درک روحیه فضا
روحیه در فضای معماری با انسان استفاده کننده از آن ، ارتباط مستقیم دارد. همانگونه که برای مفهوم زیبایی نمی توان تعریف مطلقی بیان کرد . چگونگی کیفیت روحی فضاها نیز قابل سنجش و تعریف دقیق نمی باشد، چرا که احساس و وضعیت روحی – روانی هر فرد هنگام قرار گرفتن در یک فضا تحت تاثیر دو دسته از عوامل قرار می گیرند.
اول عوامل فردی مثل فرهنگ، عادت ها ، خاطرات و خصوصیات شخصیتی افراد هستند که می توانند کی فضای واحد را برای افراد مختلف ، متفاوت سازند به عنوان مثال برای استراحت و آرامش یافتن ممکن است فردی یک فضای تاریک و دیگری یک فضای بسیار روشن و پر نور را انتخاب نماید.
دسته عوامل دیگر موثر در این تفاوت ها عبارت است از ، عوامل محیطی مانند موقعیت و مکان گیری فضا و نیز خصوصیات فضایی مثل شکل و فرم ، ابعاد و تناسبات ، جزئیات فضا و به طور کلی آنچه که در حیطه طراحی یک فضا قرار می گیرد .
بنابراین نمی توان گفت که یک طراح تمامی امکانات و اختیارات در زمینه بخشیدن کیفیت روحی خاصی به فضا را در دست دارد ، اما می توان چنین فرض کرد که در صد عمده تاثیرات روحی یک فضا بر افراد تحت تاثیر خصوصیات کالبدی می باشد که هنگام طراحی و ساخت بنا و یا حتی یک فضای باز ، شکل گرفته شده است .
با چنین مقدمه ای می توان چنین نتیجه گرفت که هنگام طراحی یک فضا (باز ، بسته) ، طراح بایستی هدف از طراحی فضا و کیفیت روحی مورد نظر و مطلوب برای آن فضا را در نظر گرفته به دنبال خصوصیات کالبدی ایجاد کننده آن کیفیت باشد .
کیفیت روحی یک فضا ارتباط مستقیم با انسان استفاده کننده از آن و نیز حیطه زندگی و هدف از استفاده از فضا دارد . امام صادق (ع) در یک تقسیم بندی جامع ، زندگی فرد را به سه حیطه کلی عبادت، کار و استراحت تقسیم می کنند.
بنابراین می توان گفت که در یک تقسیم بندی کلی، فضایی که انسان با آنها سرو کار دارد ، در سه گروه عمده قرار می گیرند که عبارتند از :
الف- فضای نیایش در حیطه عبادت
ب- فضای کار در حیطه کار
ج- فضای اوقات فراغت در حیطه استراحت
در شکل گیری هر یک از سه گروه فضاهای نامبرده ، کیفیت های روحی مختلفی به عنوان شرط های لازم و یا کافی برای رسیدن به هدف وجود دارد . به عنوان مثال در شکل گیری کی فضای نیایش از بعد روحی ، باید کیفیت هایی چون تقدس، آرامش ، عظمت، زیبایی و ... را ایجاد کرد .
در حیطه کار می بایستی فضا ، جدیت ، آرامش و نیز شاد بودن را در خود داشته باشد. همچنین در هنگام استراحت یا گذراندن اوقات فراغت ، فضا بایستی خصوصیاتی چون آرامش بخش بودن ، شاد بودن ، زیبایی ، امنیت خواصی از این قبیل را داشته باشد . هر چه فضایی از نظر کیفیات روحی مربوط به عملکرد خود، غنی تر و قوی تر باشد تاثیرات مورد نظر عمیق تری را بر فرد استفاده کننده خواهد گذاشت.
و اما آنچه که در اینجا اهمیت داشته ، بر روی آن تحقیق، آزمایش و بررسی انجام گرفته ، آن است که فضا به عنوان یک جسم یا کالبد ، چگونه می تواند کیفیات روحی خاصی را در فرد ایجاد نماید؟ برای رسیدن به این پاسخ از روش حذف احساس و ادراک توسط بینایی به عنوان عامل دریافت کننده ای که بیشترین جنبه مادی را در گیرنده های پیام در انسان دارد استفاده شده است .
دلیل انتخاب چنین روشی را می توان اینگونه بیان کرد که براساس تحقیقاتی که بر روی خواص فیزیکی روحی و توانایی های افراد نابینا در درک محیط اطراف بدست آمده است ، نشان می دهد که توانایی این افراد در درک فضای مادی و نیز در خصوصیات روحی – روانی فضا به علت اینکه از قوه بینایی که در دسترس ترین ، ساده ترین و وسیعترین ابزار دریافت ابعاد مادی فضا مثل شکل و فرم ، ابعاد، نور و رنگ و غیره است استفاده نمی کنند درک بیشتری از کیفیات روحیه در فضا دارند (اگر چه درک خصوصیات کالبدی فضا نیز در افراد نابینا توسط حواس غیر از بینایی صورت می گیرد و درک روحی قوی تر آنان به معنای عدم ادراک فیزیکی ، نمی باشد.)
حال در اینجا به بیان راهبردهای معماری در زمینه شکل گیری چند کیفیت روحی مهم در فضا می پردازیم این کیفیت ها که به روش های مختلف می توانند به عنوان اساسی برای طراحی فضاهایی با کیفیت روحی مورد نظر مورد استفاده قرار گیرند.
فضای آرامش بخش
چنانچه بخواهیم فضایی را برای فرد دلپذیر و آرامش بخش سازیم ، یکی از مهمترین عواملی که می تواند کیفیت محیط را به نحو مطلوبی دلپذیر سازد، صوت است ، چرا که حساس ترین و کنجکاوترین حواس، حس شنوایی است . در این راستا در طراحی فضا می توان به دو طریق از چنین عاملی استفاده کرد:
الف- استفاده از اصوات طبیعی موجود در محیط :
چنانچه صدا هایی طبیعی مانند جریان آب یک رودخانه یا جوی آب و یا صدای پرندگان در محیط وجود داشته باشد ، می توان با قرار دادن گشودگی هایی در جهت آن اصوات ، صداهای مطلوب را به داخل فضا کشید . چنانچه مثلا ورود به پل خواجو، باز و بسته شدن بدنه، صدای آب را در مسیر حرکتی روی پل به جریان در می آورد و فضا را برای عابر پویا و دلپذیر می سازد.
ب- ایجاد صداهای مصنوعی و به کارگیری آن در طراحی:
در صورتی که در جهت یا مکان مورد نیاز ، صداهای طبیعی وجود نداشته باشد، می توان بر حسب نیاز منابعی برای صدا ؟ نمود. به عنوان مثال می توان یک مسیر آب را به صورتی طراحی نمود که آب در طول حرکت خود از پلکان هایی عبور کرده یا به واسطه جنس مصالح کف تولید صدا نماید و یا حتی از طراحی یک قفس پرندگان در یک فضا ، طراحی سیستم پخش موسیقی و موارد دیگر ، می توان بهره گرفت .
* عامل دیگر موثر در آرامش بخش کردن فضا طراحی نقاط یا سطوحی برای گل های معطر است که حالت سکون و آرامش خاصی به فرد می بخشند.
* راه حل دیگر، استفاده از سازماندهی ها و فرم هایی است که حالت سکون را القا می کنند. به عنوان مثال سطوح مربع حالت سکون و فرم های دایره ای حالت حرکت و پویایی دارد .
* امنیت فرد در فضا عامل موثری در احساس آرامش او در فضا می باشد. اگر فرد نابینا به دلایل مختلف مثل احساس خط سقوط یا احساس برخورد ، عناصر و مبلمان در فضا ، پیچیدن صداهای ناهنجار در فضا و خصوصا صداهایی که از بالای سر به گوش برسند و موارد دیگر – که در بخش استانداردهای طراحی به تفصیل بررسی شده اند – احساس نا امنی و خطر کند، در نتیجه در آن فضا آرامش لازم را نخواهد یافت.
فضای شاد
برای تعریف یک فضای شاد و خوشایند به نحوی که بدون دیدن شناسایی شود می توان از حواس دیگر بهره گرفت . اما گاهی از قدرت و حساسیت این حواس در چنین فضایی در انتخاب روش یک طراح اهمیت زیادی دارد. ترتیب حساسیت حواس انسان و روشهای تحت تاثیر قرار دادن آنها را به اختصار می توان به ترتیب زیر دانست :
* حساس ترین حواس حس شنوایی است و بنابراین می توان به روش های مختلفی که در بالا اشاره شد آن را تحریک کرده به اهداف ویژه ای رسید چنانچه فرد از فضای باز تفریحی انتظار شنیدن صداهای شاد و مهیج را دارد .
* پس از عامل صدا، بوی چمن ها و گل ها شاخص ترین معرف فضای پارک هستند. بنابراین هنگام طراحی چنین فضایی بایستی در مبدا ورودی و در طول مسیرهای پیاده از این خاصیت استفاده کرد. برای افرادی که قادر به دیدن نیستند با قرار دادن گلدانهای گل در سطح ارتفاع سر عابر موجب می شود تا بوی گل ها بهتر به مشام فرد رسیده تاثیر مورد نظر را داشته .
نکته : البته در اینجا باید توجه کرد که موارد استاندارد مربوطه برای جلوگیری از برخورد سر عابر با گلدانها باید در نظر گرفته شود .
* خورشید نیز یکی از عوامل است که فضا را شاد و روح بخش می سازد. برای افراد نیمه بینا ، نور خورشید و برای افراد نابینا حرارت ناشی از تابش آن بر پوست بدن ، احساس مطلوبی به فرد می دهد . بنابراین می توان به واسطه راهبردهایی از این عامل بهره گرفت به عنوان مثال :
طراحی گشودگی هایی در بدنه ها و سقف چه برای فضاهای حرکتی و چه فضاهای مکث برای رسیدن به این هدف ضرورت دارد.
واضع است که ردیف یا امتداد گشودگی ها و در نتیجه تابش دیتمیک حرارت یا نور آفتاب می تواند حرکتی روح بخش و پویا و نیز تابش نقطه ای آن می تواند یک فضای مکث شاد و پر انرژی را خلق نماید.
* وسیع بودن فضا عامل دیگری است که باعث ایجاد احساس مورد نظر در فرد می گردد. در یک فضای تنگ و بسته با سقف های کوتاه ، فرد احساس دلتنگی می کند.
* استفاده از رنگ های شاد در طراحی فضاها (در فضای داخلی) و در عناصر و مبلمان فضا (فضای باز) موجب شاد بودن افراد می گردد زیرا بسیاری از افراد نیمه بینا تعدادی از رنگ ها را تشخیص می دهند، حتی بعضی از افراد نابینا نیز تعدادی از رنگ ها را حس می کنند و در غیر این صورت نیز اغلب از اطرافیان در مورد محیط خود سوال کرده تصاویری از محیط را در ذهن خود ثبت می کنند.
واضع است که هنگام طراحی باید از به وجود آمدن شرایط فیزیکی در جهت آنکه فضای معماری ما را به یک فضای غم آلود مبدل سازد، اجتناب کرد. این شرایط فیزیکی را می توان به طور کلی شامل موارد زیر دانست:
* تاریک بودن فضا شرایط روحی نامطلوبی را ایجاد می کند. در فضایی که از نور و حرارت خورشید بی بهره باشد، روح زندگی جریان نخواهد داشت .
* سکوت بیش از حد در فضا موجب احساس عدم ارتباط با دنیای بیرون و جامعه می گردد و این چیزی است که بیشتر نابینایان در صحبت هایشان آن را نفی می کنند .
* عدم توجه به زیبا کردن فضا ، خصوصا در مقیاس قابل لمس برای افراد نابینا و نیمه بینا ، عامل دیگری در غم آلوده کردن فضا دارد .
* استفاده از رنگ های خنثی و یا به زبان ساده رنگ های مرده و فضای معماری با توجه به درک رنگ افراد نیمه بینا فضا را غم آلود خواهد کرد .
فضای مقدس و روحانی
یک فضای مقدس و روحانی بیش از هر چیز از طریق دل حس می شود . این چیزی است که بیشتر افراد نابینا بر آن اعتقاد دارند. اما چه کیفیت هایی از فضا می تواند یک فضای مقدس را تعریف کند ؟ در این جا به مواردی از این زمینه اشاره داریم :
* فرم هیا منظم در پلان، نماها ، حجم وحتی در جزئیات فضا یکی از نشانه های مقدس فضا است . پس توجه به سبک های سنتی فضاهای مقدس ، در طراحی این فضا دارای اهمیت است .
* سادگی و خلوص یکی دیگر از نشانه های قابل لمس و درک می باشد که از ویژگی های جدا نشدنی از هر فضای مقدس است . سادگی در فرم ، روابط فضایی و خلوص احجام ، رنگ ها و سایر خصوصیات فضا به فضا تقدس بیشتری می بخشد.
* پاک و معطر بودن نیز از کیفیات جدا نشدنی از کی فضای مقدس است ، زیرا انسان در چنین فضایی با قرار گرفتن در یک محیط تمیز و تطهیر شده (مادی) احساس پاک و مقدس بودن دارد . برای رسیدن به چنین هدفی توجه به مصالح به کار رفته در بنا ، در حیطه اختیارات یک طراح است . در اینجا باید از مصالحی استفاده کرد که صیقلی بوده کمترین گرد ، غبار و یا آلودگی را به خود بگیرد و ثانیا به راحتی قابل شستشو و تمیز کردن باشد .
* عظمت و وسعت فضا (در پلان و حجم) کمیتی است که در هر فضای عبادی انتظار می رود . چرا که در چنین فضایی انسان می خواهد خود را در گسترده ای از زمین احساس کند که به واسطه خطی به بالاترین نقاط در آسمانها وصل می شود و این مستلزم وسیع بودن فضا در پلان و بلند بودن سقف آن است .