زندگی هریک از ما زمانی که عمل لقاح (ترکیب سلول جنسی نروماده) صورت پذیرد شروع خواهد شد، و احیاناً تا زمان پیری ادامه خواهدیافت در طی این مدت مهارتهای تازه ای کسب میکنیم و جنبههای مختلف شخصیت دگرگونی حاصل میشود.
در آغاز زندگی همه افراد به یکدیگر شبیه اند و بین دو جنین تفاوتی مشاهده نمیشود.
ولی در جریان رشد آدمیبه تدریج تفاوتهای از نظر وضع ظاهری و جنبههای مختلف رفتاری مشاهده میشود.
این تفاوت حتی در هنگام تولید نیز محسوس است چنانکه اگر دو نوزاد را با یکدیگر مقایسه کنیم آنهااز لحاظ رنگ مو و چشم قدو وزن و اندام تفاوتهای دیده میشوند.
بعضی از نوزادان فعال تر از نوزادان دیگر میباشند بعضیها بیشتر گریه میکنند و برخی اشتهای بیشتر نسبت به دیگری دارند.
به مرورزمان به پیش میرویم کودک به سن بالاتر میرسد تفاوتهای آنها بیشتر مشهودتر است عواملی مانند وراثت و محیط تاثیر در رشد و یاعدم رشد کودک بازی میکنند عامل وراثت و محیط عوامل موثر درایجاد تفاوت انسانها هستند البته این عامل در ارتباط متقابل هم از خصوصیات جسمیقبلی فرد نقش موثری دارد.
که در ادامه بحث به مسائل و نقش این عوامل در معلولیت و رشد انسان بیشتر توضیح خواهیم داد.
وراثت: هر یک از ما زندگی را با سلول کوچکی که اندازه آن از یک ته سنجاق کوچکتر است شروع میکنیم بیشتر صفات ارثی از والدین به فرزندان منتقل میشود از همین سلول کوچک منتقل میگردد.
صفات ارثی چون ویژگی برخی مانند قد، ساختار استخوانی، رنگ مو،چشم، غیره اینها صفات ارثی هستند که از طریق والدین به فرزندانشان منتقل میگردد.
محیط: کودکی که پابه جهان هستی میگذارد به میزان زیادی از محیط زیست خود تاثیر میپذیرد عوامل که از خارج بر روی ارگانیزم فرد اثر میگذارد یا از داخل بعد از تشکیل تخمک بر روی نوزاد موثر است محیط به دو بخش، محیط داخلی و محیط خارجی تقسیم بندی میشود.
محیط داخلی: هسته هر سلول همراه با کروموزومهای داخل آن به وسیله ماده ژلاتینی به نام سیوپلاسم احاطه شده است بدلیل اینکه سیتوپلاسم بر روی ژنها اثر میگذارند به آن محیط داخلی سلول میگویند در واقع تعیین اینکه ارگانیزم بدن چه باید باشد توسط وراثت و سیتوپلاسم انجام میگیرد با آزمایشی که بر روی حیوانات صورت گرفته سیتوپلاسم سلول را بدون اینکه هسته آن تغییر کند، تغییر میداند.
نتیجه آن بوجود آمدن موجود زنده بصورت کاملاً نابه هنجار بوده جنین شناسان موقعیت بعضی از سلولها رانسبت به سلول دیگر تغییر میداند متوجه میشوند که وقتی جای سلول را عوض میکنند این سلول خصوصیات دیگری را که با عمل تازه آن متناسب است پیدا میکند وجود این نوع توانائی خاص در بعضی از سلولهای که طبق آن میتوانند جانشین سلولهای دیگر شوند نشان میدهد که عامل وراثت در همه سلولها بطور یکسال وجود دارد.
ولی ساختمان واقعی یک سلول و اینکه تبدیل به چه سلول خواهد شد به روابط او با سلول دیگر بستگی دارد.
اگر سلول در یک محل از مجموعه سلولهاقرار گیرد جسم سلولی تبدیل به نسج مغزی میشود.
و اگر همان سلول در محل دیگر از مجموعه سلولها قرار گرفته باشد جسم سلول آن مبدل مکانیزم بینائی میگردد.
هورمونها تاثیر مهمیبررشد کلی موجود زنده میگذارد.
بسیار از نقص در هنگام تولد نوزاد نتیجه فعالیت زیاد یا کم غدد درون ریز است و همچنین خصوصیات شیمیایی خون کودک عامل موثری در رشد یا عدم رشد او در طی دوره حیات فرد تاثیر گذار خواهد بود.
محیط خارجی: تغذیه را کودک در رحم از طریق بند ناف صورت میپذیرد.
(محیط خارجی قبل از تولد) و رشد طبیعی نوزاد تاثیر به سزای دارد.
چنانکه مایعی که اروگانیزم را در بر گرفته دارای حرارت مناسب خصوصیات شیمایی لازم را نداشته باشد رشد جنین هم کامل نخواهد بود.
نوزاد بعد از تولد وارد یک محیط خارجی نا آشنا میشود که از محیط داخلی وسیع تر است که در آن برخوردهای متنوع مادی و اجتماعی بسیاری وجود دارد.
که شامل زبان آداب رسوم و غیره اشاره نمود.
در صورت شرایط مادر کاملاً مناسب به دنیا آمدن نوزاد باشد کودکی سالمیبدنیا خواهد آمد در غیر اینصورت نوزا د در هنگام بدنیا آمدن دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد.
روابط متقابل محیط و وراثت: در قسمتهای قبل از وراثت و محیط به طور جداگانه بحث شد اما هر دو آنها تاثیر پذیر از یکدیگرند.
هیچ گاه نمیتواند امروزه این دو عامل را از جهت تاثیر گذاری روی جنین از یکدیگر جدا نمود.
مثلاً بیماری قند ارثی است این بیماری با افزایش قند خون در فرد مشخص میشود.
بر فرض اینکه ژنها در تولید انسولین دخالت دارند و این به نوبه خود بر سوخت و ساز مواد قندی واز این طریق بر میزان قند خون اثری میگذارد.
لذا همه کسانی که استعداد ارثی برای ابتلا به بیماری قند را دارند به این بیماری مبتلا نمیشوند با بررسی بر روی دو قلوهای یک تخمکی هر دو دو قلوها به بیماری قند نه بودند مسلماً آنها حامل ژنهای بیماری قند بوده اند اما به آن مبتلا نشده اند چون رژیم غذایی آنها به میزان کمتر ی سوخت و ساز مواد قندی را کنترل نمود.
بنابراین بیماری قند یک بیماری ارثی منحصراً ارثی یا منحصراً محیطی نیست بلکه محصول کنش متقابل این دو عامل میباشد.
بطور کلی میتواند نتیجه گرفت که ژنها زمینه مساعد را فراهم میکند و محیط محصول نهایی را شکل میدهد.
کروموزمها و ژن ها تمام خصوصیات ارثی که از والدین خود به ارث میبریم و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد از طریق ساختاری بنام کروموزم که در هسته هر یک از یاخته ی بدنی وجود دارد.
بدن حاوی 46 کروموزم است انسان در هنگام لقاح (ترکیب سلول نرو ماده) 23 کروموزم از پدر (اسپرم) و 23 کروموزم (تخمک) مادر دریافت میکند که از مجموعه 46 کروموزم 23 جفت کروموزم را تشکیل میدهند که هر بار با تقسیم یاختهها تکثیر میشوند در هر کروموزم واحد توارثی منفرد بنام ژن وجود دارد که هر ژن بخشی از مولکول بنام DNA است که حامل اطلاعات وراثتی است.
DNA شبیه به یک نردبان مارپیچی است که شامل قند ماده در فسفات و چهار باز (T.G.A.C) حروف اختصاری آدل، کوانین، تیمین و سیتورین هستند.
آنها دو به دو و جفت هم هستند که A همیشه با T و G یا C هستند.
یک انسان با توجه به اینکه از 46 کروموزم پدر یا مادر 23 کروموزم از کدام را دریافت میکند در نتیجه ژنهای دریافتی آنها هم بصورت نیم به نیم است یعنی نیمیاز اسپرم پدر و نیمیاز تخمک مادر دریافت میکند.
با توجه به تعداد زیاد ژنها در انسان بسیار بعید است که دو موجود مانند خواهر برادر از لحاظ توارث مشابه هم باشد جز در موارد استثنایی مانند دو قلوهای یک تخمکی که از یک تخمک بارور میشوند ژنهای آنها دقیقاً همانند هم میباشند.
ژنها دارای خصوصیات بارزو نهفته به این معنی که صفاتی ارثی بارز پدر و مادر هر دو با هم تعیین کننده صفات مشخص فرد هستند چنانکه یک صفات بارز و دیگر نهفته با هم جفت شوند صفات بارز تعیین کننده خواهد بود زمانی صفات نهفته در انسان بروز میکند که صفات نهفته هردو پدر و مادر با هم ترکیب شوند آن صفات نهفته در خود ظاهر خواهد شد.
