مقدمه
شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد «هدف غایی یک شهر ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی می کنند» چنین محیطی با گوناگونی بسیار، آزادی انتخاب به افراد می دهد و زمینه خلاقیت را فراهم می آورد، فضای شهر حداکثر ارتباط را با مردم و زیستگاه پیرامونشان برقرار می سازد و تنها یک وسیله برای در اختیار گذاردن تمام این ها دردست دارد: امکانات مناسب شهری .
در فضای میان ساختمانها و بناها، عناصر مکملی نیاز است تا زندگی شهری را سامان بخشد، تجهیزاتی که همچون اثاث یک خانه، امکان زندگی را در فضای محصور میان سنگ و بتن و شیشه فراهم آورد. این اجزاء، جریان حرکت، سکون، تفریح و اضطراب را در شهر تنظیم می کنند و به آن روح می بخشند. اثاثه، تجهیزات یا مبلمان شهری، خیابانی یا فضای باز اصطلاحات رایج این تسهیلات و امکانات هستند. این تسهیلات در انگلستان بیشتر به «مبلمان خیابانی» و در امریکا به «مبلمان همگانی» با «مبلمان فضای باز» معروف هستند. « اثاثه، جمع اثاث به معنای وسایل و لوازم زندگی است. تجهیزات، جمع تجهیز، در مفهوم آراستن و بسیج کردن و بیشتر به وسایل و ساز و برگ نظامی اطلاق می شود. مبلمان واژه فرانسوی به معنای مجموعه اثاثه و دکوراسیون یک محل است.»
رایج ترین ترکیب فوق «مبلمان شهری» است که می تواند دربردارنده مفاهیم ضمنی نیز باشد. دامنه مفهومی و کاربردی این واژه بسیار گسترده است. مبلمان شهری به مجموعه وسیعی از وسایل، اشیاء، دستگاهها، نمادها، خرده بناها، فضاها و عناصری گفته می شود که چون در شهر و خیابان و در کل در فضای باز نصب شده اند و استفاده عمومی دارند، به این اصطلاح معروف شده اند.
امروزه مشکل اصلی تهران بزرگ در دو بعد حرکت شهری(سواره و پیاده) و مشکلات ادراک و رفتار در منظر شهری قابل بررسی است.
بنابراین وظیفه و مسئولیت خطیری برای برنامهریزی، ساماندهی، آرامسازی و بهسازی فضا و تجهیزات شهری بر دوش مسئولین، مدیران، طراحان و هنرمندان ایرانی می باشد.
ساختار برنامه ای که می تواند شهر را از هر دو بعد منظر شهری و حرکت در شهر ساماندهی نماید به دو بخش اصلی تقسیمبندی می شود:
-1طراحی محیطی و نمای شهری :
فضا سازی، محوطه سازی، کف سازی، پیاده راه سازی، نقاشی دیواری، مرمت، نورپردازی، پاکسازی جدارههای شهری و نما سازی، احیاء بافتهای با ارزش تاریخی، فرهنگی، معماری و کاربردهای شهری، آرامسازی و.....
-2مبلمان و تجهیزات شهری :
شامل کلیه ملزومات و اثاثیه شهری که در محیط شهر قرار می گیرند و بیش از یکصد عنوان تقسیم بندی می شود؛ از نرده و میلههای راه بند و روشنایی گرفته تا ایستگاههای اتوبوس، سرویسهای بهداشتی، تابلوها، بیلبوردهای تبلیغاتی، سطل زباله و پلهای عابر پیاده.
تقسیم بندی عناصر مبلمان شهری بصورتهای مختلفی عنوان شده ولی در کل میتوان انرا در چهارگروه اصلی معرفی نمود :
الف- مبلمان خیابانی
ب- مبلمان پارکی
ج- مبلمان ترافیکی
د- سازههای اطلاع رسانی و تبلیغاتی
امروزه تجربه و کاربرد عناصر شهری نشان داده که استفاده از تجهیزات و مبلمان مناسب تا چد میتواند اثر مثبتی بر روی شهروندان و استفاده کنندگان از محیطهای شهری داشته باشد. بطور مثال طراحی نشیمن مناسب به مردم این امکان را میدهد که در فرصتهای لازم از نشستن و دیدن فضای شهری لذت برده و حتی ارتباط اجتماعی و کلامی با یکدیگر برقرار نمایند.
پژوهشهای شهری و زیست محیطی نشان میدهد که استفاده کنندگان و عموم مردم خواستار چند منظوره بودن تجهیزات شهری و زیباسازی هرچه بیشتر آن هستند بطوریکه بصورت یک سمبل یا نماد و حجم شهری در آمده و متناسب با طراحی زیبای اتومبیلها و محصولات مدرن به توقعات زیبایی شناسانه مردم و نیازهای دنیای امروز نیز جواب دهد . به همین دلیل در سراسر جهان مطالعات و مسابقات بسیاری در زمینه طراحی بهینه مبلمان شهری صورت میگیرد.
اهمیت توجه به هویت و فرهنگ
با رشد شهرها و حومهها، گرایشی افراطی در یک شکل کردن چهره شهری به وجود آمده است، به گونهای که اغلب تفاوت کمی در روحیه مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده میشود. حال آن که هنوز هم جذابترین و به یاد ماندنیترین محلهها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطرهها جای میگیرند و شاید از همین روست که در کوششهای جدید برای نوسازی و ساماندهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیار میشود :
* از دیدگاه طراحان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری، حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن را ممکن میسازد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار موثر است
* اگر دخالت در شهر به تزیینات سطحی محدود نشود ، باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد.
* آنگاه که بافت اجتماعی مکانی تثبیت شده و در میان ساکنانش مفهوم شهر نشینی، ریشهای عمیق دواند، میتوان به ساختارهایی مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالیاش مهیا کرد.
* به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیت شده و ریشهدار می توان در مدت زمانی کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونهای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشد.
در حقیقت, فراهم آوردن امکان بهرهوری رفاهی و زیبایی شناختی از محیط زیست، به معنای ارج نهادن به زندگی و ارزشهای تمدن است .
یکی از دلایل مهم بی هویتی تهران، عدم توجه به تفاوتهای موجود بین فضاهای مختلف شهری، اکتفا نمودن به طرحهای یکنواخت و به اصطلاح استاندارد و پرداختن به ظرفیتهای مفهومی است بدون در نظر گرفتن ارزشهای زیباشناسی شهری و هنری , و بسنده نمودن به امکانات تولید وصنعت آنهم از نوع ابتدایی ترین آن.
ارزشهای عملکردی و زیباشناختی شهری، از طریق برخورد مجزا و مشخص با هر یک از فضاهای خرد و کلان ایجاد میشود.
پرداختن کلی به فضاهای شهری و همه چیز را با یک دید نگاه کردن بمعنای نفی تک تک ارزشها میباشد.
* شاید بنیادیترین اقدامی که میتواند در کنار ساماندهی مبلمان شهری، بافت شهر را از نظر کیفی به وضعیت مطلوب نزدیک سازد، رعایت موارد زیر باشد :
تهیه الگوها،
ضوابط قابل انعطاف و سنجیده برای بهسازی و توسعه،
آینده نگری هوشمندانه .
ما باید آینده نگری کنیم و آینده نگری نیاز به کوشش سه گانه دارد :
پژوهشگری / سیاستگزاری / برنامه ریزی .
مبلمان شهری یکپارچه
ابداع خانوادهای قابل توسعه از مبلمان شهری که اتصالات مشابه و پایه نگهدارنده مشترک داشته باشد، هدف سیستمهای مبلمان یکپارچه است.
• ویژگیهای چنین سیستمی ضمن ایجاد هماهنگی در اجزای شهر موجب کاهش مصرف مواد، تقلیل هزینههای ساخت و کاهش ابعاد می شود.
• تعریف پایه یا ستونی واحد که مورد استفاده روشنایی و اسامی خیابان، علایم و زبالهدان و غیره باشد میتواند از تکثیر جزئیات اضافی بسیاری در خیابان بکاهد. در حالی که هم اکنون هر سازمانی برای خود پایهای تعبیه میکند و فقط از قسمت محدودی از آن بهره میجوید ضمن آنکه اتصالات نگهدارنده خاص خود و دهها ماده و رنگ ناهمگون دیگر را نیز به آن اضافه میکند.
• یکپارچه سازی و اشتراک مداری در چنین مواردی نه تنها موجب هماهنگی بصری میشود بلکه به هویت منطقهای و شهری هم کمک میکند.
• نکته ظریف در این میان وجه تمایز سیستمهای یکپارچه با سیستمهای چند منظوره است.
• در یک سیستم چند منظوره،محصول از ابتدا به این قصد طراحی میشود و احتمال دگرگونی در سیما و پیکره آن زیاد است.
• اما در مبلمان یکپارچه لزوماً چنین هدفی دنبال نمیشود. بلکه اجزاء و عناصر مورد نظر در صورت تطابق و حفظ پیوستگی ظاهری با عنصر ثابتی یکپارچه میشوند.
توجه به هویت مکان
با رشد شهرها و حومهها، گرایشی افراطی در یک شکل کردن چهره شهری به وجود آمده است، به گونهای که اغلب تفاوت کمی در روحیه مبلمان نقاط مختلف شهر یا حتی گاهی میان چند کشور دیده می شود. حال آن که هنوز هم جذابترین و به یاد ماندنیترین محلهها آنهایی هستند که با شکل و شمایل ویژه و مختص به خود در خاطرهها جای میگیرند و شاید از همین روست که در کوششهای جدید برای نوسازی و ساماندهی شهرها به این خصوصیات توجه بسیار می شود.
• از دیدگاه طراحان، انتخاب و طراحی مناسب مبلمان شهری، حفظ هویت مکان و نمود بیشتر آن را ممکن میسازد. این برخورد در احیای مناطق تاریخی و سنتی بسیار موثر است
• اگر دخالت در شهر به تزیینات سطحی محدود نشود ، باید میان بافت اجتماعی و فضای شهر توازنی ایجاد کرد.
• آنگاه که بافت اجتماعی مکانی تثبیت شده و در میان ساکنانش مفهوم شهر نشینی، ریشهای عمیق دواند، میتوان به ساختارهایی مکمل در سیما و منظر آن پرداخت و شرایط را برای حفظ محیط و رفاه اهالیاش مهیا کرد.
• به اتکای همین بافت اجتماعی تثبیت شده و ریشهدار میتوان در مدت زمانی کافی و با روشی پویا، خیابانهای محله و شهر را به گونهای مجهز کرد که بازتاب فرهنگ آن باشد.
رنگ در محیط
گفتنی در مورد انتخاب رنگ مناسب برای مبلمان شهر، بسیار است. رنگ پیش از بافت، فرم و مواد مصرفی دریافت میشود و به همین دلیل اثرش بیشتر است. ولی در این میان آنچه که ضروری است، حرکت منسجم تمامی عناصر یک طرح به سوی هماهنگی با محیط است.
• رنگ باید جزئی از کل فرض شود، کلی که به سوی وحدت و یکانگی رو دارد.
• همچنین عامل دیگر، در گزینش رنگ، کاربرد محصول است. رنگ نباید برای دورهای کوتاه و تنها به قصد جلب نظر رهگذاران به کار رود. به طور مثال ، ممکن است گزینش زبالهدانهایی به رنگ زرد روشن در ابتدا حتی با محیط هم هماهنگ باشد و انتخاب جالب وجسورانهای به نظر برسد، اما به طور یقین بعد از شش ماه که زبالهدان بارها از آدامسهای جویده، کاغذهای چسبناک شکلات و از این قبیل خوراکیها پر و خالی شد و لکههای مختلف رنگی گرد تا گرد آن را فرا گرفت، در آن انتخاب تجدید نظر میشود. در این باره برخی معتقدند که وجود رنگهای روشن بر پیکر مبلمان شهر در بسیاری موارد باعث تشخیص سریع آنها از محیط میشود و کیفیت و کمیت استفاده از آنها را افزایش میدهد. این تفکری است که بسیاری را به گمراهی کشانده است. شهروند وظیفهشناس و مسئوولی که تکلیف خود را دربرابر محیط زندگی خویش میداند، رنگ برایش تعیین کننده نیست. در عوض حتی با برجستهترین رنگها و ترفندهای رنگارنگ نیز نمیتوان از پرتاب زباله توسط آن که مقید به چیزی نیست در میان سبزهها، خیابان و پیاده رو جلوگیری کرد. شاید یکی از راههای برخورد با این معضل، اجرای قوانین موثرتر و ترویج فرهنگ شهرنشینی باشد، به جای پیش افتادهترین راه، یعنی تنوع رنگ محصول.
• در کنار رنگ عناصر، خود فضا نیز قابلیتهای بالایی برای ترکیبهای رنگی دارد.
• تشخیص یک رنگ در محیط به عواملی از جمله زمان دیدن، رنگ زمینه،رنگهای ثابت و منابع نور طبیعی و مصنوعی بستگی دارد.
• قرمز و نارنجی رنگهایی هستند که بیش از همه جلو میآیند و به اصطلاح پیشآمدگی دارند. پرتوهای ساطع شده از این رنگها بر تمرکز عدسی چشم تاثیر میگذارند و در شخص دوربینی ایجاد میکنند.
• رنگهای سبز و آبی، بر عکس چشم را نزدیک بین میکنند، چرا که این دو رنگ به عقب رفتن و عمیق شدن تمایل دارند. زرد و ارغوانی در این خصوص خنثی هستند، نه پیش میآیند و نه عقب مینشینند.
• به طور کلی رنگهای گرم (قرمز، صورتی، زرد و نارنجی) در نخستین سالهای زندگی انسان برای وی بسیار مهم هستند. در حالی که در دوران بلوغ، آبی، قرمز و سبز غالب هستند.
• برای چیدمانهایی جسورانه و پویا، محیطهای روشن، بهترین هستند و رنگهای اصلی و غنی در چنین فضاهای درخشانی، بیشتر رایجند.
• برای محلهایی که کارهای فیزیکی و فکری در آن جا انجام میشود، رنگهای عمیق و ملایم، انتخابهای بهینه هستند. از تونالیته بیشتر باید در مناطق معتدل استفاده کرد. در مناطق استوایی، این تدبیر توفیقی به دنبال نخواهد داشت.
• سفید خیره کننده است وبه سادگی کثیف میشود. رنگ بسیار سفید برای سطوح نباید به کاررود.
• خاکستری با هر رنگی هماهنگی دارد. رنگهایی با رنگمایه کم برای محیطهای فعال و پر جنب و جوش مناسب ترند. رنگهای قویتر به منظور تاکید و بر انگیختن به کار میروند.
• میان 16 تا 35 سالگی، رنگها دربهترین و دقیقترین وضع خود درک میشوند. خردسالان و سالخوردگان مهارت کمتری در تفکیک و تشخیص رنگها دارند و برای سنین بالای 55، سرعت تفکیک رنگها رو به وخامت میگذارد.
• چنانکه در جامعه مورد نظر طراح،حدود سنی استفاده کنندگان در دست است، نکات یاد شده باید در نظر گرفته شوند.
• توجه به شرایط اقلیمی منطقه مورد نظر برای طراحی و درک رنگهای غالب ، در گزینش رنگ بسیار موثر است . برخی از مبلمان شهری مانند کیوسک تلفن و صندوق پست از استانداردهایی برای رنگ پیروی میکنند که رعایت آنها الزامی است.
بر این اساس اگر طراح قصد دارد محصول را از محیط پیرامونش جدا سازد یا در آن ادغام کند، میتواند از برخی پیشنهادهای این قسمت استفاده کند. در نهایت بهترین شیوهای که طراحان را از سنگینی گزینش رنگ مبلمان اندکی رها میسازد، ارائه چند نمونه رنگ است تا با عنایت به محیط استفاده، هماهنگ ترین آنها برگزیده شود.
مبلمان شهری
در مجهزسازی فضاهای سبز و باز شهری ابتداییترین روش برای احساس آرامش و راحتی در پارکها استفاده از نیمکت است.
در مجهزسازی فضاهای سبز و باز شهری ابتداییترین روش برای احساس آرامش و راحتی در پارکها استفاده از نیمکت است. طرز قرار گرفتن این نیمکتها باید به شکلی باشد که دسترسی به آنها آسان و راحت بوده یعنی در سراسر پارک و به تعداد زیاد موجود باشد. صندلیها باید در روبهروی مناظر زیبا اما در جایی که در مسیر رفت و آمد افراد قرار نگیرد، واقع شود.
نیمکتهای مراکز عمومی شهر نیز میتواند برای آسایش و راحتی شهروندان در کنار مراکز ویژه مانند ایستگاهها، کیوسکها، باجههای تلفن، ظروف زباله و شیرهای آب قرار بگیرند. مهمترین محل قرار گرفتن نیمکتها در سطح شهر، مراکزی است که رفت و آمد مردم در آن جا زیاد است. به ویژه مکانهایی که برای استراحت و تفریح مردم است. فضای باز زیبا و مناسب عمومی به شهروندان این امکان را میدهد تا در کنار یکدیگر از طبیعت اطراف لذت ببرند.
با داشتن مکان مناسبی برای نشستن احساس رضایت آنها چندین برابر شود. افراد مختلف انواع متفاوتی از نیمکتهای پارک یا فضاهای سبز را میپسندند که این سلایق متفاوت چگونگی طراحی نیمکتهای پارک را تعیین میکند و به آن تغییراتی میدهد.
برای نمونه جوانان بیشتر روی بالای نیمکت یعنی تکیهگاه آن مینشینند تا روی خود نیمکت و این مورد باید در طراحی نیمکتهای پارک یا فضاهای باز شهری مورد توجه قرار گیرد. همچنین نیمکتهایی را که به این مراکز اختصاص میدهند، باید از استحکام بیشتری در ناحیه پایهها برخوردار باشد. یا به عنوان نمونه برای افراد مسن نیمکتهایی که دارای پشتی یا تکیهگاه است، راحتتر از نوع بدون پشت آن است.
در حالی که برای سایر افراد صندلیهای بدون پشت به آنها این امکان را میدهد تا در دو طرف نیمکت بنشینند.
در پارک یا فضا های سبز شهری که امکان استفاده اقشار مختلف وجود دارد باید تمام امکانات رفاهی در نظر گرفته شود. صندلیها و نیمکتها باید به گونهای برای این مکانها ساخته شوند که مورد استفاده بیشتری برای همگان دارند.
در همین راستا و برای پیشگیری از تخریب مبلمان عمومی شهر باید به این نکته توجه داشت که تخریب بیشتر شامل چه چیزهایی میشود، چه زمانی این خرابکاریها شکل میگیرد و توسط چه کسانی، سپس برنامههای پیشگیری را به کار بست