یکی از مهمترین نعمتها، نعمت تندرستی و سلامت است که می تواند در موفقیت انسان عاملی مهم باشد.یک جامعه،یک خانواده، تنها زمانی قادر خواهد بود که راه ترقی و تکامل را طی کند که متشکل از افرادی سالم، با ارزش و پاک باشد. با توجه به این مهم تربیت بدنی و ورزش به عنوان بخشی از نیاز ساختاری انسان بایستی مورد توجه همه افراد جامعه اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ باشد. تربیت بدنی یک پدیده انسانی و یک ابزار موثر برای پرورش جسم و روح و ارتقا» فرهنگ و تربیت اخلاق است و می تواند زمینه ساز هویت ملی باشد.
نقش ورزش در پیشگیری از نارسائیهای بدن، ورزش درمانی وبرنامه ریزی و گسترش تربیت بدنی در سطوح مختلف زندگی عموم مردم باید مورد توجه قرار گیرد. نکته مهم این است که همه افراد جامعه از کودکان و بزرگسالان باید یاد بگیرند که تندرستی پدیده ای است که عوامل مختلفی در حفظ و بقا» و یا از بین بردن آن دخالت دارند و تربیت بدنی عامل بسیار مهم و ارزنده است که می تواند به عنوان یک وسیله آموزش علمی وواقعی مفهوم و اعتقاد به تندرستی را در افراد ایجاد نماید. در آموزش و پرورش نیز نخستین هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصیت فرد از جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی و معنوی است. ورزش و هدف تربیتی آن یادگیری مهارت های رفتاری را باعث می شود و با چنین تعبیری ورزش به عنوان یک وسیله کمک کننده عملی، پیوسته با تربیت همراه است. نقش مربی ورزش است که می تواند تصمیم بگیرد که اولویت را به ورزش دهد و یا به تربیت. یعنی کدامیک اصل است و کدام یک فرع. در یک تحلیل کلی باید گفت تربیت وورزش در یک فرهنگ یا جامعه نمی تواند اجزای جداناشدنی از یکدیگر بوده باشند.، چرا که به نظر می رسد هر دو ارزش های والا و گاه متفاوت از یکدیگر را دارا باشند. تربیت بدنی دانشی است که به رشد و تکامل و بکار گیری توانائیهای بالقوه حرکتی و پاسخهای مربوط به آن و نیز تغییر و اصلاح رفتار فرد به نتیجه این پاسخها ست، توجه دارد.بین ورزش و تربیت بدنی شاخه ای از تربیت موجود است از این رو باید پیوسته با اهداف درونی تعلیم و تربیت همساز و هماهنگ باشد. آینده کودکان و جوانان، زنان و مردان جامعه ما در گرو آموزش و پرورش افراد است.توسعه جوامع شهری و روی آوردن مردم از روستاها به شهرها به طور اتوماتیک باعث روگرداندن از زندگی طبیعی و روی آوردن به زندگی مکانیکی است، افزایش وسایل پیشرفته و مدرن با تمام مزایا و تسهیلاتش اثرات منفی زیادی روی بدن انسان نهاده و اورا دچار فقر حرکتی نموده است.خوشبختانه اینک در کشور ما به ورزش بیش از بیش توجه می شود، ورزش که روزی تنها وسیله قهرمان پروری برای عرضه اندام در عرصه های مسابقات جهانی بود، به وسیله ای برای پرورش و نگه داری قوای جسمانی و روانی تبدیل شده است، از این رو طبعا تعداد کسانی که به ورزش روی می آورند بسیار بیشتر شده است.
شکی نیست که یکی از اقدامات اساسی که باید انجام گیرد، فراهم آوردن مطالب خواندنی و آموزشی است تا مردم علاقمند دریابند که ورزش به چه کار می آیدو چه فوایدی را برایشان در بردارد. فعالیتهای بدنی و ورزشی در شرایط کنونی در جوامع مختلف دنیا به صورت ضرورتی انکار ناپذیر پذیرفته شده است، با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ایجاد عوامل گوناگون رفاهی و در نتیجه کمی تحرک و جنب و جوش نیاز به تخصیص ساعاتی از اوقات زندگی به حرکات بدنی کاملا محسوس والزامی است.
محدودیت شرایط مکانی و تراکم بیش از حدجمعیت وعدم تناسب فضاهای حرکتی با رشد جمعیت از عوامل محدودکننده فعالیت های بدنی می باشد، از سوی دیگر بروز مسائل جدید در روند زندگی و اختصاص زمان قابل توجهی از ساعات روزانه برای رفع این مسائل مجال پرداخت به امر ورزش را کاهش می دهد. در خصوص ورزش خانواده باید برنامه های متنوعی با توجه به ناهماهنگی طبقات اجتماعی از نظر وقت، طرز برداشت، میزان سود، موفقیت شغلی، وضع اقتصادی و نوع تربیت و نظایر آن در نظر گرفته شود. چرا که این اقشار دارای نگرشها ی متفاوت هستندو نمی توان الگوی یکسانی برای همه در نظر گرفت، تهیه بولتن و نشریات برای تفهیم، تبین برنامه های ورزشی،نحوه انجام حرکات، تبلیغ از طریق رسانه های گروهی به عنوان یک عامل تربیتی و بهداشتی، شناساندن ورزش های گوناگون به خانواده ها، ایجاد امکانات در پارک ها، محله ها، اماکن عمومی ورزشی به منظور توزیع عادلانه امکانات ورزشی مابین افراد جامعه امری ضروری است و مهم تر از همه فرهنگ ورزش باید در خانواده ها رسوخ پیدا کند.
یکی از بزرگترین و با اهمیت ترین بخش ها توجه به فعالیت های ورزشی که در برنامه های سازندگی هر جامعه باید مورد توجه قرار گیرد، دوران کودکی تا سنین جوانی است که مقاطع قبل و بعد از دبستان، راهنمایی، دبیرستان و بلاخره دانشگاه را شامل می شود. پی ریزی و اساس فعالیت های ورزشی برای سنین بزرگسالی و شکوفائی تن و جان در همین سالها شکل می گیرد. عدم توجه به سازندگی جسم و روان افراد در این مرحله است که به عدم شکوفایی اقتصادی واجتماعی جوامع منجر می گردد، زیرا پایه های رشد مناسب برای افراد جامعه در همین سنین پی ریزی و پایه گزاری می شود.
اوقات فراغت
معنای لغوی فراغت: LEISURE
به معنای رهایی موقت از کار و اشتغال رسمی زندگی و انجام فعالیتهایی که مورد نظر و به دلخواه فرد باشند و کارکردهای اصلی را رفع و خستگی، سرگرمی، تفریح، رشد و شکوفایی شخصیت انسان برشمرده اند.(زیور ورزش شماره 28 خرداد 83)
زمانی راشامل می شود که فرد در آن مسئولیت خاصی از نظر اجتماعی و امرار معاش و مسائل خانوادگی را بردوش ندارد. با توجه به این که افراد امروزه با فقر حرکتی ناشی از تکنیک و تمدن عصر حاضر مواجعه هستندو این نه تنها سبب ضعف های عضلانی و ارگانی شده، بلکه باعث نارسا ئی و اشکالات خاص روانی نیز می گردد، خالی بودن اوقات فراغت و یا عدم امکان دسترسی به امکانات و برنامه های سالم سبب گرایش های غیر اصولی و غیر اخلاقی در افراد گردد.
فراغت یک پدیده ذهنی و روانی است، حالتی برای روح است که الزاما به وقت اضافی ارتباط ندارد. ( پاپیر 1965 -)
فراغت سه کار عمده دارد: آرمیدن از خستگی، رشد آزاد به منظور جبران محدودیت های بدنی و ذهنی زندگی مدرن و تفریح که از ملال زندگی بکاهد. (مک دانالد1960-)
فراغت شامل فعالیت هایی جدا از اجبارهای شغلی، خانوادگی و اجتماعی است که در آن فرد فقط به میل خود عمل می کند.( دوسازیه -1967 )
(نتیجه: فراغت کار یا بیکاری نیست، بلکه یک تجربه باارزش زندگی است. فراغت جدی ترین مشغله انسان است.( ارسطو) دکتر واعظ موسوی 1383-)
ازفعالیتهای اوقات فراغت می توان موارد زیر را نام برد.
-بازی کردن و مسابقه دادن-راه پیمایی و دویدن-خواندن و نوشتن-استراحت کردن-نواختن موسیقی -نقاشی کردن -پرداختن به فعالیتهایی که مورد علاقه می باشد (کارهای دستی،خیاطی، کارهای هنری و...) -حرکات موزون -دیدو بازدید- تماشاکردن و گوش کردن - رفتن به تئاتر و سینما-شرکت در کلوپهای ورزشی -کوهپیمایی و...
برداشت ما از فراغت نباید آن باشد که همه فعالیتهای اوقات فراغت حتما باید با فعالیت بدنی همراه باشد.
هیچ چیز نمی تواند جای تفریح سالم را بگیرد. فعالیت های تفریحی به افراد فرصت می دهد تا انرژی و احساسات خود را تخلیه کنند.
گذراندن اوقات فراغت در کنار افراد خانواده، صمیمیت و یگانگی را بیشتر می کندو روابط فرزندان و والدین را تحکیم می بخشد.
تفریح سالم و تعامل اجتماعی احساس غربت، دلتنگی،ترس، انزوا را کاهش می دهد و به ایجاد یگانگی ملت ها کمک می کند.
(برنامه ریزیc نمی تواند چیزی مسقل و بی ارتباط با سایر اوقات باشد، بلکه باید دقیقا وصل به برنامه کلان زندگی، مفید، راه گشا و زمینه ساز باشد. در غیر این صورت خواه ناخواه بخش هایی از عمر پر ارزش انسان در وادی پوچی و بی ثمری از بین می رود وصرف کارهای بیهوده می گردد.) دکتر فریدون تندنویس