موضوع: مظهر صلح ، سلامتی و آرامش
در شب تولد مسیح، فرشتگان آسمان چنین سرودند:
"خداوند را در آسمانها جلال باد و بر زمین، در میان مردمی که خدا را خشنود میسازند، آرامش و صفا برقرار باد" لوقا 2: 14
آیا تا به حال در این فکر بوده ایم که این آرامش ( سلامتی) چگونه برقرار میماند؟
آرامشی که فرشتگان مژده آن را 2005 سال پیش به چوپانان دادند، امروز بوسیله انیجل به گوش همه میرسد. ولی تنها مردمی از آن بهره میگیرند که با طرز زندگی روزانه خود، خدا را خشنود میسازند! بنابراین داشتن چنین آرامشی بستگی به خشنودی ( رضامندی) خدا از ما دارد که در حقیقت، آن از خود خدا که منبع این آرامش است سرچشمه میگیرد و به ما میرسد! چگونه؟
حتمأ به یاد داریم که در بچگی هروقت مطابق میل پدر و مادرمان رفتار میکردیم، آنان با لبخند توأم با محبت ما را تشویق میکردند که موجب شادی و آرامش خاطر ما میشد که در حقیقت آن آرامش انعکاس رضایت خاطر و لبخند آنان در ما بود! این امر در رابطه خدا با ما که فرزندان او در مسیح گشته ایم! نیز صدق می کند. بویژه وقتی که مژده نجات مسیح را به کسی میدهیم و یا نیازمندی را درنام او دستگیری می نماییم، لبخند آسمانی او را در روحمان احساس میکنیم و قلبمان آز آرامش او لبریز میگیرد!
کاش در این روزها که عید میلاد خداوندمان عیسی مسیح را جشن میگیریم، به این نوع آرامش که مژده آن را بهمراه مژده تولد مسیح به دنیا اعلام شد بیاندیشیم و بیاری روح خدا، همواره با طرز زندگی خود! او را از خود خشنود سازیم تا دائمأ احساس رضایت خاطر او از ما دلهای ما آرامش بخشد، آرامش بخشد، آرامشی که مسیح با تولد خود بهمراه آورد و قبل از برگشتن به آسمان آن را به ما هدیه داد و فرمود " من هدیه ای نزد شما میگذارم ولی میروم، این هدیه آرامش فکر و دل است، آرامشی که من به شما میدهم، مانند آرامشهای دنیا بی دوام و زود گذار نیست، پس آسوده خاطر باشید! نترسید! (یوحنا14: 27)
آیات مربوطه: اشعیا باب ۹ آیۀ ۶، رومیان باب ۵ آیات ۱۰-۱۱، کولسیان باب ۳ آیۀ ۱۵، انجیل لوقا باب ۲ آیات ۱۴-۱۳، انجیل متی باب ۱۱ آیات ۳۰-۲۸ ، اعمال رسولان باب ۱۲ آیۀ ۶
مقدمه : در کتاب اشعیا باب ۹ آیه ۶ میفرماید: زیرا که برای ما ولدی زاییده و پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عحیب و مشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد. در زمان روم باستان در شهر کوچکی در استان جلیل در فلسطین شخصی بود که کلام او و کارهای او فکر و توجه همه را به خود جلب کرد. ودرسن ۳۰ سالگی ۳سال به شهرها و دهکدههای مختلف مسافرت کرد.هرجائی که او قدم میگذاشت صلح و سلامتی و آرامش را به آنجا میبرد. دردهای مردم را شفا میداد . ولی بعد از۳ سال با فشارمقامهای مذهبی آن زمان به دستور مقامهای سیاسی مصلوب شد . اما بعد ازسه روز قیام کرد. تنها او سرور صلح و سلامتی و آرامش است . او کسی جز عیسی مسیح نیست . سه چیزی که در دنیای امروز کمیاب است . مردم در پی به دست آوردن آن هستند . تمام اکتشافات ، تحقیقات علمی ، قانونهای جدید ی که مردم وضع میکنند، همه به خاطر راحتی و آسایش وصلح وسلامتی و آرامش است. مردم صبح تا شب زحمت میکشند که آرامش به دست آورند. کار میکنند، درس میخوانند پول به دست میآورند که این سه را به دست آورند ، مثل طلا با ارزش است ولی در دنیای امروز این سه کالا کمیاب است وقتی در خودتون ، خانوادههاتون ، دوستانتون میبینید این سه چیز نیست . مردم مضطرب هستند . خانوادهها از هم میپاشند ، مردم درترس زندگی میکنند . کشورها میجنگند تا صلح برقرار شود . رابطه ها گسسته شده . پس این صلح و سلامتی و آرامش کجاست ؟ این سه وجود ندارد. این سئوال مطرح میشود که در این دریای پر تلاطم زندگی چگونه میشود به صلح و آرامش رسید ؟ آیا میشود آن را یافت ؟ آیا امکان هست که حتی برای یک هفته بدون دغدغۀ خاطر راحت باشیم ؟
در هندوستان یک روز شخصی را که جرمی مرتکب شده بود به حد مرگ زدند آن قدر که فکرکردند مرده دیدند که کمی جان داره اورا انداختند به سلول زندان . قرار بود فردای آن روز او را دوباره بزنند وقتی نگهبانان رفتند به سراغ اودیدند که راحت خوابیده . صبح که همسر آن شخص آمد نگهبانان گفتند شوهر تو خیلی بیخیال است دیروز او را زدیم امروز هم میخواهیم او را بزنیم ولی بیخیال خوابیده. همسر او گفت راستش اولین شبی است که راحت خوابیده چون حتماً فکر کرده که مرده. به همین خاطر راحت خوابیده . مردم آرزوی مرگ دارند چون میخواهند راحت شوند
دنیائی که در آن هستیم پر از ناآرامیها ، درد ، ترس هست. مردم فکر میکنند چطور میشود به این ساحل آرامش رسید ؟ یک بار خادمی در انگلستان تعریف میکرد که: (میلیاردرپولداری با هواپیمای شخصی آمد پیش من و گفت که حاضرم تمام ثروتم را که چند میلیارد است بدهم ولی آرام باشم.) اما پاسخ به تمام این ها در پیغام انجیل است که : مظهر صلح و سلامت و آرامش تجسم پیدا کرد
متن:
نکتۀ اول مسیح مظهر صلح و سلامتی است:
پولس رسول دررسالۀ رومیان باب ۵ آیۀ ۱۰-۱۱میفرماید : زیرا اگر هنگامی که دشمن بودیم ، به واسطه مرگ پسرش با خدا صلح داده شدیم ، چقدر بیشتر بعد از صلح یافتن بوساطت حیات او نجات خواهیم یافت . ونه همین فقط بلکه در خدا هم فخر میکنیم بوسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح که بوساطت او الان صلح یافتهایم.چند سال قبل آماری را گرفته اند که نشان میدهد در طول ۳۶۰۰ سال گذشته فقط ۲۹۲ سال روی زمین صلح بوده. ودرجنگها ۳بیلیون و ۶۴ میلیارد انسان مردندو ۹۷ میلیارد خانه خراب شده .دیدید که در دنیایی هستیم که خیلی وحشتناک است . هر لحطه امکان جنگ است، چون صلح و سلامتی معنای خود را از دست داده و برای همین انسانها تلاش میکنند این را به دست آورند . اماکلام خدا تعریفی از صلح و سلامتی میدهد . تا ما با خدای حقیقی در صلح وسلامتی نباشیم نمیتوانیم در صلح و سلامتی زندگی کنیم . وقتی رابطه ما با خدا قطع است نمی توانیم رابطه با همنوع خود را داشته باشیم.
