دانلود تحقیق مفهوم برنامه‌ ریزی

Word 154 KB 33334 18
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مفهوم برنامه‌ ریزی هر کس در زندگی خواست‌هایی داردکه برای رسیدن به آنها طرحی می‌اندازد و تدبیری می‌اندیشد .

    خواست‌ها و آرزوهای بعضی‌ها برآورده می‌شوند ، خواستها و آرزوهای بعضی دیگر برآورد نمی‌شود .

    خواست‌هایی برآورد می‌شوند که اولاً مطابق با واقعیات ،و دور از تخیلات و رؤیاها هستند .

    ثانیاً، طرح‌ها و تدابیر رسیدن به آنها با توجه به منابع ، امکانات ، و محدودیت‌ها تهیه و یا اندیشیده می شوند .

    به این ترتیب ، طراحی و نقشه کشیدن برای نیل به هدف‌ها را برنامه ریزی گویند ، نهایت این که بعضی برنامه‌ها واقع بینانه طراحی می شوند و بعضی دیگر حالت آرزویی و خیالی دارند .

    برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی وجود دارد که هر یک از آنها بیانگر دیدگاه ویژه تعریف کننده و وابستگی او به حوزه‌ی علم و دانش خود و یا گروه‌های خاص اجتماعی است مثلاً : « برنامه‌ریزی عبارت است از طرح تدابیری که بتوان به احسن وجه ( یا مناسب‌ترین صورت ) ، از منابع موجود ( ممکن الوجود ) برای نیل به هدف‌های مطلوب استفاده کرد .» یا « برنامه‌ریزی فعالیت مستمری است که نه تنها به مقصد ، بلکه به روش وصول به آن ( مقصد ) و تعیین بهترین مسیر نیز توجه دارد .» یا « برنامه‌ ریزی تدابیر آگاهانه‌ای است که از طرف مقامات دولتی برای تعیین هدف‌های معین ، با توجه به روابط آنها با همدیگر ، و با در نظر گرفتن رشد متناسب و هماهنگ و بسیج همه‌ی امکانات برای رسیدن به این هدف‌ها اتخاذ می‌شود تا رشد اقتصادی و اجتماعی تمام جامعه در یک دوره معینی از آینده تضمین گردد.» و سرانجام ، « برنامه‌ریزی فراگردی است مداوم ، حساب شده و منطقی ، جهت‌ دار و دورنگر ، به منظور هدایت و ارشاد فعالیت‌های جمعی ، برای رسیدن به هدف‌های مطلوب ».

    به این ترتیب ، کار برنامه‌ریزی ، همچنانکه یان تین برگن ، مؤلف کتاب « برنامه‌ریزی مرکزی » متذکر شده است ، مشتمل است بر : (1) پیش بینی و آینده‌نگری است ، و بنابراین سازمان برنامه‌ریزی باید به ابزارهای پیش‌بینی مجهز گردد.

    (2) مشخص کردن هدف‌‌ ها و یا دادن محتوا به هدف‌هاست .

    از آنجائی که غالباً هدف‌های سیاست ( اقتصادی آموزشی و ...

    ) از دولت و مجلس سرچشمه می‌گیرند ، به عبارت دیگر ، هدف‌ها را دولتمردان ، که سیاست گذاران نامیده می شوند ، تعیین می‌کنند ،‌کار برنامه‌ریزان محتوا بخشیدن به آن هدف‌ها می‌باشد ، گرچه ، در مورد تعیین هدف‌ها میان برنامه‌ریزان اتفاق آرایی وجود ندارد .

    عده‌ای بر این باورند که کار برنامه‌ریز بعد از تعیین هدف‌ها به وسیله دولتمردان و سیاست گذاران شروع می‌شود ( مانند راسخ ) ، و عده‌ای دیگر بر این عقیده‌اند که برنامه‌ریزی جدا از تعیین هدف‌ها نیست و برنامه‌ریزان با توجه به طبیعت کارشان و اطلاعاتی که درباره‌ی توقعات و نیازها دارند ، هدف‌ها را نیز باید تعیین کنند .

    آنچه واقعیت دارد این است که برنامه‌ریز به کلیه مسؤلان ، دولتمردان، و سیاستگذاران کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری را اتخاذ کنند.

    (3) و سرانجام هر برنامه‌ریزی مستلزم هماهنگی میان ابزارها ، عوامل و وسایل مختلف اجرای سیاست است .

    مراحل برنامه‌ریزی برنامه‌ریزی ، به طور اعم ، شامل مراحل زیر است : تعیین وتصریح هدف‌(ها) ؛ یعنی پاسخ به این سوال که : برای چه چیزی باید برنامه ریخته شود؟

    تهیه طرح‌ها و تعیین فعالیت‌ها؛ دراین مرحله طرح‌های رسیدن به هدف‌ها به دقت تهیه و تنظیم می‌شوند و براساس آن فعالیت‌های مربوط به طور دقیق پیش‌بینی و مشخص می‌شوند.

    انتخاب روش‌ها از میان شقوق مختلف برای هماهنگ کردن وهدایت مسیر فعالیت‌ها به سوی هدف‌های تعیین شده .

    تنظیم برنامه زمانی برای فعالیت ها.

    به مورد اجرا گذاردن یا به مرحله عمل درآوردن طرح‌ها.

    سرانجام ، ارزشیابی از نتایج فعالیت‌ها و تعیین میزان رسیدن به هدف‌ها و یا مشخص کردن موانع و نارسایی‌ها ، و استفاده از نتایج ارزشیابی به عنوان بازخورد در برنامه‌ریزی بعدی .

    با توجه به مراحل یاد شده ، برنامه‌ریزی درسی شامل مراحل زیر است : (الف) تعیین هدف‌های کلی و عینی ، که براساس متغییرات و عوامل خارجی ( خارج ازنظام آموزش و پرورش ) ، و با توجه به : معرفت و دانش سازمان یافته ، آرمانها ، ارزش‌ها و نیازهای اجتماعی ، نیازهای یادگیرندگان ، فرآیند یادگیری ، تعیین و تصریح می شوند.

    (ب) طراحی حیطه برنامه‌ها و برنامه‌های درسی ، که به وسیله گروه‌های مسول برنامه‌ریزی درسی برای مدارس صورت میگیرند.

    بدیهی است تصمیمات درباره‌ طرح‌های برنامه‌ها با توجه به عوامل سیاسی و اجتماعی اتخاذ می‌شوند.

    (پ) انتخاب و به مورد اجرا گذاردن روش‌های آموزشی ، که معمولاً به وسیله گروه‌های آموزشی و معلمان مسئول صورت می‌گیرد .

    دراین مرحله ، معمولاً معلمان در انتخاب شقوق مختلف استفاده از منابع ، و وسایل ارتباط جمعی آزادی بیشتری دارند .

    (ت) سرانجام ، ارزشیابی برنامه‌های درسی است ، که تصمیم درباره ی شیوه‌های ارزشیابی از پیشرفت یادگیرندگان به وسیله معلمان اتخاذ می‌شود و تصمیم درباره شیوه‌های ارزشیابی برنامه‌های درسی به وسیله گروه برنامه‌ریزان گرفته می‌شود .

    اکنون، به منظور آشنا شدن بیشتر با مراحل برنامه‌ریزی درسی نمودار تصویری آن را در شکل (5) نشان می‌دهیم ، و بعداً نیز درباره هر یک از موارد آن به تفصیل سخن خواهیم گفت .

    شکل (5) نمودار تصویری مراحل برنامه‌ریزی درسی را نشان می‌دهد .

    ارزشیابی برنامه‌های درسی : تصمیمات در باره شیوه‌های ارزشیابی برای تعیین پیشرفت‌ فراگیران به وسیله معلمان اتخاذ می‌شود .

    تصمیمات درباره شیوه‌های ارزشیابی برای ارزشیابی برنامه‌های درسی به وسیله گروه برنامه‌ریزان گرفته می‌شود نتایج ارزشیابی اساس برنامه‌ریزی بعدی قرار می‌‌گیرد.

    اجرای برنامه‌های درسی ( آموزش) تصمیمات درباره شیوه‌های آموزش به وسیله معلمان مسئول اتخاذ می‌شود در این مورد ، شقوق مختلف استفاده از منابع وسایل ارتباط جمعی و غیره پیشنهاد می‌گردد.

    انعطاف پذیری و تشویق با آزادی بیشتر ی برای معلم و شاگرد وجود دارد .

    طراحی برنامه‌های درسی : تصمیات درباره طراحی به وسیله گروه‌های مسئول برنامه‌ریزی اتخاذ می شود ، عوامل سیاسی ، و اجتماعی ، تصمیمات متخذه و طرح نهایی را محدود می‌سازند.

    هدف‌های کلی و عینی و حیطه‌های برنامه مبانی ( متغیرات خارجی ) بازخورد نظریه‌های مربوط به برنامه‌ریزی درسی برای برنامه‌ریزی درسی نظریه‌های متفاوتی وجود دارد که به چند مورد از آنها به طور اجمال اشاره می کنیم .

    1- نظریه‌ای که بر مواد و موضوع درسی ، که باید تدریس شوند ، تاکید می‌کند .

    طبق این نظریه ، در برنامه‌ریزی درسی ، که معادل با تعیین موضوع و مواد درسی است ، باید از اصول مربوط به انتخاب ، تعیین ماده‌ی درسی خاصی برای کلاسهای معین ، و ترتیب و توالی موضوع و محتوای درسی پیروی کرد و شامل مراحل زیر است : الف - استفاده از نظریات اصحاب تخصص برای تعیین موضوع مورد تدریس .

    بدیهی است که این نظر مبتنی بر عوامل متعدد اجتماعی و تربیتی است .

    ب- استفاده از ملاک‌ها و معیارهایی ( از نظر مشکلی و آسانی ، ترتیب و توالی و غیره ) برای انتخاب مواد درسی برای جمعیت معینی ( گروه ، کلاس و غیره ) است .

    پ- طراحی و اجرای روشهای مناسب برای دستیابی وتسلط یادگیرندگان به مواد درسی انتخاب شده است .

    2- نظریه‌ای که بر برنامه‌ های درسی تابعی تأکید می‌کند ، طرفداران آموزش و پرورش پیشرفته بر این عقیده دارند که باید برنامه‌های درسی مناسب‌‌تر و کارآمدتر از برنامه‌های درسی سنتی تهیه کرد .

    برای این منظور میگویند کار برنامه‌ریزی درسی عبارت است از : الف- تعیین هدف‌های عینی اساسی و مقاصد اصلی برنامه‌های درسی به طور کلی و بخش‌های آن .

    ب- انتخاب فعالیت‌ها ، مواد آموزشی ، انتخاب محتوا ، کتب ، تمرین‌ها ، عناوین برای بحث‌های ازاد ، فعالیت‌های دستی و بدنی ، و طرح‌های بهداشتی و تفریحی .

    پ- مشخص کردن موثرترین سازمان مواد درسی ، و تعیین آنها برحسب کلاس‌ها در مدارس به صورت تجربی .

    3- نظریه‌ای که برنامه‌ریزی درسی را به صورت یک نظام در نظر می‌گیرد .

    هم چنانکه گفتیم ، نظام ( سیستم ) عبارت از مجموعه‌ای از اجزاء وابسته به هم و سازمان یافته‌ای است که برای رسیدن به مقاصدی (‌که نظام به خاطر آنها برقرار شده است ) فعالیت می‌کنند و یاعملی را انجام می‌دهند هم چنین ، با توجه به تعریفی که از برنامه‌ریزی درسی ارائه دادیم و گفتیم که : برنامه‌ریزی درسی عبارت از پیش‌بینی و تهیه مجموعه فرصت‌های یادگیری برای جمعیتی مشخص ، به منظور رسیدن به آرمانها هم چنانکه گفتیم ، نظام ( سیستم ) عبارت از مجموعه‌ای از اجزاء وابسته به هم و سازمان یافته‌ای است که برای رسیدن به مقاصدی (‌که نظام به خاطر آنها برقرار شده است ) فعالیت می‌کنند و یاعملی را انجام می‌دهند هم چنین ، با توجه به تعریفی که از برنامه‌ریزی درسی ارائه دادیم و گفتیم که : برنامه‌ریزی درسی عبارت از پیش‌بینی و تهیه مجموعه فرصت‌های یادگیری برای جمعیتی مشخص ، به منظور رسیدن به آرمانها و هدف‌های آموزش و پرورش است ، در اینجا « مجموعه فرصت‌های یادگیری » را به عنوان عناصر و اجزاء تشکیل دهنده نظام ، و « آرمانها و مقاصد آموزش و پرورش » را به عنوان هدف‌های نظام در نر می گیرند .

