خلاقیت، توکل و نوجویی
نگاه زبان شناختی و مسأله ذهنیت
در بحث زبان شناختی از هر گفتنی که شروع کنیم بحث این است که چه داریم میگوییم. من عرض میکنم «در را ببندید». این در اصل بعد «لوکوشرنی» است. یعنی وقتی من دارم چیزی را بیان میکنم آیا دارم قول میدهم؟ آیا دارم وعدهای میدهم؟ آیا دارم امر میکنم و خط مشی میدهم ... اما بحث «پرلوکوشرنی» تأثیر آنچه که من میگویم روی مخاطب است از جنبه نشاط و امید بخشی. شما نگاه کنید به گزارههایی که در این حوزه از جنبه هستی شناسی مورد توجه واقع میشود چه آثاری را میتواند در حوزه تعاملهای اجتماعی ایجاد کند. در یکی از تحقیقات مهمیکه در چند سال گذشته در آمریکای شمالی انجام شد و باعث شد محقق آن دکترای دومی بگیرد این بود که آدمهای موفق چه ویژگیهایی دارد؟ به هر حال آدم موفق نمیتواند آدم بینشاط و بیروحی باشد. آدم موفق نمیتواند آدم افسردهای باشد چون افسردگی ضد موفقیت است یک سؤال اصلی این است که آدمهای موفق چه ویژگیهایی دارند؟ ایشان روی این حوزه داشت کار میکرد. افراد مختلف را مورد بررسی قرار داد از صنعتگر موفق تا مدیر موفق، معلم و روزنامه نگار موفق.تحقیقات ایشان ثابت کرد یکی از مهمترین ویژگیهای انسانهای موفق که میتوانند پویایی را تجربه کنند و از رخوت و سستی پرهیز کنند «تصویر سازیهای مثبت» است یعنی وجود تصویر سازیهای مثبت میتواند عامل بسیار مهمی باشد در ایجاد موفقیت و دوستان میدانند ما همیشه در حال تصویر سازی هستیم الان بنده که عرایضم را ادامه میدهم صرفاً یک نفر در حال تکلم است اما همه دوستانی که اینجا هستند صرفاً یک گفتار درونی را عملاً تجربه میکنند ما حتی در هنگام خواب هم تصویر سازی میکنیم، هم کلامی هم تصویری. مثلاً موقعی که در بخش ناهشیار با خودمان صحبت میکنیم و این بخش ناهشیار میتواند مؤثر باشد بر ناخود آگاه و ضمیر ناخودآگاه جمعی یا فردی ما نگاه کنیم در حوزه هستی شناسی اسلامی تا چه اندازهای روی تصویر سازیهای مثبت کار میشود؟ در فرمایشات امام رضا (ع) نمونههای بسیار زیادی هست «بزرگی انسان به بزرگی اندیشه اوست» وقتی اندیشه وسعت پیدا کرد در گستره وسعت اندیشه جای پای امید، موفقیت و تلاش بسیاری است و پویایی و حرکت از دلش بر میآید.
نشاط و ادب ظاهر
شما به عنوان یک نمونه ساده اخم کنید و خود را گرفته نشان دهید بعد به پردازش اطلاعات در ذهنتان مراجعه کنید، سپس لبخند بزنید و مقایسه کنید کدام یک از اینها شادی را در شما به وجود خواهد آورد. تحقیقاً اذعان خواهید کرد که وقتی لبخند میزنید، پردازش اطلاعات به صورت دیگری در ذهنتان انجام خواهد شد. یعنی در روابط غیر کلامیدر یک لحظه حالت مثبتی در شما ایجاد میشود شما نگاه کنید به توصیههایی که در کتب آداب و اخلاق که مثلاً سر سفره چطور بنشینیم؟ میخواهیم به دیدن کسی برویم چطور برخورد کنیم و چگونه ادب اسلامی را رعایت کنیم؟ بین ادب و شادی هم رابطه هست. امام رضا (ع) میفرماید: «سکوت دری از درهای حکمت است». جای دیگر میفرمایند: «نیکی با مردم نیمی از خردمندی است». امروز در بحثهای هوش هیجانی این بحث مورد تحلیل قرار گرفته است که ممکن است انسانها IQ و بهره هوشی بالایی داشته باشند و یا IQ آنها پایین باشد که پژوهشها نشان میدهد که چند درصد از موفقیتها به IQ و ضریب هوشی بر میگردد. بالاترین IQ را هم در سازمانها بگذارید، موفقیت را نهایتاً 24 درصد تضمین خواهید کرد. یکی ازمهمترین ظرفیتهای هیجانی، وجود مؤلفههایی مثل امید و نشاط درونی است. کتابی که در سال 1996 در آمریکا نوشته شده است تحت این عنوان که چرا آدمهای باهوش کارهای احمقانه انجام میدهند؟ داستان کسانی بود که از نظر ظاهری IQ بالایی دارند، اما در تعاملهای اجتماعی و فردی با خودشان درگیریها و مشکلات مختلف دارند.
ساختار شادی، الگوی جمعی، فردی یا خانوادگی
یکی از مشکلات زندگیمدرن کنونی این است که شادی را در جمعهای دوستانه، گروه همسالان و هر چیزی جز خانواده میتوان دید و ما به کرات میبینیم هر جا بساط شادی و نشاط افکنی در جمع دیده شود همراه با یک سری از انحرافات اخلاقی است. مثلاً ما وقتی شهر بازی درست میکنیم بعد گزارش میآید که آسیبهای اجتماعی در شهر بازی بیشتر است. به نظر میآید هم قالب فرد و هم قالب خانواده در شادی افکنیهای مدرن مغفول واقع شده است.
در کار بررسی رشد خلاقیت در کودکان کمسال ، داشتن برخی از اطلاعات مهم و بنیادی ضرورت دارد.خلاقیت گاه با استعداد و ذوق و قریحه ترکیب می شود و به همین دلیل لازم است که میان خلاقیت ، هوش و استعداد تفاوت قائل شویم .
چه رابطه ای میان خلاقیت و هوش وجود دارد ؟ اگر این را بپذیریم که خلاقیت یک فرآیند شناختی و اندیشمندانه است ، باید به این نتیجه برسیم که سطوح بالاتر خلاقیت با سطوح بالاتر هوش و فراست در ارتباط هستند.گرچه اندازه ای هوش و فراست بریا نشان دادن خلاقیت در اغلب زمینه ها ضرورت دارد ، بسیاری از اشخاص کاملا باهوش لزوما آدمهای خلاقی نیستند.(ویکفیلد،1991)
صاحبنظران در زمینه خلاقیت معتقدند که خلاقیت و هوش دو کیفیت متفاوت هستند (وینر 1989، گاردنر 1993). هر کس تا اندازه ای از خلاقیت برخوردارست .صاحبنظران و کسانی که به امر آموزش اشتغال دارند باید به این نکته مهم توجه کنند که خلاقیت برای یک آدم با استعداد متوسط به همان اندازه خلاقیت برای یک آدم نابغه موضوعی طبیعی است (تورانس 1962). در ادامه مطلب به چهار ارتباط احتمالی میان هوش و خلاقیت اشاره کرده ایم. (والاش و کوگان 1965)
کودکان با بهره هوشی پایین ممکن است ویژگیهای خلاقیت زیاد را به نمایش بگذارند.این بچه ها اغلب از روشهای سنتی متداول در مدارس ناراحت اند.این بچه ها احتمالا محتاط و فاقد اعتماد به نفس به نظر می رسند و از شرایطی که به آنها امکان نمایش خلاقیت را ندهد ناراحت اند.کودکان با بهره هوشی کم ممکن است ویژگیهای خلاقیت اندک را به نمایش بگذارند ممکن است به نظر برسد که این بچه ها هدف و علت رفتن به مدرسه را درست درک نمی کنند .به هنگام صحبت و تبادل با دیگران ممکن است ویژگیهایی را به نمایش بگذارند که بیشتر جسمانی ، انفعالی باشد . ممکن است از شرایط چالش دار اجتناب کنند.کودکان با بهره هوشی زیاد ممکن است ویژگیهای به شدت خلاق را به نمایش بگذارند.اشخاصی که در هر دو زمینه خوب و عالی هستند در برابر تغییرات انعطاف نشان می دهند و خود را با شرایط متفاوت یادگیری به راحتی تطبیق می دهند. این بچه ها می توانند رفتارهای شخصی خود را برای روبه رو شدن با موقعیت های جدی تعدیل کنند .آنها اعتماد به نفس فراوانی را به نمایش می گذارند و ممکن است گاه با رفتار خود جلب توجه کنند.معمولا کودکان با بهره هوشی زیاد و خلاقیت فراوان به درس و مشق خود اهمیت می دهند و از موفقیتشان لذت می برند.این بچه ها از انگیزه زیاد برخوردارند.کودکان با بهره هوشی زیاد ممکن است خلاقیت اندکی را به نمایش بگذارند.این کودکان به موفقیت در مدرسه بهای زیادی می دهند.دامنه توجه و اعتماد به نفس فراوان دارند. این بچه ها تابع مقررات اند و معمولا به تقویت های مثبت ،جواب خوب می دهند.