روش های علمی و مذهبی شناخت و آگاهی بصورت کلی در صحبت از مذهب و دانش از روشهای گوناگونی در اقدامات مربوط به آنها استفاده میشود تا بتوان حقیقت را اثبات کرد.
روشهای مذهبی عموماً ذهنی هستند این روشها با متن مقدس، شهودگرایی و با تجربه مرجع صلاحیتداری نظیر پیامبر مرتبط هستند.
روشهای علمی عموماً بدنبال یک هدف هستند تنها برپایه مشاهده و تفسیر و توضیح پدیدهها استوار هستند.
هر دو روش علمی و مذهبی تلاش میکنند تا به سؤالات زیر پاسخ دهند، سؤالاتی مربوط به پدیدههای باور نکردنی و رخدادهایی که از لحاظ توانایی عقل بشر غیرقابل انجام هستند و از لحاظ فیزیکی عموماً غیرقابل توجیه هستند.
مردم 2 روش را برای پاسخگوئی به این سوالات بکار میبرند.
در مورد تمامی سوالات غیرقابل تصور و قابل تصور و مشاهده، روشهای مذهبی توانایی پاسخگوئی دارند.
برخلاف روشهای مذهبی که برای اکثر سؤالات بکار میروند، روشهای علمی برای تعدادی از سؤالات توانایی پاسخگوئی دارند.
برای مثال برای این سؤال که آیا زمین مرکز جهان است یا نه هم پاسخهای علمی مطرح شد و هم پاسخهای مذهبی.
پاسخهای علمی در حالی بیان شدند که وابسته به قوانین طبیعی و قوانین فیزیکی بودند.
روشهای علمی تنها در مواردی که موضوع سؤال قابل مشاهده باشد پاسخهای معتبر و ارزشمندی را ارائه میکنند.
بر پاین قوانین و اصول مذهبی است که میتوان بیان کرد خداوند ماوراءالطبیعه بوده و درک چگونگی ذات اقدس او برای ما امکانپذیر نیست و اوست که بوجود آورنده تمام پدیدههاست.
مشکران با تکیه بر اینکه خداوند قابل مشاهده مستقیم نیست، وجود خداوند را انکار میکنند.
البته برخی از روشهای علمی هم در مورد موارد قابل مشاهده و هم غیرقابل مشاهده پاسخهایی را ارائه کردهاند.
در این زمینه عدهای وجود دارند بنام پوچگراها که هیچ یک از دلایل مذهبی و نظریات اخلاقی را قبول ندارند.
عدهای دیگر بنام هادیگراها تنها براین او را استدلال میکنند که هر چیزی که از نظر علمی قابل توجیه نباشد، دلایل بر عدم وجود آن نیست، این او از نظر فلسفی قابل توضیح است، بخشی از این مشکل بدلیل ناتوانی علم در توضیح و تشریح پدیدهای خاص است.
آئین هندو هم به عقاید مذهبی و فلسفی و هم به تجربیات فرهنگی معتقد میباشد و خود را تنها به اصول علمی محصور نکرده است.
دین بودا بر این باور است که باید در دو رنج در زندگی وجود داشته باشد تا انسان بتواند عقل و تفکر و قوه ادراک خود را از بند و حصار تمایلات پست رها کند.
فلسفه کنفوسیوس بر تعلیمهای عشق و انسانیت برای آدمی تاکید دارد.
این فلسفه برای آموختن، ارزش و مرتبه والایی قائل است.
همینطور مباحثی چون صلح، عدالت بسیار ارزشمند هستند.
شیوه چینی روشی فلسفی و توسعه یافته است که بوسیله لودرزو و چوانگ مطرح شده و در آن از زندگی ساده همراه با صداقت پشتیبانی شده است.
مسیحیت از اعتقادات یکتاپرستی است که بر پایه کتاب انجیل میباشد و از تعلیمهای حضرت عیسی پیروی میشود.
روش علمی را میتوان بدین صورت تعریف کرد که روشی است مبتنی بر تجربه و آزمایش است و بر پایه اصول و قواعد علمی بنیان نهاده شده است.
اسلام، مذهب یکتاپرستی است در قرن هفتم و بر پایه تعلیمات حضرت محمد حدود 1000 سال پیش از دوران مدرن بنیان نهاده شده است.
تاریخنگاران علمی، به دین اسلام به همکار هستند اینلور بدلیل کتب و متونی است که از چنین تا آفریقا و از lberia تا هندوستان را در برگرفتهاند.
در دوران قرون وسطی تعدادی از متفکرات طرحی را بصورت ترکیبی از اسلام، مسیحیت، کلیمیت و کبرسچیانیتی را مطرح کردند این اور پروژهای بین علوم طبیعی و مذهب محسوب میشد.
برای مثال فیلسوف یهودی بنام کوئیک در این رابطه حقایقی را بیان کرده است.