    شکل شماره (3) ، مفهوم برنامه‌ریزی درسی را به صورت یک نظام نشان می‌دهد که در آن برنامه مشتمل بر یک سری زنجیره‌های تربیتی است که برای جمعیتی معین طراحی شده ، به وسیله مدرسه اجرا و ارزشیابی می‌شود .

    هم چنانکه در شکل (4) ملاحظه می شود هر برنامه درسی از « حیطه‌هایی » تشکیل می شود .

    به این صورت که هر « حیطه برنامه درسی » شامل مجموعه فرصت‌های یادگیری است که برای رسیدن به یک هدف کلی و خرده هدف‌های مربوط به آن پیش‌بینی وطرح‌ریزی شده است .

    بنابراین ، در هر برنامه‌درسی متناسب با تعداد هدف‌های کلی ، حیطه‌های برنامه‌‌های درسی خواهیم داشت .

    مثلاً ممکن است هدف‌های آموزش و پرورش را در چهار گروه هدف کلی یعنی هدف‌های مربوط به (1) رشد شخصی ، (2) روابط انسانی ، (3) یادگیری دائمی ، و (4) کسب تخصص ، قرار دهیم .

    در این صورت برای هر هدف کلی ( و خرده هدف‌های مربوط به آن ) یک حیطه یا حوزه برنامه‌درسی خواهیم داشت به این ترتیب : 1- اولاً خرده هدف‌های مربوط به هدف کلی « رشد شخصی و خویشتن یابی » را باید مشخص کنیم به این صورت که مثلاً ، ( الف ) شخص بتواند مسائل شخصی خود را حل کند (ب) بتواند با محیط خود سازگار شود ، (پ) مفهوم مثبتی از « خویشتن » داشته باشد ، و (ت) بتواند توانایی‌های بالقوه خود را شکوفا سازد .

    ثانیاً ، برنامه رسیدن به این هدف ، یعنی «حیطه برنامه‌ مربوط به رشد شخصی » را باید پیش‌بینی کنیم .

    بدیهی است این پیش‌بینی شامل تدارک فرصت‌های یادگیری زیادی است ، از قبیل : تدارک فرصت‌های یادگیری مهارتهای اساسی برقرار کردن ارتباط با دیگران ( از طریق خواندن ، نوشتن ، سخن گفتن ، حل مشکل خود در شمارش و حساب ) توسعه ارزش‌ها ، آموزش و پرورش بدنی و بهداشت ، آموزش موضوعهای اکتشافی 0 علوم به ویژه علوم تجربی ) و سرانجام ، پیش بینی فعالیت‌ها و فرصت‌هایی که به فرد در کشف علائق و استعدادهای خود برای کسب تخصص‌های بعدی کمک می‌کند .

    به طور کلی ، یعنی آموزش و پرورش عمومی .

    2- همین طور در مورد هدف کلی « روابط انسانی » ، اولاً باید خرده هدف‌های مربوط به آن را مشخص کنیم به این ترتیب که مثلاً ، ( الف ) شخص بتواند وظایف شهروندی را به خوبی انجام دهد ، ( ب) بتواند به «انسانیت » انسان و حقوق انسانی احترام بگذارد و در تامین رفاه اجتماعی به طور فعال مشارکت وهمکاری کند .

    برنامه رسیدن به این هدف کلی و خرده هدف‌های مربوط به آن ، یعنی « حیطه برنامه مربوط به روابط انسانی » از این قرار است : کسب معرفت و مهارت در کاربرد علوم اجتماعی ، ادبیات ، زبان ، و برقرار کردن روابط متقابل اجتماعی ،‌مشارکت در گروه‌های گوناگون و نهادهای اجتماع ، مطالعات و فعالیت‌های متعدد مربوط به رشد و توسعه مهارت‌های روابط انسانی در مدرسه و جامعه ف با درنظر گرفتن مسائل مانند ، تفاوت‌ها و تعارضات فرهنگی در یک جامعه و فرایندهای ارزش گذاری .

    3- در مورد مشخص کردن خرده هدف‌های مربوط به هدف کلی « یادگیری دائمی » می‌توان مثلاً ، از « پرورش مهارتهای مورد نیاز دانش آموزان برای یادگیری موثر و مداوم در خارج و بعد از مدرسه » را نام برد .

    برنامه‌رسیدن به این هدف کلی ، یعنی « حیطه برنامه‌ مربوط به یادگیری دائمی » شامل دستورالعمل‌ها و برنامه‌های کسب مهارت در بدست آوردن اطلاعات از طریق مطالعه ، مشاهده ، مصاحبه ، و مهارت در استفاده از منابع اطلاعات مانند مهارت استفاده از کامپیوتر ، تحلیل نشریات ، ارتباط جمعی ، سنجش افکار ، مهارت در حل مشکلات ، و تنظیم منابع برای مطالعات بعدی است .

    4- سرانجام ، در مورد هدف‌های مربوط به « کسب تخصص » ، یعنی آموزش و پرورش تخصصی که بعد از آموزش و پرورش عمومی است که از طریق رشته‌ای کردن تحصیلات صورت می گیرد ف می‌توان گفت که این رشته‌های تحصیلی ممکن است شامل جنبه‌های عملی و فنی ، و یا نظری برای اشتغال بعدی و انتخاب حرفه‌ی اینده دانش آموزان متناسب با استعدادها ، رغبت‌ها و امکانات صورت میگیرد .

    بنابراین هر یک از رشته‌های تحصیلی تخصصی مانند تجربی ، ریاضی ، علوم انسانی و اجتماعی ، و یا فنی و حرفه‌ای حیطه برنامه‌های خاص خود را خواهند داشت .

    یادگیری و برنامه‌ریزی درسی معرفت درباره ی یادگیری برای تصمیم‌گیری در برنامه‌ریزی درسی کاملاً ضروری است .

    برنامه‌ریزی درسی الزاماً طراحی برای یادگیری است ، به عبارت دیگر ، هر برنامه‌ی درسی دارای هدفهایی برای یادگیری است و روشهایی برای رسیدن به این هدف‌هاست .

    طرح برنامه‌ی درسی ف هم چنانکه هیلدا تابا می‌گوید ، حاصل تصمیماتی است که باتوجه به سه موضوع اساسی اتخاذ می‌شوند: (1) انتخاب و تنظیم محتوا ، (2) انتخاب فعالیت‌های آموزشی برای یادگیری این محتوا ، (3) طرح و نقشه‌هایی برای بهینه سازی شرایط برای یادگیری .

    این تصمیم ها ، همچنانکه قبلاً نیزگفته‌ایم بدون داشتن معرفت کافی درباره یادگیرندگان و یادگیری نمی‌توانند به طور مناس اتخاذ شوند .

    تعیین مناسب‌ترین زمان برای تدریس موضوع خاص و توالی آن ، و تبدیل این موضوع به محتوا و تجارب قابل یادگیری ، بدون داشتن معرفت درباره یادگیری و وضعیت شناختی یادگیرنده - تشکل و رشد آن در سنین مختلف ، امکان پذیر نیست .

    در صورتی می‌توانیم محتوای برنامه‌ی درسی مناسب بانیازها و توانایی‌های یادگیری کودکان و نوجوانان پیشنهاد و یاتنظیم کنیم که درباره‌ی یادگیری ، انواع آن ، انتقال یادگیری و این که چگونه می‌توان از یادگیری‌های « مدرسه‌ای » به بهترین وجهی در زندگی استفاده کرد، آگاهی داشته باشیم .

    یادگیری موضوع پیچیده است و انواع متفاوتی از یادگیری‌ها وجود دارند که خوشبختانه برای هر یک از آنها نظریه‌ها و تحقیقاتی فراوانی وجود دارند که اطلاعات علمی با ارزشی را در دسترس برنامه‌ریزان قرارمی‌‌دهند .

    مثلا روان شناسی یادگیری اطلاعات مفیدی درباره یادگیری مهارتهای حرکتی و تسلط به آنها ، یادگیری مفاهیم ، تعمیم ‌ها ، ارزشها نگرشها کاوش‌های علمی و حل مسائل در دسترس می‌گذارند .

    هم چنین اطلاعات مفیدی درباره‌ی امکانات و ماهیت اصلاح رفتار ، فرآیند رشد شناختی ، تشکیل ارزش‌ها در فرد ، تاثیر محیط روی رشد عقلانیف انگیزه‌ها ، سلائق ، نیازها و نقش آنها در رفتار و یادگیری ،‌و انتقال یادگیری و غیره در اختیار برنامه‌ریزان قرار می‌دهد .

    به طور کلی ، آنچه برای برنامه‌ریزان ضرورت دارد این است که به طور مرتب در جریان گزارش‌های آخرین یافته‌های روان شناسی یادگیری قرار گیرند.

    به ویژه تحقیقاتی که اخیراً درباره‌ی یادگیری و رفتار انسان انجام گرفته است اطلاعات علمی باارزشی که درباره تغییر پذیری انسان ارائه داده‌اند .

    مثلاً تحقیقاتی که درباره چگونگی یادیگری کودکان و تاثیر مفهوم « خود » روی یادگیری انجام گرفته است ،‌معرفت ما را درباره‌ی یادگیری وسعت بخشیده است .

    به این ترتیب که بر طبق روان شناسی ادراکی ، « خود » تعیین کننده‌ی این است که چه چیزی را ببینیم، چه چیزی را بشنویم، و چه چیزی را یاد بگیریم .

    کودکانی که نظر منفی نسبت به خودشان دارند و آنان که باور می‌کنند ناتوان هستند و نمی‌توانند بخوانند، بنویسند، یا یادبگییرند ، و دوست داشتنی و قابل پذیرش نیستند ،نه تنها برای یادگیری تلاش نمی‌کنند بلکه مدرسه و تحصیل را ترک میکنند .

    به طور کلی ، کودکان براساس نوع رفتاری که با آنان می‌شود یاد می‌گیرند چه کسی ، با چه توانایی‌هایی هستند .

    تحقیقات نشان می‌دهند که بیشتر کودکانی که از محله های فقیرنشین به مدرسه آمده بودند و باور کرده بودند که از نظر ذهنی عقب افتاده هستند و یا به کندی یاد می گیرندزمانی که مورد توجه قرار گرفتند و برای انجام دادن تکالیف تشویق شدند و فرصت‌های تربیتی بیشتری برای آنان فراهم شد ، علاوه بر این که توانایی انجام دادن تکالیف مدرسه در حد متوسط را از خود نشان دادند ، بلکه می‌توانستند کارهای بیشتر از آنان را هم انجام دهند .

    این قبیل کودکان با راهنمایی افراد متخصص ، بافراهم آوردن فرصت‌های یادگیری و محیط تربیتی غنی ، و با بکار بردن روشهای تدریس بهتر و موثرتر توانستند خود را از قید تصورات نادرستی که نسبت به خود داشنتند آزاد کنند، و نه تنها خود را توانا وموفق برای ادامه تحصیل یافتند ، حتی از نظر معلوماتی که کسب کرده بودند داوطلب ورود به دانشگاه‌ها شدند .

    یادگیری به طور کلی موضوع شخصی است و به عوامل متعددی مانند: ساختمان بدنی ، مدت زمانی که زندگی کرده ، سابقه تجربی او ، به هدفها ، ارزشها و نیازهای شخصی ، و به احساسی که درباره‌ی خود و دیگران ، و به میزان آزاد بودن یادگیرنده از ترس بستگی دارد .

    بنابراین ، تدریس به طور اساسی یک وظیفه یاری به کودکان است تا هر یک برای خود معنای آنچه را باید یاد بگیرند، کشف کنند .برای انجام دادن این مهم ، برنامه‌ریز و معلم باید هر یادگیرندرا به خوبی بشناسند و دنیای او را هم چنانکه او می بیند درک کنند.

    تغییر دادن مفاهیم منفی کودکان نسبت به « خود » وتبدیل آن به مفاهیم مثبت ، مستلزم شکیبایی ، همدلی ، و درک کردن کودکان است ، مستلزم بازبینی برنامه‌ها ، وروشهای تدریس است تا آنجایی که کسی احساس نکند شایستگی کسب نمرات خوب ، ارتقاء به کلاس بالاتر را ندارد یا دوست داشتنی و با ارزش نیست .

    هم چنین ،‌مستلزم فراهم آوردن چنان فرصت‌های تجارب یادگیری است که هر یادگیرنده خودش را متعهد به این کند که می‌تواند فعالیت‌های عقلانی را که با آنها در چالش است ، انجام دهد و رشد عقلانی خود را توسعه بخشد .

    هم این طور ، مستلزم آزاد گذاشتن یادگیرنده برای یادگیری ، برای کشف حقیقت برای خود ، برای داشتن اعتماد به نفس و به دیگران ، کشف روشهای اندیشه و راه‌حل‌های نو ، برای امتحان کردن و تجربه کردن برای بحث و گفتگو ، خواندن و حتی برای اشتباه کردن است .

    هم چنانکه آرتور کومز اشاره کرده است افراد دارای مفهوم منفی نسبت به خود ، یعنی آنانی که احساس می‌کنندبی‌ارزش ، فاقد توانایی ، و یا غیر قابل پذیرش هستند ، کسانی هستند که احساس می کنند در زندان یا بیمارستانهای روانی هستند.

    بنابراین ، یاری به کودکان برای ساختن مفهوم مثبت نسبت به خود نه تنها وظیفه معلم ،‌بلکه از وظایف اجتماع و بخش ضروری برنامه‌ریزی درسی است .

    موقعیت اجتماعی – اقتصادی و یادگیری توانایی‌های ذاتی یادگیرندگان به صورتهای متعددی تحت تاثیر موقعیت اجتماعی – اقتصادی قرار می‌گیرند .

    انواع سنخ‌های شناختی ، فرآیندهای رشد تفکر ، خود تصوری ، روابط گروهی ،روابط معلم و شاگرد ، فرصت‌های آفرینندگی و کسب تجارب به طور عمیقی تحت تاثیر طبقه اجتماعی خاصی هستند که کودک در آن متولد شده ، رشد یافته است .

    به این ترتیب : طبقه اجتماعی کودک بر یادگیری وی به صورتهای گوناگونی تاثیر می‌گذارد .

    مثلاً بررسی‌هایی که در مورد طبقه اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانها و دانشجویان انجام گرفته است معلوم شده است علی‌رغم کوشش‌هایی که برای ترغیب کودکان محروم از آموزش و پرورش ،برای ورود به دبیرستان و دانشگاه انجام گرفته است ، اکثریت دانش آموزان و دانشجویان از خانواده‌های متوسط و به بالا بوده‌آند .هم چنین این بررسی‌ها نشان می‌دهند که این قبیل کودکان نه از نظر استعداد تحصیلی ، بلکه از نظر توقعات و امکانات مالی والدین باکودکان محروم از تحصیل تفاوتهای مشهودی داشتند .

    به احتمال قوی نتیجه این بررسی‌ها را می‌توان به کشور خودمان هم تعمیم داد .

    هر چند ، برای حصول اطمینان لازم است تحقیق مشابهی برای سالهای اخیر انجام گیرد .

    در گذشته طبقات پایین اجتماعی کمترین رغبت را برای آموزش و پرورش رسمی داشتند .

    فرض جامعه نیز بر این بود که آنان در پایه‌های تحصیلی پایین‌تری ترک تحصیل خواهند کرد .

    از بیشترشان انتظار می‌رفت که مثل پدران و دوستان پدرانشان ، کارگران دستی غیر ماهر یا نیمه ماهر بار آیند.

    بعلاوه ، بیشتر خانواده‌های محروم در محله‌های پر جمعیت و یا درمحله‌های دوردست ، که بیشتر خانواده‌های بی‌سواد هستند ، زندگی می‌کردند مدارس مناسب و یا معلمان با تجربه نداشتند .

    محیط خانه ، همسایه‌ها، و انواع اشخاصی که کودک را احاطه میکنند در یادگیری وی موثر هستند .

    ناحیه‌ی شهری ، حومه‌ی شهر ، یا روستایی که کودک زندگی می‌کند فرصت‌های یادگیری گسترده یا محدودی را برای کودک فراهم می‌آورند .

    خدماتی که به وسیله‌ی همسایه‌ها و مردم نواحی و عوامل آنها ارائه می‌شوند ، و انگیزه‌هایی که به وجود می‌آورند ، همه روی این که کودکان چه چیزهایی را یاد بگیرند و چگونه یاد بگیرند تاثیر می‌گذارند .

    هم چنین است مشاغل والدین ، این که پدران آنان کشاورز ، کارمند ، مهندس و غیره باشند و کلیه‌ی تجاربی که در نتیجه معاشرت با انواع مردم و رفت و آمدهای خانوادگی کسب می‌کنند ، همه اساس یادگیری کودکان راتشکیل می‌دهند .

    خلاصه این که کودک در جامعه خویش یاد می‌گیرد که چه چیزهایی را یاد بگیرد و با چه چیزهایی زندگی کند .

    ارزش‌ها و فضایل اخلاقی خانواده روی این که کودک چه چیزی را یاد بگیرد و چگونه یاد بگیرد تاثیر می‌گذارند .

    کودکی که در خانه‌ای زندگی می‌کند که مردم آن اهل علم و ادب هستند ، و در آنجا علاقه و رغبت به بحث و گفتگو درباره‌ اندیشه‌های نو ، اختراعات و اکتشافات جدید وجود دارد ، بیشتر از کودکی که در خانه وی درباره کتابی یا موضوع‌ها ،و اکتشافات جدیدی صحبت نمی‌شود ، آماده‌ی شرکت در بحث ها ، درک مسایل جدید و احیاناً هماهنگی و سازگاری با آنها خواهد بود .

    در هر حال کودکانی که والدین آنان از تحصیلات خوبی برخوردارند ، احتمالاً بیشتر از سایر کودکان علاقه‌مندتر خواهند بود که در تحصیلات خود توفیق داشته باشند .

    نوع زندگی خانوادگی نیز روی یادگیری کودک موثر است .

    مثلاً کودکی که با خانواده‌ی خود به بیشتر جاها مسافرت می‌کند، بیشتر از کودکی که تجارب مسافرتی کم و محدود دارد ، به مطالعات اجتماعی ، تاریخ و جغرافیا آمادگی دارد .

    هم چنین مطالعاتی که در مورد روابط میان آموزش و پرورش و درآمدها ، و نابرابری‌هایی که در خانواده‌ها ، و در نتیجه ، در مدارس به وجود می آیند انجام گرفته است نشان می‌دهند که هر قدر سطح درآمدها بالا می‌رود ، نمرات آزمون‌های پیشرفت تحصیلی نیز بالا می‌رود یعنی ، سطح تحصیلات کودکان و جوانان با درآمد خانواده آنان رابطه‌ی مستقیمی دارد .

    در تحقیقی که به وسیله میلنر انجام گرفته است ، اکثر قریب به اتفاق کودکان طبقه‌ی اجتماعی متوسط و به بالا ، دارای نمرات بالایی در آزمون آمادگی خواندن داشتند.

    در صورتی که کودکان طبقه‌ی اجتماعی پایین دارای نمرات کمتری بودند .

    هم چنین تحقیق دیگری نشان می‌دهد که دانش آموزان با طبقه اجتماعی بالاتر در آزمون‌های بهره هوشی ، به دلیل داشتن انگیزه‌ی بیشتر و شیوه‌های برخورد متفاوت ، توفیق بیشتری داشتند .

    در صورتی که کودکان طبقه‌ی پایین ، به دلیل فرهنگ خاص خانواده و طبقه اجتماعی خود ، که در آن شکست ، نگرانی ، ناکامی یک امر عادی است ، توفیق کمتری داشتند .

    کودکان ونوجوانان این طبقه در خانه برای انجام دادن کارهای مدرسه آموزش ندیده‌اند ، والدین آنان ، این اندیشه را که اگر قرار است در زندگی توفیق داشته باشند باید نمرات خوبی را بگیرند در آنان به وجود نمی آورند .

    بعلاوه نظام طبقه‌ی اجتماعی هم چنانکه در مدرسه عمل می‌کند کمکی برای جبران آموزش ضعیف خانواده ، و همجواری نمی‌کند .

    تحقیق دیگری درباره‌ی مسائل و مشکلات کودکان نشان می‌دد کودکانی که پدران آنان مدت کمتری در خانه هستند و زمانی هم که در خانه هستند توجه کمتری به آنان میکنند ، معمولاً کودکانی هستندکه صبح با وضع نامرتبی ، بدون شستن دست و روی خود ،‌حتی در مواقعی بدون صرف صبحانه به مدرسه می‌آیند دارای مسائل و مشکلات هستند .

    اولین ناکامی این قبیل کودکان این است که در یادگیری « خواندن » مشکلاتی دارند دومین ناکامی آنان در هوش کلامی است که معمولاً پایین‌تر از متوسط است .

    سومین ناکامی این گروه این است که تا زمانی که کوچک و در سنین پایین‌تر هستند با معلمان خود از نظر یادگیری درگیری دارند ، که اکثراً منجر به مردودی می شود .درسنین بالاتر نیز مشکلات و مسائل عدیده‌ای را برای مدرسه به وجود می‌آورند .

    در فصل آتی به تفصیل درباره مبانی جامعه شناختی برنامه‌ریزی بحث خواهیم کرد .

    اما ، تذکر آنچه در اینجا ضرورت دارد این است که مطالعات جامعه شناختی درباره هر کودک اطلاعات فراوانی را درباره این که کودکان چه چیزهایی را یاد می‌گیرند و چگونه یاد می‌گیرند در دسترس برنامه‌ریزان قرار می‌‌دهند .

    گر چه هنوز درباره همبستگی هوش با موقعیت اجتماعی - اقتصادی اطلاعات مطمئنی بدست نیامده است .

    « نیم » از سوالاتی که به دانش آموزان دبیرستان پسرانه با خانواده‌های « پر درآمد» و « کم درآمد » داده بود چنین نتیجه می‌گیرد که « هوش با موقعیت اجتماعی - اقتصادی همبستگی مثبتی دارد.» خلاصه اطلاعات کیفی درباره یادگیرندگان مشتمل است بر اطلاعاتی : درباره‌ی رشد و نمو و ویژگیهای آنان در مراحل مختلف رشد.

    درباره‌ی نیازهای جسمانی و روانی ، یعنی نیازهای اساسی یادگیرندگان .

    درباره‌ی ویژگیهای اخلاقی ،ارزش‌ها ، و نگرش‌های آنان .

    درباره‌ی فرآیند یادگیری ، نظریه‌ها و قوانین یادگیری ،‌ به یادآوری و فراموشی .

    درباره‌ی چگونگی یادگیری مفاهیم ، تعمیم‌ها ، ارزش‌ها ، مهارتها و امکانات اصلاح رفتار .

    سرانجام ،اطلاعات درباره‌ی انگیزه‌ها ، سلائق ، تقویت‌ها ، یعنی تشویق و تنبیه ، و نقش آنها در یادگیری و غیره می‌باشد .

    اطلاعات یاد شده را می‌توان از انواع منابع موجود به روش‌های متفاوتی کسب کرد .

    به این ترتیب که اطلاعات مورد لزوم را می‌توان : از طریق مطالعه‌ی کتب روان شناسی مربوط به رشد و نمو کودکان و نوجوانان ، یادگیری .

    بررسی نتایج وگزارش‌های تحقیقات مربوط.

    مشاهده‌ی رفتارهای کودکان و نوجوانان ، ومصاحبه با والدین و معلمان درباره‌ی رغبت‌ها، علائق و نیازهای آنان .

    بررسی نتایج آزمایش‌های پزشکی ، و پرونده‌های تحصیلی و بهداشتی دانش آموزان ، در صورتی که وجود داشته باشند .

    بررسی انتشارات مراکز تحقیقات و مطالعات موردی کودکان و نوجوانان ، به ویژه رساله‌های تحقیقاتی دانشجویان دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا.

    از طریق مطالعه‌ی مقالات صاحبنظران و شرکت در سخنرانی‌ها و سمینارها کسب کرد .

    سرانجام از اطلاعات کسب شده می‌توان در موارد زیر استفاده کرد : 1- تعیین هدفهای آموزش و پرورش .

    2- طرح برنامه‌های متناسب با ویژگی‌های رشد هر مرحله از تحصیل ، یعنی طرح برنامه‌ها براساس و با توجه به توانایی‌های یادگیری دانش آموزان ، نیازهای رشد جسمانی ، عاطفی ، اجتماعی ، و عقلانی .

    3- تهیه برنامه‌ها برای رشد و توسعه‌ی ارزش‌ها ، نگرش‌ها ، اخلاقیات و رفتارهای قابل قبول ، به طور کلی ، برنامه‌ریزی فعالیت‌های آموزشی و تجارب یادگیری .

    4- تعیین توالی برنامه‌های درسی و محتوای آنها.

    5- پیش‌بینی وسایل وتجهیزات ویژه مورد نیاز .

    6-طراحی انواع و اقسام روش‌های تدریس از قبیل آموزش گروهی ، انفرادی ، برنامه‌ریزی کارهای تمرینی و برنامه‌های جبرانی و تکمیلی .

    7- پیش‌بینی خدمات روان شناسی ، مشاوره و راهنمایی .

    8- پیش بینی برنامه‌های مربوط به ادامه تحصیل در دانشگاه یا به دست آوردن مشاغل قبل و یا بعد از دانشگاه براساس نیازهای کشور ، علائق و تمایلات یادگیرندگان .

    9-ارزشیابی برنامه‌های درسی ، طرح‌های آموزشی ، و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان و غیره .

    ارزشیابی برنامه‌های درسی آخرین مرحله‌ی برنامه‌ریزی ، تهیه طرح ارزشیابی از برنامه‌ها و آموزش است .

    به طور کلی ، ارزشیابی عبارت از جمع آوری اطلاعات و استفاده از آنها برای تصمیم‌گیری است .

    این تصمیم‌گیری ممکن است درباره‌ی برنامه‌ تربیتی به طور کلی ، یا اصلاح و بهبود درسی ، شناختن نیازهای یادگیرندگان به منظور برنامه‌ریزی آموزشی برای آنان ، تشخیص شایستگی‌های یادگیرندگان به منظور گزینش ، گرو‌ه‌بندی ، یا آگاه‌ساختن آنان آنان با میزان پیشرفت‌ها یا کمبودهای خودشان ، یادرباره آیین‌‌نامه‌ها و مقررات مدرسه ، میزان کارآمدی نظام مدرسه و یا بازده تلاش معلمان و غیره انجام گیرد .

    با وجودی که ارزشیابی تنها یک هدف اساسی دارد و آن تعیین ارزش یک چیز است ، اما دارای نقش های گوناگونی است .

    یکی از نقشهای ارزشیابی اندازهگیری نتایج فعالیت‌های یادگیری یادگیرندگان در همه‌ی قسمتهاست.

    به عبارت دیگر تعیین میزان تحقق هدفهای آموزش و پرورش به وسیله‌ی برنامه‌های درسی و آموزش است .

    چون غرض نهایی از تعیین هدفهای آموزش و پرورش ایجادتغییرات مطلوب در الگوهای رفتاری دانش آموزان می‌باشد ، به این اعتبار ، نقش ارزشیابی نیز عبارت از تعیین تغییراتی است که واقعاً در رفتار دانش آموزان صورت گرفته است .

    این نوع ارزشیابی برای اکثر معلمان و مدیران شناخته شده است که از طریق سوالات « تستی » سنجش واندازهگیری پیشرفت دانش آموزان ، سنجش پیشرفت‌های فردی آنان ، مقایسه‌ی نمرات دانش آموزان با معیارها و نمرات سایر افراد کلاس و یا گروه‌های سنی انجام می‌گیرد .

    دومین نقش مهم ارزشیابی عبارت از تعیین ارزش خود برنامه‌ها است به عبارت روشن‌تر ، نقش دیگر ارزشیابی تهیه پاسخ به سوالات است که درباره‌ی ارزش خودبرنامه‌ مطرح است .

    مثلاً، آیا برنامه مقاصد و هدفهایی را ، که به خاطر نیل به آنها تهیه شده است ، تامین می‌کند ؟آیا خود هدفها معتبر و قابل وصول هستند ؟

    آیا برنامه‌ای که برای گروه خاصی از دانش آموزان تهیه و تنظیم شده است متناسب با نیازها و ویژگی‌های آنان است ؟

    آیا انتخاب روش‌های آموزش ف با توجه به هدفهای پیش‌بینی شده ، به بهترین وجهی صورت گرفته است ؟

    آیا انتخاب محتوا به بهترین صورت ممکن انجام گرفته است ؟

    آیا مواد و وسایل پیشنهادی برای مقاصد آموزشی مناسب هستند و برای رسیدن به هدفها در دسترس می‌باشند ؟

    بدیهی است برای تهیه‌ی پاسخ به این قبیل سوالات و داوری کردن و تصمیم‌‌گیری درباره‌ی برنامه‌های آموزشی و پرورش به جمع آوری و توصیف اطلاعات مفید نیازمند هستیم .

    این نقش ارزشیابی به طور کلی موضوع بحث ما در این فصل خواهد بود .

    سومین نقش مهم ارزشیابی در مدارس عبارت از داوری کردن درباره تشکیلات و سازمان مدیریت ، عملکردها و ساخت‌هایی است که در چهارچوب آنها مدارس عمل می‌کنند .

    مسلم است این جنبه از امور مدارس در تعیین برنامه‌های درسی و آموزشی نقش مهمی دارند .

    اما چون این ارزشیابی فعلاً مورد نظر ما نیست ، ناگزیر بحث درباره آن را به فرصت مناسب دیگری موکول می کنیم .

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

مقدمه: برنامه ریز آموزشی باید مطلع از هزینه های آموزشی (سرمایه ای و جاری) الگوها و مدل های برنامه ریزی آموزشی باشد. توجه برنامه ریز آموزشی به مجموع مخارج (هزینه های سرمایه ای و جاری) که کنترل آن سهل هم نیست ضروری است. مسئولیت برنامه ریز در پیش بینی مخارج طی پنج یا ده سال آینده با در نظر گرفتن حقوق معلمان کادر اداری، هزینه نگهداری ساختمان و تجهیزات و تجدید وسایل استهلاکی در ...

چکیده توسعه، فرایندی چند بعدی و به معنای فراهم شدن زمینه‌های لازم برای ظهور ظرفیت‌ها و قابلیتها برای نیل به پیشرفت و افزایش تواناییهای کمی‌و کیفی جامعه تلقی می‌‌شود. برای آن سه رکن اساسی متصور شده است از‌این رو اصولی چند را برای هدایت آن منظور کرده‌اند در فرایند توسعه نهادهای بسیاری دخیلند، یکی از نهادهای اساسی آموزش و پرورش است.‌این نهاد به طور مستقیم برفرایند توسعه اجتماعی ...

چکیده : این مطالعه که با هدف بررسی تحوّل هویت دینی در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفته است، دارای دو مرحلۀ کمی و کیفی است. در مرحلۀ اول، دویست و هشتاد و نه نفر از دانشجویان سه رشته علوم تربیتی شیمی و مهندسی برق که در سه مقطع ترم اول ترم چهارم و ترم آخر به تحصیل اشتغال داشته اند، انتخاب و هویت دینی آنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. در جهت اطمینان از عدم ...

برنامه ريز آموزشي بايد مطلع از هزينه هاي آموزشي (سرمايه اي و جاري) الگوها و مدل هاي برنامه ريزي آموزشي باشد. توجه برنامه ريز آموزشي به مجموع مخارج (هزينه هاي سرمايه اي و جاري) که کنترل آن سهل هم نيست ضروري است. مسئوليت برنامه ريز در پيش بيني مخارج ط

مقدمه: تعریف نظارت آموزشی یکی از اسرار نهفته برای افراد خارج از حرفه تعلیم و تربیت و تا حدی در میان خود این حرفه، وجود کارکنانی تحت عنوان ناظر آموزشی یا راهنمای تعلیماتی در مدرسه است. والدین و گاهی معلمان اعتراف می کنند که از وجود چنین متخصصانی در نظام آموزش و پرورش کشور بی اطلاع هستند. اگرچه افراد عامی نیز می دانند که در مدارس کارکنان متعددی نظیر سرایدار، دفتردار، آبدارچی و ...

ادبیات تحقیق مقدمه صاحبنظران آموزش و پرورش عموماً بر این عقیده هستند که کیفیت مدیریت فعالیتهای آموزشی، مهمترین شاخص سطح کفایت و اثربخشی کل برنامه‌های آموزشی است؛ زیرا مدیریت با نقش تعیین کننده و مؤثری که در امر هدایت و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش در جهت هدفهای آن دارد بالقوه هم می‌تواند موجب پیشرفت آن گردد و هم موجب از هم پاشیدگی آن (علاقه‌بند،‌1362). بنابراین، برای استفاده ...

(میزان دستیابی به اهداف) اهمیت بسیار می دهد. این موضوع بر پایه سؤال اصلی زیر است: «چرا عملکرد نظام آموزش و پرورش متناسب با اهداف و استانداردهای از پیش تعیین شده نیست؟» به دیگر سخن این که، چرا تغییرات به وجود آمده در دانش، نگرش، بینش و رفتارهای فردی و گروهی فارغ التحصیلان و دانش آموختگان دوره های مختلف تحصیلی، متناسب با اهداف و استانداردهای از پیش تعیین شده و وضعیت مورد انتظار ...

مدیریت آموزش و پرورش مدیریت آموزشی با پیدایی و تحول نظامهای نوین آموزش و پرورش پدید آمد. آموزش و پرورش سنتی به دلیل سادگی و محدویت، به مدیریت، به مفهومم امروز، نیازی نداشت. در قرن حاضر، با توسعه آموزش عمومی، تأسیس مدارس و سازمانهای آموزشی بزرگ و متعدد، گوناگون شدن بر نامه های آموزشی، پیچیده تر شدن امر آموزش و پرورش و تخصصی شدن آن، اهمیت و ضرورت سازماندهی و مدیریت فعالیتهای ...

اول دوره دبيرستان چکيده: هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان است. فرضيات پژوهش عبارتند از: گذراندن درس

جامعه در حال خيزش ما به شدت نيازمنديک ديدگاه آموزشي جديد و در عين حال شاداب است که هم نوعي فلسفه توسعه آموزشي پرورشي باشد و هم بتواند چشم انداز روشني از آينده آموزش کشور ترسيم نمايد. شرايط جديد، ملت ها را در برابر دو ديدگاه آموزشي زير قرار داده است

در کشور ما ايران، فراگيرترين نهادي که به امر آموزش و تربيت نيروي انساني مي‌پردازد، وزارت آموزش و پرورش است که نزديک به يک‌چهارم جمعيت ايران را تحت پوشش خود قرار داده است.هفته گذشته سال تحصيلي 85- 86، براي حدود 15 ميليون دانش‌آموز مقاطع مختلف، 6 ميلي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول