مقدمه
در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است که برپایه افسانههای ایرانی سبب نامیدن آن این بوده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آوردند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را در آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامور گشت.
این محل را هم اکنون با نام تخت سلیمان مینامند.
تاریخچه و موقعیت
مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان که در 45 کیلومتری شمال شرقی شهر ستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، با وسعتی معادل 5/12 هکتار به عنوان یکی از محوطه های تاریخی مهم کشور محسوب می گردد. در این منطقه نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه می شود. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی می باشد. که ساختمان آتشکده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترین معبد مورد احترام حکومت مذکور ایفا می نماید و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب می شده و آتشکده ساسانی آذر گشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد « تخت سلیمان » نام گرفت.
وسیع ترین تاسیسات مذهبی و اجتماعی مجموعه مربوط به دوره ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است. بقایای آثار معماری این مجموعه متعلق به یکی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخره دوره ساسانی در قرن 6 م به شمار می آید.
بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین مبین اسلام توسط ایرانیان ، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو و پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 ه.ق تعداد اندکی از معتقدان آئین باستان ایران در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده می شده، بعدا" نیز محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوعی تا قرن 11 ه.ق ادامه حیات می دهد.
جهانی شناخته شد و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست تهیه است.
محوطه باستانی تخت سلیمان در آذربایجان، به مساحت 74 کیلومتر مربع چهارمین اثر تاریخی است که سکوت 24 ساله ایران در عرصه بین المللی را شکست و در سال 1382 در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید و بار دیگر کارشناسان یونسکو را بر آن داشت تا اثر ارزشمند دیگری از ایران را مورد بررسی قرار دهند .
این محوطه تاریخی یادگاری از دوران ساسانی است. آن زمان که سه آتشکده بسیار مهم در ایران وجود داشت و اکنون تنها آثاری از آتشکده آذر گشسب به جای مانده و با نام تخت سلیمان خوانده می شود. این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود و نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. به ویژه پس از جنبش مزدکیان و شکل گیری آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشکده با عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد.
در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه بر خسرو پرویز آتشکده، آذرگشسب غارت و ویران شد. حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود.
این آتشکده در سال ۶۲۴ میلادی به وسیله هراکلیوس ویران شد و بعدها به طور کامل متروک و بدون هیچ کاربری رها شد.
آتشکده آذرگشسب مجموعهاى است مشتمل بر یک سالن مرکزى مربع شکل با چهار جرز قطور آجرى که گنبد بزرگ آجرى آنرا پوشانده است.
مجاور این مجموعه در بخش غربى مجموعه دیگرى است که از یک آتشکده صلیبى شکل با ابعاد کوچکتر و دو تالار ستوندار با ستونهاى مدور چهارگوش و تعداد اتاقها و فضاهاى جانبى تشکیل یافته است.
«ابراهیم حیدری»، مسئول تهیه پرونده ثبتی تخت سلیمان در فهرست آثار ملی، در باره چگونگی تغییر نام آتشکده آذر گشسب می گوید: «اسم تخت سلیمان در واقع از قرون هفت و هشت هجری قمری و از سوی اهالی منطقه که اطلاعات تاریخی درستی از این بنا نداشتند، انتخاب شد. در حالی که این نام صحیح نبوده و همان آتشکده آذرگشسب نام صحیح مجموعه است. این نام در متون اوستایی، کتاب های تاریخ ایران قدیم و نوشته های مورخان یونانی، ارمنی و رومی بارها آمده است. در شاهنامه فردوسی نیز حدود 70 بار اسم آتشکده آذرگشسب ذکر شده است.»
وی تصریح می کند: « در دوران صفویه این مجموعه کاملا متروک ماند تا این که در قرن های 17 و 18 میلادی، شرق شناسان غربی به ایران آمدند و به بررسی مناطق تاریخی ایران پرداختند.»
طی سال های گذشته کاوش های باستان شناسی در محوطه تاریخی «تخت سلیمان» بسیاری از اطلاعات تازه را در اختیار کارشناسان قرار داده است. چنانکه در آخرین کاوش های باستان شناسی در محوطه تاریخی «تخت سلیمان» دو محوطه مربوط به دوران پارینه سنگی شناسایی و مشخص شد سنگ های مورد نیاز برای ساخت تخت سلیمان از این محوطه ها تامین شده است.
«سامان حیدری»، کارشناس ارشد جغرافیا و پژوهشگر موزه ملی ایران و یکی از دو پژوهشگری که پژوهش هایی را در محوطه تخت سلیمان انجام داده است، پیش از این به میراث خبر گفته بود: «در جریان پژوهش های مربوط به دوران پارینه سنگی در تخت سلیمان موفق به شناسایی دو محوطه باستانی شدیم که «تخت سلیمان» دقیقا در وسط این دو محوطه قرار گرفته است. محوطه «چال تپه»، استقرارگاه موقت دوران پارینه سنگی میانی بوده و محوطه «چخماق لی» نیز با آثاری از کارگاه ابزارسازی در این محوطه شناسایی و کشف شد.»
به گفته وی، در «چال تپه»، تمامی مراحل تولید مصنوعات سنگی شناسی شد که نشان می داد مصنوعات سنگی در این محوطه تولید شده و مورد مصرف قرار می گرفته است. همچنین در محوطه «چخماق لی»، منابع سنگ و پراکندگی زیاد مصنوعات نشان می دهد که سنگ تخت سلیمان از این دو محوطه به دست می آمده است.