مقدمه:
ردیابی پوشاک مردم یک سرزمین که از آغاز چگونه بوده یا چگونه تحول یافته،کاری در خور تحقیق و دقت است. آدمی از زمانی که از برهنگی خود احساس شرم کرد با وسایل ممکن خود را پوشانید. ولی براستی چگونه و با چه وسایلی ستر عورت کردند. و اینکه پوشاک زنان این سرزمین، پیش از آمد آریائیهای مهاجر چگونه بوده است نیز پر از ابهام و اشکال است. لباس به عنوان پوششی که سلامتی انسان به آن وابسته است، برای هر زن و مرد الزامی است. زن حق خود آرایی و تجمل دارد ولی حق تبرج و خود نمایی، ندارد .[1]
زنان ایران بی حجاب و بدون پوشش نبودند، بلکه در هر عهدی پوشش مخصوص به خود داشتند که با ظهور اسلام حجاب آنها کامل گشت . [2]
فصل اول
پوشاک و حجاب زنان در ایران باستان
زنان ایلامی
زنان ایلامی ردائی بلند از شانه تا زانو به تن می کردند که معمولا، شانه و بازوی راست لخت رها میشد.آنها موهای بلندی داشتند که آنرا میبافتند و دور سر می پیچاندند.
زنان مرفه، لباسهای رنگی و درخشان می پوشیدند و در مراسم ویژه، زیورهای بیشتری به کار می بردند و از گردنبند و گوشواره های طلا و نقره، استفاده می نمودند. سنگهای قیمتی و درخشان ، نیز در ساخت زیور آلات آنها به کار می رفته که لاجورد و عقیق از جمله آنها بوده است .[3]
زنان آشوری
در میان زنان آشوری، نقاب داشتن و پوشش سر از امتیازات زنان محترم آشوری بود.آنها احتمالا شبیه زنان ایرانی بودند و جامه رسمی آنها شامل دامنی بود که در پیرامون کمر خود می پیچیدند.روپوشی داشتند و کفشی بر پا می کردند و روبند سفید بر چهره می گذاشتند.روبند نه تنها برای افزودن زیباییهای زنانه به کار میرفت بلکه مسلما زنان قصر آن را هنگامی بر چهره میزدند که با مردم در خارج از قصر مواجه
می شدند. در هزاره سوم پیش از میلاد، جامه های ساخته شده از خز، هنوز به نظر گرانبها می آمد.حتی از آنها تقلید می شد. و برای این کار از ماده غیر لطیفی مانند حوله استفاده می کردند و با پیشرفت بافندگی، برای تزیین حاشیه ها و لبه ها، از چین و گلابتون استفاده شد.پوششی ماند شال را به کار می بردند.که یک شانه را عریان نشان می داد.ودراین زمان جای آن را پوششی گرفت که دارای آستین بود. همچنین زیورآلاتی که بسیار هنرمندانه و زیبا از طلای وزین و مروارید نشان، همراه با مینا کاری و سنگهای کمیاب ساخته می شد .[4]دختران درسن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوشواره می آویختند. ملکه هم پیراهن و شلواری به تن میکرد.و احتمالا لباس زنان دوره های بعد نیز چنین بوده است[5]
و چون زنان حرم سرا زندگی نسبتا خسته کننده ای داشتند وقت خود را بیش از دیگران صرف زیباسازی و آراستن خود می کردند.
زنهادامنهای بلندکه تا روی پاها میرسیده و لباس مخصوص زنان ایرانی بودهاست می پوشیدند[6]
در ایران باستان، زن زیبا زنی بود که موهای بلند، دهان کوچک، و ابروهای پهن و پیوسته داشت و اگر به اندازه مورد نظر پهن نبود آن را با وسمه پهن می کردند [7]
بانوان اشراف کمربندی را همراه با یک قزن قفلی بر روی جامه خویش می بستند و به این ترتیب گوشه های لباس را زیر کمربند می بستند.و جامه ای دیگر بر روی آن می پوشیدند که چین دار و به رنگهای آبی و ارغوانی بود که آن را هنر مندانه ملیله دوزی یا تکه دوزی می کردند.
لباس عروس در آن زمان، شامل روسری و شب کلاه و تاج عروس بود و این پوشش سر مهم بود و نشان می داد که ازدواج صورت گرفته است. سنجاق لباس هم به جامهها نصب می شد.چادر پوشاندن عروس توسط داماد در حضور گواهان، این واقعیت را نشان می داد که عروس زنی ازدواج کرده است. آرایش رنگین ، بیشتر متمایل به سرخ و زرد ، به زیبائی چهره زنان می افزود. و برای جالبتر کردن چشمها و ابروان مشکی و مژهها از سرمه و دوده استفاده میکردندو گیسوان سیاه خود را با نوارها و بند ها و مهرههای سیاه، می آراستند.
بافندگی شغل دوست داشتنی زنان اشراف بود. هم بانو و هم خدمتکار، در بافندگی، ماهر بودند.[8]
زنان ماد :
لباس زنان درباری مادی و پارسی نیز شامل کیتونی(کیتون، نامی یونانی است که به تونیک های ساده و معمولا سفید رنگی که ایرانیان در زیر بالاپوشهای خود
می پوشیدند. اطلاق می شده که نام ایرانی آن را برخی ساتراپی دانسته اند.)
پر حجم بلند و پر چین بود که پائین آن ریشه دار و مجلل و یقه آن گرد بود.و گاه تن پوشی نظیر چادر امروزی نیز بر روی سر و گردن خود می آویختند. و موهای خود را به صورت گیس بافته و رها شده در پشت آراسته می کردند [9]
از قرار معلوم، مردم این دوره به رنگ ارغوانی توجه خاصی داشتند و با نظر تقدس و احترام به آن می نگریستند.
زنان هخامنشی
زنان عهد هخامنشی، چهره کاملا بازی داشتند و گیسوان بلندشان را پشت سر می آویختند و پیراهنشان مانند مردان پارسی بود.و اختلافی که در میان آنها دیده میشود فقط تزئینات پیش سینه و شکل یقه آنهاست که در پیراهن زنان شکافی داشت و در برخی زیگزاگ است. کشف قطعه فرش کوچکی در پازیریک ، واقع در اتحاد جماهیر شوروی ، متعلق به عصر هخامنشی که روی هر متر مربع ، صحنه ای مشتمل بر چهار زن که در مقابل آتشدان مشغول انجام مراسم مذهبی هستند و تباس آنان به رنگ زرد ، قرمز و قهوه ای نشان داده شده است . بدن آنان سفید ، چشمهایشان قهوهای و موی آنان آبی است .و روی لباس آنان تزئیناتی دیده میشود و نشان میدهد زنان ان عصر ، چهره خود را نمی پوشانیدند. ولی پارچه شنل مانندی که حالتی شبیه چادر داشته و کوتاه و نازک بود ، روی سر می انداختند [10]
دامن آنان نیمگرد است. به علاوه چادری مستطیل بر روی همه بدن ودر زیر آن یک پیراهن بلند که تا مچ پا می رسد و یک بالا پوش شبیه به شنلی کوتاه در دو نوع جلو باز و جلو بسته و یک دامن پرچین در دو نوع یکراسته چینی و دو راسته چینی و شلواریسه پارچهو پیراهنی کتانی و دو لباس روئی،که آستین آنها دستها را میپوشانید و کمربندی که بر میان می بستند.آنان جامههایشان را با مهره های کوچک از سنگ عقیق و تعدادی پولک تزئین میکردند [11] به طور کلی، زنان هخامنشی زندگیمنزوی و جداگانهای داشتند و بیشتر وقت خود را در اقامتگاه مخصوص زنان سپری میکردند. زنان طبقه بالای ایران، پیوسته می کوشیدند تا با استفاده از جامه های آخرین مد،لوازم آرایش، و دستبند و گوشواره ها و جواهر آلات دیگر [12] و کفشهای پاشنه بلند ظاهر خود را بنمایانند.[13]
کفش بانوان این دوره ،باید از همان کفشهایی بوده باشد که مردان به پا
می کردند.
پارسی ها دو نوع کفش داشتند. نوعی از آن از لحاظ شکل عمومی ساده بود و چون جورابی به پا کشیده می شده است و چون پا شنه دار است و از بیرون ساختمان پاشنه مشخص نیست(کفشهای مادی چنان تربیت داده شده بود که شخص
می توانست در آن چیزی بگذارد تا بلندتر بنماید بی آنکه کسی ملتفت شود.)[14]
این نوع کفش ها را اغلب، ماد ها به پا می کردند ولی کفش اصلی مادها ساق بلند داشته و مناسب سرز مینهای برفی بوده است بنا بر این کفش مزبور اصالتا نباید از آن مادها بوده باشد . مگر که پس از اسکان و توجه به محیط و هوا آن را از ساکنان اصلی گرفته مورد استفاده قرار داده اند. نوع دیگر ، کفش دو تکه و بند دار است و در زیر خود تخت اضافی و پاشنه از بیرون ندارد و به نظر می رسدکه مانندکفش مادی ها، پاشنه آن را از داخل کار گذاشته باشند. زبا نه ای بلند در جلو ی خود در زیر محل بند دارد و رویه کفش به وسیله سه بند که هر یک از سوراخ های متقابل خودرد می شوند به هم می آیند . این کفش ها اغلب به رنگهای مختلف زرد ، حنا ئی و ارغوانی تهیه می شده است.[15] بانوان ایرانی دوره اشکانی ، لباس پرچین دوره پارسی ها و هخامنشیان را دنبال نکردند و متمایل به یونانی ها ،پوشاکی موافق میل و ذوق خود ، مورد استفاده قرار دادند و آن پیراهنی با شکوه ،[16] فراخ ،پر چین ،و آستین دار و یقه راست و بلند که تا روی زمین میرسیده بوده است و پیراهن دیگری که روی پیراهن اولی می پوشیدندکه نسبت به آن کوتاه و یقه باز بود. که هردو پیراهن ، از پارچه های اعلاء و رنگین و منقش و قلابدوزی [17] و ملیله دوزی و سوزن دوزی بر روی پارچه های ابریشمی که برای پارتها از چین وارد می شد ، با جزئیات ریز و دقیق و باریک آراسته می شد [18] که یادگاری از دوران قدیم است تهیه میشد و به تکلف تام در جامه های مردان و زنان ، به کار میرفت[19] آنها روی این دو پیراهن که اغلب به رنگهای ارغوانی و سفید بود ، چادری سر می کردند.و دستاری بلند همراه با سنجاق سینه، و کمربندی از نوار برای جمع کردن گشادی پیراهن ، زیر سینه می بستند.[20]
زنان خوش پوش پارتی ، علاقه زیادی به جواهرات زرین و آلات سیمین داشتند و به این وسیله خود را می آراستندآنها قبایی تا زانو بر تن می کردند و شنلی بر سر می افکندند. و گیسوان را به شیوه یونانیها آرایش می کردند و از میان سر ، فرق
می گشودند. آنها لبها را سرخ و پیرامون دیدگان خود را سیاه و گونه ها را ارغوانی
می کردند.زنان نقابی داشتند که معمولا به پس سر می آویختند.و از نیم تاجی فلزی و دستاری بلند بر فراز آن که شنل یا نقاب بر روی آن افکنده یا بسته میشد استفاده میکردند.[21] تشکیلات تاج آنها چنین است :دو صفحه فلزی مستطیل با نقوش برجسته که در طرفین آن جواهری نصب میشد و همچون کمربندی ، قسمت پائین تاج و بالای پیشانی را محاصره می کردند. گیسوان این بانوان ، از دو طرف به سوی بالا و پشت سر جمع میشد و خود تاج از چندین رج کلاف حلقه ای روی هم چیده تشکیل می شد .دوپهلو و پشت تاج را چادری گشاد ، به رنگهای شاد سفید و ارغوانی ، میپوشاند که سر و سینه زنان از میان آن پیدا بود.[22] گوشه چادر در زیر یک تخته فلز بیضی منقوش یا دکمه به وسیله زنجیری که به گردن افکنده شده، بند بود.
زنان اشکانی
زنان روی پوشیده و حجاب داشتندو در جای خاص خود می زیستند و محدود بودند و در مکانهای عمومی ، نبایستی ظاهر می شدند.و با مردان ، خلطه و آمیزش نداشتند. و در زندگانی خارجی مردان شرکت نمی کردند. زیرا قاعده عمومی بر جدا بودن زنها از مردان وا ندرونی نجبای پارتی از بیرونی مجزا بود و خواجگان نگهبان حرمسرا ، آنها را در میان داشتند [23] ولی به طوری که از سکه های شاهان اشکانی و آثار دیگر متعلق به این دوره برمی آید ، بعضی از ملکه ها ، در مجالس جشن حاضر می شدند . چنانکه فرهاد پنجم که سکه های او صورت مادر و فرزند را داراست ، با مادر خود بر تخت نشست. اما در کل مقام زنان نزد پارتی ها ، پست تر از مقام آنان نزد مادها و پارسی ها بود[24] کفش بانوان نیز همان کفش ساده مردان بود که به دلخواه از آن استفاده می کردند. بعضی از کفشها مخصوص سوار کاری بود و نوک کاملا برگشته به سوی بیرون داشت و یاد آور کفشهای دوگانه دوران ماد و پارس بود.[25]