پسر یا دختر در بحث قبلی ذکر شده که هر فرد دارای 46 کروموزوم است.
یا به عبارتی 23 جفت کروموزم شکل کروموزمها در انسان بصورت xx هستند با این تفاوت که از 23 جفت کروموزوم در مردها 22 جفت آن به شکل x و یک جفت آن به شکل y است ولی در زنها هر 23 جفت کروموزوم به شکل xx میباشد.
در صورتی که کروموزوم ها ی xx پدر با کروموزومهای xx مادر ترکیب شوند (لقاح)فرزند آنها دختر خواهد بو د.
چنانچه کروموزومهای xx مادر با کروموزوم y پدرترکیب شوند (لقاح) فرزندی که بدنیا خواهد آمد پسر خواهد بود.
با توجه به مطالب ارائه میتوان نتیجه گرفت که تعیین کننده جنسیت در نوزادان به عهده پدر میباشد.
در بحث قبلی ذکر شده که هر فرد دارای 46 کروموزوم است.
در صورتی که کروموزومها ی xx پدر با کروموزومهای xx مادر ترکیب شوند (لقاح)فرزند آنها دختر خواهد بو د.
عللهای معلولیت 1.
عوامل مربوط به قبل از تولد الف) اختلالات کروموزومی ب) اختلالات محیط رحم مادر 2.
عوامل مربوط به لحظه تولد 3.
عوامل مربوط به بعد از تولد 1- عوامل مربوط به قبل از تولد الف)اختلالات کروموزومی زمانی نوزاد سالمی بدنیا خواهد آمد که ترکیب کروموزومها سالم و بدون کسری یا اضافی باشد.
چنانکه هر کروموزم اضافی یا کم در فرد ایجاد شود باعث نوع نابهنجاری در فرد ایجاد خواهد شد که به تعدادی از این نابهنجارهای اشاره خواهد شد.
1- سندرم برتر: زمانی است که در ترکیب کروموزوم در دختران به جای دو کروموزوم xx فقط کودک با یک کروموزوم متولد شود این دختران در زمان بلوغ ازخود رشد جنسی بروز نخواهد داد.
آنان اغلب از لحاظ هوشی سالم میباشد ولی در زمینههای ادراک دیداری و سازماندهی فضای ضعیف میباشند.
2- سندرم کلارین قلتز: اختلال در کروموزوم بیست سوم که یک کروموزوم اضافی در آن ایجاد میشود xxy فرد از لحاظ جسمانی مرد دارای الت تناسلی است اما ویژگیهای زنانه دارد این فرد دارای پستان بزرگ و بیضه کوچک میباشد که نطفه ندارد.
3- منگلوسیم (سندرمدان): در این نابهنجاری اختلال در کروموزوم 21 است که باعث بوجود آمدن کودکی به شکل مغولی که لبهای پهن، دارای عقب ماندگی ذهنی هستند.
این افراد به جای 46 کروموزوم 47 کروموزوم یعنی یک کروموزوم اضافی در شماره 21 ظاهر میگردد که به آن سندرم دان گفته میشود.
ب) اختلات محیط رحم مادر: 1- اختلات مربوط به سوخت و ساز بدن مادر که موجب عدم رشد جنین میگردد.
2- تغذیه نادرست و ناکافی در دوران بار داری موجب اختلال در رشد جنین میشود.
3- مصرف مواد مخدر – الکل و دخانیات در مدت بارداری تاثیرات نامطلوب بر روی جنین میگذارد.
4- استفاده از داروهای شیمایی و عکسبرداری با اشعه x بدون تجویز پزشک به ویژه در سه ماه اول بارداری که باعث غیر طبیعی شدن جنین میگردد.
ابتدا به بیماریهای گوناگون مانند سرخجه – سیفلیس باعث اختلال در رشد جنین میشود.
باید توجه داشت که در اکثر موارد جنین ناقص به صورت طبیعی سقط میشود.
ولی در مواردی هم نوزاد زنده میماند که ممکن است دچار بیماری نظیر ناشنوایی و نابیناو غیره گردند.
بیماری سرخجه: رشد سیستم عصبی جنین در رحم مادر در 8 هفته اول (3 ماه اول بارداری) سرعت بیشتری دارد.
رشد سر در مقایسه با سایر قسمتهای بدن بزرگتر است.
همین امر نشان دهنده آن است که 3 ماه اول بارداری از اهمیت زیادی برخوردار است و احتمال آسیب دائمیبه سیستم عصبی که سبب نفوذ عوامل مکانیکی و شیمایی در رشد میشود در این زمان بیشتر است.
اگر مادر در این دوره (3 ماه اول بارداری)به بیماری سرخجه دچار شود.
احتمال اینکه فرزند دچار آسیب مغزی شود زیاداست لذا خانوادهها باید دقت نمایند که چنانچه در طول دوران کودکی واکسن سرخجه را تزریق نمایند تا از معلولیت نوزادشان جلوگیری بعمل آورند.
5- هیجانات شدید و ناگهانی یا مداوم مادر در دوران بارداری باعث اختلال در رشد جنین میگردد.
هیجانات ممکن است در اثر وضع نامساعد اقتصادی، اجتماعی و یامسائل شخصی و اخلاقی مادر بوجود آید.
فشارهای عصبی:بین سیستم عصبی مادر و جفت هیچ رابطه سیستم عصبی وجود ندارد.
فقط مواد شیمایی میتواند از جفت بگذرد و با وجود این حالت عاطفی مادر ممکن است بطور غیر مستقیم در عملکرد فیزیولوژیکی فرزند تاثیر بگذارد هنگامیکه مادر از لحاظ عاطفی بر انگیخته میشود واکنشهای فیزیولوژیکی مختلفی در بدن مادر بروز میکند و هورمونهای خاصی مثل آدرنالین در جریان خون مادر آزادمیشود بعضی از این مواد ممکن است از جفت عبور کندو در فرایند رشد تاثیر بگذارد و باعث اختلال در رشد و معلولیت گردد.
6- انجام دادن کارهای سنگین و یا صدمات ناشی از تصادف یا ضربه درهنگام بارداری گاهی باعث ناقص شدن جنین میگردد.
7- سن زیاد مادر (بیش از 40 سال) ممکنست موجب استثنایی شدن نوزاد شود پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که کودکان عقب مانده در سن بالای40 سال بیشتراز سن 20-40 سال است.
همچنین اختلال در رشد جنین در سن پایین و تولد کودک مشکلاتهای فراوانی را برای نوزاد به بار آورده است.
8- عامل RH- عدم انطباق خون مادر و جنین که گاهی موجب ناقص به دنیا آمدن نوزاد میگردد عامل RH (ارهاش): یکی دیگر از علتهایی که باعث نقص در تولدمیگردد مسله ارهاش است.
R H عامل شیمیایی است که تقریباً در 85% ازمردم وجود دارد البته این رقم بر حسب نژاد و قومیبودن فرق میکند.
و جود RH به تنهایی در فرد منحصر نمیباشد و به سلامت شخص آسیب نمیرساند بلکه اگرمردی دارای R H مثبت با زنی با R H منفی ازدواج نماید چنانچه فرزند اول با R H مثبت متولد شود.
در خون مادرپادتن تشکیل میشود که در بارداری بعدی پادتن از طریق خون مادر به جنین حمله ور میشود و منجر به کم خونی در جنین میگردد گسترش این شکل باعث فلج مغزی، کری یا عقب ماندگی و یا حتی مرگ در کودک میگردد.
اما خوشبختانه عامل R H قابل کنترل است و میتوان با تزریق واکسن از بروز بیماری جلو گیری به عمل آورد مادری که دارای گروه خونی R H منفی است با اطلاع دادن به پزشک معالج بعد از زایمان اولین فرزند میتوان با تزریق واکسن از تشکیل پادتن جلوگیری نمود تا فرزند بعدی دچار مشکل نشود.
2- عوامل مربوط به لحظه تولد: نوزادکه 9 ماه اندی در رحم مادر است در یک محیط کوچک وکاملاً وابسته به مادر وارد محیطی بزرگ و بیگانه میشود.
که سازگاری او در محیط خارج از رحم بس مشکل خواهد بود اختلالاتی مانند آسیبهای مغزی کودکان د راثر عوامل نظیر تولد زودرس، صدمات ناشی از زایمان بر اثر استفاده از وسایل جراحی، کمبود اکسیژن و غیره باعث بروز اختلال در سیستم عصبی و مغزی کودک میگردد لذا ممکن است در لحظه تولد حوادثی پیش آید که سلامت نوزاد را به خطر بیندازد لذا، مادران در دوران بارداری و وضع حمل خود تحت نظر پزشک قرار دهند تا احتمال چنین حوادثی را اندک نمایند.
3- عوامل مربوط به بعد از تولد.
نوزاد انسان پس از تولد هم در معرض انواع بیماریها قرار دارد که با پیشرفت علم پزشکی انسان توانسته با واکسن بر بسیاری از این بیماریها فائق آید و از بروز بیماریهای که باعث معلولیت در فرد میگردد پیشگیری نماید.
چنانه امروز اگربه کودکی واکسن فلج داده نشود او دچار بیماری فلج شد.
یا باعث عفونت در گوش که منجربه نیمه شنوائی یا ناشنوایی گردد (به قولی پیشگیری بهتر ازدرمان است).
مسائلی که در دوران بعد از تولد نوزادان جهت پیشگیری از معلولیتهای مد نظر قراردارد بشرج زیر میباشد الف: مسائل بهداشتی: اکثر مادران باردار و فقیر به علت وضع نا مساعد اقتصادی و محروم بوده از امکانات پزشکی و کمبود ویتامینها دچار نارسایی میشوند که این امر به احتمال به دنیا آمدن فرزندان معلول زیاد خواهد بود.
ب: مسائل مربوط به سؤ تغذیه: کمبود تغذیه در دوران بارداری باعث اختلال در رشد جسمیو ذهنی نوزادان میشود که در خانوادههای فقیر بیشتر قابل مشاهده است.
ج: حوادث: امروزه با افزایش وسایل نقلیه (ماشین – موتورسیکلت)تصادفات فراوانی در جاده ما رخ میدهد که بیشتر آنها منجر به صدمات مغزی و عضوی میشود.
در کشور ما دردهه اخیر تصادف آمار بالادر بین جوانان نشان میدهد.
که بیشتر آنها با موتور سیکلت است برای جلوگیری از این مشکل، رعایت ایمنی و مقررات و ایمنی جادهها و ایجاد مکانهای خاص برای بازی (موتورسواری) و احترام به حقوق یکدیگر را بایدمردم و مسؤلان امر در سر لوحه خود قرار دهند.
د:کمبود محرکهای محیطی و امکانات فرهنگی: هر نوزادی برای گذر از مرحله رشد طبیعی نیازمند به محرکهای محیطی است کودکانی که در خانوادههای تحصیل کرده و بیشتر از امکانات اجتماعی و فرهنگی جامعه استفاده میکند از رشد ذهنی قوی تری نسبت به کودکانی که در محیط یکنواخت و از تحصیلات پایین تری و کمبود امکانات فرهنگی برخوردارند.
هـ: مسائل عاطفی: رابطه گرم و صمیمیوالدین با کودک تاثیر به سزائی در رشد ذهنی و عاطفی کودک دارد کودکانی که در خانواده صمیمیرشد میکنند از لحاظ ارتباط اجتماعی و نشان دادن علاقه راحت تر بر خورد میکنند که در نزد افرادهای مختلف نگهداری میشود اودر ایجاد روابط خود با افراد دیگر دچار مشکل میشود.
باید توجه داشت که تاثیر جدایی کودک از مادر یا کمبودهای عاطفی ناشی از عدم مراقبت در دوره جوانی باعث بزهکاری جوانان میگردد.
نمودار: با بررسیهای بعمل آمده بر روی 75 پرونده مشاورهای دانش آموزان ناشنوا و نابینا مرکز آموزشی امام رضا (ع)؟120 دانش آموز که در این مرکز مشغول به تحصیل میباشند تحقیق روی 25 عاملی که در معلولیت این کودک نقش داشتن مورد بررسی قرار گرفته است.
در این بررسی ازدواج فامیلی و شرایط پایین بودن سن مادر و بیماری سرخجه بیشترین تاثیر را بر معلولیت کودکان داشتند بیشتر کودکان دچار ناشنوایی و نابینایی بودن فرزندان خانواده میباشندکه نشان دهند عدم آگاهی خانواده از علل معلولیتهاست وظیفه اصلی رسانهها و تلویزیون و روزنامه و مدارس که با اطلاع رسانی به خانواده از بوجود آمدن فرزندان معلول تا حد زیادی کاسته شود.
البته با توجه به تحقیقات بعمل آمده علل معلولیت کودکان مرکز امام رضا (ع) فقط یک عامل نبوده بلکه چندین عامل در معلولیت کودکان نقش داشتند.
و باعث ایجاد معلولیت ناشنوایی و نابینایی در آنان گردیده است.