در جنگ کره احتمال بروز مشکلات لجستیکی می رفت و از این روی درسهای لجستیکی فرا گرتفه شده از جنگ جهانی دوم در حل این مشکلات به کار گرفته شدند. در ابتدای جنگ چند مشکل لجستیکی از چشم طرح ریزان دور مانده بود:
شبه جزیره کره پنج هزار مایل دریایی از آمریکا فاصله داشت.
در کره بنادر و سیستم ترابری زمینی مناسبی وجود نداشت.
نیروهای کمونیست اکثر مناطق صنعتی جنوب را تحت کنترل داشتند.
نیروهای کره شمالی با وجود مهارت به جای مانده از نیروهای ژاپنی به مهارت زیادی دسترسی داشتند. از سوی دیگر آنها با تجهیزات آمریکایی به جای مانده از جنگ جهانی دوم نیز دسترسی داشتند و ارتش سرخ پوستان نیز جنگ افزارهای روسی را در اختیار آنها قرار می داد.
تجهیزات ضروری نیروهای آمریکایی در جزایر اقیانوسیه به جای مانده بود.
تنها در صورت ایجاد یک سیستم ترابری مناسب به شبه جزیره کره امکان استفاده از پایگاه های صنعتی ژاپن فیلیپین و سایر کشور های اقیانوسیه مسیر بود.
اکثر جاده های موجود در کره اصولا جاده نبودند وصرفاً معابری بودند که خودروها از آنها تردد می کردند اکثر این معابر برای مدت طولانی غیر قابل استفاده بودند و بار ترافیکی آنها نیز بالا بود. این امر باعث شد تا ارتش آمریکا به ترابری انسانی اتکا کند و با استفاده از باربر های کره ای آمادها و تجهیزات ضروری را حمل کند. از آنجایی که این سیستم به نیروی ماهیچه ای افراد متکی بود لازم بود تا افراد در طول مسیر چندین بار استراحت کنند ویا افراد خسته با نیروهای تازه تنفس تعویض شوند.
افراد برای اجتناب از گیر افتادن در گل و لای بیشتر ترجیح می دادند تا بدون پوتین راه بورند. پا برهنه حرکت کردن افراد در میان گل و لای نیز مکشلات پزشکی زیادی را برای آنها به وجود می آورد.
باران به طور مداوم در ماه های بهار و تابستان (باران های موسمی) می بارید و حاکی از شدت یافتن محیط پر گل و لای منطقه بود. در طول زمستان نیز سرمای شدید باعث یخ زدن گل و لای می شد و تمام این شرایط تدارکات رسانی به یگان های رزمی بسیار دشواری می کرد.
پشه، مگس و حشرات موزی در طول بهار و تابستان به وفور یافت می شد و اکثرا نیروها توسط این حشرات گزیده می شدند. این امر نگرانی های بهداشتی را افزایش داده بود. زیرا این حشرات اکثراً ناقل بیماری های ویروسی بودند. تروریست های کره شمالی باعث اختلال سیستم توزیع لجستیک شده بودند. این افراد از مردم کره جنوبی قابل تمیز دادن نبودند. و این خود باعث افزایش تلفات در مقابله باآنها می شد. این نیروها عمدتاً در پی پاتک زدن به کاروان ها، انهدام پل ها و زیرساختارها، پرتاب نارنجک از بلندی ها به نیروهای آمریکایی و صد معبر کردن در مسیر عبور خودروهای نظامی و غیره بودند. تمام این اقدامات موجب لجام گسیختگی و وقفه در سیستم توزیع شده بود. در اوایل جنگ نیروهای سازمان ملل و ارتش کره جنوبی مهمات کمی در اختیار داشتند و آنها برنامه ای برای نداشتند. اما نیروهای کره شمالی با برنامه وارد جنگ شده بودند و به خوبی به تانک ها و توپخانه شوروی دسترسی داشتند.
در طول جنگ کره، هشت ارتش مختلف با یک نوع سلاخ آمریکایی می جنگیدند. تجهیزات به جای مانده از جنگ جهانی دوم در جزایر اقیانوسیه خیلی زود سازماندهی شدند و در اختیار نیروهای چند ملیتی در کره جنوبی قرار گرفتند.
ژاپن در نزدیک کره قرار داشت و به سرعت در حال پیشرفت صنعتی بود. تجهیزات اوراقی بلااستفاده به جا مانده از جنگ جهانی دوم خیلی سریع در ژاپن تعمیر شدند. آمریکا از زمان پایان جنگ جهانی دوم پایگاه های نیروهای هوایی، زمینی و دریایی و تفنگداران دریایی یرا در اطراف ژاپن دایر کرده بود. کارگران ژاپنی ماهر، کاری و قابل دسترسی بودند. تسهیلات نصعتی غیر نظامی با استفاده از ماشین آلات و رویه های مدرن در حال بزسازی بودند. بخش تجاری ژاپن کشتی های آمریکایی که پس از جنگ جهانی دوم به آنها فورخته شده بود را به آمریکا پس داد و این شناورها ناوگان اولیه نیروی دریایی آمریکا برای حمله به کره را شکل دادند. نیروهای زخمی شده نیز از طریق هوا یا دریا به بیمارستان های ژاپن منتقل می شدند.
تامین
دولت امریکا نگرانی عمیقی در خصوص امکان ایجاد نسنجیده توان نظامی برای حمایت از دولت کره جنوبی بود. خط مشی نظامی آمریکا حکم می کرد تا قبل از فراخوان نیرو های نظامی، تجهیزات مورد نیاز آنها را فراهم شده باشد. نظر فرمانده کل نیروی زمینی ارتش بر این بود که ابتدا باید به سرعت اقلام آموزشی را تامین کرد و اقلام بالقوه رزمی مورد نیاز را با کمی تاخیر از بخش صنعتی تامین کرد. از این رو در وحله اول اقلام ضروری تامین گردیدند.
تجهیزات، ادوات و تدارکات باید به سرعت تامین می شدند و برای آغاز حمله هر چه سریعتر به کره و ژاپن منتقل می شدند. برای مواجهه با آب و هوا بسیار سرد شبه جزیره کره در فصل زمستان لازم بود تا اقدامات سریع و عاجلی انجام شوند. زیرا آمریکا تا به حال این حجم وسیع و گسترده از نیروهای خود را در یک منطقه سردسیر به کار نگرتفه بود. مهمات باید به مقدار بسیار زیادی تامین می گردید و از سوی دیگر لازم بود تا پایانه هایی برای هواپمیاهای نیروی زمینی، هوایی و دریایی ایجاد شوند.
آژانس های تامین با تنگنای زمانی مواجه بودن و باید خیلی سریع تمام اقلام مورد نیاز نیروها را تامین و به منطقه ارسال می کردند. کارشان لجستیک ارتش منابع آمادی جدیدی را یافتند و تولید کنندگان صنعتی مجبور شدند تا محصولات مورد نیاز آنها را در اولویت تولیدات خود قرار دهند.
مشکلات ساختمانی در کره به واسطه شرایط جوی متغیر و شروع سریع جنگ افزایش یافت. همانگونه که قبلا اشاره شد گل و لای و هوای بسیار سرد مشکل اصلی همه نیروها بود. به علاوه کمبود مصالح ساختمانی نیز فعالیت های ساختمانی را مختل می کرد و مهندسین نظامی قادر نبودن آنگونه که باید و شاید کار کنند.
در جنگ کره برای اولین بار از هواپیما های جت استفاده شد، اما باندهای پرواز موجود که هواپیماهای موتوری از آن استفاده می کردند. برای هواپیماهای جت مناسب نبودند.
به دلیل مصرف بسیار زیاد مهمات در جنگ ذخایر مهمات خیلی سریع کاهش می یافتند. هلی کوپترها با کمبود تجهیزات مواجه بودند. زیرا اکثر لوازم یدکی برای هواپیماها استفاده می شد. تعداد هواپیماهای جت موجود در منطقه نیز اندک بود و فمراندهی خاور دور تنها چند جت f-80 در اختیار داشت. سایر هواپیماهای موجود نیز از نوع ملفی بودند که از زمان جنگ جهانی دوم در منطقه باقی مانده بودند. لباس های گرم و تجهیزات اکسیژن بسیار کم بودند. اکثر یگان های رزمی تجهیزات رادیویی خود را از دست می دادند و تا پایان جنگ در زمینه این قبیل اقلام همواره کمبود فاحشی وجود داشت.
وزارت دفاع تصور می کرد که جنگ تا ماه ژوئن 1951 پایان خواهد یافت و این مبنای فکری باعث شده بود تا وزارت دفاع تنها تجهیزات مورد نیاز برای این مدت زمان را خریداری کند. زمان چرخه سفارش در جنگ کره 120 روز بود و این بع معنی آن بود که از زمان ارسال یک درخواست به آمریکا و تحویل آن بر واحدهای متقاضی، 120 روز زمان موردنیاز بود. اما با پایان ماه ژوئن مشخص بود که جنگ به این زودی ها خاتمه نخواهد یافت و این امر باعث شکل گیری کمبودها و کاستی های زیادی شد.
مشکلاتی نیز در خصوص آماد به واسطه سکنه کره به وجود آمد. ذخایر مهمات به دلیل مصرف بیش از حد مهمات کاهش یافته بود. به مانند جنگ جهانی دوم این بار نیز تضادهایی در اولویت آمادی به وجود آمد. تضادها بیشتر به دلیل چالش های بوجود امده در جنگ کره بین نیروهای آمریکایی و اروپایی به وجود آمده بود.
اکثر کارشناسان نیروی زمینی آمریکا هنوز بر این باور بودند که اروپای غربی اهمیت بیشتری برای آمریکا دارد و این امر باعث شده بود تا اروپای غربی اولویت اول تدارکاتی و تجهیزاتی ارتش آمریکا باشد. در نهایت با کشمکش های فراوان میان فرماندهی خاور دور دو فرماندهی کل نیروی زمینی، نیاز مندی های جنگ کره در صدد الویت ها قرار گرفت.
جنگ کره در بهبوهه اولایل جنگ سرد شکل گرفت و این زماین بود که آمریکا در صدد حفظ اروپای غربی به عنوان خط مقدم مقابله با کمونیسم بود. نگرانی اصلی وزارت دفاع این بود که این بیم وجود داشت که با وجود اینسرعت سریع ارسال تجهزیات به پایگاه های آمریکایی در سرتاسر جهان، بخش های صنعتی قادر به جبران سریع موجودی های ارسال شده نباشند و ارتش با بحران تجهیزاتی روبرو شود.
آمریکا منبع اصلی تغذیه کننده تدارکات و تجهیزات نیرو های چند میلیتی جنگ کره بود؟ زیرا کشورهای اروپای غربی به واسطه خسارت های شدید جنگ جهانی دوم و بازسازی اقتصادی قادر به تامین تدارکات و تجهیزات نیروهای خودنبودند. با آنکه تجهیزات ومهمات زیادی از زمان جنگ جهانی دوم در فیلیپین و ژاپن باقی مانده بود. اما فقدان ظرفیت و امکانات کافی تولیدی بسیار محسوس بود.
نیروی زمینی آمریکا از 10 آمادگاه عمومی در آمریکا و 39 آمادگاه جانبی استفاده می کرد. با آنکه ارتش آمادگاهی در کره نداشت امانیروی زمینی خیلی زود آمادگاهی را در پوسان کره جنوبی ایجاد کرد.
این آمادگاه مقصد نهایی مجرای طولانی لجستیکی از آمریکا به کره بود. در ماه های اولیه جنگ، سیستم آماد به طور کلی براساس مفهوم «فشاری» (PUSH) ها کار می کرد. ارسال می شدند. این سیستم آمادی امروز دیگر منسوخ شده است. زیرا مضرراتی چون مقرون به صرفه نبودن استفاده زا کشتیرانی و ترابری، افزایش بارکاری بنادر، فقدان کنترل بر آمادهای ضرور و به هر رفتن تدارکات را به همراه دارد. امروزه ارتش ایالات متحده از سیستم آمادی «کششی» (Pull) استفاده می کند که در آن تدارکات براساس درخواست یگان ها ارسال می شوند در جنگ جهانی اول جنگ های اولیه بعد از ان، سیاست ارتش این بود تا با بالا بردن امکانات تدارکاتی و تجهیزات سربازان روحیه آنها را بالا ببرد اما اکثر این تجهیزات یا بلااستفاده می ماندند و یا در جبهه به حال خود رها می شدند. اما در جنگ کراه نیز این شرایط علی رغم کمبود مداوم تجهیزات بوجود آمده بود. ستاد کل ارتش هرچه را که فکر می کرد ضروری است به جبهه ارسال می کرد.
قاعده توزیع تجهیزات براساس جدول سهمیه نیروها است. در زمیان صلح این قاعده بدون بروز مشکلی به خوبی کار می کند. اما در جنگ این قاعده مشکلاتی را به وجود می آورد. زیرا تجربه نشان داده است که سربازان تمام تدارکات و تجهیزات خود را دریافت نمی کنند. در زمان صلح، سربازان بخشی از سهمیه و جیره خود را در کمیته های انفرادی حمل می کنند و در این جنگ نیز توزیع تجهیزات به جای آنکه براساس شرایط جبهه باشد براساس جدول سهمیه نیروها انجام می گرفت. بی شک این اشتباه بود زیرا نیروهای خط مقدم بیش از سایر نیروها به تجهیزات و تدارکات نیاز دارند. در برخی موارد سربازان مجبور بودن تا برای حمل جنگ افزارهای سنگین تجهیزات انفرادی خود را رها کنند.
هدف وزارت دفاع این بود که تا سربازان آمریکایی را به بهترین شکل مجهز کنند، اما این هدف گذاری بدون در نظر گرتفن این نکته که هر سرباز باید آذوقه و تجهیزات انفرادی مورد نیازش را نیز حمل کند، انجام شده بود. در آن زمان ظرفیت و توان سربازان در حمل بار لحاظ نشده بود. در یک مورد یکی از فرماندهان شاهد بوده است که سربازانش هر یک، 6 قلم موجودی را حمل می کرده اند. در طول جنگ سربازان آمریکایی به دلیل خستگی بیش از حد ناشی از حمل تجهیزات زیاد و سنگین آنها را در طول راه رها می کردند
اکثر فرماندهان آمریکایی در طول جنگ کره از ناکارآیی روش های توزیع و آمادی سیتسم لجستیک ناراضی بودند. سیستم لجستیک ارتش در آن زمان به مانند ارمزو از تجهیزات مدرن استفاده نمی کرد. از آنجایی که سیستم توزیع در جنگ ناکارآمد بود، نیروها و فرمانده ها نشان خود دست به ابداعاتی و زمینه توزیع و جیره بندی می زدند تا بتوانند بیشتر دوام بیاورند.
ارتش در حال مدرن سازی تجهیزات خود بود و جنگ کره در حین طرح های مورینزاسیون ارتش روی داد. نیروی هوایی آمریکا در جنوب شرق آسیا از هوپیماهای قدیمی و غیر مدرن استفاده می کرد و اکثراً هواپیماهای نیروی هوایی عموماً F-51، B-26 و 8-29 بودند.
در 6 نوامبر 1950، اولین فروند از جنگنده جت Mig-15 در کره به انجام ماموریت های پرداخت و خیلی زود اسکادران های جدید جت های F-89 راهی منطقه شدند.
آب و هوای شبه جزیره کره به مانند شرایی جوی منطقه میان واشنگتن دی سی و شهر ماین درایالت نیوجزری آمریکا است. باران اهی موسمی و سیل آسا مشکلات زیادی را برای همه نیروها به وجود می آوردند و نیروهای زمینی تفگنداران دریایی که در خط مقدم جنگ بودند بیش از سایر نیروها با این مشکلات دست به گریبان بودند.
پوشاک از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار بود. در روزهای اول جنگ، پوشاک زمستانی در دسترس نبود و نیروهای رزمی دچار سرمازدگی می شدند. علی رغم کمبود پوشاک مناسب، اولویت انتقال تجهیزات با مهمات، سوخت، روغن ها و مواد رو افکنده و مواد غذایی بود و اولویت کمتری به لباس داده شد. باید به یاد داشت که در شرایط سخت و سردسیر نیروهای رزمی می توانند باکمبود مهمات، سوخت و غذا را مدارا کنند، اما اگر پوشاک مناسبی نداشته باشند توان رزمی خود را به طور حتم از دست می دهند.
نیروها نمی دانستند که چگونه از پاهای خود در برابر سرمازدگی محافظت کنند و این امر لزوم آموزش های ویژه بقادر شرایط سخت به نیروهای رزمی مهمر تایید می زد.
در تابستان بسیار گرم و شرجی کره نیز نیروها باید لباس نخی به تن می کردند. اینگونه به نظر می رسد که تهیه پوشاک مناسب کندتر از تغییر فصل انجام می شود. از سوی دیگر، نیروهای رزمی آموزش های مناسب برای حفظ بهداشت و سلامتی خود در شرایط متغیر جوی را ندیده بودند و باید گفت که ارتش در حفظ انضباط بهداشتی در جنگ کره ناموفق بود.
مهمات در جنگ کره یکی از مشکلات عمده نیروهای رزمی بود. مشکلات اصلی مربوط به سلاح های کوچک، مهمات دریایی، خمپاره اندازها و گلوله های توپ بود. این کمبودها ناشی از مجموعه ای از عواملی بود که دیرکرد تولید و مشکالت توزیع جزئی از آنها بود.
صنایع مهمات سازی آمریکا به حد کافی در براوردن سریع آماد انبوه مورد نیاز جنگ فعال نبودند. اکثر ذخایر مهمات آمریکا در طول جنگ جهانی دوم مصرف شده بودند و سالها طول می کشید که به سطح ذخایر قبل از جنگ باز گردند. از این رو تولید عوامل اصلی کبمود مهمات در جنگ کره بود. محموله های تسیحاتی برای مدت طولانی در مجرای توزیع و بنادر تاخیر می کردند.
میزان مصرف مهمات بیش از میزان طرح ریزی شده بود. نیروهای سازمان ملل با خیل عظیمی از نیروهای ارتش سرخ چین و نیروهای کره شمالی مواجه بودند. به دلایل برتری نفرات دشمن بخش عمده ای از مهمات برای غلبه بر برتری نفرات دشمن استفاده می شد. برای مثال در 7 روز از ماه می 1951، 22 گردان بیش از 300 هزار قداره گلوله توپ را به طرف نیروهای دشمن شلیک کردند. جالب آنکه در دسامبر 1994 در جنگ جهانی دوم، 35 گردان در طی 10 روز 94 هزار هکتار قداره گلوله توپ را شلیک کرده بودند.
صنایع مهمات سازی آمریکا به واسطه جنگ جهانی دوم ضرورهای زیادی را متحمل شده بودند و برخی از آنها قادر به ادامه تولید نبودند. کندی تولید باعث شد تا ارتش آمریکا به مدت 2 سال در سطح جهانی و در جنگ کره با کمبود جدی مهمات روبرو شود.
ارتش ذخیره معادل 90 روز مصرف مهمات را در ژاپن و کره مستقر کرده بود. این سطح موجودی قابل حفظ نبود و سطح موجودی مهمات به طور مرتب به سطح 60 روز که سطح احتیاطی بود کاهش می یافت. دلایل اصلی کاهش مرتب سطح موجودی مهمات عبارت بودند از:
شدت بسیار بالای آتش توپخانه در کره.
ناکامی صنایع مهمات سازی آمریکا در حفظ خطوط تولید در فاصله میان جنگ جهانی دوم و جنگ کره.
وجود زمان تاخیر 18 ماهه برای افزایش سطح تولید.
محدودیت های بودجه ای تحمیل شده به وزارت دفاع در تامین مهمات.
یک ارتش بیش از هر چیزی که در یک جنگ به مهمات نیاز دارد. اهمیت و مهمات بیش از سایر اقلام است. مهمات نقش گنجینه یک ارتش را ایفا می کند. در طول جنگ حداقل 500 نوع مهمات متفاوت استفاده شده است.
اما هدف در اخیار داشتن مهمات کافی متضمن و پیروزی در جنگ نیست، بلکه مهمات را باید در زمان درست و به کمال درست تحویل داد و این نقش کلیدی سیستم لجستیک در هر جنگی است.
در جنگ کره میزان مصرف مهمات در طول تاریخ جنگ های که تا آن زمان روی داده بود، بی سابقه بود. در اوایل سال 1951 توپخانه نیروی زمینی رکورد تشکیل توپ در یک جنگ را شکلت و هر اراده توپ 250 گلوله در روز شلیک می کرد. در طول 28 روز لشکر دهم نیروی زمینی بیش از 25 هزار تن مهمات تشکیل کرده بود. یعنی بیش از 1800 تن در هر روز گروهان یکم مهمات در یک روز 540 کامیون مهمات را توزیع می کرد که بار هر کامیون بیش از چهار تن بود. وقتی که جنگ روع می شود اکثر سازمان های حامی جنگ از پرسنل غیر مجرب استفاده می کنند و این امر باعث خسارات انسانی و مالی می شود، اما استفاده از این قبیل افراد به دلیل نیاز ارتش به نیروی انسانی بیشتر، غیر قابل اجتناب است.
خدمات درمانی در جنگ کره بسیار عالی بود. از خدمه پشتیبانی پزشکی گرفته تا ایستگاه های مقدم خدمات درمانی در میان یگان های نیروی زمینی و تفنگداران دریایی فعالیت می کردن و درمان مجروحین و بیماران نظارت کامل داشتند.
با آنکه حمل و نقل در طول جنگ کره همواره یک مشکل به حساب می آمد، اما سرویس ترابری دریایی نظامی تحت تصدی نیروی دریایی موثر و کارآمد بود. از سرویس ترابری دریایی تجاری نیز به خوبی استفاده شد.