مقدمه از دنیای بچه های دیروز تا عصر متنوع و پویای امروز زمانی گذشته است و بازی های نیز همانند جنبه های دیگر زندگی ، دچار تغییرات و تحولات خاصی شده اند.
بازیهای دیروز : بازی با پر طاووس و گذاشتن آن در لابه لای صفحات کتابها، خاک بازی و تیله بازی دیگر قدیمی شده اند امروز بچه های خانواده های مرفه با کامپیوتر ، کمودور، آتاری بازی می کنند گرچه شیوه ها و اسباب های بازی تغییر یافته اند.
بازی همچنان ضرورت دوران کودکی است به قولی کودک بدون دوران بازی، کودک بدون دوران زندگی است .
مفاهیمی که در بازی کودکان نهفته است بسیار فراتر از مفهوم واژه هایی چون تفریح و سرگرمی اند.
بازی ممکن است آموزش دهنده مفاهیم اساسی به کودک باشد بازی ممکن است کودک را از خود محوری برهاند.
زندگی اجتماعی را به او بیاموزد و مفری برای فراموشی شکست ها و ناکامی های روزانه باشد از این رو است که امروزه از بازی همچون روشی درمانی استفاده می کنند .
از طریق بازی کودکان مضطرب ، پرخاشگر، خجالتی، عاطفی، بیش فعال، افسرده و ….
را می شناسند و سلامت بهداشت روانی و جسمی را برای آنان تدارک می بینند.
بازی هایی مانند آب بازی، خاک بازی، الک دولک، یه قل دو قل، لی لی بازی، خاله بازی، و ….
بازی ها و ورزش هایی مانند اسکی بازی، بندبازی، طناب بازی، فوتبال بازی، و هم چنین بازی با حیوانات مانند گاوبازی، سگ بازی ، خروس بازی و نیز در فرهنگ محاوره ای ما مانند قمار بازی، نشانه ی تنوع و گستردگی بازی در زندگی ماست معلوم می دارند که بخش قابل توجهی از عمر و وقت انسانها اعم از کودک و بزرگسالان صرف انواع بازی های متداول می شوند.
کودکان به کمک این بازی ها، نیروی اضافه خود را تخلیه می کنند، رفع خستگی می کنند،رفع خستگی می کنند، مسائل و مشکلات عاطفی خود را حل می کنند موجبات ارضای نیازها و تمایلات خود را فراهم می آوردند و از لحاظ جنبه های جسمی و ذهنی رشد می یابند و برای زیستن در محیط اجتماعی می گردند.
تعریف بازی: از بازی تعاریف متعددی ارارئه شده است در فرهنگ بزرگ و بستر بازی حرکت، جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات است .
بازی آزادی یا محدودیتی برای حرکت یا جنبش است .
بازی فعالیت یا تمرین برای سرگرمی ، تفریح یا ورزش است .
مشخصه این تعاریف محدود نمودن بازی به جنبش های حرکتی و عضلانی است و این باعث می شود که تفاوت میان بازی و ورزش از نظرها دور بماند و ورزش در فرهنگ و بستر به معنی هرگونه فعالیت یا تمرین است که باعث لذت، سرگرمی، تفریح و یا اشتغال باشد و یا فعالیتی که نیاز کم و بیش به حرکات شدید و قوی و زور ورزی بدنی دارد.
آنچه در تعریف ورزش اضافه شده رعایت برخی سنت ها یا قوانین مقرر است که این موضوع درباره ی بازی نیز صدق می کند یعنی در بازی ادامه بازی مستلزم رعایت مجموعه ای از قوانین و سنتها است .
عوامل موثر در بازی: 1 جنس 2 سن 3 هوش 4 محیط تاثیر جنس: جنسیت یکی از عوامل موثر در بازی است پسرها از بازی های دشواری که نیاز به فعالیت جسمانی دارند لذت می برند دختران بازی های ساکت ، آرام وظریف را دوست دارند در سن قبل از 8 سالگی کودکان به جنس هم بازی اهمیتی نمی دهند بین سنین 8 تا 10 سالگی تفاوت بازی بین دو جنس کاملاً آشکار است دخترها عروسک بازی ، شیر دادن به عروسک ، نوازش کردن را دوست دارند و بازی پسرها یک نوع اثبات خود را در برابر دیگران است و برای دخترها یک نوع بودن با دیگران است .
تاثیر سن: کودک در هر سنی بازی خاصی را می پسندد از تولد تا 3 سالگی نوزاد دست و پا زدن، دالی بازی کردن و بازی های انفرادی با هدف شناسایی اندام ها ترجیح می دهند .
