مقدمه: در فرهنگ لغات فارسی بازی به سرگرمی به مشغولیت، تفریح، لعب، کار،ورزش و فریب معنی شده است. زیست شناسان و روان شناسان نیز در مورد بازی نظرات مختلفی ارائه دادهاند. زیست شناسان براین باورندکه علاقهی انسان به بازی به کنجکاوی وی درکشف و شناخت محیط اطراف ارتباط دارد و روانشناسان نیز میگویند نیاز انسان به بازی در حقیقت مصرف انرژی نهفته در وجود اوست و البته جامعه شناسان نیز بازی را وسیلهای برای تمرین انسان در زندگی اجتماعی توصیف میکنند.برخی بر این باورند بازی خود هنری است که ناشی از فرهنگ و آداب وسنن هر جامعه است. اگر بخواهیم به این مقوله، عمیق بنگریم بازی همه نظرات وتعاریف فوق را دربرمیگیرد. درکشورپهناور ایران که از تنوع اقلیمی و قوم و قبیله ای خاصی برخوردار است، انواع بازی وسرگرمی رواج داشته و دارد. این بازیها درمراسم عروسی ، قبل و بعد از آغاز کاشت و برداشت محصولات کشاورزی،شب نشینیها و… اجرا میشود. اینکه بازیها از چه زمانی ومکانی آغاز شدهاند اطلاع دقیقی در دست نیست ولی از نوشتهها، کتیبهها و نقوش غارها و دیوارها چنین استنباط میشود که بازیها درحقیقت نوعی سخن گفتن، انتقال اطلاعات و معلومات،ایجاد و حفظ آمادگی جسمانی برای جنگها،ایجاد سرور ونشاط، شکرگذاری به درگاه خداوند و … بودهاست. نکتهی مهم اینکه در درگاه خداوند هریک از این بازیها بار فرهنگی داشتهاست. بازیها ویژگیهای خاص خود را داراست که میتوان به ابزار و امکانات ،مکان، گسترهی بازی ،سن و جنسیت بازی اشاره کرد.
1- بازی جرنگ جرنگ:
نوع بازی: یک گروهی (حداقل چهار نفر)
داور: دارد
برد و باختی: نیست
جنسیت بازیکنان: پسرانه
وضعیت کنونی: انجام نمی شود
نحوه بازی: دو نفر به عنوان داور در مکان مشخصی می نشیند و رنگی را بین خود انتخاب می کنند بطور یکه بازیکنان از آن اطلاع نداشته باشند. سپس بازیکنان کنار یکدیگر و روبروی آنها در صفی ایستاده و برای تشخیص آن رنگ با یکدیگر رقابت می کنند.
در این بازی به یک کمربند نیاز است که هنگام رقابت بر سر تشخیص رنگ مورد نظر، یکطرف آن در دست داور و سر دیگر در دست بازیکنی که نوبتش رسیده قرار دارد.
سوال و جواب بین داوران و بازیکنان به این صورت انجام می شود:
بازیکن: جرنگ جرنگ
داور: اسب چه رنگ
بازیکن: سفید (مثلاً)
اگر جواب غلط باشد
داور: بده به سفید (بازیکن سر کمربندی را که در دست دارد به بازیکن بعدی می دهد)
اگر جواب درست باشد:
داور: بتراش
در این هنگام بازیکنی که رنگ را بدرستی تشخیص داده است حق دارد با کمربند بازیکنان دیگر را بزند و بازیکنان دیگر نیز در صورت داشتن توانایی می بایست کمربند را از او بگیرند. داور با گفتن کلمه «جو» و «گندم» به صورت مکرر حق زدن را از او می گیرد و دوباره به او می دهد. یعنی بازیکن با شنیدن کلمه «جو» حق ندارد بازیکنان دیگر را بزند و باید در یک جا ایستاده و با چرخاندن کمربند در بالای سر خود نگذارد بازیکنان به او نزدیک شده و کمر بند را از او بگیرند. چنانچه دوباره از داور کلمه «گندم» را بشنود می تواند بازیکنان را بزند.
چنانچه بازیکنان کمر بند را از او بگیرند و یا به تشخیص داور بازی متوقف شود این مرحله از بازی به پایان رسیده و دوباره داوران با انتخاب رنگی دیگر مرحله بعد را آغاز می کنند.