دانلود تحقیق شیخ بهایی

Word 132 KB 33896 17
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بهاءالدین محمدبن‏حسین‏عاملی لقب شیخ بهایی نسب از نوادگان حارث همدانی، صحابی معروف امام علی(ع) مذهب شیعه دوازه امامی(نظر به تالیف حاشیه اثنی عشریه) تولد 953ه چهار شنبه 13 ذیحجه (سده دهم) بعلبک، لبنان وفات 1031ه (سده یازدهم) اصفهان، ایران مدفن جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام (جنب موزه آستان قدس) مشهد مقدس، ایران تبحر مشهور در معماری مسجد امام اصفهان متبحر در فقه، حدیث، نجوم، ریاضی، هندسه، طب و معماری مناصب شیخ الاسلام (مهم‏ترین منصب سیاسی- مذهبی در دربار صفوی) اسانید عزالدین حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر)، مولانا عبدالله مدرس یزدی، مولانا عبدالله شوشتری، مولانا افضل قاینی و عمادالدین محمود شاگردان ملاصدرای شیرازی، ملا محمد تقی مجلسی، نظام الدین محمد قرشی، ملا محسن فیض کاشانی،ملاخلیل قزوینی، ملاصالح مازندارانی، تالیفات مفتاح الفلاح ، کشکول، حبل المتین ، حدائق الصالحین ،عروه الوثقی، تشریح الافلاک،جامع عباسی، خلاصه الحساب، بحر الحساب، زبده، صمدیه، حاشیه اثنی عشریه، بهاءالدین محمدبن‏حسین‏عاملی[۱] معروف به شیخ بهائی (953 ، 1031 ه.ق ) دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که درعلوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود 88 کتاب و رساله است .

    او در عرصه‏های گوناگون علمی، سیاسی و هنری شهرت جهانی دارد در بعلبک متولد شد دوران کودکی را در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" زیست، او از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" بوده است ( از شخصیتهای برجسته آغاز اسلام متوفی به سال 65 هجری ).

    محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد.

    وی در سال 1031 ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.

    فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.

    منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد عبدالله بن شهاب‏الدین حسین یزدی، معروف به ملاعبدالله یزدی[۳].

    ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت.

    طب را از حکیم عماد الدین محمود،طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.

    صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت[۴].

    همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضی دانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.

    شاگردان تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کرده اند.

    یکی از محققان معاصر [۵] 33 تن از شاگردان او را نام برده است که در این‏جا به مشهورترین آن‏ها اشاره می‏کنیم: ملا محمد محسن بن ‏مرتضی بن محمود فیض کاشانی، متوفی 1091 ق.

    سیدمیرزا رفیع‏الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی 1099 ق.

    ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی 1070 ق.

    صدرالدین محمدبن‏ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، متوفی 1050 ق.

    ملامحمدباقربن‏محمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ‏الاسلام اصفهان، متوفی 1090 ق.

    آثار و تالیفات بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است.

    تالیفات شیخ بر اساس پژوهش یکی از محققان [۶] بالغ بر 95 کتاب و رساله است.

    برخی از نویسندگان نیز آثار او را 120 عنوان ذکر کرده‏اند [۷].

    در این‏جا برخی از آثار علمی شیخ را بررسی می کنیم [۸] : جامع عباسی : شاخص‏ترین اثر شیخ است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار می رفت تا آن‏جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است‏یاد می‏کنند [۹] ، این کتاب از یک مقدمه و بیست ‏باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.

    الزبده فی الاصول : مهم‏ترین اثر شیخ است در اصول.

    تاریخ نگارش آن یعنی سال 1018 ق و به قولی در سال 1005 ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است [۱۰] .

    اربعین : تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است [۱۱] شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره احادیث‏یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف‏ترین اربعین‏ها می‏باشد.

    این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحث ‏سیاسی پرداخته است، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن‏ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه‏های خود را مطرح کرده است.

    شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می‏توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.

    مثنوی سوانح الحجاز( نان و حلوا ) : این کتاب آمیخته‏ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است.با زبانی روان و دلنشین.

    نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی .

    بهایی در یکی از بخش‏های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می‏کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می‏توان بدان استناد کرد.

    شخصیت ادبی بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است که علاوه بر فارسی و عربی ترکی را نیز شامل می شده.

    اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است.

    وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است.

    ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است.

    بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست.

    ازمثنوّیات معروف شیخ در زبان فارسی می توان از اینها نام برد: نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است).

    نان و پنیر (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان شیر و شکر (اولین منظومه فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک) مثنویهایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالپشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند[۱۲] از نثر فارسی او تنها نمومه ای که در دیوان های چاپی آمده است رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است.

    بهایی در عربی نیز شاعر و زبان دانی چیره دست است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد که مهمترین و دقیقترین آنها اثر او در نحو به نام الفوائد الصمدیه است.

    قصیده: معروفترین آن موسوم به وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام در 63 بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثنی عشری بودن وی مردود می سازد.

    ارجوزه سرایی : دو نمونه بی بدیل (هراتیه یا الزّهره)[۱۳] و نیز (ریاض الارواح)[۱۴] دوبیتی : دوبیتیهای عربی شیخ بیشتر در اظهار شوق نسبت به زیارت روضه مقدّسه معصومین علیه السلام است.

    بخش مهمی از اشعار عربی شیخ لُغَز و معمّاست که بیانگر تسلط شیخ بر این حیطه است.

    توانایی او در ایجاز و بیان معماگونه مطالب در آثاری چون رسائل پنجگانه اثنی عشرّیه، خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان، الوجیزه فی الدرایه و همچنین تبحر او در صنعت لُغَز و تعمیه در آثاری چون لغزالزبده، لغزالنحو، لغزالکشّاف، لغزالصمدیه، لغزالکافیه و فائده مشهود است.

    نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به کشکول شیخ بهائی است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

    بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او تماماً موجز و بدون حشو و زواید است.

    برجسته ترین آثار چاپ شده: مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین : (ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن ،آیات الاحکام وحدیث است.

    جامع عباسی : از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین : در فقه الاثنا عشریه : در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است.

    زبده الاصول : شامل بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم الاربعون حدیثاً : معروف به اربعین بهائی مفتاح الفلاح : در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سوره حمد حدائق الصالحین : (ناتمام)، شرحی است بر صحیفه سجادیه حدیقه هلالیه : شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده [ویرایش] زندگی سیاسی شیخ بهایی محمد بن حسین عاملی (شیخ بهایی) در مدت ۷۸ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده است ولی عمده فعالیت سیاسی او در دورهٔ دو پادشاه آخر گذشته.

    شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ق) (از۹۶۶ (سال هجرت) تا ۹۸۴ق به مدت ۱۸ سال.) شاه اسماعیل دوم (۹۸۴-۹۸۵ق) (به مدت یک سال و اندی.) سلطان محمد خدابنده (۹۸۵-۹۹۵ق) (به مدت ۱۰ سال.) شاه عباس اول (۹۹۵-۱۰۳۸ق) (تا ۱۰۳۱ق (سال رحلت) به مدت ۳۵ سال.) او در سال ۹۶۶ق در حالیکه سیزده سال داشت به همراه پدر(از شاگردان مطرح شهید ثانی ) از جبل عامل به سمت ایران مهاجرت کرد.

    دلیل این مهاجرت از یکسو افزایش تهدیدات حاکمان عثمانی نسبت به شیعیان جبل عامل[۱۵] و از سوی دیگر احترام فراوان حاکمان آن زمان ایران (پادشاهان صفوی) به عالمان دینی بود، حاکمان صفوی با این کار ضمن ترویج دین و کمک به اقتدار سیاسی ایران به تحکیم سلطنت ‏خود نیز کمک می‌کردند، عالمان شیعی نیز در این بستر مناسب ضمن ترویج مذهب تشیع اثنی عشری، از گسترش صوفیگری در جامعه آن زمان جلوگیری می‌کردند.[۱۶] پس از سه سال اقامت در اصفهان، پدر با توجه به پیشینهٔ علمی و فقهی وبا توصیه شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان) ، از سوی شاه طهماسب به صمت‏ شیخ الاسلامی قزوین (پایتخت) منصوب شد شیخ‌آلاسلام مهمترین منصب روحانیت در آن دوره بوده*[1] و وظیفهٔ آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعت برای مردم بود.

    [۱۷] شش سال بعد عنوان شیخ الاسلامی پایتخت از او گرفته شد و شیخ‌الاسلامی مشهد و سپس هرات به او واگذار شد، نویسنده کتاب الهجره العاملیه این اقدام شاه طهماسب را مصداق نفی بلد و تبعید سیاسی دانسته و دلیل آن را تلاش وی در احیا و اقامه نماز جمعه (که اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف علما بود) در پایتخت صفویه می داند چرا که باعث ‏شد دولتمردان صفوی احساس خطر کنند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر خواسته‏های خود بدانند[۱۸].

    سرانجام پدر در سال ((۹۸۳ق) ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد و بعد از انجام مناسک حج‏ به بحرین رفت، در آن‏جا اقامت گزید و(یک سال بعد وفات یافت[۱۹] مدت این چهارده سال در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات بودن شیخ بهایی را با منصب و وظایف شیخ‏الاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر نمود.

    شواهدی است که نشان می‌دهد صمت شیخ‌الاسلامی هرات بعد‌از فوت پدربه پسر(شیخ بهایی) رسیده است، میرحسین بن حیدر کرکی (شاگرد شیخ بهایی) در روضات الجنات نقلی دارد که برداشت از آن این است که شیخ بهایی بعد از پدر، شیخ‌الاسلام هرات شده‌*[2]، که اگر این برداشت صحیح باشد سال وفات پدر (۹۸۴ق) و سال بعد‌از آن که سالهای آشوب و هرج و مرج در دربار بوده[۲۰] نمی‌تواند تاریخ اخذ این صمت باشد و احتمال دارد که شیخ بعد از این تاریخ به این سمت منصوب شده.

    مؤلف الهجره العاملیه در این مورد نیز معتقد است شیخ مانند پدراز مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) دور نگه‏داشته می شد[۲۱].

    البته تأییدی بر این منصب شیخ‏الاسلامی هرات در کتاب خیرالبیان وجود ندارد، آنچه درمورد این دوره از زندگی شیخ (جوانی) در خیر‌البیان عنوان شده و قابل توجه است این است که شیخ در عنفوان جوانی سفری طولانی مدت به بلاد اسلامی انجام داده[۲۲] و با توجه به اینکه در کتاب سلافه العصر مدت سفرهای شیخ را ۳۰ سال عنوان کرده .

    [۲۳]و با در نظر گرفتن اینکه آخرین سفر شیخ در سال ۱۰۱۵ق[۲۴]بوده می‌توان احتمال داد که این سفر می‌تواند در همین سالها باشد یعنی ۹۹۴ یا ۹۹۶ که درآن موقع شیخ ۳۰ تا ۳۲ سال داشته است[۲۵].

    شیخ بهایی و شاه عباس اول: عمده فعالیت‏های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت، ‏شاه عباس بزرگترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشته‌اش بازگرداند، زمینهٔ رشد و شکوفایی خارق‌العادهٔ فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد.

    شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل می‌شد و در بیشتر امور از ایشان مشورت می‌جست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود[۲۶]، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود[۲۷] شیخ بهایی در سال ۹۹۶ق دو سال و اندی بعد از رحلت‏ شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)(۹۹۳)[۲۸]، به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد[۲۹]، درسال ۱۰۰۶ ق با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این صمت به شیخ‌الاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت.شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود.

    در عالم‌آرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از صمت شیخ‌الاسلامی اصفهان به دلیل ملالت‏خاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی ارادهٔ سفر بلاد اسلامی کرد[۳۰] که تاریخ این رخداد می‌تواند بین سالهای ۹۹۶ تا ۱۰۰۸ق .

    باشد ، یعنی سالی که شاه عباس پیاده به زیارت امام رضا علیه السلام رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاه‏های علمی او با مکتب‏های فلسفی موجود در حوزه اصفهان (یعنی «توغل میرداماد و اصحاب او در علوم عقلی و رواج آن‏») می‌دانند[۳۱].

    به اعتقاد عده‏ای شیخ بهایی در یکی از سفرهای خارجی خود به کشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاکم عثمانی بوده است[۳۲] ایرادهای وارد بر عملکرد سیاسی شیخ : الف) همکاری با سلاطین صفوی در قالب پذیرش منصب شیخ الاسلامی.

    ب) مدح سلاطین معاصر خود و تالیف کتاب یا رساله به نام آن‏ها.

    ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی.

    الف) همکاری با سلاطین صفوی : تعامل نزدیک شیخ بهایی با دربار صفوی به لحاظ مشروعیت چنین رفتاری از دیرباز مورد بحث اندیشمندان بوده است.

    در فقه شیعه سه عامل اساسی همکاری عالم دینی را با حاکم جائر، جائز می‌کند، مشروعیت رفتار سیاسی شیخ را در غالب این سه عامل بررسی می‌کنیم: اول تقیه*[3] : هرچند شیخ در جایی آورده: «از خشم پادشاه ظالم و جائر بپرهیز که خشم او مانند خشم فرشته مرگ است که جان را می‏ستاند و موجب هلاکت و نابودی حیات انسان می‏شود.[۳۳] با این وجود در نظر گرفتن تقیه به عنوان توجیهی برای عملکرد سیاسی شیخ ، چندان به واقعیت نزدیک نیست چراکه در آن زمان عالمان بزرگی همانند محقق اردبیلی و دیگران نیز بوده‏اند که علیرغم دوری جستن از دربار متحمل هیچگونه گزندی نشده‌اند.

    دوم مصلحت عامه*[4] : با توجه به نقلها ونوشته‌ها*[5] هیچگونه جای تردیدی نیست که شیخ به پشتوانهٔ موقعیت ‏شیخ‌الاسلامی خویش در تامین مصلحت عباد، یاری رساندن به نیازمندان جامعه و دادرسی مظلومان تلاش بسیار کرده.

    و سوم اقامه امر به معروف و نهی از منکر*[6] : درخیرالبیان*[7] و عالم‌آرا*[8] از نفوذ فراوان شیخ نزد شاه عباس و اجابت خواسته‌های او توسط شاه بسیار آمده، این خواسته‌ها که مستقیماً و یا در لفافه ادا می‌شد اکثراً دینی بود و حمایت نظام سیاسی از این خواسته‌های عالم دینی باعث شد اوج رشد فرهنگ و معارف تشیع را در آن دوره شاهد باشیم و این خود بزرگترین معروفی است که به دست عالمان شیعی در طول تاریخ سیاسی اسلام انجام شده.

    امام خمینی رحمه الله در رد این گونه شبهات چنین می‏فرماید: ...می‏بینیم که یک طایفه از علما این‏ها گذشت کرده‏اند از یک مقاماتی و متصل شده‏اند به یک سلاطین با این که می‏دیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، این‏ها متصل شده‏اند به یک سلاطین، و این سلاطین را وادار کرده‏اند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب تشیع و این‏ها آخوند درباری نبودند.

    این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما می‏کنند.

    اطرافیان سلاطین این آقایان بودند.

    اینها اغراض سیاسی داشتند، اغراض دینی داشتند.

    نباید یک کسی تا به گوشش می‏خورد که مثلا مجلسی رحمه الله، محقق ثانی رحمه الله، شیخ بهایی رحمه الله با این‏ها روابط داشته‏اند و می‏رفتند سراغ این‏ها، همراهی‏شان می‏کردند، خیال کنند که اینها مانده‏اند برای جاه و عزت، و احتیاج داشتند به این که سلطان حسین و شاه عباس به آن‏ها عنایتی بکنند.

    این حرف‏ها نبوده در کار، آن‏ها گذشت کردند، یک مجاهده نفسانی کرده‏اند برای این که مذهب را به وسیله آن‏ها، به دست آن‏ها ترویج کنند.[۳۴] ب) مدح سلاطین معاصر و تالیف کتاب و رساله به نام آن‏ها از جمله انتقاداتی که بر شیخ وارد می‌شود مدح و ثنایی است که نسبت به پادشاهان زمان خود داشته، شیخ کتاب حبل‏المتین را به اسم شاه طهماسب، خلاصه را به اسم حمزه میرزا[۳۵]، رساله فی مباحث الکر را به نام سلطان محمد خدابنده و کتابهای العروه الوثقی[۳۶]، جامع عباسی و رساله تحریم ذبایح اهل کتاب را به نام شاه عباس اول نوشته و در ابتدا یا در متن این کتب شاه صفوی را به اقتدار سیاسی، عدالت، انتساب به خاندان اهل‏بیت (صاحب النسب النبوی شاه عباس الحسینی الموسوی الصفوی[۳۷]) و دین مداری ستوده.

    حال چرا شیخ به مدح درباریان پرداخته: اول جوابی که به ذهن می‌رسد تلاش یک مؤلف است برای حفظ و ترویج آثارش، که این رسم غالب اکثر مؤلفان گذشته و به خصوص آن دوره بوده اما این کار کاملاً حساب‌شده صورت گرفته چراکه بسیاری از عبارات به کار رفته توسط شیخ در مدح شاهان درواقع شرح وظایفی بوده که از حاکمان عدل انتظار عمل به آن‏ها می‌رفته و نکتهٔ دیگر اینکه بهایی هر چند شاه صفوی را به عدالت و جلوه‏های اقتدار ستوده ، ولی هرگز آنان را به تقوا و پرهیزگاری توصیف نکرده، زیرا فسق شاهان صفوی برایشان امری مسلم بوده است، نکتهٔ سومی هم که وجود دارد اینکه شیخ بهایی در وصف شاهان صفوی فقط به توصیف سلطان معاصر خود پرداخته و از تعریف و تمجید دودمان صفوی و شاهان پیشین این سلسله خودداری کرده است که البته لازم به ذکر است این تایید اقتدار پادشاهان شیعی (صفوی) از سوی علمای دوراندیش امامیه در قبال حکومت رقیب (عثمانی) امری لازم و اجتناب‏ناپذیر بوده.

    ج) تضاد و دوگانگی در نظر و عمل سیاسی : سومین جنبه از شبهات در عملکرد سیاسی شیخ است چراکه در تألیفات متعدد[۳۸] مخاطبان به خصوص علما را به دوری جستن از ریا و تلبیس برای رسیدن به مناصب توصیه کرده و بدترین عالمان دینی را، کسانی معرفی کرده که با پادشاهان معاشرت و مجالست دارند در حالیکه خود منصب شیخ الاسلامی را که مهم‏ترین منصب سیاسی مذهبی دوران بوده برای مدتی طولانی ، در دست داشته و به گفته مورخان در سفر و حضر همراه شاه عباس، انیس و جلیس او بوده و این تناقضی آشکار در نظر و عمل سیاسی اوست.

    پاسخ این رفتار به ظاهر تناقض‏آمیز را باید در نوع نگرش بهایی نسبت‏به مسایل سیاسی، اجتماعی و دینی و نیز با ملاحظه اوضاع زمان او جست‏وجو کرد، نکوهش‏های شیخ در باره دنیا، جملگی در صورتی است که دنیا فی نفسه هدف باشد و انگیزه و خواسته انسان در دستیابی به مال و منصب و ریاست‏های دنیوی فقط رسیدن به دنیا باشد.

    این امر از مصادیق بارز دنیاطلبی است و ریشه هر خطایی است که از طرف ائمه علیهم السلام و عالمان دین از جمله خود بهایی نکوهش شده است، با توجه به این تا حدی روشن می‏شود که چرا شیخ بهایی مخاطبان خود را از معاشرت شاهان پرهیز می‏داد ولی خود از طرفی به آن تن می‏داد.

    علت آن است که نگاه او به دنیا و ریاست‏های دنیایی نگاهی ابزاری بوده است و هدف شیخ کسب نتایج دینی از مناصب دنیایی بوده، آثاری هم که شیخ در صحنه سیاسی برای ایران و شیعیان و فرهنگ تشیع به جای گذاشته مؤید این ادعا است.

    [ویرایش] پیوند به بیرون متن کامل کشکول شیخ بهایی ترجمه عزیزالله کاسب مقاله جامع ابوالفضل سلطان محمدی، ماهنامه پیام حوزه، شماره ۳۰ [ویرایش] منابع ↑ بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) ↑ اربعین شیخ بهایی، مترجم: عقیقی بخشایشی، چاپ سوم، قم، دفتر نشر نوید اسلام.

    ↑ مؤلف مشهور "حاشیه بر تهذیب منطق" معروف به "حاشیه ملا عبدالله".

    ↑ روضات الجنات، ج 7، میرزا محمدباقر خوانساری، کتابخانه اسماعیلیان .

    ↑ سیمایی از شیخ بهایی در آئینه آثار، محمد قصری، انتشارات آستان قدس رضوی، 1374 ش.

    ↑ کشکول، ج‏1، بهاءالدین محمد عاملی.

    ↑ عروه الوثقی، بهاءالدین محمد عاملی شیخ بهایی- نشر دارالقرآن الکریم، قم، 1412 ق.

    ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ج‏1، اسکندر بیگ ترکمان، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1350 ش.

    ↑ تاریخ ادبیات در ایران، ج‏5، ذبیح الله صفا، انتشارات فردوسی، 1371 ش.

    ↑ مفاخر اسلام، ج‏8، علی دوانی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1375 ش.

    ↑ تاریخ ادبیات ایران، ادوارد براون، ترجمه: رشید یاسمی.

    ↑ مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است ↑ کشکول، ج1،ص 189 ـ 194 ↑ کشکول، ج1، ص225 ـ 227 ↑ احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، صص 19- 16.

    ↑ سیمایی از شیخ بهایی در آیینه آثار، صص 43- 42.

    ↑ (تذکره الملوک، صص 4- 1.) ↑ الهجره العاملیه، صص 149- 147.

    ↑ احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، صص 19- 16 ↑ زندگانی شاه عباس اول، ج 1، ص 26و تاریخ ادبیات در ایران، ج 5، صص 194195 و ص - 18.

    ↑ الهجره العاملیه، ص 154.

    ↑ احوال و اشعار شیخ بهایی، ص 34 ↑ سلافه العصر، ص 291.

    ↑ احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، ص 33.

    ↑ همان، صص 34- 33.

    ↑ مفاخر اسلام، ج 8، ص 256 ↑ تاریخ ادبیات ایران، صص 354- 353 ↑ الهجره العاملیه، ص 143 ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ج 1، ص 154.

    ↑ تاریخ عالم آرای عباسی، ج 1، ص 154.

    ↑ مفاخر اسلام، ج 8، ص 431.

    ↑ عروه الوثقی، صص 24- 23 و ص 27 ↑ المخلات، ص 287.

    ↑ صحیفه نور، ج 1، ص 259.

    ↑ وقایع السنین، ص 504 ↑ العروه الوثقی، «مقدمه کتاب‏» ↑ رساله تحریم ذبایح اهل کتاب، صص 2- 1.

    ↑ کلیات شیخ بهایی; رجوع شود به مثنوی‏های شیخ که در این کتاب آمده است.

    [ویرایش] پی نوشت ^ ترتیب مناصب روحانیت در دوره صفوی : صدرخاصه، صدرعامه (یا صدرالممالک) قاضی دار السلطنه، قاضی عسکر و شیخ الاسلام.[۳۹] ^ رجعنا الی هرات الذی کان سابقا هو و والده فیها شیخ الاسلام.[۴۰] ^ تقیه از اصول مسلم مذهب شیعه است و چه بسیار عالمان دینی که برای حفظ دین و گسترش تشیع راه تقیه پیش گرفته‌اند.

    ^ دفع ضرر از مؤمن و یا جلب نفع برای او، از جمله عوامل جواز همکاری با حاکم جائر است که در فقه شیعه بدان تصریح شده است.[۴۱] ^ شیخ بهایی بسیار بخشنده بود و سرای عالی داشت که یتیمان و زنان بدان پناه می‏بردند و بسیار کودکان نوزاد در آن شیر خوردند و بسیار مردم از آن پناه جستند، وی به مردم بسیار چیز می‏بخشید ولی با آن همه تقرب، میل به پادشاه نداشت و بیش‏تر مایل به تنهایی و جهان گردی بود.[۴۲] ^ در فقه سیاسی شیعه وجوب تحصیل ولایت از طرف حاکم جائر و یا هر نوع همکاری با او در صورتی که اقامه امر به معروف و نهی از منکر موقوف به آن باشد واجب است[۴۳] ^ خیرالبیان: شاه آگاه، (شاه عباس اول) را نسبت ‏به آن حضرت (شیخ بهایی) اعتقاد صافی است و در اعزاز و احترام و اکرام او دقیقه‏ای نامرعی نمی‏گذارد، و همواره ملتمسات آن حضرت در سده رفیعه شاهی چون دعاهای اجابت قرینش در بارگاه الهی مقبول است.[۴۴] ^ عالم‌آرا: از این زمان خجسته نشان، حضرت اعلی شاهی، وجود شریف آن یگانه روزگار را مغتنم دانسته، همیشه از ملتزمان رکاب اقدس و اکثر اوقات در سفر و حضر به وثاق حضور او تشریف قدوم ارزانی داشته، از صحبت فیض بخش او مسرور می‏گردند.[۴۵] برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C» بهاءالدین محمدبن‏حسین‏عاملی

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

بهاءالدين محمدبن‏حسين‏عاملي لقب شيخ بهايي نسب از نوادگان حارث همداني، صحابي معروف امام علي(ع) مذهب شيعه دوازه امامي(نظر به تاليف حاشيه اثني عشريه) تولد 953ه چهار شنبه 13 ذيحجه (سده دهم) بعلبک، لبنان وفات 1031ه (سده يازدهم) اصفهان، ايران

مولف کتاب يا رساله (تحفه حاتمي ) بهاءالدين محمد عاملي معروف به « شيخ بهائي » فرزند شيخ عزالدين حسيني بن عبد الصمد از علماي بزرگ جبل عامل لبنان است که گاهي او را جبلي و گاه جبعي ( که احتمالاً مخفف جبل عامل است ) عنوان داده اند . نسب شيخ بهائي به حا

شيخ بهايي بهاء الدين محمد بن عزالدين حسين بن عبدالصمد بن شمس الدين محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثي همداني عاملي جبعي (جباعي) معروف به شيخ بهائي در سال 953 ه.ق 1546 ميلادي در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحيه شام و سوريه در روستايي به نام جبع

بهاءالدين محمد بن حسين عبدالصمد بن شمس الدين محمد بن علي بن حسن بن محمد بن صالح جباعي يا جبعي حارثي همداني لويزاني از اولاد حارث بن عبدالله اعود همداني از خواص اصحاب اميرالمومنين است . اين سلسله نسب را از مقدمه حدائق النديه في شرح الفوايد الصمديه تا

شيخ بهاء الدين ، محمدبن حسين عاملي معروف به شيخ بهايي دانشمند بنام دوره صفويه است. اصل وي از جبل عامل شام بود. بهاء الدين محمد ده ساله بود که پدرش عزالدين حسين عاملي از بزرگان علماي شام بسوي ايران رهسپار گرديد و چون به قزوين رسيدند و آن شهر را مرکز

شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. مرگ این عارف بزرگ و دانشمند ...

بهاءالدین محمد عاملی مشهور به شیخ بهایی یکی از بزرگان اسلام است. نبوغ او چند جانبه بوده است. در سیزده سالگی همراه پدر به ایران آمد. در خراسان تحصیل کرد و در اندک مدتی چندان پیش رفت که به صورت که به صورت یک چهره بارز درآمد و یکی از مشهورترین مردان دوره احیای صفوی شد. بهاءالدین نه تنها عالم دینی و مردی متکلم بود بلکه ریاضیدان و مهندس و معمار و کیمیادان بود از علوم غریبه نیز آگاهی ...

اديب نيشابوري - محمد تقي (1315-1396 ه.ق) شيخ محمد تقي اديب نيشابوري، مشهور به اديب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خيرآباد، از بلوک عشق آباد نيشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بي بهره نبود. محمد تقي نزد پدر خوندن و نو

ابن سينا ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا که درمغرب زمين به ابن سينا ،معروف است .ازفيلسوفان بزرگي بشمارمي آيدکه جامع تمام علوم عصرخويش بود.شهرت ابن سينا به قدري است که بيشترممالک شرقي قصددارندبراي افتخاربه گذشته علمي کشورخويش اورابه خودمنتسب نمايند. ا

معرفي شخصيت: محمد بن ابراهيم قوامي شيرازي ملقب به صدر المتالهين يا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادي الاولي سال 980 قمري ديده به جهان گشود.پدر او خواجه ابراهيم قوامي مردي پرهيزگار ديندار و دوستدار و حامي دانش و معرفت بود.در زمان حيات ملاصدرا, شيراز د

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول