مد چیست؟
طبق نظریه "جرج سیمل"، مد همان تغییر غیر متمرکز جنبه های فرهنگی زندگی است و از یک تنش اساسی و پایه ای در وضعیت اجتماعی انسان ها ناشی می شود.
از یک طرف هر کدام از ما تمایل داریم از دیگران تقلید کنیم و از طرف دیگر دوست داریم نسب به دیگران متفاوت باشیم.
طبیعی است که بعضی از مابیشتر تمایل داریم از دیگران تقلید کنیم و در اصل به متحد الشکل شدن و یا وفق دادن خود با دیگران اهمیت زیادی می دهیم در حالی که بعضی دیگر دوست دارند از بقیه افراد متمایز باشند و به عبارتی مایلند با دیگران تطابق نداشته و مجزا از سایرین به حساب بیایند.جریان مد به هر دوی این تمایلات توجه می کند و برای این که بتواند خوب کار کند باید دل هر دو گروه را به دست آورد.
"سیمل" که نظریات او درباره مد همچنان مورد استفاده قرار می گیرد معتقد است هر دوی این تمایلات افراطی به ماهیت انسان بر می گردد.
انسان ها از یک طرف دوست دارند عین همسایه خود عمل کنند و از طرف دیگر از او متمایز باشند.
چشم به زندگی دیگران دوخته اند تا مثل آن ها عمل کنند و از طرفی مایلند نسبت به همان آدم ها تفاوت داشته باشند و همین مسأله است که بحث مد و مدگرایی را مطرح کرده است.
مد یکی از راه های مختلف زندگی است که ما به کمک آن می خواهیم خود را در جامعه و فعالیت های اجتماعی وارد کرده و با همگونی با سایر انسان های اطرافمان به سمت یک زندگی اجتماعی حرکت کنیم ضمن این که دراوج این همگونی دوست داریم که از آن ها متمایز هم باشیم.
یعنی دو نیروی مخالف در زندگی ما مدام کشمکش ایجاد می کنند: نیروی اجتماعی زندگی کردن و نیروی غیر اجتماعی بودن، که البته در اکثر مواقع بین این دو نیرو تعادلی وجود ندارد و مشکلات از همین جا شروع می شود.
در اصل مد همان تأثیر این دو نیروی متضاد در درون انسان هاست اما مد و مدگرایی تا به حال تنها در یکی از قطب های مخالف عمل کرده و به عبارتی همیشه به نحوی وارد عمل شده است که فقط یکی از این دو سر طیف مطرح شده و دیگری سرکوب شده اند.
فرد مدگرا یا مدام خود را شبیه دیگران در می آورد یا تمام سعی و تلاش او آن است که با دیگران فرق داشته باشد.
در حقیقت وقتی مد جدید گسترش پیدا می کند بتدریج افت کرده و به پایین ترین حد خود می رسد؛ علت آن است که هر لحظه تعداد بیشتری از افراد از آن پیروی می کنند و بعد از مدتی دیگر مد مورد نظر به صورت یک امر عادی در می آید که تنوع قبلی را ندارد.
آدم های برتر یا از همه بهتران گروه هدف و کسانی که از مد نان می خورند اقشاری از جامعه هستند که بیشتر در چشم هستند.
این کار دو دلیل دارد اول این که گروه های پایین جامعه چندان نمی توانند از مد پیروی کنند، دوم این که گروههای طبقاتی ثروتمند جزو افرادی هستند که همیشه اکثر چشم ها به آن ها دوخته شده و همه می خواهند شبیه آن ها باشند.
به عبارتی مد در ابتدا برای گروه های برتر اجتماعی در نظر گرفته می شود تا مابقی افراد ازآن ها تقلید کنند و در این میان افرادی که در این کار فعالیت می کنند در آمد کسب کنند.
یکی از معایب مد دقیقاً از همین مسأله ناشی می شود زیرا مد باعث ایجاد طبقه بندی غیرمنطقی و نا معقول جامعه می شود.
بعضی افراد جزو گروه های پایین در نظر گرفته می شوند که باید عیناً از گروه های برتر اهل مد پیروی کنند و این مسأله هیچ وقت برعکس نمی شود.
مد باعث بروز اختلاف طبقات جامعه به صورت ناعادلانه می شود و خود این طبقه بندی باعث به حرکت در آمدن بیشتر جریان مد می شود.
به عنوان مثال فرض کنید دختران طبقه بالای اجتماعی در یک جامعه لباسی را که بتازگی طراحی شده بپوشند بزودی دختران طبقات پایین تر اجتماعی که آرزوی پوشیدن آن لباس را دارند طالب آن لباس می شوند و این تقاضا باعث می شود بازار و تولیدکنندگان، لباس مورد نظر را با قیمت های پایین تری وارد بازار کنند تا مابقی افراد هم قدرت خرید آن را داشته باشند و در کل فروش آن ها بیشتر شود.
بعد از مدتی همه طبقات این لباس را می توانند تهیه کنند و دیگر لباس مورد نظر برای طبقه بالا یک امتیاز منحصر به فرد تلقی نمی شود در نتیجه آن ها دنبال یک لباس جدید می گردند تا دوباره از سایرین متمایز شوند و مد جدید مطرح می شود این مد جدید، فروش جدید و در آمد های سرشار تازه را درپی خواهد داشت.
این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند و در نتیجه مدگرایان هیچ وقت با رکود یا مشکلاتی از قبیل فروش وسایل و لباس ها مواجه نمی شوند زیرا افراد ظاهر بین جامعه نمی گذارند آب در دل آن ها تکان بخورد.
آگاهی و شناخت از تأثیرات خوب و بد مد گروهی از افراد با خلق روش ها و یا راهکارهای جدید و معین فرهنگی می خواهند خود را ازدیگران متمایز کنند و دیگران را وادار کنند که آن ها را تحسین کرده و به حال آن ها غبطه بخورند.
مد فقط به لباس محدود نمی شود و گستره ای طبیعی از رفتارها را در بر می گیرد.
طرز نشستن، طرز صحبت کردن و راه رفتن، مدل مو، فرم چیدن وسایل منزل، نوع و جنس ظروف و ...
آیا تا به حال فکر کرده اید چرا گروهی از افراد همیشه می خواهند به این ترتیب متمایز باشند؟
همانطور که گفتیم متفاوت بودن از خصوصیات انسان هاست.
معمولاً وقتی این تمایز ریشه عمیقی در افکار و عواطف انسان ها داشته باشد کاملا پسندیده است.
تمایز گروه علما، ادبا، دانشمندان، محققان، فرهیختگان علمی، هنری، فرهنگی و افراد نیکوکار همیشه تحسین بر انگیز بوده است چراکه اولاً آنها با این تمایز روش معتدل و پسندیده ای را در زندگی طی می کنند که روی خود و دیگران تأثیرات عمیق و مطلوبی می گذارد ثانیاً در ادامه، کار آن ها به یک جریان معقول همراه با دور اندیشی وابسته است که در نهایت تأثیری دایمی روی ذهن فرد و به دنبال آن روی رویه زندگی او می گذارد که باتغییر فصل تغییر نمی کند.
پیروی دائمی و بدون تعقل از پدیده مد آشفتگی ذهنی شدیدی به دنبال دارد.
فرد تا مدت ها در پی کسب آن است و بعد از رسیدن به آن برایش کهنه می شود و با توجه به پدیدۀ جدید ارائه شده دوباره دست به کار می شود تا آن را به دست بیاورد.
عمدۀ وقت، هزینه و تفکر او صرف این موضوع می شود.
جالب آن است که بسیاری از افراد مد جدید پیشنهادی را اصلاً دوست ندارند و فقط برای این که از قافله عقب نمانند آن را می پذیرند!نکته مهم دیگر آن است که تفاوت فرهنگ ها و جوامع در این مسأله درنظر گرفته نمی شود به عبارتی جریان مد با ساختاری یکسان در جوامع مختلف وارد شده و تفاوتی نمی کند بلکه نحوه گسترش آن متفاوت است.
مسلماً در بعضی فرهنگ ها و جوامع بعضی جریانات مد قابل قبول نیست و افرادی که از آن پیروی می کنند ناچارند علاوه بر صرف وقت و هزینه گزاف با افراد جامعه خود نیز در بیفتنددر اصل فردی که کاملاً از مد پیروی می کند تصور می کند در محیط زندگی خود از دیگران متمایز است امامسأله این است که ردۀ اجتماعی حقیقی او هنوز با توجه به تمامی ابعاد زندگی اجتماعی تعیین می شود نه مد.
این مسأله را خود فرد هم می داند و به همین دلیل مدام در تلاش است که خود را نشان دهد اما نحوۀ مطرح کردن او کاملاً ابتدایی، ظاهری و سطحی است درنتیجه ماندگاری لازم را ندارد.
جالب است بدانید که پیروی دائمی از مد حس حسادت افراد را تحریک و تا حدی تقویت می کند.
وقتی مد محور اصلی زندگی فرد باشد تمام مدت به زندگی دیگران چشم دوخته است تا وسائل جدید را شناخته و تهیه کند و اگر این امکان برایش فراهم نشود مشغولیت ذهنی شدیدی پیدا می کند و این حس حسادت امان او را می برد بخصوص که جریان مد و تغییرات آن بسیار سریع و کوتاه مدت است و این فواصل کم باعث ایجاد فشار مالی و ذهنی زیاد به فرد می شود.
در مواجهه با مد جدید چه باید کرد؟
در مورد مد معمولاً قضاوت های عجولانه ای صورت می گیرد که صحیح نیست.
دراصل، ماهیت وجود مد و تغییر و تنوع اصلاً اشتباه نیست.
خداوند حس زیبایی دوستی را در سرشت ما قرار داده است بنابراین تمامی خصوصیات ذاتی انسان ها ماهیت خوبی دارند و استفاده ناصحیح از این خصوصیات است که جلوۀ بدی پیدا می کند.
به طور مثال ثروت و تمکن مالی از نظر ثروت و نحوه صرف آن بسیار مهم است اگر برای مصارف پیش پا افتاده خرج شود عملاً هدر دادن نعمتی است که به انسان تعلق گرفته و اگر صحیح به کار رود ما را در رسیدن به اهداف بزرگ تر کمک خواهد کرد.
وقتی جریان مد به راه می افتد گروه کثیری از انسان ها عین هم عمل می کنند و به عبارتی تنوع عقاید و سلیقه ها از بین می رود.
این کار در اصل یک اهانت محسوب می شود چرا که به فرد القا شده که تو نمی توانی سلیقه خودت را اعمال کنی و این ما هستیم که برای تو و جمع کثیری از افراد همانند خودت تصمیم می گیریم.
یک انسان سالم و دارای حیات نمی تواند قبول کند که دیگران بدون درنظر گرفتن سلیقه او سبکی برایش در نظر بگیرند و او بدون چون و چرا آن را بپذیرد!
جالب آن است که خود صاحبان مد می دانند مد یک انگیزش کوتاه مدت اجتماعی است و به این دلیل به سرعت در تلاشند که بعد از یک عمر کوتاه یک پدیده جدید دیگری را پیشنهاد کنند.
بهتر است که با ظهور یک طرح و سبک جدید در هر زمینه ای آن را سبک و سنگین کنیم و با وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود تطبیق دهیم و یا حتی در مواردی خودمان با سیلقۀ زیبا و دوست داشتنی خود مواردی به آن اضافه یا از آن کم کنیم و آن وقت آن را در زندگی پیاده کرده و به کار بندیم.
ما می توانیم حتی در مواردی مد جدید را اصلاً نپذیریم چون هیچ تناسبی باروحیه و وضعیت زندگی ما ندارد.
اگر یک بار این مسأله را امتحان کنید احساس غرور و شعف می کنید چراکه شما بر یک جریان از پیش تعیین شده و هدفدار که تمایل دارد شما را تحت کنترل خود در آورد کاملاً غلبه کرده اید.
این یک مهارت است مهارت تسلط برجزئیات تأثیر گذار اجتماعی که براحتی به دست نمی آید اما وقتی این مهارت کسب می شود مثل تمامی مهارت ها، اعتماد به نفس فرد را بالا می برد.
یک بار امتحان کنید و نتیجه اش را ارزیابی نمایید مد چیست؟
یک بار امتحان کنید و نتیجه اش را ارزیابی نمایید جوانان و مدگرایی ابروهای تیغزده، موهای سیخسیخی، شلوارهای تنگی که تا دیروز آنقدر گشاد بود که به زور کمربند بسته میشد، بلوزهای تنگ با مارکها و شکلهای عجیب، مانتوهایی که هیچ شباهتی به مانتو ندارند، شالهای رنگی که فقط قسمت وسط سر را میپوشاند و آرایشهای غلیظ شده.این تصاویر دختران و پسرانی است که هر روز در خیابانها با آن مواجه هستیم.
بعضی وقتها به خاطر پوشیدن لباسهای غیرمعقول یا اصلاح و آرایشی خاصی بخصوص موی سر و صورت پسران آنقدر تعجب میکنید که چند ثانیه بهت زده میشوید.
بعد از خود میپرسید چطور چنین چیزی ممکن است؟
و در پاسخ تنها یک حرف ممکن است بشنوید: مد شده است!امروزه مد ومدگرایی نه تنها در نوع پوشش افراد، بلکه در بخشهای مختلفی از زندگی آنها تاثیرگذار است.
از نوع آرایشهای ظاهری گرفته تا وسایل منزل و حتی گرایشها و علایق خاصی که در قشری از جامعه ناگهان اپیدمی میشود، فعالیتهایی مثل روی آوردن به ورزش یوگا، تقاضا برای جراحیهای پلاستیک و...
مد، اشاعه سریع کالا یا گرایش یک رفتار در میان افراد جامعه است و به دلیل رابطه مستقیمی که با حس تنوعطلبی دارد، در میان نوجوانان و جوانان بیشتر دیده میشود.
هرازگاهی مانند سیلی عظیم جامعه را فرا میگیرد و پس از مدتی کوتاه تغییر میکند.
اما همیشه این که منشأ این تغییر و تحولات چیست و ریشههای آن از کجا میآید قابل بررسی است.
خیلی از افراد مد و مدگرایی را یک امر کاملاً شخصی و سلیقهای میدانند و معتقدند نمیتوان افراد جامعه را مجبور کرد که برخلاف آنچه انتخاب میکنند و دوست دارند عمل کنند.
ولی آیا انتخاب هرگونه لباس و آرایشی برای هر جامعه و فرهنگی مناسب است؟
واساساً این سوال همیشه مطرح است که مدگرایی خوب است یا نه؟
تنوعطلبی یا خودنمایی تنوعطلبی و نوگرایی از خصایص انسان است و همیشه او را به سمت نوشدن برای یک زندگی بهتر سوق میدهد.
این نیاز از تغییرات اساسی دوران بلوغ و نوجوانی است که به شکلهای مختلف در نوع رفتار، صحبت کردن و پوشش دیده میشود.
جامعهشناسان و روانشناسان دلایل متفاوتی برای پیروی از مد ذکر میکنند.
دکتر محمد عسگری، روانشناس میگوید: یکی از دلایل گرایش جوانان به مد به خاطر مورد توجه قرار گرفتن و پاسخگویی به نیازهای روانی آنهاست.
جوانان به دلیل داشتن روحیه تأثیرپذیر آمادگی بیشتری برای پدیدههای نو دارند.
دلیل دیگر هم میتواند سرخوردگیها و نداشتن اعتماد بهنفس و چشم و همچشمی باشد که افراد را به سوی مدهای مختلف میکشاند.
البته عدهای هم هستند که هیچ دلیل خاصی برای تبعیت از مد ندارند و فقط به خاطر این که این پدیده در جامعه رواج پیدا کرده از آن استقبال میکنند.
از طرف دیگر میتوان گفت افرادی که خرید کالاهای مد روز را انتخاب میکنند، میخواهند جای خود را در میان اطرافیان و همسن و سالهای خود باز کنند و بابت آن هزینههای بسیاری را تقبل میکنند حتی اگر برایشان مشکل باشد.
محمد 26 ساله، فروشنده یک مغازه کیف و کفش میگوید: اکثر افرادی که به سراغ مدلهای جدید و مد روز میآیند از طبقه مرفه جامعه هستند و برایشان قیمت بالای آن کالا اهمیت ندارد.
بیشتر آنها جوانانی هستند که به دنبال اجناس مارک دار و خاص میآیند.
او ادامه میدهد بعد از مدتی که یک مد در جامعه جا میافتد قیمتهای آن کالا به خاطر کپی برداری تولیدکنندگان داخلی پایین میآید و افراد متوسط و قشر پایینتر جامعه هم به سراغ همان مدها میروند.
فقط کافی است هنگام عبور از خیابانها به ویترین مغازهها با دقت بیشتری نگاه کنید.
بعد متوجه میشوید که تمام مدلهای لباس مغازهها مشابه هم هستند مدلهایی که مدتی مورد توجه مردم قرار میگیرند و بعد از زمان کوتاهی جای خود را به مدلهای تازه میدهند.
سعید 40 ساله، صاحب یک فروشگاه لباس زنانه در این باره میگوید: بیشتر جوانان به سراغ لباسهایی میروند که مد روز است و مد روز هم همان لباسها و اجناسی است که در مغازهها و مراکز تجاری به فروش میرسد.
او معتقد است افرادی مد را به بازار معرفی میکنند که این کار برایشان منافع اقتصادی دارد و آن را بسرعت در جامعه گسترش میدهند.
این مغازهدار روی مد بودن و ظاهری متفاوت داشتن را برای جوانان مفید میداند.
دکتر نسرین صالحی، جامعهشناس در این خصوص میگوید: همیشه مد را طبقه مرفه جامعه تعیین میکند آنها به دلیل داشتن منابع مالی و امکانات بیشتر میتوانند از مدهای جدید استفاده کنند.
طبقه دیگر جامعه نیز این گروه را برتر از خود میداند و سعی دارد خود را با آن هماهنگ کند.
جوانان نیز به دلیل حس تنوعطلبی و زیاده خواهی نسبت به گروههای سنی دیگر بیشتر سعی دارند خود را به این طبقه برسانند.
این استاد دانشگاه مد را یک نوع خودنمایی در محیط اجتماعی میداند که مختص به جوانان نیست بلکه همه ردههای سنی را شامل میشود.
بیشتر کارشناسان معتقدند جوانان امروز به دنبال الگوهای جدید میگردند که در گذشته به دلیل کمرنگ بودن وسایل ارتباط جمعی، همه افراد کاملاً در شرایط فرهنگی خاص خودشان زندگی میکردند ولی امروزه به دلیل وجود شبکههای ارتباطی شرایط کاملاً تغییر کرده است.
نقش رسانهها پیشرفت فناوری و به وجود آمدن پدیدههایی مثل ماهواره و اینترنت تأثیر بسیار زیادی در زندگی مردم داشته است.
وقتی کره زمین تبدیل به یک دهکده جهانی میشود، قاعدتاً مردم کشور ماهم از ابزارهایی مثل اینترنت و ماهواره استفاده میکنند.
ولی متأسفانه استفاده نادرست، آن را تبدیل به معضلی کرده است که امروزه شاهد آن هستیم.
جوانها ساعتها پای اینترنت و ماهواره مینشینند تا جدیدترین مدلها را بیابند و خود را شبیه فلان خواننده یا هنرپیشه مورد علاقهشان کنند.
حتی اگر هیچ سنخیتی با ارزشهای جامعهشان نداشته باشد.
همین باعث میشود بسیاری از والدین که به فرهنگ اصیل ایرانی و سنتها پایبندند با فرزندان خود مقابله کنند که احتمالا نتیجهای در بر نخواهد داشت، زیرا جوانان به الگویی که از جامعه میگیرند اهمیت بیشتری میدهند.
مسعود محبی، جامعهشناس معتقد است: پیشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن شبکههای ارتباطی تاثیر خود را در تمام زوایای زندگی افراد میگذارد، از نوع لباس پوشیدن گرفته تا آداب و معاشرت و همین باعث میشود فاصله دو نسل جدید و قدیم روز به روز عمیقتر شود.
او میگوید: رسانههای گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد میکنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی میشود.
وی ادامه میدهد تولیدکنندگان بسرعت از طریق رسانهها نیازهای کاذبی را جایگزین نیازهای اساسی افراد میکنند.
البته باید توجه داشت فقط رسانهها نیستند که در نوع پوشش و پذیرش الگوهای جدید موثرند، بلکه خانواده و ارتباط افراد در جامعه ( مدرسه، دانشگاه و...
) نیز بسیار موثراست.محبی به این موضوع اشاره میکند که متاسفانه در ایران وقتی صحبت ازمد و مدگرایی میشود اکثراً برداشتهای نامناسب از آن دارند و آن را تخریب میکنند.
در صورتی که پیروی از مد همیشه بد نیست و میتواند جوانان را از لحاظ روحی ارضا کند و حتی در پیشرفت جامعه نیز مفید باشد.مد میتواند بخشی از فرهنگ جامعه شود، زیرا علاقه به مد در میان مردم جامعه به صورت عادت در میآید و بتدریج نمادی زیبا از فرهنگ آن جامعه به وجود میآورد.
هماهنگی یا تقلید جامعهشناسان مد را یک پدیده اجتماعی میدانند که افراد را با یکدیکر همرنگ میکند بسیاری از جوانان مد را عامل تعیینکنندهای در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعی خود میدانند، اما موضوعی که حائز اهمیت است، تقلید از افراد و مدهایی است که هیچگونه نسبتی با فرهنگ جامعه آنان ندارد.
این مسالهای است که امروزه جوانان ما دچار آن هستند.
تقلید نابجایی که میتواند اثرات منفی برای ارزشهای اجتماعی داشته باشد و تقلید کورکورانه تا حد زیادی افراد را مجبور به هدر دادن وقت و پرداختن هزینههای زیاد میکند و در نتیجه آنها را از فعالیتهای مثبت باز میدارد.
دکتر عسگری میگوید: البته تقلید از مد همیشه اثرات منفی ندارد بلکه میتواند نتایج مثبتی هم داشته باشد.
شادی، نشاط و نوگرایی، زندگی انسانها را از یکنواختی خارج میکند و احساس تازه شدن به آنها میدهد.
این مساله مهم تأکید دارد بر حفظ ارزشهای ملی، فرهنگی، مذهبی که با جلوگیری از تقلید نادرست میتوان آن ارزشها را حفظ کرد.
او ادامه میدهد برای جلوگیری از هرگونه افراط در زمینه مدگرایی، نباید با نسل جوان مقابله و تندخویی کرد.
بلکه باید به آنها آزادی داد و زمینه مناسب برای انتخابی درست برایشان فراهم کرد.
آسیب شناسی مدهای ناهنجار و تاثیر آن بر جوانان حس تنوع طلبی توام با گرایش به خودنمایی درمحیط اجتماعی، تغییرات چشمگیری درنوع پوشش، آرایش، الگو، رفتارواغلب گرایش های بشری را به همراه داشته است.
گستردگی این دگرگونی ها به اندازه زندگی انسان امروزی بوده واشاعه هریک ازآنها درسطح جامعه پیامدهای خاص خود را به همراه دارد پدیده مد گریبانگیرجامعه مصرف محورامروزجهان است.
گرایش به مد بیانگرنوعی تجدید نظرخواهی ودرواقع تلاش در جهت نوکردن وتغییردرمسائل مختلف ظاهری زندگی است.
به عبارت دیگرگرایش وسیع به تغییر و تنوع ، بیانگر حرص ونیازشدید انسان برای ورود به قلمروهای جدید است، نیازی که جزئی ازفطرت انسان ها را تشکیل می دهد.
میل به تغییرازیک نیاز فطری سرچشمه گرفته وقابل سرکوب کردن نیست.
برای همین انسان همواره به دنبال تغییرقالب ها وفراراز کلیشه هاست.
درهم آمیختگی اجتماعی باعث می شود که جامعه به سمت یک دست شدن درسبک پوشش، مدل آرایش، سلیقه رایج وطرزرفتاربرود.
هرازچند گاهی شاهد تغییراتی دراین یکدستی می باشیم که نشانه مدرنیسم ومد است.
با ظهورتب مدرنیته یا مدرنیزاسیون وجهانی شدن وتحول دربرخی مفاهیم ومعیارها ، فضای زندگی بشرتبدیل به فضایی مصرف زده ، سطحی وکاملا صوری سوق داده می شود.
دراین فضا انسان به دنبال این است که شکل ظاهری خود را تغییردهد وازآنجا که این تغییربزودی اورا دل زده می کند، به سرعت به دنبال اشکال ظاهری جدیدی می رود.
چنانچه این ظواهرنوین به شکل صحیح ودرقالب فرهنگ ملی ومذهبی جامعه دراختیاروی قرارنگیرد، یا آنها را خلق می کند ویا ازدیگران تقلید می کند.
براساس تحقیقات انجام شده، جوامعی که درقبال این رفتارجوانان ونوجوانان واکنش های تحقیرآمیزومقابله ای درپیش می گیرند، به نتایجی وخیم تردرمسئله بحران نسل ها رسیده وبخش مهمی ازنیروی کارآمد انسانی خود را مضمحل خواهند یافت .
● تعریف: بنا به تعریفی دیگر، باب روزیا مد)Fashion( تغییرات درپوشش، آداب، الگوهای رفتاری، سبک زندگی، هنر، ادبیات و حتی فلسفه بوده وبیشتر مبتنی برمیل به فرق داشتن وهمچشمی می باشد امروزه پیروی ازمد نه تنها در نوع پوشش جوانان ، بلکه در بخش های مختلف زندگی افراد تاثیرگذاراست.
ازسبک لباس و آرایش های ظاهری گرفته (مد مو، مد لباس) تا وسایل منزل، حتی گرایش ها وعلایق خاصی که درقشری ازجامعه ناگهان بیش ازسایرعلایق مورد پسند واقع می شود ، فعالیت هایی مثل روی آوردن به ورزش یوگا، تقاضا برای جراحی های پلاستیک وسفربه دبی .
جامعه شناسان مد را نمادی ازشیوه زندگی و ابزاری نمایانگر ثروت ، رفاه و پایگاه طبقاتی که فرد به آن تعلق دارد ، تعریف می کنند.
شاید به این دلیل که پایگاه طبقاتی خود را در پشت نقابی پنهان کنیم .
به دامان مد پناه می بریم وازیک رفتار، قیافه یا طرزپوشش، بدون توجه به طبقه اجتماعی که به آن تعلق داریم پیروی می کنیم یا به شکل گسترده ای مبلغ آن می شویم.
با این تعریف، مد به عنوان شکلی ازشیوه زندگی، محدوده وسیعی را دربرمی گیرد وتنها به لباس وآرایش محدود نمی شود ، هرچند که نمود عینی آن را درآرایش وپوشش افراد بویژه جوانان متجلی شده است.
یک مد جدید مانند سیلی بزرگ جامعه را فراگرفته، جوانان را مسخ نموده وپس ازمدتی (کوتاه) تغییرمی کند.
خیلی ازافراد مد ومدگرایی را یک امرکاملا شخصی و سلیقه ای می دانند ومعتقدند نمی توان افراد جامعه را مجبور کرد که برخلاف آنچه دوست دارند وانتخاب می کنند، عمل نمایند .
ولی آیا انتخاب هر گونه لباس وآرایشی برای هرجامعه وفرهنگی مناسب است؟
واساسا این سئوال همیشه مطرح است که مدگرایی خوب است یا نه ؟
● مسئله شناسی مد وجوانان : دوره جوانی دوره گذرازبلوغ و شکل گیری حس استقلال طلبی فرد است.
ازهمین رو جوان سعی دارد با روش های مختلف استقلال وهویت خود را به دیگران نشان دهد.
مد ومدگرایی پدیده ای است که کمابیش درمیان همه اقشارجامعه وجود دارد ، اما دراین میان ، جوانان ونوجوانان بیش ازدیگران به مد اهمیت داده وبسیارمدگرا می باشند.
فزونی احساس تنوع طلبی به عنوان یک نیاز روحی ، روانی همراه با تمایل به خودنمایی در جوانان ، گسترش رسانه ها و اینترنت ، توسعه وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای و در پی آن گسترش ارتباط بین جوامع با فرهنگ های گوناگون وهمچنین مشاهده تصاویر جذاب از هنرپیشگان ، خوانندگان ، ورزشکاران و چهره های محبوب با مدل های جدید پوششی ، آرایشی وغیره ، همچنین متنوع تر شدن تفریحات و تسهیلات زندگی ، موقعیت جدید درشناخت وفهم ارزش ها ، باورها وانتخاب ها ودرنتیجه ترویج ناگهانی آداب وعقایدی را در پی دارد که دربرخی موارد فراترازحد متعارف به ناهنجاری ورفتارهای متضاد با ارزش های جامعه تبدیل شده وخود را به عنوان یک مسئله اجتماعی نشان می دهد.
اگرازجوانانی که عادت کرده اند پوشش، آرایش ورفتارشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، پرسیده شود که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلا این آرم وکلمه روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی می توان پاسخ متقاعد کننده ای شنید ، جز آنکه: «خب، قشنگه !»، «برای اینکه مده .»!
به نظربرخی جوانان، رعایت سبک پسندیده روزوپیروی ازمد روز، امری اجتناب ناپذیراست.
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظرمی رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده نوعی از تعلق گروهی، نوجویی ، تنوع طلبی و گرایش جوانان به امروزی شدن است و یک پدیده طبیعی در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود ؛ اما از آنجا که همراه آلامد (آنچه که مد شده است) ، الگوهای رفتاری ، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق وشیوع یافته ومد که نمایانگرارزش مسلط یک زمان در یک جامعه خاص است، عاملی برای انتقال هنجاروارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر می شود ؛ بررسی زمینه ها وپیامدهای مدگرایی، یکی ازموضوعات مهم درجامعه ما محسوب می شود.
ازآنجا که دراکثرمواقع چنین محصولاتی (کالاهای فرهنگی) که تولید داخل باشد را یافت نمی کند، به نوع تغییرشکل یافته وارداتی آن روی می آورد که همین مسئله باعث بروزبرخی مسائل اجتماعی از جمله بحران هویت، می گردد.
این موضوع اهمیت ولزوم ارائه کالاهی فرهنگی متناسب با فرهنگ ملی ومذهبی وهمچنین متناسب با تغییرات روز(جهان) را می رساند.
● مد درایران : با نگاهی به تاریخ ایران، مشاهده می شود اززمان قاجارکه پای ایرانیان به فرنگ بازشد تا پایان عصرپهلوی، فصل متفاوتی درمدگرایی ایرانیان گشوده شد.
آشنایی درباریان قاجاربا زندگی غربیان در پی مسافرت های پرهزینه به اروپا ، به نوعی نخستین گام درعرصه شناخت پوشش های غربی بود .
ذکراین نکته ضروری است که ایران به لحاظ واقع شدن برسرراه ابریشم ومنطقه خاورمیانه همواره گذرگاه تردد اقوام مختلف بوده، ولی غنای اسلامی وایرانی فرهنگ این سرزمین مانع تقلیدپذیری ازبیگانگان بود.
با ضعف پادشاهان ایرانی، بویژه درعصرقاجار، به دلیل کاهش اعتماد به نفس و خودباوری ، علائم غربزدگی آشکار گردید .
متاسفانه امیرکبیرهم مجال نیافت تا الگوبرداری صحیح درعرصه فناوری را برای توسعه ملی کامل کند.
ادامه تحصیل برخی ازایرانیان درفرنگ زمینه تغییردیدگاه نسبت به هویت مذهبی وملی را پدید آورد وانحراف در الگوبرداری ازمظاهرپیشرفت با آغازدوران پهلوی به اوج خود رسید.
نگاه پهلوی اول به مقوله توسعه یافتگی ومبارزه با عوامل عقب افتادگی همانند پترکبیربود.
اوپس ازمسافرت به ترکیه وملاقات با آتاترک ومشاهده مظاهرغرب براین باورشد که حجاب سبب عقب افتادگی ایران زمین است !
به همین علت دستور کشف حجاب زنان ویکدست کردن لباس رسمی مردان ایرانی را صادرکرد.
ازآن زمان که رضا پهلوی با سلطه برکشورشکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییرداد ونقطه تاریکی درتاریخ ایران رقم زد، تا کنون مدهای مختلفی درایران رایج گردیده که تقریبا دراغلب آنها عناصرمذهبی وملی رعایت نشده وبیشترالگوبرداری تقلیدی ازمدل های غربی بوده است.
حکومت پهلوی وروشنفکران غرب زده براین باوربودند که باید فرهنگ ایران را اروپایی کنند تا بدین ترتیب ازضعف وعقب ماندگی رهایی یافته ، درردیف کشورهای پیشرفته قرارگیرند !
بنابراین مدگرایی و غرب گرایی درایران ، دریک بسترفکری و دوشادوش هم رشد کرده اندگرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعریف متمایز از یکدیگرند ، اما سیر تحولات تاریخی و اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید ، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن متبادرمی شود.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن ، رشد صنعتی در راس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن ، طرز تفکر ، نحوه زندگی و آداب پوشش دچار تغییر شد .
میل به «اروپایی زیستن» در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی و اجتماعی جامعه خود ، به ظواهر صنعتی شدن توجه شود .
از آن زمان به بعد مهم ترین جلوه اروپایی شدن ، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفته است.
● بررسی نظرات جامعه شناختی وروان شناختی ▪ سازگاری خودانگیخته: «هربرت بولومر» یکی ازمهم ترین نظریه پردازان کنش متقابل، معتقد است که مدها بیانگر سازگاری خودانگیخته عظیمی از جمعیت کشورها با محیط آنهاست .
این تطابق طی دو مرحله نوآوری و انتخاب صورت می گیرد .
در مرحله نوآوری تمامی مدهای جدید با توجه به پذیرش اجتماعی بهوجود می آید ، اما برخی از آنها نادیده گرفته می شود.
درمرحله انتخاب، مد اشاعه می یابد.
این فرآیند دارای سه کارکرد می باشد؛ اول انتخاب میان مدل های مختلف ، موجب انتخاب مدل های مناسب تر می شود و این امر موجب هم شکل شدن افراد می گردد .
دوم مدل ها طی یک روند منظم از گذشته به آینده حرکت می کنند .
سوم این احساس مشترک را پرورانده ، شکل داده و یک تجانس روحی بهوجود آورده که آنها در مقابل مدهای گذشته قرار می دهد.
طبیعت مد با ارتباط ذاتی دومفهوم بیان می شود : مد داروخارج از مد .
بولومراشاره کرده که این واژه ها مشخص کننده یک الگوی مداوم تغییراست که گروه های خاص به طورموقتی آن را می پذیرند تا دوباره جایگزین شوند.
هرچند که مد را در محدوده الگوهای زینتی قرار می دهند .