برخی از فیلسوفان طبق گفته او علاقمند بودند که بررسی کنند آیا در مورد جهان طبیعی تناقضی وجود دارد و این طور الزامی بود بر اینکه متون مذهبی مورد تفسیر مجدد قرار بگیرند.
در این مورد میتوان بوضوح مشاهده کرد که تعلیمات سفت و این تحت تاثیر فشارهای تحصیلی «در برخی موارد» قرار گرفتهاند.
بعنوان مثال مواردی از خود مختاری خانقاهها و رقابت دانشگاهها و کاسیا و تحریم برخی دیدگاهها مشاهده شده است.
پیشرفتهها و تحولات مشابه در مذاهب دیگر نیز دیده شده است.
هرزمان که فلسفه نوعی سازش با علوم را «بصورت نامعقول» پذیرفته است، دین و مبانی آن دستخوش تحریف شدهاند.
در این بین دین اسلام بعنوان نمونهای برجسته مطرح میشود که در کنار رشد و ترقی علم، از تحریف حفظ شده است و بصورت دیده در قرون 17 و 16 فراگیر شده است.
البته دوران نیز «خصوصاً در اروپا» وجود داشت که در آن دین متغیری و تلاش برای تحریف آن به اوج خود رسید.
اصول دین پروتستان در ایالات متحده مسلط شد و در این دوران، عامه افراد پیرو فلسفه بدبینی شده بودند روشهای علمی و افزایش سرمایهگذاری برای انجام تحقیقات علمی مرتبط، محسوس بود.
با این حال علم تکیه اصلی خود را بر نشانهها و اشارات مذهبی قرار داده بود و از دین نه بصورت مطلق، در مواردی پیروی میشد.
اغلب بنیادگراها به موضوعاتی از قبیل روانشناسی، تغذیه، علم پیدایش، فیزیک و مسافرت فضائی تکیه دارند.
بصورت رویهم رفته میتوان گفت که عده بسیاری از افراد در نهایت مذهب را ترک کردند و در واقع در عین خداشناسی، خدا را انکار میکردند.
فرد خداشناس هرگز در مورد حقیقت وجود خداوند شک نمیکنند.
در این زمینه انسان رایی فردی بود رک قابلیتهای خویش و ظرفیت هر فرد و توانمندیهای او تاکید دارد.
سازمانهای غیرمذهبی نیز در جامعه نقشهایی بر عهده دارند که از نظر اهمیت همانند سازمانهای مذهبی هستند.
تکیه اصلی سازمانهای مذهبی، بر ایمان است.
تعالیمی که از سوی مراجع صلاحدید به مردم داده میشود در دیندادری و پایبندی آنها به نسبت بسیار مهم و تعیینکننده بوده و این تعالیم از نظر مردم غیرقابل تردید هستند.
عدهای از معتقدان مذهبی از تمایلهای ادبی و تاریخی متون مذهبی استفاده میکنند و در مییابند چگونه مواردی که سالیان در این متون مطرح شده، هماکنون جنبه واقعیت به خود گرفتهاند.
یهودیت محافظهکار در ضمن حفظ برخی موارد و ملزومات قانون حضرت موسی، توافقاتی را در برخی موضوعات انجام دادهاند و کلیمیت مدرن را بنیان نهادهاند.
روثارها و حرکات از دیدگاه علمی و دانشمندان آن بسیار متفاوت با دیدگاه مذهبی است.
مذهب بصورت محکم و راسخ بر نیرویی ماوراءالطبیعه اعتقاد دارد.
اعتقادات علمی و دینی مذهبی کاملاً مستقل و متمایز از یکدیگر هستند.
منکران خداوند و اسرار عالم، ادعاها و گفتارهای مربوط به عاقبت انسان را نیز انکار میکنند.
با این حال مثبتگرایی منطقی شکل خاصی از تجربه ادراکی است و این دیدگاه عامهپسند میباشد، بر طبق آن بوسیله روشهای علمی تلاش میشود قضاوت منصفانهای در مورد مطالب مذهبی و موضوعات مرتبط با این دو دیدگاه صورت بگیرد.
در میان نظرسنجی که در بین برخی دانشمندان آکادمی ملی علوم آمریکا صورت گرفته، %93 ب’اعتقادی به خداوند و یا برخی شک و شبهات در مورد آن مطرح شده است.
اکثراً در رابطه با ارائه تعریف یا توضیح در مورد خداوند دچار تردید و مشکل هستند.
در این میان مثبتگرایی از استقبال خوبی برخوردار است.
واقعگرایی علمی نتوانسته است بصورت کامل توضیحی برای حقیقتبینی و یافتن اشتراکات موفق باشد.
بنابر فلسفه اسماتز هیچ موضوعی وجود ندارد که از لحاظ مذهبی علمی و تعاریف مطرح شده از سوی آنها کاملاً با هم یکسان باشند و دارای هماهنگی و انطباق بانشد اینطور حتی در صورت وجود اطلاعات کامل وجود دارد و همواره تناقض و اختلاف در تفاسیر دیده میشود.
