در تخت جمشید مجموعه کاخها بر صفه ای سنگی مستقر هستند که دامنه و امتداد کوه رحمت است.تصور کنید که مسطح کردن و آماده ساختن محوطه ای 12 هکتاری بر روی صخره ها و کانال کشی آن چه کار عظیمی بوده است..اما در شوش که از کوه و صخره و سنگ خبری نیست،شاهکار معماری دیگری به ما رخ می نماید.سکویی تقریبا به اندازه بستر سنگی مجموعه تخت جمشید باید به صورت مصنوعی آماده شود و این عملیات بزرگ را معماران هخامنشی به انجام رساندند.هسته اولیه سکوی کاخها تپه باستانی ایلامی است.بعد از مسطح ساختن این تپه که کاری طاقت فرسا بوده و مدتها زمان برده ،ساخت پی بنا توسط مهندسان بابلی و بر اساس سنت هزار ساله شان با خشت خام انجام گرفته است.دیواره های کاخ بر روی پی هایی از سنگریزه قرار دارد و ارتفاع صفه 15 متر است.داریوش خود این مرحله از ساخت و ساز را در کتیبه بنیاد گذاری کاخ شوش برای ما به یادگار گذاشته است.از این کتیبه سه زبانه،که نسخ متعدد و قطعات متعددی از آن شناسایی شده است(حدود سیزده فارسی باستان،دوازده ایلامی،و بیست و هفت بابلی.متنهای کامل و قطعاتی از آن روی لوحه های نقره،روی لوحهای مرمرین یا سنگی،روی آجرهای مینا کاری شده و حتی روی بقایای خمره ها باقی مانده است.مضمون اصلی ساختن کاخ شوش است.(لوکوک-کتیبه های هخامنشی)
Dsf(علامت اختصاری کتیبه)
ترجمه از کتاب((فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی)نوشته رلف نارمن شارپ
کتیبه دارای 58 سطر میخی پارسی است.
بند 1- خدای بزرگ است اهورا مزدا،که این زمین را آفرید،که آن آسمان را آفرید،که مردم را آفرید،که شادی را برای مردم آفرید،که داریوش را شاه کرد،یک شاه از بسیاری ،یک فرماندار از بسیاری.
بند 2- من (هستم)داریوش، شاه بزرگ،شاه شاهان،شاه کشورها،شاه در این سرزمین،پسر ویشتاسپ، هخامنشی.
بند 3-داریوش شاه گوید:اهورامزدا:که بزرگترین خدایان(است)،او مرا آفرید.او مرا شاه کرد.او به من این شهریاری را ارزانی فرمود،که بزرگ،که دارای اسبان خوب(و) مردان خوب(است)
بند 4- به خواست اهورا مزدا پدر من ویشتاسپ و جّد من ارشام هردو زنده بودند چون اهورامزدا مرا در این زمین شاه کرد.
بند 5- اهورامزدا را چنین میل بود،در تمام این زمین مرا(چون)مرد(خود)برگزید،مرا در تمام این زمین شاه کرد.
بند 6- من اهورامزدا را پرستش کردم.اهورامزدا مرا یاری کرد.آنچه بکردن آن از طرف من فرمان داده شد (او)انجام آن را برا من نیک گردانید.آنچه من کردم همه را بخواست اهورامزدا کردم.
بند 7- این کاخ که در شوش بکردم از راه دور زیور آن آورده شد.زمین بطرف پایین کنده شد تا در زمین به سنگ رسیدم.چون کند و کوب انجام گرفت پس از آن شفته انباشته شد،قسمتی 40 ارش در عمق،قسمتی دیگر 20 ارش در عمق،روی آن شفته کاخ بنا شد.
بند 8 - و زمینی که کنده شد و شفته که انباشته شد و خشتی که مالیده شد- قوم بابلی،او(این کارها را)کرد.
بند 9 - الوار کاج- این کوهی لبنان نام ،از آن آورده شد.قوم آشوری ،او آن را تا بابل آورد.از بابل کاریها و یونانیها تا شوش آوردند.چوب یکا از(گَدارَ) و کرمان آورده شد.
بند10- طلائیکه در اینجا بکار رفته از (سارد) و از(بلخ)آورده شد.سنگ قیمتی لاجوردی وعقیق شنگرف که در اینجا بکار رفته – این از(سُغد) آورده شد.فیروزه که در اینجا بکار رفته از (خوارزم)آورده شد.
بند11-نقره و آبنوس از مصر آورده شد.زیورهائیکه به آن دیوار مزین گردید-آن از یونان آورده شد.عاجی که در اینجا بکار رفته از حبشه و از(رُخَج)آورده شد.
بند12- ستونهای سنگی که در اینجا بکار رفته،دهی (ابیرادوش) نام در خوزستان،از آنجا آورده شد.مردان سنگتراشی که سنگ حجاری می کردند،آنها یونانیان و ساردیان بودند.
بند13- مردان زرگری که طلاکاری می کردند – آنها مادیان و مصریان بودند.مردانیکه چوب نجّاری می کردند،آنها ساردیان و مصریان بودند.مردانیکه آجر می پختند – آنها بابلیان بودند.مردانیکه دیوار را تزیین می دادند- آنها مادیان و مصریان بودند.
بند14- داریوش شاه گوید:در شوش کار بسیار با شکوهی دستور داده شد.کار بسیار با شکوهی بوجود آمد.مرا اهورامزدا محفوظ داراد و ویشتاسپ پدر مرا و کشورم را!
از جناح غربی آپادانا بازدید خود را شروع می کنیم.از ورودی غربی فقط اثر و پی آن باقی مانده است.عکس امروزی و موقعیت در نقشه کاخ را خود ملاحظه کنید.ورودی غربی با شماره ۸ علامت گذاری شده
پلان آپادانا و موقعیت ساختمانها
بقایای دروازه غربی آپادانا در احاطه علفهای هرز
بعد از عبور از محوطه غربی به اولین فضای باز بزرگ از سه حیاط اصلی آپادانا قدم می گذاریم.اگر به یاری نیروی تخیل به زمان داریوش بازگردیم، در سمت جنوب نماد اهورامزدا را خواهیم دید که بر بالای ورودی تالارها و اقامتگاه خودنمایی میکند و در دو طرف نقش اهورامزدا شیرهای زیبا و غران هخامنشی در کاشیها تصویر شده اند و به صورتی قرینه به استقبال هم می روند ،گویا آماده راندن نیروهای اهریمنی هستند.
در تصویر ملاحظه می فرمایید که کفپوش فرش شده آجری نشست کرده است.در دوره هخامنشی هم چنین فرایندی روی داده است.در آن زمان معماران با افزودن توده های خاک و تقویت پی این مشکل را از میان برداشته اند.به طور کلی بناهای خشتی نیاز به مراقبت و مرمت دائمی دارند.
نخستین حیاط از سمت غرب
بعد از عبور از این حیاط در مسیر غرب به شرق به محوطه دوم میرسیم.در این عکس گودی به وجود آمده حاصل فعالیت باستانشناسانی که تلاش کرده اند با گذشتن از لایه هخامنشی خود را به طبقات ایلامی برسانند.با بارندگیهای زیاد این خطه که بی شباهت به بارندگیهای استوایی نیست،روییدن علف هرز دور از ذهن نیست.بستر این حیاطهای سه گانه (یا به تعبیر دیگر و با احتساب غربی ترین محوطه کوچک،چهار گانه)با آجرهایی به رنگ قرمز اخرایی فرش شده اند.در نقشه این قسمت با شماره ۲ نمایش داده شده است.