تعاریف و کلیات جمعیت شناسی
در طول هزاران سال گذشته ، کره زمین مسکن مردمانی بوده که از سرنوشت آنان ، از تعداد و نحوه زندگیشان اطلاع دقیق نداریم . طبق شواهد تاریخی و برآوردهای آماری ، از ده هزار سال قبل از میلاد تاکنون ، جمعیت جهان با سرعت در حال افزایش بوده است و از رقم احتمالی حدود ده میلیون نفر به رقم بیش از 6 میلیارد نفر کنونی رسیده و حالت انفجاری به خود گرفته . این افزایش انفجاری باعث بروز مسایل ، مشکلات و کمبودهای زیادی گردیده و همه دست اندرکاران ، محققان و دانشمندان با شگفتی و نگرانی واداشته است . آنان در این رهگذر ، به ضرورت شناخت و مطالعه همه جانبه جمعیت پی برده و در چگونگی برخورد با این پدیده ، عقاید و نظریاتی ابراز داشته اند که با توجه به اهمیت موضوع ، در این فصل هر چند مختصر ، به ذکر کلیاتی در این مهم ، یعنی جمعیت شناسی و مطالعات جمعیتی می پردازیم :
تعریف جمعیت
جمعیت به مجموعه ای از انسانها گفته می شود که در سرزمین معینی سکونت مداوم دارند و در طول زمان بر حسب ویژگیهایی نظیر سن ، جنس ، وضع فعالیت ، وضع ازدواج و ….. ترکیب ویژه ای یافته اند . به بیان دیگر ، تجمعی از افراد انسانی که در یک منطقه جغرافیایی بطور مستمر ، به شکل خانوار و خانواده زندگی می کنند ، جمعیت نام دارد .
انواع جمعیت
در مطالعات جمعیت شناسی ، جمعیت ها را به اشکال مختلف طبقه بندی می نمایند ه جمعیت مقیم (قانونی) و حاصل واقعی ) ، جمعیت اصلی و فرعی ، جمعیت باز و بسته از آنجمله اند . تمام کسانی را که تابعیت کشوری را دارند و یا اهل منطقه ای هستند ، اعم از اینکه هنگام سرشماری در محل حضور داشته باشند یا نه ، جمعیت مقیم یا قانونی (Dejure) نامیده ، و تمام کسانی را که هنگام سرشماری ، در محل حضور داشته باشند و مورد شمارش قرار گیرند ، جمعیت واقعی یا حاضر (Defacto) گویند . در بررسیهای جمعیتی ، کل جمعیت منطقه مورد مطالعه را جمعیت اصلی و جمعیت بخش های کوچکی از آن را جمعیت فرعی می نامند . منظور از جمعیت بسته ، جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن ،مهاجرت (درون کوچی و برون کوچی نقشی ندارد و تغییرات آن ، فقط از اختلاف زاد و ولد و مرگ و میر ناشی می شود . در حالیکه جمعیت باز ، جمعیتی است که در افزایش یا کاهش آن ، علاوه بر موالید و مرگ و میر ، مهاجرت نیز دخالت می نماید .
تعریف جمعیت شناسی
واژه جمعیت شناسی یا دموگرافی Demography ، مرکب از دو کلمه یونانی ، دموس Demos به معنی مردم و جمعیت و گرافوس Graphos به معنی شناسایی ، نارش ، ترسیم و شناخته می باشد که اولین بار توسط آشیل گیرد Achille Guillard فرانسوی در سال 1855 میلادی بکار بره شده است . ساده ترین تعریف این است که بگوییم ، جمعیت شناسی ارائه دهیم باید گفت که جمعیت شناسی عبارتست از مطالعه علمی و توصیف و تحلیل آماری ساخت و حرکات جمعیت های انسانی ، بررسی سیاست های جمعیتی و روابط متقابلی که میان پدیده های جمعیتی و عوامل اقتصادی – اجتماعی و زیستی وجود دارد.
در حال حاضر جمعیت شناسی به دو شاخه بزرگ و مهم یعنی جمعیت شناسی کمی (جمعیت شناسی آماری) و جمعیت شناسی کیفی تقسیم بندی می گردد . هدف از جمعیت شناسی کمی ، مطالعه ترکیب و حرکات جمعیت در زمان و مکان معین و جستجوی علل این حرکات می باشد . مجال آنکه در جمعیت شناسی کیفی ، مطالعه خصوصیات و ویژگیهای کیفی انسانها مورد نظر است که ساختمان حرکات جمعیت ها را بیشتر از نقطه نظر بیولوژیکی و وراثت و تاثیراتی که محیط اجتماعی و جغرافیایی در این جمعیت ها می گذارد مورد بررسی قرار می دهد .
تاریخچه مطالعات جمعیتی
اگرچه مطالعات جمعیتی از دامنه بسیار قدیم یعنی از زمانی که گروههای انسانی از حالت بسته خارج شدند و بین مراکز جمعیتی ارتباط برقرار شد ، بخصوص در یونان ، روم ، چین و هندوستان مورد توجه بود ، لیکن سرشماری و بررسی های جمعیتی بصورت منظم تر پس از رنسانس متداول گردید . به دیگر سخن ، هر چند تفکر در مورد مطالعات جمعیتی سابقه ای طولانی دارد ولی آنچه که امروزه به عنوان علم جمعیت مطرح می شود سابقه ای کمتر از چهار قرن دارد . چرا که براساس شواهد موجود ،مبنای مطالعات جمعیتی توسط «جان گرانت» John Graunt در سال 1662 با انتشار کتابی تحت عنوان «ملاحظات طبیعی و سیاسی» که براساس آمار مرگ و میر شهر لندن تدوین شده بود ، آغاز گردیده و رشته نوینی در تحقیقات اجتماعی بنیان نهاده شده است . در کنار گرانت ، حق آن است که نامی هم از ویلیام پتی William peti که از دوستان گرانت بود ، برده شود . وی تحت تأثیر توماس هابس Thomas Habbes به این نتیجه رسید که ریاضیات می تواند در مسایل سیاسی کاربرد داشته باشد و این عقیده منجر به تألیف کتابی در زمینه «حساب سیاسی» گردید . شک نیست که چنین ایده ای در پیدایش علم آمار و پیشرفت علم جمعیت بخصوص از نر روشهای تحلیلی و تکنیکی سهم به سزایی داشته است .
ثبت وقایع حیاتی بطور دقیق و مستمر و انجام سرشماری های عمومی بطور منظم و در فواصل زمانی معین ، از اواسط قرن هجدهم در پاره ای از کشورها آغاز گردید . به عنوان مثال از نوشته های یک نفر کشیش آلمانی به نام روش میلش Sussmilch می توان نام برد که اطلاعات معتبری از مشخصات جمعیت زمان خود را انتشار داده است . بطور کلی از قرن نوزدهم به بعد است که جمعیت شناسی به مفهوم امروزی خود مورد توجه جدی قرار گرفته است به طوری که امروزه در اکثر قریب باتفاق کشورهای جهان عمومیت یافته و افق ها و زمینه های موثر و مفیدی برای پیشرفت مطالعات جمعیتی ایجاد گردیده و در اوضاع و احوال جهان امروز برای روشن ساختن مسایل اقتصادی و اجتماعی ملل تأثیر فراوان بر جای گذارده است که می توان با آینده نگری خود راه گشای مسایل و مشکلات جماعت بشری در حال و آینده باشد و شناخت بهتری از واقعیات موجود در اختیار برنامه ریزان ، مسئولین و مجریان جوامع قرار دهد .