دانلود تحقیق گذری بر تاریخ دانشگاه

Word 103 KB 33510 35
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • روزی روزگاری فی ما بین دهه ی 80- 79 مکانی دانشگاه نام در مکانی چاله سرخه نام بنا گردید که در سنه های اول حاکمی عادل و دانا بر این بنا حکومتک می راند مظاهری نام .

    سربازان این بنا را اهالی شهر ، دانشجو خواندنی و کمی با ایشان حضرت را ندندی که طی گذشت سنه های بعدی این خصومت رخت بر کندی و جای خود را به محبت و دوستی فی ما بین اهالی و دانشجو دادندی .

    پس از سپری شدن سنه های اول ، حکومت بدون هیچ جنگ و جدالی تغییر یافت و مردی شجاع و دلیر و دانشجو دوست که کوله بار علم طبابت را بر دوش خود حمل می کرد به مسند حکومت نشست و با سعی و تلاش بی وقفه ی خود آن بنا را آباد نمودندی البته بدون دار و درخت و به روش نوین مدیریت .

    حضور این حاکم جدید عادل باعث شدندی که با جنگهای نسبتا بلند رشته های فراوانی را به تسخیر این دانشگاه در آورندی و بالتبع کیسه های زر فراوانی نیز وارد خزانه ی دانشگاه شدندی که حاکم را وادار کردندی که به مکانی دیگر فکر کردندی .

    آری بعد از کش و قوس های زیاد در مکانی پشت رشته کوهی که اهالی آن را بوجه نامیدندی در نصفم آذر 84 تأسیس گردندی این دانشگاه شرقا به بیابان ، غربا به بیابان ، شمالا به بیابان و جنوبا نیز به بیابان های قاره ی کمره ( خمین ) منتهی می شود .

    البته این مکان در رویای ماکتی طبقه ی بالاتر از سوم بسیار زیبا بودندی یا حداقل می شود گفتندی که از مکتب خانه ی قبلی که به تسخیر قوم سماء به پادشاهی مهندس بن قیصر در آمد ، زیباتر بودندی و به قول یکی از بچه های راستگوی !

    رشته ی عمران صد دیناری بیشتر هزینه برای ساخت این دانشگاه نشده استندی ؟

    !

    و اما چند وزیر شمس بزرگ یا معاونه کردندی که مجبوریم وزیر اول را وزیر آموزش معرفی کردندی چون با حاکم رابطه ای ریاضی داشتندی او را خسروی نام خواندندی که فردیست مدبر و به دور از حاشیه .

    وزیر دوم را بهتر است داروغه ی مالی بنامیم که به گفته مورخین دستور داده برای دانشجو جماعت جیب ندوزندی می گویید چرا ؟

    چون خیر و صلاح دانشجو را خواستندی تا دانشجو دل به جیب خود نبندندی که او را هاشمی نام گویندی .

    یکی دیگر از وزرا که بیشتر دست در کار پژوهش بردندی خلیلی استندی که فردی است که مورد علاقه ی بیشتر دانشجویان حسابداری بودندی که می گویند وی فردیست دلسوز و .

    .

    و اما بشنوید از وزیر فرهنگی که علاقه ی زیادی به تقسیم کار داشتندی و معمولا هم دور و بر او شلوغ بودندی و عده ی کثیری او را حل المشاکل خواندندی .

    وزیر دیگری نیز هستندی که به ما توصیه شدندی خیلی به ورود ممنوع وارد نشویم فقط به این بسنده کردندی که محمدی نامی سکان آن را به عهده دارد و فردی مثل شیر او را معاونت کردندی .

    حال نیم نگاهی داشته باشیم به سیر تاریخی آموزش .

    آموزش را فردی ادارت هستندی حمزه لویی نام ، صاحب ارج و مقام خوش رو و خوش تیپ نزد همگان و برنز دار آزمون مقررات آموزشی فی ما بین 30 واندی واحد دانشگاهی که هم دستان وی دالایی مردی زحمت کش که یکی از دوستداران مدیر و سردبیر نشریه استندی و خانم هایی که ما را از نام آنها بر حذر باد ولی به آنها دست مریضاد گفته آرزوی پیروزی و کامروایی در امر آموزش را برای آنان داشتندی .

    نوبتی هم که باشد نوبت خزانه دار دانشگاه است .

    خزانه داری را آقای اکبری نام حکومتک راندندی که از این خزانه خیلی خفن محافظت نمودندی و چه شب هایی که در خواب ، سکه های طلا را بر روی هم می چیدندی به خیال باطل که آنها بهر اوست و با صدای ( دیدید ساعت ) و سپس پرسش ارتفاع از خواب ، به خیال باطل خود پی برده ، ولی همچنان حافظ مال و منال دانشگاه در گرفتن هو وی جدید تار سبیل که کاغذ نیست .

    تاریخ خورده و مبلغ درج شده به نام چک ، بسیار بسیار سخت گیر و بدهی سردبیر به وی همیشه برقرار از خروس خوان صبح تا .

    حال به سراغ خوشمزه ترین فرد در دانشگاه رفتندی که مسئولیت شکم دانشجویان را بر عهده گرفته و جواب سلام سردبیر را نیز به سختی دادندی او را نامیست زیبا و در خور ( شعیب نام ) که به گفته ی همکاران قبلی با ترم بالایی ها با حال و با سفر کیلومترها و به قول انسانهای آینده ( آک بندها یا .

    ) سر سنگین .

    می خواهیم از جایی بگوییم که زندگاهی همه ی ما همچنان که بگویی نگویی به آن وابسته بودندی آری ( نعم ) منظورمان همان سلف استندی که از آن به جز مناظری از ظروف انباشته شده بر روی میزها و البسته ی پاکیزه ی کارکنان آن چیزی به خاطر نمی آید و در آخر جا دارد که از رئیس راهنمایی و رانندگی دانشگاه یعنی آقای شریفی و دوستان تشکر کنیم .

    پس سخن کوتاه باید والسلام مشکل ارائه واحد خدا را شکر مشکل ارائه ی واحد هم حل شد خداییش یه معظل خیلی بزرگی شده بود که با اراده ی جوانان و دانشمندان جوان دانشگاه حل شد .

    البته این دانشمندان با دانشمندان هسته ای یه فرق اساسی دارن .

    دانشمندان هسته ای به تمام ملت خدمت می کنند ولی این دانشمندان دانشگاه آزاد به دانشجو فقط خدمت می کنن .

    خدا خیرشون بده به قول خودشون میگن که ما حاضریم جونمونو برای دانشجو جماعت بدیم .

    این کارشون واقعا در خور پاداش .

    مشکل ارائه ی واحدهای درسی رو می گفتم .

    تا ترم های قبل گزینش واحدهای ارائه شده برای مدیر گروه ها خیلی دردسر داشت چون می بایستی چه شب هایی رو تا صبح بیدار می موندند و مثل شمع در راه علم می سوختند و اونم چی صبح کی می شد واحدهای ارائه شده با هم تداخل داشت .

    شنیدید میگن نابرده رنج گنج میسر نمی شود این قضیه ی همین مدیر گروه هاست .

    وقتی که دیدند ارائه واحد هم همزمان با علم باید پیشرفت کند .

    جلسه ای اضطرای در پشت درهای بسته برگزار گردند در این جلسه که از حضور خبرنگاران جلوگیری شد تقریبا 5 ساعت آزگار طول کشید .

    سرانجام پس از 5 ساعت مدیر گروه ها از اتاق اجلاس بیرون آمدند و خبرنگاران در جلو در منتظر نتیجه ی کار مانده بودند .

    در این هنگام سخنگوی اجلاس سران مدیر گروه ها به سمت خبرنگاران آمد و خبر از موفقیت در کشف روشی مدرن در گزینش واحدهای درسی داد .

    وی در ادامه تصریح کرد که این موفقیت بزرگ به دست توانمند مدیر گروه های دانشگاه خودمون بدست اومده .

    البته در این راه از مدیر گروه های تمامی دانشگاه های آزاد ایران نیز کمک گرفته شده است .

    وی در ادامه گفت که روش کشف شده به زودی اجرا خواهد شد .

    ایشان همچنین در پاسخ یکی از خبرنگاران که روش جدید چیست ؟

    فرمودند که این روشی فعلا سری است و تمامی حقوق آن متعلق به دانشگاه آزاد خمین است .

    البته خبرنگاران به همین سادگی بی خیال نشدند و طی تلاش های زیادی که کردند توانستند با زیرکی عکس از این رویداد بزرگ در حالی که مدیر گروه ها در کنار هم در حال انجام آن هستند بگیرند .

    میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواستن توانستن است .

    شب امتحان : شب تلخ ، شب ظلمانی یلدا ، شبی که اتفاقا خیلی زود صبح می شود ، شب سوانح و سوختگی ، تا کجا آباد دانشجو ، شبی که نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند .

    در این شب انسان تمام مصائب تاریخ بشر را به صورت کنسانتره نوش جان می کند .

    یک نوع زلزله در ایام سال .

    شب چشم های پف کرده و دهان های کف کرده شب رقص پایکوبی کلمات ، جزوه و کتاب بر روی سلسله اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو .

    تقلب : یک سری اعمال ننگین که در صورت با عرضه بودن و این کاره بودن شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد .

    نوعی هلو بر و تو گلو که با توجه به درجه درایت و تیزی استاد و مراقبان می تواند نوع هلویش از هسته دار و خاردار تا آب هلو با طعم موز و عشق و حال متغیر باشد بیراهه ای که اتفاقا آخرش به هدف ختم می شود یک نوع وسیله درس پاس کن نامشروع .

    مراقب :‌ موجودی ستمکار ، بد منش ، ریا پیشه که متأسفانه چشم و گوش و یاقی حواس را هم دارد .

    سیستمی که نقش دزدگیر منازک را سر جلسه امتحان ایفا می کند .

    موجودی که روی سینه اش نوشته من مراقبم شما چطور ؟

    یک نوع تله موش زنده .

    استاد : منبع علم ، ژنراتور دانش ، نیروگاه انسانیت ، کوه توانایی ، مایه افتخار ما ،‌ عامل انفجار ما ، دارند .

    انواع اقسام شفا ، ضد جفا ، یارگیر ضعفا ، معلم الخلفا ، بابا تو دیگه کی هستی دسه شیطون بستی .

    روز امتحان : روزی که در آن خورشید طلوع نمی کند ، زمانی که برای جفتک زدن اسبها لحظه ای که در آن دانشجو می خواهد سر به تن عالم و آدم نباشد ، روزی شغال ، روزی که در آن نگاه ها عمیق می شوند روز لبخندهای استراتژیک ، روزی که در آن دوست و دشمن با هم و در کنار هم به قربانگاه می روند.

    اگرهای پسرونه 1 .

    اگر شلوار پارچه ای بپوشیم دخترها بهم می خندند .

    اگر شلوار جین بپوشیم باز هم دخترها می خندند پس ( بیژامه ) می پوشم .

    گور بابای تریپ .

    2 .

    اگه 24 واحد بگیرم بهم می گن خرخون اگه 12 واحد بگیرم می گن ‹‹ کت کله ›› پس 6 واحد می گیرم گور بابای لیسانس چهار ساله .

    3 .

    اگر عضو انجمن باشم بهم می گن اینوری ، اگر عضو بسیج دانشجویی باشم بهم می گن اونوری پس عضو هیئت علمی می شوم گور بابای دنیا .

    4 .

    اگر زود برم سر کلاس می گن این چقدر مشتاقه ، اگر دیر برم سر کلاس می گن خیلی خیلی مشتاقه .

    پس اصلا نمی رم سر کلاس گور بابای شوق و اشتیاق .

    5 .

    اگه غذای دانشکده را بخورم می میرم ، اگه غذای دانشکده را نخورم باز هم می میرم پس غذای دانشکده را می خورم گور بابای گوشت های آلوده .

    6 .

    اگه موهام رو تیفوسی بزنم می گن یارو تیفوس داره ، اگه موهام را میکروبی بزنم می گن یارو انگل جامعه است پس موهام رو با ماشین چهار می زنم گور بابای مد گرایی .

    آگهی مزایده بدین وسیله دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین جهت رفاه حال دانشجویان به استحضار می رساند که به چند فرزند درشکه ( ترجیحا گاری ) برای تکمیل سرویس های ایاب و ذهاب دانشجویان در مسیرهای دانشکده ی انسانی تا سلف و بالعکس احتیاج دارد .

    علاقمندان می توانند جهت همکاری به .

    مراجعه کنند .

    ضمنا علاقمندان باید دارای شرایط زیر باشد : 1 .

    رنگ کاری ترجیحا سبز باشد و توسط الاغ کشیده شود و الاغ به کار برده شده ند باشد .

    دانشجو باید قید آبروی خود را زده باشد و به این کار علاقمند باشد .

    دانشجویان باید متأهل باشند .

    و حداقل دارای یک فرزند باشد .

    حداکثر سن 22 سال می باشد و این سن برای دانشجویانی که حداکثر 3 بار مشروط شده از 25 سال می باشد .

    راننده ی گاری باید از لحاظ جسمی و روحی در سلامتی کامل باشد .

    از دانشجویانی که دارای شغل دیگری هستند ثبت نام به عمل نخواهد آمد .

    لازم به ذکر است دانشجویانی که دارای تیپ های فشن می باشند و موهایی با مدل های میکروبی ، شیطانی ، عنکبوتی ، ادیسونی و .

    هستند .

    بر دانشجویان دیگر ارجحیت دارند و سمبله ای برای آنها لحاظ شده است .

    آگهی مزایده امتحانات دانشگاه واحد خمین در نظر دارد برگهای اعتراض بی جای دانشجویان سرکار رفته را به سبزی فروشان واجد شرایط و به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروش رساند .

    ضمنا مبلغ پیش پرداخت جهت شرکت در مزایده 211 / 313 / 350 / 1 به شماره حساب 4212 بانک ملی شعبه مرکزی بنام صندوق رفاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین واریز نمایند .

    تذکر : کسانی که عادت دارند چکش کنند خواهشمندیم در این مزایده شرکت نکنند چون نه حال و حوصله چکش داریم و .

    خوش رفتار در احوالات مشاهیر دارالعلم مردی از دیار کشمیر و القید و روزگار می گذراند .

    مرد مردستان ، سرو سروستان ، محسن دستان مردی ملقب به کاشف الزتون الغلابیه .

    احوالات او می توان گفت که در بادی عمران دار العلم آزاد خمین بیغوله ای منتها الیه طبقه اول از برای او تعبیه شد .

    حمیت او از برای دفاع از اموال دار العلم همین بس که چندی از دانشجویان از برای فراهم نمودن نباتات مصنوعی در مقام ، تناول نمودن چای به پیشگاه او مراجعت نمودند .

    محسن الشعیبی که در ادبیات رومانی و انسانی کباده ی علم و ادب می کشید ولی در علوم ریاضی کمیتش لنگا می زد .

    از برای پاسخ اندر احوالات رجوعت آنها در فراهم نمودن نباتات اینگونه لب به سخن باز نمود که لمن تقول ( برای چه می گویی ) من گوش استماع ندارم .

    در این اثنا دانشجویان که بی خبر اندر احوالات محسن الشعیبی روزگار می گذراندند بر آن شدند که از برای مطالبه ی خواسته ی شان از درگاه نزاع وارد شوند .

    در این اثنا محسن الشعیبی آتش خشم مابین خود را میان طوفان آزاد نمود و به واسطه ی الطاف خود آنها را بهره مند نمود .

    فی سبیل الباطلیه گمراه نشوید زیرا که آتش خشم ایشان در نهایت خونسردی از طریق کنایات ادبی تجلی خواهد نمود .

    در نهایت امر دانشجویان عازم و با صورتی به غمگینی سیرتشان مغلوب از این نزاع ادبی به پیشگاه مرو جان علم مراجعت نمودند .

    درد دل مسئولین درد دل که یکی دو تا نیست درد ما هزار جاست درد ما هزار مطلب است .

    چه کنیم که هیچ سازمان و ارگانی برای حمایت از ما وجود ندارد .

    چه شب هایی که تا صبح به حال خودمان فکر می کنیم و خود را با دانشجویان مقایسه می کنیم و به حال خودمان اشک می ریزیم .

    زمانی که از حضور مجدد نعره ی مورچه با خبر شدیم .

    انگار مصیبت های همه ی عالم را بر سر ما ریختند .

    پیش خودمان گفتیم که از گل بهتر غضنفر که می گن همین حال و روز ماست .

    نشریه ای که بی خود و بی جهت به ما گیر می دن ایراد می کنن تازه جدیدا یاد گرفتن در کمال پر رویی میان پیشنهاد هم می دن .

    آخه یکی نیست .

    به این یه ، الف بچه ها بگه که شما آخر سر پیازید یا ته پیاز .

    شما کلاه خودتونو سفت بچسبید که باد نبره دیگر کار به بقیه نداشته باشید .

    اومدن حالا دیگر از ما ایراد می گیرن یکی نیست بگه که همون ایراد می گیرید از مشکلات ما هم بگیر .

    بگیر که صبح ها بعضی وقتا می شه که برای صبحانه نون تازه نمی خوریم نونی که دیروز تهیه شده را باید بخوریم .

    یکی نیست بگه که شما کجایید اون موقع که ما حول و حوش برگزاری امتحانات که اول صبح می ریم صبحانه بخوریم .

    مگه میزان یکی میاد میگه آقا ما کارت ورود به جلسه نیاوردیم می خوان ما رو از جلسه بیرون کنن بیا مشکلمو حل کن ما هم با مهربونی بهش می گیم دانشجویی که وسط صبحانه خوردن مزاحم بشه دانشجو نیست مال این حرف به آقایون بر خورده ادای روشن فکرا رو در میارن و می گن چرا مسئولین هنگام برگزاری امتحانات باید داخل سلف باشن .

    اولندش که اگه شما روشن فکر بودید الان جاتون تو دانشگاه های معروف بودید چرا میومدید ما رو به نون و نوایی برسونید .

    دومندش : مگه صبحانه خوردن موقع برگزاری امتحان جرمه .

    سومندش : اگه از این کارا نکنیم که دیگه به ما مسئول نمی گن .

    اون موقع دیگه من مسئول با دانشجو هیچ فرقی نمی کنم .

    این مشکلات که عرض کردم یه گوشه ای از مشکلات بود .

    یکی دیگه اومده میگه آقا چرا موقع برگزاری امتحانات وقت امتحان 5 / 2 رو به ما یک ساعت وقت دادن چرا باید این اشتباه انجام بشه و حق من دانشجو ضایع بشه .

    آخر یکی نیست به اونانگه که اگه وقت 5 /2 خوب رهل اگه 10 ساعت هم بود شما همین بودید که الان هستید .

    مهمتر اینکه باید آخر عاقبت آدم ختم به خیر بشه .

    آقا جون خلاصه بگم مشکل بسیاره .

    حالا هم که دیگه جدیدا مو شده میگن این چه استادایی که میارین اینا که درس نمی دن .

    تازه امتحان هم که می گیرن ورقه تصحیح نمی کنن نمره ی 15 رو می کنن 8 نمره ی 8 روی کنن 15 .

    من در جواب این آقایون و خانمان شجاع انتقادی بگم که شما دانشجو هستید باید خودتون برید سراغ علم استاد فقط وظیفه داره مشکلات رو حل کند تازه اگه نمره ی 8 رو بده 15 یا 15 رو بدن 8 که بد نیست این یعنی استفاده ی کامل و اساسی از بازی و ریاضی دوران ابتدایی .

    حالا هم من به همه ی اونا توصیه می کنم که تو امتحاناشون به اندازه ی 8 بنویسن تا بشن 15 .

    اینکه دیگه مشکلی نیست .

    راستی خوب شد یادم اومد یه تذکری به شما روزه ای ها بدم .

    اگر بخواین این صحبت های منو سانسور کنید به طور جدی باهاتون برخورد می کنیم .

    مورد دیگه اینکه اگه پارو دم ما بذارید و بخواهید ادای دانشجوهای روشن فکر رو در بیارین بلایی به سرتون میاریم که مرغای آسمون به حالتون تخم بزارن .

    توصیه ی من به همه ی شماها اینه که برید دانشگاه های دیگه هم یه نگاه بندازید بعد بیاید به ما گیر بدید .

    دیگه عرضی ندارم می تونید برید و این مشکلات و به گوش همه ی جهانیان برسونید .

    پایان خاطرات جوانی اعتراض دانشجو : بایکوت شماره دانشجویی : مدرک جرم اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم .

    روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد .

    دانشجوی مشروطی ‌: مردی که موش شد .

    آینده تحصیل کرده : دست فروش .

    کلاس های ساعت 12- 2 : خواب و بیدار رئیس دانشگاه : مرد نامریی تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج استاد راهنما : گمشده به دنبال سرویس : دونده آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی ازدواج دانشجویی : عروسی خوبان دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده بوفه دانشگاه : غارتگران سرویس دانشگاه : اتوبوسی به سوی مرگ امید به بهبود اوضاع : توهم غذای امروز : سلف Self گردهمایی استادان : دسیسه کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان پاس کردن یک درس : یک بار برای همیشه ژتون فروشی : آژانس شیشه ای علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان امور دانشجویان : سایه شوگان سوار شدن به اتوبوس : یورش نماینده کلاس : بهترین فرد بد ترم آخر : بوی خوش زندگی پایان نامه : زندگی دیگر هیچ سالهای پیش از دانشگاه : آن روزهای خوش دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس ثبت نام ترم جدید : ده فرمان دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار دانشجوی ادبیات : نان و شعر وام تحصیلی : جهیزیه رباب خوابگاه دانشگاه : خانه کوچک خانواده دانشجویان : بینوایان دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند .

    دانشجوی مدل رپی : الو ‍، الو ، من جوجه ام دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان انتخاب درس افتاده :‌ زخم کهنه استاد دانشگاه : یک گروه خشن اولین امتحان : اولین خون شب امتحان : امشب اشکی مریز .

    مراقبین امتحان : سایه عقاب شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست تقلب :‌ عملیات سری تدریس در دانشگاه : تجارت روز دریافت کارنامه : روز واقعه تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت وعده رئیس دانشگاه : بلوف تسویه حساب : خط پایان شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر عمر دانشجو : بر باد رفته طنز و لطیفه .

    خدای من خدای خوب و مهربان من و گوشی کوچکم دوست داریم اس ام اس فراوان از دوستان دریافت کنیم .

    و دعا کنیم همه ما ایرانسلی ها دست در دست هم دهیم و اس ام اس های خودما را برای درمان صندوق ورودی یکدیگر هدیه کنیم هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم .

    ( سازمان اهداء اس ام اس ) یه روز پیرزنه تو اتوبوس میگه نی نای نای نای نی نای نای همه دست می زنند پیرزنه دندوناشو از کیفش در می یاره می زاره دهنش می گه نیاوران نگه دار .

    معلم : خوب ، جان ، صادقانه بگو ، قبل از غذا خوردن دعا می کنی ؟

    جان : نه آقا ، لازم نیست ، مامانم آشپز خوبیه !

    شعر آزاد !

    برای دانشگاه آزاد .

    در پشت این میز ما در خیال وضع خیط و پیط خویشیم !

    یعنی که اینجا در این اتاق سرد و نمناک شادان و شنگولیم از گفتار استاد اینجاست دانشگاه آزاد !

    ٭٭٭ ما در خیال مدرک بی مصرف خویش آینده تابان کشک آلود خود را - آرام ‍، آرام- در این تجارت خانه معروف و گمنام چشم انتظاریم چوخ بی قراریم !

