تنظیمات, جنبش اصلاحات در حکومت عثمانی از 1255 تا چند دهه پس از آن . تنظیمات (جمع تنظیم به معنای «نظم بخشیدن ») در ترکی امروزی و در زبانهای غربی به مفهوم «اصلاحات » در عثمانی قرن سیزدهم و نیز در مورد دوره ای که این اصلاحات در آن صورت گرفته به کار می رود ( د. ا. ترک ج 11 ص 709). آغاز دوره تنظیمات را از زمان صدور «فرمان تنظیمات خیریه » که «خط همایون گلخانه » («خط » در عثمانی به معنای فرمان ) نیز نامیده می شود در 26 شعبان 1255 می دانند. درباره پایان دوره تنظیمات به اختلاف این تاریخها را ذکر کرده اند: اعلان مشروطیت اول در ذیحجه 1293 (شاو ج 2 ص 55 د. ترک ذیل Gulhane hatti) اعلان مشروطیت دوم در جمادی الا´خره 1326 ( میدان لاروس ج 11 ص 886) مرگ عالی پاشا یکی از سه دولتمرد پیش برنده برنامه تنظیمات در 1288 ( د.اسلام چاپ دوم ج 10 ص 201) حدود 1297 و استقرار حاکمیت استبدادی عبدالحمید دوم ( د. اسلام چاپ اول ج 8 ص 656) داده شدن امتیازات ویژه به مسیحیان قلمروعثمانی در1273( > دایره المعارف جهان اسلام آکسفورد < ج 4 ص 183184) و انحلال نخستین مجلس مبعوثان عثمانی به دست سلطان عبدالحمید در صفر 1295 (فاروغی ص 268 د. اسلام چاپ دوم همانجا).
در باره چیستی تنظیمات نظرهای گوناگونی داده شده که از آن جمله است : اصلاحات مبتنی بر برنامه ملهم از اروپا ایجاد تغییرات اجباری فرهنگی تلاش برای شکل اروپایی دادن به دولت عثمانی اقدام برای جلب رضایت و رفتار دوستانه اروپا نسبت به ترکیه و جنبشی فرهنگی و اصلاح طلبانه به منظور زمینه سازی برای نزدیک کردن دنیای اسلام و جهان مسیحی به یکدیگر ( د. ا. ترک ج 11 ص 710). به نظر یتکین (ج 1 ص 182183) موضوع تنظیمات سوق دادن ترکان به شاهراه تمدن نبود بلکه عبارت بود از تسهیل استثمار عثمانی به دست سرمایه داری اروپا. دولت مقتدر عثمانی در زمان برتری قدرت نظامی اش بر اروپا نیازی به اصلاحات نظام اداری و نظامی احساس نمی کرد اما از اواسط قرن دهم که در موضع تدافعی قرار گرفت و فروپاشی قلمرو و نظامات دولتی آن آغاز گردید ضرورت اصلاحات احساس شد و اقداماتی صورت گرفت که تنظیمات از مهمترین آنها بود (لوئیس ص 40).
جنبش اصلاحات را به دو دوره عمده می توان تقسیم کرد: در دوره اول اصلاحات بر گرفته از فرهنگ عثمانی بود و اصلاح مؤسسات دولتی را که به منظور احیای اقتدار دولت و خاتمه بخشیدن به آشفتگیها و تشنجها صورت می گرفت در گرو اجرای قوانین و مراعات سنن عثمانی می دانست ولی در دوره دوم با آشکار شدن برتری روزافزون کشورهای اروپایی و شکستها و عقب نشینیهای پیاپی حکومت عثمانی الهام گرفتن و گرته برداری از تمدن و نظامات اروپایی ضروری دانسته شد ( د.ا. ترک همانجا). پیمان کارلوویتس که پس از شکست عثمانی از اتریش و هم پیمانانش در 1111/1699 بر آن دولت تحمیل شد تنزل دولت عثمانی را آشکار کرد (هامر پورگشتال ج 6 ص 678). این پیمان پیمانهای دیگری چون پیمان پاساروفچه / پاساروویتس (1131/1718) را به دنبال آورد ( رجوع کنید به پاساروفچه * ). پس از تن دادن دولت عثمانی به شرایط پیمانهای مذکور بود که عثمانیان ناگزیر از اعتراف به برتری اروپا در زمینه های گوناگون علمی و اقتصادی و اجتماعی و نظامی شدند و برای ادامه هستی خود را به آنان نیازمند یافتند (حائری ص 18). از آن پس اصلاحات غرب گرایانه ای صورت گرفت مانند «دوره لاله » ( رجوع کنید به لاله دوره * 11311143 رئیس نیا ج 3 ص 3341) «نظام جدید * » در دوره سلطان سلیم سوم (حک : 12031222 رجوع کنید به د. ا. ترک ج 9 ص 309 317 پاکالین ذیل cedit" â"Nizam- رئیس نیا ج 3 ص 42 48) اصلاحات دوره محمود دوم (حک : 12231255 رجوع کنید به د. ا. ترک ج 7 ص 165170) و در نهایت تنظیمات .
تمام این اصلاحات در دوران خود با چالشهای جدی روبرو شد. اصلاحات دوره لاله که با غربزدگی افراطی همراه بود به قیام پاترونا خلیل * و قتل داماد ابراهیم پاشا صدراعظم و تنی چند از درباریان و تخریب کاخهای مجلل انجامید و اصلاحات نظام جدید به قیام مصطفی قباقچی * و قتل سلطان سلیم سوم و انحلال مؤسسات نظام جدید منجر شد ( رجوع کنید به د.ا.د.ترک ذیل " âsyan I µâ"Kabak رئیس نیا ج 3 ص 3941 4546 حائری ص 9194). چون پاترونا خلیل و قباقچی که در رأس آن قیامها بودند به ینی چری * وابسته بودند سلطان محمود دوم برای پیشبرد برنامه اصلاحات خود در ذیحجه 1241 پس از زمینه سازیهای لازم نهاد ینی چری را که روزی نیرومندترین نهاد نظامی عثمانی بود و اینک اصلاحات نظامی و نوسازی ارتش را به ضرر موقعیت خود می دید و سنت گرایان در قیام علیه اصلاحات از آن بهره برداری می کردند قلع وقمع کرد حادثه ای که در تاریخ عثمانی به «وقعه خیریه » معروف شد. وی پس از آن ارتشی به نام «عساکر منصوره محمودیه » بر اساس اصول جدید و باتوجه به تجارب نظام جدید تأسیس کرد و بدین وسیله امکان یافت که با سرکوبی اعیان و ملوک طوایف بر اقتدار دولت مرکزی بیفزاید و موانع را از سر راه اصلاحات بر دارد (یتکین ج 1 ص 76 80 لاموش ص 267). وی اصلاحات گوناگونی نیز در زمینه ایجاد مدارس و نهادهای اداری و نظامی جدید و برای دادن نظمی نو به دولت و جامعه انجام داد که در حقیقت مقدمه اصلاحات دوره تنظیمات به شمار می روند. این نظر وجود دارد که اساس تنظیمات در دوره سلطنت محمود دوم گذاشته شده و حتی کوتاه کردن ریش و جامه اروپایی پوشیدن محمود دوم را نقطه آغاز تنظیمات دانسته اند ( رجوع کنید به یتکین ج 1 ص 84) بنابراین تنظیمات به اعتباری ادامه اصلاحات دوره محمود دوم بوده است .
محمود دوم که با مشکلات نظامی و مالی بسیار بویژه پیشروی پیروزمندانه نیروهای تحت فرماندهی ابراهیم پاشا پسر محمدعلی پاشا فرماندار شورشی مصر به سوی استانبول در 18 ربیع الا´خر 1255 روبرو بود چند روز پس از رسیدن خبر شکست نیروهایش از ابراهیم پاشا در نزیب درگذشت و عبدالمجید فرزند شانزده ساله او به سلطنت رسید. عبدالمجید چهار ماه پس از نشستن بر تخت سلطنت به مصطفی رشیدپاشا (وزیر خارجه که ابتدا در پاریس و سپس در لندن سفیر عثمانی بود و در باره نهادهای اداری و سیاسی فرانسه و انگلیس گزارش می داد و راجع به اصلاحات قابل تطبیق در عثمانی نیز به محمود دوم لایحه داده بود) اجازه داد تا فرمان تنظیمات را به نمایندگی از او قرائت کند ( د. ا. ترک ج 9 ص 701702 ج 11 ص 712). مصطفی رشیدپاشا مدتی پیش از درگذشت محمود دوم معاهده بالطه لیمانی * را که معاهده ای تجاری بود در 25 جمادی الاولی 1254/ 16 اوت 1838 با انگلیس امضا کرد. این معاهده را که امتیازات زیادی به انگلیس داده بود گشاینده راه تجارت آزاد به قلمرو عثمانی دانسته اند ( رجوع کنید به آوجی اوغلو ج 1 ص 104 108 جم ص 175177 د. ا. ترک ج 9 ص 701702). هدف از اعطای امتیازات تجاری را نیز جلب رضایت و حمایت انگلیس برای حل مسئله لشکرکشی پاشای مصر به آناطولی دانسته اند. در واقع اعطای این امتیازها از نظر تأمین مداخله انگلیس به سود عثمانی مفید بوده است ( د. ا. ترک ج 9 ص 702 ج 11 ص 718 یراسیموس ج 2 ص 43). در نهایت این مسئله با پادرمیانی انگلیس به نفع عثمانی حل شد و نیروهای محمدعلی پاشا به مصر بازگشتند (شاو ج 2 ص 56 58). به نظر آوجی اوغلو (ج 1 ص 118) پس از آنکه قرارداد تجاری شرایط تجارت آزاد را فراهم آورد تنظیمات اصلاحات اداری و مالی و سایر اصلاحات مورد نیاز این بازار باز را برای سرمایه داری غرب تدارک می دید. در این شرایط رشیدپاشا در نامه ای به لردپانسنبی آمادگی عثمانی را بر اساس شرایط دولتهای انگلیس و فرانسه برای اجرای «تنظیمات مقتضیه » اعلام کرد ( رجوع کنید به یتکین ج 1 ص 94). وضع نابسامان عثمانی و احتمال سقوط دولت به دست قوای مصر و تهدیدهای روسیه و ناآرامیهای داخلی و شورشهای اقوام و ملل تابع عثمانی مصطفی رشیدپاشا را به این نتیجه رساند که جلب حمایت و بلکه مداخله اروپا و بویژه انگلیس برای نجات حکومت عثمانی امری ضروری است و در این راه ادامه و توسعه اصلاحات دوره محمود دوم برای جلب رضایت و اعتماد دول اروپایی لازم و زمان اجرای اندیشه اصلاحات فرا رسیده است ( د. ا. ترک ج 11 ص 718). او پس از آنکه از لندن به استانبول بازگشت به رغم مخالفت جناحی از دولتمردان به یاری رجالی که آنها را به همفکری با خود جلب کرده بود مقدمات تدوین و اعلان فرمانی را فراهم آورد که به خط همایون یا خط شریف گلخانه معروف شده است و ترکها آن را فرمان تنظیمات می نامند. مصطفی رشیدپاشا متن فرمان را از زبان سلطان نوشت و سلطان عبدالمجید را قانع کرد تا فرمان را صادر کند