دید کلی
آلودگی آب های زیرزمینی در اثر نفوذ آلودگی از سطح زمین و یا اطراف منبع آن صورت میگیرد و در این میان ، ریشههای درختان و یا گیاهانی که به منبع راه یافتهاند نیز مورد توجه است.
موارد مورد توجه در یک منبع آب زیرزمینی
در یک منبع آب زیرزمینی ، عواملی چون عمق آب ، عمق ایستایی ، تغییراتی که ممکن است در اثر پمپاژ حاصل گردد، باید تعیین شود و تجزیه آب چاه و آبهای اطراف آن ، نشان خواهد داد که این منبع زیرزمینی از یک محل یا بیشتر تغذیه میشود.
علل آلودگی آبهای زیرزمینی
آلودگی آبهای زیرزمینی ممکن است از آبهایی که به آن وارد میشود و یا از منابع دور دست باشد و اگر این آلودگی از منابع دور دست وارد آب شود، تعیین محل آلوده کننده بسیار مشکل است. اگر بعد از پمپاژ ، آلودگی در آب مشاهده شود، باید مطالعهای در منابع آلودگی اطراف چاه ، مثل چاههای توالت به عمل آید. عوامل موثر در ممانعت از آلودگی آبهای زیرزمینی به عمق چاه ، وضع طبیعی محلی که چاه در آن قرار دارد و جهت حرکت آبهای زیرزمینی مربوط است.
در هر صورت ، شعاعی که تحت اثر آن ممکن است آب زیرزمینی آلوده گردد، معمولا از حدود 20 برابر تغییرات سطح ایستابی دراثر پمپاژ چاه بیشتر نیست. و اگر زمین اطراف چاه از سنگهای شکسته باشد، این مهم کمی زیادتر است. به عنوان مثال اگر تغییرات ایستابی چاهی ، 0.5 متر باشد، شعاع آلودگی آن 10 متر خواهد بود.
سرعت واقعی جریان آب به چاه
سرعت واقعی جریان آب از هر نقطه به چاه ، با فاصله آن از چاه تغییر میکند و این سرعت در هر نقطه برابر است با سرعت واقعی جریان آب در موقع ورود به چاه تقسیم بر مجذور فاصله. مثلا اگر سرعت حرکت آب در موقع ورود به چاه 50 میلیمتر بر ثانیه باشد، در فاصله 10 متری، 0.5 میلیمتر و در 5 متر، 2 میلیمتر در ثانیه خواهد بود.
باید توجه داشت که این رابطه ، یک رابطه تجربی تقریبی است، وگرنه برای محاسبه سرعت واقعی بطور دقیق ، به آزمایشات محاسبات بسیار طولانی و پیچیدهای نیاز است.
تاثیر عمق چاه در تصفیه آب
اقشار مختلف زمین ، خود عامل مهمی در تصفیه آبهای آلوده است، اگر عمق چاه 10 متر باشد، این ضخامت زمین نمیتواند چاه را از آلودگیهای موجود در سطح زمین مصون نگهدارد، ولی اگر این عمق به 20 تا 25 متر برسد، باید انتظار داشت که تصفیه طبیعی صورت بگیرد و آلودگیهای موجود در سطح زمین عملا قادر به نفوذ در آب چاه نشوند. در صورت تماس فاضلاب با آبهای زیرزمینی ، مقادیر اکثر آنیونها بویژه نیترات و کلرورها در آنها بالا خواهد رفت و این امر یکی از بهترین علائم هشدار دهنده است.
بدیهی است در صورت این آلودگی علاوه بر آنیونها و کاتیونها بعضی از انواع باکتریها و ویروسهای فاضلاب نیز میتوانند وارد جریان آبهای زیرزمینی شوند. میتوان انتظار داشت که در شرایط مطلوب ، زمین ، قادر به تصفیه طبیعی 99 درصد آلودگیها باشد. ولی برای اینکه زمین قادر به این تصفیه طبیعی باشد، باید نحوه و چگونگی دفع فاضلاب را با دقت تمام با احتساب جوانب امر صورت گیرد.
انواع آلوده کنندههای آبهای زیرزمینی و نحوه از بین بردن آنها
متاسفانه ، ورود آلوده کنندههای فاضلاب ، باعث فعالیتهای غیر هوازی خواهد شد، ولی اگر آلودگی در حین نفوذ رقیق شده باشد، مشکلات ناشی از آنها کمتر خواهد بود. تخلیه فاضلابهای صنعتی در زمین نیز با ورود فلزات سنگین که اغلب خاصیت سمی دارند، آلودگیهای شدید شیمیایی و احیانا" میکروبی در آبهای زیرزمینی تولید مینماید و چهبسا اتفاق میافتد که دیگر از این آبهای زیرزمینی نتوانیم در مصارف عمومی استفاده کنیم و باید برای مصرف مجدد ، متحمل هزینههای گزافی گردیم.
برای جلوگیری از فعالیت باکتریهای بیهوازی در تخلیه مواد جامد دفعی در گودال ، میتوانیم از محلول 20 میلیگرم در لیتر ، کرومات و یا ترکیبات نیتراتی استفاده کنیم، البته مقدار معرف آنها با در نظر گرفتن جوانب امر باید تعیین شود. نفت یکی از آلوده کنندههای آبهای زیرزمینی است.
این ماده ممکن است حتی آب زیرزمینی را برای همیشه غیر قابل استفاده نماید و در امر پمپاژ هم بعلت حل پوششهای قیری ، مشکلات جدی ایجاد میکند. آلوده کنندههایی که در ضمن فعالیتهای کشاورزی ممکن است وارد آبهای زیرزمینی گردند (نظیر حشره کشها) ، گاها فاجعههای بزرگی به بار میآورند. مثلا ممکن است ضمن کلرینه کردن آبهای زیرزمینی با ایجاد ترکیبات جدید کلردار مواد جدید که مسومیت آنها به مراتب از خود حشره کشها زیادتر است، ایجاد نمایند (نظیر کلرور فنیل).
جمع بندی نکات مهم
باکتریها و ویروسها در حین نفوذ آب و یا حرکت آن ، به آبهای زیرزمینی میپیوندند، ولی این عوامل هیچگاه در خلاف جهت جریان آبها حرکت نخواهد نمود.
حرکت عوامل مندرج در فوق ، در حین پمپاژ آبهای زیرزمینی تشدید میشود.
وضع باکتریها و ویروسها بعد از پیوستن به آبهای زیرزمینی مشابه وضع آنها در آبهای سطحی است.
مقدار باکتریها و ویروسهایی که قبل از رسیدن به منابع آب زیرزمینی قابل حذف هستند، متناسب با عوامل مختلف از همه مهمتر فاصله آنها از منبع و قابلیت نفوذپذیری زمین است.
بهترین نوع زمین مواد برای حذف باکتریها ، زمین با دانه بندی یکنواخت از ماسههای ریز با درصدی رس میباشد.
حداکثر مسافتی که باکتریها و ویروسها در حالت عمودی میتوانند حرکت نمایند تقریبا 10 فوت است.
غالب مواد شیمیایی نظیر نفت ، حشره کشها ، و دترجنتها میتوانند همراه آب به زمین نفوذ و به آبهای زیرزمینی داخل گردند
املاح محلول در آب
علوم طبیعت > شیمی > شیمی کاربردی (صنعتی) > شیمی آب
دید کلی
بطور طبیعی ، املاح متعددی در آب وجود دارند، ولی علاوه بر این املاح ، بعضی مواد شیمیایی در خلال فرآیند تصفیه به آب علاوه میگردند، از اینرو است که در پایان تصفیه و یا بطور کلی قبل از مصرف آبها، باید از نظر کیفی کنترل شوند. در مورد بعضی از این املاح توضیحاتی داده میشود.
مس (Cu)
مس ، در آبهای طبیعی بندرت دیده میشود و وجود ترکیب سولفاتی آن برای ماهیان بسیار مضر است، بطوری که 0,12 میلیگرم در لیتر آن در آب برای ماهی قزل آلا کشنده است و انواع دیگر ماهیها به این ماده ، حساس هستند و مقاومترین ماهیها در محیطی با 1.2 میلیگرم سولفات مس خواهد مرد. در پسآبها ، غالبا بعلت عبور آن از مبدلهای حرارتی مس و یا معرف سولفات مس در استخرهای شنا برای جلوگیری از رشد الگها ، میتوان به مقدار قابل توجهی مس برخورد نمود.
مقادیر زیاد مس در آب ، علاوه بر ایجاد طعمهای نامطلوب و نامطبوع ، باعث پیدایش لکههای سیاه ، روی موزائیک ، کاشی و لباسهای سفید در حین شستشو خواهد بود. مقدار 1.0 ppm از مس در آبهای شهری مجاز تعیین شده است. (بدن انسان روزانه به 1 - 2 میلی گرم مس نیاز دارد).
روی (Zn)
وجود انسان همانند مس به روی نیاز دارد (حدود 100 میلیگرم در روز) و این فلز ، همانند مس از طریق ادرار و مدفوع قابل رفع است و در بدن انباشته نمیشود و از اینرو از نظر سلامتی ، حتی 40 ppm مجاز میتواند باشد، ولی مقادیر بیش از 5 ppm آن در اثر تولید هیدرات و هیدروکربنات روی ، طعم نامطبوعی در آن ایجاد میکند و آبهای قلیایی ، حتی رنگشان هم شیری میشود.
سرب (Pb)
سرب برخلاف مس و روی در بدن انسان انباشته میشود و متابولیسم بدن نیز چندان نیاز قابل توجهی به این ، فلز ندارد. مسمومیت با سرب ، به همراه کم خونی ، بیاشتهایی و دردهای عضلانی است. این عوارض گویا زاییده جایگزین شدن سرب بجای کلسیم در ترکیب استخوانهاست که مرکز خون سازی میباشند. علاوه بر این ، سرب ، عملکرد آنزیمهای سازنده هموگلوبین را مختل مینماید.
سرب که به آسانی از طریق پوست ، مخاط ، تنفس و تغذیه جذب میشود، به علل مختلف در محیط زیست پراکنده است. از مهمترین این علل وجود سرب در سوخت اتومبیلهاست. در ضمن وجود بعضی آلیاژهای سربی که بعنوان لولههای انتقال آب مورد استفاده قرار میگیرند. مقدار مجاز سرب در آبهای شهری ، کمتر از 0.5 ppm است.
آرسنیک (As)
آرسنیک مانند سرب در بدن انباشته میشود و میزان ناچیزی از آن دفع میشود. این فلز ، مسموم کننده است و حتی میتواند از طریق شستشوی زمینهای زراعتی ، علوفه حیوانات را نیز آلوده نموده و موجب مسمومیت چهار پایان گردد. تاثیر سرطانزایی آرسنیک (پوست) تایید شده است. مقدار مجاز آن در آب ، 0.05 ppm است.
آهن (Fe)
آهن یکی از فراوانترین عناصر موجود در طبیعت است و علاوه بر این ، ترکیبات آهن به مقدار زیادی در تصفیه آبها مورد استفاده است. در ضمن بعلت استفاده فراوان از لولههای آهنی انتقال و توزیع آب و با در نظر گرفتن این که خوردگی آهن در آب بسرعت صورت میگیرد، میتوان انتظار داشت که در آبهای شهری نیز آهن وجود داشته باشد.
آهن همانند مس و روی در بدن انسان انباشته نمیشود و بدن انسان در تشکیل هموگلوبین خون به این عنصر نیازمند است، بخصوص در موارد کم خونی و اواخر دوران بارداری زنان از طرف پزشکان تجویز میشود. با در نظر گرفتن کلیه جوانب امر ، تا مقدار 0.3 ppm آهن در آبهای شهری مجاز است. وجود بیش از حد آهن ، در صنایع کاغذ سازی ، یخسازی ، لباسشویی بعلت ایجاد لکههای قهوهای رنگ (اکسید آهن) مشکلاتی را بوجود میآورد.
منگنز (Mn)
منگنز با وجود این که همانند آهن از بدن دفع میگردد، ولی مقدار بیش از حد آن که غالبا در اثر مصرف مداوم وارد بدن میشود، باعث اختلال در بعضی ارگانهای مغز میگردد و حتی ممکن است منجر به مرگ شود. املاح منگنز نظیر آهن ایجاد لکههای سیاه و قهوهای بر روی کاشی ، پارچه ، کاغذ و غیره مینماید. زیادی منگنز علاوه بر آنکه طعم نامطلوبی ایجاد میکند، موجب ایجاد بلورهای رسوبی در جدار لولههای انتقال میگردد.
بدن انسان روزانه به 10 میلیگرم منگنز نیازدارد که از طریق تغذیه تامین میگردد و از اینروست که منگنز تا مقدار 0.05 ppm در داخل آب شهری مجاز اعلام شده است.
کادمیم (Cd)
کادمیم از زمره عناصری است که در بدن انباشته میشود و مقدار کمی از آن دفع میشود. املاح محلول این فلز ، باعث سوزش جدار معده و روده میگردد. این فلز بر روی حیواناتی نظیر خرگوش اثرات نامطلوبی نظیر کاهش هموگلوبین خون و پوسیدگی دندان داشته است. مقدار مجاز آن 0.01 ppm است.