مقدمه
براستی سخنان پیامبر اسلا م (ص) و ائمه اطهار (ع) دانشگاه علمی بزرگی است که درسهای ازرشمندی را در هر فن به اختیار می گذارد . سخنان انها مشتمل بر مقاصد بلند و معانی ژرف و دارای افقی گسترده است ،آنان به علل مشکلا ت اجتماعی اگاه بوده اند و انها را توجیه کرده و بهترین راههای حل انها را برای مردم بیان کرده اند .
پیامبر اسلا م (ص) و اهل بیت (ع) بیماریهای اجتماعی را شناخته و دردها را تشخیص داده و پر فایده ترین درمانها را برای انها تعیین کرده اند . و به سبب برتری دانشهایی که از انها به ما رسیده و معارف گرانقدری که بزرگترین رجال فلسفه و اجتماع در برابر انها ناتوانند از انها ظاهر گشته است بحق استادان بشریت و راهنمایان انسانیتند .
چون موضوع دوستی و برادری از مهمترین لوازم زندگانی و بزرگترین ضرورت انسانی است لذا این امر از بخش بزرگی از عنایات و توجهات انها برخوردار است و تعلیمات و راهنماییهای انان در پایه گذاری اساس دوستی و صفات و شرایطی که لازمه ان است از سوی انها بیان شده و به ما رسیده است . انان به همه اندرز داده اند که در بدست اوردن دوستان و ذخیره کردن انان سستی نورزند تا انجا که پیامبر خدا (ص) فرموده است : خوبتران شما خوشخوتران شمایند ، همانهایی که با دیگران و دیگکران با انها انس می گیرند
اهمیت دوستی
نبایدپنداشت که در زندگی چیزی وجود دارد که انسان را بیش از داشتن دوست سعادتمندوشادمان میکند. دوست شایسته ایکه دراحساسات انسان شریک باشد.به هنگام وحشت وتنهایی مونس انسان باشد ودرسختی ومشکلات یاورانسان باشدو...راچیزی جزدوست راستین نمی تواندازانسان برطرف کندتاآنجا که دانشمندی نامدار دراموراجتماعی گفته است:
بدست آوردن دوست راستین کارساده وآسانی نیست و کسی که این امر برایش میسرشده باید بداند به گنج پرارزشی دست یافته که باید به نحوخوب وشایسته ای ازآن بهره گیرد.دوست نزدیک ممکن است درنتیجه اخوت وبرادریش جایگاه برادر- خواهر – پدرومادری را پیدا کند وشایدگاهی نیزاز آن برتر شود.چنان که امیرالمومنین(ع)فرموده است:بسا ترابرادری است که مادرت اورا نزاده است.و نیز فرموده اند:بسا بیگانه ای که ازخویشاوند نزدیکتراست وغریب کسی است که دوستی ندارد. اهمیت داشتن دوست در نزد اهل بیت(ع)به قدری بوده است که امیرالمومنین (ع)فرموده اند:ناتوانترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست نا توان باشدوازاوناتوانتر کسی استکه یکی ازدوستانی راکه یافته است رهاسازد.
امام باقر در این مورد فرموده اند:هر کس دوستی بر اساس ایمان به خداودرراه اودر طلب خشنودی اووبرای وفای به دوستی بدست آوردپرتوی ازنورخداوندوا ما نی ا زعذا ب اوود ستا ویزی برای رستگاری در روزرستاخیزوعزتی پایدارو آوازه ای فزاینده بدست آورده است.از این مقدمه کوتاه به این نتیجه میرسیم که داشتن دوست درزندگی دارای اهمیت بسیاراست واهمیت آن از سفارشهایی که بزرگان دین نموده اند آشکار میشود.
و همچنین به ا ین نتیجه میرسیم که دوست دا شتن و دوست خوب دا شتن دارای منافعی است از آ نجمله : در دنیا با کسی ا نیس ومونس می شویم وتنهایی خویش را بامحبت دوست پر میکنیم وهمچنین در مواقع مشکلات
وسختیهامی توان ازوجودانهاحتی دریک مشاوره استفاده نمود.اماانچه مهمتراست این است که درا نتخاب دوست باید دقت بسیار نمود که دوست خوب ا نسا ن را به سعا د ت میرسا ند ود وست بد ا نسان را به شقاوت راهنمایی میکند. پس بایددوستی راانتخاب کنیم که مارا به مطلوب واقعی که همان سعادت است برساند. در این مورد پیامبر اکرم (ص)فرموده اند:
مومن در کنار برا در دینی خود احساس ارامش مییابد همانگونه که تشنه است بااشامیدن اب سرداسودگی پیدا میکند.حکما در این باره گفته اند: تا میتوانی دوستان خود را زیاد کن . همانا انها گنجها و پشتوانه اند به هنگامی که ازانها کمک خواسته شود.هزاردوست ورفیق زیاد نیست ویک دشمن بسیاراست.