کلام خدا در یک عبارت میگوید . مشکل آن گناه است گناه باعث شد که صلح و سلامتی کاملاً از بین برود ولی عیسی مظهر صلح و سلامتی ۲۰۰۸ سال قبل تجسم پیدا کرد . به خاطر من و شما روی صلیب رفت ، مرد و قیام کرد و به خاطر کار او بر روی صلیب میتوانیم با خدا رابطۀ نزدیک و رابطهای پر از صلح و سلامتی داشته باشیم . سلامتی که از بین رفته بود مسیح ان را برگرادند. بعضی فکر میکنند که او پیام آور سلامتی بود ولی اشتباه است . او خودش سلامتی است . وقتی بگوئید عیسی مسیح بیا وارد قلب من بشو ، وقتی عیسی مظهر سلامتی را دعوت کنید به قلب خود ، آنوقت می آید صلح و سلامتی واقعی را که تشنۀ آن هستید به شما میدهد . سر منشأ خیلی از بیماریها در درون ماست . ۱۷ سال پیش صحنۀ دلخراش تصادقی را با چشمانم دیدم . تنها عزیزمن جلوی چشم من در وضع بسیار دلخراشی در تصادف جان سپرد . آنقدر این صحنه دلخراش بود که سالها در اثر دیدن این صحنه مریض بودم . رفتار من ناهنجار بود . انگیزههای من ناهنجار بود و هر چه در درون من بود تحتالشعاع این سانحه بود . ولی وقتی عیسی را ملافات کردم ، گفتم عیسی مسیح ببین زخمی درمن هست که هر وقت تصور آن را میکنم تمام زندگی من بهم میریزد. تو که مظهر صلح و سلامتی هستی بیا و درون مرا از صلح و سلامتی پرکن . غیر ممکن بود که این تصویر از ذهن من بیرون برود ولی وقتی این دعا را کردم ، عیسی مسیح با صلح وسلامتی وارد قلب من شد زخم متعفن را در درون من شفا داد . عیسی مسیح مظهر صلح وسلامتی است .شاید سئوال کنید که ما خارج از مسیح هم میتوانیم به صلح و سلامتی برسیم . بله ممکن است ولی صلح و سلامتی دنیا بستگی به شرایط داره . اگر شرایط خوب باشد بر قراره. اگر شرایط خوب نباشد بر قرار نیست . ولی در مسیح این چنین نیست ، در بدترین شرایط درون ما از آرامش او پراست . صلح و سلامتی او روحانی است در قلب ما ساکن میشود . آرامش مسیح ما را از نگرانیها و اضطراب ها محافظت میکند.
سئوال است که : پس سلامتی جسم چه ؟ مسیح قادر است که جسم ما را سالم کند اما سلامتی روح مادردرجۀ اول است . این را به یاد داشته باشید روح سالم میتواند بدن مریض و شکسته را تحمل کند ولی روح مریض را هیچ کس نمیتواند تحمل کند . یعنی اگر بدن شما مریض باشد ولی روح شما سالم باشد راحت میشود تحمل کرد ولی وقتی روح شما مریض باشد ولی بدن شما سالم باز شما واقعاً مریض هستید .
اشخاص خیلی زیادی بودند مثل پیغمبران، امپراطوران ، پادشاهان که خواستند حد اقل صلح و آشتی نسبی را در دنیا بیاورند ولی خودشان مظهر صلح و آشتی نبودند.
انجیل لوقا باب ۲ آیه ۱۴-۱۳ میفرماید : در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدارا تسبیح کنان میگفتند : خدا را در اعلی علییّن جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد . میبینید که فرشتگان این پیام را در آسمان اعلام کردند.انسان خوشبخت انسانی نیست که شرایطش خوب باشد . در محیط خوب زندگی کند، پاسپورت انگیسی داشته باشد. انسان خوشبخت انسانی است که حتی اگر درشرایط سخت وحشتناک هم زندگی کند، درونش صلح و سلامتی داشته باشد .رسالۀ کولسیان باب ۳ ایۀ ۱۵ میفرماید:
و سلامتی خدا در دلهای شما مسلّط باشد که به آن هم در یک بدن خوانده شدهاید و شاکر باشید مظهر صلح و سلامتی آغوشش را باز کرده و دعوت میکند و میگوید بیایید نزدمن تا صلح و سلامتی واقعی را بیابید . من پیام آور صلح و سلامتی نیستم . من خود سلامتی هستم . اگر اجازه دهید وارد قلبتان میشوم زندگی شما را دگرگون میکنم و در درون شما ، در نفس خودتون ، در اعماق وجودتان صلح و سلامتی من ساکن میشود
دوم- مسیح مظهر آرامش است. گفتیم که صلح و سلامتی و آرامش کمیاب است مردم دوست دارند هر چه دارند بدهند تا آرامش را بدست آورند. اما شیطان خوب میداند که انسان محتاج به آرامش است . برای همین آرامش کاذب فراهم میکند و به خورد مردم میدهد . و مردم فکر میکنند که آرام میشوند ولی پشت آن دسیسه است . چون وقتی که آن آرامشی را که از شیطان و دنیا هست دریافت میکنید اسیر شیطان میشوید و مرتب باید آن کاری که او به شما میگوید انجام دهید تا آرام شوید . با معتادی صحبت میکردم پرسیدم اولین باری که هروئین کشیدی چه حالی به تو دست داد ؟ گفت عالی بود . مرا برد به آسمان . غم و ترس و همه چیزم رفت . بار دوم کمتر و بار سوم کمتر ، اما بارچهارم ! درد بود و دیگه نمیتوانستم ازآن فرار کنم ، چون تشنۀ آرامش بودم ولی دیدم پایهایم به زنجیر بسته است .یا مشروبات الکلی ! که تمام هفته کار میکنند آخر هفته به پاپ روند .چرا ؟ چون دنبال آرامش هستند . برای آرامش میروند ولی ناآرام تر برمیگردند . از جوانی پرسیدم چرا به نایت کلاب میروی ؟ گفت برای پیدا کردن آرامش . پرسیدم وقتی از نایت کلاب بیرون میآیی چه حالی داری ؟ گفت افتضاح ، داغون تر بیرون میآیم .ورزش یوگا ! خیلیها میگویند با انجام چند دقیقه ذن و یوگا آرام میشوید. اول آرام میشوید اما متاسفانه روز اول ۵ دقیقه ذن آرام میکند کم کم ماه بعد ۱۰ دقیقه بعد از ۶ماه ۲ ساعت و ۲ سال بعد ۲۴ ساعت و اگر نخواهید انجام دهید دیوانه میشوید.
مراسم مذهبی ! انجام مراسم مذهبی آرامش میدهد . اما این آرامش به یک ضربۀ کوچک به انفجار میکشد، مثل سوزنی که به باد کنک بزنند میترکد . و اگر انجام مراسم مذهبیعقب بیفتد آرامش از دست میرود.ریاضت ! خیلی ها ریاضت بخود میدهند مثل هندوئیسم و بودیسم . مثلاً بعضی از آنها میگویند اگر یکسال روی تخته میخ بخوابی در عمق وجود خود آرامش میگیری . ولی درواقع موقتی است باید تمدید کرد و بعد بدتر از اول .پول و مقام ! آمار نشان میدهد که افسردهترین اشخاص ، اشخاص پولدار هستند . این آرامش دنیا موقتی است و از بین می رود. اما آرامشی که مسیح میدهد احتیاج نیست که کاری براش انجام دهید شما را اسیر نمیکند فقط یک چیزاز شما میخواهد . میگوید : اجازه بده من که مظهر آرامش هستم وارد قلب تو شوم آنوقت همیشه آرام خواهید بود .
گناه آرامش انسان را از بین برد . آدم و حوا در آرامش بودند . لذت میبردند ولی وقتی سقوط کردند و گناه کردند آرامش آنها از بین رفت نابود شد به خاطر همین :
آرامش تجسم پیدا کرد انسان شد و روی صلیب رفت جریمۀ همین گناهی که آرامش ما را دزدیده بود، داد و فرمود اگر مرا قبول کنی و اجازه دهی که وارد قلب تو شوم تو همیشه آرام خواهی بود
انجیل متی باب ۱۱آیات ۲۸ : دعوت پر جلال عیسی مسیح
بیایید نزد من ای تمام زحمتکشان و گرانباران ومن شما را آرامی خواهم بخشید
این شگفت انگیزترین دعوتی است که مسیح کرده. زحمتکشان ! کسانی که برای آرامش زحمت میکشند . گران باران ! کسانی که بارهای سخت زندگی آنها را له کرده . اگر دقت کنید مسیح نگفت برو به فلان کلیسا یا فلان قدیس ، بلکه میگوید بیا نزد من ، من به تو آرامی میدهم . اگر اجازه دهی وارد قلب تو شوم آن موقع منبع آرامش را در قلب خود خواهی داشت
آگوستین قدیس میگوید: ای خداوند تو ما را برای خودت آقریدی و ما تا در تو قرار نگیریم آرامی نخواهیم یافت . تصوّرکنید بچهای که دراتوبان شلوغ دارد می رود، آن اتوبان برای بچه خیلی خطرناک است اماچون دست بچه در دست پدر است خیالش راحت است . آرامش واقعی آرامشی نیست که جیب ما پر پول باشد و موقعیّت اجتماعی بالا داشته باشیم و روابط عالی داشته باشیم و در خانوادۀ خوبی باشی و کار خوب داشته باشیم بگوئیم آرامش داریم . نه این آرامش موقتی است . آرامشی واقعی است که در اوج طوفانها ، سختیها ، ترسها ، تنهائیها ، دردرون ماست . چون منبع آرامش در درون ماست . مسیح . آرامش مسیح مثل چه هست ؟ در پطرس میبینیم:
در اعمال رسولان باب ۱۲ آیۀ ۶ نشان میدهد که وقتی پطرس رسول را دستگیر کردند و فردای آن روز قرار بود اعدامش کنند . دست وپای او در زنجیر بود ولی در آرامش کامل راحت خوابیده بود.در رومانی در زمان کمونیست ها شخصی به نام اورنیا که ایماندار معروفی بود . کمونیست ها او را دستگیرو به زندان بردند و آنقدر او را به خاطر ایمانش به مسیح زده بودند که تمام بدنش فلج شده بود ، فقط گردنش حرکت میکرد . حتی هم سلولیهایش که میخواستند به او غذا دهند قاشق هم نبوده . ولی زندانیان شهادت دادند که او شادترین شخص زندان و آرامترین بودو حتی در لحظههای آخر شاد و آرام بود . آرامش خدا حتی در لحظه های سخت و حتی در لحظۀ مرگ با ایماندار است . آرامشی که در دنیا دنبال آن میگردید حتی اگر در درۀ مرگ هم بروید آرامش مسیح است . آرامش واقعی . . عیسی مسیح درمتی باب ۱۱ ایۀ ۲۹و ۳۰ ادامۀ آیۀ ۲۸ ، می فرماید : یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید زیرا که حلیم و افتاده دل میباشم و در نفوس خود آرامی خواهید یافت ؛ زیرا یوغ من خفیف و بار من سبک است.بچهای که در خیابان زمین میخورد و شیشه به دست و پای او رفته فریاد میزند . درد دارد . هر کسی که از آن جا گذر میکند چیزی می گوید مثل : بزرگ میشوی یادت میرود ولی او درد دارد اما تا پدر و مادر را میبیند آرام میگیرد . آیا درد از بین رفته ؟ نه در حضور مسیح هم همین طور. وقتی در آغوش مسیح هستیم آرامیم. عیسی مسیح حتی به ایمانداران میگوید در من بمانید و من در شما . تا آرامی داشته باشید . وقتی موجهای سهمگین این دنیا به کشتی زندگی ما میخورد خیالمان راحت است که عیسی با ما در کشتی است
خاتمه : عیسی مسیح در آخر این پیام را به تمام مردم دنیا می دهد . دنیایی که به نابودی میرود تشنۀ این سه چیز است : صلح ، سلامتی ، آرامش . هیچ جا نمیتوانید آن را پیدا کنید غیر از نزد من من به شما آرامی میدهم . حتی به ایماندارانی که آرامش خود را از دست دادهاند میگوید : در من بمانید و من درشما . آن وقت همیشه آرام خواهید بود . بگذارید امروز مسیح شما را در آغوش بگیرد این مظهر سلامتی و آرامش و صلح . وقتی مردم از شما سئوال کنند ککه چرا آنقدر آرامید آنوقت شما میتوانید آنها رانزد مسیح هدایت کنید و بگوئید عیسی مسیح این مظهر صلح و سلامتی و آرامش در قلب من زندگی میکند. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم محتاج شنیدن این پیام است.