تحقیق آرایه های ادبی

Word 91 KB 34085 13
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  •  

    آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.
       ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.
       مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.
        مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد. در این جا هم همانند شعر کانکریت، اشتباهی در سبک و سنگین کردن عناصر شعر رخ داده بود و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعری شان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند. 
       مثلاً جناس، یکی از صنایع مهم بدیع بود یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی امیر خسرو دهلوی، : تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد می شد جناس را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند

     

    به گونه ای که در طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه انحطاط ذوق جامعه شعری ما. در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم.
       بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم; مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس. پس از این غربال کردن بیرحمانه ولی لازم و ضروری، فقط تعدادی انگشت شمار از این صنعتها باقی مانند که هم ارزش استفاده دارند و هم جای بحث و ارزیابی. ما بعضی از اینها را با عنوانهایی دیگر، در ضمن مباحث خویش مطرح کرده ایم; یعنی با تقسیم بندی ای که ما داشته ایم، انواع جناس، اشتقاق، قلب و دیگر صنایعی که مبنای شان تناسب لفظی است در مجموعه کلّی "موسیقی داخلی" می گنجند و بسیاری از صنایع معنوی مثل مراعات النظیر، تضاد و... در مجموعه "موسیقی معنوی" جای می گیرند. تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و اغراق هم که جزو صور خیال مطرح شده اند. بنابراین آن چه در میدان باقی مانده، ایهام است و تضمین و تلمیح و چند صنعت جزئی دیگر.

    در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:

    1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:

    ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه

    مثال:

    بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت

    بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه

    1- تشبیه انواع مختلف دارد:

    تشبیه بلیغ : دو رکن ادات تشبیه و وجه تشبیه حذف می شود .

    تشبیح بلیغ اسنادی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه نشده اند : علم ، نور است – قدش ، سرو است .

    تشبیه بلیغ اضافی : مشبّه و مشبّه به با کسره به هم اضافه شده اند : نورِعلم – درختِ دوستی – قدِ سرو .

    2- استعاره : به کار بردن کلمه در غیر معنی اصلی .

    استعاره مصرحه : تشبیه بلیغی است که مشبّه آن حذف شده باشد .

    تشبیه ادعای همانندی دو پدیده است ولی استعاره ادعای یکسانیِ آنها است .

    مثال:

    سبک تیغ تیز از میا ن برکشید // بر شیر بیدار دل بر درید

    شیر بیدار دل استعاره برای سهراب است

    بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد// بهار عارضش خطّی به خون ارغوان دارد

    بت استعاره برای یار زیبای شاعر است

    3- مجاز : به کار بردن واژه در غیر معنی اصلی آن است به شرط آن که نشانه ای ، را به معنی غیر اصلی راهنمائی کند که این نشانه را قرینه می گویند .

    هر استعاره ای ، مجاز است و علاقه آن ، شباهت است .

    پیوند و تناسبی که معنی حقیقی و مجازی را به هم مربوط می سازد علاقه نامیده می شود .

    مثال:

    طاقت سر بریدنم باشد// وز حبیبم سر ِبریدن نیست

    سر در مصراع اول معنی حقیقی دارد ولی در مصراع دوم مجاز است و به معنی اندیشه و تصمیم و قصد به کار رفته است.

    کلام تو گیاه را بارور می کند و از نَفَسَت گل می روید

    ( نَفَس ، مجاز برای سخن است)

    4- کنایه :سخنی که دارای یک معنی ظاهری و نزدیک به ذهن و یک معنی باطنی و دور از ذهن باشد و منظور، معنی باطنی و دور از ذهن باشد کنایه است .

    مثال:

    نرفتم به محرومی از هیچ کوی // چرا ازدر حق شوم زرد روی

    زرد رویی کنایه از خجالت و شرمندگی است

    بیفشرد چون کوه پا بر زمین // بخایید دندان به دندان کین

    هردو مصراع ،کنایه از ابراز شدت خشم است

    5-سجع : به آهنگ بر خاسته از کلمات پایانی دو جمله یا بیشتر گفته می شود .

    مثال:

    توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال ( حال و سال مسجع )

    سجع موسیقی درونی (لفظی ) و تاثیر کلام را افزایش می دهد

    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون // نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

    گردون ، افسون ، و یاران واژه های سجع متوازی اند که موسیقایی ترین نوع سجع است

    سجع بیشتر در نثر به کار می رود اما گاهی در شعر نیز کاربرد دارد.

    هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی // کاین کیمیای هستی ، قارون کند گدا را

    تنگ دستی ، مستی ، هستی واژه های سجع هستند.

    6- -موازنه: هرگاه دو مصراع یا دو جمله تقریباً همه کلمات به ترتیب با هم سجع متوازن( کلمات پایانی جمله ها هم وزن باشند ولی واج های پایانی آنها مانند هم نباشد)باشند موازنه می نامند.

    مثال:

    دل به امید روی او همدم جان نمی شود // جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند

    این لطافت کز لب لعل تو من گفتم که گفت // وین تطاول کز سر ِزلفِ تو من دیدم که دید

    گر عزم جفا داری سر در رهت اندازم // ور راه ِوفا گیری جان در قدمت ریزم

    7- ترصیع: هرگاه دو مصراع یا دو جمله تقریباً همه کلمات به ترتیب با هم سجع متوازی( کلمه های پایان جمله ها هم وزن باشند و واج پایانی آن ها نیز یکی باشد) باشند ترصیع می نا مند .

    مثال:

    برگ بی برگی بود ما را نوال // مرگ بی مرگی بود ما را حلال

    ما چو ناییم و نوا در ما زتوست // ما چو کوهیم و صدا در ما زتوست

    8-  جناس : یکسانی یا شباهت قابل توجه دو واژه یا بیشتر است در تلفّظ و اختلاف در معنی

    کلماتی که پدید آورندۀ جناس اند ارکان جناس نامیده می شوند

    گاهی ارکان جناس در تلفظ کاملاً یکسان و فقط تفاوت معنی دارند .

    گلاب است گویی به جویش روان // همی شاد گردد زبویش روان

    روان(جاری) و روان(روح و جان)ارکان جناس اند که تلفظ یکسان و معنی متفاوت دارند

    انواع جناس:

    جناس تام :یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج ها ست

    خرامان بشد سوی آب روان // چنان چون شده باز یابد روان

    جناس ناقص حرکتی :هرگاه اختلاف تلفظ دو یا چند کلمه تنها در مصّت کوتاه باشد ما نند: بُرد و بَرد – گِرد و گَرد – مِهر و مُهر

    در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند// به دشت( پُر )ملال ما پرنده( پَر ) نمی زند

    جناس ناقص اختلافی : هرگاه دو کلمه یا بیشتر در یک صامت یا مصّت بلند اختلاف تلّفظ داشته باشند مانند :شمع و جمع – رفیق و شفیق – شیر و سیر – چاه و جاه

    هر تیر که در (کیش) است گر بر دل( ریش) آمد// ما نیز یکی باشیم از جملۀ قربانها

    جناس ناقص افزایشی : اختلاف دو واژه یا بیشتر است در معنی و تعداد حروف مانند:رنج و مرنج – قدم و مقدم – دست و دوست

    شادی مجلسیان در (قدم ) و (مقدم) توست

    9-  اشتقاق : استفاده از واژه های هم ریشه که سبب می شود واج های آنها به یکدیگر نزدیک باشند آرایه اشتقاق نامیده می شود . مانند : دیده و دیدار – بینا و بینندگان – لطف و لطیفه .

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

آرايه هاي ادبي آرايه هاي ادبي (صنايع بديعي) اين "صنايع بديعي"، عنواني قديمي است براي بخشي از هنرمنديهاي شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافيه بوده و به عنوان آرايشهايي براي کلام به کار مي رفته است. ادباي قديم ما کوشيده اند هر چه از اين هنرمنديها د

آرايه هاي ادبي آرايه هاي ادبي (صنايع بديعي) اين "صنايع بديعي"، عنواني قديمي است براي بخشي از هنرمنديهاي شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافيه بوده و به عنوان آرايشهايي براي کلام به کار مي رفته است. ادباي قديم ما کوشيده اند هر چه از اين هنرمن

پیش از آن که المعتزّ باللّه‏ عباسی (متوفی 296) کتاب البدیع را بنویسد و برای نخستین‏بار محسّنات بدیعی و آرایه‏های ادبی را به عنوان یک علم مطرح کند، در میان عرب‏ها توجه خاصی به زیبایی‏های کلام می‏شد و اگر چه این زیبایی‏ها تعریف نشده بود، اما به هر حال در نظم و نثر به کار می‏رفت. یک نمونه آن قرآن کریم است که از این نظر شاهکاری بزرگ به شمار می‏رود و به طوری که خواهیم دید انواع ...

آرایه‌ های لفظی به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب های آوایی و لفظی میان واژه ها پدید می‌آید می‌گو یند. واج آرایی (نغمه حروف) به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود سجع هر گاه واژه‌های پایانی دو قرینه ...

شعر چيست ؟ « شعر چيزي جز به موسيقي رسيدن کلام نيست »1 شعر زيباي آفريني با زبان است2 زبان شعر زبان خبر نيست زبان براي شاعر هدف است نه وسيله و شاعر به ياري آن احساسات خود را – که معمولاً احساسات همه انسانها نيز هست نسبت به واقعيات مسائل حيات زيبا نش

شعر چیست ؟ « شعر چیزی جز به موسیقی رسیدن کلام نیست »1 شعر زیبای آفرینی با زبان است2 زبان شعر زبان خبر نیست زبان برای شاعر هدف است نه وسیله و شاعر به یاری آن احساسات خود را – که معمولاً احساسات همه انسانها نیز هست نسبت به واقعیات مسائل حیات زیبا نشان می دهد و زبان زیبای شعر که تجسم بخش عواطف سرشار شاعر درلحظات شور و جذبه و ناخود آگاهی است در خواننده و شنونده همان شور و حال شاعر ...

آرايه‌هاي لفظي به آن دسته از آرايه‌هاي ادبي که از تناسب هاي آوايي و لفظي ميان واژه ها پديد مي‌آيد مي‌گو يند. واج آرايي (نغمه حروف) به تکرار يک واج صامت يا مصوت در يک بيت يا عبارت گفته مي‌شود به گونه‌اي طنين آن در گوش بر جاي بماند و باعث پيدايش

پيش از آن که المعتزّ باللّه‏ عباسي (متوفي 296) کتاب البديع را بنويسد و براي نخستين‏بار محسّنات بديعي و آرايه‏هاي ادبي را به عنوان يک علم مطرح کند، در ميان عرب‏ها توجه خاصي به زيبايي‏هاي کلام مي‏شد و اگر چه اين زيبايي‏ها تعريف نشده بود، اما به هر حال

frames. P30World Forums > آموزش > موضوعات علمي > ادبيات و علوم انساني > ادب و ادبيات PDA View Full Version : ادب و ادبيات soleares 10-15-2006, 03:33 PM ادبيات چيست؟ زبان و ادبيات جلوه گاه انديشه ، آرمان ،

موسیقی شعر معروف الرصافی نگارنده: حسن شوندی دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات استاد راهنما: دکتر محمود شکیب استاد مشاور: دکتر فیروز حریرچی چکیده: در بررسی موسیقی شعر رصافی می توان به انتخاب بحرهای مناسب برای اشعار اشاره نمود. انتخاب بحر طویل که دارای موسیقی آرام، متین و ویژگیهای امتداد نفس، و قابلیت تفصیل سخن است، برای موضوعاتی چون استبداد ستیزی، بیان حال تهیدستان، ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول