بازارها را میتوان از نظر زمان تحویل و قیمت به دو گروه تقسیم کرد که عبارتند از: - بازار Spot - بازار Future بازار Spot بازار معاملات لحظه ای است که خرید و فروش در آن بدون هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی انجام میشود.
موارد قابل معامله در بازار Spot شامل ارزها (همچون یورو، پوند، دلار استرالیا و ...)، کالاها (همچون طلا،نقره، کالاهای کشاورزی و …) و شاخص سهامهای مهم است.
بازار Future بازاری است برای خرید و فروش داراییهای مشخص در یک زمان مشخص در آینده.
در این بازار امکان معامله روی کالا، فلزات و ابزار مالی همچون اوراق قرضه و ارزها وجود دارد.
مقدمه بازار واژهای است که امروزه در بسیاری مجالس از آن سخن به میان میآید, بدون آن که در نظر گرفته شود که در حقیقت بازار چیست و چه تاثیری در تصمیمات مهم اقتصادی و اجتماعی و غیره میگذارد, برای مثال بسیار شنیده می شود که بازار تلفن همراه رو به رشد است, بازار فلان اتومبیل کساد است و یا بازار بورس ارزش سهام شرکت یا کارخانهای پایین آمده است, اما واقعیت ین است که حتی عادت به کار بردن این کلمات و جملات نیز نیاز به اطلاعاتی در این خصوص دارد.هر چند واژه بازار نمایانگر مفهوم و معنای خود است, اما عالمان علم اقتصاد، بازار را مکان فیزیکی که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات دور هم جمع میشوند, میدانند.
به عبارت بهتر به معنای کل خریداران (مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی) و فروشندگان (شرکتها و کارگاههای تولیدی) کالای خود را مبادله میکنند.
بنابراین بازار اتومبیل شامل فروشندگان اتومبیل (خودروسازان) و خریداران (مشتریان و مصرف کنندگان) است.گاه بازار صورتی بالقوه و گاه بالفعل به خود میگیرد که در صورت بالقوه بودن نیز بازار تابع شرایط محیط است.
در وضعیت اقتصادی شکوفا و در حال رشد بازار بالقوه کاملاً متفاوت از بازار بالقوه در شرایط رکود اقتصادی است, اما در رابطه با شرکتها در صورتی که گفته شود بازار بالقوه است به معنای حد نهایی تقاضا برای محصول است.
این امر زمانی حاصل می شود که فعالیتهای بازاریابی شرکت نسبت به رقبا افزایش یابد و به بالاترین حد خود برسد.
در این صورت مدیریت بازرگانی شرکتها نیروی خود را روی بهترین مناطق سرمایهگذاری کرده, بودجه مربوطه را به نحو مطلوب و بهینه میان این مناطق تقسیم میکنند.
که لازمه این امر تشخیص بازار بالقوه مناطق و میزان تقاضا برای کل صنعت در این مکان برآورد میشود در کشورهای پیشرفته, برای هر صنعت, سازمانهایی وجود دارند که سهم هر شرکت را برای هر صنعت برآورد میکند و شرکتها باید طبق آن سهم حرکت کرده و بازار خود را نسبت به رقبا حفظ کنند یا حداقل همراه آنها باشند.
البته موقعیت کالا در بازار و پایگاهی که کالا در ذهن مشتریان در مقایسه با رقبا دارد, نیز در این امر تاثیر گذار است.هر کالایی ممکن است از جهت یک یا چند صفت در بازار مشهور شود.
به عنوان مثال زمانی که یک اتومبیل در ذهن مصرف کنندگان به عنوان یک خودرو محکم در نظر گرفته شود, این صفت موقعیت آن کالا را در بازار مشخص میکند.بازارها هر چند به دو صورت بازار کالا, نوع کالایی که در بازار به فروش میرسد و بازار عوامل تولید, بر حسب تولیدکنندگان نیز میتوانند تقسیم بندی شوند, اما به طور کلی بازارها به شکل بازار رقابت کامل, رقابت ناقص, رقابت انحصاری, بازار بینالمللی و بازارهای چند ملیتی تقسیم بندی میشوند.
بازار رقابت کامل در این گونه بازار تعداد زیادی از فروشندگان, کالاهای مشابهی را به تعداد زیادی از خریداران عرضه میکنند.
از نظر اقتصادی هر گاه مبادلهای انجام می شود, یک نوع بازار ایجاد شده است.
در بازار آنچه که بسیار دارای اهمیت است و پایه و اساسی برای ایجاد بازار است وجود عرضه و تقاضا است.
عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت کالا به شمار می روند.
هر چند که قیمت کالاها از نظر مشتریان بسیار مهم است و از دید آنها پوشیده نیست و بر حسب میزان و تعادل قیمتها کالاها از سوی مشتریان خریداری میشوند.
اگر مصرف کننده قادر به پرداخت هزینه کالا نباشد در حقیقت تقاضای او در بازار نادیده گرفته می شود و به عبارت دیگر تقاضایی برای اکتساب کالا نمیتواند داشته باشد.
بنابراین مصرف کنندگان تقاضای خود را بر حسب قیمت تغییر میدهند.
تولیدکنندگان نیز برای این که روند تولیداتشان مقرون به صرفه باشد باید عوامل تولید در دسترس خود را طوری با یکدیگر ترکیب کنند که بیشترین میزان تولید را با حداقل هزینه به دست آورند تا با فروش تولیدات خود سود قابل توجهی به دست آورده و بازار را در دست گیرند.
در این بازار عواملی موثرند که از آن جمله همگن بودن کالاهاست.
به این معنا که کالاهای واحدهای تولیدی در یک صنعت خاص در بازار کاملاً مشابه هستند به طوری که خرید از هر واحد تولیدی برای مصرف کنندگان بی تفاوت است.
از آنجا که کالاهای تولیدی مشابه هستند, هیچ خریداری حاضر به خرید کالا با قیمت بالا نسبت به سایر واحدهای تولیدی نیست.
تعداد زیاد تولید کننده تعداد فروشندگان و یا تولیدکنندگان بسیار زیاد است که مقدار فروش هر کدام از آنها نسبت به کل میزان فروش بازار ناچیز است لذا فروشندگان به تنهایی قدرت در تعیین و یا تغییر جهت بازار ندارند.
تعداد زیاد مصرف کننده در بازار رقابت کامل تعداد خریداران و مشتریان زیاد است, اما خرید آنها در مقایسه با خرید در بازار ناچیز است و لذا مصرف کنندگان و مشتریان نیز به تنهایی تاثیری در تعیین و یا تغییر قیمت کالا در بازار ندارند.
البته این عوامل در بازار رقابت کامل بسیار اهمیت دارند.
برای کاملتر شدن این عوامل میتوان از سیال بودن عوامل و صنایع تولیدی در بازار, شفافیت بازار و حداکثر سود مطلوبیت در بازار را نیز نام برد.
بازار انحصاری بازارهای انحصاری نیز دارای شرایطی خاص هستند و این بازار برای کالا هایی همگن تنها یک فروشنده وجود دارد، قیمتی برای فروش کالا تعیین شده است که ورود برای سایر واحدهای تولیدی به بازار سود آور نیست و یا واحد تولیدی موجود عرضه و فروش مواد اولیه اساس برای تولید کالا را کنترل میکند.
گاه نیز با روش تولید و تکنولوژی لازم برای تولید، کالا را در انحصار خود درمیآورد.
همچنین گاهی از طرف دولت اجازه تولید انحصاری کالا را داشته یا به وسیله مقررات بازرگانی به وسیله دولت از واحد تولیدی حمایت میشود.
البته قیمت کالا در بازار انحصاری برای انحصارگر به دلیل وجود یک عرضه کننده ثابت نیست.
در این بازار واحد تولیدی انحصارگر در رابطه با قیمت کالا و رابطه میزان تولید کالا دو نوع تصمیمگیری اتخاذ میکند.
اول آنکه میتواند قیمت کالای تولید شده را تعیین کند و تعیین مقدار فروش براساس این قیمت را برای حداکثر سود به عهده تابع تقاضای بازار بگذارد.
دوم آنکه میتواند مقدار فروش را تعیین کند و اجازه دهد تابع تقاضای بازار قیمتی را تعیین کند که به ازای آن سود تولید کننده به حداکثر برسد.
انحصارگر که صاحب بازار انحصاری است زمانی بازار را در حالت تعادل میداند که حداکثر سود را در کوتاه مدت به دست آورد.
کسب حداکثر سود متوسط انحصارگر زمانی عملی میشود که بتواند میزان تولید را انتخاب کند که به ازای آن تابع درآمد نهایی مساوی با قیمت حداکثر سود است.
بازار رقابت انحصاری در بازار رقابت انحصاری کالای فروشندگان بیشمار به جای اینکه با هم مشابه باشند از نظر کیفیت و یا بسته بندی با یکدیگر متفاوت است.
در این بازار هدف جلب و جذب مشتری است.
فروشندگان که همان واحدهای تولیدی هستند باید قیمتهایی را تعیین کنند که بتوانند مشتریان بیشتری را جلب و جذب کنند، زیرا در غیر این صورت مشتریان به کالاهایی با کیفیت مشابه و یا پایینتر، اما ارزان قیمتتر مراجعه میکنند.
در این زمان است که رقبا بازار را به دست میآورند.
در این بازار نقش تبلیغات و آگهیها نمایان میشود و واحدهای تولیدی برای ایجاد تمایز و تفاوت میان کالاها و خدمات خود و سایر تولیدکنندگان به آگهیهای تجاری متوسل میشوند.
هرچند این سازمان و شرکتها هزینههایی برای جلب مشتریان متحمل میشوند، اما پس از مدت زمان کوتاهی با سودآوری بالا این هزینه جبران میشود که به این ترتیب تعادل در بازار رقابت انحصاری به وجود میآید.
بازار چند قطبی این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفتهاند.
البته در بخش تولید چند فروشنده، تقاضای انبوه خریداران را به نحوی برآورده میکنند که اتخاذ سیاست هر یک از آنها در وضع بازار و وجود دیگر فروشندگان موثر باشد، در چنین حالتی بازار چند قطبی ایجاد میشود.
تولیدکنندگان در این نوع بازار میتوانند تاثیر زیادی بر قیمت بازار گذارند، اما نمیتوانند به طور مستقل قیمت کالا را تعیین کنند.
باید عکسالعمل رقبا را در نظر گیرند، زیرا الگوی واکنش رقبا در این حالت میتواند اشکال زیادی به خود گیرد.
به عنوان مثال حالتی از بازار چندقطبی میتواند وجود داشته باشد که در بنگاههای اقتصادی تصمیم به توافق با یکدیگر بگیرند که وضعیتی شبیه انحصار ایجاد میشود.
در این حالت مقدار تولید، فروش و قیمت کالا مشابه وضعیت انحصاری تعیین میشود.
این بازار در اغلب جوامع صنعتی، یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده یا مشتری قرار گرفتهاند.
بازار بینالمللی در پنجاه سال گذشته، گسترش مبادلات کالا آن هم تا این اندازه که فاصله و مسافت فرهنگها را به چند گام تبدیل کرده، به ذهن هیچ انسانی خطور نمیکرد.
هر چند امروز همه این کم و بیش در همه جای دنیا اتفاق افتاده است.
شعار خودکفایی، جای خود را به شعارهایی نظیر تلاش برای یافتن جایگاهی مناسب در بازار بینالمللی داده است.
با توجه به این مسائل سازمان باید به صورت و شکلی از درک کامل محیط بازار بینالمللی برسند.
این بازار در دو دهه اخیر تغییرات شگرفی داشته است که موجبات ایجاد فرصتها و موانع بسیاری شده است.
حجم مبادلات بینالمللی در صنایع اتومبیل سازی، الکترونیک و غیره رشد چشمگیری داشته است.
شرکتهای چند ملیتی علاوه بر گسترش فعالیتهای بازار یابی خود، امکانات تولید خود رد کشورهای مختلف را افزایش دادهاند که این گونه شرایط موجب ایجاد اقتصاد صنعتی در کشورهای جهان شده است و جهان را به سوی صنعتی شدن میکشاند.
برخی کشورها صادرکنندگان عمده کالاهای صنعتی و سرمایه هستند.
آنها مبادلات بسیاری با هم انجام میدهند و واردکنندگان مواد خام و کالاهای نیمه ساخته به شمار میآیند.
همچنین این کشورها یا واردکنندگان بازار خوبی برای کالاهای صنعتی با ارزش افزوده کم و انواع گوناگون کالاهای مصرفیاند.
هر چند بسیاری از کشورهای دنیا در تلاش هستند که از رقبا پیشی گیرند و بازار صادرات را به دست آورند.
بازارهای چندملیتی شرکتهای غول آسای چند ملیتی دست به ابداع یک سیستم کل زدهاند.
هر گاه که منع قانونی و فرهنگی برای فعالیت آنها وجود نداشته، آنها اهمیت مرزهای ملی را به حداقل رساندهاند و استراتژیهای خود را بیشتر بر حسب جنبههای اقتصادی جهان ایجاد کردهاند.
این شرکتها تا حدود زیادی غیر سیاسی هستند و بیشتر به منافع سهامداران خود در هر نقطه که باشند علاقهمندند، تا منافع یک کشور خاص، چنانچه شرکتی به فروش مواد دارویی اشتغال دارد سودآورترین روش کار این است که استراتژی خود را بیشتر بر اساس بازارهای بینالمللی طراحی کند تا بازار خاص یک کشور، هرچند آنچه که گفته شد تنها مثالی برای روشن شدن مطلب بود.این سیستم موجب شناخت بازارهایی میشود که به صورت بالقوه میتواند محصولات شرکت را جذب کرده یا شرکت خود را با ویژگیهای آن بازار تطبیق دهد.
در این بازارها ممکن است تنها احتیاج به سرمایهگذاری در تسهیلات تولیدی باشد.
اگر بازار بالقوه مناسب سرمایهگذاری باشد این کار باید انجام شود.
عوامل سیاسی و اجتماعی چنانچه به سودآوری قضیه تاثیر داشته باشند باید مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین بازار از بخشهای ناهمگن از مصرف کنندگان تشکیل میشود.
هدف از اینکه بازارها دسته بندی میشوند نیز شناسایی گروههای هم نیاز و هم پسند یا هم سلیقه در میان مشتریان است.
در همه حال مشتریان حرف اول را میزنند و بازار بر اساس نظرات آنها تشکیل، تغییر و تداوم مییابد.
مکانیسم بنیادین بازار در اقتصاد مبتنی بر بازار، تصمیمگیری در باره اختصاص منابع، توسط تعداد بیشماری تولیدکننده و مصرف کننده مستقل انجام میشود.
در این میان تغییر سلیقه مصرف کنندگان از جمله این مکانیسمهاست که پیدایش تغییر در سلیقه مصرف کنندگان موجب میشود تااز طریق مکانیسم قیمتها، تخصیص منابع تولید نیز با این تغییر هماهنگ شود.
در این میان شناخت بازار کالا به افراد کمک میکند تا به این امر واقف شوند که چه چیزی تولید کنند و دیگر سخن این که قیمت در بازار به منزله صدور علایم انجام وظیفه میکند.
قیمتها با صدور علایمی سبب میشوند تا مقدار مصرف و تولید این کالا در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان دهند.
بنابراین قیمتها در بازار به تولیدکنندگان نشان میدهند تا چه کالا و خدماتی تولید کنند و به مصرف کنندگان تعیین میکنند خرید چه کالایی و استفاده از چه خدماتی برای آنها مقرون به صرفه است.
مکانیزمهای بازارهای بینالمللی مکانیزمهای بازارهای بینالمللی با بازارهای داخلی متفاوت است.
در آنها مسائلی همچون: موازنه پرداختهای بینالمللی، ارز خارجی، تعرفه و سود گمرکی کالاهای وارداتی، شیوههای بسیار گوناگون امور اعتبارات، شیوههای مختلف انتقال حق مالکیت کالاها از چه طریق تجارت متقابل و شیوههای گوناگون حمل و نقل مطرح است.
بازار خودرو کشور با توجه به هزینههای سنگین واردات خودرو و قطعات یدکی آنها به نظر میرسد که این آزادسازی بتواند به تمام نیازهای منطقی کشور پاسخ دهد.
لذا بازنگری در قسمت خودرو برای بهینه سازی آن ضروری است و صنعت خودروسازی در کشور نزدیک به نیم قرن سابقه فعالیت دارد.
با این وجود صنعت خودرو کشور در چند سال اخیر توسعه درخور توجهی داشته و بخش اعظم نیازهای بازار داخلی را تامین و در بازارهای منطقه برای صدور حضور یافته است این پیشرفتها برای اقتصاد ایران درخور توجه است بازار ما از نوع بازار bull است یا بازار bear بازار bull معرف بازارهای درحال افزایش قیمت است و بازار bear معرف بازارهای درحال کاهش قیمت.
تصور نکنید با این تعریف ساده شما به راحتی میتوانید نوع بازاری را که در آن قرار دارید تشخیص دهید.
این کار اصلاٌ ساده نیست چرا که تماماٌ بستگی دارد به چارچوب زمانی که میخواهید مشخص کنید چه نوع بازاری به پایان رسیده و کدام بازار شروع خواهد شد.
به عنوان مثال فرض کنید دو سال است که بازار روند رو به کاهش دارد پس استدلال شما بر این است که هنوز در اواسط بازار bear هستید، از طرف دیگر اگر وضعیت بازار در سه ماه اخیر مثبت باشد فکر میکنید وضعیت فرق کرده و در شرایط بازار کاملاٌ جدیدی قرار دارید.
استدلال اول براساس بررسی روند دو ساله و استدلال دوم براساس روند سه ماهه است، به نظر شما کدام یک درست است؟
روش مطمئنی برای نامیدن بازار اعم از bear یا bull وجود ندارد.
بهتر است همیشه با دید عمیق و درک درست به گذشته بنگریم و ببینیم اوج و افول بازار کجاها بوده، ولی تشخیص جایگاه کنونی بازار کار آسانی نیست.
البته شاید 10 سال بعد بتوان زمان حال را خوب ارزیابی کرد و درک درستی از بازار به دست آورد.
چون جواب دادن به این سوال بستگی دارد به اینکه از چه کسی این سوال میشود نمیتوانیم به راحتی بگوییم جواب «درست» وجود دارد.
هرکسی میتواند نظر خود را در مورد وضعیت بازار بیان کند اما هیچکس نمیتواند درست بودن آن را اثبات کند.اجازه بدهید کمیعمیقتر در مورد بازارهای bear و bull بحث کنیم.
تقریباٌ همه روزه در دنیای تجارت و سرمایهگذاری اصطلاح «گاوی ( bull )» و «خرسی ( bear )» را که برای تعریف وضعیت بازار به کار میرود، میشنوید ولی همانقدر که این اصطلاحها رایج هستند تعریف و درک آنها هم مشکل است.
از آنجایی که جهت و مسیر بازار تاثیر عمدهای در پرتفوی شما دارد دانستن دقیق «بازار bull » و «بازار bear » همچنین ویژگیهای آنها و اینکه چه تاثیری بر پرتفوی شما دارند، بسیار با اهمیت است.
بازارهای bull و bear چه چیزی هستند این دو اصطلاح بهطور متناوب در بازارهای سرمایهگذاری و دنیای تجارت شنیده میشود.
امروزه چون تمایلات سرمایهگذاران تعیینکنندهء وضعیت بازار است از اینرو این اصطلاحات برای سرمایهگذاران نیز استفاده میشود و مشخص میکند سرمایهگذار در مورد بازار چه احساسی دارد و به دنبال چه خواستهای است.
بهطور ساده، بازار bull یعنی بازاری که درحال افزایش و صعود است و مشخصهء آن افزایش مداوم در قیمت سهام بازار است.
در چنین مواردی سرمایهگذاران بر این باورند که این روند رو به رشد مدت زیادی ادامه خواهد داشت.
معمولاٌ اقتصاد کشور قوی و سطح اشتغال بالاست.ازسوی دیگر، بازار bear بازاری است که درحال کاهش و سقوط است.
قیمت سهام مرتباٌ پایین میافتد و در نتیجهء این کاهش سرمایهگذاران فکر میکنند این روند زمان زیادی ادامه خواهد داشت و به نوبهء خود شرایط را پیچیدهتر میکند.
در این مدت اقتصاد کند و ضعیف میشود و بیکاری بر اثر تعدیل نیروی شرکتها افزایش مییابد.
ریشه اصلی این اصطلاحات از کجاست ریشه اصلی این اصطلاحات مشخص نیست اما توضیحاتی در این رابطه وجود دارد که بسیار متداول هستند: 1- این اصطلاحها از نام حیواناتی گرفته شده که به قربانی خود حمله میکنند.
گاومیش معمولاٌ شاخهایش را در هوا میگرداند و بعد حمله میکند و خرس با پنجههای خود بر طعمهء بیچاره ضربه وارد میکند.
علاوه بر این گاومیش و خرس در میدان مسابقات (مثلاٌ مسابقات گاوبازی) حریفان درنده و بیرحمیهستند.
2- در گذشته واسطهها و دلالان پوست، پوستها را قبل از دریافت پیش فروش میکردند و به این نحو آنها اولین «پیشفروشکننده» در تاریخ بودند.
بعد از اینکه به مشتریان خود وعدهء تحویل پوست را میدادند، دلالان امیدوار بودند که قیمت خرید پوست از شکارچیان نسبت به قیمت بازارکاهش یابد.
اگر کاهشی صورت میگرفت دلالان از تفاوت قیمت بین قیمت فروش به مشتری و خرید از شکارچی سود خوبی کسب میکردند.
این دلالان به نام bears که کوتاه شدهء عبارت « bearskin jobbers » (دلال پوست خرس) میباشد شناخته شدند و این اصطلاح با کسانی که امیدوار یا منتظر کاهش در بازار هستند مترادف شد.
ویژگیهای بازارهای bull و bear گرچه شرایط بازارهای bull )گاوی) و bear )خرسی) براساس روند قیمت سهام مشخص میشود ولی این بازارها مشخصههایی دارند که سرمایهگذاران به آن آگاهی دارند.
در ادامه به بعضی فاکتورهای موثر در نوع بازار اشاره میشود، اما فراموش نکنید که آنها قوانین کامل و ثابتی برای مشخص کردن نوع بازار اعم از bull و bear نمیباشند: - عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار: در بازار bull ، تقاضا برای اوراق بهادار شدید و عرضه ضعیف است.
به عبارت دیگر سرمایهگذاران بسیاری خواستار خرید اوراق قرضه هستند درحالی که عدهء کمیتمایل به فروش دارند، درنتیجه قیمت سهام افزایش مییابد چرا که سرمایهگذاران برای دستیابی به سهام مناسب با یکدیگر رقابت میکنند.
در بازار bear قضیه برعکس است یعنی افراد زیادی خواستار فروش هستند تا خرید سهام.
تقاضا به شدت کمتر از عرضه میباشد و درنتیجه قیمت سهام پایین میآید.
- روانشناسی سرمایهگذار: از آنجایی که رفتار بازار متاثر از رفتار افرادی است که آن رفتار را درک میکنند، روانشناسی و احساس سرمایهگذار در اینکه آیا بازار صعود میکند یا سقوط، ضروری و مهم است.
عملکرد بازار سهام و روانشناسی سرمایهگذار به یکدیگر وابسته است.
در بازار bull تقریبائ همه به بازار علاقهمندند و به امید کسب سود در آن شرکت میکنند.
در بازار bear احساس بازار منفی است چرا که سرمایهگذاران شروع میکنند به بیرون کشیدن سرمایههایشان و سهام خریداری نمیکنند و منتظر اوراق بهادار با درآمد ثابت هستند تا اینکه یک حرکت مثبتی در بازار بشود.
در کل، کاهش اعتماد سرمایهگذار به بازار موجب میشود سرمایهگذاران پولهایشان را از بازار بیرون بکشند که به نوبهء خود منجر به افت در بازار سهام میشود.
- تغییر در فعالیتهای اقتصادی: شرکتهایی که سهامشان در بورس معامله میشود خود عضو اقتصاد بزرگتری هستند از اینرو بازار سهام و اقتصاد به یکدیگر مرتبط هستند.
بازار bear با اقتصادهای ضعیف مرتبط است و بیشتر شرکتها نمیتوانند سود کلانی کسب کنند چرا که مشتریان به حد کافی پول خرج نمیکنند.
این کاهش سود مستقیماٌ بر ارزش و قیمت سهام تاثیر میگذارد.
در بازار bull عکس قضیه صدق میکند یعنی مردم پول زیادی برای خرج کردن و دارند و تمایل به خرج کردن دارند که به نوبهء خود اقتصاد را تقویت کرده و پیش میبرد.
چگونه میتوان تغییرات بازار را ارزیابی کرد؟
تعیینکنندهء اصلی نوع بازار، روند بلندمدت بازار است نه واکنش لحظهای یا کوتاه مدت به اتفاقات خاص رخ داده در بازار.
تحرکات جزیی در بازار فقط نشاندهندهء روند کوتاه مدت در بازار است، البته طول مدت زمان ارزیابی بازار نیز در شناسایی بازار اعم از bull یا bear تعیینکننده است.
به عنوان مثال ارزیابی دو هفتهء گذشته نشان میدهد که بازار سمت و سوی بازار bull را دارد درحالی که دو سال گذشته نشانگر بازار bear است.توجه داشته باشید که نمیتوان تمام تحرکات در بازار را با عنوان bull یا bear دستهبندی کرد.
گاهی اوقات ممکن است بازار درحالی که سعی میکند مسیر خود را بیابد از یک دوره رکود گذر کند، در این صورت فراز و نشیبهای موجود سود و زیان را از بین میبرد و روند بازار یک روند یکنواخت میشود.
چه باید کرد در بازار bull بهترین کار این است که به هنگام افزایش قیمتها سریعاٌ سهام خرید و زمانی که این سهامها به اوج رسیدند آنها را فروخت (البته تعیین دقیق زمان اوج و افول کار مشکلی است.) در مجموع، چون سرمایهگذاران میخواهند باور کنند که بازار صعود خواهد کرد بنابراین دوست دارند در بازار bull نیز سود بکنند.
وقتی قیمتها درحال افزایش است زیاندهی کم و موقتی خواهد بود.
در این بازار سرمایهگذار احتمال زیاد میدهد که بازده خوبی داشته باشد از اینرو فعالانه و مطمئن در سهام سرمایهگذاری میکند.در بازار bear احتمال زیاندهی بالاست چرا که قیمتها مدام ارزش خود را از دست میدهند و اغلب پایان آن نیز نزدیک نیست.
حتی اگر به امید بهبود وضعیت، سرمایهگذاری کنید قبل از اینکه شرایط بهتر شود ممکن است زیان ببینید.
بنابراین بیشتر سوددهیها در فروش کوتاهمدت و سرمایهگذاری مطمئن مثلائ در اوراق بهادار با درآمد ثابت خواهد بود.
سرمایهگذار ممکن است روبه اوراق دفاعی بیاورد( ;اوراق دفاعی اوراقی است که تغییرات در روند بازار بر عملکرد آنها کمترین تاثیر را دارد و در شرایط شکوفایی اقتصادی یا رکود اقتصادی ثابت میمانند.) آنها اغلب سهام دولتی هستند از قبیل سهام بخش خدمات رفاهی و مردم بدون توجه به وضعیت اقتصادی آنها را میخرند.
تیجهگیری راه مطمئنی برای تخمین زدن روند بازار وجود ندارد بنابراین سرمایهگذاران باید پولهای خود را در سرمایهگذاریهای مناسب و باکیفیت سرمایهگذاری کنند.
درعینحال باید روند بلند مدت بازار را از طریق مسیر گذشتهء بازار شناسایی کنند.
چون بازارهای bull و bear تاثیر عمدهای بر سرمایهگذاری شما دارند بهتر است برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری و اینکه بازار چه تاثیری بر سرمایهگذاری شما خواهد گذاشت کمی وقت صرف کنید.