اما تغییر مد در بسیاری ازجنبه های زندگی نسبتا مستقل بوده، تحت تاثیر آن قرار دارند و بدون آنکه به جنبه های دیگر زندگی تاثیر گذارند ، تغییر می یابند .
طبق گفته بولومر ، مدها به جنبه های دیگر زندگی تاثیر نمی گذارند ، ولی خود از آن تاثیر می پذیرند .
این در حالی است که مشاهده می گردد که اگر یک پدیده برای فرد بیشتر از هر چیز اهمیت داشته باشد و فرصت های مناسبی در دستیابی به اهدافش بیابد ، در عمل مدگرا شده و سعی می کند گرایش بیشتری به آن پیدا کند .
در این حالت زندگی را از منظر به روز بودن یا نبودن نگریسته و بدین سان تاثیر زیادی در زندگی اش باقی می گذارد .
این مطالب از آنجا سرچشمه می گردد که هر ابزاری در کنار خود ایدئولوژی خود را هم به همراه می آورد .
▪ ناهمنوایی: هرجامعه در درون خود ارزش ها وهنجارهای خاصی را تعریف کرده که تخطی ازآن ناهنجاری محسوب می شود.
به عقیده «تالکوت پارسونز» کجروی امری نسبی است، چرا که عملی که ممکن است ازنظر جامعه کجروی محسوب شود ، دسته ای آن را هنجاربدانند .
«رابرت مرتن» معتقد است که آدم ناهمنوا الزاما خطاکار نیست .
وی بین ناهمنوایی و کجروی تمایز قائل شده است .
بسیاری از افراد ناهمنوا ، نظیر منتقدین فرهنگی و اصلاح طلبان اجتماعی ، رفتار ناهمنوایانه خود ، یعنی عدم پذیرش اهداف یا راهکار از دیگران را پنهان نمی کنند و برای این امر توجیهات خاص خود را دارند .
افراد دیگری را که می توان در دسته ناهمنوایان جای داد ، مدگرایان جوانی هستند که برای عمل خود دلایل خاص خود را دارند هرچند که این رفتارها با هنجار و فرهنگ حاکم در جامعه ناسازگار باشد .
از جمله دلایل آنها تنوع طلبی است که می توان آن را پذیرفت زیرا از نظر روانی با ویژگی شخصیتی جوان سازگار است .
می توان گفت که هر منحرفی ناهمنوا است ، ولی هر ناهمنوایی منحرف نیست .
بر اساس نظریه مرتن ، مدگرایان ناهمنوا خوانده می شوند، اما نمی توان آنها را در حوزه انحراف اجتماعی قرار داد .
حتی ممکن است اصول و روش های ناهمنوایان به علت تغییر در هنجارها و ارزش ها ، در زندگی مردم قرار گیرد و عدول از آن ناهمنوایی و انحراف تلقی شود.
به نظر«آنتونی گیدنز» ، هنجارها درمیان فرهنگ های مختلف وحتی بین خرده فرهنگ های گوناگون درون یک جامعه فرق می کنند.
مثلا هنجاری که درفرهنگی ، طبیعی قلمداد می شود، درفرهنگی دیگرانحراف به حساب می آید .
کجروی را می توان ناهمنوایی با هنجار یا مجموعه هنجارهای معینی تعریف کرد که توسط تعداد قابل ملاحظه ای از مردم در اجتماع یا جامعه ای پذیرفته شده است .
هیچ جامعه ای را نمی توان به سادگی به کسانی که از هنجارهای منحرف می شوند و کسانی که با آنها همنوایی می کنند ، تقسیم کرد .
از آنجا که همه کجروها در یک طبقه قرار نمی گیرند ، می توانند چندین دسته باشند با تخلف های متفاوت ، یعنی منحرفین درجه بندی شده به ترتیب تخلف های شان.
همه هنجارهای اجتماعی با ضمانت های اجرایی همراه هستند که ازآنها درمقابل ناهمنوایی حمایت می کنند.
ضمانت اجرایی هر واکنشی از سوی دیگران نسبت به رفتار یک فرد یا گروه است که هدفش تامین اطلاعات از هنجار معینی می باشد .
ضمانت اجرایی ممکن است مثبت باشد (دادن پاداش برای همنوایی) یا منفی (تنبیه برای رفتاری که همنوایی نمی کند) ضمانت اجرایی به دوصورت رسمی (مانند نظام کیفری) وغیررسمی (مانند خانواده) می باشد.
مدگرایی جوانان عملی نیست که نیازمند به ضمانت اجرایی رسمی داشته باشند، چرا که جوانان ذاتا تنوع طلب بوده واین عمل باعث ناهمنوایی آنان با هنجارهایی جامعه می شود.
به همین منظورباید به جوانان طریقه درست همنوایی کردن با رعایت هنجارها را آموخت .
ضمانت اجرایی غیر رسمی (مثل تائید نشدن این رفتارها ازطریق خانواده) نیزمی تواند نتایج خوبی داشته باشد .
▪ رقابت بین طبقه بالا وپایین : سبک هایی که به منظور تشخص پدید می آید ، توسط طبقات پایین تر ساختار اجتماعی مورد تقلید قرار گرفته که به نوبه خود طبقات بالا را به نوآوری و ابداع در مد تشویق می نماید .
در این دیدگاه مدگرایی تنها یک رفتار نمی باشد ، بلکه کارکردی پویا میان طبقات بالا و پایین جامعه می باشد .
به عبارت دیگرافراد طبقات پایین سعی می کنند که هر چه بیشتر شبیه افراد طبقات بالا باشند ، در سویی دیگر نیز افراد طبقه بالا وقتی بین خود و طبقات پایین تفاوتی نمی بینند ، سعی می کنند وضع گذشته را رها سازند و با خرید کالاها و لباس های گرانقیمت مانع ازرسیدن طبقات پایین به سطح آنان شوند .
پس از مد نیزبرای برتری نشان دادن خود استفاده می شود .
«گئورگ زیمل» جامعه شناس آلمانی ، مد و مدسازی را فرآیندی می داند که بر اثر کشمکش میان طبقات متضاد برسردستیابی به منابع بیشتربا تکیه برفراگرد تمایزحاصل می شود.
به اعتقاد وی، مد صورتی از تقلید و بنابراین صورتی از تشخیص اجتماعی است .
ولی در عین حال ضمن دگرگونی مستمر خود یک زمان را از زمان دیگرویک قشراجتماعی را ازیک قشردیگرمتمایز می کند .
مواردی را که مربوط به یک طبقه اجتماعی است متحد کرده وآنها را ازدیگران منفک می کند.
درنتیجه این انتخاب است که مد به وجود می آید و هنگامی که توده مردم در تلاش برای ازمیان بردن تفاوت های ظاهری مربوط وطبقه اجتماعی ازآن تقلید کنند، این مد را به خاطر یک شیوه مردم پسند جدید رها می سازند.
خصوصیات واقعی مد ایجاب می کند که دریک موقع به وسیله بخشی ازیک گروه معین، یعنی اکثریت عظیمی که صرفا در مسیرپذیرش آنها هستند به مرحله اجرا درآید .
به مجرد آن که یک نمونه از مد مورد قبول عام قرار گرفت ، دیگر از آن به صورت مد سخن نمی گوییم .
هنگامی که مد گسترش یافته و عمومیت پیدا کند ، به تدریج به پایان خود نزدیک شده و نابود می گردد .
«هربرت اسپنسر» خاطرنشان می سازد که مد یکی ازخصایص همرنگی با جماعت است که سعی می کند مردم را با همدیگر همرنگ نماید .
او معتقد است مد برعکس تشریفات ، موجب شباهت به اشخاص طبقه بالاتر می شود ؛ در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است در برابر تقلید ناشی از پسند و ستایش .
▪ مدگرایی وگروه مرجع: طبق نظر «مارکس» اگر خانه ای بزرگ یا کوچک، مشابه خانه های اطرافش باشد، نیاز اجتماعی سکونت را به راحتی مرتفع می کند؛ اما اگریک خانه بزرگ درکنار یک خانه کوچک باشد، اعضای خانه کوچک، خود را دریک کلبه تصورمی کنند.
گروه مرجع به عنوان ابزاری که ما را در تصمیم گیری یاری می کند، می تواند نقش مهمی درزندگی ما ایفا کند.
بدیهی است که عموما ما به مقایسه ابعاد مطلوب می پردازیم ؛ ازاین روتلاش می کنیم تا برای کسب پایگاه شبیه پایگاه مطلوبیت را درخود احیا کنیم و همیشه گروهی را به عنوان گروه مرجع درنظرداشته باشیم؛ این گروه مرجع معیارمقایسه ما می باشد .
بسیاری از لباس هایی که ما می پوشیم در ابتدا توسط هنرپیشگان و ورزشکاران پوشیده شده ، سپس به بازار عرضه می گردد و چون همین طرح توسط آنها پوشیده شده ، مردم آنها را خریداری کرده و استفاده می کنند.
«تورشتاین وبلن» مد را وسیله ای برای این که افراد نشان دهند ثروتمند وباشخصیت ویا دارای اندیشه های بخصوصی هستند، می داند ؛ لذا به محض اینکه مدی درجامعه گسترده شد، اشراف زادگان وثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند ؛ چرا که مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند .
▪ مد وموفقیت : ما برای موفق شدن در زندگی نیازمند به راه های گوناگون هستیم و هر کدام از این راه ها ما را بیشتر به موفقیت برساند ، به دفعات مکرر از آن استفاده می کنیم .
برای بررسی این موضوع از نظریه موفقیت و انگیزه «هومنز» استفاده می کنیم .
وی معتقد است از میان اعمالی که شخص انجام می دهد ، اگر آن عمل بیشتر به پاداش منجر شود ، احتمال تکرار آن افزایش می یابد و قضیه انگیزه را چنین بیان می کند : اگر عملی که قبلا باعث موفقیت شده باشد ، همان موفقیت مجددا تکرار شود ، آن شخص ممکن است دست به همان رفتار بزند ، با توجه به همین قضایا می توان گفت که اگر چه شخص ممکن است با مدگرایی با خانواده خود درگیر شود ولی در میان همسالان خود مورد تشویق و تائید و اعتماد قرار می گیرد و حتی در ارتباط با جنس مخالف به موفقیت رسیده و ارزش و منزلت خود را بالاتر می برد ، چون این موفقیت ها در راستای مدگرایی او انجام گرفته ، این عمل بیشتر مورد تکرار قرار می گیرد .
▪ مد و ارزش ومنزلت اجتماعی: به طورکلی تمامی رفتارهای انسان درراستای برآورده کردن نیازهای اومی باشد وانسان سعی می کند درقالب رفتارها یا واکنش ها بتواند به نیازهای خود پاسخ دهد .
مدگرایی نیز یکی از رفتارهایی می باشد که ما طی آن به طور ناخودآگاه به نیازهای خود پاسخ می دهیم .
به اعتقاد «ابراهام مازلو» نیازهای انسان پنج دسته می باشد که عبارت اند از: نیازهای جسمانی (اساسی ترین نیازهای حیات، مثل غذا وآب) ، نیازهای امنیتی (محیط فیزیکی و احساسی مطمئن) ،نیازهای تعلق داشتن (برقراری دوستی و پذیرش از سوی دیگران)، نیازهای احترام (شناخت، توجه ونیازازسوی دیگران) ،نیازهای خودشکوفایی (پیشرفت، بالاترین دسته نیازها) به گفته مازلوارزش و منزلت یکی از نیازهای مهم انسان می باشد .
جوانان نیز بر حسب مقتضیات سنی می خواهند از ارزش واحترام دیگران برخوردار باشند و برای رسیدن به این هدف از ابزارها و شیوه های مختلف استفاده می کنند ؛ برخی از طریق درس خواندن ، عده ای با ورزش و هنر و برخی نیز با تغییرات ظاهری باب روز اظهار وجود می نمایند .
بنابراین از لحاظ روانی مد با خودنمایی و نیاز به جلب توجه دیگران به خود بستگی دارد .
▪ ریشه یابی: همان طور که اشاره شد دلیل به وجود آمدن مد را می توان به حس تنوع طلبی و کشش افراد به سمت ابداع و تغییروتجربه این تغییرات دانست.
سابقه این مسئله در اولین جوامع بشری نیز مشاهده می شود ، چرا که هر یک از قشرهای این جامعه دارای سلیقه و نوع پوشش متفاوتی بودند و این تنوع طلبی بشررا ازهمان بدو پایه گذاری جوامع بشری می توان ملاحظه نمود .
مردم وبخصوص نوجوانان وجوانان بنا برمیل ذاتی خویش، تنوع طلب وخواهان تغییروتحول هستند ولذا این علاقه وجود دارد که خود را به شکل افراد و گروه های محبوب اجتماعی و یا ستارگانی که پیرامون آنها تبلیغات حیرت آوری وجود دارد ، درآورند .
در این میان با توجه به قدرت ، تنوع وگستردگی تبلیغات غربی می توان گفت که ستاره ها و مدل های آنها ، بسیار فراگیرتروتاثیرگذارتراز انواع داخلی هستند.مد ومدگرایی را می توان ازجهتی مولود مدرنیسم دانست .
مدرنیسم نگاه نو به عالم وآدم است ، نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در حال و گسستن از گذشته بوده و صریحا با مفهوم سنت در تقابل می افتد.
مدرنیته که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است ، همراه و همزاد با گذرازگذشته به حال، نوآوری، تجدد ومد است.
ازاین رومدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت وسنت وپیروی ازهنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است .
بنابراین ، نوآوری در تفکر و رفتار به عنوان نماد اندیشه مدرنیسم قلمداد می شود و از آنجا که جوامع غربی موطن ومظهرمدرنیته بوده اند ، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعه طرح ها و مدهای نو ، رابطه مدگرایی و غرب گرایی را نشان می دهد .
برای این که به چگونگی پذیرش مد در جوامع امروزی بپردازیم ، باید به قوانین مذهبی و عرفی ، فرهنگی و اجتماعی احاطه داشته باشیم .
در جامعه ای مثل ایران ، مشاهده می کنیم که هیچ گاه قانون و عرف به مردم اجازه نمی دهد که مانند زنان ومردان غربی با پوشش نیمه برهنه درجامعه تردد کنند .
پس هرگز مد شدن چنین پوشش هایی درجامعه ایران به وقوع نخواهد پیوست .
می توان گفت خاستگاه اولیه مد دریک جامعه حالات روحی، روانی وعرف آن جامعه می باشد .
دراینکه درجوامع امروزی تقریبا هرچند ماه یک باروبا تغییر فصل ، شاهد مد شدن و تغییرات بسیاری در انواع رفتارها هستیم ، جای هیچ شکی نیست که این سرعت تغییر مرهون پیشرفت صنعت است .
(مدهای پوششی وابسته به صنایع نساجی ، مدهای آرایشی وابسته به صنایع شیمیایی و ...) حتی به جرات می توان گفت مدسازی خود یک صنعت به حساب می آید .
بسیاری ازصنایع خود را درصنعت مد شریک می کنند تا به بازارهای بیشتروخریداران ودرنهایت درآمد بالاتری برسند.
صنایعی مثل رنگرزی، پوشاک، عطروحتی خودرو در این راه به درآمدهای زیاد رسیده اند.
اگر بخواهیم به بررسی چگونگی پذیرش مد در دنیا بپردازیم ، می بینیم که مد بر اثر یک اتفاق یا رخداد حادث نمی شود.
این طور نیست که یک فرد بدون هیج بررسی و هدفی به یک تغییر و تحول بپردازد و سپس از آن به عنوان مد یاد شود.
بلکه مد حاصل یک بررسی و تحقیق در زمینه های گوناگون است .
زمانی که یک شرکت تولید لباس تصمیم به ابداع یک مد جدید می گیرد ، به فرآیندی دقیق و منظم برای این کار نیاز دارد تا بتواند طرح مورد نظر خود را عرضه نماید .این فرآیند شامل شناخت صحیح و کامل جامعه هدف ، فرهنگ ، مذهب و قوانین ، نحوه استقبال از طرح های قبلی ، سلیقه و طبع جوانان، میزان تاثیرپذیری جوانان و دیگر افراد جامعه از طرح های ارائه شده ، نوع آب و هوای مناطق مورد نظر ، رنگ پوست، مو و چشم انسان های منطقه هدف ، نحوه انتخاب ، سلیقه و زمان بندی برای ارائه مد می باشد.
تولیدکنندگان پوشاک، عطرولوازم آرایشی ، لوازم خانگی ، خودرو و ...
که همگی در خلق مد موثرند ، با تغییر برخی شاخصه ها به تحقیق درآنها می پردازند و از نتایج این تحقیقات است که مثلا تولید کنندگان پوشاک به کارخانجات نساجی و رنگرزی سفارش پارچه با رنگ مد نظر را می دهند و با نظر طراحان مد به تولید و ارائه اجناس خود به عنوان یک طرح و مد جدید می پردازند.
البته در جوامع پیشرفته چنین کارهایی صورت می پذیرد ودرکشورهای درحال توسعه یا عقب مانده فقط تقلید است که به رواج یک مد کمک می کند .
چنانچه شاهد هستیم افراد با دیدن یک فیلم، سریال، خبر، عکس یک هنرپیشه یا ورزشکارمشهور به تقلید ازاوپرداخته وعده ای نیزبه تولید نوع پوشش وی می پردازند و آن را مد جلوه می دهند وبا گشاد وتنگ کردن ، یا کوتاه وبلند کردن مدل های قبلی ، سبک جدیدی ازمد را ارائه می دهند .
حال به این پرسش می رسیم که چرا جامعه ما درحال حاضردچاراین تقلید شده وازاصالت وهویت مذهبی وملی دورشده است ؟
درپاسخ به این مسئله اشاره می کنیم که درحال حاضرفناوری وصنایع مرتبط با مدگرایی جوانان کمتربا فرهنگ مان تناسب دارند و این باعث شده که ما در جامعه مان رواج بی رویه لباس ، لوازم بهداشتی و آرایش ، رنگ ، خودرو خارجی ووارداتی از سایر کشورها باشیم .
در این میان نگاه واردکنندگان نیزبیشتر مبتنی بر پایه سودآوری بیشتر از این کاراست که همین موضوع باعث ورود اجناس با کیفیت فرهنگی پایین می باشد.
● انگیزه وزمینه های روانشناختی مدگرایی درجوانان : علاوه برزیرساخت های تاریخی واجتماعی ، مدگرایی دربین جوانان از یک سری اصول وسازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند وبا انگیزه ها ونیازهای چندی در ارتباط است .
میل به دیده شدن توسط دیگران درتمام انسان ها به نسبت های مختلف وجود دارد .
گاه این خصلت به صورت نوعی خودنمایی وتقلید چشم بسته از فرهنگ بیگانگان جلوه می کند واغلب نتیجه آن ترویج هویت های بیگانه است.
جامعه شناسان معتقدند که رواج برخی مدها ، گاهی اوقات به معنای مخالفت جوانان یک نسل با محیط پیرامونشان است .
به عبارتی هنگامی که جوانی قادر نباشد آزادانه دیدگاهش را بیان کند ، امکانی برای رشد اقتصادی خود فراهم نبیند ، راهی برای تفریح و ابراز شادی ها و هیجاناتش نیابد ، به ناچار برای رهایی از این فشارها و یا برای مهار کردن خشم خویش از جامعه ای که تصور می کند زندگی را بر او تنگ کرده است ، گاه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه و برای شکستن ارزش های رسمی رایج اعلام می کند .
او در این شرایط در سکوتی ظاهری و با به فاصله گرفتن از ارزش های جامعه می خواهد بگوید : «من هستم .
مرا ببینید »!
● ابرازوجود وجلب توجه دیگران: افرادی هستند که با تعویض و تغییر هرروزلباس و آرایش خود وخرید لباس های گران قیمت و مد روز ، در صدد جلب توجه دیگران بر می آیند .
استفاده از لباس های چسبناک وبراق ورنگارنگ ، جوراب های شبیه تور ماهیگیری ، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و ...
(که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است) ، باعث جلب توجه دیگران شده ، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
یکی ازدلایل گرایش جوانان به مد به خاطر مورد توجه قرار گرفتن (ابراز وجود و خودنمایی کردن) و پاسخگویی به نیازهای روانی آنهاست .
جوانان به دلیل داشتن روحیه تاثیرپذیر آمادگی بیشتری برای پدیده های نو دارند .
دلیل دیگر هم می تواند سرخوردگی ها و نداشتن اعتماد به نفس و چشم و همچشمی باشد که افراد را به سوی مدهای مختلف می کشاند .
البته عده ای هم هستند که هیچ دلیل خاصی برای تبعیت از مد ندارند و فقط به خاطر اینکه این پدیده در جامعه رواج پیدا کرده از آن استقبال می کنند، می خواهند جای خود را درمیان اطرافیان وهم سن وسال های خود بازکنند وبابت آن هزینه های بسیاری را تقبل می کنند، حتی اگربرایشان مشکل باشد .
در ادامه به تکمیل این بحث می پردازیم.