فضاهای سبز را در ادبیات شهرسازی جزو کاربریها و در ضمن یکی از تسهیلات روبنایی بخش کالبدی محسوب میگردند.
از فضاهای سبط بعنوان یکی از شاخههای اصلی و در عین حال ابزار فنی محافظت محیط زیست در محیطهای انسان ساخت میتوان نام برد. در گذشته نقش غالب فضاهای سبز به زیبا سازی و سپس به ظاهر سازی محیط مصنوع محدود میشد. لیکن امروزه کارکرد این فضاها در سطح شهرها نقش به مراتب وسیعتر و اساسیتر به خود گرفته و همانند دیگر خدمات شهری به پیروی از تقسیمبندی شهر به محله و منطقه واحد همسایگی به پارکهای محلی شهری و واحد همسایگی تفکیک میگردد.[1]
کاربریهای شهری به طور کلی به 9 دسته تقسیم میشوند و هر دسته از گروههای فرعی یا جزئی تشکیل میشود. از نظر کدگذاری هر گروه فرعی با یک شماره اختصاصی و یک پیش شماره کاربری اصلی مشخص میشود.[2] برای نمونه کاربری فرهنگی و گذران اوقات فراغت با شماره 7 مشخص میشود و کاربری پارکهای شهری با شماره 6. بنابراین بین کاربری با شماره 76 کدگذاری میشود.
جدول طبقبندی و کد کاربریهای اصلی
کد
کاربری اصلی
کد
کاربری اصلی
1
مسکونی
6
خدماتی
2و3
صنعتی
7
فرهنگی و گذران اوقات فراغت
4
حمل و نقل و تاسیسات
8
منابع تولیدی و استخراج
5
تجاری
9
اراضی بایر و مناطق آبی
مفهوم و ضرورت سبز در زندگی شهری
منظور از فضاهای سبز شهری، نوعی از سطوح کاربری زمین شهری، با کوششهای گیاهی انسان ساخت است که هم واجد بازدهی اجتماعی و هم واجد بازدهی اکولوژیکی هستند. فضای سبز شهری از دیدگاه شهرسازی در برگیرزد بخش از سیمای شهر است که از انواع پوششهای گیاهی تشکیل شده است و به عنوان یک عامل زنده و حیاتی در کنار کالبدی جان شهر، تعیین کنند ساخت مرفولوژیک شهر است.
با توجه به مفهوم فضا، زمینهایی که به پوشش گیاهی کوتاه (نازک و کم حجم) اختصاص دارد، مثل همین و مراتع به عنوان سطوح سبز و زمینهایی که به پوششهای گیاهی بلند با نسبتاً اختصاص دارند، نظیر جنگل، باغ و … به عنوان فضاهای سبز دستهبندی میشود.[3]
از آن جا که فضای سبز و محیط زیست شهری در زمره اساسیترین عوامل پایدار حیات طبیعی و انسانی در امر سلامت اسکان انسان است لذا باید نیاز انسان به گیاهان که از مهمترین عوامل اکوسیستم است را بالاتر از سایر نیازها منظور نمود و روند نابودی آنها را به دلیل اثرات مطلوب آنها، رنگ خطری برای جوامع بشری به حساب آورد.[4]
مهمترین اثر فضای سبز در شهرها، کارکرد زیست محیطی آنهاست که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنیدار کرده است و سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها میشوند: این کارکرد زیست محیطی شامل تعدیلها، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا و جذب گرد و غبار است. دیگر تأثیرات فضای سبز در شهرها نقش نسبی دارند.[5]
عملکردهای فضای سبز
اگر چه در گذشته، به علت تعداد محدود شهرها در مقابل روستاها و وسعت کم شهرها: غالب فضاهای سبز در زیباسازی و سپس در ظاهرسازی محیطهای مصنوع محدودی شد، لیکن امروزه کارکرد این فضاها در سطح شهرها، نقشی به مراتب وسیعتر و اساسیتر به خود گرفته است که بطور کلی در سه دسته ذیل قابل طرح میباشند.
1- عملکرد زیست محیطی فضای سبز . 2- عملکرد فضای سبز در ساخت کالبدی شهر. 3- عملکرد اجتماعی – روانی فضای سبز.
1- عملکرد زیست محیطی:
ایجاد فضای سبز یکی از راههایی است که به شکل موثر آلودگی محیط زیست، اعم از آلودگی گازی، ذرهای، صوتی، تشعشی، بوهای نامطبوع و دیگر آلایندههای موجود در هوا و آب و خاک را کنترل کرده، محیط سالمتری برای انسان فراهم میکند.[6]
تأثیر فضای سبز زیست بر اقلیم شهر زمانی به حداکثر خود میرسد که اولاً فضای سبز از لحاظ اقلیمی به درستی مکان یابی شده و ثانیاً در طراحی فضای سبز عمدتاً از درختان و درخچهها بهره گرفته باشند.[7]
2- عملکرد فضای سبز در ساخت کالبدی شهر
امروزه فضای سبز به علت نقشی که در حکم سازی میدهند. و هدایت کننده رشد و توسعه کالبدی فیزیکی شهرها ایفا میکند بطور اساسی مورد توجه قرار گرفته و در هماهنگی با بخش بیجان شهر (کالبد)، ساختار، بافت و سیمای آن را تشکیل میدهد در این حالت فضای سبز میتواند نقش ؟؟ شهر، تفکیک فضای شهر و آرایش شبکه راهها را برعهده گیرد.[8]
در واقع میتوانند در خدمات مدیریت فرم شهر، بهبود شرایط اکولوژیکی، حفظ منابع آب و خاک، فقط چشماندازهای روستایی، توسعه امکانات فراغت، حفظ و تقویت عناصر هویت بخش قرار گیرند.
بطور کلی از نقطه نظر شهرسازی، جهت حصول بدین امر ( تحت تأثیر قرار دادن عامل توسعه بخش کالبدی و هدایت فرم فیزیکی) دو دیدگاه عمده مطرح گشته است: در دیدگاه اول فضای باز و سبز نه تنها مانع توسعه بلکه آنها به صورت مداوم استمرار مییابد. در دیدگاه دوم فضاهای باز، کوچک بوده و در گستره کالبدی شهر توزیع میگردند تا بدین ترتیب موجب تسهیل دسترسی عموم شود. توزیع فضاهای باز در نقاط مختلف شهر ادراک مطلوبی برای مردم و تمام ساکنین بوجود میآورد. علاوه بر این خصوصیات کیفی آن را میتوان برحسب موراد ذیل مطرح ساخت.
ارتقاء کیفیت هوا
ایجاد تنوع در زندگی روزانه در اثر ترکیب آن با فضاهای شهری
بطور کلی دیدگاه اول فضایی باز را به عنوان عاملی در نظر میگیرد که فعالیت معین معمولی را داشته و نسبت به محیط متراکم شهری تنوعی را ارائه میدهد در حالیکه دیدگاه دوم فضای باز را از حیث کیفیت مد نظر دارد. جنبه مورد توجه دیگر از نقطه نظر دیدگاه اول ادراک مطلوب از فضاهای شهری بواسطه تمرکز این فضاها در جریان فعالیتهای روزانه مردم است. حال آنکه دیدگاه دوم بر این اعتقادات که یک محیط خوب با دلپذیر بخشی جدایی ناپذیر از محل سکونت بوده و محیط مسکونی بایستی با این عامل عجین گردد.[9]
3- عملکرد اجتماعی – روانی فضای سبز
کارکردهای اجتماعی روانی فضای سیز شهری به مسائل اجتماعی حاکم بر شهرهای امروزی از اهمیت بالائی برخوردار است. چشم اندازی سبز میتوانند در سلامت و بهبود وضعیت روحی و جسمی افراد از طریق ایجاد مکانهای تفریح و نیز معاشرت گروههای مختلف نقش ارزندهای داشته باشند. بدین ترتیب فضاهای سبز یا اکوسیستم شبه طبیعی موجب تجدید قوای جسمی و روحی انسان شهرنشین میشود.
نقش و اثرات فضای سبز در محیط زیست شهری
- تعدیل آب و هوا و افزایش رطوبت نسبی
دمای یک هکتار فضای سبز در مرداد ماه 5/4 درجه سانتیگراد کمتر از فضای مجاور خالی از درخت است. به همین نحو رطوبت نسبی درون یک فضای سبز تا 11% بیش از محیط خارج، اندازهگیری شده است. با تعدیل ایندوپارامتر، فضای سبز میکرولیکی بوجود میآورد که آسایش و فیزیکی مناسبی برای زیست انسان در پی دارد.
تولید اکسیژن
هوای مورد نیاز هر فرد 15 کیلوگرم در روز است. بر اساس تحقیقات انجام شده تنها 5/1 متر مربع چم کوتاه نشده میتواند به اندازه نیاز یک انسان در سال اکسیژن تولید کند.
جذب گرد و غبار
درختان به سبب پراکندگی شاخ و برگ خود بر تمام زوایا و سطوح یک گردگیر عمل میکنند و طی بررسیهای به عمل آمده مشخص گردیده است که یک هکتار فضای سبز که حدود 200 درخت در آن کاشته شده باشد تا 68 تن گرد و غبار را در هر بارندگی جذب میکند.
- تولید فیتوسیند
درختانی مانند گردو، کاج، فراو، بلوط، فندق، سروکوهی، اکالیپوس، سرو، افرا، زبان گنجشک و داغداغان از خود مادهای به نام فیتوسیند تولید میکنند که بر بسیاری از باکتریها و قارچهای تک سلولی و برخی از حشرات ریز کشندگی دارد و در عین حال تولید چنین مواردی توسط درختان بر روی انسان اثر فرح بخشی دارد. تعدیل بین دو نیمکره مغز را به خوبی برقرار میسازد و حالت آرام بخشی را در انسان ایجاد میکند.[10]
- کاهش آلودگی صوتی:
قدرت صداگیری انواع مختلف درختان تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. بلکه بافت باز با متراکم بودن آنها حائز اهمیت است. به علاوه درختان دائمی و همیشه سبز در تمام مدت سال به صورت یکنواخت صدا را کاهش میدهد در صورتی که درختان خزان پذیر تا وقتی برگهای آنها خزان نکرده قادر هستند صداهای بیشتری را بگیرند. به علاوه از کشت درختان بلند و دامنه کشت وسیعتر نتایج بهتری حاصل گشته است. افزودن بر این تراکم بوتههای کاشته شده باید کاملاً از سطح زمین رو به بالا ادامه یابد.
امواج صدا بر سطوح سخت مثل آسفالت و سیمان سریعتر عبور میکند ولی بر سطوح نرم مانند چمن یا هر گونه پوشش گیاهی دیگر صداگیری میشود. بنا به مطالعات انجام شده هر 33 متر عرض بخش پوشیده از گیاه 7 دسی بل صدا را میکاهد. هم چنینی گفته شده که یک پرچین سوزی برگ به عرض 1 متر 4 دسی بل فرکانس صدا را پایین میآورد.[11]