مقدمه:
برنامه ریز آموزشی باید مطلع از هزینه های آموزشی (سرمایه ای و جاری) الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی باشد.
توجه برنامه ریز آموزشی به مجموع مخارج (هزینه های سرمایه ای و جاری) که کنترل آن سهل هم نیست ضروری است. مسئولیت برنامه ریز در پیش بینی مخارج طی پنج یا ده سال آینده با در نظر گرفتن حقوق معلمان کادر اداری، هزینه نگهداری ساختمان و تجهیزات و تجدید وسایل استهلاکی در آزمایشگاه ها و کارگاه ها و ... نشان میدهد که بین هزینه های سرمایه ای و هزینه های جاری رابطه مستقیم وجود دارد. [1]
با توجه به انواع دیدگاه ها و نگرش هایی که نسبت به برنامه ریزی وجود دارد. الگوهای عرضه برای برنامه ریزی بطور عام و برنامه ریزی آموزشی به طور خاص نیز متفاوت است.
برنامه ریزی آموزشی دانشی است که از علوم مختلف چون اقتصاد، جمعیت شناسی،آمار، علوم تربیتی بهره می گیرد، اصطلاحاً علمی میان رشته ای است، همین امر موجب تفاوت تعریف از این علم میشود.
به طوری که تعریف کسانی که بیشتر به تاثیر اقتصاد گرایش دارد با تعریف کسانی که مثلاً به روابط اجتماعی یا تاریخ گرایش دارند متفاوت است. بر این اساس تفاوت تعریف ها و الگوهای مختلفی برای برنامه ریزی آن عرضه شده است. [2]
که در این مجموعه به برخی از الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی اشاره خواهد شد.
واژگان کلیدی:
هزینه های آموزشی (Costper student): هزینه های آموزش و پرورش شامل هزینه های جاری و سرمایه ای است.[3]
هزینه های جاری (Current expenditure): مانند حقوق کارکنان و اداری هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان های آموزشی و اداری- هزینه های مواد مصرفی و همچنین هزینه های کمکی مربوط به چاپ کتاب درسی، هزینه های برگزاری امتحانات فعالیت های فوق برنامه و ...
هزینه های سرمایه ای (Capital expenditure): مانند بهای زمین، ساختمان های آموزشی و اداری وسایل تجهیزات. آزمایشگاهی و کارگاهی، میز و صندلی وسایل دیداری و شنیداری دیگر کالاهایی که می توان بیش از یک بار مصرف کرد.
الگو یا مدل (Model): مدل به زبان ساده الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرض هایی بنا شده است. [4]
هزینه های آموزشی Cost per student
هزینه های آموزش و پرورش شامل هزینه های جاری و سرمایه ای است چون قسمتی از این هزینه ها از محل اعتبارات بخش دولتی و قسمتی دیگر به وسیله بخش خصوصی، یعنی مردم تامین میشود از این رو هزینه های آموزشی را می توان بر حسب منبع تامین آنها، به هزینه های بخش دولتی و هزینه های بخش خصوصی تقسیم و آنها را به ترتیب بررسی کرد.
هزینه های بخش دولتی
هزینه های بخش دولتی را می توان به سه دسته تقسیم کرد که عبارتند از:
-هزینه های جاری مانند حقوق کارکنان و اداری، هزینه های تعمیر و نگهداری ساختمان های آموزشی و اداری، هزینه های مواد مصرفی و همچنین هزینه های کمکی مربوط به چاپ کتاب درسی، هزینه های برگزاری امتحانات، فعالیت های فوق برنامه و ...
-هزینه های سرمایه ای شامل بهای زمین،ساختمان های آموزشی و اداری،وسایل و تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی، میز و صندلی، وسایل دیداری و شنیداری و دیگر کالاهایی که می توان بیش از یک بار از آنها استفاده کرد.
علاوه بر این دو هزینه، تحلیل گران از نوع دیگری هزینه یاد می کنند که معمولاً در اسناد و مدارک دولتی ذکری از آنها به میان نمی آید این نوع هزینه ها را هزینه فرصت های از دست رفته می نامند برای روشن شدن مفهوم هزینه فرصت از دست رفته مثالی آورده میشود.
هنگامی که ساختمانی بوسیله دولت برای تاسیس مدرسه اختصاص می یابد،بخش های دیگر جامعه از استفاده آن محروم میشوند یعنی احتمال اینکه از این ساختمان مثلاً به عنوان بیمارستان استفاده شود از بین میرود در نتیجه از سایر موارد استفاده از آن به نفع مدرسه صرفنظر میشود. بنابراین تخصیص منابع با آموزش به معنای این است که دیگر از این منابع نمی توان برای سایر فعالیت های مثلاً تولیدی استفاده کرد. در نتیجه درآمدی که از این نوع فعالیت های تولیدی می توانست حاصل شود از دست رفته است. [5]
«بر این اساس از دید اقتصادی کلیه استفاده های احتمالی یک کالا یا خدمات، هزینه فرصت های از دست رفته نامیده میشود»[6]
طبق الگوی هزینه- فایده نظام تعلیم و تربیت مجموعه ای از درون داده ها مانند اوقات معلمان کتابها، کالاها و خدمات گوناگونی را دریافت می کند و آنها را به برون دادها تبدیل میکند از این رو در تحلیل سودمندی هزینه های آموزشی، ارزش پولی هر یک از درون دادها،به قیمت ثبات محاسبه میشود، مثلاً برای تعیین ارزش وقت معلمان به عنوان یک درون داد حقوقی که به معلمان پرداخت میشود ملاک محاسبه قرار می گیرد.
«ارزش کالاهای مصرفی مانند آب، برق و غیره بر اساس مقدار پولی که برای آنها خرج میشود تعیین میشود. ارزش ساختمان ها و تجهیزات آموزشی بر اساس هزینه فرصت از دست رفته و با استفاده از استهلاک برآورد میشود مثلاً چنانچه عمر یک ساختمان آموزشی سی سال فرض شود، هزینه سرمایه ای ساختمان در طول سی سال محاسبه میشود. تا ارزش ساختمان بدست آید. [7]
چنانچه ساختمان اجاره ای باشد اجاره سالانه اش معرف ارزش سرمایه ای آن خواهد بود. اما در مواردی که دولت ساختمان را یک جا خریده باشد، چون سرمایه موجود صرف خرید ساختمان شده است و این سرمایه جای دیگر به کار گرفته نشده از این رو متحمل نوعی هزینه فرصت از دست رفته شده است. پس در اینجا باید هزینه فرصت از دست رفته را به کمک نرخ بهره ای که به این سرمایه تعلق می گیرد محاسبه کرد.
هزینه های بخش خصوصی
علاوه بر قسمتی از هزینه های آموزشی که بوسیله دولت پرداخت میشود مقداری هم از هزینه های آموزشی به وسیله بخش خصوصی، یعنی عمدتاً خانواده ها تامین میشود. هزینه هایی که بوسیله خانواده ها تامین میشود عبارتند از:
هزینه های مستقیم، مانند خرید کتاب و نوشت افزار، شهریه و مخارج رفت و آمد و ...
هزینه های غیر مستقیم مانند درآمد از دست رفته:
معمولاً برای برآورد خارجی که مستقیماً خانواده ها می پردازند باید سراغ آنها رفت و اطلاعات لازم را در این خصوص از آنان کسب کرد. چون نظر خواهی از خانواده ها درباره هزینه تحصیلی فرزندانشان کاری وقت گیر و در عمل دشوار است. تحلیل گران هزینه های آموزشی، اقدام به نمونه گیری از خانواده ها میکنند و پرسشنامه هایی که منعکس کننده هزینه های آموزشی سالانه خانواده میباشد. در اختیار آنان قرار میدهند تا خانواده ها با تخمین هزینه های آموزشی سالانه فرزندان خود تحلیل گران را در برآورد هزینه های آموزشی کمک کنند.[8]
درآمدهای از دست رفته
هنگامی که خانواده ها تصمیم می گیرند فرزندشان را به دبیرستان یا دانشگاه بفرستند خود را از دستمزدی که فرزندانشان می توانند در قبال کار کسب کنند محروم میکنند. در اینجا به درآمد حاصل از کار فرزندان که خانواده ها به دلیل تحصیل فرزندان از آن چشم پوشی کرده اند،درآمدهای از دست رفته گفته میشود؛ مثلاً هزینه های درآمدهای از دست رفته خانواده ای که فرزندشان به مدت چهار سال در دانشگاه به تحصیل پرداخته، برابر است با درآمدی که یک فارغ التحصیل دبستان در همین مدت چهار سال طی اشتغال کسب کرده است.
البته باید توجه داشت که در برخی کشورها، همه دیپلم های دبیرستان بی درنگ پس از فراغت از تحصیل وارد بازار کار و صاحب درآمد نمیشوند. بلکه به تدریج و در طول چند سال همه آنان جذب کار میشوند؛ مثلاً بر اساس برآوردهایی که از وضع اشتغال فارغ التحصیلان دیپلم متوسطه در سال 1954 در کشور هندوستان به عمل آمده است.
فقط 35 درصد فارغ التحصیلان دیپلمه این کشور در اولین سال پس از فراغت از تحصیل موفق به احراز شغل شده اند. در دومین سال 64 درصد و در سومین سال پس از فراغت از تحصیل 80 درصد آنان صاحب شغل شده اند.[9]
از این رو به هنگام برآوردهای از دست رفته خانواده هایی که فرزندانشان در دانشگاه مشغول تحصیل میشوند باید به میزان فارغ التحصیلان دیپلم در بازار کار توجه داشت.
منافع سرمایه گذاری در آموزش
منافع حاصل از سرمایه گذاری در آموزش معمولاً چه به صورت مستقیم و چه به طور غیر مستقیم، هم متوجه فرد و هم متوجه اجتماع میشود منافع مستقیم و فردی آموزش به صورت حقوق و دستمزد اضافی تجلی میکند مثلاً اگر حقوق و دستمزد افرادی که به تحصیلات دانشگاهی ادامه داده و مدرک کارشناسی اخذ کرده اند نسبت به دستمزد اشخاصی که با مدرک پایان دوره متوسط وارد بازار کار شده اند بیشتر باشد و بتوان در کسب درآمد اضافی دارندگان مدرک کارشناسی را نیز در دوره عمر کاری به بالا بودن تحصیلات آنان نسبت داد می توان گفت چهار سال سرمایه گذاری در آموزش عالی متضمن منافعی بوده است.
منافع فردی و غیر مستقیم سرمایه گذاری
علاوه بر منافع مستقیم فردی سرمایه گذاری در آموزش که به صورت افزایش درآمد در طول عمر کاری تجلی میکند منافع غیر مستقیم و فردی نیز در آموزش نهفته است که آثار آن به صورت مختلف نمود پیدا میکند مثلاً کاهش میزان جرایم در میان افراد تحصیل کرده یکی از این موارد است. مطالعاتی که در دهه های 1960 و 1970 در ایالات متحده امریکا انجام گرفته حاکی از آن است که جوانان تحصیل کرده این جامعه کمتر تمایل به بزهکاری داشته اما افرادی که به زندان رفته اند تحصیلات کمتری داشته اند.[10]
علاوه بر منافع مذکور فواید دیگری نیز بر سرمایه گذاری در آموزش مترتب است که بیان آنها به صورت کمی و مقداری دشوار است مانند بالا رفتن سطح فرهنگ، تربیت مطلوب فرزندان استفاده بهینه از اوقات فراغت و مدیریت صحیح خانواده.