مقدمه
قسمت اعظم پدیده های سازشی، که در موجودات زنده دیده می شود، سازشهائی هستند که در مقابل شرایط بخصوصی از محیط انجام می گیرند. بنابراین عوامل مخصوصی از محیط، تأثیر بسزائی در انتخاب طبیعی دارند. همراه با عوامل
غیر حیاتی محیط (درجه حرارت رطوبت، جریان هوا، مواد شیمیایی، شدت جریان آب و غیره) عوامل حیاتی یعنی تأثیر موجودات زنده بر روی یکدیگر
(شکاریها، انگل ها و رقیب ها) نیز اهمیت خاصی دارند. قبل از هر چیز مسئله رقابتها امری مهم در تکامل موجودات زنده بوده است که ممکن است بین افراد یک گونه یا افراد گونه های مختلف بوجود آید. رقابت بین افراد گونه های مختلف موقعی پیش می آید که همه آنها همزمان احتیاج به قسمتهای مهم و محدودی از محیط مانند غذا، محل های مخصوص تولید مثل، خواب و محل گذراندن زمستان و غیره داشته باشند. چنین فاکتورهائی که تعدادشان محدود است با افزایش افراد یک اجتماع رو بکاهش گذاشته و بالاخره بحداقل می رسند. بنابراین در اینجا عامل تراکم توده که تأثیر آن با ازدیاد تراکم شدت می یابد بحدی خواهد رسید که از آن پس امکان افزایش تراکم جمعیت را محدود می سازد (مثلاً موقعیکه محل خالی برای تخم گذاری دیگر وجود نداشته باشد).
در این صورت این فاکتور (کمبود محل تخم گذاری) به عنوان فاکتور محدود کننده تراکم توده مؤثر واقع می شود. البته در برابر آنها عواملی نیز وجود دارند، که بستگی به تراکم توده ندارند، مثلاً زمستان سخت طوفان وامثال آنها که باعث کاهش تراکم توده می گردند. دوگونه، که در بسیاری از موارد اساسی با یکدیگر رقابت
می کنند نمی توانند در کنار یکدیگر در محیط زندگی بخصوصی زیست نمایند، زیرا بهر حال یکی از دوگونه از لحاظ رقابتی بر دیگری ارجحیت داشته و این برتری هر قدر ناچیز باشد به مرور زمان باعث می شود که گونه دیگر را از محل دور کند و یا اصولاً باعث از بین رفتن آن شود. این است یکی از واقعیتهای مهم اکولوژیکی که منجر به پیدایش اصل یا قانون طرد رقابتی ( Competitiva exclusion principle) گشته است و گاهی اوقات هم بنام کاشفین آن مثلاً قانون مونارد ( monard) نامیده می شود. نتیجه این قانون اکولوژیکی این است که هرگاه تغییر مناسبی در گونه ای بوجود آید، که منجر به کسب امتیاز در آن گونه گردد و شانس رقابت را برای رقبای خود کم کند آن تغییر باعث انتخاب طبیعی در گونه تغییر یافته می شود و همین امر باعث جدائی اکولوژیکی گونه ها در منطقه به خصوصی می گردد.
فصل اول:
رقابت برای منابع
رقابت از طریق بهره برداری: توزیع آزاد ایده آل
وقتی افراد متعدد یک منبع محدود را مورد استفاده قرار بدهد. مثلاً این موضوع در مورد استفاده قرار می دهند. رقیب یکدیگر محسوب شده و تصمیمات هر رقیب می تواند عمل سایرین را تحت تأثیر قرار بدهد. مثلاً این موضوع در مورد مگس سرگین صدق می کند. مگسهای ماده (منبع محدودی که نرها بر سر آن رقابت می کنند) روی تپاله فراوان تر از علفهای اطراف هستند، اما در عین حال به نفع بعضی از نرهاست که در بین علفهای آنجاهایی که رقابت خفیف تر است، به دنبال آنها بگردند.
با یک مدل از رقابت بحث را شروع می کنیم. برای ساده کردن موضوع فرض
می کنیم که دو محل (زیستگاه) وجود داشته باشد، یکی غنی و دارای منابع فراوان و دیگری فقیر با منابع بسیار کم، و هر فرد به دنبال انتخاب زیستگاهی باشد که بالاترین بازده را بر اساس میزان مصرف منبع به او بدهد. اگر رقیب وجود نداشته باشد فرد صرفاً به زیستگاه بهتر می رود و این چیزی است که می توان از اولین کسی که وارد شود انتظارش را داشت. اما در مورد وارد شونده های بعدی چطور؟ هیچ نوع جنگ یا قلمرو خواهی وجود ندارد و لذا برای تعداد آنها که وارد می شوند محدودیتی برقرار نیست. در عین حال هر چه رقبای اشغال کننده زیستگاه غنی بیشتر باشند منبع بیشتر تهیه می شود و برای تازه واردین سودآوری کمتری دارد. نهایتاً به نقطه یی می رسد که برای تازه وارد بعدی بهتر آن است که زیستگاه فقیر را اشغال کند، زیرا گرچه منبع در آنجا کمیاب است اما رقابت نیز کمتر می باشد. از این نقطه به بعد هر دو زیستگاه اشغال می شوند زیرا سودآوری هر دو برای فرد یکسان است.
به عبارت دیگر رقبا توزیع خویش را در ارتباط با کیفیت زیستگاه طوری تنظیم می کنند که دسترسی افراد به منابع یکسان باشد. استفن فرتول
((Stephen Fretwell 1973این الگوی نظری توزیع رقبا در بین منابع را
«توزیع آزاد ایده آل» ( I deal free disteribution ) نامیده است، زیرا در این توزیع فرض بر آن است که حیوانات آزادند که به جایی بروند که در آن به بهترین صورت عمل
می کنند، و همچنین فرض بر آن است که حیوانات از نظر داشتن اطلاعات کامل در مورد مهیایی منابع در وضعیت ایده آل قرار دارند.
اقتصاد دفاع از منابع
همانطور که دیدیم، بعضی از حیوانات از طریق بهره برداری از منبع و دیگران از طریق قلمروطلبی با یکدیگر رقابت می کنند. آیا می توان پیش بینی کرد در چه مواقعی بهتر است رقابت ها به جای شکل اولی صورت دومی را به خود بگیرند؟ اولین کوششها در تجزیه و تحلیل این موضوع با طرح این سوال شروع شد که «دفاع از قلمرو چه کارکردی دارد؟» (H inde 1956 . Tinbergen 1957 ). این رویکرد منجر به لیست بلند بالایی از کارکردهای مختلف قلمرو در گونه های متفاوت شد، که بر تنوع منابع حفاظت شده تأکید می کرد. پرنده های لانه- سوراخی برای تأمین محل لانه سازی از قلمرو دفاع
می کنند، کشتی – چسب ها (بارناکل) قسمتهایی از صخره را حفاظت می کنند
(از طریق علائم شیمیایی) تا فضای کافی برای رشد خود را تضمین نمایند. وزغهای نر قطعه یی از زیستگاه را که برای ماده ها جذاب است حفاظت می کنند و غیره. در عین حال رویکرد کنشی به این سوال پاسخ نمی دهد که چه وقت مقرون به صرف است که رقابت از طریق حفظ قلمرو باشد. با استفاده از مفهوم حفاظت پذیری اقتصادی
( economic defendability) شیوه برخورد مفیدتری به وجود آمده است.
فصل دوم
قلمروگرایی
تعریف قلمروگرایی:0
در بسیاری از گونه های مهره داران و بی مهرگان عالی، افراد، جفت ها یا گروههای خانواده ای، محدوده مشخصی را برای زندگی و فعالیتهای حیاتی خود انتخاب می نمایند که اگر از این محدوده حفاظت نمایند نام آن قلمرو است.
محدوده قلمرو در افراد یک جمعیت می تواند به دلیل وجود رقابت برای کسب منابع با غذا ایجاد گردد. محدوده ای که توسط مهره داران و بسیاری از بندپایان برای ساختن لانه و آشیانه و مراقبت از فرزندان ایجاد می گردد و موجود از آن محافظت
می کند آشیانه نام دارد.