چکیده
این مقاله به کاربرد تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی (AHP) در زمینه توسعه پایدار آن به منظور برقراری و بهینه سازی سیستم های مدیریت مواد زائد تحت نظارت بهداشت (HCWM) در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه می پردازد.
این امر با ارزیابی بهترین روش ترکیب AHP با یک روش مدیریت چرخه حیات (LCM) و نشان دادن مهمترین هدف سیستمهای HCWM ، یعنی کاهش عفونت در بیماران و کارگران درون سیستم، محقق می گردد. راهکار اصلاح شده فوق، برای دو مورد مطالعاتی به کار گرفته شد: کشورهای آفریقایی حاشیه جنوبی صحرای آفریقا و استان لسوتو (Lesotho) در آفریقای جنوبی. مقادیر وزنی حاصل از AHP برای شناسایی سیستم های جایگزین که همان اهداف سیستم قبلی را دنبال می کنند، بکار گرفته می شود اما ممکن است سیستم های جایگزین دارای ساختارهای هزینه ای و ریسکهای عفونت متفاوتی می باشند. این دو مورد مطالعاتی نشان می دهند که چگونه AHP می تواند (با تمام نقاط قوت و ضعف خود) در پشتیبانی از تصمیم گیری در مهندسی محیط زیست در کشورهای در حال توسعه نقش داشته باشد.
1- مقدمه
این مقاله به کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در حل مسائل توسعه پایدار در کشورهای حال توسعه، یعنی کاهش ریسکهای عفونت سیستم های مدیریت مواد زائد تحت نظارت بهداشت (MCWM) می پردازد. از این رو، تکنیک AHP بطور مختصر همراه با نقاط قوت و ضعف خود معرفی می شود و کاربرد آن در زمینه توسعه پایدار و HCWM مورد توجه قرار می گیرد تا اهداف خاص این مطالعه روشن گردد.
(Saaty, 1980,1990)AHP یک روش توزین چند صنعتی معروف برای پشتیبانی از تصمیم گیری است. (Madu,1994).
همین طور، AHP برای حل مسائل پیچیده تصمیم گیری در نظامهای مختلف، از قبیل سیاست عمومی، برنامه ریزی استراتژیک، تعیین امکان ادامه حیات، پیش بینی و مدیریت پروژه به کار رفته است.
تعریف شرایط و گروههای وابسته به سیستم
تعریف سیستمی که قرار است ارزیابی شود
اولویت بندی و رتبه بندی معیارها و خصوصیات گزینه های مرتبط با سیستم
AHP ، که از روش مقایسه دوبدو پیروی می کند، بویژه در مناطقی که مقایسه های عددی و اندازه گیری موجود نیست، یک راه برای سنجش یک مقیاس عددی فراهم می سازد. این فرآیند در شکل 1 آورده شده است.
شکل1- نمودار اجمالی فرآیند AHP
فرآیند AHP بطور کلی بعنوان یک تکنیک تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA) دارای یک سری مزایا و محدودیتهاست:
* امکان ارزیابی گزینه های سیاست تصمیم و کمک به فهم مسأله را با یک راهکار سیستماتیک میسر می سازد.
* امکان ترکیب اطلاعات کمی و کیفی را فراهم می کند. MCDA فراتر از ارزیابی نتایج صرفاً اقتصادی عمل می کند و امکان ارزیابی معیارهای غیر اقتصادی بر مبنایی واحد را فراهم می سازد؛ یعنی تکنیک MCDA دارای سطح بالایی از انعطاف پذیری و جامع بودن است که سایر مدلهای مبتنی بر اقتصاد صرف، فاقد آن می باشند.
* اولویت گروههای گوناگون وابسته به سیستم که دارای اهداف ناسازگار با هم هستند، باید مورد محاسبه قرار گیرد.
* روشهای MCDA بهترین راه حل را ارائه نمی دهند، اما مجموعه ای از راه حلهای ممتاز یا یک رتبه بندی کلی از تمام راه حلها ارائه می دهند. بنابراین، حل کردن چنین مسائل چند معیاره بصورت توافقی بوده و بستگی به شرایطی دارد که در آن، فرآیند تصمیم گیری قرار است انجام پذیرد.
* تصمیم گیری نیازمند تجربه و قضاوت شخصی است.
* تکنیکهای MCDA گاهی اوقات خیلی وزین و غیر قابل استفاده هستند.
* تخصیص وزن هر یک از معیارها وابسته به طرز تفکر مشخص است. تغییر وزنها منجر به نتیجه ای متفاوت و نقض رتبه بندی خواهد شد.