در مرحل 3تا 7 سالگی علاوه بر بازی فردی قادر به انجام بازی گروهی هستند .
با افزایش سن و کاسته شدن از اوقات فراغت و فعالیت هایی را انتخاب می کند که لذت بیشتری را به او می دهند و هر چه کودک بزرگ تر شود انتخاب دقیق تر است ..
تاثیر هوش: هوش ممکن است بر نحوه بازی، انتخاب نوع بازی، نوع اسباب بازی و استفاده از آن تاثیر داشته باشد کودکان باهوش تر دست به ابتکار و نو آوری می زنند.
قوای ذهنی خود را به کار می گیرند و مدت کمتری به یک بازی مشغول می شوند و بیشتر به دلیل انفرادی می پردازند و به علت توانایی کم خوب در گروه پذیرفته نمی شوند و اسباب بازی های خود را به اطراف می کوبند و متلاشی می کنند.
تاثیر محیط : کودکان در سراسر دنیا شهر و روستا، کوه و دشت و هرکجا که باشند و بازی می کنند محیط فقط در نوع بازی آنان تاثیرگذار است .فرهنگ هر جامعه در بازی اثر می گذارد و می توان گفت بازی به نوعی نشان دهنده ی فرهنگ آن جامعه است .
نظریات مربوط به بازی : نظریه های بازی را در 6 طبقه جای داده اند: 1 نظریه انرژی مازاد (اضافی) 2 نظریه تنش زدایی 3 نظریه پیش تمرین 4 نظریه تجدید و تکامل 5 نظریه تخلیه ای 6 نظریه بیان خود نظریه انرژی اضافی یا مازاد شیلر فیلسوف و شاعر آلمانی بازی را مصرف بدون هدف نیروی اضافی می داند و به نعره کشیدن شیر و آواز پرندگان اشاره می کند بدون هدف خاصی به نوعی ارضا دست می یابند در نظریه انرژی اضافی می توان وجود نیرو و انروژی لازم را شرط مهم برای انجام هر نوع بازی دانست.
اما در بر خی بازی ها نظیر پازل کودک به انجام تلاش و فعالیت های چشم گیر و صرف انرژی زیاد نیاز ندارد و حتی هنگام بیماری نیز می تواند از آنها لذت ببرد استفاده از ملاک انرژی برای تبیین بازی به جای جنبه ی مثبت دارای جنبه ی منفی است زیرا وقتی کودک کم سن و سال برخی اشتغالات را پیدا می کند که برای ارضای نیازهای فعلی اش مناسب است .
نظریه پیش تمرین تفسیری که کارل گروس از بازی کرد او از مشاهده کودکان کم سن به هنگام بازی به این نتیجه رسید که فعالیت های آزادانه کودکان که بدون وسایل خاصی انجام می گیرد آنان را برای زندگی در آینده آماده می سازد.
به عقیده ی وی بازی یک سلسله پیش تمرین عمومی است اما نظریه پیش تمرین نیز مانند نظریه انرژِی مازاد برای تبیین بازی کافی به نظر نمی رسد زیرا تمام فعالیت هایی که کودک انجام می دهد دارای هدف مشخصی نیست مانند بازی کودک با سرسره می تواند چه هدفی در آینده داشته باشد؟
یا وقتی کودک به دهان صدای موتور و حرکت اتومبیل را در آورد ویا در حیاط می دود چه هدفی می تواند داشته باشد.
تفسیری که کارل گروس از بازی کرد او از مشاهده کودکان کم سن به هنگام بازی به این نتیجه رسید که فعالیت های آزادانه کودکان که بدون وسایل خاصی انجام می گیرد آنان را برای زندگی در آینده آماده می سازد.
نظریه تنش زدایی : تدوین این نظریه به لازاروس نسبت داده شده است ولی بعداً روان شناسی آمریکایی آن را با زیر بنایی جسمانی تدوین نمود طرفداران نظریه معتقدند که بازی به هنگامی که فرد خسته است صورت می گیرد تا استراحت و تجدید قوا در او حاصل شود برای نظریه نیز انتقادی وارد شده است مور می نویسد نظریه رفع خستگی کامل نیست و نمی تواند بازی را به درستی تبیین نماید زیرا ویژگی بازی با خصوصیات کار تفاوت دارد و این در نظریه رفع خستگی مورد توجه قرار نگرفته است .
نظریه تکرار فعالیت های اجدادی : استانلی هال می نویسد: کودکان ویژگی های بازی را به ارث می برند طفل در دوران رشد تمام مراحلی را که نوع انسان در طول تاریخ تکامل خود پیمود است طی می کند.
به نظر هال کودکان از این جهت به بازی می پردازند که محتواها و صحنه هایی را که اجدادشان تولید کرده بودند و زندگی آنان ایجاب می کرده است تجدید کنند.
نظریه تکرار فعالیت های اجدادی طبق تحقیقات لهمان و ویتی مردود شناخته شده است زیرا در زمان استانلی هال با تیر و کمان به طریق سرخپوستان بازی می کردند ولی امروزه با موشک و اتومبیل و هواپیمای کوکی و انواع وسایل کامپیوتری بازی می کنند.
نظریه دهلیز فعالیت های غریزی این نظریه را « کار» بیان کرده است و طبق آن بازی چون دهلیز که غرایز از آن سر بیرون می آورند .
نظریه جبران: وی نی و رابینسون از نظریه جبران طرفداری می کنند و اهمیت زیادی برای بازی های رمزی قایل بودند .
جبران مکانیزم دفاعی روانی مهمی است که به قول آدلر فرد برای از بین بردن حقارت و ناکامی های خود و ظاهر ساختن نوعی برتری به آن دست می زند.
بدیهی است که تنها قسمتی از بازی های رمزی را می توان با این نظریه تبیین کرد که کودکان از طریق بازی می کوشند محرومیت و ضعف و حقارت های خود را جبران کنند.
دیدگاه اسلام و سایر دانشمندان ایرانی درباره ی بازی: پیغمبر گرامی (ص) در مورد بازی با کودکان فرمود: چه خوب است که فرزندانتان در خردسالی بازیگوش و پر تلاطم باشند.
حضرت محمد (ص) در حساس ترین لحظات زندگی خود با کودکان رفتاری مهربانانه داشت که این خود اهمیت بازی کودکان را در اسلام تایید می کند بو علی سینا، ابن سکویه و محمد غزالی در مورد بازی آراء مثبتی ارائه کرده اند : پیاژه : پیاژه بازی ها را به سه 1ـ تمرینی 2ـ رمزی یا نمادین 3ـ با قاعده تقسیم کرده و ویژگی های هر نوع را مطرح ساخته است .
کودک و بازی بازی میل و استعداد فطری کودکان است و با گذشت زمان و افزایش سن شکل می گیرد.
کودکان در بازی بیشتر به خود بازی علاقه مندند و از آن لذت می برند و احساس خوشبختی می کنند.
شیلر معتقد است انسان هنگامی به راستی انسان است که به بازی بپردازد و فرانک بازی را راهی می داند که کودک آنچه را کسی نمی تواند به او بیاموزد، یاد می گیرد.
کودکان در اثنای بازی، کارهایی را انجام می دهند که به کسب مهارتها و افزایش سهم آنها منجر می شود.
از آنجا که کودکان هنگام بازی با کمال آزادی حواس خود را به کار می برند، نیروی تفکر و ابداع و اختراع خود را در بازی به راحتی پرورش می دهند و حواس پنجگانه آنها در بازی تربیت می شود.
آنها در حین بازی به راحتی یاد می گیرند از حواس و توانایی ادراکی خود به بهترین شیوه بهره ببرند و به محدوده های حسی خود به سهولت دست می یابند.
کودکان از طریق حواس خود با محیط ارتباط برقرار کرده و به شناسایی بیشتر محیط می پردازند.
بازی در واقع وسیله ای برای آزاد ساختن و تخلیه انرژی های مازاد و همچنین تمرینی برای مهارتهای تازه شخص است.
در بازی، کودکان به تمرین رفتارهای مطلوب پرداخته و سطح درک و فهم آنها افزایش می یابد.
بازی عضلات کودکان را رشد و پرورش می دهد و بدن آنها را ورزیده می کند و انرژی های اضافی در بدن کودکان در هنگام بازی مصرف می شود.
بازی نیروهای ذهنی کودکان را برای شناخت و کنترل محیط یاری می دهد و سبب می شود کودکان توانایی هایشان را آزمایش کنند و بتوانند میان واقعیت و خیال فرق بگذارند.
از راه بازی کودکان همکاری، داد و ستد و ورود به اجتماع را یاد می گیرند و ضمن بازی رنگ، اندازه، ترکیب، ارزش و اهمیت اشیاء را درمی یابند.
پیگیری و گردآوری و کنجکاوی و بررسی در بازی، راه توسعه مهارتهای بعدی را در کودکان آماده می سازد.
آنها از طریق بازی به ارزش های وجودی خود پی می برند و از فشارهای محیطی رهایی می یابند.
طرح مسئله و حل مشکلات نیز از فواید بازی به شمار می رود.
کودکان در مسیر بازیهای کودکانه خود حق و باطل، گناه و ثواب، انصاف و ادب و برد و باخت و مقررات را می آموزند.
بازی، کودکان را برای زندگی دشوار و دشواریهای زندگی آماده می کند ودرحقیقت محرومیت کودکان از بازی محرومیت آنان از زندگی است.
بازی های کودکان غالباً با شادی همراه است و آنها در طی بازی به فعالیت های مفید برانگیخته می شوند.
بازی همواره برای آنها امید و انگیزه ای ایجاد می کند و آنها را تحریک می کند تا به کشف استعدادهای ذاتی خود بپردازند.
بر اساس اهمیت و ضرورت بازی و نقش مهم آن در زندگی کودکان بسیاری از مربیان بزرگ تعلیم و تربیت توجهات خاصی به مقوله بازی در امر آموزش و پرورش کودکان داشته اند.
خانم مونته سوری مربی ایتالیایی تعلیم و تربیت معتقد است از طریق بازی می توان به پرورش شخصیت سالم وخودآموزی (Self-Education) و تقویت اعتماد به نفس (Self-confidence) پرداخت.هم چنین به عقیده او معایب اخلاقی و اجتماعی کودکان دربازی رفع یاکاهش می یابد وپایه های عشق وعلاقه به کاروفعالیت اجتماعی در بازی تحکیم می شود.
وی معتقد است، اطلاعاتی که کودکان از طریق بازی به دست می آورند، نه تنها به زندگی حال، بلکه به زندگی آینده آنها ارتباط پیدا می کند.
او بازی را فرایندی جهت آماده سازی کودکان برای آینده می داند.
چگونگی برخورد کودک با بازی، انتخاب بازی و اهمیت بازی همگی نشانی است از چگونگی نگرش کودک به محیط خود و راهنمایی برای وابستگی یا ارتباط او با محیط.
موارد زیر از نکات مهم و برجسته در اکثر بازیهاست: ۱) قواعد واصول و مقررات و آداب و سنن زندگی(محلی، ملی، بین المللی) به تدریج و همگام با رشد ذهنی و جسمی کودکان در قالب بازی به آنان آموخته می شود.
۲) در حین بازی کودکان فرصت می یابند به حل مسئله، مقایسه، مشاهده، تجزیه و تحلیل، قضاوت و سایر سطوح یادگیری اعم از سطوح دانشی، توانشی، نگرشی و بینشی دست یابند.
۳) بازی ها حواس پنجگانه کودکان (لامسه، بویایی، شنوایی، چشایی و بینایی) را پرورش داده و تقویت می کند.
بازیها را به صور مختلفی طبقه بندی کرده اند: بازیهای جنگی (مثل مسابقات، شکار کردن) بازیهای فکری و جسمانی، بازیهای عاطفی و مهرورزی و احساسی، بازیهای تقلیدی و نمایشی، بازیهای لفظی و کلامی، دستی و بدنی، تخیلی و...
بازی به طور کلی فعالیتی است معمولی و همگانی و در تمام جوامع قدیم و جدید و در تمام محیط ها اجرا گردیده است.
تفاوتهای بارزی در نوع بازی ها از نظر جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی در میان جوامع و ملل مختلف به چشم می خورد.
بازی در حقیقت ریشه در فرهنگ و ایدئولوژی هر جامعه دارد و در واقع بازتاب فرهنگ اجتماعی جوامع است.
بازی ها در طول زمان روند تغییرات زیادی را طی کرده اند و همواره نیز در حال تغییر و تکاملند.
امروزه در بین کودکان خصوصاً کودکان شهری بازیهای جسمی و دستی نظیر چهل توپ، بازی باران، الک دولک، قایم باشک، گرگم به هوا، وسطی، دستش ده، طناب بازی و...
جای خود را به بازی های فکری و ذهنی و آموزشی داده است.
پیشرفت روش های زندگی و تغییر مدل و الگوی زندگی سبب شده است تا تغییرات چندی در چگونگی استفاده از وسایل بازی پدید آید.
سال ها پیش روانشناس نابغه سوئیس ژان پیاژه ثابت کرد که کودکان همواره از بازیها و اسباب بازیهایشان الگوهایی برای فهم و درک جهان اطرافشان می سازند و آنان با انجام بازیهای دستی و دست ورزی اشیاء سعی می کنند به نحوه کار آنها پی ببرند و درباره زمان، مکان، عدد، علیت، حیات و....
فرضیه می سازند.
در زمان پیاژه بیشتر دنیای کودکان مملو از چیزهایی بود که با راه هایی ساده و بیشتر مکانیکی قابل فهم بودند.
کودکان دوچرخه را با پدال ها و چرخ دنده ها و عروسکها و ماشین های کوکی را با فنرهای ساعت مانندش تشخیص می دادند و کم کم کودکان می توانستند ابزارهای الکترونیکی نظیر رادیوهای ساده و قطارهای کوچک را در قالب همان نظام مکانیکی ادراک بگنجانند.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ نخستین نسل بازی های کامپیوتری این داستان قدیمی را تغییر داد.
هنگامی که کودکان شروع به استفاده از کامپیوتر کردند تا از بازیهای آن سر در بیاورند، از خود می پرسیدند که آیا این بازیها خودآگاه عمل می کنند؟
آیا احساس دارند؟
آیا بلدند چگونه تقلب کنند؟
اشیای قبلی کودکان را به سوی این احساس که تفاوت جدی بین دنیای ماشین و دنیای روح و روان وجود دارد سوق می داد.
کودکان که تا آن زمان با حریف های زنده بازی کرده بودند، اکنون واکنش شدیدی نسبت به بازیهای تازه نشان می دادند.
از اوایل دهه ۱۹۸۰ کودکان در برابر دستگاه هایی قرار گرفتند که حرف می زدند، تدبیر داشتند، بازنده و برنده می شدند.
کودکان بازی های رایانه ای را دارای نوعی آگاهی و دانش قلمداد می کنند و بدین ترتیب چارچوب نظری پیاژه را که بر اساس آن تعریف زندگی بر محور حرکت به میل خود بود، از نو تعریف شده ( با مطالعه کودکان در جهانی از اشیای سنتی- غیررایانه ای- دریافته بود که کودکان در درجه اول هر شیء متحرک را زنده می پندارند.
سپس اشیایی را که بدون محرک خارجی، نظیر هل دادن یا کشیدن حرکت می کنند زنده می دانند و به تدریج مفهوم «حیات حرکت می کند» را تعالی می بخشند).
امروز کم کم حرکت جای خود را به فکر و عاطفه و هیجان می دهد.
بازیهای رایانه ای نسل اول و دوم و...
روباتها و جانوران پشمالوی الکترونیکی، اسباب بازیهای دیجیتالی کودکان را به دوستی یا مبارزه می طلبند.
هنگامی که کودکان گشت و گذارهای ماجراجویانه خود را در محیط های مجازی رایانه ای یا با وسایل الکترونیکی و...
انجام می دهند از فرط انتخابهایی که در دسترس دارند، حیرت زده و گیج می شوند و گاهی قادر نیستند آنچه را که می بینند، بلافاصله درک کنند، ضروری است با توجه به اهمیت بازی، کودکانمان را در انتخاب بازیهای مناسب و نحوه استفاده و کاربرد بازیهای جدید یاری کنیم.
استفاده از نرم افزار های بازی های آموزشی در کنار سایر بازیها به آنها امکان می دهد علاوه بر سرگرمی با کلمات نیز بازی کنند.
در این نوع نرم افزارها چون کودکان آموزشهای زنجیره ای را از طریق بازی آغاز می کنند تجارب تازه ای کسب می کنند.
همچنین در این بازیها کودکان گام به گام و پله به پله می آموزند فرصت های لازم برای درک و یادگیری را دارند و می توانند خطاها و اشتباهاتشان را تحلیل نمایند.
به هر تقدیر با توجه به جایگاه بازی در زندگی کودکان در دنیای جدید باید برای میزان بازی، زمان بازی، حریفان، کیفیت، هدف و به طور کلی برای بازی کودکانمان برنامه داشته و همواره نقش بازی در رشد و تکامل کودکانمان را به یاد داشته باشیم.
نقش بازی در آموزش و تربیت کودک کودکان هنگامی که بازی می کنند از دید و نظر بزرگ سالان در بی نظمی به سر می برند.
در تحقیقات انجام شده ، کارشناسان بر این عقیده هستند ، کودک در هنگام بازی نه تنها رو به شکل گیری گام می نهد ، بلکه رشد فکری ، ذهنی ، اجتماعی و عاطفی آنان تکاملی تصاعدی به همراه دارد.
کودکانی که بیش از حد رویی به بازی می آورند ، هم از نظر یادگیری و هم به لحاظ رشد شخصیتی ، غیر مستقیم رو به نوک هرم آموزشی گام برداشته اند.
به عبارتی بازی و ویژگی های آن منشاء هر کار مفیدی در جهت شخصیت پردازی کودک است.
آن ها تا زمانی که خسته نشده اند نه تنها دست از بازی نمی کشند ، بلکه همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
و نیز کارشناسان کودک احتمال داده اند ؛ این گونه کودکان در بزرگ سالی شخصی آرام ، لایق و با پشتکار خواهند بود.
از آن دست آدم ها ی منظمی هستند که نهایت تلاش شان را برای آسایش افراد جامعه به کار خواهند بست.
بسیاری سعی کرده اند ، تعریف مشخصی در رابطه با بازی کودک ارایه دهند ، اما باید به عرض برسانم ، بازی کودکان هیچ گونه قاعده و تعریفی را بر نمی تابد.
زیرا بازی دارای یکسری ویژگی های متفاوت است ، که آن را از سایر فعالیت های بدنی جدا می کند.
سراسر وجود کودک شادی است و او با این نقطه ی اثبات شده بازی هایش را با همان ویژگی ها ابراز می کند.
کودکان آزادانه حرکات و سکنات شان را در راستای ابتکار و خلاقیت و توامان با شادی ها و کامروایی ها یشان که نشان از انرژی بیش از حد است ، در بازی به منصه ی ظهور می رسانند.
بزرگسالان همیشه نگران بازی های کودکان خود هستند.
عقیده بر این دارند بازی اگر از حد و مرز خود خارج شود کودک را از لحاظ تربیتی دچار تزلزل خواهد کرد.
و یا این که توان مفید و خلاقیت شان را از دست می دهند.
این گفته در صورتی صحیح خواهد بود که بازی کودکان به دور از ابتکارو خلاقیت باشد.
مرز بین بازی کودکان گذشته با کودکان امروز نوع و نگرش و میزان فعالیت بدنی و فکری آن است.
بزرگسالان در وهله ی نخست باید دریابند ؛ نباید از کودک اعمال و اندیشه ای به میزان یک انسان بزرگ انتظار داشت.کودکان همیشه در حال تجربه اندوختن هستند و دوست دارند که همه چیز را مورد آزمایش قرار دهند.
تکرار در آن آزمایش ها ، آن هم به میزان بسایر وسیع زمان بازی را زیاد می کند.
ورود غیرمنتظره ی بزرگ سالان به دنیای کودک امکان صدمات جبران ناپذیر به همراه دارد ، و نباید بی گدار کودک را از نوع و میزان بازی برحذر کرد.
دقت در امر آموزش ، امروزبه مراتب دقیق تر و وسیع تر از گذشته است.
کودک از همان اوان خردسالی بدون آن که بزرگسالان در زمینه ی مفاهیمی همچون آزادی و آزادگی را به خوردشان بدهند ، آنان خود با نوع بازی های از پیش تعیین شده ، خلاقیت به خرج می دهند و آزادانه ابتکار خود را در بازی های حتی چندین و چند ساله نیز به کار می برند.
این به معنای آن است که کودک دارد مشق آزادی را بدون آن که با مفهوم و معنای آن آشنایی تام و یا لازم را داشته باشد فرا می گیرد.
یکی از نشانه های ورود کودک به این مفهوم آزادی بی نظمی و خستگی است که در حین بازی کودک دچار آن می شود.
در لابه لای آن بی نظمی ها به نظمی درونی و انسجامی دلپذیر رهنمون می شود.
کارشناسان و روان شناسان کودک بعد از سال ها تحقیق و آزمایش دانستند که از طریق ایجاد یکسری بازی های نو و خلاقیت برانگیز می توانند غیر مستقیم در تربیت و قوه ی یادگیری کودک نقش ایفا کنند.
آنان گفتند : نباید کودک را با مفهوم بازدارنده ای همچون دروغ و دغل بازی آشنا کرد.
بچه هاعلاوه براین که هر چیزی که در اطراف شان اتفاق می افتد راجذب وبه درون خود راه می دهند،خیلی زودآن رابا میزان راست گویی ویادروغ گویی آن می سنجند.
تکراردرهر کاری الزام رعایت قوانین ابتکار آن کار را در پی دارد.
کودکان چون ساعت ها و یا شاید هفته ها و ماه ها با یکسری بازی های مختص به جامعه ای که در آن زندگی می کنند سر و کله بزنند ، به تدریج یاد می گیرند ، هر بازی قوانین خاص خودش را دارد و گاه می تواند خلاقیت و ابتکار فراخوری از خود ارایه دهند و نوع بازی را در مجرایی دلپذیر تر هم سو گردانند.
این بدان معنا است که اهمیت بازی های آموزشی در همان نوزادی و همین طور در کودکانی معلول و معیوب ، زمینه سازی برای آزادی ، خلاقیت ، و در نهایت رعایت قوانین و ابتکار در کار و بازی و زندگی به همراه دارد.
کودکان با بازی رو به تکامل گام بر می دارند ، اگر طبق گروه سنی کودک را از بازی دور نگه داریم ، از همان دوران کودکی حق آزادی را نه تنها از او سلب کرده ایم ، بلکه نوعی پریشانی ذهنی و در نهایت عدم ارضاء در هر کاری را بهاوارزانی داشته ایم.
نتیجتا" بزرگ سالان مقدمات بازی کودکان خود ، با آن فعالیت های به ظاهر آشفته را باید فراهم کنند ، تا مبادا عقده ها لاپوشانی شوند و کودک هم دوران خردسالی و هم آینده اش به مخاطره افکنده شود.
بازی برای آنان لذت آور و سود مند است ، و نباید در انتظار نتیجه ی آن بود ، بلکه باید کودک و بازی هایش را به حال خود گذاشت.
غرق شدن در بازی نه تنها مفید است ، اگر بخواهیم آن ها را از آن دنیای شیرین و خلاقبرانگیزبیرون بکشیم ، تلنگر به شیشه ی وجود کودک زده ایم و عواقب آن سال ها بعد در شخصیت متضاد او باید سراغ گرفت.
مربیان کودکان معلول و معیوب به این نکته توجه داشته باشند که کودک معلول با ورود به دنیای بازی جرات پیدا می کند همه چیز را مورد آزمایش قرار بدهد، ابتکارداشته باشد و در نهایت فعال باشد.
اگر کودک معلول در بازی دچار شکست شود ، راه برای موفقیت در آینده را مهیا کرده است.
پیاژه در سال 1959 به طور عملی به اثبات رساند که کودکان در حین بازی تجربه هایی ریشه ای کسب می کنند ، رابطه بین علت و معلول را در می یابند ، میزان درک و تصور خود را بالا می برند و به مفهوم های ناشناخته دسترسی پیدا می کنند.
اگر خواهان جامعه ای سالم و مفید هستیم باید به آموزش و نقش آن در تربیت کودک اهمیت قایل باشیم.
رابط بین کودک و آموزش بازی است ، و جامعه باید امکانات آن را برای کودان مهیا کند.
البته در جامعه ی مدرن والدین به فراخور توانایی خود بخشی از آن را فراهم می کنند ، مجریان و مدیران دولت نیز بخش دوم آن را اگر بر پا دارند مشکلات تربیتی و آموزشی تا راسته ای حل خواهد شد.
و نباید فراموش کنیم که به همان نسبت باید در فکر ایجاد امکانات بازی کودکان معلول در جامعه نیز باشیم.
کودکان با بازی نه تنها سرگرم می شوند ، تا رده ای سازنده خواهند بود.
یاد می گیرند برای هر کاری قوه ی تفکر ، ادراک و هوش خود را در شکلی مناسب قالب ریزی کنند ، و در مواقع بحران و معضلات عاطفی و اجتماعی راه حلی برای آن بیابند.
در دنیای اندیشیدن ، تصور و بازی هر چیزی و هر کاری امکان پذیر است.
کودک می تواند در هنگام بازی ، بدون آن که خطری متوجه او باشد ، پرخاشگر ، تند خو ، حسود و بی نهایت ترسو باشد.
او با ابراز این گونه حالت های به ظاهر نا هنجار دارد از فرصت یاد گیری ای که برایش فراهم گردیده استفاده می کند.
درواقع این گونه فعالیت به کودک امکان می دهد که از اضطراب و نگرانی جلو گیری کند.
کارشناسان بر این عقیده استوارند ، کودکان از طریق بازی آسان تر از آموزش های سنتی به توانایی های لازم و ضروری می رسند.
بدیهی است که بیشتر ما نمی توانیم کار را از بازی تشخیص بدهیم.
بعضی مواقع امکان دارد خصوصیات بازی را با کار اشتباه بگیریم.
کار به قصد و عمد صورت می گیرد ، حال بازی به طور ارادی است و می توان کاری را در آن صورت داد.
کاری که در بازی انجام می شود را می توان به صور مختلف انجام اش داد و نتایجی شاد ونامحدود از آن به دست آورد.
کودکان با تکرار کار در هر بازی به مهارت های لازم دست می یابند.
اگر دوچرخه سواری را در نظر بگیریم ، کودک با تکرار پا بر رکاب فن و فوت دوچرخه سواری را یاد می گیرد.
اگر این کارها در چهارچوب بازی قرار بگیرد کودک آزادانه و صمیمانه آن را انجام می دهد و خود را وقف آن می کند.
اسباب بازی اسباب بازی در زندگی نقش مهم و موثری دارد اسباب بازی برای کودکان نوعی غذای روانی است کودکان به هنگام بازی مخصوصاً با اسباب بازیهایی که جنبه ی فکری و آموزش دارند می توانند به فعالیت های ذهنی ، حرکتی و روانی بپردازند.
ویژگی های اسباب بازی اسباب بازی باید ویژگی های خاصی داشته باشد که شامل : 1 ـ اسباب بازی باید همواره مناسب سن ، علاقه و درخور توانایی های ذهنی و رشدی کودک باشد.
2 ـ اسباب بازی باید وسیله رشد کودک باشد او را به حرکت ، تفکر و اراده و به مبارزه و تلاش فرا خواند .
3 ـ اسباب بازی باید به پرورش حواس کودک به ویژه ایجاد هماهنگی بین حرکات چشم و حرکات ظریف است کمک کند.
4 ـ اسباب بازی که در اختیار کودک قرار می گیرد باید مطمئن و بی خطر باشد .
انواع اسباب بازی اسباب بازی ها بر اساس دامنه تاثیر آن به 2 دسته ی : 1 ـ سازمان یافته 2 ـ سازمان نیافته اسباب بازی های سازمان یافته شکل مشخصی و از پیش تعیین شده دارند و دامنه ی تاثیر آن ها محدود می باشد که خود به 6 دسته : الف ) ویژه خرد سالان که شامل 1ـ وسایل متحرک مثل : قطعات رنگی و سبک و متصل به هم که با جریان مختصر هوا به حرکت در می آیند 2 ـ کرادل : روی گهواره ی کودک آویزان می شود ـ آویز : در معرض دید کودک است تا آنها را ببیند و بگیرد 4 ـ جغجغه : که باعث پرورش حس شنوایی با آموزش اصوات متفاوت و تحریک حس بینایی می شود.
ب ) برای جلب توجه کودک : برای کودکانی که علاقه بازی کردن با اسباب بازی از خود نشان نمی دهند که وسایل این گروه با کمترین عمل نتیجه ی زیادی عاید می سازد و به خوبی می توانند حواس ذهنی کودک را تحریک سازند.
ج ) اسباب بازی محرک: این نوع اسباب بازی ها برای تمرین و تقویت عضلات ، مصرف انرژی ، ایجاد تعادل و ..
مفیدند .
د ) اسباب بازی هایی برای تقویت مهارت های دستی و هماهنگی چشم و دست : باعث تقویت حرکات ظریف دست می شوند مانند : نخ و مهره ، تخته های سوراخ دار ، پیچ کردنی ، سوار کردنی و.
جفت کردنی هـ ) اسباب بازی های تشخیصی : به کمک این اسباب بازی کودک اشکال هندسی را می شناسد ، با مفاهیم اندازه وحجم آشنا می شود مثل : پازل های جاگذاردنی و ) اسباب بازی های گویشی و زبانی مانند : دومینو ، لوتوی ارتباط ، پازل ، کارتهای قصه گو و کتابهای تصویری اسباب بازی های سازمان نیافته اسباب بازی هایی هستند که شکل از پیش تعیین شده ای ندارند و کودکان می توانند از خلاقیت و ابتکار خود استفاده کنند و فعالیتهای نویی را انجام دهند .
وسایل این گروه به 3 دسته عمده 1 ـ اسباب بازی های ساختنی 2 ـ وسایل برای بازیهای خلاقه 3 ـ وسایل برای بازیهای تصوری 1 ـ اسباب بازی های ساختنی : مکعب های چوبی یا پلاستیکی و لگو دو نوع مهم این اسباب بازی ها هستند و 2 ـ وسایل لازم برای بازیهای خلاقه : بازیهای خلاقه وسیله غیر کلامی برای بیان احساسات و علاقه کودکان است مثل مداد رنگی و آبرنگ