عملیات روانی به مثابه معرفتی بشری ، پدیدار های اجتماعی رااز منظر روان شناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و ارتباطات مورد پژوهش وبررسی قرار می دهد ، لیکن این قابلیت نباید موجب غفلت از ویژگی متمایز آن در مقایسه با سایر وجوه معرفت شود . این ویژگی ، عبارت از تاثیر شگفت و بی واسطه عملیات روانی بر حیات کشورهاست که در قالب سناریو های آن اجرا می شود .
پژوهش عملیات روانی افزون بر محدودیتهای مطالعه در علوم انسانی با دشواریهای ویژه ای مواجه است که آن رااز بسط تطبیقی همگون مفاهیم و آراء و نظریات آن در جوامع متفاوت بر حذر می دارد ، موانعی که گاه از سرشت عملیات روانی ناشی می شود . با وجود این ، متدلوژی عملیات روانی به پیروی از اصول تحقیق و مطالعه علمی منطبق با روش پرسش ، فرضیه ، آزمون و پیش بینی ، متعهد است . ابعاد متعدد و متکثر عملیات روانی را می توان از منظر علوم انسانی مورد بررسی قرارداد و از این طریق مکانیسم حیات و بقای واحد های سیاسی را بهتر شناخت .
عملیات روانی پدیده پیچیده ای است که جنبه های مختلف و تاثیر وتا ثرهای متفاوت در جوامع گوناگون و حتی در واحد های کوچک تر به همراه دارد. به دلیل همین پیچیدگی و چند جنبه ای بودن ، مطالعه آن در یک روش واحد نمی تواند تمام ابعاد آن را آشکار می سازد .
به عبارت دیگر ، با هرنوع نگرش و بینش علمی به یکی از جنبه های عملیات روانی ، نوع خاصی از مطالعه در روشهای مطابق با آن به وجود می آید . هرچند موضوع عملیات روانی واحد است ، لیکن با اتخاذ دیدگاههای متفاوت برای بررسی این موضوع واحد ، شاخه های مختلفی از تحقیق ایجاد خواهد شد .
این شاخه ها را می توان به دو گروه کلی بررسی توصیفی وبررسی علی تقسیم کرد . شکل نخست مطالعه ، به بررسی صوری عملیات روانی محدود می شود . به طور خلاصه هر گونه مطالعه ای را که بدون درنظر گرفتن چارچوب اجتماعی و روانی و تاثیر آن بر عملیات روانی صورت می گیرد می توان عملیات روانی توصیفی نامید . این نوع مطا لعه در جای خود ضروری ، روشنگر و راهگشا ست ، ولی به دلیل این که علی را مد نظر قرار نمی دهد ناقص می باشد و نمی تواند تمامی پرسشهای سبب شناسی و به خصوص سوال اصلی آن یعنی علیت اجتماعی و روانی عملیات روانی را پاسخ گوید .
بررسی علی ، از این نقص مبری است . در این نوع بررسی محقق عملیات روانی دشمن را مفروض می پندارد و این پرسش اساسی را محور تحقیق قرار می دهد که عملیات روانی چرا و چگونه به وجود آمد ؟ این سوال دو جنبه تاریخی و روانی دارد . پرداخت جنبه تاریخی به علیت روانی خاص منتهی می شود که سؤال محوری بحث است .
شایان ذکر است که مطالعه توصیفی ، ماده خام مطالعه علی است و محقق با برقرار کردن روابط علی بین پدیده های عملیات روانی و شرایط فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی به مطالعه آن می پردازد . مطالعه علی عملیات روانی به طور تلویحی متضمن قبول این معناست که جامعه در شکل گیری انواع سناریو های عملیات روانی مشارکت دارد ، لیکن میزان و نحوه اعمال این مشارکت در حیطه بر رسی کارشناسی عملیات روانی است ،پرسشی که پاسخهای متفاوتی را به همراه دارد . بنا براین شناخت نظریه ها در روان شناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و علوم ارتباطات به درک بهتر سناریوها در عملیات روانی کمک خواهد کرد . به همین دلیل ، با ابداع هر تاکتیک جدید در عملیات روانی وموفقیت آن – صرف نظراز زمان آن – کارشناسان دیگر نیز به امید موفقیتی مشابه به پیروی و تقلید از آن شیوه می پردازند . اما باید توجه داشت که این تقلید با نبود همه یا دست کم یکی از شرایط زمان اجرای تاکتیک عملیات روانی همراه است . یعنی شرایط سیاسی – اجتماعی خاص ، زمینه ظهور نو آوری و آفرینش تاکتیک و تدوین سناریو ی ویژه ای را ایجاب می کند . به همین دلیل تاکتیکهای عملیات روانی دنباله رو هیچگاه به میزان آثار وسناریو های عملیات روانی پیشرو ارزش و اهمیت به دست نمی آورند ودر مزه سناریو های بزرگ و ماندگار به شمار نمی آیند .
یاد آوری این نکته ضروری است که عملیات روانی مبحثی میان رشته ای است وفرآوری نتایج گوناگون از پیامد های طبیعی این مسئله است . بنا براین عملیات روانی منحصر به یک حوزه و رشته علمی نیست ، به ویژه درعصر حاضر به دلیل ابعاد بی شماری که این شاخه نسبت به سایر انواع معرفت دارد ، مباحث پویا و نا شاخته ای را برای پژوهش عملیات روانی دربردارد اذعان این مطلب که کارگزار عملیات روانی کسی است که استعداد ویژه برای نمایش ایده ها و واقعیتها ی اجتماعی در قالب سناریوهای عملیات روانی داشته باشد ، بدین معناست که برای استعداد کارشناسان عملیات روانی استقلال وجودی قائل شده ایم و این به معنای آزادی عملیات روانی از قید بعضی شرایط اجتماعی است .
آنچه یک رفتار وایده را به هنر عملیات روانی تبدیل می کند محتوا نیست ، چرا که محتوا می تواند در اشکال دیگر معرفت نیز بیان شود اما هرگز آن تاثیر روانی را که عملیات روانی دارد دربرنخواهد داشت ، بلکه چگونگی بیان محتوا و توانایی عضو فعا ل در نحوه بیان است که هنر عملیات روانی را تعیین می کند . در حالی که در هر فعالیت علمی ، اندیشه عامل اصلی است ، در عملیات روانی توانایی کارگزار فعال است که تاثیر خود را نه بر عقل بلکه براحساس و عاطفه انسان اعمال می کند .
یادآوری این مطلب برای تاکید براین نکته است که علوم انسانی به مثابه علومی که فعالیت اندیش مندانه دقیق وظریفی را پیگیری می کند درمطالعه عملیات روانی با محدودیتهای فراوانی مواجه است ، محدودیتهایی که درحوزه های دیگر معرفت از دین گرفته تا فلسفه ، اخلاق و زیبا شناسی جبران پذیر است . اما این محدودیتها به معنای ناتوانی عملیات روانی ازبررسی علمی رفتار جوامع خودی ، دشمن وبی طرف نیست . بلکه نشان دهنده توانایی این علم در برخورد با ان حوزه هایی از علوم است که درارتباط با جامعه قابل بررسی وتبیین اند .
سرانجام اینکه ، رویکرد تحلیلی عملیات روانی به جامعه نشان دهنده نگرش اجتماعی وسیاسی آن است . در عین حال ، با وجود محدودیتهای یاد شده ، پیوند میان عملیات روانی و جامعه به قدری عمیق ووسیع است که می توان فهرست جامعی ازسناریو های عملیات روانی دشمن را فراهم و از این طریق تاکتیکهای آن را شناسایی و به موقع خنثی کرد .
ناتو و دکترین عملیات روانی _ اطلاعاتی
دکترین عملیات روانی – اطلاعاتی ، امری است که تحلیلگران راهبرد ی ناتو به آن توجه ویژه ای دارند . واقعیت آن است که با انقلاب در امورنظامی ، رابطه میان حمله و دفاع ، مکان و زمان و جنگ واقعی و رزمایشی ، تا حد زیادی دگرگون شده است .
در دکترین عملیا ت روانی ناتو (مارس 2002 ) واژه دکترین چنین تعریف شده است : ((اصول بنیاد ینی که بر طبق آن ، نیروهای نظامی کارکرد های خود را متناسب با اهدافشان هدایت می کنند.))
در تعریف عملیات روانی نیز چنین گفته شده است )): کلیه فعالیتهای روانی طرح ریزی شده ای که در موقعیت صلح ، بحران و جنگ ، در تقابل با نیروی دشمن ، دوست یا بی طر ف ، در راستای تاثیر گذاری بررفتارهای آنان ، در جهت دستیابی به اهداف سیاسی ونظامی خودی ، به کار گرفته می شود ))
براین مبنا ، فعالیتهای راهبردی (استراتژیک ) روانی ناتو عبارتند از : فعالیتهای تحکیمی روانی ، فعالیت های جنگی (عملیاتی ) روانی و اقدامات روانی در پشتیبانی ثبات و صلح .
درحیطه عملیات روانی ناتو ، صریحا قید می گردد که بعد روانی درگیری ، به میزان بعد فیزیکی اهمیت دارد . با توجه به ماهیت نیروی متخاصم و ارزیابی قوت وضعف آن نیرو در زمینه های سیاسی (ایدئولوژیکی ) ، نظامی واقتصادی ، می توان اهرمهای عملیات روانی را برای تحت تاثیر قراردادن شدید آن نیرودرراستای کسب اهداف راهبردی – امنیتی خودی به کار گرفت .
عملیات روانی ، بعد حیاتی تاثیر گذاری راهبردی وسیع ناتو محسوب می شود که باید در تمامی فعالیت های دیپلماتیک ، نظامی ، اقتصادی واطلاعاتی به کار گرفته شود که در این راستا ، نخستین گام گسترش توانمندیهای انبوه ارتباطی ناتو می باشد .
سازمان پیمان آتلا نتیک شمالی ، تاثیر گذاری نظامی خود را ازطریق تاثیرگذاری وسیع براهداف ، یعنی مشروعیت بخشی به کارکرد های نظامی خود و تلاش درراستای متقاعد سازی ، شکل دهی وشستشوی مغزی آن اهداف ، تلقی می کند و آن را بهترین راهکار ارتقای کارکردی خود می داند .در همین راستا حضور نیرو های نظامی ناتو در عملیات سپرصحرا وتوفان صحرا (1991) به مثابه آغازی براین فرآیند نظامی – روانی ، محسوب می شود .
در این دوعملیات ، نیروهای ناتو همسو با سیاستگذاریهای فراآتلانتیکی ایالات متحده ، توانستند دکترین نهایی عملیات خود را فرمول بندی کنند و با بهره گیری از تمامی امکانات و پرسنل عملیات روانی خویش ، روحیه و انسجام ، ارتش مدرن و کارآزموده عراق را ازبین ببرند و هرگونه ابتکار عمل را از آنها سلب کنند . به باور بسیاری از کارشناسان نظامی ، عملیات روانی نیروهای ناتو در جنگ دوم خلیج فارس (1991) ، نقطه عطف مهمی در فرآیند تحول دکترین عملیات روانی آن سازمان می باشد . چنانچه می دانید ، عملیات روانی ناتو در ان برهه زمانی ، موجب نهادینه شدن فرآیند طراحی ، تصویب و اجرای آن شد .