چه کسی را باید به دوستی برگزید :
دوست شریک زندگی است و مانند روح در بدن جریان وتاثیر دارد.دوست ایینه ای است که خوبیها وبدیهای ادمی را در ان منعکس میشود .دوست جایگاه اسراروخاستگاه ارزوهاست ازاین رولازم است خوشرفتارخوش نیت وپاکنهاد واز صفات خوب برخوردار باشد تا دوست بوسیله اوهدایت شود و به اوتاسی کند .چه تاثیر دوست بسیار زیاداست و گزافه نیست بگوییم : دوست مطلق بزرگترین موثر در زند گی ا نسان و تشکیل دهنده چگونگی اوست. و ای بسا شخص شایسته ای که در نفوس یاران و دوستان خود نفوذ کرده وانها نیز درزمره افرادصالح وشایسته در امده اندهمچنین بسا فرد ناشایست که بر اثر نفوذ در همنشینا ن و دوستا ن خویش انها نیز ناصالح و ناشایست شده اند.
این امر به سبب اهمیت و تاثیر فوق العاده ای که در زندگی ا نسان ازنظر سعادت و شقاوت او دارد درباره ان نصایح فراوانی از پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) به ما رسیده است که مردم را ترغیب می کند شا یستگا ن و مخلصان را به دوستی برگزینند و از همنشینی ورفاقت با بزهکا ران و مفسدان بپرهیزند .
دراین باره نیز احادیث و روایاتی از معصومین وارد شده که درذ یل تعدادی از انها را می اوریم:
امام باقردر ضمن حدیثی به یکی از اصحاب خود فرمودند: ای صالح ازپی کسی برو که تو را میگریاند ولی عی ترا به تو تذکر کی دهد و خیر وصلاح ترا به تو گوشزد می کند و د لش به توعلا قمند وپای بنداست و پیرو آنکس مباش که ظاهرا" تو را می خنداند و به گفته های خود تراشاد میکند در حالیکه باطنا" نسبت به توغیر صمیمی و ناخا لص ا ست وبدان که عن غریب بر خدا وارد می شوی و از حا ل و رفتار خویش ا گاه میگردی ( مبادا که شرمنده شوی ) همچنین امام صادق (ع) فرموده اند :
دوستی و رفاقت حدودی دارد – کسی که واجد تمام آن شرایط نیست - او
دوست کامل نیست و ان کس که دارای هیچیک ا ز این شرایط نیست اساسا" دوست نیست و آن شرایط بدین قرارند :
اول.ظاهروباطن رفیقت در رابطه با تو یکسان باشد. دوم .آراستگی و ابروی خود را جمال خود بداند و نازیبایی تو را نا زیبایی خود ببیند .
سوم.دست یافتن به مال یا رسیدن به مقام روش دوستانه او را نسبت به تو تغییر ندهد.چهارم. درزمینه دوستی ورفاقت ازانچه در اختیاردارد نسبت به تو مضایقه نکند .پنجم.تورا در مواقع مصیبت ورنج ترک گوید . وهمچنین ازا ن حضرت است که :کسی که سه بار نسبت به تو خشمگین شود و درباره ات به بدی سخن نگوید شایسته رفاقت است او را به دوستی برگزین .
ازامام علی(ع)است که:کسی که ناسنجیده بادیگران پیمان دوستی می بنددناچار باید به رفاقت با اشرار و افراد فاسد تن در دهد. نیز فرموده اند:جز با خردمند پرهیزگار معاشرت مکن وجز با دانشمندان پاکدل همنشین مباش ،ورازخود را تنها به مومن وفاداربسپار. وامام سجاد فرموده اند: محفل صالحان و شایستگان سبب هدایت وصلاح وآداب و رفتار دانشمندان موجب افزایش خرد است. از این رو لقمان حکیم به فرزندش پند می دهد که: ای پسرک من با دانشمندان همنشین باش و در برابر آنها زانو بزن که دلها باشنیدن حکمت زنده می شوند چنان که زمین مرده با بارانها می تند زندگی از می گیرد. و همچنین گفته است کسی که در جاهای بد وارد شود متهم می گردد و کسی که با رفیق بد معاشرت کند سالم نمی ماند، و آن که با دانشمندان همنشینی کند سود می برد.
همچنین پیامبر فرموده اند:تنهاباکسی همنشینی کنید که شمارا از پنج چیزبه پنج چیزفرا می خواند:ازشک به یقین،ازخودبرتربینی به فروتنی،از دشمنی به دوستی، از ریاکاری به اخلاص و از محبت دنیا به زهر.
