تحلیلی پیرامون پدیده اعتیاد یکی از معضلات عمده جهانی در حال حاضر مسئله اعتیاد است. اعتیاد عامل بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی و نابسامانیهای خانوادگی و فردی است. سازمان بهداشت جهانی ( 1999) مساله مواد مخدر را اعم از تولید، انتقال، توزیع ومصرف را در کنار سه مساله جهانی دیگر یعنی تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی، آلودگی محیط زیست، فقر وشکاف طبقاتی، از جمله مسائل اساسی شمرده است که حیات بشری را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در عرصه جهانی مورد تهدید و چالش جدی قرار می دهد آمار رو به افزایش مصرف مواد مخدر در دنیا به حدی است که یکی از سم شناسان معروف دنیا به نام " لودوینگ" می گوید: " اگر غذا را مستثنی کنیم، هیچ ماده ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملت ها شده باشد. در حال حاضر نیز در کشور ما مصرف مواد مخدر افزایش داشته و زمینه های بروز آسیبهای اجتماعی متعددی را فراهم نموده که درادامه به آنها اشاره می کنیم. تعریف اعتیاد واژه اعتیاد از نظر لغوی، اسم مصدر عربی از ریشه " عاد " است که در فرهنگ لغت معین، به مفهوم عادت کردن و خوگرفتن می باشد. در فرهنگ نامه دهخدا، اعتیاد به مفهوم" پیاپی خواستن چیزی " آمده است. سازمان ملل متحد (1950) اعتیاد را این گونه تعریف کرده است: " اعتیاد، مسمومیت حاد یا مزمنی است که برای شخص یا اجتماع زیان بخش می باشد و از طریق استعمال داروی طبیعی یا صنعتی ایجاد می شود. به طور کلی چند ویژگی در خصوص اعتیاد به مصرف مواد مخدر ذکر شده است: - احساس نیاز شدید به ادامه استعمال دارو و تهیه آن از هر طریق ممکن. - وجود علاقه شدید به افزایش مداوم میزان مصرف دارو. - وجود وابستگی روانی و جسمانی به آثار دارو، به طوری که دراثر عدم دسترسی به آن، علائم وابستگی روانی و جسمانی در فرد معتاد هویدا می شود. بر اساس تعاریف فوق، معتاد کسی است که از راههای گوناگون نظیر خوردن، دود کردن یا استنشاق، یک یا چند ماده مخدر را باهم وبه صورت مداوم مصرف می کند و درصورت قطع آن، با مسائل جسمانی، رفتاری یا هردوی آنها مواجه می شود. علل و عوامل گرایش به اعتیاد اعتیاد معضلی است چندوجهی که علل و عوامل متعددی در بروز و شیوع آن موثر می باشند. در این میان از عوامل فردی و خانوادگی در سطح خرد و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح کلان می توان نام برد. برای تبیین اعتیاد در سطح کلان به عوامل ساختاری ونارسائی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی جامعه از جمله مسئله شکاف طبقاتی، نابرابری واحساس محرومیت نسبی در حوزه اقتصادی، شکاف میان دولت وملت، ناکارآمدی مدیران، آشفتگی اجتماعی و بحران هویت در حوزه اجتماعی و فاصله ارزشها وهنجارها با عدم انطباق میان اهداف و امکانات، تعارض ارزشها در حوزه فرهنگی و غیره ... توجه می شود. در سطحی پایینتر که بیشتر مورد نظر روانشناسان اجتماعی است، بر محیط نزدیک و بلافصل افراد، روابط افراد، روابط فرد درارتباط با گروههای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه ، همسالان و ... و نقش آنها در در فراهم کردن زمینه گرایش مستقیم وغیر مستقیم فرد به سوی اعتیاد اشاره می شود. در این زمینه " کارسون" معتقد است عملکرد خانواده و روابط حاکم برآن، بستری برای گرایش افراد خانواده به اعتیاد است. هنچنین اعتیاد یکی از اعضای خانواده، عامل فشارآور بالقوه ای است که می تواند اثرات نامطلوبی ایجاد کند. زمانی که والدین، مبادرت به انجام رفتار مخاطره آمیز کنند به عنوان الگو، تاثیر مستقیمی بر فرزندان خواهند داشت. دوستان و همسالان نیز تاثیر زیادی برروی همدیگر دارند، لذا زمانی که فرزندان عضو گروههایی می شوند که انجام رفتارهای مخاطره آمیز و از جمله اعتیاد را تشویق کرده و شجاعت بدانند، این رفتارها در افراد افزایش خواهد یافت. در سطح فردی نیز بر شخصیت و ویژگیهای فردی، عوامل انگیزشی، گذشته فرد، انواع مشکلات جسمانی، روانی و رفتاری فرد، ضعف ایمان و اراده، ترس و اضطراب، تنهایی و افسردگی، کنجکاوی و کسب تجربه، غرائز جنسی و باورهای نادرست نسبت به اثرات مثبت مواد مخدر نظیر انرژی زائی، کاهش درد و غیره ... توجه می شود. در تحقیقات متعدد میان اعتیاد با زمینه های شخصیتی افراد همبستگی وجود دارد و هرچقدر افراد از عزم و اراده قوی برخوردار باشند، به همان نسبت در برابر رفتارهای انحرافی دیگران از قبیل بستگان، دوستان و آشنایان مقاومت می نمایند و از ارتکاب آن دوری می کنند. در حالی که افراد سست رای، سریع تحت تاثیر افراد معتاد قرارگرفته و ارزشها، هنجارها و اسلوب رفتاری آنان را می پذیرند. در مجموع به نظر می رسد افرادی با روحیات ضعیف، کم طاقت در برابر مشکلات، سرخورده، فاقد اعتماد به نفس، هیجانی و ... بیشتر در معرض خطر ابتلا به اعتیاد قرار دارند. سطح تحمل پذیری افراد در برابر سختی ها و ناملایمات تاثیر بسزایی در میزان گرایش آنها به اعتیاد دارد. تحمل پذیری و بردباری افراد در برابر سختی ها و ناملایمات نیز به خلق و خو، ساختار فیزیولوژیکی و قدرت اراده آنها بستگی دارد. هر چه سطح تحمل افراد کمتر باشد، بیشتر به دنبال لذت جویی های آنی و راحت طلبی می روند و کمتر اهداف متعالی و بزرگی را دنبال می کنند. امروزه متاسفانه جوانان درصدند به جای رسیدن به لذت های پایدار، از ابزارهای نامشروع و راههای میان بر برای رسیدن به لذت ها و خوشی های آنی و گذرا استفاده نمایند. شخصیت های ضد اجتماعی معمولا رفتاری را مرتکب می شوند که مورد قبول افراد جامعه نیست، ولی خود، آن رفتار را ناپسند و زیان بخش نمی دانند. آنان با اتخاذ شیوه های نامناسب از قبیل دروغ گویی، مکر و فریب، دزدی و ... برای رسیدن به مقاصد نامشروع، حقوق دیگران را پایمال می کنند. از نشانه های شخصیت های ضد اجتماعی خودمحوری، فقدان احساس گناه و پشیمانی، جلب اعتماد دیگران، بی توجهی نسبت به مهربانی و اعتماد دیگران و داشتن ظاهری فریبنده و آرام است. ،