مقدمه
اعتیاد خطر بزرگی است که نوجوانان و جوانان را تهدید میکند. درحالی که درکشورهای غربی، به دلیل ضعف کنترل نوجوانان و بیبند و باریهای رفتاری رایج،مصرف الکل و مواد مخدر در بین نوجوانان فراگیر است. به طور مثال در ایالات متحده در14 سالگی7 56% از نوجوانان به سیگار کشیدن، 81 درصد به مشروب خواری، 39% بهمصرف حداقل یک داروی غیرمجاز اقدام کردهاند.
در کشور ما کنترل خانواده و مدرسه در دوره نوجوانی شدیدتر است با اعتیاد نوجوانان کمتر مواجه هستیم.
ولی در هر صورت امروزه گرایش کودکان و نوجوانان، بویژه نوجوانان بهمصرف موادمخدر یکی از بزرگترین نگرانیهای والدین محسوب میشود.
بررسیها نشان دادهاند که 82 درصد مردم اعتیاد و گرایش به مواد مخدر رامهمترین عامل تهدیدکننده رفاه و امنیت اجتماعی و سلامت فردی میدانند.
کشور ما به دلیل شرایط خاص اجتماعی (مانند جوان بودن جمعیت و بالابودن آماربیکاری) و موقعیت جغرافیایی ویژه خود که بر سر راه صدور مواد مخدر به اروپا قرارگرفته است به شکل جدی با مشکل مصرف مواد مخدر دست به گریبان است.
نوجوانان به دلیل داشتن ویژگیهایی چون استقلالطلبی، کنجکاوی، هیجانخواهی،پیروی از همسالان و عدم انقیاد به قدرت والدین، بیشتر در معرض خطر مصرف موادبوده، هدف اصلی توزیعکنندگان این مواد هستند.
این گروه ارزشها و کنترل والدین را کمتر پذیرفته، بیشتر در صدد جرأت ورزی واثبات خویشتناند. این ویژگیها معمولاً با میل به جست و جوی تازگی و همانندسازی باسایر نوجوانان و اعضای گروه سنی همراهاند. در چنین شرایطی، قرار گرفتن تحت تأثیرفشار همسالان، کاملاً طبیعی است.
برای عدهای از نوجوانان اثبات فردیت و استقلال تنها در مصرف مواد به عنوانمخالفت با والدین، خلاصه میشود.[1]
بر این اساس میتوان گفت نوجوانان جزو آسیب پذیرترین گروههای سنی هستند.
لذا در این نوشتار تلاش خواهد شد حتیالمقدور راهنمائیهای عملی برای پیشگیریاز گرایش نوجوانان به مواد مخدر به والدین ارائه شود.
تعریف اعتیاد:
وقتی فرد از یکی انواع مواد مثل الکل، تریاک و... را طوری مصرف کند که بدون آننتواند به زندگی معمولی خود ادامه دهد و به نوعی به آن وابسته شده باشد در اصطلاحمیگویند، فرد به آن مواد اعتیاد پیدا کرده است.[2]
معتاد کیست؟
والدین باید توجه داشته باشند که یک بار مصرف مواد مخدر یا سیگار دلیل اعتیادنوجوان نبوده، تنبیه بدنی، تحت فشار گذاشتن نوجوان، یا اعمالی شبیه آن به دلیل فوق ،درست نیست، زیرا به گرایش بیشتر به مواد مخدر خواهد انجامید. بررسی و صبر بیشترتغییر شرایط و نزدیکی بیشتر به نوجوان راهکار مفیدی در پیشگیری از ادامه مصرفاست.
در هر حال، از نظر پزشکی معتاد به کسی اطلاق میشود که تمایل شدید و غیرقابلکنترل به مصرف مواد دارد، قطع یا کاهش مصرف ماده حالتهای جسمی ترک (ماننددردهای شدید جسمی، تهوع، استفراغ، لرزش و...) در او پدید میآورد، بیتوجهی فزایندهبه لذتها یا علائق دیگر دارد و زمان قابل توجهی را به فعالیتهای مصرف و به دست آوردنمواد اختصاص میدهد و به رغم وجود شواهدی دال بر نتایج زیان آور آشکار آنها، بهمصرف ادامه میدهد (واینبرگ، 1998).[3]
چگونگی و زمان شروع به مصرف مواد مخدر
تحقیقات نشان دهنده آن است، افرادی که به انواع مواد اعتیاد پیدا کردهاند، اکثراًاولین تجربهشان بصورت تفریحی در دوره جوانی بوده و از طریق افراد همسن و گروههمسالان مواد را بدست آوردهاند ولی رفته رفته از حالت تفریح خارج شده و با تکرارمصرف آن، به مواد اعتیاد پیدا کردهاند. باتوجه به اینکه مصرف مواد همیشه با افزایشهمراه است، فرد مبتلا در ابتدای شروع با مقدار کم و حالت تفریح و سرگرمی شروعمیکند. پس از گذشت زمان، مقدار کم اولیه کفاف شرایط بدنی و روحی او را نداشته و فردمجبور است یا مقدار مصرف مواد را افزایش دهد و یا زمان مصرف روزانه خود را بهچندین برابر روز اول برساند، در نتیجه وابستگی فرد به مواد بیشتر شده و فرد به آناعتیاد پیدا میکند.[4]
چرا باید در مورد مصرف هر نوع ماده مخدر توسط نوجوانان نگران بود؟
مصرف مواد مخدر در کودکان و نوجوانان خطرناکتر از سایر گروهها است. همهمواد مخدر یا اصطلاحاً روان گردان، اثرات حاد در طولانی مدت بر خلق، توجه به تمرکز،کارکرد شناختی و ذهنی فرد دارند.
آنها میتوانند به حافظه شخص آسیب زده موجب اختلال و حتی توقف رشد ویشوند. به طور معمول کسانی که چندین بار مواد مخدر مصرف میکنند. با وجود داشتنمشکلات خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی و... به مصرف ادامه داده، به هر راهی برایدستیابی به مواد متوسل میشوند که این امر در نهایت به راههای خلاف و غیرقانونیمیانجامد. خطر عمده مربوط به نوجوانان در این است که این نوع فعالیتها تبدیل به سبکزندگی آنها در تمام طول عمر شده، آنها به این شکل زندگی و فعالیت عادت میکنند.
از آن جا که نوجوانان به دلیل رشد ناکافی ذهنی و اجتماعی ارتباط بین فعالیتهایحال و آینده خود را نمیبینند و فکر میکنند قادر به تغییر زندگی خودند (هر لحظه که ارادهکنند) یا این تصور واهی که خود را اصلاح کرده، مصرف را کنار خواهند گذاشت، ممکناست مدتها درگیر فعالیتهای مربوط به مواد شوند و زمانی به خود آیند که دیگر نتواننداین سبک زندگی را کنار بگذارند. علاوه بر مشکلات فوق ، نوجوانان مصرف کنندهموادمخدر به برخی از مشکلات زیر نیز مبتلا میشوند.
1- آسیبهای جسمی و روان شناختی (مثل بالا رفتن احتمال ابتلا به ایدز،آسیبهای حافطه، اختلالات کبدی و مسمومیتهای حاد)
2- خطر افزایش فعالیتهای جنسی زودرس و نابهنجار
3- توقف یا اختلال در رشد هیجانی، اجتماعی، اخلاقی و هوشی
4- مشکلات رفتاری و درگیریهای قانونی
5- احتمال بالارفتن دخالت در بزههای مختلف
6- نقائص و اختلالاتی در کارکرد حرکتی
7- بیعلاقگی و بیانگیزگی نسبت به کار و فعالیتهای پیشین
8- افت تحصیلی مشهود
9- بالارفتن احتمال خودکشی (اینترنت، 2001)
چرا نوجوانان مواد مصرف میکنند؟
بررسیهای بسیاری درباره سببشناسی مصرف مواد توسط نوجوانان صورتگرفته و رویکردهای متعددی در این زمینه وجود دارد. یکی از جدیدترین رویکردها در اینزمینه رویکرد (آلن لشنر) است، که به دیدگاه (احساس خوب در مقابل احساس بهتر)معروف است.
وی با تحلیل عمقی پژوهشهای مربوط، به 70 عامل به این نتیجه رسید که بیشترمصرف کنندگان مواد، به ویژه نوجوانان، در پی رسیدن به احساسیاند که بهتر ازاحساس فعلی آنها بوده، تازه و هیجانانگیز باشد.
حالت هیجانی و خلقی آنها معمولی یا خوب است، اما برای آنها راضی کننده نیست،لذا در پی رسیدن به چیزیاند که خلق، ادراک و هیجان آنها را تغییر دهد.
بخش دیگری از مصرف کنندگان مواد، بویژه دختران نوجوان و جوان به علت حالتاضطراب و افسردگی که فعلاً با آن دست به کریباناند، سعی میکنند با مصرف مواد بهحالت خوب یا به عبارت دقیقتر، حالت طبیعی در خلق و ادراک خود برسند. (اینترنت،2001، ص 2)
در واقع علت اصلی مصرف مواد در کلیه معتادان و مصرف کنندگان مواد تغییریاست که آنها در مغز و سیستم عصبی فرد ایجاد میکنند.
این مواد لذتی غیرطبیعی در مغز و سیستم عصبی فرد ایجاد میکنند که حالتهیجانی و خلقی او را بالا میبرد، اما بلافاصله پس از کاهش یا از بین رفتن اثر ماده مخدرحالت قبلی به همان شکل یا به حالتی شدیدتر ظاهر میشود و فرد برای دستیابی مجدد بهآن حالت خوشی (یا احساس خوب / بهتر) دوباره به مصرف مواد روی میآورد. در نتیجهاین چرخه ادامه یافته، به اعتیاد فرد منجر میشود.
پژوهشهای انجام یافته در مورد و سببشناسی مصرف مواد توسط نوجواناننشان دادهاند که زندگی، تحصیل و فعالیت در محیطهای خاصی احتمال روی آوردن فردبه مصرف را افزایش میدهد. (افرادی که در خانوادههای معتاد پرورش مییابند درمعرض خطر بزرگی هستند. نوجوانان و جوانان با مشکلات خانوادگی یا محیط نامناسبمحل زندگی و وضع بد درسی و رفتاری در مدرسه که با همسالان منحرف دوستیمیکنند، در معرض خطر جدی هستند.
برخی از تحقیقات (تارتر، 1991، ص 66-85) حاکی از عوامل ناشناخته ژنتیکی استکه میتواند بعنوان یک عامل مؤثر در اعتیاد به حساب آید.
طبقه اجتماعی - فرهنگی و نظام ارزشی نامطلوب بزرگسالان و جوانان محیطزندگی فرد نیز عامل مهم دیگری است که خطر اعتیاد در بین نوجوانان و جوانان راافزایش میدهد.)[5]
تحصیل در مدارس پرجمعیتی که از افرادی با فرهنگهای مختلف تشکیل شده باشد،از عوامل مساعدکننده این گرایش است. در چنین محیطهایی دوستیهای نامناسب شکلگرفته، همسالان تأثیر زیادی برهم میگذارند، مضافاً این که در مدارس فوق احتمالحضور دانشآموزان یا افرادی با سابقه مصرف یا خرید و فروش مواد زیاد است.
محیط خانه میتواند یکی از عوامل خطر در گرایش فرد به مصرف مواد باشد. درخانوادههایی که بزرگسالان، به ویژه پدر و مادر، مواد مصرف کرده، یا به خرید و فروشآن اقدام میکنند، فرد خواهی نخواهی به سوی دخالت در مسائل مربوط به مواد کشیدهمیشود.
در خانوادههای پر تنش و متشنج نیز احتمال مصرف مواد توسط نوجوانان بیش ازخانوادههای آرام و کم تعارض است.
برخی ویژگیهای فرد نیز از عوامل زمینه ساز مصرف مواد است. نوجوانانمضطرب، افسرده، منزوی، دارای عزت نفس و حس احترام به خود پایین و کسانی کهاحساس میکنند مورد توجه هیچ کس نیستند، پیشتر در معرض خطر مصرف مواد قراردارند