فصل اول در این فصل 1- چگونگی بازی با تربیت بچه ها 2- پنج مهارت اساسی تربیت فرزندان 3- نگه داشتن حس شوخ طبعی 4- پایان بازی 1- آن را قبول کنید، شما مورد توجه نیستید.
بچه های شما هستند و هر دو شما آن را می دانید.
بچه ها متوقف می شوند و سپس برای جست ناگهانی فرود می آیند.
آنها آگاهی به گریه خود دارند، آنها می دانند چگونه شما را مجاب کنند که بگویید بله آنها می دانند چه وقت شما متوجه آنها نیستید این درست مانند بازی شطرنج با فردی با IQ 300 است.
اما شما نمی خواهید حریف خود را معدوم کنید شما خواهان عشق آنها و امیدوار به تربیت درست آنها هستید.
2- به بازی تربیت فرزند خوش آمدید.
موضوع در اینجا پیروزی کامل نیست، اما یک بحث متقابل که هرکسی را خوشحال می کند.
شما می خواهید یک بچه را پرورش دهید که از سن متعادل بزرگسال گذشته است، و شما می خواهید آن را انجام دهید بدون آنکه توسط مردانی که لباس رسمی سفید پوشیده اند بدرقه شوید در حالیکه آستین های بلندات از ژاکت شما بیرون زده است.
اما شما نمی توانید بازی صحیحی را بدون مهارت های تربیت فرزند داشته باشید این درست آن چیزی است که این فصل به شما نشان می دهد.
«به بازی تربیت فرزندان خوش آمدید» 3- در این بازی شما قصد ندارید همه چیز را درست انجام دهید آن را در فکر خود نگه دارید زیرا آن خیلی مهم است که شما بفهمید شما پیروز کامل نخواهید بود.
شما خشم خود را از فرو خواهید داد.
شما ممکن فریاد بزنید.
شما ممکن در برابر گریه هم لحظه کوتاه بیائید و سپس (اگر چه شما نکته هایی را برای آن از دست داده اید)، شما به فرزند خود کیک برای شام حداقل یکبار خواهید داد این صحیح است که هیچ والدینی کامل نیست و همه شما می توانید سعی کنید بهترین شوید.
[این بازی تمام نمی شود مگر اینکه کودکان شما کاملاً بزرگ شده باشند.
اگر آنها خوشحال هستند مایه افتخار همه مردم است - یا در آخر بهانه گیری کردن یا می توانید یک روان شناس را مسخره کنید- شما برنده خواهید بود.
4- بنابراین موضوع این است که چگونه مهارت های درست تربیت فرزندان را یاد بگیریم برای انجام آن شما مجبورید دو چیز اساسی را درک کنید.
1- تربیت فرزندان شغلی است که هرگز نمی توانید از آن رهایی یابید.
2- تربیت، وسیله بازی نقش های جدید وهیجانی است.
در اینجا افرادی وجود دارند که می گویند این بازی پایانی ندارد.
این جوابی مناسب به این سوالهاست.
تا چه سنی بچه ها کاملاً به شما وابسته هستند.
افسوس جواب است «هرگز».
5- رویایی امریکائیان برای بچه های خانه خودشان نیست.
آرزوی آنها برای بچه های بیرون از خانه شان است.
کان کرس من دیک آرمی «به شغلی که هرگز نمی توانید از آن فارغ شوید خوش آمدید» 6- حرفه تربیت فرزند شما در ساعت 8 آغاز نمی شود و در ساعت 5 به پایان نمی یابد آن یک حرفه 24 ساعت است که آن پیش پا افتاده نیست.
وقتی شما شغلی خارج از منزل دارید به جای اینکه شما به خانه بیائید و فوری تربیت فرزندان خود را تغییر دهید.
«بدون آگاهی» و به محل کار برگردید.
در آنجا زمان خروج و ورود وجود ندارد.
q [از پارچه ابریشم برای یونیفورم تربیتی استفاده نکنید] 7- شغل شما شامل وظیفه آینده و پاسخگویی به بچه هاست.
عشق به آنها، غذاخوردن، مراقبت آنها وقتی بیمار هستند، بازی باآنها، آموزش، انضباط، دوست خوب آنها بودن و گاهی انجام بعضی چیزها که واقعاً در جلوی دوستانشان دستپاچه می شوند شما نمی توانید کار خود را کم کنید.
شما نمی توانید از دست کسی خلاص شوید.
و در اینجا همچنان فشار زیادی برای آموختن وجود ندارد.
حرفه تربیت فرزند مسئولیت شماست.
بدون توجه به شغلی که در خارج از خانه دارید.
8- البته یک برنامه فوق العاده وجود دارد، در عوض، بچه های شما عاشق به بازگشت شما خواهند بود.
سبب خندیدن شما، گریه، عصبانیت شما را فراهم می سازند و شما را سرمست و مغرور از آنها می سازد.
9- اگر شما یک والدین هستید که به اندازه کافی خوشبخت هستید.
که قادرید در خانه با بچه ها بمانید.
شما ممکن نیازمند به سپری کردن وقتتان با هم باشید (والدینی که همیشه در خانه نیستند) تعدادی راهنمای تربیتی مانند این که چه انجام دهید، مثل قدم زدن در یک طرح که در حال پیشرفت است، آن دشوار است که بدانیم از کجا باید شروع کنیم نگران گفتن نباشید جسیکا از خواب نیمروزی بلند می شود شما درباره تعویض کهنه بچه فکر می کنید.
10- هر دو والدین باید در تربیت فرزند نقش داشته باشند اگر والدین شما شیوه ای دارند که شغل آن نیست، برای زدن توی سر این آدم راحت باشید.
خوب، اذیت کردن بد است.
بنابراین لااقل از طریق قلب به قلب با والدین صحبت کنید.
به فصل 19 مراجعه کنید.
راهنمایی برای والدین «سه وظیفه والدین» 11- چیز بعدی که نیاز به درک آن دارید درباره بازی آن است، که شما تعهد به وظیفه های مهم و تعداد جدید کنید شما درست نمی توانید، درست خودتان باشید» بیش از این باشید، اگر شما انتظار دارید آنها را تربیت کنید مانند بچه های متعادلی که هرکسی آرزویی آن را دارد.
12- برای برنده شدن این مسابقه و کسب مقام کردن، والدین از نوع آرام باشید، شما نیاز به سه چیز دارید.
1- یک نمونه مشخص 2- یک معلم 3- یک دوست.
«نقش مثبت» 13- یک سرمشق است شخصی که شما نگاه می کنید و سعی می کنید مانند آن باشید شاید آن است که یک زن خیابان پایین باشد که پنج فرزند داشته باشد همه دکتر شوند، ممکن آن یک ویژگی خیالی باشد.
مرد خفاشی یک سرمشق بزرگ بود.
حتی وقتیکه دختر خفاش قرار باشد در روغن داغ انداخته شود او هنوز باید محدوده سرعت را رعایت کند.
ممکن سرمشق شما مادر یا پدرتان باشد.
هرکسی که هست که میخواهید همانند آن شوید کسی که شما شبیه آن هستید.
14- یک دلیل برای اینکه یک سرمشق خوب باشید آشکار است.
فرزندانتان به شما نگاه می کنند تا همانند شما رفتار کنند هرآنچه که خوی شما عمل شماست، شما می توانید مطمئن باشید که او [i] به انگشت مکیدن شما نگاه می کند و افزایش می دهد که این رفتار تقلید کردن از شماست.
چه تاثیر مستقیمی شما داشته اید.
مثبت یا منفی.
15- خوی بدارثی است آیا شما دشنام می دهید یا یک خوی بد که شما دوست ندارید مغرور شوید که بچه ها را ببیند با دوستانشان صحبت می کنند؟
پس این خوی را تغییر دهید آیا شما فکر می کنید بچه ها بهتر می دانند از زبان بد استفاده کنند؟
نه، بعضی والدین می گویند.
هرکاری که من می گویم بکن نه هرکاری که انجام می دهم این شیوه دروغی است و در زندگی واقعی کاربردی ندارد کاری را که دوست ندارید فرزندانتان انجام دهند خودتان انجام ندهید یا بگویید در مدرسه.
16- یک سرمشق خوب نباید هر شخصی باشد که در هر زمینه ای مناسب است.
اگر شما می توانید روی آب قدم بزنید، بزرگ از جهات دیگر، شما باید سعی کنید انجام دهید چیزهایی که شما درست آن را می دانید.
شما مجبور نیستید آن را وارونه کنید.
این یک اتفاق است.
قسمت مهم عذرخواهی بعدی است.
یا توضیح دادن به بچه ها چرا شما دچار نگرانی شده اید.
این طبیعی است که بچه ها بدانند که والدین آنها نگران یا غمگین هستند.
هرکسی انجام می دهد.
چگونه شما در ابتدا نگرانی خود را کنترل کنید.
چیز مهمی است.
17- یک نقش بد زیاد لازم نیست بدین معنی که یک شخص بدی باشی یک نقش بد طبق معمول معتاد به کار، الکل، استفاده مواد، هرکسی مواد اصلی را در راس خانواده شان قرار می دهند- نوعی بی اطلاعی والدین.
18- یک نقش خوب شدن به معنی کشیدن سیگار ممنوع، دشنام، مصرف دارو، دروغگویی، گول زدن، عبور از خیابان به هنگام چراغ قرمز، دزدی، نعره کشیدن (فکر کنید که خودتان کدام یک از این خوی بد را دارید در اینجا) و غیره.
«طرح هر معلم» 19- هرچیزی که شما می گویید یا انجام می دهید توسط مغز بچه ها ضبط می شود این اتفاقی است که آیا شما آن را می خواهید یا نه، بنابراین به نقش دوم والدین که معلمی است خوش آمدید.
(اگر شما فکر می کنید معلم مدرسه دارای حقوق اندکی است، چه تصویری!
در نقش جدید معلمی، شما سخت تر از هر معلمی کار می کنید.
بدون در نظر گرفتن حقوق اندک آن.
20- هر زمانی که بچه های شما بدنیا می آیند آنها تماشاچی و یاد گیرنده از رفتار و عملکرد شما هستند این کمابیش یک اندیشه هولناک است، اینطور نیست؟
کوچولوی شما یاد می گیرد و وقتی شما با او صحبت می کنید چیزهایی را با او انجام می دهید و با آنها هستید شما به آنها تعلیم می دهید که چگونه پاسخ بدهند.
به تلفظ شیر، چگونه به جوک های شما واکنش نشان دهند، چه انجام دهند وقتی آنها می افتند همه چیزهای دیگر در زندگی با آن در بر می شوند.
21- اگر شما شخص آرام، ملایم هستید، و واکنش زیادی برروی چیزهایی مانند شکستن ظرف ها ندارید، بچه های شما ملایمتر و آرامتر خواهند بود.
اگر شما عصبی و هیجانی هستید بچه های شما هم هیجانی و عصبانی خواهند بود.
در فصل هشتم «شغل جدید - معلم» تحقیق درباره موضوع تربیتی بچه هایتان است.
یک تخصص نامناسب همه افراد تعلیم بچه های جوان است مادر، راهنمای صحیح بچه ها در شناخت هست ادوار بالورد «دوست خوب» 22- چگونه والدین می توانند یک دوست خوب باشند و درعین حال والدین باشند بچهها و والدین ممکن با هم باشند مانند روغن و آب، اما آن می توانند انجام شود.
بدین معنی که زمانی را با هم برای انجام چیزها داشته باشند.
باهم بازی می کنند، بخندند و گریه کنند والدین خوب چیزهای شاد می سازند، درست مانند یک دوست خوب.
23- برای فرزندانتان یک دوست خوب باشید همچنان قبول کنید آنها را برای آنچه که آنها هستند، این نیست که مرتب درباره چیزی حرف بزنید یا نقاط ضعف آنها را یادآور شوید اما به آنها در چیزهایی که موفق هستند کمک کنید به وسیله تشویق آنها اثبات می کنید که شما یک دوست خوب هستید و همچنین کمک می کنید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.
24- همیشه کودکان خود را تحسین کنید و هرکسی را به غیر از کودکانتان تحسین کنید زمانیکه شما با آن هستید.
البته این بدین معنی است که تحسین متعادل باشد.
یک کلمه یا یک آفرین گفتن می تواند یک تحسین محسوب شود.
یک نوع بدگویی کنایه دار به کودک حتی اگر شما آن را برای جوک خندیدن) در میان دوستانش انجام دهید- دو نتیجه منفی دارد.
کودک شما تحقیر می شود، و دیگر کودک شما یاد می گیرد آنچه را که شما انجام داده اید.
یک دوست خوب یاد می آورد آنچه را که ما بودیم و دیدیم آن چیزی را که ما می توانیم باشیم جاناتی اکی.
25- اجازه دهید کودکان به شما کمک کنند حتی اجازه دهید به آنها مخلوط کنند همه آرد را برخلاف عقیده شما وقتی شما آشپزی می کنید.
با هم به فروشگاه بروید، خانه را تمیز کنید همچنان که آنها خوشحال می شوند.
این برنامه ریزی نه تنها تعلیم آنها به کار نیست می تواند آنها را خوشحال کند، اما آنها همچنان مهارت هایی را یاد می گیرند و شما زمان ارتباط با آنها را گسترش دهید.
26- درباره بهترین دوست خود فکر کنید.
چگونه این مشخص بهترین دوست شما شد؟
شما احتمالاً زمان زیادی را با هم صرف کرده اید، خوشحال بودید، و بعد چیزهایی را شما می دانید، شما دوست بودید.
این همان چیزی است که با بچه های شما اتفاق می افتد.
زمانیکه بچه ها را پرورش می دهید زمانی نیست که شما بخواهید با خودخواهی خود برای آن کار انرژی بگذارید آن لحظه ای است که شما برای بچه ها می سازید.
27- اگر بچه ها با شما دوست هستند، آنها راحت تر می توانند مشکلات خود را با شما بیان کنند و نگران درباره مدرسه هستند، همانند فشار، یا دیگر چیزهایی که بچه ها را نگران می کند.
شما نزدیکتر خواهید شد اگر فرزندان به شما تنها به چشم یک والدین نگاه نکنند، همچنین یک دوست هستید.
«معرفی پنج مهارت اساسی والدین» 28- برای پرورش درست بچه شما نیاز دارید پنج مهارت اصلی را بشناسید نقش این مهره در اینجا اختیاری است، اگر شما این پنج مهارت را پرورش دهید شما باید بتوانید بیشتر جایگاههای گسترش آن را کنترل کنید.
1- صحبت کنید و گوش کنید با مراقبت 2- ثابت قدم باشید 3- دنبال کردن ضربه 4- صبر داشتن 5- یاد بگیرید رفتارتان را کنترل کنید.
29- به آسانی قطعه قطعه کردن کوردین نات، همه این نقش ها موثر هستند در شاد بودن والدین و پرورش کامل بچه هایتان را شما در این طبقه از قوانین می بیند.
30- مسئولیت شما به عنوان یک والدین نیست بیشتر از آن که شما تصور می کنید.
شما نیاز بدست آوردن دنیا با پیروزی بر بیماری ها یا عکس های اصلی پیشنهادی از ستارگان ندارید.
اگر بچه های شما به طور ساده رشد کنند مانند کسی می شود که از دنیا بهره ای نبرده اند «قابل پرداخت» مانند یک اسم شما می توانید خودتان را کاملاً موفق در نظر بگیرید.
«صحبت کنید و گوش کنید با مراقبت» 31- شما نیاز به یک روش کارآمد برای بیان عقیده خود، خواسته ها و میل بچه های خود دارید، این یک ارتباط است.
روشن صحبت کنید، درست، و بدون مقدار زیادی پرگویی کردن زمانی را برای گوش کردن اختصاص می دهید.
در هر ارتباط- حتی با آرایش موها- اگر شما انجام ندهید- موفق نیستید، یا ارتباط کارآمدی نمی توانید داشته باشید.
شما محکوم هستید.
محکوم!
32- مشخص بودن در انجام یک ابهام است و بیشتر مردم مبهوت هستند نمی توانید شما از صحبت کردن مردم که بنظر هم اینجا و هم آنجا هستند متنفر باشید چه آنها می خواهند؟
بهت زدگی ممکن یک نعمت باشد وقتی شما سیاستمدار هستید یا تقریباً گروه بزرگ اجرایی درباره Skewered روی 60 دقیقه باشد، اما آن می تواند درباره بازی تربیت فرزندان خطرناک باشد.
33- شما مجبورید به صورت واضح درباره خواسته ها و میل های خود را شرح دهید وقتی با کودکتان صحبت می کنید.
آنها همیشه ندارند همان چهارچوب داوری که شما دارید.
بنابراین وقتی شما می گوید برو اتاق خود را تمیز کن شما مجبور هستید درباره معنی تمیز کردن شرح دهید.
تمیز کردن به معنایی گوناگونی است که ممکن منظور شما جراحی بی نقض باشد.
و آنها ممکن فکر کنند که آنها تنها نیاز به مرتب ساختن جای تخت خواب قفسه های خود باشند.
34- ناشمرده سخن گفتن، Abbablabba abba این بیماری قرن 90 است، جائیکه ما در رادیو صحبت می کنیم، در میز گردها صحبت می کنیم و صحبت، صحبت صحبت می کنیم بدون اینکه چیزی بدست بیاوریم.
مردم دوست دارند صحبت های خود را بشنوند بچه ها دوست ندارند صحبت های آنها را بشنوند.
آنها ترجیح می دهند فکر کنند از بقیه در نبرد علیه نیروی شیطانی دور شده اید، و آنها نمی خواهند نیمی از آنچه را که شما می گویید را بشنوند اما ارتباط همچنان به معنی گوش کردن است این یک خیابان دو طرفه است شما گوش می کنید شما صحبت می کنید بدون گوش کردن با صحبت کردن ارتباطی برقرار نمی شود.
اتاقی پر از صداها در حالی که شما هوا در میان شش های خود بازیافت می کنید بچه ها آن را واقعاً سریع یاد می گیرند.
35- این قانون اساسی ارتباط هست که شما در مورد خواسته های واضح خود صحبت کنید و پرحرفی نکیند.
1- نکته ها را بگیرید 2- نکته ها را بگیرید 36- بله، بعضی وقتها آن به بیان چیزهای اسرارآمیزی مشاور حقوقی کمک می کند اما وقتی شما می گویید «ما قصد داریم به مغازه خواربار فروشی برویم بنابراین من می خواهم شما درست رفتار کنید.» آیا شما می فهمید، ما قصد داریم به مغازه برویم.
به چیزی دست نزنید، چیزی سوال نکنید، فریاد یا نعره نکشید، همبرگر گوشت نسازید، و لطفاً در گاری بی سرو صدا بنشینید، درباره خواسته های خود واضح شرح دهید «درست رفتار کردن، ممکن معنای متفاوتی برای شما و فرزندانتان داشته باشد.
37- با بچه های جوان به راحتی صحبت کنید او به یک سیب می رسد شما جواب منفی می دهید او شروع می کند دوباره سیب را لمس کردن و شما دوباره پاسخ منفی می دهید این عمل می تواند ادامه داشته باشد تا شما بفهمید که شما باید سیب ها را از دسترس او دور کنید.
عزیزم قان و قون نکنید و لطفاً به سیب دست نزنید.
اگر شما یک سیب قرمز را لمس کنید.
آنهاممکن همه به روی زمین بیفتند سبب شما باشید عزیزم، عزیز مادر مقدار زیادی ناراحت است.
چه او می شنود، دلبر، سیب پیف، پیف، پیف.
38- ارتباط کلید رابطه خویشاوندی شما با بچه هایتان است به فصل 2 مراجعه کنید.
«ارتباط با بچه ها» خواندن یک کتاب خنده دار برای بچه ها که نشان می دهند چگونه کلمه ها می تواند معنی چیزهای متفاوتی را داشته باشد، تلاش پادشاهی که ری ند به وسیله فرید جی نی.
«متزلزل نباشید در غیر این صورت سقوط می کنید (ثابت قدم باشید)» 39- به راس فکر کنید آن به چرخش درمی آید تا تنزل یابد، و سپس به پایین می افتد.
زمانیکه ان می چرخد، آن ثابت قدم می شود.
وقتی آن کم کار است ثابت قدمی آن متوقف می شود.
آن می لغزد و می افتد.
قوانین محیط منسجم است.
و به عقب و تغییر قوانین برنگردید، آن بی پروا با بچه هایتان نمی باشد.
حتی وقتیکه گریه به شما دست می دهد شما نیاز به قاطعیت بودن دارید.
بنابراین آن مهم است که من قصد آن را دارم ثابت قدم باشید- مطمئن نباشید و امکان تزلزل وجود دارد.
40- این سخت ترین قسمت والدین است.
وقتی بچه های شما سینه خیز به سمت میز شام می روند، شما او را به سمت پایین می آورید هرچند باری که این کار را انجام می دهد تظاهر نکنید که شما او را برای لحظه ای نمی بینید.
شما شاید در این بازی مطمئن باشید، اما انرژی او همانند انرژی خرگوش است و کاملاً او را در حال تکاپو نگه می دارد.
هرباری که شما او را از میز می گیرید شما ثابت قدم تر هستید.
41- ثابت قدمی منطقی آسان است، مانند یک قوانین آسان تر در بازی والدین، اما بچه های شما باید یک قدم بالاتر از شما باشند، آنها با نمک هستند، آنها گریه می کنند، آنها درخواست می کنند این علامت کوچک قابل مشاهده است اشک چشم آنها به معنی عذرخواهی است، لبهای خود را به صورت غنچه جلو می آورند.
تسلیم نشوید.
قوی باشید.
بچه های شما واقعاً که از طرف شما می خواهند.
آنها نیاز به آن دارند.
42- هزاران مثال در ثابت قدمی وجود دارد.
زمان خواب نیاز دارد ثابت قدم باشید شما مجبور هستید جدی باشید روی عدم پذیرفتن آب نبات اگر واقعاً بگوید؟
آنها که نمی توانند بیشتر از این داشته باشند خداوند اندکی بچه ها را باهوش می آفریند بنابراین ما تمایل نداریم آنها را بکشیم وقتی آنها گریه می کنند.
اما این بازی مورد علاقه آنهاست که با اشک چشمهایشان آب نبات بیشتری را از شما طلب کنند.
درست زمانیکه جواب منفی می شنوند!
43- ثابت قدم بودن و دنبال کردن آن کمابیش مانند ازدواج فامیلی (پسرعمو) است، این دو مفهوم ارتباطی در یک نوع راه غیرعادی است.
اگر شما ثابت قدم نیستید و شما صبر دنبال کردن را ندارید، شما با بچه ها مشکل خواهید داشت.
اطمینان دادن!
فصل سوم را بخوانید، والدین ثابت قدم باشید» «چه می گوید، و قبل از گفتن فکر کنید (هنر دنبال کردن است)» 44- دنبال روی هم بودن وسیله انجام آنچه شما می گوید است.
به معنی عمل به کلمه اصلی است.
مهمترین نتیجه ثابت قدم شدن است.
نکته در اینجاست قبل از گفتن به بعضی چیزها فکر کنید.
منظور واقعی شما از بنشین یا شام نداریم چیست؟
شما بهتر آن را نشان بدهید اگر شما انتظار دارید با هم زندگی را تا آخر ادامه دهید.
45- از این جمله استفاده نکنید «یکبار دیگر این کار را انجام بده تا ببینی چکار می کنم» این نحوه گفتن خوب است زیرا آن را بیرون می آورد و به شما می دهند، شما نباید حد و مرزی برای انجام دادن هیچ روابطی که تهدید آمیز است، داشته باشید.
اما این بهتر است اگر شما به جای آن بگویید اگر یکبار این کار را انجام بدهی، و ویکی نمی تواند شب را سپری کند.» سپس بچه ها را درست تنبیه کنید وقتیکه آنها نافرمانی می کنند.
قبل از اینکه چیزی بگویید فکر کنید هماهنگ دنبال کردن یا بچه های شما هرگز شما را دوباره باور نخواهند کرد.
46- این همچنان به مجازات واقع بینانه کمک خواهد کرد.
برای مثال به اینکه بگویید یکبار دیگر این کار را انجام بدهی و من برای یک هزار دلیل از شما می خواهم بگوید اگر یکبار دیگر این را انجام بدهی برای یک هفته مجازات می شوی.
سپس آنها را برای یک هفته مجازات کنید.
اگر شما به بچه شش ساله بگویید که شما خواهید گرفت توپ او را از دور اگر او آن را دوباره به خانه پرتاب کند.
بگیرید توپ او را از دور زمان بود او آن را در خانه پرتاب کرد.
برای اطلاعات بیشتر پیروی کردن با آنچه می گوید، لطفاً فصل4 را بخوانید، دنبال کردن، «قابلیت صبرکردن را یاد بگیرید» 47- چه کسی نمی تواند از حوصله و صبر زیاد استفاده کند؟
شما باید برعمل خود تداوم ببخشید تا اینکه بچه های خود را کنترل کنید.
اجازه ندهید که شما را ناراحت کنند، گریه کردن بچه، کهنه کثیف بچه که روی روتختی سفید شماست (و بله، دن برای دراز کشیدن چون در اینجا در وهله اول متشکرم)، دیربود، یک کودک نوپا که به نظر پای خود را کشیده بود این چیزها اتفاق می افتد شما باید با بچه هایتان صبور باشید، شما اگر صبور نباشید عقل خود را از دست خواهید داد (از رفتار او دیوانه می شوید) صبر یعنی زمان بیشتری را برای انجام بعضی چیزها صرف کردن صبر یعنی اجازه دهید دخترتان آهنگ کامل عروسک باربی خود را دربیاورد و او همچنین بتواند به خانه برود و موهای باربی خود را کوتاه کند.
صبر توسعه بعضی چیزهاست که زمان و تمرین نیاز دارد.
یاد گرفتن درباره صبر بیشتر که قسمتی از شخصیت شماست در فصل پنجم بخوانید خونسرد نگه داشتن هنراست.
«مهارت های مدیریت رفتاری» 48- دستهایی که واقعی نیستند به مشکل می افتند اگر بچه های شما با چیزی که انجام می دهند بیحوصله هستند.
آنها سرگرمی خودشان را پیدا خواهند کرد.
همه CDs شما را مرتب کردن، سینه خیز به طرف شومینه رفتن، به دوده دست زدن، روی فرش خزیدن، نقاشی کردن کابینت با کره بادام زمینی، این فعالیت ها تقصیر بچه ها نیست، آنها کاملاً به خاطر مدیریت رفتاری نادرست شما روی آنهاست.
49- مدیریت رفتاری یعنی مشغول کردن کودک و سرگرم کردن او در بیشتر اوقات است این عالی است که به آنها اوقات فراغت بدهید بنابراین آنها می توانند از تخیل خود استفاده کرده و بازی شادی را برای خود خلق کنند، اما اگر شما به آنها با فعالیتها فشار آورید وقتیکه آنها عمل کسل کننده آغاز می کنند، آنها زمان برای یاد گرفتن چیزهای لازم را ندارند.
وقتی شما نزدیک آن هستید، آنها را ستایش کنید وقتیکه آنها چیزهای بزرگ مثال کمک کردن در جمع آوری اسباب بازی شان می کنند یا چیزهای خوب برای خواهرشان انجام می دهند.
ستایش بچه ها را تقویت خواهد کرد.
که چه انجام دهند که سبب خوشحالی شما شود و اینکه بچه ها لطف والدین را دوست دارند و آنها آن کار را دوباره انجام می دهند تا بیشتر مورد تقدیر قرار بگیرند.
50- شما ممکن به این مانند یک تدبیر درست نگاه کنید که دور از حقیقت است.
بخاطر بیاورید که بچه ها استاد در استفاده درست هستند.
بنابراین حرفه شماست که خارج از تدبیر آنها از کجا آغاز کنید.
کاربرد رفتاری درست بچه های شما، یا مدیریت رفتاری، بچه های شما را خوشحال، آرام و جامع از دردسرها نگه می دارد به وسیله فعالیت های روزانه، برخوردها و محیط زیست است.
بنابراین مدیریت رفتار شامل بعضی از مفهومهای ساده است.
فعال نگه داشتن دستهای غیرواقعی توجه زیادی بدهید ستایش کنید پیشنهاد را 51- فصل ششم «مدیریت رفتاری» بحث می کند چه رفتار خوبی ارزشمند است، اصرار به ستایش، از دست دادن آغوش و بوسیدن و بازی مرتب می تواند بچه شما را در انجام شیطنت نگه دارد.
«حس شوخ طبعی خود را در گم شدن و پیدا شدن بیابید» 52- بچه ها خوشحال هستند.
آنها بامزه هستند.
اگر آنها نبودند، ارما بومبک تمایل دارد تنها همسایه خود را بشناسد و ممکن درست برای بولینک روی چمن عادی باشد.
در اینجا شوخ طبعی در هر چیزی وجود دارد، فکر کنید آن ممکن روشن نباشد وقتیکه آن برای شما اتفاق می افتد.
«برنده شدن: شاگردان منفی مورد توجه هستند» 53- بچه های شما انجام می دهند هرچیزی را که توجه شما را جلب کنند.
حتی اگر آن توجه منفی باشد اگر شما کاری نکنید که آنها را مشغول نگه دارید، آنها توجه دقیق را از دست می دهند.
ستایش آنها اغلب برای رفتارهای خوب آنهاست.
آنها انجام خواهند داد.
هر چیزی را درست که توجه را جلب کنند.
اگر آنها بفهمند که ریختن آب روی کف توجه شما را جلب می کند (حتی اگر آن عمل منفی باشد) آن را انجام می دهند.
54- بدون شیطان شدن بچه ها توانایی غیرطبیعی برای هل دادن همه دکمه های شما دارند.
شما واقعاً قادر به خندیدن در چیزها که به طور معمول به روی دیوار کشیده می شود را دارید.
آرامش، نگران نباشید که دو سال پیرتر شده اید، کودک پودر را در همه جا می ریزد، در عوض با دوربین عکس بگیرید.
آن قصد داردداستان طنز در یک ساعت برای شما شود بنابراین مسکن ، کودک- لحظهها، این قبل از این است که قسمت بالای آن را تمیز کنید.
55- عصبانیت اولین واکنش است زیرا آنچه که بچه ها انجام می دهند غیر منتظره است و ما معمولاً مجبور هستیم آن را تمیز کنیم.
حالا چه؟
توقف کنید، چندین نفس عمیق بکشید صورت ملیح را نگاه کنید و لبخند بزنید عصبانیت انرژی را هدر دادن است و انرژی باید در جاهای دیگر صرف شود.
56- به بچه ها اجازه بدهید بچگی کنند آنها خرابکاری می کنند آنها دردسر ساز هستند حقیقت را قبول کنید و هرگز نپذیرید آنها بعضی چیزها را انجام دهند «شما مجبورید» قسمت خوشحالی والدین نشستن و برگشت به گذشته و تماشای بچه ها که همه چیز احمقانه انجام می دهند والدین شما را به انجام آن متهم می کنند وقتیکه شما بچه بودید (بعلاوه، شما نمی توانید بگویید داستان شادی را وقتیکه فرجام غمگینی دارد و «سپس من به تاس او ضربه بزنم»).
57- توقف کنید قبل از انجام هر واکنشی و چند نفس عمیق بکشید (تنفس عمیق یا اجازه دهید به مغزتان برای چند لحظه کار کند) به نتیجه شما کمک می کند هر چیزی را که شما می بینید واقعی نیست که وحشت کنید.
شما ممکن حتی ناراحت شوید که مجبورید خودتان را توجیه کنید و به بچه ها بگوید که شما نگران هستید و مجبور خواهید بود که اوضاع را بعداً شرح دهید وقتیکه خشم شما فرو نشست مطمئن سازید خود را که درحل مشکل آن روز مصمم هستید.
اگر شما اجازه دارید زمان زیادی را سپری کنید، بچه های شما همه چیز را فراموش خواهند کرد.
«آیا اینجا پایان این بازی است؟» 58- بازی والدین هرگز کاملاً واقعی نیست.
بزودی بچه های شما پیر خواهند شدو بچه دار می شوند.
پس شما شروع خواهید کرد در همه جا من به شما می گویم همچنان، که پدر یا مادر بزرگ واقعی هستند (و شما احتمالاً چه چیز به اندازه کافی همین الان بدست می آورید.) 59- والدین شدن می تواند سخت باشد آن تلاش می گیرد سعی کنید منطقی شوید، همیشه درباره راههای مناسب ارتباط با بچه ها فکر کنید، آشفتگی را تمیز کردن و کاری که یکی از آنها را همیشه مشغول نگه دارید آسان نیست.
قلب را تصرف کنید.
شما می توانید از میان آنها با یک لبخند عبور کنید.
60- همه والدین دنیا قصد دارند از میان همان چیزها عبور کنند که شما قصد دارید عبور کنید، بنابراین شما تنها نیستید هرکسی خواهد داشت همان مشکلاتی را که شما دارید و یک مطلب را درک می کنید وقتیکه آنها به حق می خواهند دست ها بالا پرتاب کنند و تسلیم شوید.
همین الان حس شوخ طبعی را نگه دارید، هرچه شما انجام می دهید.
61- روزی که شما بدنیا آمدید شادی زیاد خانه شما از بیمارستان به وجود آمد روز شادی زندگی شماست بهرحال مادر جوان خسته، حساس است و واقعاً احساس غیرقابل پیش بینی زیاد عاطفی در هورمونهای او وجود دارد.
پدر همچنان خسته است.
شما هر دو می نشینید و به کودک جدید با تعجب نگاه می کنید «حال چطور؟» سپس بعد از مدتی، نوزاد زیبا چشمهای خود را باز کرده و کمی بعد کودک معصوم دهان را باز کرده و شروع به گریه زاری می کند بنابراین شما چه باید انجام دهید؟
بخندید به خنده خود در میان همه سالها ادامه داده که شما به اندازه کافی خوشبخت هستید که والدین شده اید.
«در اینجا سه نوع والدین وجود دارند» 62- سه نوع والدین متفاوت وجود دارد: والدین همیشه نگران، والدین آگاه و والدین آرام.
شما واقعاً نمی توانید یکی از آنها را انتخاب کنید و شما یکی از آنها شوید.
برای مثال هرکسی واقعاً می خواهد والدین آرامی باشد، بهرحال اگر شما درک نمی کنید یا به وسیله قوانین مناسب بازی می کنید در بازی تربیت فرزندان، شما در یکی از این دو نوع دیگر اشتباه ناخوشایندی خواهید داشت.
این بد است زیرا این گونه از والدین کاملاً منعکس کننده رفتار در نوع پرورش بچه ها هستند.
63- والدین همیشه نگران: والدین همیشه نگران دارای یک بیماری عصبی هستند و در برگشت، آنها واقعاً بچه های عصبی را پرورش می دهند شما این گونه را می شناسید آنها بیشتر اوقات گریه می کنند.
تمایل به گریه زیاد دارند و نمی خواهند با بچه هایشان بازی کنند.
و سپس بچه های آنها در آنجا هستند.
64- والدین همیشه نگران آشفته هستند.
آنها خیلی نگران و آشفته درباره همه چیز هستند.
آنها روی هر چیزی زیاد فکر می کنند، از غذا دادن به کودک (غذا دادن تنها قسمت پایانی است) و سعی می کنند با خرید وسایل محبت را در کودکان به وجود آورند.
65- علائم هشدار برای والدین همیشه نگران شامل محافظت بیش از اندازه آنها از بچه ها: به بچه ها اجازه تغییر یا ریسک کردن را نمی دهند آنها اجازه ندارند مستقل شوند آنها خلاقیت بچه ها را به وسیله کمک کردن به آنها در انجام هر چیزی سرکوب می کنند، و از نحوه گفتار نچ نچ در حضور دوستانشان را بکار می برند.