ازدوستی و مجالست با این افراد باید دوری جست:
1-فردشرابخوار2-احمق3- فریبکارواغفال کننده 4-اهل تهمت و بدنامی
5-منافق و خائن 6-چاپلوس 7-فرومایگان 8-دنیا پرستان 9-شرور 10-جاهل 11-عیبجو 12-کسی که بی توجه به حقوق دوست است.
امام باقر(ع) فرموده اند: پدرم علی بن حسین(ع) به من گفت: بنگر با پنج تن همنشینی نکنی وباآنهاسخن نگویی ودرهیچ راهی آنهارا همراهی نکن. گفتم ای پدر: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود:بپرهیزاز همنشینی با دروغگو که او مانند سراب دور را بهتو نزدیک و نزدیک را به تو دور نشان می دهد. زنها راز رفاقت با فاسق، زیرا او تو را به لقمه ای یا کمتر از آن می فروشد و بپرهیز از رفاقت با نجیل چه او تورا با مال خود در سخت ترین نیازی که پیدا می کنی یاری نمی کند و بپرهیز از رفاقت با احمق زیرا او می خواهد به تو سود رساند لیکن به تو ضرر می رساند و زنها راز مصاحبت با قطع کننده رحم چه من او را در سه جا از کتاب خدا ملعون یافتم. و نیز فرموده است: بپرهیز از همنشینی با گناهکاران و کمک به ستمگران و همسایگی با فاسقان، از فتنه آنها برخور باش و از فضای آنها دوری کن.
همچنین امام موسی(ع) فرموده است: بپرهیز از آمیزش با مردم و انس باآنهامگرآنکه درمیان آنان خردمند وامین یابی دراین صورت با آنها انس بگیروازغیرآنان بگریزهمان گونه که ازجانوران درنده می گریزی.همچنین ابوذرغفاری گفته است:تنهایی بهترازهمنشین بدوهمنشین شایسته بهتراز تنهایی است.
همچنین حضرت عیسی(ع) فرموده است: با نفرت از گناهکاران دوستی خود رابه خدا نشان دهید و با دوری از آنها به خداوند تقرب جویید و خشنودی خدا را در خشم آنها بخوانید.
پس از انکه دانستیم دوستی را که برای خود انتخاب می کنیم و رفیقی را که برای همنشینی و همدمی برمی گزینیم باید از چه صفاتی برخوردار باشد و دریافتیم کسی که دوستی و برادری او واجب و رفاقت او نیکو و پسندیده است تنها ان انسان شایسته و پرهیزگاری است که از محرمات الهی دوری ورزد و طاعات او را به کار بندد و به اخلاق پسندیده و اعمال نیک آراسته باشد از این رو برماست که دریافتن چنین دوستی حریص باشیم و هنگامی که او را بدست آوردیم آغوش خود را برایش بگشاییم واو را نسبت به خود در برترین موفقیتها قرار دهیم.
امیر مؤمنان فرموده اند:
دوستان دو دسته اند: دسته ای مورد اعتماد و دسته ای خنده رو و ظاهر قریبند. اما دسته ای که مورد وثوق اند،مانند دست و بال و خانواده و مال می باشند باری اگر به این دوست خود اعتماد داری مال و توان خود را در راه او صرف کن،با هر کس دوست است دوست وبا دشمنش دشمن باش،راز او را مکتوم بدار، او را یاری و خوبیهایش را ظاهر کن وبدان که اینگونه دوستان ازکبریت احمرکمیابترند. اما دوستان خنده رو: از آنها به تو لذت و خوشی می رسد،این را از آنها قطع مکن و بیش از این از وجدان آنها چیزی مخواه و به مقداری که با تو گشاده رویی وشیرین زبانی می کنند با آنها رفتار کن و باید بدانی که دوستانت را حقوقی است که باید مراعات کنی و دوستی را حدودی است که باید از ان تجاوز نکنی وگرنه رشته دوستی را در معرض بریدن و پیوند برادری را در استانه گسستن قرار داده ایم واین گناهی بزرگ است که عقل سلیم انرا اجازه نمی دهد و شرع مقدس انرا تایید نمی کند تا انجا که امام صادق (ع)فرموده است:چقدر زشت است برای ادمی که دوستش حق او را رعایت کند و وی حق دوستش را مراعات نکند .و نیز فرموده اند کسی که دین خدا را بزرگ می شمادر حقوق برادران را بزرگ می داند . امام کاظم (ع)فرموده اند : حق دوست خود را به اطمینان رابطه ای که میان تو واوست ضایع مکن چه انکه حقش را ضایع کردی دوست تو نیست و نباید دوست تو بر بریدن از تو قویتر از تو بر پیوند با باشد.