بیشتر است لذا باید توجه داشت افرادی که از روی هوا و هوس به این امر اقدام میکنند و با بروز کمترین اختلافات آنرا چاره کار خود میدانند روزی باید در مقابل ...

نکاتی در مورد طلاق :نکاتی در مورد مهریه :نکاتی در مورد نفقه :قبح طلاق و جدائی انداختن بین زن و شوهر شاید هر کسی در مورد قبح طلاق و جدائی زن و شوهر چیزهائی شنیده باشد ،اما گاهی این طلاق و جدائی واسطه هائی دارد ،یعنی مادر دختر ، مادر پسر ، وکیل و . . . با بوجود آوردن شرایط خاص عوامل موثر در بروز طلاق و جدائی هستند . در ابتدای هر اختلافی ممکن است مساله زیاد بغرنج نباشد و و هر زوجی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول