تا امان یابد به مَکرَم جانتان
ماند این میراث فرزندانتان
(اجتماعی)
چاره جویی خرگوش و نصیحت کردن به نخجیران و تدبیر اندیشی خرگوش تا آنها را از شرّ شیر رها سازد.
بیت(1002):
هر پیمبر در میان امّتان
همچنین تا مَخلَصی می خواندشان
(اخلاقی)
در دنیا هر پیغمبری راه رهایی و خلاصی را به امّت خود نشان داده است.
بیت(1003):
کز فلک راه برون شو دیده بود
در نظر چون مَردُمَک پیچیده بود
این عرفانی و معنوی است، زیرا در آن ارزش انسان ها به اندیشه است، نه به درشتی اندام و قدرت بازو
بیت(1004):
مردمش چون مردمک دیدند خرد
در بزرگی مردمک، کس ره نبرد
(معنوی)
مردمان پیامبران را مثل مردمک چشم کوچک می دیدند، زیرا که به بزرگی مردمک چشم حقیقی پی نبرده بودند.
بیت(1005):
قوم گفتندش که ای خر! گوش دار
خویش را اندازۀ خرگوش دار
(معترضه)
نخجیران به خرگوش اعتراض می کنند، که ای خر نادان! حدّ خود را بشناسو به اندازۀ خرگوش بودنت حرف بزن.
بیت(1006):
هین چه لاف است اینکه از تو بهتران
در نیاوردند اندر خاطر، آن؟
(اجتماعی و اخلاقی)
می گویند:آگاه باش! این چه حرف بیهوده ایست که میزنی؟ حتی کسانی بزرگنر و بهتر از تو نیز چنین لافی به خاطرشان در نیامده است!
بیت(1007):
مُعجِبی، یا خود قضامان در پی است
ورنه این دَم لایق چون تو کی است؟
(اخلاقی)
ای خرگوش یا تو دچار خودبینی شده ای و به قول خود عمل نمی کنی و یا قضا و قدر چنین حکمی رانده است که بلایی از سوی تو به ما برسد. وگرنه چنین چنین لاف زدنی کی شایستۀ تو است؟!
بیت(1008):
گفت ای یاران! حقم الهام داد
مر ضعیفی را قوی رأیی فتاد
(معنوی)
گفت حق تعالی به من الهام کرد که موجودی کوچک تدبیری قوی پیدا کرده است.
بیت(1009):
آنچه حق آموخت مَر زنبور را
آن نباشد شیر را و گور ر
(معنوی و پندآموز)
به عنوان مثال چیزی که خدا به زنبور عسل از طریق الهام آموخته، به شیر و گورخر نیاموخته (مصراع اول این بیت اشاره به آیات 67 و 68 سورۀ نحل دارد. در مورد ساختن عسل توسط زنبور عسل که مایۀ شفای مردمان است. در این بیت مولانا برای بیان استدلال خرگوش مبنی بر اینکه قدرت حقیقی نه از جثۀ سخت و بزرگ است، که از هوشمندی و زیرکی برآید. زنبور عسل را مثال زده که این حشرۀ کوچک اندام به اقتضای قدرت و مشیّت الهی عسل گوارا و زندگی بخش به وجود می آورد.
بیت(1010):
خانه ها سازد پر از حلوای تر
حق بر او آن علم را بگشاد در
(قدرت خدا)
خداوند دری از علم ساختن عسل را بر روی زنبور عسل گشوده است.
بیت(1011):
آنچه حق آموخت کرم پیله را
هیچ پیلی داند آن گون حیله را؟
(عرفانی)
خداوند به کرم ابریشم چیزی آموخت که فیل به آن بزرگی نمی تواند آن فنّ و هنر را بداند. فیل از هنر کرم ابریشم ناتوان است و خلاصه صورت پرستان از معنی غافلند و ظاهربینان از اخوال باطن بی خبرند.
بیت(1012):
آدم خاکی ز حق آموخت علم
تا به هفتم آسمان، افروخت علم
(عرفانی و معنوی)
این انسان خاکی علم را از خداوند آموخت، تا اینکه توانست آسمان هفتم را با نور خود روشن کند. یعنی توانست به اسرار بالا پی ببرد. پس علم و معرفت است که سبب برتری انسان می شود. [ر.ک به آیۀ 31 سورۀ بقره، که توضیح آن در شرح بیت2970 دفتر چهارم آمده است].
بیت(1013):
نام و ناموسِ ملک را در شکست
کوریِ آن کس که در حق در شک است
(معنوی)
به کوری چشم کسی که نسبت به حق در شک و تردید است، آدم نام و آوازۀ فرشتگان را در هم شکست.[وقتی فرشتگان به علم آدم واقف شدند به عجز خود اعتراف کردند. ر.ک به آیۀ 31 سورۀ بقره]