برسی روند تحول یک معماری بدون برسی تحول اجزاء یا عناصر آن،امکان بذیر نیست
ازسوی دیگر هر اثر معماری قابلیت تقسیم به دو نظام را داراست :نظام شکل ونظام معنا .هر شکلی می باید بر مبنای معنای موجودیت پذیرونیزفهم هر معنا ازطریق درک نظام شکل صورت مى پذیرد.ازاین رو در رابطه با هر اثرمعمارى معنا مقدمه لازم براى تولیدشکل است.نسبت معماربا نظام شکل ومعنا گزینش است وترکیب ونقش خلاقانه معمار در این دو امرنهفته است به عبارت دیگر هرمعمارمى باید بر حسب فضایى که تکوین مى دهد مواردذیل را در گزینش وترکیب ،مورد تدقیق قرار دهد:
- گزینش معناهاى متناسب با موضوع ،
- گزینش شکل هاى متناسب با معنا،
- ترکیب معناها با یکدیگر به منظور دستیابى به معناى مسلط،
- ترکیب نظام اشکال با یکدیگر.
نظام معنایى ازدوطریق قابل تفسیر است:
کشف معنا:بازگشت به زمان ومکان تولید اثر، زمینه کافى رابراى درک معنا ازشکل به دست مى دهد
به عبارت دیگر،تلاش برآن است تا معناهاى دیروزین عین دیروزدرک شوند.در این قاعده،پژوهنده درراستاىکشف گام بر مى داردو سایر لایه هاى اضافى معنایى را در زمان هاى دیگرکنار مى زند.آفریدن معنا:افزودن لایه هاى معنایى دیگر به اثر،پس ازتکوین آن این شیوه علاوه برآنکه در برگیرنده
معناهاى اولیه است؛معناهاى دیگر را نیزبه ازاى زمان ها در بر گیرد که دردوشکل قابل طرح است:
الف) ممکن است شکل امروزه عین شکل دیروزباشد اما بار معنایى آن در زمان هادگرگون باشد.
ب)ممکن است شکل دیروز ازالحاقاتى در زمان هاى مختلف تا به امروزبرخوردار باشدازاین رو،به
ازاى لایه هاى لایه هاى زمانى لایه هاى معنایى نیزبه وجود خواهدآمد.دراین نوشتار مؤلف سعى دارد تأثیر مکان رابر نظام شکل موردتأکید قراردهد. این تفکر تصریح مى دارد که اسلام بر معناى مبادى معنوى واحد در سرزمین هاى متفاوت از اشکال وعناصر موجود این سرزمین ها در راستاى بیان ارزش هاى خود سودبرده است. -آفریدن معنا:افزودن لایه های معنایی دیگر به اثر،پس از تکوین آن.این شیوه علاوه برآنکه دربرگیرندۀ معناهای اولیه است،معناهای دیگررا نیز به ازای زمان ها در برمی گیرد که در دو شکل قابل طرح است :
الف)ممکن است شکل دیروز از الحاقاتی در زمان های مختلف تا به امروز برخوردار باشد :از این رو ،به ازای لایه های زمانی لایه های معنایی نیز به وجودخواهد آمد.در این نوشتار مؤلف سعی دارد تأثیر مکان را بر نظام شکل مورد تأکید قرار دهد.این تفکر تصریح می داردکه اسلام بر معنای مبادی معنوی واحد در سرزمین متفاوت از اشکال وعناصر موجود این سرزمین ها در راستای بیان ارزش های خود سود برده است.این تفکر باور دارد که دین مبین اسلام درمحددۀ معنی حرکت کرده واز این دو نظام شکل را در سرزمین های مفتوحه به تناسب معناها ،گزینش وترکیبی جدید ازآنها به دست داده است .به عبارت دیگر حاصل این گزینش وترکیب به نظامی ازشکل ختم شده که بیانگر دلالت های معنایی نظام ارزشی اسلام است
1-معماری مساجد
غرض ازمسجد ومیخانه ام وصال شماست جزاین خیال ندارم خدا گواه منست
( نظام)
مسجد به خصوص مسجد جامع ،با گذشت زمان کلیه مراکز مرتبط با مردم را به خود جذب کردویا فضایی متشکل از بناهای الحاقی به صورت یک مجتمع شامل قسمت هایی از مدرسه –کتابخانه – ومهمانپذیر در آمد .
بنابراین می توان گفت برای ساختمان مسجد معماری خاصی وجود ندارد. اغلب محققین براین عقیده اند که در سرزمین های اسلام سه نوع معماری سرزمینی مسجد بارزتر است .که هر یک تحت تأثیر سنت در معماری محلی،معماری خانگی ، ضوابط فضاومکان،نوع مصالح دردسترس،سلیقه های هنری وعقاید محلی مردم به تقسیمات فرعی و دیگری طبقه بندی می شوند.ترتیب زمانی این طبقه بندی به اختصار چنین است:
الف)مسجد شبستانی (عربی )،
ب)مسجد ایرانی ،
ج)مسجد ترکی.
الف)مساجد شبستانی (عربی)
این سبک به نام های عباسی ،خراسانی ،هیپواستایل وشبستانی معروف است.نمونۀبارزآن مسجد جامع فهرج درسال 45ه.ق.ساخته شده است.در این سبک سادگی بنا مد نظر قرار دارد.دراین سبک بدنۀاصلی مسجد را محدودۀچهار ضلعی به شکل مربع یا مستطیل وفضایی که تقریباً در وسط بنا قرار داشته باشد که بدین ترتیب فضاهای سر پوشیده شبستان را می سازند.معمولاًدر سمت جنوب رو قبله تعداد ردیف های ستون بیشتر بوده ودرهای ورودی متعددی ازاطراف بنا برای وارد شدن ساخته می شده است .
ب) مساجد ایرانی
اصل این طرح اضافه شدن دو عنصر مشخصه در طرح معماری سنتی وخانگی ایران یعنی ایوان وگنبد به طرح مسجد است. در بنای آتشکده های قدیمی استفادۀبسزایی ازگنبدشده است.معمولاً آتشکده ها به صورت یک بنا ی چهارگوش بوده اند که از چها ر سمت باز بوده و با یک گنبدبلند مسقف ساخته می شده اند . ازطرف دیگر ایوان با یک فضای اتاق مانند پوشش داده می شده است.اولین بخش این گونه مساجد که بین سده های 4تا 7ه.ق مرسوم بوده اند اجرای مسجد با یک ایوان در جهت قبله متدواول شد. برای نمونه ای ازاین بنا ،می توان تاریخانه دامغان نام برد.این روش تا سدۀ8ه.ق ادامه یافت.ازاین تاریخ به بعد،مساجد ی با دو،سه وچهار ایوان در دیگر سمت های مسجد مسجد ساخته شدند .ایوان سمت قبله پهن تر وبزرگ تر بود وفضایی گنبد دار داشت که روی محراب جای می گرفت . از دیگر نمونه های این گونه مساجد می تواند مسجد جامع اصفهان،مسجد امام اصفهان ومسجد جامع زواره را نام برد.به تدریج ساختن مناره که نوعی آتشگاه بود کنا ر دروازه مسجدوایوان رو به قبله نیز در ایران متداول شد.دراین زمان مناره ها به عنوان یک عنصر اصلی ساختمان مسجد شناخته شدند که در عین حال به بنا نیز استحکام بیشتری می بخشیدند. بدین ترتیب با اضافه شدن ایوان ها وگنبد ها ومناره ها حالت یکنواختی از بین رفت و گنبد های بزرگ جهت قبله را مشخص می ساختند .عناصر واجزای کالبدی مسجد در معماری قدیم ایران :
1-ورودی یا درآیگاه، که در ابتدا به صورت ایوانی با دهانه باز بوده ولی بعدها آن را با یک اسپر (پنجره یا روزن )بسته از بیرون جدا می کردند.
2-هشتی یا کریاس،میان کنه درگاه وایوان پیش آن ،هشت یا کریاس جای می گرفته است .اسپرروبروی درگاه بزرگ آن بسته با پا چنگ (پنجره یا روزنی که پای آن بسته است وبه زمین نمی رسد )بوده واز گذر آزاد ویک راست به درون مسجد پیش گیری می کرد بیشتراین پاچینگ ها پرسین (شبکه )بوده است که از خشت پخته یا کاشی به گونه فخر و مدین (پر وتهی ) آراسته می شد و گذریان برای در آمدن به درون مسجد می بایست از یک (یا بیشتر دو ) دالان یا راهرو که در دو سوی دیگر هشت بود و بروار ایوان به شمار می آمد بگذرند این راهرو به اندام های وابسته مسجد (چون خانه نگهبان و چراغدار وگاهشناس (موقت )واذان گو وپادیا و یا وضو خانه و حوضخانه و ابریز راه داشت )که بیش از این همه در بیرون مسجد وجدا از آن جای داشتند .
3. میانسرا وپیشگاه درونی مسجد (صحن )،با استخر بزرگ و پر از آب و گه گاه جوی آب روان و باغچه هایی با درختان کشن و سایه افکن که نماز گزاران را به یاد بهشت می انداخت .
4. ایوان ، که تعداد آن به مرور زمان از یک به دو و چهار افزایش داشته در نوع چهار ایوانی دو ایوان شرقی و غربی روبه رو ی هم معمولا قرینه بوده و ایوان سمت قبله (پیشان) بزرگ تر بوده است .
5. پیشان یا ایوان سمت قبله ،که در پیش گنبد خانه جای می گرفته و دیوار رو به قبله آن به گنبد خانه باز می شده است .
6.رواق ،که معمولا اطراف صحن یا حیاط مسجد را احاطه می کرده است .
7. شبستان ، بهترین و در خور ترین اندام های مسجد ایرانی شبستان چهل ستون است که می بینیم بخش بزرگی از مسجد ها را در بر می گیرد. شبستان چهل ستون (یا ستاوند )چون دهانه های کوچکی دارد و تاق های (اگر پوشش آن سغ باشد )در کنار هم جای گرفته (و رانش همدیگر را از میان می برند )کمتر بیم ویرانی و فرو ریختن آنها می رو دو گسترش آن هم (با افزودن رده ستونها )بسیار آسان است .
8. گنبد خانه ،که گنبد خانه ها گاهی چون کوشکی تک و آزاد (بی مرد گرد )برا ی مسجد ساخته می شد (مسجد جامع بروجرد ،مسجد جامع گلپایگان پیش از گسترش و ...)و گاهی پیرامون آن هم مرد گرد (که می توانست به جای پشت بند رانش گنبد را به خوبی بگیرد )ساخته می شد .