آریانینژاد «تدوین و گردآوری ارتباطی جامع و وسیع بین دانش و مذهب»: دید و نگرش اسلامی ایجاد اصول و قواعد بین دین و دانش بدلیلی وجود ظلم و ستم و نابرابریها دشوار است همینطور درک و تعریف نادرستی که از آنها صورت گرفته، کار را دشوارتر میکند.
کدام اسلام؟
کدام علم؟
اگر هدف ما این است که علم را از طریق مفاهیم و تعلیمات اسلامی تعریف کنیم باید گفت که علم مفهومی نظری بوده و از 4 جزء تشکیل شده است.
بدنه علم مبتنی بر خصوصیات اساسی و روشهای مطالعه و اهداف مرتبط با آن میباشد و در این راستا، تمامی این موارد باید پیرو تعلیمات و قوانین ایمانی و یکتاپرستی باشند.
این مقاله، چهارچوبی فلسفی را برای ایجاد هماهنگی بین ابعاد مربوط به معرفتشناسی ایجاد کرده و جایگاه اسلام را از نظر ابعاد اجتماعی، اخلاقی بیان میکند.
واژههای کلیدی اسلام، علم، محتوی و مفهوم، تعلیمهای اصولی، ساختار نظری، ارزشهای روحانی، اهداف تصوری، معرفتشناختی، اخلاق، کاربرد علمی، کلگرا.
مقدمه این مقاله در پاسخ به این سؤال ویژه در دو لایه و سطح نوشته شده است، بهترین شیوه برای ایجاد ارتباطی وسیع و جامع بین اسلام و علم کدام است، اسلوبشناسی، چگونه اینطور را تحمیل میکند و بحث و گفتگوی مربوط به آن را از چه دیدگاه اسلامی باید مطرح کرد؟
پاسخ به این سؤال نسبتاً گسترده و جامع است اما باید به این نکته توجه داشت که در مواردی که علم دچار آشفتگی و درماندگی شده است، اسلام همواره پاسخی کامل و مناسب را مطرح کرده است.
بخشی از درماندگی و گیج شدن از دیدگاه علمی مربوط به تعاریف متفاوتی است که از یک موضوع صورت میگیرد بوضوح روشن است که اسلام و علم قطعاً دارای نقاط مشترکی هستند و گفتگو باید حول این نقاط مرکزی صورت گیرد.
بنابراین با این شیوه میتوان به تعریفی دقیق و مناسب در هر زمینه دست یافت.
برخی مواقع شده تفاهمات و عدم درک صحیح سبب میشود تضادهایی دیده شود، اما باید به این نکته توجه داشت که اسلام همواره روش و مسیر صحیح را پیش روی ما قرار میدهد.
ـ اسلام و علم ـ کدام اسلام؟
هر چه ارتباطات بین اسلام و علم بیشتر و عمیقتر شوند میتوان در مورد بحث مربوط به معانی به نتایج بهتری رسید.
کدام اسلام و یا کدام بخشی از اسلام مرتبط بع دانش و علم است؟
قطعاً اسلام را میتوان از جنبههای گوناگون درک کرد.
عدهای از مردم تنها به سراغ تعلیمات مذهبی و بیانات پیامبر و سنت ایشان «که در جایگاه خود بسیار ارزشمند است».
مسلمان کسی است که زمانی که در مورد ارتباط اسلام و علم صحبت میکند، سعی نکند ادبیات و متون نگاشت شده «توسط افراد» را منبع درک و شناخت خود قرار دهد.
او کسی است که معبودش خداوند است و تنها ضبح بدون شبهه و کامل برای درک و شناخت را قرآن کریم میماند.
اسلام از مسلمانان انتظار دارد با رفتاری خردمندانه و با کمک از دستورات الهی که در قرآن بیان شده است، مسیر درست را طی کنند و از دریچهای مناسب به موضوعات علمی نظر کنند و در مورد آنها بحث کنند.
بنابراین اسلام نه تنها تعلیمات مذهبی را برای افراد دارد بلکه فرهنگ و تمدنی کامل و بدون عیب و نقص را «در صورت عمل صحیح به آنها» برای مسلمانان به ارمغان میآورد.
اسلام، فرهنگی عقلانی است و همواره مسلمانان به تفکر تشویق کرده و از آنها خواسته از اجزاء صحیح و درست علم استفاده کنند.
اما نباید فراموش کرد که در پرتو بحث مربوط به اسلام و علم، نبایستی محتوی و عمق دستورات و تعلیمات اسلامی نادیده گرفته شود بلکه میبایست در کنار آن به جزئیات علمی در تمدن اسلامی و روابط مفهومی آنها با مذهب نیز پرداخته شود.
برخی این روش دستیابی به نتایج را در دوران معاصر ما رد کردهاند.
اما تصمیم و اراده ما باید براین باشد که ارتباط بین سنت و پژوهشهای صورت گرفته و قاعدهسازیهای ناشی از آنها را بیابیم.
از دیدگاه ما، ارزشمندترین قاعدهسازیها مربوط به دانشمندانی بود که بصورت علمی و کاربردی در این عرصه فعالیت کردند.
خوشبختانه مطالب زیادی در گذشته از طریق درک تعالیم و مفاهیم اسلامی بدست آمده است و در زمینههای تاریخ و فلسفه از آن کمکهای قابل توجهی گرفته شده است.
امروزه دو دیدگاه مهم مطرح است عدهای تنها متکی بر شناخت و درک محدود علم هستند و عدهای دیگر بر مذهب و تعلیمات آن تکیه دارند.
ـ اسلام و علم.
اگر بپرسیم که اسلام منسوب به علم است باید گفت که سوال را دقیقاً برعکس پرسیدهایم.
کدام علم و یا چه بخشی از آن مربوط به اسلام است؟
علم موجودیت مستقل ندارد و این در مورد هر چیزی آشکار است.
در بحث و گفتگوی کنونی و در حال حاضر، درک و شناخت متفاوت از علم وجود دارد.
از جمله این موارد، قلمرو علم است و اینکه در زمینه علوم طبیعی و علوم اجتماعی تا چه محدودهای میتوان جلو رفت.
اصطلاح علم در مورد تمامی حواص و امکانات بکار میرود و حال آنکه باید جستجو کرد که اسلام در کدام علوم و زمینهها رهنمودهایی داشته است.
بنابراین تضاد و مخالفت در مورد محتوی علم است و زمینه فرهنگی مرتبط با آن دارای ارزش قابل توجهی است.
بعبارت دیگر دسیتبی به پتسخ تنها از یک مسیر امکانپذیر نیست، علم میتواند با توجه به انواع تمدنها و پیشرفتهای مربوط به آنها پاسخهای گوناگون داشته باشد.
علم مدرن و پیشرفته کنونی تنها یکی از انواع گوناگون علم است و در این رابطه تاریخ و مطالب بیان شده در آن گواهی میدادند.
علم اسلامی، علمی اتس که در نهایت منجر به بروز تمدن اسلامی میشود، آیا این علم شکل دیگری از علم است.
در بحثهای مربوط به علم و اسلام به جایی میرسیم که با یافتن ارتباط و نسبت بین مذهب و علم در تمدن اسلامی مواجه میشویم.
در این مقاله، قانونهای علمی را برای بررسی دقیقتر، له علوم طبیعی، ریاضی و علوم ادارکی مرتبط با روانشناسی محدود میکنیم.
بحث ما تا حدود زیادی بر وجود ارتباط بین اسلام و علم و پایفتن این ارتباط و چگونگی آن متمرکز شده است.
در این نباید شک کرد که هر علمی به نحوی با اسلام مرتبط است و دارای خصوصیات و ویژگیهای منحصر به فردی در هر مورد است.
اما چگونگی توضیح ارتباطات و قوانین حاکم بر این دو در نهایت یافتن ارتباطات، امر سادهای نیست.
از آنجائیکه علم مرتبط با طبیعت است، بنابراین محدوده و دامنه عملکرد آن به این ناحیه محدود میشود و در عین حال به همان میزان دارای گستردگی است و انواع علوم ادراکی و ریاضی و دیگر علومم و قوانین بر آن حاکم هستند.
غازی «شناخت، کلید موفقیت» همانطور که نادانی و جهالت انسان را از دستیابی به سعادت دور میکند، آگاهی و شناخت میتواند در رسیدن به سعادت کاربرد علمی و واقعی داشته باشد.
در سرتاسر تاریخ را بنگریم، باید از بپرسیم که جهالت و نادانی چه هنرها و دستاوردهای بزرگ و ارزشمندی داشته است؟
هیچ.
هیچ اقدامی بدون بکارگیری عقل و دانش دارای ارزش واقعی نیست.
شناخت و دانش اصلی و تام و تمام از آن خداوند است که بهشت و زمین را آفریده است.
حضرت سلیمان با مدد و کمک عقل بود که بر جهان حکمرانی میکرد.
پیامبر خودمان حضرت محمد(ص) به ما بیان فرمودهاند که شناخت و تعقل برای همه، وظیفه است و همواره سفارش به اندیشیدن کردهاند.
اما سؤالی که باقی میماند این است که شناخت چه کسی و چه چیزی.
بسیاری از ما از گفتارهای پیامبر در زندگی و معامله استفاده میکنیم و برای خود و فرزندانمان بهترین شرایط تحصیل را فراهم میکنیم تا بتوانیم به شناخت و دانش و آگاهی دست پیدا کنیم.
بعنوان مثال میتوان آب را بیان کرد که ابتدا برای نوشیدن بکار میرفت پس از آن با درک ارزش آن و رسیدن به شناخت و آگاهی از آن برای آبیاری استفاده شد.
اگر آب نبود هیچ گیاهی نمیتوانست رشد کند.
فردی که به شناخت و آگاهی از خداوند میرسد تلاش میکند تا دیگران را نیز از این موهبت برخوردار گرداند.
طبق بیانات بالا بوضوح دیده میشود که ما باید، شناخت را بر هر چیزی تقدم بدهیم و از هر چیزی ارجح بدانیم.
دانشهای دیگر سودمندی کامل و کاربردی نخواهند داشت اگر از شناخت محروم باشیم.
قبل از هر چیز باید در جهت شناخت خداوند تلاش کنیم.
نامهایش را بدانیم و ویژگیها و خصوصیات او را بشناسیم.
در کنار شناخت خداوند میتوانیم، خودمان را بشناسیم.
ثانیا باید به شناخت و آگاهی از کتاب الهی بپردازیم.
برای این منظور باید زبان عربی بیاموزیم.
این تلاش باید از کودکی آغاز شود و برای همه افراد لازم است.
ثالثاً باید در شناخت پیامبر اسلام بکوشیم، همینطور یاران و اطرافیان پیامبر نیز از مواردی هستند که دارای منابع ارزشمندی برای شناخت هستند.
شناخت باید همراه با علاقمندی و توجه صورت بگیرد.
هر چه میزان شناخت بیشتر شود، دستیابی به سعادت هموارتر میشود، به همین دلیل مردم در افزایش شناخت خود، با یکدیگر رقابت میکنند و همینامر «در دوران صدر اسلام» سبب شد تا عده مسلمانان روز به روز افزایش یابد.
اطلاعات و پیشرفتهای علمی و پیشرفت تکنولوژی تنها برای رسیدن به شناخت دنیوی ارزشمند و مهم هستند.
مردم با قبل از هر چیز نیاز دارند تا مذهب خود را بخوبی بشناسند.
در این صورت است که میتوانند خیر و شر واقعی را تشخیص داده و برای رسیدن به سعادت گام بردارند.
تا دانی، سعادت نیست و هرچه بیشتر شود، تفرقه و تنفر میان مردم افزایش مییابد.
شناخت کلید موفقیت است.
این شناخت است که به مردم نیروی انجام کار و پیشرفت و ترقی میدهد و در نهایت سبب میشود مسئولیتشناسی در جامعه افزایش یافته و مردم به ملتی مقتدر تبدیل شوند.
حقی «قرآن، معلمی برای دانشمندان مدرن» دوران ما، عصر فضاپیماهای پژوهشی، تراشههای کامپیوتری و لیزر جراحی است.
اگر در مورد هر کتابی بدنبال یافتن خداوند بودینم این مقاله نمیتوانست کمکی بکند اما این مقاله مربوط به استفاده دقیق و بهرهگیری از دانش علمی مدرن در شناخت خداوند است.
هر چیزی یا پدیدهای نمیتواند آشکارا بیان کند از نشانههای وجود خداست بلکه این امر باید با استفاده از حقایق علمی و بررسیهای انجام شده بر روی هرچیز و شناخت نظام قانونمند آن انجام شود.
با وجود چنین نظام قانونمند و منظم چطور میتوان خداوند را انکار کرد.
قرآن، 140 سال پیش بر پامبر نازل شده و بعنوان کتاب هدایت برای تمامی انسانها آمده است.
قرآن کریم توسط میلیونها مسلمان حفظ شده و خداوند نیز آن را از هر گونه تعریف حفظ فرماید، تا در ادامه راه نیز، کتاب هدایت بقیه مردم باشد.
اگر چه قرآن کریم یک کتاب مذهبی است اما 6600 جنبه شعری و حدود 1000 شعر در آن آمده است، همینطور حقایق علمی که در آن بیان شده، هرگز از نظر علمی تناقض نداشته است.
دکتر T.V.N Persaud بیان میکند: «شما انسانی بیسواد دارید که درک عمیق و شگفتآوری از احکام دارد.
من، شخصاً نمیتوان باور کنم و قبول کنم که اینطور در اثر یک اتفاق رخداده است، این موضوع هیچچیز به جز الهامات وحی نمیتواند باشد.» گذشته از این امر، راهنمائیهای اجتماعی، فردی و روحانی قرآن و همینطور اشارات ارزشمندی که در موضوعات زمینشناسی، جنینشناسی، زیستشناسی، پیدایش زمین و باستانشناسی و ..
در این کتاب الهی را بعنوان منبع بسیار ارزشمندی مطرح میکند.
انفجار بزرگ، در حال حاضر بعنوان مدل تغییر جهان از سوی دانشمندان مطرح است، با این حال انتظام و نظم شگفتآوری که در بین این اجرام آسمانی دیده میشوند، قابل توجه است.
آنها معتقدند حدود 15 میلیارد سال پیش جهان با گسترش و بسط ناشی از یک انفجار بزرگ ایجاد شده است.
این جرم بینهایت متراکم بوده است.
بعد از پیشرفت و تکامل رادیو در سال 1937، جستجو تحقیق در مورد ستارگان آغاز شد.
ـ قرآن درباره اصل و مناهیت جهان چه میگوید؟
«منکران ببینند که چگونه بهشت و زمین بهم متصل بودند و آنها را از هم جدا کردیم.» استیفن بیان میکند: «جهان ساکن و بیحرکت نیست و همانگونه که قبلاً پذیرفته شده، دائماً د رحال بسط و گسترش است.» این موضوع را خداوند، 1400 سال پیش در قرآن بیان کرده است.
خداوند میفرماید «جهان هستی با نیرو و قدرت و اراده ما بزرگ شده و گسترش مییابد.» سالها بعد نظریه مرکزیت خورشید را بیان کرد در این نظریه بیان شد، خورشید ثابت بوده و تمام سیارات به دور آن میچرخند.
حال ببینید خداوند در رابطه با خورشید چه بیان زیبایی ارائه کرده است: «اوست که بوجود آورنده شب و روز و خورشید و ماه و هم اجرام آسمانی است.» تسلط و سلطه بر فضا با ارسال ماهوراه در 4 اکتبر 1957 آغاز شد و از آن پس جستجویاشن برای شناخت جهان هستی ادامه دارد.
قرآن 1400 سال پیش جدا شدن انسان از محل زندگیاش را پیشگوئی کرده است و این کار با ساخت فضاپیمای سرنشیندار میسر شد.
جو زمین بعنوان حافظ و پشتیبان در برابر شهاب سنگها عمل میکند و اشعههای مضر خورشید را مهار میکند.
اینطور نیز در قرآن با ظرافت خاصی بیان شده است.
علم چنینشناسی با وجود پیشرفتهایی گسترده اکنون توانسته از تغییر و تحولات چنین اطلاع پیدا کند.
اینطور با استفاده از ابراز بسیار قوی و امواج مافوق صورت میگیرد.
حال ببینید قرآن کریم این موضوع را چگونه تشریح میکند: «خداوند انسان از قطرهای کوچک آفرید، تنها بوسیله یک اسپرم، میلیونها اسرم از آن تولید میشوند.
پس از آن این اسپرمها در کیسهای بنام رحم قرار میگیرند.
برای آنکه تغییر چنین به مخاطر رحم بچسبد «بصورت مناسب»، 247 روز زمان نیاز است.
از این پس جنین توانایی شنیدن، دیدن و حس کردن و فهمیدن را کسب میکند.
گوشهای داخلی نمایان میشوند و میتوان چشمها و مغز از هم تشخیص داد.
پرفسوری بیان میکند: «قرآن کریم نه تنها بر مراحل و پیشرفتهای خارجی تاکید دارد و آنها را به خوبی توضیح میدهد، تغییرات درونی را نیز بازگو میکند و حال آنکه تنها با وجود پیشرفتهای علمی تا این حد، تنها اتفاقات اصلی قابل مشاهده و اثبات است.
تعیین جنسیت تعیین جنسیت در تخصص، متخصص ژنتیک است و حال آنکه قرآن با بیانی زیبا آن را توضیح داده است.
اطلاعات نشان میدهند که اسپرمها در تعیین جنسیت چنین نقش مهمی را ایفا میکنند قرآن بیان میکند که اسپرمها مرکز در تعیین جنسیت، نقش اصلی را ایفا میکنند.
«آیا مرد فکر میکند بصورت کنترل نشده و ب’هدف اسپرم را خارج میکند؟
آیا خود او یک قطره اسپرم نبوده است که در رحمی قرار گرفته است؟
بنابراین، خداوند است که همه امور را تحت کنترل دارد و تناسب و نظم را در پدیدهها برقرار میکند.
خداوند است که دو جنس را درنظر گرفت، مذکر و مونث.
این نحوه تکثیر و تولیدمثل مخصوص انسان نیست و در گیاهان و حیوانات نیز جنس مذکر و مونث وجود دارد.
این زوجها را میتوان دربارهای الکتریسیته مثبت و منفی و قطبهای شمال و جنوب مشاهده کرد.
بیان قرآنی: آنها چیزی را میدانند و کشف میکنند که سالها پیش در کتاب مقدس آمده است.
با این حال هنوز چیزهای بسیاری وجود دارند که توسط علم کشف نشدهاند.
خطا و اشتباه در کار خداوند وجود ندارد و همه وعدههای او عملی خواهند شد و موارد متعددی وجود دارند که بنام حیرتهای قرآنی خوانده میشوند و بعدها توسط علم کشف میشوند.
هرگز یک موجود فانی نمیتواند با این ظرافت از رخدادها و وقایع صحبت کند و چنین دانش و قدرتی از جمله اختیارات انسان خارج است.
یک استاد چنینشناسی بیان میکند: «برای من بسیار جحالب است که هر چه در قرآن ذکر شده است، روز به روز و با پیشرفت این علم، به اثبات میرسد و قابل مشاهده میشود.» به همین دلیل سازگاری و انطباق بین دین و علم را نمیتوان یافت، اما میتوان با بهرهگیری از تعلیمات قرآنی و نشانهها و اشاراتی که در آن شده به حقایق علمی دست یافت.
احکام و قوانین قرآنی باید به گونهای بکار گرفته شوند که برای دانشمندان بعنوان مرجعی قابل اطمینان مورد استفاده قرار بگیرند.
قرآن در تمام زمینهها و گرایشها دارای رهنمودهای بسیار ارزشمندی است و میتواند در پیچیدگیهای علمی نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
در قرآن به دفعات زیاد اشاره شده که این نشانهها و تعالیم برای هدایت انسانها آمدهاند و در تمام دورانها و اعصار معتبر میبانشد و هرگز از اعتبار نمیافتند.
با توجه به موضوعات و زمینههای متعدد، وجود چنین مرجع ارزشمندی برای دستیابی انسان به سعادت و کمال ضروری بنظر میرسد که خداوند دانا و حکیم بهتر از هرکسی این موضوع را میدانسته است.
اسلام، حقایق علمی را رد نمیکند و هرکجا استدلال منطقی و معقولی مطرح شده است دیده میشود که قرآن کریم بیانات ارزشمندی را مطرح کرده است.
قرآن به زبان عربی نازل شده است «یک دلیل آن، کامل بودن این زبان است»، اما ترجمههای انگلیسی و به زبانهای دردسترس مردم میباشند.
اسلام همینطور محدود به مردم مشرق زمین نیست و مذهبی عمومی است و دستورات آن برای تمام نژادها و قومها نازل شده است.
ما انسانها دعوت میکنیم تا اسلام را با فکری باز و پرهیز از هرگونه محدود کرده فکر مطالعه و بررسی کند و هرگز تقلید کورکورانه نکنند و هرگز تحت تاثیر محیط اطراف خود قرار نگیرند.
یک هدف اصلی از خداشناسی، شناخت فلسفه زندگی است و اینکه بدانیم هدف هدف از زندگی چیست.
به اسلام خوش آمدید.
بهروز «برخی از راهنمائیهای مربوط به تندرستی و سلامتی در ماه مبارک رمضان است» این مقاله، راهنمای مفیدی در مورد خودداری از برخی چیزها و مسائل مربوط به آنها در ماه مبارک رمضان ارائه میکند.
اگر این موارد رعایت شوند علاوه بر بهرهگیری از مزایای روحانی، تندرستی و سلامت جسمانی نیز حفظ میشود.
در طول این ماه غذاهای مخصوص نیازی نیست مصرف شوند و خوراک باید هرچیز سادهتر باشد.
غذا باید به گونهای باد که وزن عادی را برای ما نگهدارد و باعث کاهش وزن نشود، همینطور نباید اضافهوزن ایجاد کند.
وزن ایدهآل در ماه رمضان، وزن عادی است.
با روزه گرفتن، برای معده این فرصت را ایجاد میکنیم که به آهستگی غذا را هضم کند و خیبرهای آن نیز به خوبی جذب بدن میشوند.
غذاهایی که آهسته هضم میشوند، 8 ساعت به زمان نیاز دارند.
این در حالی است که از هضم آخرین غذای خورده شده 3 تا 4 ساعت باقیمانده باشد.
غذاهایی که آهسته هضم می شوند، گندم، جو، ارزن و نشاسته گندم میباشند.
غذاها باید حاوی شکر باشند.
خیبر را میتوان از سبوس، گندم با پوست، سبزیجات و لوبیای سبز دریافت شود.
در غذاها باید تعادل مواد خوراکی از نظر ارزش غذایی حفظ شود.
یعنی باید از میوهها، سبزیجات گوشت، جوجه (مرغ)، ماهی و نان استفاده شود.
از غذاهایی که دچار سو هاضمه میکنند، باید اجتناب شود.
چای را در هنگام سحر به حد کافی بنوشید.
چای زیاد شما را مجبور به ادار زیاد میکند و سبب میشود نمکهای معدنی اترزشمندی از بدن شما دفع شوند، نمکهایی که شما در طول روز، به آنها نیاز دارید.
اگر نمیتوانید سیگار را ترک کنید در طول ماه رمضان، مصرف آن را بتدریج کاهش دهید.
سگار اثرات نامطلوبی بدنبال دارد و باید سعی در ترک آن کنید.
ـ خوردن کربوهیدراتها سبب میشوند در طول روز کمتر احساس گرسنگی کنید.
Haleem «حلیم» یک منبع عالی پروتیئن است و یک غذای دیرسوز میباشد.
خرماها منبع عالی قند هستند همینطور کربوهیدراتها، پتاسیوم و منیزیوم از جمله این موارد هستند.
بادام، سرشار از پروتئین و فیبر با چربی کم است.
موز منبع خوب و پتاسیوم، منیزیوم و کربوهیدراتها هستند.
ـ نوشیدن آب و آب میوه سبب میشود گردش خون در بدن به هنگام خواب بهبود یابد.
ـ یبوست یبوست میتواند سبب ایجاد بواسط، ترک و شکاف در ناحیه معقد و شوهاخمه بهمراه احساس نفخ میشود.
عوامل غذاهای خوب شسته نشده، مصرف آب کم و عدم استفاده از فیبر کافی ـ معالجه از غذاهای خوب شسته شده و آب زیاد استفاده کنید.
ـ سو هاضمه و نفخ شکم علل: خوردن زیاد ـ خوردن غذاهایی که زیاد ظرح شدهاند، غذاهای تند، غذاهای حاوی تخممرغ، کلم و همینطور نوشیدن بیش از حد نوشابههای گازدار ـ درمان نوشیدن عصاره میوه و نوشیدن آب.
از غذاهای سرخ شده اجتناب کنید و همینطور از خوردن غذاهای ایجادکننده نفخ اجتناب کنید.
ـ خوابآلودگی تعریق زیاد، ضعف، گیج بودن، فقدان نیرو و پریدگی رنگ، در هنگام بعدازظهر به انسان دست میدهد.
علل: آب موجود در مواد غذایی گرفته شده است و همینطور نمک آنها جذب شده است.
درمان مصرف آب و نمک و استراحت توجه فشار خون در این حالت باید مورد توجه قرار بگیرد.
اشخاص دارای فشار خون بالا ممکن است در طول این ماه نیاز به کنترل مرتب فشار خون داشته باشند.
این افراد باید با دکتر خود مشورت کنند.
سردرد علل اجتناب از کافئین، تنباکو همانند احساس گرسنگی سبب بروز سردرد در طول روز میشوند و این امر در انتهای روز بیشتر میشود.
فشار خون پائین میتواند سبب بروز حالت تهوع شود.
درمان مصرف کافئین و تنباکو را بتدریج کاهش دهید، این اقدام باید از 2 هفته قبل از ماه مبارک رمضان آغاز شود.
چایهای بدون کافئین و گیاهی میتوانند جایگزین مناسبی محسوب شوند.
باید به گونهای برنامهریزی کنید که خواب کافی داشته باشید.
ـ قند خون پائین سبب بروز ضعف، گیچی، احساس لرز و ناتوانی فیزیکی میشود، همینطور سردرد بدنبال دارد.
علل در افراد غیردیابتی بدلیل وجود قند بسیار زیاد در کربوهیدراتها، در صبح هنگام سبب تصفیه و پالایش قند از خون میشود .
بدن انسولین زیاد تولید میکند و باعث میشود که گلوکز خونی کاهش یابد.
درمان در زمان اذان صبح حتماً چیزی بخورید که دارای قند کافی باشد.
توجه افراد دیابتی در ماه رمضان ممکن است به داروهای خود نیاز داشته باشند و در این رابطه باید با پزشک خود مشورت کنید.
ـ انقباضات ماهیچهای علل دریافت ناکافی کلسیم، منیزیوم و پتاسیوم از غذاها درمان غذاهایی که دارای مواد معدنی زیاد هستند، نظیر سبزیجات، میوه، لبنیات، گوشت و خرما را مصرف کنید.
توجه افرادی که داروی فشار خون بالا و یا سنگ کلیه مصرف میکنند باید با پزشک خود مشوره کنند.
همینطور افرادی که دارای زخمهای معده، آهاس «ورم معده» هستند باید تحت مراقبت باشند.
ترسح اسید زیاد در معده سبب درد در معده شده و حال فرد نامطلوب خواهد شد.
در این حال احساس سوزش در معده تا ناحیه گلو امتداد پیدا میکند.
غذاهای تند و قهوه و نوشابه میتوانند سبب تشدید این حالت شوند.
در این مورد، داروهایی وجود دارند.
ـ سنگهای کلیه افرادی که سنگ کلیه دفع میکنند باید حتماً مایعات بیشتری مصرف کنند.
ـ دردهای مفصلی علل در ماه مبارک رمضان ممکن است در حین دعا و نیایش فشار بیشتری بر مفاصل وارد شود.
این امر در افراد مسن سبب تورم، خشکی و ناراحتی توام با درد میکند.
درمان: با وزن کمتر، زانوها مجبور هستند بار کمتری را تحمل کند.
بنابراین قبل از ماه رمضان برای کاهش این فشار باید تمرین و ورزش کنید.
از نظر فیزیکی انجام صحیحی و کامل حرکات نقش تعیینکنندهای در این رابطه دارد.