دانلود تحقیق موضوع علم و عالم در بینش اسلامی

Word 40 KB 33758 6
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • آنچه بنام علم در اسلام نامیده می شود متفاوت است با آنچه که امروز حرمت زیاد و علم نامیده می شود و تبدیل به لقب پرحرمتی شده است که توسط کسانی به دنبال یک رشت از افکار بسته می شود تا آنها را از انتقاد مصون بدارد این ماجرا در مورد علم تنها نیست بلکه در بسیاری از واژه هایی که در فضای مذهب مطرح می شوند معنایی مشخصی دراند نیز صادق است .

    در شریعت اسلام و در معارف اسلامی علم تعریف نشده است ولی برای علم صفاتی و برای عالم هم صفاتی ذکر شده است و اگر ما این صفات را در نظر بگیریم و سعی کنیم که مدلی بدهیم که این صفات را بپوشاند و در برو بگیرد تا حدودی به مفهوم علم از نظر اسلامی نزدیک شده ایم .

    علما وارث پیامبرند .

    عالم چگونه می تواند میراث پیامبران را منتقل کند به نحوی که معنای واقعی وارث پیامبران محسوب شود ؟

    وراثت از پیامبر مسلماً وراثت در ملک و مال امثال این امور نیست و آنچه نقش اصلی پیامبران را تشکیل میدهد عبارت است از هدایت به معنای وسیع کلمه .

    عالمان هم از این جهت از پیامبران وراثت می کنند و کار آنها را ادامه می دهند .

    از همین جا باید تا حدودی اصولاً یه قالب گیری این اندیشه راه پیدا کرد که عالم چگونه دارای معرفی می شود و شأن و نفی که عالم از نظر اسلام باید داشته باشد چیست ؟

    این باید به ما نشاندهد که ما از چه بینشی پیروی می کنیم و در چه مسیری داریم گام می گذاریم ، به خاطر بیاورید که فرانسیس بیکن می گفت که ما علم را علم نمی شناسیم مگر اینکه ما را بر طبیعت چیره تر کند .

    این را مقایسه کنید با این اندیشه که ما علم را علم نمی شناسیم مگر اینکه ما را وارث پیامبران و پیامبر گونه کند در این مقایسه شما به خوبی می توانید حدس بزنید که چهارچوب اندیشه اسلامی درباره علم چیست ؟

    نکته دومی که در زمینه علم و عالم گفته شده این است که عالم دارای خشیت می شود .

    تنها دانشمندان و عالمانند که دارای خشیت خداوند می شوند و نیز از امام صادق نقل شده است که : هر کس بی نصیب از خشیت باشد عالم محسوب نمی شود حتی اگر با موشکافی های محققانه دشواری های علمی را حل کند و نیز امام علی نقل کرده است که : آنکه علم را علم می کند خشیت است و آنکه علم را جهل می کند عجب و خویشتن بینی است .

    بهر حال هر تعریفی از علم و هر تعریفی از اسلام بدهیم قطعاً باید فراگیر این نکته باشد که ما علم را علم نمی شناسیم مگر اینکه به خشیت منتهی شود و آن را افزون تر کند و عالم را عالم نمی شناسیم مگر اینکه دارای خشیت باشد .

    خشیت غیر از خوف است و خوف هم غیر از جبن است .

    کسانی فکر می کنند که خشیت از خداوند یعنی ترسیدن از او و ترسیدن هم که مذموم است بلکه ترسو بودن یک صفت اخلاقی مذموم است ولی خشیت ترسو بودن نیست .

    آن جبن است که به معنای ترسو بودن است و البته شما می دانید که در معارف اسلامی هیچ جا در برابر خداوند به جبن دعوت نشده است .

    خشیت عبارت است از نوعی ادراک رهبت ، شناختن دقیق شخصی که در طرف مقابل ماست و لبریز شدن از مهابت نسبت به او مقایسه کوچکی خویشتن با علو و بلندی او و به خضوع افتادن در برابر او .

    نکته سوم اینکه : علم هدایت آور است یعنی کسی را به خود رها نمی کند .

    نه تنها هدایت آور است بلکه ظلالت آور هم هست این مسأله بسیار آموزنده ای است این نه تنها در مورد علم صادق است بکله در بسیاری دیگر از امور در جهان نیز صادق است .

