دانلود تحقیق عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران

Word 240 KB 34185 48
مشخص نشده مشخص نشده روانپزشکی - روانشناسی - علوم تربیتی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه امروزه فرار کودکان از خانه به صورت یک بحران در زندگی بسیاری از خانواده ها درآمده است چرا که در صد بالایی از این افراد گرفتار مشکلاتی چون دزدی ؛ انحرافات جنسی و ....

    می شوند.

    گر چه این نوجوانان به دلایل مختلفی از خانه می گریزند اما نتایج و پیامدهای کم و بیش یکسانی در انتظار آنهاست.

    پدیده فرار دختران به عنوان یکی از چالش های اجتماعی نیاز به مدیریت قوی اجتماعی در زمینه آسیب های اجتماعی دارد.

    به طور متوسط روزانه 49 مورد فرار از منزل به مرکز ساماندهی کودکان و نوجوانان فراری وابسته به شهر داری تهران گزارش می شود( برزگر1383؛49).

    پلیس روزانه 90 نفر از جوانان فراری را که قربانی تجاوز و غیره شده دستگیر می کند که اکثر آنان در ترمینال ها ایستگاه های راه آهن؛ پارک ها و....

    به سرمی برند( رسول زاده طباطبایی وهمکاران 1384:15) فرار دختران از منزل یک پدیده چند علتی است که ریشه های آن را میتوان در فقر اقتصادی و فرهنگی؛ از هم پاشیدگی خانوادگی، طلاق یا جدایی عاطفه والدین؛وجود ناپدری یا نامادری؛ اعتیاد؛رفاه و آزادی بیش ازحد، دوستان ناباب، تعرض جنسی توسط نزدیکان، مشکل اخلاقی درخانواده، ازدواج تحمیلی، وجود شکاف بین نسلها و اختلافات بین والد و فرزند و تغییر ارزشها و الگوها در فرزندان و...جستجو کرد( همان: 19) فرار دختران از خانه نه تنها خود ایشان را در معرض آسیب های جدی روانی و جسمی قرار میدهد بلکه در صورت عدم انجام اقدامات موثر برای حل آن؛ بخشی از نیروی کار و مادران فردای جامعه از دست خواهند رفت.

    از آنجا که بقاء جامعه در گرو بقای خانواده و موفقیت و شکست جامعه در سلامت و یا گسستگی نهاد خانواده است؛ لذا خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است.

    شخصیت کودک از طریق تعاملات خانوادگی رنگ می پذیرد و والدین، اولین کسانی هستند که با رفتار و گفتار خود شخصیت کودک را پایه گذاری می کنند.

    تعاملات خانواده موجب احساس آرامش، پذیرش و تامین سلامت روانی و یا بالعکس موجب تنفر و نارسایی در رفتار کودک می شود.

    نوجوانانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که فاقد پذیرش شان می باشند و مشکلات عدیده ای رو به رو بوده و اغلب از محیط خانه و خانواده فراری اند.

    چکیده: مطالعه حاضر در پی یافتن عوامل خانوادگی موثر بر فرار دختران است.

    این مسئله نه تنها مشکل فردی و خانوادگی بلکه معضل اجتماعی است چرا که زمینه ساز انواع جرایم و انحرافات اجتماعی نظیر فحشاء -اعتیاد- قاچاق مواد مخدر- سرقت – شیوع بیماری های مقاربتی و...این درحالی مطرح است که براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه بیش از 1 میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار میکنند( محمدخانی 1386 : 20).در ایران نیز تعداد کودکان فراری به گونه ای نگران کننده در حال افزایش است به طوری که آمار آن در سال 1378 نسبت به سال 1365 حدودا 2 برابر شده است.

    فرار کودکان از منزل به عنوان مکانیسمی دفاعی با خود به خیابان پناه می برد که ( کارل هورنای ) آن را نوعی تضاد درون فردی می داند.

    ( سو) نیز بر شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت یافتن اوقات فراغت بیشتر تاکید دارد.

    ( هاروکس ) رشد انحراف را در سختگیری های بیجا و غیر منطقی بزگسالان و (ونلاکول) میل به رهایی از قیود خانواده و (زائدوشسترم) هم تمایل به فرار را زیر فشارهای خانوادگی و اجتماعی جستجو میکنند( همان:25) پژوش های مرتبط با موضوع نیز بر اثر سوء رفتار والدین، نوع رابطه پدر ،اختلاف شدید و درگیری بین اعضاء، طلاق، متارکه، وجود ناپدری و نامادری ،فقر فرهنگی، بیسوادی و اعتیاد به عنوان عوامل برانگیزاننده نیل به فرار تاکید داشته اند.

    در این پژوهش به عوامل مختلف خانوادگی نظیر سرپرستی والدین، آزار جسمانی و جنسی ،تبعیض دختر و پسر ،وضعیت اقتصادی و اجتماعی و....

    اشاره شده است.

    تاریخچه شکل گیری جامعه شناسی انحرافات اصطلاح بزهکاری رسماً در سال 1899 پس از تصویب اولین قانون بزهکاران جوان در آلینوس شیکاگو رسمیت یافت وتا قبل از تصویب این قانون یعنی سال 1899 جوانان و بزرگسالان مجرم در یک مجموعه قرار می گرفتند.

    چون در جوامع بدوی و ایستا انحراف و بزهکاری و جرم در یک معنی بوده و در کل به معنای رفتاری بود که از آداب و رسوم و ضوابط جامعه تخلف داشت.

    از همین روی هر نوع مجازات اعم از اصلاح و بازپروری برای همه یکسان بود.

    اما با افزایش میزان انحرافات اجتماعی وبا مطالعات تجربی انجام شده متخصصین به این نتیجه رسیدند که قراردادن مجازات یکسان برای قشرهای مختلف سنی امر مناسبی نیست، به همین جهت پیشنهاد گردید که به جای طبقه بندی مجازات ها برحسب نوع جرایم این طبقه بندی برحسب سن منحرفان و بزرگسالان صورت گیرد و بیشتر جنبه بازپروری بزههکار، توان بخشی، حمایتی و ارشادی داشته و افراد در مراکز بازپروری نگهداری و تحت مراقبت مددکاران اجتماعی باشند.

    با پیدایش جامعه شناسی انحرافات، انحراف اجتماعی بر حسب سن افرادی که مرتکب رفتار انحرافی می شوند در دو مقوله مجزا تحت عنوان جرم و بزهکاری طبقه بندی شد .علت این طبقه بندی رسیدن به سن قانونی بود.

    از همین روی به رفتار انحرافی نوجوانانی که به سن قانونی نرسیده اند، بزهکاری می گویند و نوجوانان مرتکب را بزهکار می نامند.

    البته رفتار بزهکار را نه طیف وسیعی از انحرافات اجتماعی را دربرمیگیرد( جونز و همکاران ،1995 به نقل از صدیق سروستانی ،1383 : 21).

    تعاریف مربوط به انحراف در جامعه شناسی گسن معتقد است که در جامعه شناسی انحراف به مجموع رفتارهایی که با هنجارهای اجتماعی در عین اعتبار و اجرا مطابقت ندار اطلاق می گردد که این امر در گروه اجتماعی موجب بروز واکنش های متنوعی می گردد که نظارت اجتماعی خوانده می شود.( گسن ،1988 :48 به نقل از روزبهانی ، 1378).

    کلینارد نیز معتقد است که اصطلاح انحراف باید به شرایطی اطلاق شود که انسان برخلاف مسیر مورد قبول جامعه رفتار کند تا حدی که جامعه توان تحمل آن را نداشته باشد.

    آشکارترین شکل های انحراف جنایت و بزه است( همان).

    پیکا معتقد است که بزهکار به فردی اطلاق می گردد که اعمالی خلاف قانون یا موازین مذهبی یک جامعه انجام دهد.

    با توجه به اینکه احکام در جوامع مختلف متفاوت است فرد مختلف در یک جامعه ممکن است که در جامعه دیگر مختلف محسوب نگردد( مشکاتی ها، 1381 :4).

    در ایران بزهکاری به کل جرایمی اطلاق می شود که درصورت ارتکاب به موجب قوانین قصاص، دیات، حدود و تعزیرات، دارای مجازات هستند.( همان) ویژگی های فردی ، خانوادگی، اجتماعی فراریان تمایل به فرار در مورد نوجوانها به خصوص افراد 12 تا 20 سال امری جدی تر و قوی تر به نظر می رسد، فرار از خانه برای نوجوانان و جوانان ، نتیجه یک مسئله غامض می باشد.

    فرار در لغت به معنای گریختن و گریز است.

    یعنی فرد محیطی را که در آن زندگی می کند به دلیل دست نیافتن به نیازها و خواسته های خود و همچنین به دلیل اینکه قادر به تغییر شرایط نامطلوب نمی باشد ترک می کند.( عباسی، 1382 :15) کانر در تعریف فرار می گوید: فرار به معنی ترک ارادی خانه یا محیط نظارت شده است و به منظور دوری از بعضی چیزها و یا یافتن برخی چیزهای دیگر صورت می گیرد.

    وی همچنین در ارتباط با فرد فراری می گوید: فرد فراری لزوما فرد مفقود نیست.

    چون مفقود کسی است که گم یا ربوده یا مجروح شده و یا برخلاف میلش جایی نگه داشته شده باشد.

    نوجوان فراری نوجوانی نیست که به هنگام شب پنهانی از خانه خارج شود تا با دوستانش باشد.( کانر، 2001: 1).

    در عموم مباحث و دیدگاههای مطرح شده فرار نوعی مکانیسم دفاعی و یا واکنش جبرانی تسلی بخشی تلقی شده که فرد برای نجات و رهایی از رنجها به این عمل تن می دهد.

    این رفتار در زمره اختلالات رفتاری است که در ارتباط با واکنشهای سازگارانه به صورت اشفته خود را نشان می دهد و باعث برانگیختن و تحریک افراد به خروج از محیط نظم و انظباط می گردد.

    ژاک بورسا فرار را مکانیسمی در جهت یافتن مجال اثبات وجود می داند.

    برای فردی که در خانه چنین امکاناتی را نداشته است.( اقلیما، 1380 : 142 – 143).

    والنر(1975) فرار را مختص بچه زیر هجده سال که بدون اجازه پدر و مادرش خانه را ترک کرده می داند و نمایندگان حکومتی دور بودن چند شب از خانه را نیز به این تعریف اضافه کردند( رود- 1996- به نقل از عباسی 1382).

    اقسام فرار فرار برحسب تعاریف اقسام متفاوتی را نیز دارد بعضی فرار را به 2 دسته تقسیم کرده اند و چنین تعریف می کنن: الف- فرار از ب- فرار به الف) نوجوان فراری از: بر حسب به کسی اطلاق می شود که به دلیل شرایط سخت از خانه فرار می کند.

    او در خانه ای زندگی می کند که تحمل شرایط موجود در آن ساده نیست، او مورد بهره کشی جنسی یا جسمی قرار گرفته و از داشتن والدین طرد کننده ، انتقام جو، سها انگار رنج می برد.

    او از این موقعیت ها می گریزد تا شاید در خیابان با گرمی و پذیرش بیشتری مواجه شود.

    اگر چه بر حسب تحقیق شارلین، موربراک(1992) بین سن دختر و فرار ارتباط مثبت وجود دارد.

    دختران جوان کمتر قدرت کنترل خواسته هایشان را دارند( حمیدی، 1382 :132).

    ب) نوجوان فراری به : به نوجوانی گفته می شود که در ابتدا به دنبال کمترین استقبال یا در جستجوی هیجان و جذابیت ماندن در خیابان از خانه فرار می کنند.

    محیط خانوادگی این افراد حمایت کننده نیست و خونسردی والدین و کنترل کم از مشخصات آن است.

    این افراد تحت تاثیر فشار بیش از حد همسالان خویش هستند و اغلب پس از یک ماجرای کوچک به خانه برمی گردند.

    بین سن دختران و فرار رابطه منفی وجود دارد(همان) ب) نوجوان فراری به : به نوجوانی گفته می شود که در ابتدا به دنبال کمترین استقبال یا در جستجوی هیجان و جذابیت ماندن در خیابان از خانه فرار می کنند.

    بین سن دختران و فرار رابطه منفی وجود دارد(همان) فارو و همکارانش (1992) تقسیم دیگری را در ارتباط با فرار انجام داده اند که عبارت است از: 1- فراریان موقت یا به عبارتی فراریان وابسته به موقعیت 2- فراریان مزمن 3- فراریان رانده شده 4- جوانان مراکز: این گروه غالبا هیچ تماسی با خانواده نداشته اند، اما در انستیتوهای عمومی یا شخصی یا پرورشگاهی زندگی کرده اند و قادر نیستند که وضعیت خود را تحمل کنند.

    به همین دلیل آنها را ترک می نمایند( همان) انواع دیگری از فرار بر اساس تحقیقی که در بلژیک بر روی 600 فراری صورت گرفته مشخص شده است.

    الف) فرار عکس العملی : در این نوع از فرار نوجوان یا جوان به دلیل وجود اختلال و نبود ارتباط مناسب با محیط زندگی اقدام به این حرکت می کند و می خواهد در این حالت از آن برای هشدار دادن در برابر رفتارهایی چون بی توجهی و...

    استفاده نماید.

    ب) فرار برای راحت زندگی کردن : در این حالت نوجوان یا جوان خانواده را مانع انجام برخی فعالیت های خویش می بیند، دوست دارد تا مطابق خواسته ها و امیال خودش زندگی کند در نتیجه از خانه می گریزد تا راحت تر زندگی کند.

    ج) فرار به خاطر آینده سازی: در این حالت نوجوان یا جوان به دنبال معماری آینده است و امید دارد که بتواند آنگونه که می خواهد زندگی خویش را بسازد.

    در نتیجه برای رسیدن به این خواسته منزل را ترک می کند .

    زمانی که فرد برای ساختن آینده خود منزل را ترک می کند، امکان اینکه در دام بزه گرفتار شود کمتر است.( همان) ویژگی های فردی ، خانوادگی، اجتماعی فراریان: تمایل به فرار در مورد نوجوانها به خصوص افراد 12 تا 20 سال امری جدی تر و قوی تر به نظر می رسد، فرار از خانه برای نوجوان جوان ، نتیجه یک مسئله غامض و برای خانواده مسئله ای است که مربوط به روابط متقابل و برای جامعه یک مسئله اجتماعی تلقی می گردد.

    البته همه جوانان و نوجوانان وقتی با مسئله ای مواجه می شوند اقدام به فرار نمی کنند بلکه سعی می کنند مسئله خود را حل کنند و تنها گروه اندکی وقتی با مسئله ای روبرو می شوند اقدام به فرار می کنند.

    بر همین اساس به نظر می رسد شرایط خاصی تا حدودی در مورد انها عمومیت دارد که این ویژگی ها عبارتند از: الف) از نظر فردی : نوجوانان فراری معمولا افرادی هستند که از برخی اختلالات و مشکلات رنج می برند.

    اگر چه تمامی این موارد ممکن است که تنها در یک نفر از ان به چشم نخورد از جمله می توان به اختلالات مغزی، اراده ضعیف ، حساسیت بیش از اندازه نسبت به محیط و افراد آن ، عقب ماندگی درسی و عقب ماندگی ذهنی ، شخصیت تلقین پذیر، عدم ثبات نظم اجتماعی ، عدم تکوین شخصیت، رنج عصبی و بی خوابی و احساس گناه اشاره کرد.

    ب) از نظر خانوادگی: در مورد ویژگی های خانوادگی این گروه معمولا می توان از عواملی چون خانواده های نابسامان یا بدون سرپرست، والدین معتاد، محیط متشنج خانوادگی، طرد و تحقیر و کمبود محبت در خانواده، عدم امنیت لازم در محیط خانواده ، بی توجهی نسبت به وضعیت تحصیلی آنها از جانب اولیاء ، خانواده پر جمعیت، سخت گیری و خشونت والدین نسبت به آنها و تجاوز به حقوق شخصی و جنسی آنها در محیط خانواده و ...

    نام برد.

    ج) از نظر اجتماعی: بچه های فرار از نظر محیط اجتماعی فاقد حمایت های لازم و مراقبت های مورد نیازشان هستند همچنین محیط موجود آنها محیطی ضد اجتماعی و آلوده به مفاسد اخلاقی، وجود الگوهای نامناسب و ...

    می باشد.

    به همین منظور کانر در مقاله ای تحت عنوان شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری از آن علل این اقدام (فرار) را چنین توضیح می دهد.

    1- اجتناب از عواقب نا خوشایند رفتار که فرد انتظار دارد در آینده با آن مواجه شود.

    2- فرار به خاطر جلوگیری از ادامه مواجهه با تجربه ای مستمر و پیش رونده نامطلوب و دردناک یا سخت در زندگی مثل آزار جنسی در منزل.

    3- پیشگیری از ترک فعالیت ها، ارتباطات و دوستیهایی که برای فرد مهم و با ارزش به نظر می رسد.

    4- بودن با افرادی که به زعم ایشان، حمایت گر، مشوق و متعالی هستند.

    5- بودن در مکان هایی که آنها را از مشکلاتشان دور می سازد.

    6- تغییر در توافق آنچه در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد.

    مثل ازدواج نامناسب توٍأم با تهدید.

    وی همچنین معتقد است مشکلاتی که امکان بروز فرار کودکان را افزایش می دهد عبارتند از: کودک آزاری یا غفلت نسبت به او 2- استفاده از الکل یا مواد مخدر 3- طلاق یا جدایی که مواجهه درستی با آن صورت نگرفته 4- رفتار معاند و متضاد والدین که با تخیلات نامناسب نوجوان ترکیب شده باشد 5- آمیزش با یک گروه همسال ضد اجتماعی 6- فرار یکی از اعضاء خانواده ( کانر: 2001، 1و2 به نقل از گذارنده: 1380 :8و9).

    علل فرار در اغلب جوامع دختران نسبت به پسران هم در خانواده و هم در اجتماع بیشتر گرفتار تبعیض هستند.

    وجود موانع در راه پذیرش دختران در مواضع تصمیم گیری و مدیریت های اختصاصی فرهنگی سیاسی جوامع کوچک و بزرگ جنس مونث را در منزلت اجتماعی پایین تری نسبت به مردان قرار داده است.

    علاوه بر این سوگیریهای خانواده و برخوردهای غیر منطقی در مقابل خواسته های دختران باعث احساس تبعیض و نارضایتی آنها از دختر بودن می شود.

    از طرفی کافی نبودن حمایت های قانونی و فراگیر نبودن امکانات باعث آسیب دختران به جهت روحیه لطیف و شکننده آنان شده و دختران برای رسیدن به وضعیت مطلوب سعی می کنند تا از خانه و خانواده رویگردان شوند( به نقل از زواره ای، 1380).در مطالعاتی تغییر علل فرار از منزل بررسی شده و چنین نتیجه گیری شده است که در زمانهای گذشته عوامل اقتصادی و تلاش برای موقعیت های بهتر مدنظر بوده در دهه 1960 یکی از مهمترین فرار هیجان و یافتن راه دیگری برای زندگی و تاثیر عوامل خانوادگی و یک ده بعد از فرار به دلایلی از قبیل سوء استفاده با خواسته شدن و غمگین بودن در محیط زندگی صورت گرفته است( شین 1989، حمیدی1382: 135 ).

    زاند و شلترم معتقدند که میل به فرار، به جهت کاستن فشارهای خانوادگی و اجتماعی و پناه بردن به محیطی که نیازها و تمنیات نوجوانان در آن بهتر مورد توجه قرار می گیرد، می تواند فکر و روح نوجوان را درگیر نماید( عباسی، 1382: 19).

    معمولا به دلایلی از قبیل : خارج شدن از حیطه کنترل خانه و مدرسه، تاثیر همسالان ، نداشتن امکانات اولیه برای به حداقل نیازهایی از قبیل غذا و مسکن، وضعیت نابسامان اقتصادی و...

    افراد اقدام به فرار می کنند که در نهایت قادر به انتخاب دارد یکی از 3 گزینه زیر می باشد: 1- برگشت به خانه 2- زندگی در خانه گروهی یا پرورشگاه 3- باقی ماندن در خیابان.

    هر کدام از این انتخابها تاثیر خاصی بر روی زندگی فرد فراری دارد.

    از جمله بازگشت مجدد فرد به خانه در صورتی که مشکل حل نشود می تواند شرایط را به نسبت قبل بغرنج تر نماید.

    حضور در پرورشگاه و نیاز به زندگی در خانه گروهی نیز پیامد هایی از قبیل کاهش حمایت ها از جانب خانواده و...

    را نیز می تواند در پی داشته باشد.

    انتخاب سوم نیز با توجه به پیامدهای زندگی در خیابان و امکان بروز هر چه بیشتر رفتارهای نابهنجار می تواند باعث کاهش موفقیت آمیز سازگاری فرد با جامعه شود.

    فقر عاطفی یکی دیگر از مهم ترین عوامل ترک خانه محسوب می شود.

    اگر خانه که محل امن و مکان تامین نیازهای عاطفی نوجوان است به محیطی فاقد عواطف بدل شود، طبیعی است که نوجوان در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون می گذارد و به کسانی که به او چراغ سبز نشان داده و یا به هر دلیلی به او محبت کنند روی می آورد.

    در چنین شرایطی معمولا گروه های همسن و خلافکار وارد عرضه زندگی او شده و امکان رجوع فرد به رفتارهای بزهکارانه قوت می یابد.

    اسکافنر در تحقیقی عوامل فرار را چنین ارزیابی می کند که به نظر او سوء استفاده یک فاکتور دراز مدت بوده که اکثر خانواده های با سابقه سوء استفاده و فاقد ساختار مناسب هستند.

    کودکان در این خانواده ها به دلیل استقلال و عدم وابستگی به والدین فرار را تجربه می کنند و نوجوانان و دوستان، مهمترین منابع حمایتی آنها محسوب می شود.

    در صورت عدم وجود مکانیسم حمایتی موثر در خانواده از نوجوانان سلب اعتماد شده و تمایل به کسب حمایت های اجتماعی را بیشتر از دوستانشان دارند.

    در چنین شرایطی مشابهت فرد با دوستانش افزایش می یابد( پاو، واینبک و...2000، حمیدی ، 1382 : 134) پیامدهای فرار : هنگامی که فرد از خانه فرار می کند خود و پیرامونش یعنی خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیب و خطرات بسیار زیادی قرار می دهد این پیامدها در بعد فردی – خانوادگی و اجتماعی قابل برسی است: پیامدهای فردی : فرار آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و زمینه ارتکاب بسیاری از جرائم را فراهم می کند دختران فراری برای امرار معاش به سرقت – تکدی گری - تکدی گری- توزیع مواد مخدر- روسپیگری و فحشاء اقدام می کنند.

    برخی از باندهای فحشاء نیز اقدام به انتقال دختران فراری به کشورهای دیگر، تجارت سکس و فروش اجزای بدن آنها می کنند از سوی دیگر فساد اخلاقی موجب می شود که دچار انواع بیماریهای مقاربتی و اختلالات روحی و روانی شوند.

    پیامدهای خانوادگی: فرار دختران می تواند بزرگترین لطمه برای حیثیت و شرافت خانوادگی فرد باشد.

    این عمل اولا نشانه ای از ناکارآمدی خانواده در تربیت فرزند، شکاف بین نسلی والدین و فرزندان و اختلافات خانوادگی است.

    پیامدهای اجتماعی: الف) افزایش نرخ پیامدهای اجتماعی : موجب افزایش نرخ آسیب های اجتماعی می شود(فعالیت در باندهای فحشا- اعتیاد) ب)تهدید بهداشت اخلاق روانی جامعه: موجب رواج بی حرمتی اخلاقی و ایجاد فضای مسموم در جامعه که می تواند موجب شکستن حریم های اخلاقی – بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نماید.

    ج) تحمیل هزینه های اجتماعی: فرار دختران هزینه های فراوانی را بر دوش جامعه و دولت می گذارد اقداماتی مثل فقدان دختر- شناسایی دختران فراری توسط نیروهای بازجویی- انجام مراحل قضایی- ایجاد مراکز مختلف مثل کانون اصلاح و تربیت هزینه های هنگفتی بر جامعه دارد.

    تبیین عوامل موثر در فرار دختران آسیب های اجتماعی نظیر فرار از خانه ، دارای زمینه ها و ابعاد مختلفی هستند و عوامل گوناگونی از جمله عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در شکل گیری ان موثر می باشد.

    -عوامل فردی : این دسته از عوامل معطوف به عدم تعادل شخصیتی و اختلال در سلوک و رفتار است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- شخصیت های ضد اجتماعی : ویژگی های این نوع شخصیت، بهم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه و ارتکاب رفتارهای نابهنجار است که مورد قبول جامعه نمی باشد، ولی معمولا نزد عامل ان در اصل و یا در مواقعی خاص، ناپسند شمرده نمی شود.

    افراد روان رنجور نسبت به هنجارها و مقررات اجتماعی بی تفاوت بوده و کمتر انها را رعایت می کنند.

    اعمال این افراد نظام اجتماعی را متزلزل می کند و رعایت ارزشهای اخلاقی را به پایین ترین سطح آن تنزل می دهد.

    از مشخصات بارز شخصیت های ضد اجتماعی خود محوری، فریبندگی سطحی و ظاهری و عدم احساس مسئولیت و فقدان بینش نسبت به انگیزه های عمل می باشد.

    به پیامدهای عمل خود نمی اندیشند، در کارهای خود بی پروا و بی ملاحظه هستند و در قضاوت های خود یکسویه می باشند.

    این نوع شخصیت ها عمدتا از خانه و مدرسه فرار می کنند.

    2- شخصیت های خود شیفته: این شخصیت ها تمایل شدیدی به خود محوری دارند و پیوسته به تمجید و توجه دیگران نیازمندند و در روابط خود با مردم به نیازها و احساسات دیگران بی توجه می باشند و با آنها همدردی و علاقه نشان نمی دهند.

    این افراد اغلب با رویاهایی در مورد موفقیت نامحدود و درخشان، قدرت، زیبایی و روابط عشقی آرمانی مشغول هستند.

    این گروه ممکن است مشکلات خود را بی همتا بپندارند و احساس کنند که فقط افراد هم سطح خودشان آنها را درک می کنند.

    اغلب این افراد والدینی داشته اند که نسبت به آنها محبت با ثباتی نداشته و یا سرد بوده اند و یا بیش از حد به آنها ارج نهاده اند.

    نوجوانان خود شیفته به علت سرکوب خواسته ها و فقدان ارضای تمایلات درونی از کانون خانواده بیزار شده و به رفتارهای نابهنجار نظیر فرار از خانه گرایش نشان می دهند.

    3- شخصیت های هیستریونیک(نمایشی): نزد این افراد جلب توجه از دیگران اولویت خاصی دارد.

    دوست دارند پرجوش و خروش صحبت کنند.

    مشخصه بارز آنها بیان اغراق آمیز، هیجانی، تاثیرپذیری از دیگران است.

    توجه کافی به درک موقعیت ندارند و تمایل دارند با تعمیم عاطفی پاسخ دهند.

    هیجان طلبی، ماجراجویی تنوع طلبی، کنجکاوی، استقلال طلبی افراطی، لذت گرایی کوتاه مدت و ارضای تمایلات آنی، غلبه کنش های احساسی بر کنش های عقلانی از جمله مشکلات رفتاری است که فرد را به سوی موقعیت های خطرزا نظیر فرار از خانه رهنمون می سازد.

    اینچنین افرادی معمولا مستعد انجام رفتارهای نسنجیده نظیر فرار از خانه می باشند.

    -عوامل خانوادگی: - نوع خانواده: خانواده در شکل دهی به زندگی و رفتار فرد تا حد زیادی موثر است.

    اگر خانواده با مشکلات و آسیب های عدیده ای مواجه شود روند جامعه پذیری افراد خانواده مختل می شود.

    در سال 1980 از چهار نوع آسیب برای خانواده نام می برد که بر کنشهای نابهنجار برای خانواده موثر می باشد: الف) خانواده بی کفایت: این خانواده فاقد توانمندی های جسمانی یا روان شناختی موثر برای سازگاری با مسائل زندگی هنجار می باشد و نمی تواند با مسائل زندگی مقابله کند.

    ب) خانواده ضد اجتماعی: این خانواده واجد ارزشهایی به شدت مغایر با ارزش های اجتماعی می باشد.

    و رفتارهای نا مطلوب را تشویق می کند به اعتقاد "منسر" و " کروهن" شرایط برخی خانواده ها، نابهنجاری را تایید می نماید.

    ج) خانواده آشفته: این خانواده با کنش ها و اختلالات رفتاری نظیر غیر منطقی بودن، دعوا و تعرض و...

    مشخص می شود و اعضای آن دارای شخصیت های مخرب وغیرعادی هستند که فضای خانه رابه اضطراب وتنش می کشانند.

    فرد به دلیل کمبود محبت و تربیت ناصحیح در مواجهه با یک محبت کاذب اقدام به فرار می کند.

    والدین چنین خانواده هایی در کانون ارتباطات خانوادگی حضور فعال ندارند و فرزندان به حال خود رها شده اند و روابط آنها فاقد هر نوع نظارت صحیح می باشد.

    این نوع خانواده فاقد سرمایه اجتماعی است و نمی تواند به عنوان یک منبع کنترل ، مانع رفتارهای تند جوانان از جمله فرار آنان از خانه شود.

    د) خانواده از هم گسیخته: این خانواده به دلیل از دست دادن پدر و مادر خانواده بر اثر مرگ ، طلاق و جدایی در اکثر موارد برای تربیت فرزندان و سازگاری اجتماعی آنها دچار مشکل می باشد.

    در چنین خانواده ای فرد با احساس ناکامی و محرومیت کمبود محبت و خلاء واکنش عاطفی مواجه است و در صورتی که فردی جانشین والدین خانواده شود، احتمال اختلال در هویت خانوادگی و عدم پذیرش او از سوی فرزندان و ناسازگاری با وی و فرزندان ناتنی وجود دارد که همین امور می تواند زمینه اختلالات رفتاری مانند فرار از خانه را فراهم کند.

    روابط در خانواده : الف – خشونت در خانواده :فرار از خانه یکی از باز تاب های خشونت خانگی است که به دلیل تاثیرات اجتماعی آن قابل تامل است.

    اعمال خشونت های روحی ، جسمی ، جنسی از سوی اعضای خانواده ( تجاوزات جنسی توسط پدر یا جانشین پدر یا برادر تنی یا ناتنی ) عامب بسیار مهمی در فرار دخترانی که قربانی این نوع خشونت ها می باشند، بوده که به دلیل ترس از آزار دهندگان و آبروی خویش جرأت اظهار مشکلاتشان را ندارند زیرا از محیط نا امن خانواده می هراسند.

    ب- تبعیض در خانواده: بسیاری از والدین آگاهانه یا ناآگاهانه با تبعیض بین فرزندان، موجب اختلاف بین آنها و دلسردی از زندگی می شوند.

    تبعیض در مواجهه با خطا ها و اشتباهات فرزندان دختر و پسر و عدم اتخاذ رویه منطقی برای برخورد با خطاهای فرزندان و تنبیه تبعیض آمیز بر اساس برتری پسر و دختر یا بالعکس موجب سلب اعتماد به نفس و بد بینی فرزندان نسبت به والدین می شود.

    تبعیض در خانواده با روحیه حساس و عزت نفس دختران منافات دارد و با ایجاد بحران های روحی و سرخوردگی، آنها را به سوی عکس العمل های منفی نظیر فرار از خانه سوق می دهد.

    ج- محدودیت مطلق: در این شیوه تربیتی فرزندان از آزادی و اختیار لازم متناسب با سن و شرایط شرایط خویش محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر، دخالت یا تصمیم گیری را ندارند به طور نمونه نمی توانند درباره زندگی آینده خویش تصمیم بگیرند و باید تن به ازدواج اجباری دهند.

    در این خانواده ها به خواسته های مادی و معنوی فرزندان توجهی نمی شود، لذا توانایی و مقاومت آنها را در هم می شکند.

    فرزندان نسبت به خانواده خود احساس نارضایتی و تنفر و سرخوردگی می کنند زیرا همنوایی با هنجارها و درخواست های خانواده ، برای آنها سنگین بوده و موجب ایجاد تنفر از خانواده می شود لذا از هر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره می برند و درصدد هستند با فرار از خانه از این محدودیت ها رهایی یابند.

    د- آزادی مطلق: توجه بیش از حد متعارف و در اختیار بودن امکانات فوق حد سنی فرزندان هم می تواند مشکلات و بحران ها و فشارهای زندگی که در آن امکان تحقق برخی از آرزوها سلب می شود و یا در شرایطی که خواسته های فرزند به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند، فرزند به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی )، روحیه عدم درک منطقی شرایط نازپروری و کاهش دامنه استقامت و آستانه تحمل در برابر مخالفت والدین و مسائل خانه عصیان نموده و نهایتا زمینه فرار از خانه را فراهم می نماید.

    به عبارتی دیگر فرد کوچکترین انتقاد و مانعی را تحمل نمی کند.

    طرح و بیان مسئله فرار دختران از خانه، یکی از رفتارهای ناسازگارانه‌ای است که در نگاه اول یک پدیده شخصی و فردی به نظر می‌رسد ولی باید توجه داشت که جزء آسیب‌های اجتماعی بوده و تاثیرات سوء بر جامعه دارد.

    فرار از منزل به عنوان یکی از بحرانهای اجتماعی می‌باشد و این پدیده روند رو به رشدی را در سطح جهان داشته است و آنچه که نگران کننده است روند رو به رشد این پدیده می‌باشد.

    این پدیده نه تنها خود یک ناهنجاری تلقی می‌شود بلکه منشأ بروز ناهنجاریها و خطرات دیگری نیز به شمار می‌رود.

    مساله فرار دختران، نه تنها مشکل فردی و خانوادگی است، بلکه یک معضل اجتماعی است چرا که زمینه ساز انواع جرایم و انحرافات اجتماعی نظیر فحشاء، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، سرقت و شیوع بیماریهای مقاربتی و نظایر آن است.

    اگر نگاهی به آمار بیندازیم، متوجه می‌شویم که امروزه در اکثر کشورهای جهان، فرار از خانه به یک معضل اجتماعی جدی تبدیل شده است.

    «براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار می‌کنند که 74 درصد آنها دختر هستند.» (جوادی یگانه، عدل، 1384: 12).

    پدیده فرار از منزل در کشور ما نیز وجود دارد و مانند بسیاری از کشورهای دیگر، این پدیده در ایران نیز در حال رشد است.

    به طوری که «آمار به دست آمده در سال 1378 نسبت به سال 1365 حدود 20 برابر شده است و متوسط سن دختران فراری نیز در سال 1378 به 16 سال و در سال 1379 به 7/14 سال رسیده است.» (همان: 13).

    «بیشتر نوجوانان فراری 14 تا 17 سال دارند که از این میان 74 درصد دختر و 26 درصد پسر هستند.

    در ایران تعداد کودکان فراری به گونه‌ای نگران کننده در حال افزایش است و طبق آمار منتشره از سوی نیروی انتظامی، در 4 ماه سوم سال 1380 تعداد 60156 نفر نوجوان فراری توسط نیروی انتظامی دستگیر شده‌اند.» (روزنامه جام جم، 1380 به نقل از تابع بردبار، 1381: 8).

    در ضمن باید توجه داشت که فراوانی فرار از منزل، در معنای کلی فراتر از آماری است که سازمانها و ارگانهای مختلف ارائه می‌دهند، زیرا همواره افرادی هستند که توسط این سازمانها یا ارگانها شناسایی نشده و جزء آمار محاسبه نمی‌شوند.

    علاوه بر این، علارغم نیاز شدید بخش‌های اجرایی کشور به داده‌های صحیح برای برنامه ریزی و درست در این زمینه، پژوهشها و تحقیقات کمی در مورد فرار از منزل انجام شده است و اطلاعات دقیقی در مورد علل و دلایل فرار نوجوانان از خانه وجود ندارد تا بتوان براساس آن اقدامات لازم را به عمل آورد.

    «همچنین براساس اعلام سازمان جهانی حمایت از کودکان خیابانی، 70 درصد دختران فراری، روزانه یک یا دو بار مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند.

    متاسفانه در بحث کودکان خیابانی آنچه مساله دختران را از اهمیت مضاعف برخوردار می‌کند، بحث جاذبه جنسی است که مساله فرار دختران را از پیچیدگی خاصی برخوردار کرده است.» (یگانه، عدل، 1383: 15).

    «این دختران در صورت باز نگشتن به خانه، بیشتر از پسران قربانی تجاوزات جنسی می‌شوند و برای گذراندن زندگی به کارهای غیر اخلاقی و مجرمانه دست می‌زنند و در نتیجه علاوه بر بزه دیدگی به عنوان منحرف و بزهکار از نظر خانواده و جامعه طرد می‌شوند.» (معظمی، 1382: 7) با توجه به آمارهای ارائه شده به نظر می‌رسد که باید به مسئله فرار دختران توجه بیشتری نمود و می‌توان این پدیده را به عنوان یک مساله اجتماعی مورد تحقیق و بررسی قرار داد.

    اما آنچه با اهمیت است، این است که علت فرار این دختران چیست؟

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

مقدمه امروزه فرار کودکان از خانه به صورت يک بحران در زندگي بسياري از خانواده ها درآمده است چرا که در صد بالايي از اين افراد گرفتار مشکلاتي چون دزدي ؛ انحرافات جنسي و .... مي شوند. گر چه اين نوجوانان به دلايل مختلفي از خانه مي گريزند اما نتايج

تعريف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگليسي Runaway گفته مي شود، عبارت است از شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت و شرايط نامطلوب و يافتن اوقات فراغت بيشتر، اين فرار گاهي به اين علت است که شرايط سخت زندگي اجازه اطلاق موجود انساني را به کسي نم

تعریف فرار فرار به فرانسه Evasion و به انگلیسی Runaway گفته می شود، عبارت است از شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و شرایط نامطلوب و یافتن اوقات فراغت بیشتر، این فرار گاهی به این علت است که شرایط سخت زندگی اجازه اطلاق موجود انسانی را به کسی نمی دهد و براساس طبقه بندی DSMIII، فرار جز اختلالات رفتاری شدید محسوب می شود نه به دلیل ماهیت آن، بلکه به دلیل فراهم آوردن مسائل و مشکلات ...

جرم چيست؟ و خاستگاه آن کجاست؟ دورکيم جامعه شناس فرانسوي مي گويد: «هر عملي که در خور مجازات باشد، جرم است». يعني هر فعل يا ترک فعلي که نظم و آرامش اجتماعي را مختل سازد و قانون نيز براي آن مجازاتي تعيين کرده باشد، «جرم» محسوب مي شود. دورکيم جام

مقدمه جوانان جمعیت متنابهی را درسطح جهان تشکیل می دهند تخمین زده شده است که درفاصله سالهای 1960تا2000 افراد گروه سنی 15تا24 ساله از419 میلیون نفربه 1.280.000.000 بالغ خواهد گردید. بیشترین رقم ازاین تعداد در جهان سوم هستند ودرکشورما ایران حدودی یک سوم جمعیت را تشکیل می دهند نمی توان این جمعیت فعال رانادیده گرفت. ازطرف دیگر، خانواده اولین نهادی است که درآن کودک دیروز و نوجوان ...

بیان مسئله یکی از مشکلات و معضلات بزرگ جهان درعصرحاضربه ویژه قرن اخیروجود انحرافات اجتماعی ،بزهکاری،جرم وجنایت،اشاعه فحشاء ومنکرات ،موادمخدر،سرقت قتل کلاه برداری و ده هاگناه کبیره دیگراست که نسل جوان را نیزگرفتارنموده وزندگی خانوادگی را شدیداٌ دچار نگرانی،دلهره و اضطراب نموده است ، امنیت اجتماعی رابرهم زده و زندگی را شدیداٌ تلخ و ناگوارنموده است. انحرافات اجتماعی همچون خرمن آتشی ...

هوالمحبوب گفتم با گذشت زمان، تو نیز می روی . اما تو همچنان ماندی ، با نگاههای تیز و عمیق، با دستهایی که هنوز هم به زندگی جنگ می زنند و با تکه کلامهای تکراری. تو ماندی پررنگ ، آنقدر پررنگ که به تنهایی سوژه یک تحقیق شدی؛ « بچه های خیابانی» کسی نگفت که نام تورا بر روی نسیم دود آلود خیابانها و چهارراههای شهر نوشته اند. کسی ننوشت تو ،هشدار ظهور قشر جدیدی از کودکان خیابانی قرن اکنونی. ...

مقدمه : همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم ...

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

از عواملی که اعتیاد اولیاء برای فرزندان ایجاد می شود را می توان فرار دختران ذکر کرد. نظم عمومی کشورمان، که بر پایه فرهنگ و تمدن اسلام ناب استوار است، برای زن مسلمان حرمت قائل است و اقتضا دارد که مکان آموزشی و پرورش دختران و پسران از یکدیگر جدا باشد، به ویژه در سنین عصیان و بلوغ، که نوجوانان با احساساتی تند، به سوی جنس مخالف گرایش پیدا می کنند، این مهم جایز اهمیت بیشتری است؛ زیرا ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول