کسانی که فکر میکنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و قلمروی خاصی دارد و هر گوشهای و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ءِ بخصوص تعلق دارد تعجب و یا احیاناً انکار میکنند که کسی مألهای به نام مسائل اقتصادی در قرآن طرح کند زیرا به عقیده اینها هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان یک دین برای خودش و اقتصاد به عنوان یک علم برای خودش اسلام قلمرویی دارد و اقتصاد قلمروی دیگر . اما نکته این است که مسائل زندگی را نباید مجرد فرض کرد. صلاح و فساد در هر یک از شؤن زندگی در سایر شئون مؤثر است . نظام ارزشی اسلام، خوشبختی دنیا وآخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنیا را مزرعه آخرت معرفی نموده است . بر این مبنا به هر رفتار اقتصادی مفید که در حوزه ارزشهای اسلامی مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شایسته است .
مدلها و الگوهای اقتصادی از آن جا که به شدت تابع شرایط زمانی و مکانی می باشد، قابل تجویز و ارائه به طور کلی از سوی مکتب اسلام نبوده است . اما قوانین ثابت و همیشگی حاکم بر آنها ، در منابع اسلامی بیان شدهاند . این مقاله تحقیقی در جهت شناخت آموزه های اقتصادی قرآن میباشد.
نظر قرآن راجع به ثروت : ما آنگاه که میخواهیم نظری به ایدههای اقتصادی قرآن بیفکنیم اول باید ببینیم نظر قرآن درباره ثروت و مال چیست؟ ممکن است کسی بپندارد که قرآن اساساً ثروت را مطرود و به عنوان یک امر پلید و دورانداختنی میشناسد اما چیزی که پلید و مطرود باشد دیگر مقررتی نمیتواند داشته باشد. که آن چیز را بدست نیاورید، دست به آن نزنید، استفاده نکنید. همچنانکه درباره مشروب چنین مقرراتی آمده است : لَعَنَ الله بایغها و مًشْتَریها و آکِلَ ثَمَنها و ساقیها و شاربها .
جواب این است که قرآن مال و ثروت را تحقیر نکرده، قرآن با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود محال است به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن بخواهد مخالف است: « الَّذینَ یَکنزْونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّه وَ کایُنفْقِوُنَها فی سَبیل ا… فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابِ الیم … توبه /34» آیاتی وجود دارند که نقش پول را در فاسد کردن شخصیت انسانی بیان میکنند و به همین دلیل نیز ثروت پرستی مطرود کرده است.
« اِنَّ الاِنسانَ لَیَطَغْی، اَنْ را'ه اسْتَغْنی » علق 6
« وَ لاتُطِعْ کُلَّ حَلاّفِ مَهین، مَمَّازِ مَنشّاءِ بَنَمیمْ …… اَنْ کان ذامالٍ و بَنینْ …… قلم/1510
زُیِّنَ لِلإِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِن النِّساءِ و اَلبْنَینْ و التَضاطیرَ المُقَنْطَره مِنَ الذَّهَبِ و الَفْضَّه وَالْخیَلْ المسُومَّه » ال عمران/14 .
اما قرآن خود ثروت را در کمال صراحت به عنوان « خیر » نامیده است. کُنتَ عَلَیکُمْ اذِا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیْراً الوَصَّهُ لِلْوالدینِ و الاَقْربَین » بقره 180
و دفاع از مال را در حکم جهاد و کشته شدن در این راه و شهید تلقی کرده است الَمْقَتُولْ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ …… و برای مال بر انسان حقوقی تأمل شده است.
آشنا شدن با فهم کلام الهی از اهمیت والایی برخوردار است و این امر، جز با درک درست کیفیت مطلوب زندگی انسانی از دیدگاه قرآن و سنت میسر نخواهد بود و از آنجا که معمولاً در اقتصاد نیز از چهار موضوع عمده یعنی تولید،توزیع، مصرف و رشد بحث میشود لذا آیات قرآنی مربوط به علم اقتصاد را نیز بر چنین مبنا طبقهبندی نمودهام همراه با شرح مختصری از آنها.
الف تولید و مباحث مربوط به آن : در این مبحث به ذکر دو نمونه اکتفا میکنیم:
1 قرآن و گستردگی منابع تولید: آیاتی چند از قرآن کریم گویای آن است که خداوند در زمین ، آنچه را انسان نیاز داشته، برای وی فراهم کرده است . در آیهای میفرماید «وَاتیکم من کُلِّ ما سأَلْتُمُوُه : و هر چه از او خواستهاید به شما ارزانی داشته است» ابراهیم/34
و در جای دیگر میفرماید: « وَلَقَدْ مکَنَّا فیِ الاْرَضِ وَجَعَلْنا لَکُمْ فیها معایشَ قلیلاً ما تَشکَرون » اعراف زا « در زمین جایگاهتان دادیم و داها معیشتتان را در آن قرار دادیم : و چه اندک سپاس میگذارید»
بنابراین از دیدگاه قرآن کریم، در زمین آنچه مورد نیاز انسان برای ادامه زندگی لازم است، مهیاست اما این امر به معنای آن نیست که کلیه نیازمندیهای انسانی به صورت بالفعل و بدون کار و تلاش در اختیار اوست بلکه بدین معناست که انسان باید به کارگیری روحیه عمران و آبادانی و در سایر خلاقیت، ابتکار و تلاش رزق و روزی خویش را از منابع طبیعت به دست آورد و آنها را برای استفاده تغییرات ضروری دهد . و علت عمده ایجاد رفاه را تغییر دادن امکانات موجود دانسته است ،بنابراین اگر در مواردی مشاهده میشود که قرآن کریم صرف ایمان و تقوا را مایه نزول برکات الهی و رونق اقتصادی دانسته است مثل آنجا که میفرماید :
« وَلَوْاَنَّ اَهْلَ الْقُری آمنوا و اتَّقوا لَفَتَحْنا علیهم بَرَکاتِ من السَّماءِ و الَرْضَ اعراف 96 »
مراد آیه شریفه این نیست که فقط ایمان و تقوا،یعنی پرهیز از گناه، اسراف و … موجب نزول برکات میشود بلکه جنبه اثباتی آن دو نیز که سعی و تلاش برای بهرهوری مطلوب از منابع طبیعت باشد منظور خواهد بود بنابراین تلاش در راه بکارگیری وسایل برای رسیدن به مواهب طبیعت در امور مادی وسیله خواهد بود همانطور که در امور معنوی وسیله قرار دادن اولیاء و انبیا برای تقرب الی الله مورد نظر خواهد بود. پس روشن است که قرآن کریم دیدگاههایی مانند نظریه مالتوس را که به محدودیت منابع طبیعت و عدم کفاف آن بری انسانها معتقد است رد میکند.
2 زن هم میتواند فعالیت اقتصادی داشته باشد:
1 « واتوالنسآءِ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه نساء /آیه 4 » 2 « لِلرِّجال نَصیبُ مِمَّا اکْتَبَوا و لِلنسآء نَصیبٌ مِّمِا اکْتَبْنَ نساء/32» 3 لِلرِّجالِ نَصیبُ مِّمِا ترک الْوالِدْانِ وَ الاْقَرْبَونَ و لِلنِّسآءِ نَصیبٌ مِّما ترک الوْلِدانَ وَ الْقَرْبَونُ مّشمِا قَلَّ منِه او کَثُرَ بَضباً مفروضاً نساء/7 » در هر صورت زن هم میتواند کسب مشروع و فعالیت اقتصادی ولو در خانه شوهر داشته باشد زیرا همه بر فعالیت اقتصادی محتاجند تا بتوانند به زندگی خویش ادامه دهند.