    قرآن خود درباره خودش چنین سخنی را دارد قرآن خود را هدایت می داند ،نور می داند ولی در عین حال معتقد است که قرآن بر مؤمنین شفا و رحمت است ولی بر ظالمان خسارت و زیان است .

    در روایات آمده است که هر کس علمی بیاموزد ولی بر هدایت او افزوده نشود از خداوند دورتر شده است.

    اولاً توجه کنیدکه قرب به خداوند از اهداف علم و یا از نتیاج علم است و ثانیاً بنا به آنچه گفتیم ما علم را علم نمی شناسیم مگر اینکه به نزدیک شدن به خداوند و به هدایت انسان کمک بیشتری بکند.

    هرکس علم او فزونی گیرد اما هدایت او افزون تر نشود دوری او از خداوند بیشتر شده است پس طرحی که ما از علم می دهیم باید این را هم شامل شود علم نمی تواند نسبت به هدایت بی طرف باشد .

    نکته بعد اینکه از نظر اسلامی و در تفکر اسلامی علم امر ذومراتب است .

    غرض من اجمالاً و مختصراً این است که علم سطوح مختلف دارد و از حقیقت واحد می توان درک های مختلف داشت .

    و همین درک های متفاوت به نحوی است که موضع گیریهای متفاوتی ایجاد خواهد کرد .

    یکی از مهمترین چیزهایی که باید آموخت و آموزش داد و ما در دانشگاه ها و جامعه خودمان باید داشته باشیم همین است که به ذومراتب بودن را در عمل هم می باید نشان داد .

    نشان دادن و قائل بودن با این امر در عمل ، عبارت است از تسامح و تحمل نسبت به اعتقادات دیگران این شیوه دقیقاً از این تفکر بر می خیزد .

    اگر ما معتقد باشیم که یک حقیقت واحد که در خارج است اگر به آن نگاه کنند یا هیچ کس آن را نمی فهمد و یا همه به یک اندازه آن را می فهمند بنابراین انسان باید به فهم خودش تکیه کند و همه دنیا را بر باطل بداند .

    این یک جور فکر است و عمل خاصی را بدنبال خواهد داشت ولی اگر ما به اندیشه اسلامی پایبند باشیم چنین نمی گوییم و نمی کنیم و برای هر کس سهمی در درک حقیقت قائل می شویم .

    صفت دیگر علم صمت و سکوت و حلم است ، علم باید برای شخص عالم صمت و حلم بیاورد .

    از امام رضا نقل است که از علامت فقیه بودن علم و صمت است .

    امام صادق از امام علی نیز روایت کرده که عالم 3 علامت دارد : علم و حلم و صمت .

    از پیامبر (ص) نقل شده است که هیچ مقارنتی افضل از مقارنت از علم و حلم نیز نیست .

    امیر المؤمنین در مورد یکی از اصحاب خودشان این ارزش را ذکر می کند : یکی از صفات این برادر خدایی این بود که او بیشتر اوقات خودش را ساکت بود .

    این ارزش امروزه نزد ما عکس شده است ،پرحرفترین و پرادعاترین اشخاص ظاهراً ارجمنترین اشخاص می شوند اما از نظر تفکر اسلامی علم شخص را سوق می دهد به سمت صمت .

    اصولاً شأن روح های بزرگ این بوده است که از تنهایی و سکوت لذت می برند و با آنها انس داشته اند .

    آدمی که خودش را تهی و زشت می بیند برای پرکردن خود و مشغول کردن خود از پرگفتن و خودستایی کمک می گیرد ولی آدمی را که خود را زیباترین منظره ای می بیند که می تواند در آن نظر کند ، در کنار خودش می نشیند و خود را تحمل می کند و در زیبایی درون خود غوطه ور می شود و نیازی به عرضه کردن خود به دیگران نمی بیند .

    صفات منفی علم دو آفت و صفت منفی هم برای علم برشمرده شده است که ذکر می کنیم : یکی اینکه علم نافع داریم ، علم مضر هم داریم .

    در سخنان پیامبر هست که : پناه می بریم به خدا از علمی که نافع نیست .

    امیرالمومنین در خطبه ای در نهج البلاغه در مورد متقین همین سخن را می گوید: متقین چمشان را از محرمات می بندند و گوششان را تنها به علم نافع می دهند بنابراین علم غیر نافع هم می تواند پیدا شود و آن علم که از نظر اسلامی مقبول است علم نافع است ،علم مضر همان علم مضل است .

    نکته دوم : اینکه علم می تواند حجاب واقع شود در عین اینکه علم به اصطلاح فلاسفه عین انکشاف وظهور است در عین حال می توان حجاب هم واقع شود ونه تنها چیزی را به انسان نشان ندهد و آشکار نکند بلکه حقایقی را هم بپوشاند و از همه مهمتر اینکه می تواند حجاب خداوند بشود و می تواند بزرگترین پرده بر چشمان عالم شود تا خدا را نبیند .

    در وصف علم پیامبران از حضرت علی آمده است : اهل بیت پیامبر دین را چنان که سزاوار بود دانستند و آموختند و بدان عمل کردند نه آنکه شنیده اند ، نقل کرده اند .

    زیرا راویان دانش بسیارند اما حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندک .

    علم هدف ها و کاربردهایش بعد از بحث در مورد شناخت و لزوم آن انواع شناخت و شناخت علمی سؤال این است که هدف های علم چیست و سپس باید روش های دست یابی به این هدفها را مطمع نظر قرار دهیم بنابراین از خود می پرسیم هدف های هر علم در هر زمان و مکان چیست .

    پاسخ می تواند چنین باشد : ارضاء کنجکاوی های انسانی در شناخت بهتر طبیعت و به تبع آن کنترل بیشتر بر آن و مهار سازی محیط اطراف .

    پس به یک تعبیر می توان همراه با فرانسیس بیکن چنین گفت : ما از قوانین طبیعت برای تسلط بر طبیعت و مهار آن اطاعت می کنیم اما قبل از هر چیز باید این قوانین را بشناسیم .

    پس از یک دیدگاه می توان گفت علم در جستجوی کشف قوانینی است تا با آن جهان پیرامون را بشناسد و پدیده ها را در حوزه میل و ارداه انسان قرار دهد .

    بیان کرلینگر نیز تأیید هیمن ادعاست به نظر او (( وظیفه علم عبارتست از ایجاد قوانین کلی که رفتار چیزها و رویدادهای تجربی را که علم با آنها در ارتباط است در بر گیرد و بدین وسیله ما را قادر می سازد تا دانش خود درباره رویدادهای شناخته شده و مجزا را با یکدیگر پیوند دهیم و درباره رویدادهایی که تاکنون برای ما ناشناخته بوده است پیش بینی های معتبر به عمل آوریم .)) هدف علم تفسیر کردن است ، و مقنع ترین تفسیر انست که تحمل سخت ترین آزمایشات را داشته باشد و به سخت ترین نحو آزمایش شده باشد تا تمام آنچه را که بعنوان روش شناس محتاج بدانستن آن هستیم بما گفته باشند .

    حال چه از رالیزم فلسفی کمک بگیریم و چه نگیریم نمی توانیم اظهار نظر کنیم که آن هدف تحقق پذیر هست یا نه .

    اگر تصویری که علم امروز هز جهان می نگارد قدری به حقیقت نزدیک شود ( به عبارت دیگر اگر ما چیزی به نام معرفت علمی داشته باشیم ) آن شرایطی که تقریباً در همه جای جهان حاکم است اکتشاف آن نوع قوانین ساختمانی را که ما بدنبال آن هستیم تقریباً غیر ممکن می سازد زیرا به طور تقریب همه مناطق عالم آکنده از تشعشات نامنظم است و بقیه مناطق هم از ماده ای با همان بی نظمی و پراکندگی اشغال شده است .

    علی رغم همه اینها علم به شیوه ای معجزه آسا توفیق یافته است که به سوی آنچه که به گمان من هدف علم محسوب می شود حرکت کند .

    این حقیقت شگفت انگیز به نظر من فوق تفسیر پذیری است مگر اینکه بخواهیم پر ادعایی کنیم درعین حال می تواند مشوق ما در تعقیب آن هدف باشد .

    با اینکه می دانیم نه رئالیزم فلسفی و هیچ منبع دیگری ،‌ نمی تواند به ما اطمینان ببخشد که قطعاً به آن هدف خواهیم رسید .

    امروز و فردای علم ...

    اولین نتیجه ای که می گیریم آن است که نباید دچار تکبر شویم بلکه باید فروتنی خویش را حفظ کنیم ، نتیجه دوم همان است که روزی به وسیله دانشمند فرانسوی و متخصص فیزیک زمین شارل مورن بیان گرید : « تنها چیزی که قابل توجه و شایان اهمیت است علم مطلق و تجسسات بی غرض می باشد .» درست است که امروزه مردانی وجود دارند که منکر آزادی فکری هستند و می خواهند از حالت تردید که در دانش فعلی وجود دارد ورشکستگی آن را نتیجه بگیرند و به نفع روح عرفانی وعظ و تبلیغ کنند ، ولی ما نیز تصدیق داریم که علم امروزه یکی از مراحل بحرانی خود را طی می کند اما این بحران فقط بحران رشد است و بس .

    سخن آخر و سخن آخر ، اینکه این همه هستی که در عالم و در عالم هست از نظر در چشم سیاه خاک و از موشکافی ها و از استشمام رایحه گیسوی خداوند است که ظلمتکده طبیعت خزانه راز و جلوگاه رنگ سیاه اوست .

    عالمان و عرافان راستین که از چشم ساقی طبیعت شراب می نوشند و سراب ها چشمه اند تا نور جمیل حق در آنها بتابد سرمستی و طرب و فرحی دیگر دارند .

    « والسلام »

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

کلمات کلیدی: پیامبران - خشیت - عالم - علم - عمل - هدایت

موضوع علم و عالم در بينش اسلامي آنچه بنام علم در اسلام ناميده مي شود متفاوت است با آنچه که امروز حرمت زياد و علم ناميده مي شود و تبديل به لقب پرحرمتي شده است که توسط کساني به دنبال يک رشت از افکار بسته مي شود تا آنها را از انتقاد مصون بدارد اين

تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد. انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین ...

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا» منظومه محنت زهرا و آل او دوشیزگان پرده نشین حریم قدس بر خاطر کواکب ازهر نوشته‌اند نام بتول بر سر معجر نوشته‌اند سپاس خداوندی را درخور است که به برکت اصحاب کسا، عرش و فرش بیافرید و نعمت در آن بگسترانید و از برای جانشینی خود بر روی زمین انسان را از ماند آبی گندیده بسرشت و برای هدایت او پیامبران فرستاد. درود برون از شمارش ...

نظریه امامت در ترازوی نقد ارکان اصلی نظریه نظریه امامت، از ابتدای تکون تاکنون فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر نهاده و عالمان و متکلمان شیعه در طول تاریخ، قرائت‌های مختلفی از آن داشته‌اند. لکن یک قرائت خاص همواره رواج و شهرت بیشتری داشته و خصوصاً در عصر حاضر سطره خود را بر تلقی‌های دیگر گسترانده و شکل تفسیر رسمی را پیدا کرده است. ارکان این تلقی خاص به شرح زیر است: الف) وجود ...

بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌ معاد شناسي مقدمه : سپاس‌ و حمد بي‌اندازه‌ و قياس‌ از ويژگيهاي‌ حضرت‌ ربّ ودود ذوالجلال‌ و الاءکرام‌، خداي‌ منّان‌ است‌ که‌ بشر را بعد از آفرينش‌ و هدايت‌ تکوينيّه‌ به‌ خلعت‌ حرکت‌ بسوي‌ کمال‌

سپاس خداوندي را درخور است که به برکت اصحاب کسا، عرش و فرش بيافريد و نعمت در آن بگسترانيد و از براي جانشيني خود بر روي زمين انسان را از ماند آبي گنديده بسرشت و براي هدايت او پيامبران فرستاد. درود برون از شمارش بر خاتم پيامبران که با ارائه رسالتش دين

مقدمه مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و ...

مقدمه آن شب مکه حال و هواي ديگري داشت ، زمينش ، آسمانش و مردمانش گويي همه بي قرار بودند ، حتي پرندگان مهاجر و پرستوهاي مهاجر که شب هنگام از آسمان مکه مي گذشتند گويي نوعي جذابيت و کشش در آن سرزمين حس مي کردند و آنجا را امن يافتند . آن شب هر پر

غيبت و حضور ضرورت پيروي از علماي متعهد از آنجا که در شرايط سخت دوره غيبت امام (ع) تشخيص وظايف و تکاليف ديني بر افراد به راحتي امکان پذير نيست ، مسئوليت تبيين احکام ديني و هدايت مردم و حفظ ارزشهاي اسلامي و دفاع از مکتب برعهده عالمان متعهد و

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّه ِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ فِي هذِهِ السّاعَه ِ وَ في کُلِّ ساعَه وَلِيَّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَويلا

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول