دانلود تحقیق جامعه شناسی

Word 219 KB 33961 51
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • * در تعریف جامعه شناسی گفته شده است که جامعه از یک عده افراد تشکیل شده است.

    - این جمله یکی از صدها تعریف در مورد جامعه شناسی است.

    - این تعریف افراد را سازنده جامعه معرفی می کند.

    * که برای ارضای نیازهایشان با هم روابط اجتماعی دارند.

    - افراد دارای نیازهای مختلف و متنوعی هستند.

    - به این نیازها باید پاسخ داده شود.

    - افراد از طریق ارتباط با دیگران می توانند به این نیازها پاسخ دهند.

    - این ارتباط با دیگران همان روابط اجتماعی است.

    * منظور از روابط اجتماعی بنابراین کمک انسان ها به یکدیگر برای ارضای نیاز است.

    (حداقل در بدو پیدایش اقوام اولیه) - انسان ها به یکدیگر برای ارضای نیازهای خود کمک می کنند.

    - این کمک و همیاری از طریق روابط اجتماعی صورت می گیرد.

    - روابط اجتماعی فقط بر اساس نیاز انسان ها به یکدیگر است.

    * در این تعریف هدف انسان ها نیاز است و روابط اجتماعی وسیله.

    - هدف اولیه انسان ها رفع نیازهای خود است.

    - که آن را به وسیله رابطه با دیگران انجام می دهند.

    - بنابراین از روابط اجتماعی (با دیگران) به عنوان وسیله که آن ها را به هدف خود می رساند، نگاه می کنند.

    * بر اساس دسته بندی ماسلو، یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان ها نیاز به روابط اجتماعی و محبت است.

    - طبق طبقه بندی که ماسلو کرده است.

    - انسان ها دارای نیازهای اساسی و فطری می باشند.

    - که از جمله آن ها نیاز به روابط اجتماعی (داشتن رابطه با دیگران) و مهر و محبت است.

    - در نتیجه انسان یک موجود اجتماعی است و برای زنده بودن به رابطه با دیگران نیازمند است.

    * بدین ترتیب روابط اجتماعی هم یک نیاز فطری و لذا هدف است و هم وسیله ای برای ارضای نیازهای دیگر.

    - با این تعاریف روابط اجتماعی دو معنی پیدا می کند.

    - امری فطری و ذاتی که بستر به آن نیازمند است.

    - چون روابط اجتماعی امری فطری پس رسیدن به آن یک هدف تلقی می گردد.

    - در مقابل انسان ها مجبور هستند که برای رفع نیازهای خود از روابط اجتماعی سود بردند.

    - زیرا انسان ذاتاً دارای نیازهایی نیز می باشد که باید آن ها را برطرف کند.

    - در نتیجه روابط اجتماعی شکل یک وسیله را نیز به خود می گیرند.

    * و یکی از جالبترین نکات در نظام آفرینش این است که سیستم زندگی اجتماعی انسان ها و تشکیل جامعه را در فطرت آن ها نهاده است.

    - میل به تشکیل جامعه و روابط اجتماعی در فطرت انسان ها وجود دارد.

    - و این امری است که ازلی.

    - یعنی برنامه و هدف آفریدگار این گونه بوده است که انسان ها به تشکیل جامعه میل ورغبت داشته باشند.

    * به طوری که انسان بدون این روابط اجتماعی قادر به زیستن نیست.

    - بنابراین انسان روابط اجتماعی را برقرار می سازد و از آن بهره می برد.

    - زیرا بدون داشتن این روابط قادر نخواهد بود که زندگی خود را که ذاتاً اجتماعی ادامه دهد.

    * اهمیت خاص روابط اجتماعی در دو بعد است: 1- امتیاز 2- وسیله ارضای نیاز - در نتیجه روابط اجتماعی دو ویژگی پیدا می کنند.

    - اولی نیازی فطری و ذاتی است که انسان آن را هدف خود می داند و برای برقراری آن تلاش می کند.

    - دومی رفع نیازهایی است که برای تداوم حیات او ضروری است و او تنها از طریق روابط اجتماعی است که می تواند این نیازها را برطرف کند.

    (وسیله) * از اینجاست که دانشمندان به روابط اجتماعی به عنوان یک واقعیت مهم و مستقل می نگرند.

    - از زمانی که مشخص می شود روابط اجتماعی به جایگاهی در زندگی انسان دارند.

    - روابط اجتماعی را به عنوان امری مهم و یک واقعیت مستقل مورد برسی قرار می دهند.

    (رشته جامعه شناسی) * به طور مشخص منظور از روابط اجتماعی «ارتباط و وابستگی متقابل انسان ها و جهت گیری رفتاری آن هاست».

    - منظور از روابط اجتماعی انسان ها به اخص این می باشد که.

    - ارتباط و پیوستگی و وابستگی که آن ها به یکدیگر دارند چگونه است.

    - و الگوی که بر اساس آن رفتار خود را انجام می دهند، چیست؟

    * با افزایش جمعیت و پیچیدگی روابط و با گسترش گروه های اجتماعی، روابط انسان ها در یک مسیر نخواهد بود.

    - روابط اجتماعی میان انسان ها یک مسیر مشخص و معلوم را طی نمی کند.

    - این روابط به عواملی گوناگونی از جمله افزایش جمعیت پیچیدگی روابط و گسترش گروه های اجتماعی بستگی دارند.

    - هر یک از این روابط ذکر شده می تواند به سهم خود دگرگونی هایی را در روابط اجتماعی افراد پدید آورد.

    * روابط اجتماعی ممکن است از حالت هم سویی و کمک متقابل خارج شد و گاه حتی به دشمن تهدیل گردد.

    - دگرگونی هایی که در روابط اجتماعی پدید می آید.

    - متن آن ها را از حالت کمک متقابل که هدف از برپایی روابط اجتماعی است، خارج سازد.

    - و حتی در مواردی آن را به حالت خصمانه و دشمنی بکشاند.

    - لذا مفهوم روابط اجتماعی برای یک جامعه شناس فراتر از حد کمک متقابل می رود.

    - در اثر تغییراتی که در روابط اجتماعی پدید می آید.

    - جامعه شناس مفهوم بیشتری از روابط اجتماعی به معنی کمک متقابل می رود.

    - جامعه شناس مفهوم بیشتری از روابط اجتماعی به معنی کمک متقابل درک می کند.

    * و دشمنی ها و جنگ ها را به همان اندازه مورد بررسی قرار می دهد که دوستی یا عشق ورزیدن را یا روابط اقتصادی انسان ها را.

    - با توجه به دگرگونی هایی که در روابط اجتماعی روی می دهد به طور پیوسته.

    - یک جامعه شناس به همان اندازه به جنگ و دشمنی توجه دارد که به عشق ورزیدن و یا دوست داشتن.

    - او حتی روابط اقتصادی میان انسان ها را نیز بر اساس همین کمک متقابل می بینند و ارزیابی می کند.

    * ماکس وبر به جهت گیری رفتاری در روابط اجتماعی به عنوان یک پدیده ی مورد بررسی توجه می کند.

    - بر اساس دگرگونی های روی داده در روابط اجتماعی.

    - ماکس وبر (جامعه شناس صاحب نظر) به چگونگی رفتارها و جهت گیریی که انسان ها در روابط اجتماعی انجام می دهند.

    - به عنوان یک پدیده، آن را مورد توجه قرار می دهند و در مورد آن بررسی می نماید.

    * یکی از نکات مورد بررسی در روابط اجتماعی، نوع ساخت روابط انسان ها با هم و قانونمندی حاکم بر آن است.

    - چگونگی تشکیل رابطه ها میان انسان ها.

    - و قواعد و احکام و قوانین که بین آن ها برای انجام روابط اجتماعی وجود دارد.

    - یکی از مسائل مورد بررسی در رابطه با روابط اجتماعی انسان هاست.

    * برای مثال می توان روابط افقی (شرایط یکسان) و روابط عمودی (رئیس و زیردست) و تغییرات رفتار انسان در هر نوع از این روابط را تصور کرد.

    - روابط افقی، روابطی هستند که در آن افراد در شرایط یکسانی قرار دارند و بنابراین نسبت به یکدیگر احساس حسد و رشک ندارند.

    - در حالی که در روابط عمودی این قضیه کاملاً برعکس است.

    - برای درک تغییر روابط اجتماعی، نحوه رفتار انسان در هویت از این دو نوع را خواهیم دید.

    * اگر مدل ساده افقی از روابط اجتماعی را با تعداد کمی از افراد (2 یا 3 نفر از افراد هم پایه) در نظر بگیریم، روابط اجتماعی این افراد نسبتاً واضح و راحت انجام می گیرد.

    - در مدل افقی از روابط اجتماعی، زمانی که افراد هم پایه و اندک هستند.

    - رابطه این افراد واضح و ساده روی می دهد.

    * هر یک از آن ها وظیفه ای را به عهده می گیرد و از این طریق سریع تر به اهداف و نیازهای خود می رسند.

    - در این مدل هر کدام از این افراد وظیفه را بر عهده می گیدر.

    - با این کار، عملاً وظایف تقسیم می شوند و هر فرد نقش خود را می داند.

    - و از همین طریق نیز سریع تر به نیازهای خود می رسند و آن ها را رفع می کنند.

    * اما هر چه تعداد افراد بیشتر شود، پیچیدگی روابط و مشکلات مربوط به آن بیشتر می شود.

    - به هر اندازه که به تعداد افراد در این مدل از روابط اجتماعی افزوده گردد.

    - پیچیدگی های این مدل نیز افزایش می یابد و مشکلات بیشتری پیش می آید.

    - زیرا با افزایش تعداد امضاء بر عهده گرفتن وظایف پیچیده تر می شود.

    - و این خود به افزایش مشکلات دامن می زند.

    * روابط همواره همسو و د یک مسیر نیستند.

    - روابط اجتماعی گاهی در خلاف جهت کمک متقابل پیش می رود.

    - و مسیر یکنواختی را طی نمی کنند.

    * گاه ممکن است روابط دو یا چند نفر و یا دو گروه از انسان ها بسیار خصمانه یا دوستانه باشد.

    - روابط میان دو نفر یا دو گروه همواره یکسان نیست.

    - این روابط ممکن است بسیار خصمانه باشد.

    - این روابط م تواند رنگ دوستانه نیز به خود بگیرد.

    * لذا بسیار قابل مطالعه خواهد بود که در این مواقع نوع ساخت و کارکرد روابط چگونه خواهد بود.

    - بنابراین آن چه در بین گروه ها در مواقع خصمت یا دشمنی روی می دهد.

    - از لحاظ نوع رفتار که روی می دهد.

    - چگونگی تشکیل آن رفتار.

    - و نحوه تأثیرگذاری آن رفتار قابل بررسی است.

    * بسیاری از مسائل جامعه ما از ساخت روابط اجتماعی سرچشمه می گیرد.

    - روابط اجتماعی دارای ساختار و چگونگی شکل گیری می باشند.

    - این ساختار سر منشأ بسیاری از مسائل جامعه است.

    - و به آ نها سمت و جهت می دهد.

    * هر جا که این ساختار عمودی باشد، عده ای که در بالا هستند احساس فقر و قدرت می کنند.

    - مدل روابط اجتماعی ممکن به صورت عمودی نیز باشد.

    - در این صورت افرادی دیگر در یک راستا و هم شأن و هم پایه نیستند.

    - و به همین دلیل نسبت با یکدیگر احساس قدرت می کند.

    - در این مدل عده ای از افراد در رأس و دیگر پایین تر از آن ها قرار می گیرند.

    * این افراد مایلند فقط به دیگران دستور بدهند و دیگران به دستورات آن ها عمل نمایند.

    - افرادی که در مدل عمودی در رأس قرار می گیرند.

    - خود را دارای قدرت امر و نهی می دانند.

    - به همین دلیل به دیگران دستور داده و خواهان اجرای آن نیز می باشند.

    * آن ها بر این عادت ندارند و هر جا با خلاف این عادت و عدم پیروی از دستور مواجه شوند، سخت برآشفته می شوند.

    - افرادی که در مدل عمودی در رتبه های بالا هستند.

    - با دستور دادن و اطاعت شدن آن از طرف زیر دست ها عادت ندارند.

    - برای همین هرگاه با خلاف این امر رو به رو شوند.

    - خشمگین شده و به شدت با عدم اجرای دستور خود برخورد می کنند.

    * در مقابل، افرادی که در پایین قرار دارند، احساس حقارت و شکست می کنند.

    - بالعکس، در مدل عمودی افرادی که در پایین قرار می گیرند.

    - خود را شکست خورده و وادار تصور می کنند.

    * در روابط اجتماعی چنین اجتماعی، زیردستان هر چند به ظاهر بله قربان می گویند و خود را مطلع نشان می دهند، اما در باطن به تدریج تنفر و انزجار شخص مافوق را در دل می پرورانند.

    - در روابط اجتماعی گروه هایی با مدل اجتماعی عمودی.

    - افرادی که در پایین دست قرار می گیرند، ظاهراً مطیع و فرمان بردار هستند.

    - اما به تدریج خصومت و دشمنی خود را علیه فرمان دارندخود پرورش می دهند.

    - این انزجار درونی بوده و کمتر به می آید.

    * از آن جا که این تنفر، عموماً در ظاهر اصلاً بروز نمی کند، در هنگام مناسب این تنفر انباشته شده، مانند بشکه باروت منفجر می شود.

    - تنفر گواه پایین دست نسبت به ارباب خود - معمولاً صورت ظاهری به خود نمی گیرد و نهایان نمی شود.

    - اما همین که به مرحله ای رسید که توانایی لازم را برای ؟؟

    داشته باشد.

    - همچون بشکه باروتی منفجر می شود و تنفر درونی خود را شکل بیرونی می دهد.

    * مافوق که اصلاً انتظار چنین عکس العملی را از جانب افرادی که به خیال خود چقدر خوب مانند به آن ها گروه است، کاملاً مبهودت و متحیر خواهد شد.

    - با شکل گرفتن انزجار طبق پایین دست - افراد طبعاً بالا که هیچ گاه کرده اند، زیردست آن ها در فکر چنین عملی باشند.

    - و حتی خود شخص تلقی می کرده اند که خوبی نیز به آن ها کرده است.

    - نمی توانند عمل زیر دستان خود را هضم کنند و از آن به شگفت می آیند.

    * در روابط اجتماعی افقی، افراد یک گروه یا جامعه به یکدیگر علاقه قلبی پیدا می کنند.

    - در جامعه یا گروهی که روابط اجتماعی از نوع افقی است.

    - یعنی در آن افراد در یک ردیف قرار دارند.

    - افراد نسبت به یکدیگر دارای تعامل از نوع عاطفی مثبت هستند.

    * و بدون چشم داشت های مادی، با جان و دل در جهت رسیدن به هدف جامعه و گروه می کوشند.

    - در این نوع گروه، به دلیل هم رتبه بودن افراد - هیچ از آن ها چشم داشت مالی و سود جویانه ندارد.

    - و هر یک تمام تلاش خود را خواهد کرد تا تمام افراد گروه یا جمعه به هدف خود برسند.

    - یعنی در این گروه وظایف مشخص شده و هارمنی از لحاظ انجام وظایف وجود ندارد.

    * از همین قانونمندی ابتدایی روشن می شود که در یک جامعه ایده آل روابط اجتماعی، بیشتر از نوع دوم است.

    - با توجه به آن چه در مورد روابط اجتماعی در گروه های افقی گفته شد.

    - به روشنی پیداست یک جامعه ایده آل دارای روابط اجتماعی افق است.

    - که افراد در آن به روشنی وظایف خود را شناخته.

    - و برای دست یابی به آن تمام تلاش خود را می کنند.

    * این نوع نظام را ما (ایران) در هنگام انقلاب و جنگ در بیشتر شئون جامعه داشتیم.

    - نظام اجتماعی افقی، نظامی بوده است که مردم ایران تجربه آن را داشته اند.

    - زیرا در کمتر از یک دهه با استفاده از همین نظام توانسته اند، جایگاه خود را ثبت کنند.

    - برای همین نیز به خوبی برای آن مثال هایی دارند.

    * اگر به اختلاف خود نگاه کنیم در هر اداره ای که رئیس با کارمندان رفتاری صمیمانه و قلبی دارد و به آن ها بی جهت تحکم نمی کنند.

    - نمونه دیگر آن رئیسی است که در اداره خود با کارمندان خود روابط عادی دارد.

    - در هیچ شرایطی نیست به آن ها حکم های گمراه نمی کند.

    - و همواره رابطه صمیمی و قلبی خود را با آن ها حفظ می کند.

    * همه با اکثریت کارمندان او را دوست دارند و در هنگام کنار گذاشتن یا رفتن این رئیس، کارمندان غم و نارضایتی خود را با احساسات زیادی ابراز می دارند.

    - کارمندان او نیز نسبت به او احساس احترام و صمیمیت می کنند.

    - و اگر این رئیس بخواهد از بین آن برداشته شود.

    - آن ها نارضایتی خود را اعلام می دارند و نسبت به او احساسات خود را ابراز می کنند.

    * در جبهه های جنگ رئیس بود.

    - در جبه های جنگ تحمیلی نیز روابط از همین گونه بود.

    - یعنی روابط از نوع صمیمی و قلبی محسوب می شد.

    * رزمندگان و فرماندگان با هر علت رابطه برادرانه داشتند و همه در راه خدا جان خود را فدا می کردند و عموماً هر یک مایل بود که خود را زودتر از دیگری فدا کند.

    - روابط سربازان با فرمانده ها از دو راه دو برادر با یکدیگر بود.

    - در یک در راه جهاد و شهادت خود را زودتر از دیگری فدا می کرد.

    - و عموماً برای فداکاری و جانبازی ها را زودتر از دیگران مقدم می داشتند.

    * اگر بخواهیم چنین جامعه ای را به اضمحلال بکشانیم، باید کوشش کنیم که روابط اجتماعی درون آن را به نوع اول تبدیل کنیم.

    - برای نابود کردن جامعه با روابط اجتماعی افقی - باید تلاش کرد که روابط اجتماعی آن را که از نوع اول است.

    - به روابط اجتماعی نوع دوم یعنی روابط اجتماعی عمودی تبدیل کرد.

    * برای این کار کافی است ارزش های مادی را وارد یک جامعه شود و مردم بر اساس این ارزش های مادی طبقه بندی شود.

    - برای تبدیل روابط اجتماعی افقی به روابط اجتماعی عمودی - باید ارزش های مادی را جانشین ارزش های معنوی کرد.

    - یعنی برادری، برابری، همکاری و ...

    را کنار نهاد و پول و ارزش های وابسته به آن را وارد جامعه کرد.

    - سپس به جای قرار دادن افراد در کنار یک دیگر و هم رتبه.

    - آن ها را در طبقه بندی دارای افراد والا و پس از نظر مادی قرار داد.

    * در نتیجه آن ها خود را بر اساس این درجات با یکدیگر مقایسه می کنند.

    - در این حالت افراد خود را بر اساس ارزش های مادی مقایسه می کنند.

    - و در طبقه عمودی خود را بر اساس آن قرار می دهد.

    * هر یک احساس محرومیتی نسبی به دست می‌آورند و در پی این فرآیند عملاً با هم به رقابت انداخته می شوند.

    - با طبقه بندی بر اساس ارزش های مادی و در نظر گرفتن جایگاه خود.

    - هر فرد نسبت به کسی که در بالاتر از خود در طبقه قرار دارد احساس محرومیت می کند.

    - و با به وجود آمدن چنین محرومیتی که در نتیجه ی ارزش های مادی است.

    - افراد برای به دست آوردن جایگاه های بالاتر به یکدیگر به رقابت بر می خیزند.

    * طولی نخواهد کشید که ارزش های ایثار و فداکاری برای جمع، جای خود را به فردگرایی، جستجوی نفع فردی، خودخواهی و ...

    می دهد.

    - با استوار گردیدن طبقه بندی بر اساس ارزش های مادی - صفاتی که در روابط اجتماعی افقی مورد تحسین بود نظیر فداکاری و ...

    - جای خود را به نفع پرستی، خودخواهی و دیگر صفاتی می دهد که نتیجه برقراری ارزش های مادی است.

    * در این زمینه می توان به تحقیقات لولر و یون اشاره کرد که آن ها به اثبات رسانده اند که هر چه روابط در درون یک گروه افقی می باشد، همبستگی بین آن گروه بیشتر می گردد.

    - هر چه روابط اجتماعی درون گروهی بیشتر به سمت افقی بودن پیش برود.

    - یعنی برابری و مساوات در انجام وظایف و نقش ها یکسان باشد.

    - همبستگی و پیوستگی در درون آن گروه بیشتر خواهد بود.

    - این امر را تحقیقات لولر و یون نیز تصدیق می کند.

    * مشخص است که درجه دادن و این روابط عمومی چه تأثیری بر روی همبستگی و پایبندی خواهد داشت.

    - طبقه بندی افراد بر اساس روابط اجتماعی عمودی نتیجه ای بالعکس دارد.

    - یعنی به پیشرفت روابط به سوی روابط اجتماعی عمودی - همبستگی و پایبندی افراد به یکدیگر کاهش می یابد.

    - این کاهش در نتیجه افزایش ارزش های مادی است.

    * فرمول میزان روابط بین افراد - در این فرمول فرض این است که تمام افراد با یکدیگر رابطه دارند.

    * روابط اجتماعی پیچیده بین تعداد بسیار زیادی از انسان ها، انواع مسائل را ایجاد می کند.

    - با افزایش تعداد انسان ها در یک جامعه یا گروه - روابط اجتماعی بین آن ها نیز پیچیده تر می گردد.

    - و این پیچیدگی تأثیر خود را در ایجاد مسائل افزودنی تری آشکار می کند.

    - خصوصاً وقتی افراد از نقاط مختلف، با زبان ها، رفتارها، نیازها و شیوه های ارضی نیاز گوناگون به شهر مانند تهران (با 49999995000000 رابطه) می آیند.

    - پیدا شدن مسائل اجتماعی با افزایش روابط زمانی بیش تر جلوه می کنند که.

    - افرادی با زبان های تکلمی خاص خود، فرهنگ و ادب خاص خود از شیوه های عمل خاص خودو ...

    - به شهری مانند تهران به خود دارای گسترده عظیمی از روابط است، قدم بگذارد.

    * اگر این روابط دارای نظم، قاعده و قانومندی نباشد، چه می شود؟

    - اگر روابط اجتماعی با چنین گستردگی دارای قانون نباشد.

    - و نظم و قاعده ای برای برخورد با آن ها وجود نداشته باشد.

    - چه پیش خواهد آمد؟

    * آیا انسان ها می توانند از طریق این روابط اجتماعی پیچیده و آشفته، نیازهایشان را بهتر ارضاء کنند؟

    - در چنین شرایطی و با وجود این روابط گسترده و بسیار انبوه.

    - آیا انسان ها می توانند که نیازهایشان را برطرف سازند؟

    - یعنی می توانند روابط اجتماعی خود را که وسیله ای برای ارضای نیازهای خود است، برقرار سازند.

    * اگر روابط اجتماعی دارای نظم و قانونمندی و به اصطلاح شفاف نباشد.

    - روابط اجتماعی باید دارای ساز و کاری برای اجرا باشد.

    - و این ساز و کارها به طور واضح و مشخص معلوم گردیده باشد.

    * نه فقط وسیله ارضاء نیست، بلکه مانعی است اساسی در جهت ارضاء نیازها.

    - در غیر این صورت معین و معلوم نبودن روابط اجتماعی و نحوه عمل به آنها.

    - روابط اجتماعی که خود وسیله ای برای ارضاء نیازهاست.

    - به مانع و سدی تبدیل می شود که دست یابی به اهداف (رفع نیازها را) دچار وقفه می کند.

    * شدت روابط بین اعضاء یک جامعه حائز اهمیت است.

    - سومین عامل موثر در روابط اجتماعی میان اعضاء یک جامعه.

    - شدت روابط اجتماعی است که در میان آن ها وجود دارد.

    * منظور از شدت روابط احساس دوری و نزدیکی افراد نسبت به هم یا احساس پیوند قوی در روابط بین افراد است.

    - شدت روابط اجتماعی میان افراد جامعه به سه بخش تقسیم می شود.

    - یک بخش آن احساس نزدیکی است که افراد در روابط با یکدیگر دارا می باشند.

    - و بخش دیگر آن احساس دوری است که آن ها در ارتباط با یکدیگر حس می کنند.

    - و بخش سوم آن احساس پیوند قوی است که آن ها ممکن است در روابط اجتماعی با یکدیگر داشته باشد.

    * دورکهایم از اولین کسانی بود که به اهمیت شدت روابط تأکید داشت.

    - امیل دورکهایم (جامعه شناس فرانسوی) از اولین کسانی می باشد که.

    - شدت روابط اجتماعی میان افراد را مورد توجه خود قرار داد.

    * او در پی بررسی علل خودکشی، به این نتیجه رسید که هر چه شدت روابط بین افراد یک گروه بیشتر باشد، احتمال خودکشی کمتر است.

    - یکی از مسائلی که دورکهایم در مورد آن تحقیق می کرد، خودکشی بود.

    - در بررسی همین موضوع رو به رابطه شدت روابط اجتماعی و خودکشی پی برد.

    - و اعلام کرد که هر چه شدت روابط اجتماعی میان افراد گروه بیشتر باشد.

    - به همان میزان، احساس خودکشی کاهش خواهد یافت.

    * در نتیجه بین کاتولیک ها با اعتقادات و پیوندهای مذهبی بیشتر، خودکشی بسیار کمتر بود.

    - در بین فرقه های مسیحیت، کاتولیک ها نسبت به پروحستات ها یا ارتدوکس ها - دارای شدت روابط اجتماعی و اعتقادات و پیوندهای مذهبی بیشتری بودند.

    - در نتیجه در میان آن ها، میزان خودکشی بسیار کمتر بود.

    * لاسترو آکاده در بررسی خود درباره رابطه خودکشی و نوع مذهب نشان می دهند که گرایش به خودکشی در دانشجویان مسلمان کمتر از دانشجویان غیرمسلمان است.

    - این دو جامعه شناس (لاسترو اکاده) در بررسی خود رابطه خودکشی و مذهب را نشان می دهند.

    - و نتیجه گیری می کنند که - خودکشی در میان دانشجویان مسلمان که دارای پیوندها و روابط اجتماعی قویی هستند.

    - نسبت به غیرمسلمانان که فاقد چنین روابط محکمی می باشند.

    - دارای میزان کمتری است.

    * دو پژوهش گر دیگر به نام پسکوسولید و گئورگیانا فرضیه دورکیم مبنی بر رابطه مستقیم و معکوس بین پیوند روابط اجتماعی مذهبی و خودکشی را تغییر می دهند.

    - فرضیه دورکیم مبنی بر رابطه مستقیم یا معکوس بین روابط اجتماعی و مذهبی و خودکشی.

    - توسط این دو پژوهشگر تغییراتی می یابد.

    - بنابر فرضیه دورکیم میزان خودکشی با افزایش روابط اجتماعی مذهبی کاهش و با کاهش آن افزایش می یابد.

    *و بر اساس داده های آماری، در تصویری بسیار زیبا نشان می دهند که رابطه پیوندهای شبکه روابط اجتماعی با خودکشی به شکل یک منحنی U می باشد.

    - این دو بررسی های خود را بر روی داده های آماری متمرکز کردند.

    - و با تحلیل این داده ها و انتقال آن بر روی تصویر نشان می دهند که.

    - رابطه پیوندهای شبکه روابط اجتماعی و خودکشی، به شکل U می باشد.

    - منظور پیوندهای شبکه روابط اجتماعی، مجموعه ارتباطی است که ما دیگران برای رفع نیازهای خود انجام می دهیم و احساساتی را که نسبت به آن داریم.

    * در این تصویر با دو شرط نرخ خودکشی افزایش می یابد.

    - در تصور U خودکشی دارای دو ناحیه با درصد خودکشی بالاست.

    - یعنی در دو حالت وجود دارد که احتمالاً خودکشی را افزایش می دهد.

    * یکی وقتی شبکه روابط اجتماعی مذهبی بسیار ضعیف باشد (افراد بی دین)- روابط اجتماعی مذهبی بسیار ضعیف باشد.

    - دلالت اولی زمانی اتفاق می افتد که.

    - یعنی شدت احساسات آن ها نسبت به پیوندهای خود اندک است.

    * دیگر وقت که شبکه روابط اجتماعی بسیار قوی باشد (گروه های بسیار متعصب) - حالت دیگری که در آن درصد خودکشی بالا است.

    - زمانی روی می دهد که.

    - شبکه روابط اجتماعی (مجموعه ارتباط افراد با دیگران) دارای قدرت زیادی باشد.

    - یعنی فرد خود را محصور و محبوس در اعتقادات و عقاید گروه یا جامعه خود بداند.

    * اهمیت روابط اجتماعی در کارهای دیگر دانشمندان نیز وجود دارد.

    مثلاً، گراندوتر، بر تأثیر روابط اجتماعی نزدیک بر انواع رفتارهای دیگر تأکید داشته است.

    - روابط ابصاعی از مهمترین موضوعات جامعه شناسی محسوب می شود.

    - و مورد توجه دانشمندان مختلفی از جمله گرانووتر قرار گرفته است.

    - او در بررسی خود بر تأثیر روابط اجتماعی نزدیک با دیگر روابط تأکید می کند.

    - یعنی هر چه روابط اجتماعی ما با نزدیکان بیشتر باشد.

    - این نزدیکی بر دیگر روابط اجتماعی ما نیز تأثیرگذار خواهد بود.

    * در هنگام بروز یک شورش اجتماعی، انتشار و سرایت آن به بقیه بستگی دارد به این که افرادی که در شورش شرکت دارند و افراد خارج از شورش هستند، دارای چه شدت روابطی هستند.

    - به طور مثال درگیر شدن افراد در یک شورش اجتماعی.

    - بستگی دارد به این که افراد آغاز کننده شورش.

    - دارای چه شدت روابطی با تماشاچیان و افراد خارج از شورش هستند.

    * اگر بین این دو یک رابطه نزدیک شخصی وجود داشته باشد، شدت کشش به شورش افراد خارج از جمع بیشتر می شود.

    - هر اندازه رابطه اجتماعی افراد آغاز کننده و تماشاچیان دارای شدت بیشتری باشد.

    - تمایل آن ها نیز برای شرکت در شورش و همراهی نزدیکان خود افزایش می یابد.

    * گرانووتر از اولین کسانی است که به تأثیر روابط اجتماعی بر روی یادگیری رفتارهای انحرافی تو جا داشت.

    - حوزه دیگری که این جامعه شناس مورد توجه خود قرار می دهد.

    - رابطه روابط اجتماعی و یادگیری رفتارهای انحرافی است.

    - یعنی ارتباط متقابل با دیگران تا چه حد می تواند زمینه انحراف باشد.

    * هدف از روابط اجتماعی ارضاء نیازها است.

    - هدف از رابطه برقرار کردن با دیگران این است که - نیازهای خود را که برای زندگی به آن ها محتاج هستیم، رفع کنیم.

    - لذا هر چه پیچیدگی روابط بیشتر شود، ارضاء نیازها بیشتر دچار اختلال می شوند.

    - در نتیجه هر اندازه که روابط اجتماعی دارای گستردگی و پیچیدگی بیشتری شود.

    - به همان اندازه رفع نیازها که هدف از ارتباط اجتماعی است.

    - دچار اختلال و عدم دستیابی می شود.

    (رابطه معکوس) (افزایش – عدم ارجیاء)(کاهش- ارضاء نیازها) * هر چه ارضاء نیاز بیشتر دچار اختلال شود، احساس ناکامی در افراد مربوط و اعضاء جامعه بیشتر می شود.

    - عدم رفع نیازها و ارضاء آن ها دارای پیامدی نیز هست.

    - و آن افزایش احساس ناکامی در فرد یا جامعه می باشد که.

    - با ارضاء یا عدم ارضاء نیازها رابطه دارد، (افزایش کاهش) (کاهش افزایش) * هر چه ناکامی افزایش یابد، احتمال پرخاشگری و طبق نظر فروید انحرافات افزایش می یابد.

    - ناکامی نیز دارای تبعاتی است.

    - نه مهمترین آن ها افزایش پرخاشگری است.

    - و دیگری بنابر نظر فروید گرایش به انحرافات است.

    - بنابراین پرخاشگری با ناکامی رابطه مستقیم دارد.

    (افزایش افزایش) (کاهش کاهش) * از سه رابطه بالا، رابطه انتهایی یک قانون روانشناسانه، قانون میانی، روانشناسان – اجتماعی و ابتدایی یک قانون اجتماعی است.

    - افزایش پیچیدگی روابط اجتماعی و به تبع آن اختلال در ارضاء نیازها که هدف از ارتباط متقابال با دیگران است یک قانون جامعه شناسی است.

    - عدم ارضاء نیازها و پیامد آن یعنی افزایش ناکامی، قانون است نه در هر دو رشته جامعه شناسی و روان شناسی مورد توجه است.

    - افزایش ناکامی که سبب افزایش پرخاشگری یا انحرافات می گردد، قانون است که در روان شناسی مورد مطالعه قار می گیرد.

    * بدین ترتیب مشخص می شود که در این زنجیره روابط علی که با رفتار انحرافی منجر می شود و پیدایش مسئله در اصل ریشه در جامعه یعنی ریشه در روابط اجتماعی دارد.

    - با توجه به این سه که (افزایش پیچیدگی = عدم ارضاء و عدم ارضاء= ناکامی و ناکامی= پرخاشگری) هر یک معلول دیگری است.

    - رفتار انحرافی که در فرد ایجاد می شود.

    - ریشه در سر آغاز ماجرا، یعنی روابط اجتماعی فرد دارد.

    - یعنی جانی که رو با دیگران برای رفع نیازهای خود ارتباط برقرار می کند.

    * تعداد قابل توجهی از مسائل روانی افراد نهایتاً از مسائل اجتماعی سرچشمه م گیرند.

    - در پایان نتیجه گیری می شود: - دلیل بسیاری از مسائلی را که فرد در جریان زندگی خود با آن ها مشکل پیدا می کند.

    - از روابطی که او با دیگران داشته است، سرچشمه می گیرد.

    * این اهمیت یک روانشناس را کاهش نمی دهد، زیرا هم مسئله فرد باید به دست یک روانشناس حل شود و هم این که مسائل روانی همگی ریشه در جامعه ندارند.

    - این که بسیاری از مسائل فرد در روابط اجتماعی اوست.

    - ارزش کار روان شناسان را کاهش می دهد.

    - زیرا مسائل یک فرد باید حتماً با دست یک روانشناس دل گردد.

    - و از سوی دیگر همه مسائل یک فرد از روابط اجتماعی و ارتباطات او با دیگران ریشه نمی گیرد.

    * فروید و دختر او آن فروید علاوه به عمل پرخاشگرایانه، مکانیسم های دیگری را برای رفع ناکامی در انسان بر می شمارند.

    - فروید معتقد است که - علاوه بر پرخاشگی که متدال ترین عمل در مقابله با ناکامی است.

    - انسان می تواند برای رفع آن از مکانیسم ها (ساز و کار) یا شیوه عمل های دیگری نیز سود جوید.

    * این مکانیسم ها عبارتنداز: 1- عقب راندن 2- جستن دلیل منطقی 3- جایگزینی 4- تصعید 5- مقصر بودن 6- جبران

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

«ویلیام جی. گود» بر این نکته اصرار دارد که افراد ممکن است در جامعه به گونه‌ای از وظایف خود شانه خالی کرده یا نقش خود را به سایرین محول نمایند، اما وظایف خانوادگی را نمی‌توان به دیگران سپرد، زیرا تعهدات دیگری در قبال تقاضای خانواده پیش می‌آید. خانواده که در حفظ آداب و سنن فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده دارد، فرهنگ را زنده نگه می‌دارد. بنابراین خانواده را از پاره‌ای جهات می ...

آنچه نسل امروز ما را دچار نوعي سردرگمي و پريشاني مي کند از سويي زندگي در جامعه اي اسلامي و آميخته با فرهنگ و رسوم ايراني است که قدمتي کهن دارد و از سوي ديگر رويارويي با مسأله ارتباط تمدن ها از طريق شبکه هاي ماهواره اي و اينترنت است که ميل مختلف را ب

آناتومي * در تعريف جامعه شناسي گفته شده است که جامعه از يک عده افراد تشکيل شده است. - اين جمله يکي از صدها تعريف در مورد جامعه شناسي است. - اين تعريف افراد را سازنده جامعه معرفي مي کند. * که براي ارضاي نيازهايشان با هم روابط اجتم

-1-مقدمه از پیدایش زندگی بر سطح کره زمین میلیاردها سال می گذرد. آن چه که تا قبل از پیدایش انسان در این روند چهره نمود و آن را به شرایط فعلی رهنمون ساخته است نتیجه کنش متقابل میان محیط و اجزای غیرزنده آن از یک سو زیستمندان تاریخ حیات زمین از سوی دیگر میباشد اما ظهور انسان در پهنه طبیعت و فعالیت هایی که برای تداوم زندگی خویش قرار داده است، به ویژه در دوران پس از انقلاب صنعتی، نمود ...

آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار می‌رود ...

برای اینکه تعریف روشن‌تری از مهیت و دامنه جامعه شناسی شهری به دست دهیم می‌توانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیه مسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطه از تحت جامعه با سایر واقعیت های اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها و شیوه تفکر و زندگی ...

مقدمه : آنچه نسل امروز ما را دچار نوعی سردرگمی و پریشانی می کند از سویی زندگی در جامعه ی اسلامی و آمیخته با فرهنگ و رسوم ایرانی است که قدمتی کهن دارد و از سوی دیگر رویارویی با مسأله ارتباط تمدن ها از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنت است که میل مختلف را به گونه ای شگرفت به یکدیگر نزدیک می سازد. نسل امروز ما باید قادر باشد از طرفی بین عرف، نگرش ای سنتی و دیرینه جامعه ، ارزش های ...

فصل اول ضرورت وجود قانون در جامعه «برای اثبات ضرورت وجود نظام قانونی در هر جامعه، از دو مقدمه بهره می‌گیریم: اول- ضرورت عقلی زندگی اجتماعی بشر در باب منشا پیدایش جامعه و زندگی اجتماعی در میان فیلسوفان و اندیشمندان اختلاف فراوانی بروز کرده ایت و توافقی صورت نپذیرفته است به اعتقاد ما، هم در پیدایش جامعه و هم در دوام و استمرار آن، عامل طبیعی و غریزی و عامل عقلانی با هم تاثیر ...

ما هر روز به گونه هاي مختلف بايکديگر در ارتباط هستيم تا انديشه ها، احساسات و تمايلات خود را به يکديگر منتقل کنيم .ميزان علاقه و احترام خود را نشان دهيم و رنج و اندوه، شادماني و خرسندي و شک و دودلي خود را با ديگران در ميان بگذاريم. ارتباطات، تاثير ژر

بيان مساله يکي از دغدغه هاي سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه پيش، رهبري بوده است و تلاش شده اين پديده را با يک سري از معيارهاي دانشگاهي عملي کنند . يکي از جديدترين رويکردهايي که براي مطالعه رهبري پديد آمده است، مدل رهبري تحول آفرين - مبادله اي1

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول