مقدمه
شناخت قرائن و نشانه های تحول در زندگی ، شرایط اولیه پذیرش اصول چند سویه روشهای تصمیم گیری و برنامه ریزی هوشمند و خلاق است . توان بهرهگیری از پیام ، ادراک وکشف جوهره تجربیات موفق و ناموفق زندگی است که در طول زندگی، مسیرهای درست و نادرست رسیدن به هدفهای فردی و سازمانی را تعیین میکنند . الهام گیری از این شناخت و مکاشفه ، چشم اندازهای آینده را شفاف و به روشنی ترسیم میکند.(حمیدی زاده ، 1381، ص 1)
تصمیم گیری ، جوهره مدیریت است و مدیر کسی است که هر لحظه باید تصمیم بگیرد . تمامیتلاشهای مدیران ، در یک نقطه به بار نشسته و نتایج عینی خود را بروز میدهد و آن نقطه گزینشی است که از بین گزینه های مختلف صورت گرفته و بهعنوان تصمیم مدیر تعیّن مییابد . علت خوب یا بد شدن کارها یا موفقیت و شکست در دستیابی به اهداف تا حد زیادی در گرو همین لحظه و تصمیمیاست که گرفتهمیشود.(باقریان ، 1380 ، ص 59)
مفاهیم اساسی تصمیمگیری
1- اطمینان (معلوم) و عدم اطمینان (نامعلوم) در تصمیم گیری
ساده ترین کاربرد نظریه تصمیم در مواردی است که تصمیمات تحت شرایط معلوم گرفته میشوند و شاید ساده ترین مثال تصمیم گیری تحت شرایط معلوم نیز لباسپوشیدن هر روزه باشد .
اگر چه ممکن است لباسهای مختلفی داشته باشیم لیکن اکثر ما به سرعت و با کمترین تلاش ، انتخاب خود را انجام میدهیم اما همه تصمیم گیریها به این سادگی نیستند . هنگامیکه فقط قسمتی از نتایج از طریق انتخاب ، تعیین میشود ، فرآیند تصمیمگیری، ، پیچیدگی بیشتری مییابد برای اینکه بتوانیم ساختار یک تصمیم تحت شرایط نامعلوم را مورد توجه قرار دهیم ، انتخاب بین حمل یک چتر و عدم حمل آن در یک روز ابری را بررسی مینماییم . اینجا ما دو راه پیش روی داریم : 1- حمل یک وسیله ناجور که در صورت وقوع باران میتواند ما را از بیماری یا خیس شدن حفظ کند.
2- عدم حمل چتر و آرزوی این که در باران نمانیم . چون ممکن است پیش بینی هوا نا صحیح باشد ، ما در مورد آمدن باران ، اطمینان نداریم . اما به علت نیاز، مجبوریم تصمیم گیری کنیم . مطلب ساده فوق بیانگر تصمیم گیری تحت شرایط نامعلوم است یعنی یک اقدام (عمل) باید صورت پذیرد حتی هنگامیکه نتیجه آن نامعلوم است و از طریق شانس ، معین میشود .
در سطور بعد ، سعی میشود چارچوبی ارائه گردد که بتوان در درون آن ، چگونگی و دلیل انتخابهایی را که صورت میگیرد، توضیح داد . تصمیم گیری در زمینه مقابله با بدی هوا ، خصوصیات اساسی تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان را نشان میدهد. ما هنگامیتصمیم به حمل چتر میگیریم که شانس باریدن باران به نظر زیاد باشد. اما گاهی اوقات ، دو شخص انتخابهای مختلفی را انجام میدهند . آیا همیشه ، یک تصمیم صحیح وجود دارد ؟ اگر چنین است ، پس چرا دو نفر میتوانند انتخابهای مختلفی داشته باشند ؟ این سوالات را میتوان با مشخص کردن عناصر کلیدی مشترک در همه تصمیمات و سپس متشکل کردن آنها در یک فرم مناسب برای تجزیه و تحلیل ، پاسخ داد .
در تصمیماتی که نتایجشان متأثر از عامل شانس است ، وجود اطلاعات ناکامل یا جزئی موجب میشود تا دو گروه زیر از موارد تصمیم گیری به وجود آیند:
تصمیم گیری تحت شرایط ریسک
تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان
در گروه اول ، درجه ناآگاهی نسبت به داده های مسأله بر حسب یک تابع چگالی احتمال بیان میگردد یعنی در اینگونه مسائل ، توزیع پراکندگی نتایج ، معلوم است در حالی که در گروه دوم ، هیچگونه تابع احتمال را نمیتوان مورد استفاده قرار داد.
(احتمالات نتایج ، نامعلوم ، هستند). به بیانی دیگر، معلوم و نامعلوم از نقطه نظر وجود اطلاعات ، مبین دو حالت انتهایی هستند و ریسک حالت میانی آنها است .
تابع چگالی احتمال ، تحت شرایط عدم اطمینان معلوم نیست و یا نمیتوان آن را تعیین نمود ولی عملاً حالت عدم اطمینان ، مبین ناآگاهی کامل نسبت به مسأله نیست . مثلاً تصمیم گیرنده ای ممکن است اطلاعات جزیی درباره پارامتر ، (یکی از پارامترهای مسأله) داشته باشد به این ترتیب که این پارامتر فقط میتواند یکی از مقادیر C2,C1 یا C3 را به خود بگیرد . اما تا زمانی که او نتواند احتمالات مربوط به این سه مقدار را به دست آورد ، وضعیت به عنوان تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان شناخته میشود . متأسفانه عدم وجود اطلاعات کافی باعث گردیده است روشهای متعدد و اغلب ناسازگار ، جهت کمینمودن و حل یک مسئله تصمیم گیری ایجاد شود .
معیار بیشتر کردن سود یا کمینه کردن هزینه ، تحت شرایط معلوم، تقریباً مورد قبول همگان است . لیکن چندین معیار برای شرایط ریسک و عدم اطمینان وجود دارد .مثلاً گاهی بیشینه کردن سود مورد انتظار ، تحت شرایط ریسک، قابل قبول است اما از آن نمیتوان برای تمام موارد استفاده کرد . این مشکل برای حالت تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان حادتر میشود .
در اکثر مدلهای تصمیم ، حل مسأله به انتخاب بهترین رویه یا رویه های عمل از میان تعدادی (احتمالاً نامحدود) حالت جایگزین موجود ، منجر میگردد . اما در غالب این مدلها فرض نشده است که تصمیمات در شرایطی اتخاذ میشوند که خود سیستم سعی در مغلوب کردن تصمیم گیرنده دارد . مثلاً فرض کنید که تصمیم یک فرد، بستگی به آمدن یا نیامدن باران دارد . در این حالت ، تصمیم گیرنده انتظار ندارد که طبیعت ، یک رقیب بدخواه باشد . وضعیتهای رقابتی در تصمیم گیری ، تحت شرایط نامعلوم وجود دارد که در آنها ، دو حرف یا بیشتر در تضاد با یکدیگر عمل مینمایند و هر کدام سعی میکند سود یا دریافت خود را به ازای ضرر یا پرداخت دیگری یا دیگران بهینه کند . نظریه حاکم بر این موارد ، از مسائل تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان به نظریه بازیها مشهور است که تصمیم گیرنده ، در مقابل یک حریف یا رقیب با هوش قرار دارد . (عرب مازار ، 1369 ، ص 1)
عناصر تصمیم
هر تصمیمیتحت شرایط معلوم ، دارای دو عنصر عمل و نتیجه است انتخابهای تصمیم گیرنده عمل هستند . مثلاً در انتخاب برنامه های دو کانال تلویزیونی در یک ساعت معین ، هر برنامه ، مبین یک عمل بالقوه است . نتایج را میتوان در قالب مقدار فایده ای که از برنامه ها حاصل میگردد، مشخص نمود . اگر تصمیم تحت شرایط نامعلوم گرفته شود ، عنصر سومیبه نام رویداد نیز وجود خواهد داشت . در مثال روزبارانی ، حمل چتر و عدم حمل چتر، عمل محسوب میشوند . تمام تصمیمات مشتمل بر انتخاب یک عمل هستند اما نتایج، حاصل از یک عمل نامعلوم است زیرا یک نتیجه ، حاصل مشترک انتخاب و شانس میباشد . برای عمل حمل چتر، دو نتیجه ممکن وجود دارد : حمل غیر ضروری چتر و خیس نشدن . نتایج عمل دیگر ، یعنی «عدم حمل چتر» عبارتند از : بیهوده خیس شدن و عدم حمل یک وسیله ناجور.
باز باید یادآور شد که وقوع نتیجه اول یا دوم ، کاملاً بستگی به وقوع باران دارد . نتیجه هر یک از اعمال انتخاب شده بستگی به رویدادی (آمدن یا نیامدن باران) دارد که اتفاق میافتد.(عرب مازار ، 1369 ، ص 3)
اصول چهار گانه تصمیم گیری هوشمند و خلاق
- هدف گذاری و انعطاف پذیری :
آقای احمدی ، موضوعی را به صورت هدف در نظر گرفته است و ضمن تأکید بر ضرورت تحقق آن ، درباره هدف به مطالعه میپردازد و برای رسیدن به آن تلاش میکند ، در زندگی ، شناخت مقصد ، بخش عمده ای از آینده را مشکل میدهد . بررسیهای آقای احمدی ، او را مجاب ساخته است که اگربه انتخاب مسیر درست مقصدی که میرود ، توجه نکند ،هدف ، اهمیت خود را از دست میدهد .
آقای احمدی ، قبلاً هدف خود را انتخاب کرده است . او همیشه آرزوی رسیدن به مدیر عاملی شرکت محل کار خود را داشته است . کسب پول و قدرت، هدف اصلی وی را شکل میدادند . در عین حال، او شهامت تغییر هدف را نداشت. احمدی، پس از چند سال تلاش و کار در سازمان و بالارفتن از نردبان ترقی و پیشرفت به این نتیجه رسید که راه نادرستی را انتخاب و بر آن تکیه کرده است . زیرا در آن سازمان ، چیزی که او به دنبال آن بوده است وجود ندارد . به عبارت دیگر ، او حالا پول و قدرت دارد اما اغنا نشده است و به دنبال مالکیت سازمان و دستیابی به توازن در سبک زندگی است .
اکنون شاید بتوان گفت که این فرد به قابلیت انعطاف پذیری رسید ، و در عین حال توانسته است بر مسائل دیگر دور و بر خود توجه بیشتری کند .
آیا شما مایلید مانند این شخص باشید ؟
چه جلوه هایی از رفتار احمدی را بیشتر میپسندید؟
نقاط ضعف و قوت رفتار و کردار آقا احمدی را ارزیابی کنید .
تا کجا مایلید این نوع عدم اطمینان را با نگرش مثبت دنبال کنید ؟
آیا مایلید در مرحله ای از مراحل کسب موفقیت به ارزیابی هدفهای خود بپردازید ؟
- آگاهی و اضطراب :
خانم اکبری شخصی باهوش و زیرک است. از مقاصدی که در پیش گرفته است به خوبی آگاهی دارد . او معتقد است انسان همواره باید بداند در چه وضعیتی قرار دارد و به چه سمت و هدفی در حال حرکت است . به اعتقاد او باید خواسته های خود را مشخص و جنبه های معقول آنها را در چارچوب، توانایی ، ظرفیت زمانی و منابع موجود تعقیب کرد . لذا در نظر او همواره گرد آوری اطلاعات ، اهمیت بسیاری دارد ، در واقع به نظر خانم اکبری، شناخت واقعیتها و حقایق زندگی ، سرچشمه و زیربنای آگاهیها و دانستنیهاست . او دوران تحصیل خود را به خوبی طی کرده است زیرا حقایق را به طور مناسب شناخته و با آنها کنار آمده و با در نظر گرفتن شرایط ، هدفهای خود را انتخاب و آنها را دنبال کرده است .
او در انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه ، از تمام منابع اطلاعاتی در دسترس استفاده کرده است . کتابچه راهنمای رشته های تحصیلی، هدفها و شرح هر رشته تحصیلی را به دقت مطالعه کرده است و ضمن بازدید از محوطه های آموزشی با دانشجویان فارغ التحصیل آن رشته گفتگو کرده است. او به هنگام اتخاذ تصمیم برای تحصیل در دانشگاه از تمام حقایق مربوط ، آگاهی یافت .
خانم اکبری پس از ورود به دانشگاه به زودی دریافت که اطلاعات و آگاهیهای آن برهه، دیگر برای تلاشهای آتی در محیط دانشگاه و تصمیم گیریهای بعدی ، تازگی و سودمندی چندانی ندارد زیرا اطلاعات و دانسته های وی در قبل از هر تصمیم گیری با بعد از آن فرق میکند . او به این نتیجه رسید که اطلاعات به سرعت کهنه میشود و انسان هر چه بیشتر بداند ، بیشتر به نادانسته های خود واقف میشود .
شاید خانم اکبری فهمیده بود که باید همواره مضطرب و آگاه باشد .
آیا مایلید مانند اکبری باشید ؟
چه جلوه هایی از رفتار او را بیشتر میپسندید؟
نقاط قوت و مثبت رفتار و کردار خانم اکبری را ارزیابی کنید .
آیا مایلید در مرحله ای از مراحل آگاهی و اضطراب به ارزیابی هدفهای خود بپردازید؟
خانم اکبری را در کجای پیوستار رویکرد نگرش مثبت به عدم اطمینانها ارزیابی میکنید ؟
وضعیت خود را بازدن علامت × در محل مناسب مقیاس بندی مشخص کنید
توازن
- واقعیت گرایی و خوش بینی
آقای داودی فردی واقعیت گراست و تمایل دارد تا آینده را هم بر اساس این خصیصه ترسیم کند. از این رو، در نظر ندارد نسبت به برنامه های آتی و میزان کنترل آنها با چشم بسته عمل کند. اغلب برنامه ریزیهای وی متکی بر شرایط و امکانات موجود و پایبندی به حفظ وضعیت موجود است .