محدودیتهای خاص AHP در مسائل تصمیم گیری، بصورت زیر بیان شده اند :
* نارسایی AHP در تعریف سیستم های پیچیده؛ یعنی راهکار سلسله مراتبی ممکن است برای یک سیستم خاص ناکارآمد باشد.
* ناسازگاری بین اولویت بندی گروههای وابسته در یک سیستم، که بوسیله آن، ضرایب وزنی می توانند محاسبه شوند. به عنوان مثال، برخی گروههای وابسته ممکن است تحت تأثیر خطای انسانی در مقایسه های دوبدو قرار گیرند و یا شاید انجام مقایسه های دوبدو بطور کلی مشکل باشد. در نتیجه، این گروههای وابسته ممکن است در مقایسه های دوبدو، شاهد ارتباط نامتغیر باشند.
این امر به نوبه خود باعث می شود تا گروهی از وابسته ها در مورد یک یا چند مقایسه دوبدو، به سختی توافق نمایند. در واقع، چنین استدلال می شود که هیچ سازگاری بین انتخابهای حقیقی وجود ندارد.
1-1- کاربرد AHP در سیستم های توسعه پایدار
مفهوم پایداری و توسعه پایدار می تواند بطور حسی درک شود، اما بیان آن بطور واقعی و عملی، مشکل است . به هر حال، بسیاری عقیده دارند که توسعه پایدار عبارت از دستیابی به رفاه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در زمان حال و نیز برای نسلهای آینده است. از دیدگاه دولتی، می تواند در سطوح ملی و جهانی باشد. از دیدگاه سازمانی ، می تواند در سطح پروژه باشد. در برخی موارد، گروههای وابسته نیازمند رسیدن به اهداف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در تمام سطوح توسعه است. توسعه پایدار از نظر مفهومی، بصورت حالت تعادل پویا بین تقاضای اجتماعی برای یک توسعه ممتاز و عرضه خدمات و کالاهای اقتصادی و زیست محیطی لازم برای برآوردن این تقاضا، تعریف می گردد. راهکارهای سیستمی برای در نظر گرفتن برنامه ریزی توسعه پایدار استراتژیک در بخشهای مختلف ارائه گردیده اند. اما ارتباط بسیار پیچیده بین سه بعد توسعه پایدار، یعنی محیط زیست، اقتصاد و رفاه اجتماعی، مدلسازی به مفهوم یک سیستم مطلق و شفاف را دشوار ساخته است. بخصوص اینکه سبک و سنگین کردن بین این سه بعد توسعه پایدار برای تعیین کمیت امکانپذیر نیست و در نتیجه سودی حاصل نخواهد شد.
پیشنهادهایی که در جهت سنجیدن این ابعاد ارائه می شوند همگی ضعیف می باشند، یعنی به طور غیر مستقیم پایداری را بیان می کنند. توافق نظر در مورد اهداف عمومی و اصول اولیه توسعه پایدار ممکن است در تئوری بدست آید. اما توافق نظر بر سر جزئیات چگونگی به توسعه پایدار یا نگهداری پایداری، در عمل دشوار است. این دشواری را می توان به تفاوت درک مسائل خاص اجتماعی – فرهنگی و سیاسی در اثر مرور زمان نسبت داد. به عنوان مثال، ناسازگاریهای بسیار زیادی در قضاوتهای هیئت منصفه در ارتباط با ارزیابی های پایدار استراتژیک گزارش گردیده اند. این امر به احتمال زیاد ناشی از ضعف ذاتی AHP در مواردی است که داده های پشتیبان در زمینه توسعه پایدار وجود نداشته باشد. این نقطه ضعف در کشورهای در حال توسعه پر رنگ تر می شود زیرا برقراری سیستم های عامل و بدست آوردن داده های پشتیبان که قابل اندازه گیری با معیارهای توسعه پایدار باشند، از قبیل اصولی که در دستور جلسه 21 سازمان ملل پیشنهاد شده، دشوار است. با این وجود، AHP به منظور ارزیابی و توزین معیارها و شاخصهای توسعه پایدار در موارد خاصی به کار رفته است.
1-2- توسعه پایدار و سیستم های مدیریت مواد زائد تحت نظارت بهداشت (HCWM)
بهداشت یکی از نیازهای اصلی برای نسلهای حال و آینده است و بنابراین یکی از اهداف سیستم های توسعه پایدار به شمار می رود. در کشورهای در حال توسعه، مهمترین نشانه فقر سلامت، میزان بالای مرگ و میر ناشی از امراض مسری، به همراه کاهش امید به زندگی است. به عنوان مثال، در سوتو امید به زندگی برای زنان 40 و برای مردان 35 سال است. مهمترین هدف سیستم های مدیریت مواد زائد تحت نظارت بهداشت (HCWM) در آفریقای جنوبی و لوتو، پیشگیری از گسترش آلودگی ناشی از مواد زائد بین کارگران و کل جامعه است. این هدف با هدف اولیه سیستم های بهداشتی قابل مقایسه است : ‹‹ابتدا، زیان نرسانید››. اگرچه داده های مربوط به میزان گسترش آلودگی ناشی از کار با مواد زائد محدود است، اما کارشناسان پذیرفته اند که 5% کل آلودگیهای HIV در آفریقا ناشی از تزریقات نامطمئن بوده که بخشی از آن در اثر تماس با مواد زائد نامطمئن بوده است. تحقیقات در بهداری های مناطق روستایی نشان می دهند که تزریقات سوزنی در محل کار انجام می گیرند؛ احتمال آلودگی به هپاتیت در اثر تزریق سوزنی بیشتر از HIV می باشد.
سیستم HCWM می تواند بصورت یک زیر سیستم از سیستم بهداشت در نظر گرفته شود. از این رو، بهینه سازی کارآیی سیستم مدیریت مواد زائد، اگرچه تضمینی برای بهبود سیستم های بهداشتی نیست، لیکن جزئی از توسعه پایدار در این سیستم ها بحساب می آید. تعادل معاملات پایاپای بین سه بعد توسعه پایدار، یعنی محیط زیست، اقتصاد و جامعه، هنگامی که راه حل به HCWM واگذار می شود، کار خیلی دشواری نیست. بنابراین، می توان گفت که معیارهای پایداری حکم برای سیستم های مدیریت مواد زائد، قابل شناسایی است، یعنی یک رابطه مستقیم بین عمل و عکس العمل پایداری وجود دارد.
سیستم های بهداشتی را می توان با ابزارهای استاندارد نظیر ابزار ارزیابی چرخه حیات (LCM) از نظر کمی تشریح نمود. LCA در خانواده استانداردهای ISO 14000 به ثبت رسیده و بر مبنای انبار کالاها و اندازه گیری اثرات منفی ناشی از آن است. چنین ابزارهایی امکان استفاده از راهکارهای کمی، نظیر تحلیل جریان حجیم و هزینه چرخه حیات را فراهم می سازند. در نتیجه، می توان برای شناسایی چگونگی توسعه سیستم های پایدار به شرط وجود اطلاعات، ارزیابی هایی انجام داد. این ارزیابی ها در دنیای پیشرفته با دشواری انجام می گیرند و تاکنون هیچ توافق نظری در مورد یک روش سازگار برای اندازه گیری این علت و معلولها وجود ندارد. این امر در کار مداوم گروه ارزیابی اثرات چرخه حیات (LCIA) در برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) با عنوان ابتکار چرخه حیات جهانی، پر رنگ تر شده است. در دنیای در حال توسعه ، غالباً اطلاعات عددی کافی وجود ندارد تا امکان پیروی از این گونه روشهای رسمی را فراهم سازد.
در زمینه کشورهای در حال توسعه، فراهم بودن این تکنولوژی را می توان به عنوان شرط اصلی معرفی سیستم های HCWM مشاهده نمود. کشورهای در حال توسعه غالباً سیستم های پشتیبان برای نصب، نگهداری و راه اندازی تکنولوژیهای زیست محیطی دنیای پیشرفته را ندارند.
راه حل توسعه پایدار، به منظور استفاده از تکنولوژیهای به ظاهر زیست محیطی (EST) در طراحی سیستم مدیریت مواد زائد ارائه گردیده است. این تکنولوژیها (EST)، ایمن تر از تکنولوژیهای قبلی بوده و برای شرایط اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کشورهای در حال توسعه، که برای هر کشور منحصربفرد است، مناسب تر می باشند.
مراحل کار معرفی تکنولوژیهای به ظاهر زیست محیطی (EST) به شرح زیر است:
متون موجود در سازمان پذیرنده EST
روند استفاده از EST در سازمان
فراهم ساختن تجهیزات و پشتیبانی فنی محلی
روند سازمانی و مدیریتی در مورد پرسنل آموزش دیده
سازگاری با اولویتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی محلی
به دلیل فقدان داده های کمی در مورد اثرات و قابلیت استفاده سیستم از تکنولوژیهای EST در کشورهای در حال توسعه .
فرآیندی مورد نیاز است که بتوان با کمک اولویتهای برقراری سیستم های ایمن تر را تعیین نمود.