    ٭٭٭ ماییم مردان فرار از تانک و از تیر آینده ساز مرز و بومی شیر تو شیر کمبود امکانات و کشک و قند و چایی بی اعتدالی ، نارسایی الحق چه خوش گفته ‹‹ ابو المجد سنایی ›› 1 ‹‹ ای دل بلا ، ای دل بلا ، ای دل بلایی !

    ›› ٭٭٭ ما از تبار سنگ پاییم از سرزمین ‹‹ اسب ابلق ، سم طلا ›› ییم !

    پا در هواییم !

    آه ای رئیس کل دانشگاه آزاد .

    در جیب من دیگر نمی یابی پشیزی از لطف سرکار من غوره ای بودم ، ولی گشتم مویزی !

    آیا میان آنچه در زنبیلتان است ، هنگام ثبت نام در آغاز هر ‹‹ ترم ›› چیزی به نام ‹‹ رحم ›› یا ‹‹ انصاف ›› هم هست ؟

    ٭٭٭ طرح جدید ‹‹ علم بازار شبانه ›› ( !

    ) ما را ز شکوا کرد مأیوس !

    لبهایمان را مثل ‹‹ زیپی ›› روی هم دوخت صد جایمان سوخت !

    آه ای بزرگانی که اندر رأس کارید وقتی که روز اول ترم شهریه ها را می شمارید ، آنگه که خوشحالید و شنگولید و دلشاد آهسته زیر لب بگویید : ‹‹ بیچاره دانشجوی دانشگاه آزاد !

    ›› ‹‹ بیچاره دانشجوی دانشگاه آزاد !

    ›› لطفیه پرستاره به یارو میگه : بهتون تبریک می گم ، همسرتون تا 7 ماه دیگه صاحب بچه می شه یارو میگه : اگر میشه به خودش نگویید می خوام 3- 4 ماه دیگه سورپرایزش کنم .

    یارو میره یخ بخرد طرف یخ نداشته ، بعد یارو می گه : ببخشید آقا کی پخت می کنید .

    دو نفر تنبل بانک می زنند اولی به اون یکی میگه : خب بیا بشمریم .

    دومی میگه : حوصله داری فردا رادیو میگه .

    یارو میره یخ بخرد ، طرف میگه : یخ ها قالبی 2000 تومان است .

    یارو که پول نداشته می خواست بهونه بیارد به دست به یخ ها می زنه ، میگه : ببخشید از این یخ ترش را ندارید .

    به یارو میگن : بابا تو با این هیکلت می توانی جای 5 نفر کار کنی .

    یارو میگه : خب هدف من خیره می خوام اون 5 نفر از نون خوردن نیافتند .

    به یارو میگن : حالت چطوره ؟

    یارو میگه : تازه موکتش کردم .

    تو شهر یارو سیل میاد میرن دور تا دور شهر را سیم خاردار می کشند با ضد هوایی می زنندش .

    یه روز به یه نفر میگن نظرت درباره نوشابه چیه می گه چیز خوبی هم آب داره هم گاز اگر برق تلفن هم داشته باشد بد نیست .

    نیازمندی ها در سایت استخدام به یک دانشجوی بی کار جهت حضور در کلاس و حاضری زدن با پورسانت عالی نیازمندیم .

    ‹‹ دانشجوی شهرستانی ›› پیامهای ویژه همسر عزیزم عید سعید باستانی را پیشاپیش به تو تبریک می گویم همواره از غم دوری تو چون شمع می سوزم .

    ‹‹ دانشجوی مجرد ›› تبریک فرزند عزیز و پوست کلفتم از اینکه پس از هفت ماه مصرف غذای سلف دانشگاه و خوابگاه ، زنده به خانه بر می گردی خوشحالیم .

    ‹‹ پدر و مادرت ›› فوق العاده یک سری نمونه سئوال در دویست برگ و با چند نفیس از دروس مختلف به فروش می رسد .

    ‹‹ زیر اکس دانشگاه ›› استخدام به یک هم اتاقی ترم یکی از نوع ببو جهت شستن ظرف ، تمیز کردن اتاق ، لباس شستن و غذا گرفتن و غذا پختن در روزهای تعطیلی با دیپلم آشپزی نیازمندیم .

    ‹‹ بچه های معماری ›› کابینه زندگی مشترک زن = وزیر سلب آسایش ، ٭ شوهر = وزیر کار ، ٭ مادر زن = وزیر جنگ ، مادر شوهر = وزیر اغتشاشات ، ٭ خواهر زن = جاسوس دو جانبه ، خواهر شوهر = وزیر اطلاعات و بازرسی ، ٭ پدر زن = وزیر ارشاد ، پدر شوهر = رئیس تشخیص مصلح نظام .

    جواهری در دانشگاه شاید از خود بپرسید که حتما می خواهیم با اینگونه عناوین شما را سر و کار بگذاریم ولی باید بدانید که شما سرکار هستید خوب حالا کمی جدی باشیم بخوانید رمانی بس کوتاه از شیر مرد فداکاری که بعد از تعقیب سریال جواهری در قصر به فکر افتاده که برای درمان غذاهای خوشمزه ی سلف و جهت رفاه حال دانشجویان به کشور آشپز خیز کره ی جنوبی رفته و خلاصه کلی گشته تا مدیر برنامه های بانوهن و شاگرد خلف او یعنی یانگوم را پیدا کرده و طی یک سری مذاکرات مثبت پنهانی قرار شده که یانگوم و بانوهن را به عنوان سرآشپز به سلف بیاورد .

    ( خارج از بحث ) البته آقای شعیبی چون متلک های ایرانی کم بلد بود چند متلک کره ای هم یاد گرفته تا هر کس با او در افتاد دیگه در افتاد آره داداش- خوب خیلی حاشیه نریم بقیه ی داستان را بخوانید .

    رسیدیم به اینجا که بانوهن و یانگوم قراره که هر چه زودتر به سلف بیان و برنامه های خودشون رو هم اعلام کردند که بدبختانه !

    خبری از لون بادمجان های خوشمزه ی حال حاضر نیست .

    احتمالا قرمه چمنی هم توی برنامه هاشون نیست .

    یک سئوال : 1 .

    آیا دانشجویان بعد از خوردن غذا دیگه خواب عمیق خواهند داشت ؟

    آیا استاد خسروی با آمدن سر آشپز جدید به غذاهای دانشگاه میلی پیدا می کند ؟

    آیا دانشجویان بوی خوش بعضی غذاهایی که قیمت آنها از بقیه گرانتر است را با قیمت ارزانتر حس خواهند کرد ؟

    آری فقط و فقط به خاطر رفاه حال دانشجویان ، این شیر مرد خطرات راه را به جان خرید فکر می کنید خطر کردن کار هر کسی است فقط اوست که توانسته در مقابل خطرات جان سالم بدر ببرد چون رسانه های خارجی خبر داده اند که این جواهر گمنام بارها با افسر نینجانگو درگیر شده و حتی چند بار هم به جزیره ی جیجو تبعید شد و خلاصه بگم که خیلی خون دل خورد .

    ولی عالی جناب قصر زیاد با آوردن یانگوم موافق نیست چون می ترسد جریان اردک گوگرد خورد .

    دوباره تکرار شود ولی به خاطر دانشجویان قبول کرده که میاد .

    ولی خوب با آمدن سر آشپزهای جدید مشکل غذاها باز هم حل نشد یعنی مشکل چیست چرا دانشجویان روز به روز نحیف تر می شوند یعنی آیا یانگوم واقعا به قصر ما آمده !!!

    ولی وکیل آقای شعیبی و مصاحبه های گوناگون اذعان کرده که مشکل غذاهای دانشگاه به این خاطر است که سرکه ی سیر مادر یانگوم زیر درخت آلبالو گم شده !

    خبر داری ؟

    گزارش های سازمان سیا و CNN خبر از دیده شدن یانگوم در سلف اساتید است پس بگو زیر پوست اساتید آب افتاده و هر روز بر جامعه آماری سلف اساتید اضافه می شود !

    باز هم یک سئوال ؟

    1 .

    آیا اصلا یانگومی در کار است ؟

    آیا جریان رسانه های خارجی راسته ؟

    آیا غذای اساتید با دانشجویان تفاوتی دارد ؟

    آیا فکر نمی کنید نشریه شما را سرکار گذاشته ؟

    سپس تا سئوالها از این خطرناکتر نشده اند بهتره داستان همین جا تموم بشه .

    سخن سردبیر بدون هیچ سلام علیکی شروع می کنیم .

    سلام .

    لازم است ابتدا کمی مختصر در مورد بیوگرافی نشریه ی نعره ی مورچه برایتان بگویم .

    این نشریه از دور و بر سال 82 سر و کله اش پیدا شد که چند باری می خواستن این نشریه رو به حالت تعلیق در بیارن راحت بگم ، سرشو بکنن زیر آب ولی نتونستن .

    با این حال مورچه هم مورچه نبود ، نتونست دوام بیاره .

    البته شاید زیادی نعره زد و گوش بعضی ها کر شد و انجمن حمایت از انسانهای خوب تشکیل شد و این نشریه رو تعطیل کرد اما مورچه از پا ننشست و دوباره بعد از تجدید قوای خوب اومده طوفان کنه .

    این بار مورچه یه پارتی داره اونم از نوع خفن ، پس اگه مردی جلوش قد علم کن .

    از برو بچ دانشگاه هم تقاضا داریم با مطالب خودشون این مورچه ی دوست داشتنی رو تقویت کن .

    خلاصه بگم ، این مورچه دوباره اومده تا حرف شمارو بزنه پس نترسین و مطالب خودتونو یه جوری به دست ما برسونین .

    هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم .

    مهم نیست توی دانشگاه ما یک رئیس بیشتر نداریم می گویید چرا حتما می خواهید واژه ی کلیشه ای چون چ چسبیده به را را بیان کنید .

    نه به این مهمی هم که فکر می کنید نیست چون دانشجو کاری با رئیس نداره اما بعضی وقتها بعضی رئیس می شن .

    قانون تعیین می کنند و مچل می کنند و .

    خلاصه یه جوری راه می رن یه جوری نگاه می کنن که اگه اونو نشناسی می گی دکتر !

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

پیشگفتار امروزه به گواه تمامی شواهد موجود، فوتبال پر طرفدارترین و محبوبترین ورزش در پهنه بین المللی است تا آنجا که بسیاری از کشورهای پنج قاره، آن را در ردیف ورزش ملی خود محسوب می دارند. لبریز بودن ورزشگاهها از تماشا کردن در دیدارهای داخلی، ملی، قاره ای و جهانی و برخورداری رقابتها از بینندگان چند صد میلیونی پخش تلویزیون، فوتبال را به عنوان مردمیترین ورزش جهان، معرفی می کند. در ...

طرح مسئله پژوهش جنبشهای اجتماعی یکی از مؤلفه های بسیار تأثیرگذار در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع نوین به شمار می‌آیند. سرزمین ایران در طی صد ساله اخیر، شاهد جنبش های اجتماعی مختلفی بوده است. بخشی از این جنبش ها با توجه به خاستگاه آن و پایگاه اجتماعی اعضایش تحت عنوان جنبش های دانشجویی مورد مطالعه قرار می‌گیرند. جنبش دانشجویی در ایران از ابتدای شکل گیری از جنبشهای سیاسی و ...

چشم انداز 20 ساله دانشگاه هاي جهان در هفتادمين اجلاس شوراي اجرايي انجمن بين المللي دانشگاه هاي جهان که در شهر تيان جين چين با محوريت آموزش عالي و دسترسي آن براي همگان برگزار شد، مواردي نظير استراتژيک آينده IAU، وظايف فرهنگي و سياسي آن و چالش ها و

فصل اول کليات 1-1 مقدمه يکي از عرصه‌هايي که زندگي روزمره را بازنمايي مي‌کند و قدرت و مقاومت را در زندگي انسان‌ها به نمايش مي‌گذارد عرصه‌ي فراغت است. فراغت عرصه‌اي است که اختيار و آزادي انسان‌ها در آن عرصه بيشتر قابل اعما

تاریخچه استفاده فراگیر از زبان انگلیسی در سطح جهان باعث شده است که جهانیان آنرا یک زبان بین المللی بنامند . در چهار دهه آخر قرن بیستم ، پیشرفتهای سریع در تمام زمینه های عملی از یک سو و نیازهای روز افزون جوامع بشری به سبب همین پیشرفتها از سوی دیگر ، ایجاد ارتباط با سایر ملل را بیش از پیش ضروری نموده است . به دنبال این دگرگونیها از دیر باز مردم جهان در تمام زمینه های صنعتی ، پزشکی ...

گذري بر تاريخ دانشگاه روزي روزگاري في ما بين دهه ي 80- 79 مکاني دانشگاه نام در مکاني چاله سرخه نام بنا گرديد که در سنه هاي اول حاکمي عادل و دانا بر اين بنا حکومتک مي راند مظاهري نام . سربازان اين بنا را اهالي شهر ، دانشجو خواندني و کمي با ايشان حضر

لينوکس ، يک سيستم عامل قدرتمند، پايدار و رايگان است و هم اکنون توسط شرکت ها و سازمان هاي متعددي از سراسر جهان پشتيباني و حمايت مي شود. اين سيستم عامل به صورت متن باز ارائه مي شود و بدين ترتيب برنامه نويسان و دانشجويان به راحتي ميتوانند کدهاي آن را

اصلاح دين = اصلاح حوزه اصلاح طلبى مطهرى در يک حرکت دايره وار پس از مدتى به همان نقطه آغازين حرکت او رسيد. مطهرى که از اصلاح حوزه به اصلاح دين رسيد وقتى دريافت اصلاح دين ممکن است به انحراف آن منجر شود به اصلاح حوزه و تلاش براى دردست گرفتن پرچم اصلاح

امروزه در دنيايي زندگي مي کنيم که شاهد پيشرفت هاي زيادي در زمينه کامپيوتر هستيم . در اين مقاله سعي شده که به معرفي سيستم عامل لينوکس و مقايسه آن با سيستم عامل ويندوز بپردازيم . اميد است که اين اثر مورد استفاده قرار بگيرد تاريخچه لينوکس “ابتدا تو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول