دانلود تحقیق زمین و گاز های گلخانه ای

Word 88 KB 33974 11
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده به دلیل اهمیت و تاثیر اقلیم بر شرایط محیطی و اقتصادی – اجتماعی، و همچنین نقش آن در برنامه ریزی های خرد و کلان، تغییرات رفتار اقلیم جهانی در بازه های زمانی طولانی (روند) و کوتاه مدت (فازها و چرخه ها) به ویژه در سالهای اخیر و مولفه های گوناگون اقلیمی با توجه به ویژگیهای زمانی – مکانی مورد توجه محافل علمی بوده است.

    در این میان نقش انسان در تغییر اقلیم به دلیل شدت و سرعت اثر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است بر پایه ی یافته این تحقیق نقش انسان در تغییر بیلان انرژی از طریق تغییر در ترکیبات و عملکرد جو در مقیاس کلان و نیز تغییر سطح زمین به عنوان منبع ای دیگر در گرمایش جو اعمال می شود.

    این تاثیرات برخی خواسته و برخی ناخواسته و برخلاف میل انسان است.

    معمولاً اثرات انسانی بر پیکره اقلیم به همراه واکنش های بازخوردی اقلیم فرآیندهای غیر قابل پیش بینی را به دنبال دارند.

    1- مقدمه طی سده گذشته میانگین دمای پهنهای خاکی 214/0+554/0 درجه سلسیوس و دمای کل کره زمین 13/0+38/0 درجه سلسیوس افزایش یافته است بیشتر گرمایش مزبور از دهه های نخستین قرن بیستم آغاز شده است.

    اگر چه این میزان گرما ممکن است در نظر اول ناچیز به نظر رسد اما بررسی بوم شناختی نشان می دهد که تغییرات میانگین ارقام دراز مدت دمای هوا حتی در صورتی که از 2/0-1/0 درجه سلسیوس هم تجاوز نکند باز واکنشهای حساسی در سیستم مزبور پدید می آورد.

    در حالی که نوسانات سالانه و فصلی از لحاظ وضعیت هوا اگر چه حاوی دامنه بزرگتر است اما اکوسیستمها را چندان تحت تاثیر قرار نمی دهد.

    بنابراین زمان تعادل و لختی اکوسیستم را می توان یک فرایند حفاظتی در مقابل تاثیرات کوتاه مدت و شدید هوا تلقی کرد.

    بررسی و مطالعه تغییرات اقلیم – دما از این نظر در مطالعات جغرافیایی حائز اهمیت هستند که جنبه های عمده ای از این تغییرات بخصوص طی سده اخیر به نقش و عملکرد انسانی (شهرسازی، جنگل زدایی، توسعه و رشد صنعتی و افزایش گازهای گلخانه ای و غیره) نسبت داده می شود.

    2.

    رفتار دمای کره زمین طی سده اخیر همان گونه که گفته شد و بر اساس مدل های آماری ، میزان افزایش دمای کره زمین طی سده خیر روندی افزایشی را طی کرده است.

    بر اساس داده های هانسن و لبدف (1987)، میانگین دمای کرده زمین طی سالهای 1940-1880، یک فاز افزایشی داشته است.

    در این فاز، میانگین دما حدود 5/0 درجه سلسیوس افزایش داشته است و از سال 1940 تا سال 1965، یک فاز کاهش دما به میزان 2/0 درجه سلسیوس رخ داده است.

    از سال 1965 تا سال 1980، فاز افزایش مجددی در میانگین دمای جهانی با مقدار 3/0 درجه سلسیوس گزارش شده است.

    الگوهای فضایی سه فاز مذبور به این شرح است: 1.

    فاز گرم (1940-1880): بیش ترین گرمایش این فاز در عرض های بالای نیمکره شمالی ، به خصوص در آلاسکا، مرکز کانادا، گرینلند، سواحل شمال آسیا و بخش هایی از اقیانوس منجمد شمالی ، و همچنین در برخی مناطق عرض های پائین مثل ایالات متحده آمریکا، چین ، آفریقا و بخش هایی از آمریکای جنوبی روی داده است.

    میزان افزایش دما نسبت به میانگین دراز مدت تا 5/0 درجه سلسیوس بوده است.

    شایان ذکر است که شواهد موجود حاکی از روند کاهشی در برخی نقاط نیمکره جنوبی طی این فاز است، اما فقدان ایستگاه های ثبت داده ها با طول دوره آماری مناسب ، امکان اثبات این ادعا را مشکل ساخته است.

    فاز سرد (1965-1941): طی این فاز ، عرض های بالا در نیمکره شمالی به خصوص آلاسکا، شمال کانادا، شمال غرب گرینلند و سواحل شمال آسیا و نیز عرض های پائین تر در چین و آفریقا، دوره ای از کاهش دما را تجربه کرده اند.

    اما در امتداد عرض های 60-40 درجه شمالی، یعنی از اروپای غربی تا آسیای مرکزی (دریاچه پایکال)، روند گرمایشی فاز پیشین همچنان حاکمیت داشته است.

    3.

    فاز گرم (1985-1966): در این فاز، به استثنای دمای نواحی جنوبی گرینلند که با روند کاهشی مواجه بوده است، سایر نواحی عرض های شمالی ، یعنی آلاسکا، شمال غرب کانادا و نیمه شمالی آسیا، روند افزایشی داشته اند.

    علل انسانی تحولات اقلیمی درک علت یا علل دگرگونی های اقلیم مشکل تر از ردیابی تحولات مزبور است، زیرا تحولات اقلیمی ، حاصل سلسله رویدادهای گسترده ای است که در سیستم اقلیم به وقوع می‌پیوندد و هیچ عامل منفردی قادر به توضیح و توجیه دقیق رویدادهای مزبور نیست.

    بنابراین، مجموعه ای از علل و شاید عللی که تاکنون از آن ها آگاهی نداریم، در پیدایش دگرگونی ها دخالت داشته اند.

    نقطه مشترک همه عوامل، تاثیر بر موازنه انرژی زمین است.

    هرچند سهم هر یک از عوامل ممکن است کوچک باشد، اما زمانی که همه عوامل در یک جهت اثر کنند، مجموعه این اثر چشمگیر و بارز خواهد بود.

    به هر حال، اگر چه علل پدید آورنده دگرگونی ها ماهیت جهانی دارد، اما اثرات آن ها همه جا به یک شکل ظاهر نمی‌‌شوند.

    از طرف دیگر، نظریات ارائه شده درباره علل دگرگونی ها، گاه رویدادهایی با دوره های بازگشت کوتاه را توجیه می کند.

    همچنین، بازه زمانی عمکرد و اثر هر عامل نیز متفاوت است.

    افت و خیزهای اقلیمی در مقیاس دهه ای، حاصل اثرات متقابل نیروها، عوامل و عناصر متفاوت اقلیمی و اثرات سده ای اقلیم، به ویژه طی قرن اخیر، نتیجه عمکرد نیروهای بشری قلمداد می شود.

    یکی از نظریات بسیار جالب در توجیه تغییرات دمایی کره زمین به ویژه طی سده اخیر، تغییر در غلظت گازهای گلخانه ای جو است.

    این نظریه اخیراً مورد توجیه بسیار بوده است.

    از جمله عوامل اساسی در تولید و افزایش غلظت گازهای گلخانه ای قرن اخیر فعالیت‌های انسانی است که شامل مصرف سوخت های فسیلی، کشت و زرع جنگل زدای، تغییر کاربری زمین، تولید اسپری و مواد خنک کننده، و غیره است.

    به هر حال، تغییر اقلیم سده اخیر و تاثیر گازهای گلخانه ای با ابزارهای مناسب قابل اثبات است و همان گونه که می دانیم، واقعیت تغییر دمای جهان تابع الگوی جغرافیایی خاصی است که از چرخش عمومی جو ناشی می شود و نتیجه آن تفاوت های زمانی- مکانی پدیده گرمایش و عمکرد گازهای گلخانه ای است.

    لازم به توضیح است که برخی از فعالیت های انسانی در زمره عواملی هستند که به طور مستقیم در افزایش گازهای گلخانه ای جو موثرند (گسیل گازها) و برخی از طریق تاثیر بر چرخه گازهای مزبور و به طور غیرمستقیم، بر فرآیند یاد شده تاثیر می گذارند (انتشارهواویزه‌ها و تغییر آلبدوی سطوح).

    3-1.

    گازهای گلخانه ای گاز گلخانه ای شامل هر ملکولی است که تابش طول موج های بلند زمین را جذب می‌کند و با جذب گرمای بخش های زیرین اتمسفر، گرمایش به وجود می آورد و در عین حال، باعث سرمایش بخش های فوقانی (استراتسفر) می شود.

    جو زمین از ملکول های دو اتمی (اکسیژن و نیتروژن)، سه اتمی (دی اکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن، ازون و بخار آب) و پنج اتمی (متان) تشکیل شده است.

    ملکول های دو اتمی در برابر نور مرئی و مادون قرمز شفافند و مقادیری از طول موج های ماورای بنفش را جذب می کنند.

    ملکول های سه و پنج اتمی قادر به جذب انتخابی روی اشعه مادون قرمز هستند.

    نیتروژ، اکسیژن و ازون، حیات را از زیان تابش اشعه ماورای بنفش در امان نگه می دارند و گازهای گلخانه ای نیز همچون پوششی، کره زمین را از طریق کنش در طیف بلند مادون قرمز گرم نگه می دارند.

    بین این دو طول موج پنجره ای وجود دار که حیات را روی کره زمین تضمین می کند.

    به دلیل برخی از فعالیت های انسانی، غلظت گاز کربنیک در اتمسفر تغییر یافته است.

    بر اساس طیف سنجی های انجام شده ، غلظت co2 به شکل لگاریتمی با اثر گلخانه ای رابطه دارد.

    یکی از عوامل افزایش سهم این گاز روی اثر گلخانه ای، نرخ رشد آن در جو است.

    نرخ موجود در افزایش co2 جوی هر سه دهه به طور متوسط 5% درجه سلسیوس افزایش دما را در پی دارد.

    به کارگیری سوخت های فسیلی از سال 1950 به بعد، افزایش مونواکسید کربن جوی را موجب شده است.

    از دوره 1950 تاکنون، به کارگیری سوخت های مورد بحث تا 50 برابر افزایش یافته است.

    این فرآیند به همراه سوختن ناقص سوخت های فسیلی، در افزایش دی‌اکسیدکربن جو نقش عمده و انکار ناپذیری ایفا می کند.

    اقیانوس ها و فرآیند فتوسنتز در گیاهان، جذب دی اکسید کربن و ایجاد حالت تعادلی آن را به عهده دارند، اما انتشار دی اکسیدکربن بیش از توان جذبی اقیانوس ها و جنگل هاست.

    توضیح این که سالانه 6 میلیارد تن co2 بر اثر مصرف سوخت های فسیلی به جو گسیل می شود، از این میزان، حدود 3 میلیارد تن در جو باقی می ماند و بقیه به وسیله اقیانوس ها و جنگل ها جذب می شود.

    توزیع ناهمگون خشکی ها و به تبع آن، توزیع نامساوی جمعیت در دو نیمکره شمالی و جنوبی، باعث تفاوت در گسیل آلاینده ها به جو شده است.

    جدول 1.

    سهم انسان در غلظت دی اکسید کربن جو (Giambeiluca and Henderson- Sellers, 1996) از آنجا که اغلب کشورهای صنعتی جهان در عرض های معتدله شمالی واقع هستند، منشا آلاینده های مورد بحث عمدتاً از این بخش کره زمین است.

    علاوه بر گازهای سه و پنج اتمی، عصر نوین گازهای گلخانه ای دیگری را نیز برای جو به ارمغان آورد.

    گازهای مزبور به فرئون‌ها- CFC11 (CFC12)2معروف هستند.

    از جمله گازهای گلخانه ای موثر بر بودجه حرارتی جو می توان به متان (CH4) اشاره کرد.

    افزایش سالانه این گاز حدود 1-5% درصد برآورد شده است.

    مجموعاً دو سوم متان جو، حاصل فعالیت های انسانی است.

    حدود 40 درصد از متان حاصل از فعالیت های انسانی، از مزرعه های زیر کشت برنج حاصل می شود.

    فعالیت های عمده دیگری که باعث فزونی متان می شود، دامپروری، سوزاندن کاه و کلش، سوزاندن چوب و فاضلاب های کشاورزی است.

    از آن جا که سالانه 5 درصد بر تعداد دام ها و 7 درصد بر وسعت زمین های کشاورزی افزوده می شود، سهم سالانه این منابع هر ساله رو به افزایش است.

    متان در واکنش های فتوشیمیایی، تعیین کننده میزان ازون و هیدروکسیل است.

    اکسیده شدن متان منبع مهمی برای تولید بخار آب و رایکال3 های OH است.

    افزایش هیدروکسیل باعث تخریب متان و کاهش آن، افزایش سریع متان را باعث می‌شود.

    افزایش متان در 25 کیلومتری سطح زمین می تواند اثر گلخانه ای را 40-20 درصد افزایش دهد.

    از کل متان تزریق شده به جو 8 درصد آن در جو باقی می ماند و به مقادیر قبلی اضافه می شود.

    این امر توجیهی برای افزایش غلظت این گاز در جو، طی سده اخیر است.

    همان گونه که اشاره شد، بین غلظت گازهای گلخانه ای در جو و دما روابط آشکاری وجود دارد.

    اما میزان تاثیر هر گاز در افزایش اثر گلخانه ای بستگی به غلظت گاز، طول موج های جذب شده ، مقدار جذب به ازای هر ملکول و وجود یا عدم وجود گازهایی دارد که همان طول موج را جذب می کنند.

    مثلاً اثر برخی گازها همچون کلروفیلئورهای کربن و ازون تروپوسفر با افزایش غلظتشان، به طور خطی افزایش می یابد.

    در حالی که افزایش غلظت برخی دیگر افزایش لگاریتمی دما را در پی دارد.

    ردیابی تغییرات در ارتباط با حساسیت اقلیم نسبت به فزونی گازهای گلخانه ای می تواند تفسیر تغییرات را در ارتباط با عوامل تغییرزا با صحت بیش تری قرین سازد.

    شایان ذکر است که در تشریح نقش گازهای گلخانه ای بر دگرگونیهای اقلیمی پیش از هرگونه اقدامی می باید عوامل بازخوردی مورد توجه قرار گیرد این عوامل به (حساسیت اقلیم) موسومند که به وسیله حالت تعادلی دما به ازای دو برابر شدن غلظت گازها مثلاً دی اکسید کربن تعریف می شود.

    2-3 انتشار هواویزه ها در تروپسفر هواویزه های تروپسفر حاصل از آلودگیهای صنعتی ، سوخت های فسیلی و سوختن جرم زنده است.

    مثلاً ذرات جامد سولفاتها از اکسیده شدن SO2 حاصل از سوخت های فسیلی به وجود می آیند.

    این هواویزه ها به دلیل افزایش هدایت الکتریکی جو، اثر مستقیمی بر جذب و پراکنش جریانات تابشی می گذارند.

    اگر جذب هواویزه ها در طیف مرئی باشد، انرژی مستقیماً به جو باز می گردد و اگر جذب و گسیل در طیف مادون قرمز باشد، اثر گلخانه ای را افزایش می دهد.

    در این صورت، افزایش هواویزه ها به آلبدوی افزون تر جو منجر می شود.

    توزیع ناهمگون هواویزها در جو علاوه بر میزان کل تابش خورشیدی جذب شده در سیستم زمین – جو بر توزیع گرما نیز تاثیر می گذارد.

    بدین دلیل، برخی از دانشمندان علوم جوی تاثیرات جهانی ذرات معلق در هوا را در مقایسه با گازهای گلخانه ای بررسی کرده اند و معتقدند که تاثیر سردکنندگی هواویزه ها می‌تواند تاثیر گرم کنندگی گازهای گلخانه ای را خنثا کند.

    اما به دلیل دخالت عوامل متفاوتی چون تراکم، اندازه، میزان اختلاط، نوع ذرات (جاذب یا غیرجاذب) و ترکیب شیمیایی هر ذره و مجموعه ذرات، تخمین اثر ذرات هواویزه بر بودجه تابشی مشکل است.

    دامنه تغییر دما بر اثر جذب یا انعکاس اشعه خورشید به وسیله هواویزه ها، از صفر تا 2 درجه کلوین برآورده شده است.

    از جمله موارد قابل توجه در مورد هواویزه ها می توان به نقش آن ها در ابرناکی اشاره کرد.

    همان گونه که می دانیم، هواویزه ها در قسمت های بدون ابر، نقش ابر را در جذب و گسیل تابش ایفا می کنند و همچنین، در شرایط مساعد، هسته های اولیه تراکم را تشکیل می‌دهند و بر نوع، رنگ و ارتفاع ابر موثر خواهند بود.

    از طرف دیگر، قدرت بازتاب ابرها نیز به میزان تراکم هواویزه های تشکیل دهنده ابرها بستگی دارد.

    مثلاً تراکم زیاد هواویزه ها در جو باعث تشکیل ابرهای سطح پائین می شود.

    ذرات این ابرها کوچک ترند و توان انعکاسی زیادی دارند.

    این امر باعث می شود، لایه پائین جو بیش از لایه بالایی سرد شود.

    همچنین، هواویزه ها نه تنها شکل گیری بارش، بلکه مقدار آن را برای هر مجموعه ابری مشخص می کنند.

    غلظت هواویزه های طبیعی به طور میانگین از 1 میکروگرم در متر مکعب در هوای قطب تا 1 میلی گرم در متر مکعب در هوای غبارآلود بیابان ها، متغییر است.

    3-3.

    تغییر آلبدوی سطوح و کاربری اراضی اختلاف در خصیصه های فرهنگی و فیزیکی جمعیت باعث تفاوت در کاربری و فیزیکی جمعیت باعث تفاوت در کاربری و تغییر سطح زمین می شود.

    در نیمکره جنوبی، سطح پایین تغذیه، بهداشت و آموزش و نیز بدهی های بالا و چهره جوان جمعیت، باعث وابستگی بیش تر به منابع تولید و طبیعت شده است.

    در حالی که ساکنان نیمکره شمالی به دلیل فناوری بالا، تاثیر بیش تری بر چهره طبیعت دو نیمکره به جا نهاده اند.

    تغییر سطوح به وسیله انسان بر آلبدوی سیاره ای تاثیر می گذارد؛ زیرا میزان آلبدوی سیاره زمین به شدت از پوشش سطح آن متاثر است.

    در این راستا، پهنه های گیاهی از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

    مثلاً آلبدو در بالای جو جنگل های حاره آمازون 15 درصد، در علفزارها 25 درصد و در بیابان های آفریقا 40 درصد محاسبه شده است.

    آلبدوی شدید بیابان ها به دلیل سطوح روشن آن هاست.

    ضعف نور و تابش، وجود هوای راکد، پاکیزگی هوا، کاهش بارش رسیده به زمین رطوبت نسبی بالا و رطوبت فراوان خاک و بالاخره کمبود نوسانات دما، ویژگی های خاصی بر جنگل ها عارض می سازند.

    تخریب این سرزمین ها اثرات ویژه ای بر اقلیم می گذارد.

    تغییر سطوح به وسیله انسان و تبدیل پهنه های جنگلی به مناطق بایر، شهری یا کشتزار باعث دگرگونی اقلیم جنگلی می شود.

    عدم وجود رطوبت در سرزمین های زدوده شده از جنگل باعث می شود، تابش موج بلند زمین بدون هیچ مانعی از سطح زمین خارج شود.

    به اجمال می توان گفت، جنگل ها در ارتباط با اقلیم اثراتی به این شرح دارند: 1- جنگل ها منبع ذخیره دی اکسید کربن هستند.

    سالانه 15 درصد از co2 ورودی به جو بر اثر جنگل زدایی حاصل می شود و تخریب جنگل ها باعث می شود که از co2 ذخیره شده در درختان به جو باز گردد.

    از این میزان آن در اقیانوس ها حل و بقیه به مقادیر موجود در جو اضافه می شود.

    چنانچه تمام جنگل های منطقه حاره تخریب شوند، PM80-35 به مقادیر co2 در جو اضافه خواهد شد.

    از طرف دیگر، چنانچه هیچ گاز کربنیکی به جو تزریق نشود، جنگل های موجود قادرند طی 26 سال، تمامی آتش co2 تزریق شده به جو را جذب کنند.

    علاوه بر این که جنگل زدایی و آتش سوزی های ناشی از عوامل طبیعی و انسانی، سالانه 2 میلیاردتن co2 به جو رها می سازند.

    2- همان گونه که اشاره کردیم، جنگل ها از عوامل موثر بر آلبدوی سیاره ای هستند و کاهش آن ها، آلبدوی سیاره ای هستند و کاهش آن ها، آلبدوی سیاره ای را به میزان 10 درصد مقادیر کنونی افزایش می دهد.

    3- جنگل ها بر چرخه آب شناختنی تاثیر به سزایی دارند.

    پوشش نباتی از طریق تاثیر بر شدت تبخیر و تعرق، میزان رواناب، رطوبت نسبی و بارش، بر بودجه آبی و نهایتاً بر فرآیندهای اقلیمی تاثیر می گذارند.

    وجود پوشش گیاهی ضریب زبری سطوح را تغییر می دهد و بادها بر آشفتگی های هوایی و انتقال حرارت تاثیر می گذارند و بدین طریق، همانند ناهمواری ها، اثراتی بر اقلیم دور دست نیز خواهند داشت.

    تغییر سطوح و کاربری زمین از جمله عواملی است که شرایط اقلیمی نوینی بر شهرها عارض کرده است، به طوری که بیش ترین تغییرات دمایی در شهرهای بزرگ دیده می شود.

    اما مقدار افزایش دما در روستاها بسیار کمتر از نقاط شهری بوده است از این رو، اعتقاد بر این است که 60 درصد از مقادیر افزایشی دما به اثرات میکروکلیمایی شهرها مربوط می شود.

    4- نتیجه گیری اثرات متقابل اجزای سیستم اقلیمی باعث تکوین رفتار ترکیبی می شود.

    این رفتار از اثرات انفرادی هر یک از اجزا متعادل تر است.

    تعادل مزبور صرفاً به مفهوم کاهش با افزایش عملکرد هر یک از اجزای سیستم نیست، بلکه به اقتصادی زمان- مکان، نقش هر یک را نسبت به دیگری کاهش یا افزایش می دهد.

    نقش انسان در تغییر این عملکردها به عنوان جزئی از سیستم اقلیمی، از طریق افزایش روز افزون جمعیت انسانی قابل تامل است.

    به طور کلی تاثیر انسان یا عمدی است و یا ناخواسته.

    تغییرات عمدی شامل فعالیت های کمی و کیفی در رابطه با فعالیت های کشاورزی، افزایش سطح زیر کشت در نواحی حاره و پدیده انقلاب سبز انجام می گیرد.

    توسعه کمی و کیفی دامپروری، این ناهنجاری ها را تشدید می کند.

    برخی تغییرات بی آن که خوشایند باشند، پیامد ناگزیر فعالیت های بشری به شمار می‌آیند.

    آلودگی های جوی و گسیل گازهای گلخانه ای از این قبیل تغییرات به شمار می آیند.

    انسان از طریق شهرنشینی، اقلیم خاصی را در عرصه زیستی خود ایجاد می کند که گاهی نمودهای شدید و ناگهانی و گاه پیامدهای نامحسوس ولی مستمری ایجاد می کند.

    همچنین ، چنان که اشاره شد، باید به این واقعیت ادعان داشت که عمکرد سیستم اقلیم، به واسطه فرآیند بازخورد، یگانه نیست و غالباً در مجموعه سیستم و به شکل جمعی عمل می کند.

    یعنی اثر بازخوردهای انفرادی به وسیله سیستم تعدیل می شود.

    بدین ترتیب، جمع جبری یکی از اثرات تغییرزا به همراه اثر بازخوردهای همان عامل، اثر نهایی عامل مزبور را مشخص می سازد که بر پیچیدگی های شناخت و کنترل تغییرات اقلیمی می افزاید.

    برای مدیریت و برنامه ریزی اقلیمی توجه به این موارد ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

    بنابراین، برنامه ریزی های محیطی از قبیل برنامه ریزی های آب شناختی و زیستی(نظیر تولید محصولات کشاورزی) و غیره، بدون توجه به این موارد امکانپذیر نخواهد بود.

    بدین ترتیب، پیش بینی آتیه اقلیم از دل مشغولی های محیطی و اقتصادی – اجتماعی است که ناگزیر بشر را به برنامه ریزی برای بهره گیری از امکانات محیطی وا می دارد.

    در این راستا، توجه به فرآیندهای اکولوژیکی از اهمیت زیادی برخوردار است که می باید با عنایت به کاهش اثرات سوء بشر بر سیستم و خرده سیستم های اقلیمی مورد توجه قرار گیرند.

    جدول 3.

    مقایسه عناصر اقلیمی نسبت به روستاها (Goudi.

    1994) منابع 1- ذوالفقاری ، حسن (1374).

    نظری بر تغییرات آب و هوا با تاکید بر نقش انسان 2- بالا آمدن فلاتها و تغییر اوضاع اقلیمی .

    ترجمه حمیده علمی غروی (1370) مجله رشد آموزش زمین شناسی 3- عساکره ، حسین (1377) دگرگونیهای اقلیمی و مکانیزمهای حاکم در آن 4- عسکری ، احمد (1371) تغییر اقلیم 5- کوچکی ، عوض و شریفی ، حمیدرضا (1373) افزایش غلظت گازکربنیک در اتمسفر و اثرات آن در فعالیت های کشاورزی فهرست مطالب میزان گسیل co2 به میلیون تنجمعیت به میلیارد نفرمیانگین سرانه به میلیون نفرنیمکره شمالی16623404/477/3نیمکره جنوبی120964/089/1میانگین جهانی17832044/55/3 عناصرمقادیر نسبت به روستاهاترکیبات جوذرات غبار دی اکسید سولفور دی اکسید کربن منواکسید کربن10+ برابر 5+ برابر 10+ برابر 25+ برابرتابشمجموعه تابش بر سطوح افقیزمستان 20- درصد تابستان 5- درصدتابش ماورای بنفشزمستان 20- درصد تابستان 5- درصدابرناکیفراوانی ابرناکی مه دود15+5+ درصد زمستان 100+ درصد تابستان 30+ درصدبارشمیانگین سالانه روزهای بارانی روزهای با 5 میلی متر بارش روزهای برفی10+5+ درصد 10+ درصد 10+ درصد 14- درصددمامیانگین سالانه حداقل زمستانه حداکثر زمستانه فصل بدون یخبندان7+ درجه سلسیوس 1/16 تا 7/16+ درجه سلسیوس 5/1+ درجه سلسیوس 3+تا 2+ هفتهرطوبت نسبیمیانگین سالانه زمستان تابستان6- درصد 2- درصد 8- درصدسرعت بادمیانگین سالانه تند بادها مواقع آرام30- 20- درصد 20- تا 10- درصد 20+ تا 5+ درصد عنوانصفحهچکیده1مقدمه2رفتار دمای کره زمین طی سده اخیر2علل انسانی تحولات اقلیمی4گازهای گلخانه ای5انتشار هوا و یزه ها در تروپوسفر8تغییر آلبدوی سطوح و کاربری اراضی10نتیجه گیری12

  • فهرست:

    ندارد
     

    منبع:

    ندارد

به دليل اهميت و تاثير اقليم بر شرايط محيطي و اقتصادي – اجتماعي، و همچنين نقش آن در برنامه ريزي هاي خرد و کلان، تغييرات رفتار اقليم جهاني در بازه هاي زماني طولاني (روند) و کوتاه مدت (فازها و چرخه ها) به ويژه در سالهاي اخير و مولفه هاي گوناگون اقليمي

دهه هشتاد به جهانيان نشان داد که محيط زيست بشر چنان دچار تخريب شده و رشد جمعيت و افزايش روزافزون قدرت توليد بشرآنچنان ابعادي به اين تخريب داه است که قابليت سکونت کره خاکي، مورد تهديد قرار گرفته و حيات افراد بشر به خظر افتاده است. پژوهش‌هايي که در ا

گرمایش زمین (در انگلیسی:Global Warming) نام پدیده‌ای است که منجر به افزایش میانگین دمای سطح زمین و اقیانوس‌ها‌ گردیده‌است. در طول ۱۰۰ سال گذشته، کره زمین به طور غیرطبیعی حدود ۰٫۷۴ درجه سانتیگراد گرمتر شده که این موضوع دانشمندان را نگران کرده‌است. برخی از دانشمندان معتقدند که دهه‌های پایانی قرن بیستم، گرم‌ترین سال‌های ۴۰۰ سال اخیر بوده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که ۱۰ مورد از ...

مقدمه: در حال حاضرتوليد انرژي الکتريکي در دنيا به مقدار زيادي بر ذغال سنگ، نفت و گاز طبيعي تکيه دارد. سوخت هاي فسيلي تجديد ناپذيرند، آنها بر منابع محدودي که رفته رفته به پايان مي رسند ، بنا شده اند. در مقابل انرژيهاي تجديد پذير مانند باد

هدف پروژه : گردآوري اطلاعات و دسته بندي نيروگاه هاي انرژي هاي تجديدپذير در کشورهاي عضو شوراي جهان انرژي. نيروگاه هاي انرژي هاي تجديدپذير به عنوان نيروگاه هاي پيشرفته و نوين در حال توسعه بوده و بسرعت با افزايش ميزان قدرت منصوبه و کاهش قيمت روبرو

خلاصه مقاله:چگونگی دست یابی واستفاده ازانرژیهای پاک بدون شک باپیشرفت علم وتکنولوژی وصنعت درقرن اخیر، بشرتوانست به انرژی های مختلف فسیلی دست پیداکند،درچند دهه اخیرنیزبابهره گیری ازانواع انرژیهایی پاک برای جایگزینی سوخت های فسیلی گام های موثری برداشته است،لذا ازانواع انرژیهای پاک که بشرروی آنها برنامه ریزی کرده می توان به شرح زیز بیان نمود... 1-استفاده ازانرژی خورشیدی:دراین روش با ...

اتمسفر زمین احتمالا اتمسفر حال حاضر زمین آن اتمسفر اولیه نیست . اتمسفر جاری ما را شیمیدانهای اتمسفر اکسیداسیون می خوانند ،در حالیکه اتمسفر اولیه را شیمیدانها اتمسفر در حال کاهش می خواندند. مشخصا گویا اتمسفر اولیه در بر دارنده اکسیژن نبوده است. ترکیب اتمسفر اتمسفر اولیه ممکن است مشابه ترکیب سحابی خورشیدی 0توده های عظیم گاز و گرد و غبار ما بین فواصل ستارگان راه شیری) و نزدیک به ...

گياهان دريايي و آبزي گياهان دريايي و کنترل گازهاي گلخانه اي اندونزي- بالي: همه ما حداقل به طور نسبي با جلبک ها و خزه هاي دريايي آشنايي داريم، ولي شايد ندانيم که اين گياهان سبز رنگ و لغزنده که به سختي قابل رويتند، با فروتني تمام به جذب کربن محيط

مقدمه: امروزه انرژي الکتريکي يکي از منابع مهم انرژي بوده که با هدف توليد برق روز به روز نيروگاهها، گسترش يافته است. توليد و مصرف انرژي يکي از شاخص‌هاي برجسته و گوياي ميزان توسعه صنعتي کشورها است. افزايش روزافزون جمعيت جهاني و استفاده بشر ا

بيابان سرزمين وسيعي است که به خاطر بارندگي ساليانه کم داراي پوشش گياهي کمي است. در ايران قسمت‌هاي نسبتاً وسيع بيابان که به خاطر کمبود باران و نمکي بودن خاک به کلي بدون پوشش گياهي است کوير ناميده مي‌شود. بيابان يکي از اکوسيستم‌هاي اصلي خشکي است که از

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول