مفاهیم بنیادی در روان شناسی رشد
تعریف رشد
رشد تعاریف گوناگونی دارد یکی از عام ترین تعاریف بدین شرح است :
رشد عبارت است از همه تغییرات و تحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ در انسان روی می دهد رشد حرکتی مستمر دائمی و پیوسته بوده گاهی آهسته و زمانی همراه با جوش و خروش است .
ممکن است کیفیت رشد ملموس نباشد ولی نباید تصور کرد که جریان رشد متوقف شده است. انسان پیوسته در حال تغییر است گاهی این تغییرات به طور ناگهانی نمایان می شود پیوستگی رشد در هر یک از جنبه های زندگی آدمی وجود دارد حرکت کردن کودک را در نظر می گیریم و می بینیم از مراحل مختلفی مثل : خزیدن ، نشستن و سپس راه رفتن کامل تشکیل شده است این پیوستگی همچنین در مورد فعالیت گیرندگی کودک صادق است ( مقصود از گیرندگی رسیدن کودک به شییء و گرفتن آن است ) چند ماه وقت لازم است تا کودک بتواند به اشیای مورد نظرش برسد در ابتدا فعالیت های کودک برای رسیدن به شییء مورد نظر مانند راه رفتن بسیار زیاد است بعد ها این فعالیت کم می شود وبه حداقل می رسد .
کودک ابتدا به شییء نگاه می کند ودستهای خود را به طور تصادفی حرکت می دهد ممکن است بعد از این که سی هفته از سن او گذشت از جای خود بلند شده وبه شیی ء نگاه کند ولی هنوز نمی تواند آنرا بگیرد بتدریج کودک رشد می کند وبه موازات آن توانایی در دست گرفتن اشیاء در او بیشتر می شود کودک در حدود دوازده ماهگی می تواند با کمک شست وانگشتان دست خود اشیای کوچک را در دست بگیرد بنابراین ملاحظه می شود که این اعمال همه با هم پیوستگی دارند
در همه حال بتدریج که کودک رشد می کند تغییراتی چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در او ایجاد می شود
دوره حسی – حرکتی کودکی از دیدگاه پیاژه :
در این دوره به طور کلی هوش وابسته به اعمال کودک است رفتار هوشمندانه در اعمال او منعکس می شود این دوره شامل مراحلی است :
مرحله اول :اعمال انعکاسی ( یک ماه اول ) در این مرحله تنها حربه زندگی کودک یک سلسله اعمال انعکاسی اوست مثل مکیدن ، دست وپا زدن ، چنگ زدن ، گریه کردن و ...
کودک هیچگونه آگاهی از وجود غیر خود ندارد با استفاده از همین اعمال انعکاسی ، نوزاد با اجسام تماس حاصل می کند .
مرحله دوم : عادات نخستین ( یک ماهگی تا چهار ماهگی ) در این مرحله اعمال انعکاسی ریتم و نظام پیدا می کنند
کودک اعمالی را که به طور تصادفی انجام داده است تکرار می کند تکرار اعمال برای او رضایت بخش است بنابراین الگوهای اعمال انعکاسی شکل می گیرند مثلا در مرحله قبل بر حسب تصادف شست خود را مکیده است حالا این کار را تکرار می کند پای خود را به کنار تخت زده است حالا این عمل را تکرار می کند با این وصف تمام اعمال تکراری کودک متوجه بدن خود اوست در همین مرحله بین فعالیتهای او مثل نگاه کردن و لمس کردن تا حدودی هماهنگی برقرار می شود مثلا به خواهر بزرگتر از خود نگاه می کند صدای او را گوش می کند بدن او را لمس می کند و بین نگاه کردن و لمس کردن نوعی هماهنگی برقرار شده است .
مثال پیاژه در مورد فرزند خود( سه ماه و هفت روزه):
لارنت یک تکه کاغذ فویا را در دست چپ می گیرد و آنرا رها می کند سپس سر خود را می چرخاند و به دست خالی خود نگاه می کند پیاژه تکه کاغذ فویل را دردست راست او قرار می دهد لارنت دست راست را به طرف سر خود می برد تا کاغذ را در دهان خود بگذارد ولی قبل از اینکه آنرا به داخل دهان خود بگذارد چشمش به کاغذ فویل افتاده و مدت کوتاهی به آن خیره می شود
پیاژه معتقد است که این نمونه ای از هماهنگی بین دو عمل دیدن و گرفتن است
مرحله سوم : هماهنگی بین دیدن و گرفتن و لمس کردن است در این مرحله اعمال تکراری برای کودک جالب می شوند دیگر اعمال او صرفا بر روی بدن خودش متمرکز نیست بلکه می خواهد ببیند اعمال او بر روی محیط چه اثری می گذارد مثلا اگر زنگی به تختخواب لگد می زند تا ببیند نتیجه آن چیست ؟ این کار را تکرار می کند اگر نخی از آن آویزان باشد آنرا تکان می دهد تا صدای زنگ را بشنود
بین حرکات او هماهنگی بهتری بوجود می آید . جغجغه را تکان می دهد صدای آنرا گوش می دهد ( دیدن و شنیدن ) دستش را دراز می کند تا شیی ء مورد نظر را به سمت خود بکشد ( حرکت دست وچشم )
مرحله چهارم : هدف وسیله ( 8 تا 12 ماهگی ). اعمال کودک هدفدار می شود رفتار او خود به خود اتفاق نمی افتد بلکه به منظور رسیدن به اهداف خاصی صورت می پذیرند. پیاژه یک اردک کائوچویی در دست خود کی گیرد کودک تلاش می کند که آنرا از دست او بکشد وقتی کودک نمی تواند ( زورش نمی رسد ) دست چپ خود را روی دست او می گذارد و آنرا بر عکس فشار می دهد و با دست راست اردک را به طرف خود می کشد در جعبه را باز می کند نه برای باز کردن آن ، بلکه برای اینکه شیءداخل آنرا به دست بیاورد
فرق بین هدف و وسیله را تمیز می دهد ساعت را روی بالش کودک می گذارند دست او به ساعت نمی رسد گوشه بالش را به طرف خود می کشد و ساعت را بر می دارد . مرحله پنجم : کشف وسایل جدید و بروز واکنشهای دورانی ( 12 تا 18 ماهگی ) کودک از طریق آزمایش و خطا راه حلهای جدیدی را برای حل مشکل خود کشف می کند کودک مایل است بدانداعمال اوچه تاثیری برمحیط می گذارد بنابراین اعمال خود را تغییر می دهد تا اثرات متفاوت آن را ببیند و آزمایش کند
مثال : کودک روی صندلی است جلوی او سوپ یا آش است یک قاشق آنرا روی زمین می ریزد بعد به زمین نگاه می کند قاشق بعدی را با فشار بیشتری می ریزد اثر متفاوتی می بیند بنابراین قاشق بعدی را آرامتر می ریزد و اثر آنرا تماشا می کند
مرحله ششم : آغاز درونی شدن روان بنه های حسی – حرکتی ( 18 تا 24 ماهگی ) در اعمال او ابتکار پدیدار می شود ابتکار در ذهن او صورت می گیرد و صرفا جنبه آزمایش و خطا ندارد بلکه برای اولین بار می توان گفت که فکر می کند یا به عبارتی برای حل مشکل خود فکر می کند و دست به ابتکارهای جدید می زند اعمالی را انجام می دهد که قبلا انجام نداده و یا از طریق آزمایش و خطا به آن نرسیده است
مثال: دستش به نخ کلید دیواری نمی رسد به چراغ نگاه می کند به نخ نگاه می کند به میز عسلی نگاه می کند یکباره میز عسلی را زیر چراغ می برد و روی آن می ایستد و چراغ را روشن می کند .
مثال 3 : پیاژه کبریت نیمه بازی را به بچه خود می دهد ( بچه یکسال و چهار ماهه است و کبریت 3 میلی متر باز می باشد ) زنجیر کوچکی را در داخل آن قرار می دهد بچه زنجیر را می بیند اول تلاش می کند که با تکان دادن کبریت را خارج کند سپس انگشت خود را از دهانه نیمه باز به داخل فشار می دهد ولی در همین موقع دهان خود را باز می کند،می بندد و مجددا باز می کند. ولی دهان خود را ابتدا کم و بعد به مرور بیشتر باز می کند این عمل او شروع رفتار سمبولیک است
بهترین نمونه این مرحله توسط خود پیاژه ارائه شده است :
در یک سال و شش ماهگی و برای اولین بار کودک با یک درشکه کوچک بازی می کند که دسته آن هم سطخ صورت اوست اوکالسکه را روی فرش هل می دهد تا به دیوار می رسد سپس عقب عقب راه می رود و کالسکه را با خود به عقب می کشد ولی متوجه می شود که این عمل دشوار است مکث کوتاهی می کند وبا درنگ به آن طرف کالسکه می رود و آنرا هل می دهد
حل مسئله تصادفی نبوده و کودک قبلا هم آموزش ندیده است بنابراین حل نشکل با ابتکار خود او در ذهنش صورت گرفته است
مقیاس رشد روانی حرکتی دوران اول کودکی بر اساس دیدگاه گزل
وضع حسی و حرکتی کودک
ماه اول ( کودک یک ماهه )
کودک در بعضی اوقات در حالت نشسته سرش را بلند کند
در حالیکه بر روی شکم واقع شده ، سرش را بلند کند
بر روی شکم می خزد
با صدای زنگوله ( محرک ) عکس العمل نشان می دهد
بر روی زاویه 90 درجه حلقه را دنبال کند
نگاه خود را روی آزماینده متمرکز می کند انگشت خود را با دست دیگر گرفته و محکم می چسبد
بعضی از اصوات مبهم از دهانش خارج می شود
وقتی به او نزدیک می شوند یا صدای نزدیکان خود را می شنود گریه خود را قطع می کند
قبل از مکیدن پستان مادر عکس العمل نشان می دهد
ماه دوم ( کودک دو ماهه )
در وضعیت نشسته ، می تواند سرش را مدت زمان کوتاهی راست نگهدارد
در وضعیت روی شکم سر و شانه هایش را تکان می دهد
در وضعیت نشسته سرش را راست نگه می دارد
با نگاه خود افراد را دنبال می کند
بر روی زاویه 180 درجه حلقه را دنبال می کند
با ژست خاصی به سئوالات آزماینده را پاسخ می دهد
از پهلو به طرف پشت برمی گردد
تمرینهای آواز بسیاری انجام می دهد به عبارت دیگر بدون اینکه جملات یا سیلابهای مفهومی را بیان کند بطور نامفهوم آواز می خواند
وقتیکه حرف می زند ، به حرکت در می آید
به قیافها های آشنا لبخند می زند
ماه سوم ( کودک سه ماه )
در وضعیت نشسته سرش را راست نگه می دارد
در وضعیت روی شکم ، روی دست ، خود را کمی حرکت می دهد
به مربعی که روی میز گذاشته شده نگاه می کند
چکش را می گیرد ولی این عمل او غیر ارادی است
به لبخند آزنایش کننده با لبخند جواب می دهد
ملحفه خود را می گیرد وبه سوی خود می کشد
تولید اصوات وسیع ( گسترده )
وقتیکه پستانک یا نوک پستان مادر را می بیند به هیجان در می آید و عکس العمل نشان می دهد
با دستهای خود بازی می کند
ماه چهارم ( کودک چهارماهه )
در حالت خوابیده به پشت ، پاهایش را به دو طرف باز می کند
روی وضعیت خوابیده به پشت سرو شانه های خود را بلند می کند
در وضعیت نشسته برجستگی کنار میز را لمس می کند
به اشیاء که روی میز گذاشته شده نگاه می کند
در وضعیت خوابیده به پشت می تواند یک حلقه آویزان را بشناسد
در وضعیت خوابیده به پشت می تواند با نگاهش چکش یا عروسک را دنبال کند و بر انگیخته شود .
با ملحفه صورت خود را می پوشاند
وقتی با او صحبت می کنند همان اصوات را تکرار می کند
قهقهه می زند
سرش را بطرف کسی که حرف می زند بر می گرداند
ماه پنجم ( کودک پنج ماهه )
با آرامش خاصی خود را بطور نشسته نگه می دارد
در وضعیت خوابیده به پشت ، به طرف دستمال حرکت می کند
وقتیکه با مکعب برخورد می کند با خوشحالی آنرا می گیرد
یک مکعب را می گیرد و نگاه می کند ( درمورد دومی نیز به همین دلیل طریق عمل می کند )
دست خود را به طرف شییء که به او داده شود دراز می کند
در مقابل آینه لبخند می زند
صداهای نشاط انگیز سر می دهد
با تکان دادن پاها یا دست و پازدن مشفیابی می کند
اسباب بازیهایش را دستکاری کرده ، می خندد واصواتی تولید می کند ( صداهایی از دهان او خارج می شود )