مقدمه
از آغاز تحصیل و تدریس در آموزش و پرورش شاهد بوده ایم که به شکل سنتی در هر کلاس موضوعی مطرح می شد و هفته ی آینده تعدادی از بچه ها نوشته های خود را می خواندند .
دوباره موضوعی دیگر و قصه تکراری ، نوشته های تکراری . با خودم اندیشیدم برای خروج از این دایره تکرار چه باید کرد ؟ به این نتیجه رسیدم که از ذهن های خالی چیزی بیرون نمی تراود ، لذا بر آن شدم تا مطالبی جهت تدریس و آموزش انشای فارسی آماده کنم . گرچه سنت شکنی کار سختی است و عوض کردن ذهنیت دانش آموزان که در کلاس انشا هیچ آموزشی نمی دیدند .
اما کم کم نه تنها دانش آموزان روش جدید را پذیرا شدند ، بلکه اولیای آنان نیز با استقبال از این تغییرات ، بیان می کردند که ما ندیده بودیم انشای فارسی آموزش داده شود و خوشحال از این که فرزندانشان الفبای نوشتن را می توانند یاد بگیرند و در آینده مشکلی در نوشتن نداشته باشند .
این سخنان مشوق من بودند ، حاصل کار نیز مجموعه ای شد از تجربیات شخصی و مطالعاتی که عیناً در کلاس پیاده کردم . کلاس درس انشا را با قصه خوانی و نقاشی جذاب کردم برای مطالعه از هر کتابی که تشخیص می دادم استفاده می کردم به ویژه خواندن کتابهای تخیلی که بیشتر مورد توجه کودکان می باشد . با بررسی نقاشی ها و تقویت حواس بینایی و شنوایی دانش آموزان و بر پایی نمایشگاه سعی کردم ذهن و تفکر دانش آموزان را باورکنم و روح تازه ای به درس انشا ببخشم
.
چکیده مطالب
انشا در معنای کلمه یعنی نوآوری و خلاقیت در نوشتن بنابراین دانش آموزان در تولید فکر و اندیشه برای نوشتن باید توانایی کامل را داشته باشد نوشتن نوعی اندیشیدن است و ما باید سعی کنیم فکر نویسنده خلاقانه و مدرن و به صورت منطقی و هنرمدانه بیان شود واگر نوشتن را به منزله ی تابعی از تفکر بدانیم باید آنرا آموخت زیرا تفکر باید به جریان بیافتد و هدایت شود و باید به بچه ها یاد داد که چگونه به مسائل توجه کنند باید مراحل گوناگون طراحی انشا را به دانش آموزان آموخت و آن ها را وادار به مطالعه کرد و فکر آن ها را باور کرد و این کار جز با علاقه مند کردن آن ها به مطالعه و جذاب کردن کلاس انشا میسر نخواهد شد کسی می تواند نویسنده ی خوبی بشود که خواننده ی خوبی باشد .
تنها با گفتن و صحبت کردن برای بچه ها دانش آموزان کتابخوان نمی شوند آنها باید معلمان را به عنوان الگوی عملی بپذیرند و قبول کنند پس قدم اول در انشا نویسی علاقه مند کردن بچه ها به کتاب و کتاب خوانی است و معلمان همراه با آن ها به مطالعه بپردازند در جلسه دوم می توانیم داستان بخوانیم مثلا به دنبال گم شده نقش داستان تخیلی در جلسه سوم می توانیم از طریق نقاشی بچه ها را به مطالعه و کتاب خوانی علاقه مند کنیم و فضای داستان را نقاشی کنند و بیشتر صحنه هایی را که خوششان می آید نقاشی کنند .
می توانیم چندین جلسه این کار را ادامه دهیم چون هدف جذاب کردن کلاس نقاشی است و می گوییم کسی در کلاس حق ندارد به دیگران بخندد چون این خنده ها با هم خندیدن است نه به هم خندیدن .
برپایی نمایشگاه نقاشی از کار بچه ها در رابطه با داستان هایی که خوانده شده و آن ها نقاشی کرده اند و دعوت از والدین آن ها در جلسه ی بعدی از دانش آموزان می خواهیم انشای کوتاه در مورد داستان هایی که خوانده اند بنویسند .
و با نظر خواهی از بچه ها آن ها را تصحیح می کنیم .
و برای تقویت و دانش بچه ها چون انشا نوشتن تنها با تدریس در کلاس اتفاق نمی افتد و با خارج شدن او از کلاس و بازدید از مکان های مختلف هم رنگ می شود از آن ها می خواهیم با بیان گزارش تهیه کننده از مکان هایی که بازدید کردن و بیان تجربه و چیزهایی که دیده اند چون هدف از گزارش نویسی تنها نوشتن و خواندن آن در کلاس نیست مهم این است که چشم بینایی داشته باشیم و تمام وقایع را در ساعت معین آن یادداشت کنیم و به ترتیب اهمیت به آن ها اشاره کنیم .
برای تقویت حس بینایی می توانیم تصاویری در اختیار آنان بگذاریم خوب نگاه کنند و بنویسند به اطراف خود نگاه کنند و اسم هر چیزی را که می بینند م برای آن جمله بسازند ساخت کلاژ- اجرای نمایش پانتومیم – پخش فیلم و نوشتن در مورد آن و برای تقویت حس شنوایی آن ها برای این که نویسنده خوبی باشیم باید گوش شنوایی هم داشته باشیم آن ها را به حیاط مدرسه برده صدای دور و نزدیک را که می شنوند برای آن جمله بنویسند و یا با ضبط صوت واردکلاس شده و صداهای مختلف را پخش می کنیم و می گوییم نوع صداها را مشخص کنند و درباره آن بنویسند .
در نوشتن انشای توصیفی برای این که خوب توصیف کنی بهتر است ابتدا درباره ی چیزهایی بنویسی که متعلق به خودت است و با آن ها زیاد سروکار داری و دوستشان داری و حالا دقت کن که ابتدا خوب ببینی و بشنوی و سپس کلاستان را توصیف کنی یا خانه ی خودتان را نقاشی کن و درباره ی آن بنویس .
بچه ها بیایید همه با هم انشا بنویسیم و خودمان هم همراه با آن ها می نویسیم و سعی می کنیم از موضوعات مورد علاقه ی بچه ها استفاده کنیم و سپس به موضوعات دیگر می پردازیم بچه ها خود بخود از انشای ما یاد می گیرند که چگونه بنویسند و سپس در مرحله ی بعدی نوشتن انشای گروهی از بچه ها می خواهیم که خود موضوعی را انتخاب کرده و هرکدام یک جمله درباره موضوع بگویند و ما جمله را پای تابلو نوشته و از بچه ها می خواهیم با راهنمایی ما یک انشای گروهی درباره موضوع بنویسند گروه بندی کرده و بعد می توانیم نمایشگاهی از نوشته های گروهی آن ها نمایشگاهی در مدرسه تشکیل داده چون این کار باعث می شود که بچه ها عقاید هم را بپذیرند و هم دیگر را در گروه قبول کنند و تأثیر گذار باشند .
درس انشاء
درجهان امروز سخنوری و نویسندگی مقامی شامخ را در فرهنگ مترقی دارد و به ویژه چون پیشرفت کلیه ی مظاهر تمدن از سیاست و علم تا هنر و صنعت و اخلاق و مذهب و سایر موضوعات برمحور تألیف و تصنیف دورمی زند ، هنر نویسندگی راعالی ترین هنردانسته اند. افزایش روز افزون نشر کتب ، مجلات ، روزنامه و توسعه ی روابط فرهنگی ، صنعتی ، اقتصادی ، میان کشور ها دلایل بارز بر نیازمندی مبرم جوامع مترقی به هنر نویسندگی و نشانه های برتری آن بر سایرهنرهاست .
با این تفصیل و با وجود آن همه توجه و اقبالی که نسبت به فن نویسندگی و حمایت از صاحبان قلم در کشورهای پیشرفته می شود و با آن ها همه جد و جهدی که در توسعه و تعلیم کسب این هنر و تربیت نویسنده مصروف می گردد ، متأسفانه تا کنون در برنامه های تعلیماتی فرهنگ ما توجه چندانی به آن نشده و با وجود تحول و نهضتی که در نیم قرن اخیر در ادب فارسی پیش آمده است ، هنوز اکتساب این هنربر مبنای برنامه و اصولی صحیح و منظم استوار نگردیده و نحوه ی عمل کم نتیجه و ناچیز بوده است .
- به رغم زحمات یار ارزنده ای که معلمان ما در سال های متمادی برای آموزش این درس متحمل شده اند ، متأسفانه توانایی و علاقه لازم در دانش آموزان ایجاد نشده و حتی در مواردی آن ها نسبت به این درس نا توان و بی علاقه شده اند .
از این رو به بررسی عواملی که این وضعیت را به وجود آورده ، پرد اختم و برای رسیدن به این هدف کتاب های گوناگونی را مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که باید زمینه و بستر مناسب را برای نوشتن فراهم کنم و آنگاه از روشهای تدریس مناسب استفاده نمایم . زیرا اگر زمینه مناسب ایجاد نشود ، بهترین روش های تدریس هم کار ساز نخواهد بود ، پس از بررسی زیاد به چندین مشکل مهم برخوردم که مهمترین آنها :
- نا توانی دانش آموزان در تولید فکر یا اندیشه برای نوشتن بود .
- نوشتن را باید تابعی از فکر بدانیم ، پس در انشا نویسی بیش از این که دغدغه درست نویسی از نظر املایی و دستور زبان فارسی داشته باشیم باید تلاش کنیم فکر نویسنده خلاقانه و مدون و به صورت منطقی و هنرمندانه بیان شود و نوشتن نوعی اندیشیدن است .
- نوشتن اگر به منزله تابعی از تفکر محسوب شود ، آن را باید آموخت . زیرا تفکر باید به جریان بیافتد و هدایت شود . باید به بچه ها یاد داد که چگونه به مسایل توجه کنند . باید مراحل گوناگون طراحی انشا به کودکان آموزش داده شود .
- اگر به یچه ها موضوعی بدهیم که در باره ی آن چیزی ندانند ، نوشتن درباره آن موضوع برای آنان مشکل و اضطراب آور خواهد بود .
در حقیقت کودکان به دلیل کم مطالعه کردن ، توانایی لازم را برای نوشتن ندارند و دچار نوعی فقر فکری و ذهنی هستند و باید برای رسیدن به وضع مطلوب فکر آن ها را باور کنیم و این کار جز با علاقمند کردن آنان به مطالعه امکان پذیر نیست .
- جذاب نبودن کلاس انشا
قدم اول : کتاب خوانی
جلسه اول
برای شروع این جمله را پای تخته می نویسیم .
« کسی می تواند نویسنده ی خوبی بشود که خواننده خوبی باشد .»
سپس از دانش آموزان می خواهیم تا این جمله را در نخستین صفحه دفتر خود بنویسند و درباره مطالعه و کتاب خوانی برای آن ها صحبت می کنیم . از آن ها می خواهیم تا فهرستی از کتابهایی که تا کنون خوانده اند با ذکر مشخصات در دفترشان بنویسند و بهترین کتابها را با رنگ قرمز مشخص کنند .