آشنایی
زلزله یا زمین لرزه را می توان به عنوان تکانهای ناشی از عوامل طبیعی زمین، تعیف کرد. در بعضی موارد زلزله خفیف است و خسارتی به بار نمی آورد ولی در موارد دیگر، شدت آن زیاد است و طی آن، انرژی فوق العاده ای آزاد می شود و در این حالت خسارات فراوان به بار می آورد(ش 20-1)
20-2 – پدیده های ناشی از زلزله
به هنگام وقوع زلزله ، پدیده های مختلفی اتفاق می افتد که به شرح زیر دسته بندی می شوند:
20-2-1- لرزش زمین-
به طوری که می دانیم در اثر زلزله، زمین به ارتعاش در می آید و در مواردی که شدت این ارتعاشات زیاد باشد، باعث تخریب ساختمانها می شود. معمولاً قبل و بعد از حرکات اصلی زلزله، ارتعاشات خفیف تری تولید می شود که به ترتیب به نام پیشلرزه و پسلرزه نامیده می شود . مثلاً قبل از زلزله چهارم اردیبهشت ماه 1339 لار، دو زلزله خفیفت تر در دستگاههای لرزه نگار تهران و شیراز ثبت و بعد از زلزله اصلی نیز در حدود 58 لرزه ، خفیف دیگر اندازه گیری شد. همچنین بعد از زلزله شدید 12 ژوئن 1897 در آسام ، 5237 لرزه خفیف دیگر نیز ثبت شد. معمولاً لرزه های اولیه خفیف است و هر چند به زمان زلزله اصلی نزدیک شویم، شدت لرزه ها زیادتر می شود و بعد از زلزله اصلی، مجدداً شدت آن کاهش می یابد. این مسئله، در مورد تعداد لرزه ها نیز صادق است یعنی، هرچقدر لرزه اصلی نزدیکتر شود، تعداد لرزه ها زیاد تر می شود وبعد از زلزله اصلی، فواصل زمانی بین لرزه ها افزایش می یابد. مثلاً در مورد زلزله لار ،در فاصله 48 ساعت اول بعد از زلزله اصلی ، 16 زلزله فرعی دیگر روی داد در صورتی که در فاصله 48 ساعت، دوم ، فقط 9 زلزله ثبت شد.
بایستی توجه داشت که تمام زلزله ها همراه با پیشلرزه نیستند و نیز پیشلرزه ها را همیشه نمی توان مقدمه وقوع یک زلزله بزرگ دانست زیرا در بسیاری موارد، لرزش های خفیفی ثبت شده که حرکات شدیدی به دنبال نداشته است. گاهی نیز یک زلزله مخرب ، خود پیشلرزه زلزله فوق العاده مخربی بوده که به دنبال آن اتفاق افتاده است.
20-2-2- صداهای زلزله-
غالباً وقوع زلزله توأم با صداهائی است که در بعضی موارد، به وسیله گوش انسان نیز قابل تشخیص است . بدیهی است این صداها، غیر از صداهای ناشی از اثرات زلزله مثل تخریب ساختمانها و نظایر آن است.
صداهای زلزله در بعضی موارد شبیه رعد و گاهی نیز نظیر صداهای وزش باد، انفجار گلوله های بزرگ توپ و نظایر آن است.
تولید این صداها به خاطر ایجاد امواج ارتعاشی است که در اثر زلزله به وجود می آیند ولی فقط در بعضی موارد فرکانس آنها در حد شنوائی گوش انسان و قابل شنوائی است.
20-2-3- نورهای زلزله-
به هنگام وقوع بعضی از زلزله ها، آثار نورانی مختلف مثل نورافشانی در آسمان، برق، جرقه های نورانی ونظایر آن دیده شده است. حتی در زلزله بزرگ ناحیه وژ در سپتامبر1669 ، شعله های آتش در حال خروج از زمین ، دیده شد. هنوز وابستگی مستقیم این آثار به زلزله مورد بحث دانشمندان است و به عقیده اغلب زلزله شناسان، این نورها، ناشی از اثرات ثانوی زلزله است. هرچند در مناطق مسکنونی می توان نور و آتش را مربوط به اثرات ثانوی زلزله دانست ولی در بعضی موارد، در کوهستانها و نیز در سطح دریاها نظیر این نور دیده شده که هنوز پاسخ درستی برای آن پیدا نشده است.
20-2-4- حرکات آب دریاها-
هنگامی که کانون زلزله در کف دریا یا در نزدیکی های آن واقع باشد، در اثر زلزله، امواج متعددی در آب تولید می شود که به نام تسونامی معروف است. این امواج سهمگین به بدنه کشتی ها می خورد و باعث ارتعاش آنها می شود. در اثر این امواج، آب دریا با شدت به ساحل برخورد می کند و بعضی وقتها، قسمتی از سواحل را آب فرا می گیرد. امواج مزبور در بعضی موارد، باعث تخریب ساختمانهای ساحلی می شود. زلزله مهمی که در 27 نوامبر 1945 در دریای عمان اتفاق افتاد باعث بالا آمدن شدید آب دریا و بروز خسارات زیاد در سواحل پاکستان و هندوستان شد. عده ای عقیده دارند که طوفان نوح نیز در اثر زلزله ای که کانون آن در خلیج فارس بوده، حادث شده است.
20-2-5- تغییر مشخصات آب چشمه ها-
در اثر زلزله ، غالباً در وضع آب چشمه ها وچاهها نیز تغییراتی به وجود می آید زیرا در اثر ارتعاش، مجاری زیرزمینی تنگ و یا گشاد شده و در بعضی موارد، ممکن است کاملاً مسدود شود. دمای آب چشمه های معدنی نیز ممکن است در اثر مخلوط شدن با آبهای دیگر تغییر کند مثلاً آب یکی از چشمه های معدنی سوئیس به نام "پلان دو فازی" در اثر زلزله 19 مارس 1935 خشک شد و بعد از اینکه با حفر تعدادی چاه ، توانستند مجدداً به آب دسترسی پیدا کنند، میزان آبش سه برابر شد ولی دمای آن، از 28 به 24 درجه سانتیگراد تقلیل پیدا کرد و نیز دمای یکی از چشمه های همین منطقه، پس از زلزله، از18 به 23 درجه سانتیگراد افزایش یافت.
20-2-6- ایجاد شکاف و گسله-
در بعضی موارد، در اثر زلزله، تعدادی شکاف در زمین به وجود می آید و گاهی نیز گسله هائی تشکیل می شود. به عنوان مثال می توان گسله معروف سان آندریاس واقع در ایالت کالیفرنیا نام برد.از سال 1874 که مطالعات زمین شناسی این منطقه آغاز شد، تعدادی ایستگاه نقشه برداری در محل به وجود آمد، که موقعیت دقیق آنها محاسبه شده بود. در سال 1906 زلزله ای در منطقه اتفاق افتاد که در نتیجه آن گسله سان آندریاس تشکیل شد (ش 20-2) . به طوری که از شکل پیداست، ایستگاههای نقشه برداری A تا G پس از گسله کاملاً تغییر مکان یافت و به کمک موقعیت این ایستگاهها ، می توان لغزش گسله را محاسبه کرد.
20-3- کثرت وقوع زلزله
امروزه به کمک شبکه لرزه سنج هائی که در اغلب کشورها نصب شده است ، می توان وقوع اکثر زلزله ها را ثبت کرد ولی هیچگونه قانونی برای زمان تناوب زلزله نمی توان قائل شد. به عبارت دیگر پس از وقوع زلزله، نمی توان گفت که تا چه زمانی، دیگر زلزله روی نخواهد داد و یا اینکه زلزله بعدی ، کی به وقوع خواهد پیوست. بدیهی است ، با توجه به زلزله خیزی منطقه می توان مسئله را از نظر آمار و احتمالات بررسی کرد و به عنوان مثال گفت که در منطقه ،به طور متوسط هر سال 5 زلزله روی می دهد. مثلاً در 31 اکتبر 1935 در هلنا مونتانا زلزله ای به وقوع پیوست ودر اثر آن، دو نفر کارگر که مشغول مرمت خرابی های ناشی از زلزله دو هفته قبل بودند، جان خود را از دست دادند. در بعضی نقاط زلزله خیز، بارها دیده شده که به فاصله چند ساعت، چندین زلزله مخرب روی داده است. مثلاً در نهم شهریور 1348 ، زلزله ای در کاخک خراسان روی داد که در اثر آن 11000 نفر کشته شدند و فردای همانروز،یعنی دهم شهریور، زلزله دیگری در فردوس خراسان روی داد که باعث مرگ 2000 نفر دیگر شد.
20-4- کانون و مرکز زلزله
نقطه ای را که امواج از آن منتشر می شوند به نام کانون زلزله می خوانند . اگر از کانون زلزله ، که معمولاً در زیر سطح زمین قرار دارد، خطی برسطح زمین عمود کنیم، محل تلاقی این خط را با سطح زمین به نام مرکز زلزله می خوانند. فاصله کانون و مرکز زلزله به نام عمق کانون زلزله نامیده می شود.(ش 20-3) معمولاً زلزله ها را از نظر عمق کانون به سه دسته زیر تقسیم می کنند:
الف – زلزله های عمیق که عمق کانون آنها بیش از 300 کیلومتر است.
ب- زلزله های متوسط که عمق کانونشان 70 تا 300 کیلومتر کمتر است.
ج- زلزله های کم عمق که عمقشان از 60 کیلومتر کمتر است.
نحوه محاسبه عمق کانون زلزله را بعداً شرح خواهیم داد.
20-5- شدت زلزله
شدت یک زلزله در نقاط مختلف متفاوت است و طبیعتاً هر چقدر از مرکز زلزله دورتر شویم. از شدت آن کاسته می شود. بنابراین، همراه با کلمه شدت زلزله، همواره بایستی محلی را که در آن شدت زلزله اندازه گیری شده است ، ذکر کرد.
در قدیم، برای اندازه گیری شدت زلزله، از مقیاس های احساسی استفاده می شد. بر مبنای این مقیاس ها ، زلزله ها برحسب میزان خسارت و نحوه ارتعاشات طبقه بندی می شدند. مثلاً براساس طبقه بندی ای که در 1883 به وسیله دو دانشمند به نام های روسی و فورل پیشنهاد شد و به نام مقیاس R.F. خوانده می شود. زلزله ها به 10 درجه تقسیم می شوند. این تقسیم بندی، برمبنای واژگون شدن لوازم منزل، صدای زنگ کلیساها ، سرنگون شدن دودکشها و مسائلی نظیر آن انجام شده بود. در سال 1931 مقیاس دیگری به نام مقیاس اصلاح شده مرکالی(M.M) پیشنهاد شد که براساس آن، زلزله به 12 طبقه به شرح زیر طبقه بندی می شوند:
I- زلزله به قدری خفیف است که کسی آن را حس نمی کند ولی ممکن است باعث پریدن ناگهانی پرنده ها از درختان شود.
II- زلزله به وسیله شخصی که در حال استراحت است، به خصوص در طبقات بالا، حس می شود.
III – در داخل منازل، زلزله احساس می شود و لامپهای معلق شروع به نوسان می کنند. ارتعاشات حاصله نظیر ارتعاشات ناشی از عبر کامیونها از نزدیکی منازل است.
IV- ارتعاشاتی نظیر عبور کامیونهای سنگین، از نزدیکی منزل احساس می شود. در و پنجره ها به صدا در می آید و دیوارهای چوبی مختصراً شکاف بر می دارد.
V- این زلزله، در خارج از ساختمانها و منازل نیز احساس می شود و در اثر آن، درها باز و بسته شده ، نوسانات ساعتهای دیواری نامنظم می شود و ممکن است بایستد.
VI- زلزله به وسیله تمام مردم احساس می شود. مردم از خانه ها بیرون می ریزند و شیشه پنجره ها شکسته می شود و بعضی از ساختمانها شکاف بر می دارد.