تحقیق طراحی اقتضایی سیستم انگیزش و پاداش منابع انسانی

Word 37 KB 34810 17
مشخص نشده مشخص نشده کامپیوتر - IT
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • طراحی اقتضایی سیستم انگیزش و پاداش منابع انسانی*

     

    * *مقدمه*
    سیستم انگیزش و پاداش باید کار‌آمد و اثربخش باشد. به عبارت دیگر انگیزش افراد
    در سازمان باید به گونه‌ای باشد که سازمان را به کارایی و اثر بخشی بالا
    برساند. به عنوان اولین قدم در این راستا، سیستم باید طوری طراحی شود که متناسب
    با عوامل اقتضایی سازمان باشد. طبیعی است که سیستم انگیزش یک سازمان بزرگ با
    سیستم انگیزش سازمان کوچک متفاوت خواهد بود و یا سیستم انگیزشی که در یک محیط
    متلاطم مفید است به طور حتم در یک محیط ساده مفید نخواهد بود. قدم بعدی بررسی
    ویژگی‌های یک سیستم انگیزش اثربخش است. بر اساس عوامل اقتضایی این ویژگی‌های
    اولویت‌بندی خواهند شد. نکته‌ی مهم در بیان ویژگی‌های این است که اگر این
    ویژگی‌ها بدون کمی شدن بیان شود، تنها نصحیت اخلاقی خواهد بود. برای مثال
    جمله‌ی «سیستم انگیزش باید منعطف باشد» بسیار کلی و مبهم است. منظور از انعطاف
    چیست؟ انعطاف چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟ یک سیستم انگیزش چه‌قدر باید منعطف
    باشد؟ پاسخ این سوالات می‌تواند به طراحی سیستمی اثربخش منجر شود. این نوشتار
    به بررسی طراحی سیستم انگیزش و پاداش با دیدگاهی اقتضایی می‌پردازد.

     

    *نظریه‌های‌ انگیزش‌*
    برای‌ انگیزش‌ نظریه‌های‌ گوناگونی‌ مطرح‌ شده‌ است که‌ می‌توان‌ آن‌ها را در
    سه‌ دسته‌ طبقه‌بندی ‌کرد. نظریه‌های‌ محتوایی‌ که‌ بر چیستی‌ انگیزش‌ تاکید
    دارند، نظریه‌های‌ فرایندی‌ که‌ چگونگی ‌انگیزش‌ را بیان‌ می‌کنند و نظریه‌های‌
    تقویتی‌ یا تعدیل‌ رفتار که‌ بر راه‌های‌ آموزش یک‌ رفتار آموخته می‌شود،
    متمرکز هستند.
    یکی از مهم‌ترین نظریه‌های محتوایی انگیزش، نظریه‌ی "آبراهام مازلو" است.
    مازلو، تمامی نیازهای انسان را به صورت یک مثلث که معروف به "هرم شناختی" بوده،
    از پایین‌ترین تا بالاترین سطح تقسیم‌بندی می‌کند.
    انگیزه‌های اصلی انسان مشتمل بر پنج طبقه از هرم است و سایر انگیزه‌ها هم مربوط به پنج طبقه کلی است.
    سطح پایین هرم، شامل نیازهای زیستی مانند گرسنگی و تشنگی است که از آن‌ها با عنوان انگیزه‌های فیزیولوژیک. ما در درجه اول باید نیازهای فیزیولوژیک را تامین کنیم، بعد از برطرف شدن نیازهای زیستی، نیازهای ایمنی که شامل غذا و پوشاک هستند، مطرح می‌شود، اما برای تامین آن‌ها در روزهای دیگر هم باید امنیت داشته باشیم.
    در مرحله بعد، نیازهایی مانند تعلق و عشق وجود دارد که برای مثال می‌توان از
    پیوند خوردن با دیگران و مورد قبول آن‌ها واقع شدن نام برد؛ از این رو پس از
    این که انسان احساس امنیت می‌کند، به تعلق و عشق نیاز دارد .
    نیازهای مربوط به عزت نفس شامل تحقق یافتن ، کسب شایستگی ، برتری و مورد تأئید
    قرار گرفتن است .
    به این ترتیب، انسان با داشتن امنیت دست به انجام کارهایی می‌زند که مورد تعریف
    و تمجید دیگران قرار بگیرد.
    در نهایت، نیازهای مربوط به خود شکوفایی نیز وجود دارد تا افراد بتوانند به
    کمال دست یابند.
    از دید مازلو، به جز نیازهای زیستی، سایر نیازهای انسان، نیازهای روانی محسوب
    می‌شوند. اگر نیازهای زیستی ارضا نشوند، بقا و وجود انسان به خطر می‌افتد، در
    صورتی که تامین نشدن نیازهای بعدی انسان، سلامت و بهداشت روانی او را به مخاطره
    می‌اندازد؛ بنابراین انسان برای رسیدن به نیازهای سطح بالای خود به مجموعه‌ای
    از شرایط ایده‌ال نیاز دارد .
    به طور معمول، افراد زمانی به نیازهای سطح بالا دسترسی پیدا می‌کنند که عدالت
    اجتماعی و اقتصادی در جامعه برقرار باشد؛ البته فقط درصد بسیار کمی از افراد
    جامعه به مرحله آخر دست می‌یابند.
    از دیگر نظریات محتوایی انگیزش نظریات مربوط به  «مک کله لند» است که که نیازها
    را در سه دسته زیر تقسیم‌بندی می‌کند:

     

    *الف) انگیزه‌ی پیشرفت*
    یکی از انگیزه‌های مربوط به عزت نفس، انگیزه‌ی پیشرفت است که اکتسابی است و
    تاثیر بسزایی بر رفتارهای ما دارد.

     

    *ب) انگیزه‌ی پیوندجویی*
    انگیزه‌ی پیوندجویی با نیازهای تعلق و پیوندجویی در ارتباط است. این انگیزه،
    موجب دوستی و برقراری ارتباط با دیگران، مشارکت در فعالیت‌های گروهی، شکل‌گیری
    بافت اجتماعی و در نتیجه به دست آوردن تمدن و پیشرفت می‌شود.

     

    *ج) انگیزه‌ی نیاز به قدرت*
    یکی از نیازهای مربوط به انگیزه‌ی امنیت و عزت نفس، نیاز به کسب قدرت است که
    فرد احساس می‌کند، برای حفظ امنیت شخصی، باید بر روی خود یا سازمان‌های مختلف
    قدرت و کنترل داشته باشد.
    نظریه X و Y «مک گری‌گور»  نیز از دیگر نظریات  محتویی انگیزش است. آن گونه که
    «جنیفر پیسکالتی» و «کرتین کراکویی» در مقاله‌ی خود آورده‌اند این نظریه دو
    ویژگی متمایز در بین انسان‌ها به دست می‌دهد و معتقد است؛ مدیران، کارکنان را
    بر اساس خصوصیات منفی (X) و خصوصیات مثبت (Y) ارزیابی می‌کنند و بر این اساس
    برای رفتار خود برنامه‌ای در نظر می‌گیرند. فرض‌های X بر این اساس که، کارکنان
    به طور عموم تنبل‌اند، کار را دوست ندارند و در حد امکان از آن دوری می‌کنند، و
    وادار کردن آنان به کار فقط با روش پاداش یا ارعاب امکان‌پذیر است، برعکس
    فرض‌های Y بیان می‌کند که، انسان‌ها کار را دوست دارند و خواهان چیزهای نو و
    جدیدی هستند و از مسئولیت استقبال می‌کنند، براساس نظریه‌ی X نیازهای سطح پایین
    بر فرد مسلط است و در نظریه‌ی Y نیازهای رده‌ی بالا بر شخص غلبه دارد.

     

    *نظریه‌های‌ فرایندی‌
    *نگرش‌ فرایندی‌ به‌ انگیزش‌، بر این موضوع تاکید دارد که‌ افراد چگونه‌ و به‌
    وسیله‌ چه‌ هدفهایی‌ برانگیخته‌می‌شوند.
    از این‌ دیدگاه‌، در فرایندی‌ که‌ افراد بر آن‌ اساس‌ تصمیم‌ می‌گیرند، چه‌
    رفتاری‌ کنند، نیازها تنها یک‌ عنصر به‌ شمار می‌روند. این‌ نظریه‌ها بر
    فرایندهای‌ روانشناختی‌ معینی‌ تاکید دارند که ‌اقدامات‌ یک‌ فرد را شکل‌
    می‌دهند
    یکی از نظریات  فرایندی انگیزش، الگوى انتظار در انگیزش «ویکتور روم»  است. طبق
    این نظریه براى انگیزش شخص، دادن چیزى که نیازهاى مهم او را ارضا کند، کافى
    نیست؛ زیرا او باید به طور مستدل قانع شود که توانایى دریافت پاداش دارد؛ برای
    مثال وقتى به کسى گفته شود که در صورت افزایش فروش، در حوزه عملکرد خود، به
    مدیریت فروش گمارده خواهد شد و او تحقق این کار را در عمل غیرممکن بداند، به
    احتمال زیاد انگیزه‏اى براى این کار پیدا نخواهد کرد.
    «ویکتور روم» نظریه‏اى در باره‌ی انگیزش ارایه کرده است که در آن، انتظار براى
    موفقیت، مورد توجه قرار گرفته است. وى براى تحقق انگیزش، دو عنصر را لازم
    دانسته است: الف) ظرفیت یا ارزش نتیجه خاصى (مانند مدیر فروش شدن) براى فرد
    بسیار بالا باشد. ب) فرد احساس کند که براى انجام دادن کار و به دست آوردن
    نتیجه، شانس زیادى دارد.
    «گرى دسلر» در کتاب مبانى مدیریت، نظریه‌ی روم را معقول مى‏انگارد و معقتد است
    که نتایج بیش‏تر تحقیقات - نه همه آن‏ها - آن را تایید مى‏کنند و براى توضیح
    چگونگى تحقق انگیزش، از الگوى روم، به عنوان چارچوب استفاده مى‏کند.
    الگوى انتظار روم، به طور خلاصه عبارت است از این‏که مردم جذب رفتارى مى‏شوند
    که احساس کنند منجر به پاداش خواهد شد.
    نظریه برابری «آدامز» نیز از نظریات فرایندی انگیزش است. مبنای این نظریه احساس
    عدالت در فرد است، بین کوشش‌هایی که برای سازمان انجام می‌دهد و پاداش و اجری
    که از آن می‌گیرد. بر اساس این نظریه که منسوب به «آدام اسمیت» است، کارکنان
    نسبت به داده‌ها و ستاده‌های خود به سازمان اعتقادها و باورهای خاصی دارند.
    ستاده‌های یک موقعیت شغلی ممکن است شامل این موارد باشد: پرداخت حقوق و دستمزد
    واقعی، مشارکت در سود و مزایا، پاداش‌ها، کسب منزلت اجتماعی و ... که فرد برای
    آن‌ها ارزشی قایل است. داده‌ها یا سرمایه‌گذاری‌های فرد عبارت‌اند از:
    مهارت‌ها، سطح تحصیلات، میزان کوشش و تلاش فرد در سازمان و عملی مانند آن. بر
    اساس مقایسه‌ی داده‌ها و ستاده‌ها، هر شخصی آگاهانه یا ناآگاهانه خود را با
    آنچه دیگران با خود به سازمان می‌آورند می‌سنجند، که این مقایسه ذهنی بوده است
    و نگرش فرد در آن نقش فعالی دارد، به این معنی که، اگر حاصل این دو یکی باشد
    شخص دچار تنش روانی می شود و احساس رضایت می‌کند، و داده‌های خود را به سازمان،
    تغییر نمی‌دهد. لیکن، اگر تعادل بین داده‌ها و ستاده‌ها در هر جهت تغییر کند،
    تنش ایجاد شده افزایش یا کاهش فعالیت فرد را در پی دارد، به صورتی که منجر به
    تعادل می‌شود.

     

    *نظریه‌های‌ تقویتی‌*
    این‌ نظریه‌ها که‌ اغلب‌ با عنوان‌ تعدیل‌ رفتار نیز نامیده‌ می‌شوند از مفهوم‌
    یک‌ انگیزه‌ یا فرایند انگیزش‌ بهره‌ نمی‌برند بلکه‌ به‌ جای‌ آن‌، بر چگونگی‌
    تاثیر نتایج‌ اقدام‌های‌ گذشته‌ بر اقدام‌های‌ آینده‌ در یک‌ فرایند یادگیری‌
    دوره‌ای‌ تکیه‌ دارند. از این‌ دیدگاه‌، انسان‌ها به‌ روش‌ خاصی‌ رفتار
    می‌کنند، به‌این‌ دلیل‌ که‌ به‌ تجربه‌ آموخته‌اند که‌ رفتارهای‌ ویژه با
    نتایج‌ مطلوبی‌ گره‌ خورده‌اند و دیگر رفتارها با نتایج‌ نامطلوب‌ و از
    آن‌جایی‌ که‌ انسان‌ها به طور عموم نتایج‌ مطلوب‌ را ترجیح‌ می‌دهند، به‌
    احتمال ‌زیاد از رفتارهایی‌ با نتایج‌ نامطلوب‌ پرهیز خواهند کرد.
    Source: http://www.systemgroup.net/fa/view/articles.asp?p=5.3&i=572

    *عوامل موثر در  انگیزش *

     

    هرگونه نظر جامع درباره پایه های انگیزشی رفتار درسازمان‌‌ها باید به ضرورت  بر
    چند متغیر که بر انگیزش نفوذ دارند متمرکز شوند. یک نظام طبقه‌بندی چهار گروه
    متغیر عمده را سودمند یافته است:

    1-       ویژگی‌های فردی

    2-       خصوصیات شغلی

    3-       خصوصیات محیط کار

    4-       ویژگی‌های محیط بیرونی

     

    روشن است که ویژگی‌های معینی مانند نگرش فرد بویژه  نگرش های که فرد با خود به
    موقعیت کاری آورده است در انگیزش وی موثر است.

     

    دسته دوم متغیرها که برای تاثیر بخشیدن د ر انگیزش می‌تواند مورد تعدیل قرار
    گیرد ویژگی‌هایی شغلی است یعنی ماهیت شغل و آنچه دکه شخص درشغل انجام می‌دهد در
    انگیزش او موثر است. همچنین بوخانان از تازگی و شفافیت هدف به عنوان یکی از
    عوامل انگیزشی مرتبط با ویژگی‌های شغلی یاد می‌کند.

     

    متغییرهایی که با ویژگی‌های محیط کار مربوط است و می توان آن‌ها را تغییر داد
    تا در انگیزش موثر واقع شوند، عبارت‌اند از:

    1-       سرپرست

    2-       جو و فرهنگ سازمانی

    3-       نظام پاداش

     

    چهارمین دسته متغیری که می‌تواند در انگیزش کارکنان موثر باشد، محیط بیرونی
    است. برعکس سه متغییر اول کنترل این متغییر در دست سازمان نیست.

     

    آلن کرولاگ در مقاله خود تحت عنوان "کارکنان خود را برانگیزید" مراحل و روش‌های
    انگیزش کارکنان را چنین معرفی می‌کند:

    نیازهای کارکنان را شناسایی کنید. این نیازهای می‌توانند به صورت زیر باشد:

    1- پاداش برابر و منصفانه

    2- امنیت شغلی

    3- پاداش‌های درونی

    4-  چالش‌های کاری ( کارها و هدف های پر چالش )

    وی روش‌های رسمی انگیزش را چنین بر می‌شمارد:

    1- ایجاد سیستم شناسایی و اندازه گیر ی نیازهای کارکنان

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

مقدمه مقصود از مديريت منابع انساني سياست‌ها و اقدامات مورد نياز براي اجراي بخشي از وظيفه مديريت است که با جنبه‌هايي از فعاليت‌ کارکنان بستگي دارد، به ويژه براي کارمنديابي، آموزش دادن به کارکنان ، ارزيابي عملکرد ، دادن پاداش و ايجاد محيطي سالم و

چکیده این مقاله به صورت خلاصه موضوع مدیریت منابع انسانی را معرفی می‌کند و به برخی از تعاریف و هم‌چنین برخی مفاهیم مربوط شامل تاریخچه، فلسفه، اهداف، وظایف، رویکرد و فعالیت‌ها اشاره می‌کند. کلیدواژه : مدیریت منابع انسانی؛ تاریخچه؛ فلسفه؛ مدیریت کارکنان؛ امور کارکنان؛ سیستم اطلاعات منابع انسانی؛ فلسفه؛ رویکرد؛ اهداف؛ وظایف؛ فعالیت‌ها؛ امور منابع انسانی 1- مقدمه مدیریت امور کارکنان ...

چکیده گرچه پرورش مدیران در گذشته با سودآوری موسسه ارتباط نزدیکی داشته لذا امروزه چهره دیگری یافته است مدیران ارشد سازمانها دریافته‌اندکه تلاشهای آموزشی درست برای تداوم بالندگی کارکنان جهت تصدی مشاغل مدیریتی الزامی است. تمامی برنامه های آموزشی سازمانهای بزرگ بر اصول مدیریت حرفه ای تاکید دارند که این برنامه ها با ارائه دانش و اطلاعات در زمینه های برنامه ریزی سازماندهی رهبری نظارت ...

اساس راهبرد منابع انسانی راهبرد منابع انسانی درباره تصمیماتی است که بر بکارگیری و بهسازی کارکنان و بر روابط موجود بین مدیریت و افراد تحت سرپرستی آنها تاثیر عمده و دیرپایی می‌گذارند. فلسفه وجودی راهبرد منابع انسانی حمایت از تحقق راهبرد کسب و کار است. چنین حمایتی باید هم انفعلی و هم آینده ساز باشد. یک رویکرد تکراری در شرایط آرمانی زمانی پذیرفته شده است که در آن مسئولان راهبرد ...

مدیریت تعارض تعارض پدیده ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان ها دارد،.استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می شود.استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به ...

تاريخچه شرکت ماديران معرفي گروه ماديران: گروه ماديران با بيش از چهل و دو سال سابقه از بزرکترين پيشگامان صنعت انفورماتيک و اداري ايران و خاورميانه است. مرکز ماشينهاي اداري ايران در سال 1343 تاسيس شده است و با واردات ماشينهاي اداري SH

مقدمه «آنچه در راستای زمینه پژوهش قرار دارد جزء ضروریات انجام یک پژوهش علمی است، هیچ پژوهشی را نمی‌توان از صفر شروع کرد نظریات، قوانین و اصولی که در زمینه مورد پژوهش وجود دارند باید مورد بررسی دقیق قرار گیرند؛ برای رسیدن به این اهداف فصل دوم پژوهش حاضر را به دو قسمت اصلی تقسیم می شود: قسمت اول : شامل تاریخچه علمی و استناد به کتاب ها و مقالات در رابطه با موضوع پژوهش می باشد ...

مقدمه تعارض پدیده‌ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان‌ها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می‌گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می‌شود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان ...

مقدمه مردم بدون اینکه خود متوجه باشند، به طور مداوم به ارزشیابی امور مشغول هستند. آنها در مورد پدیده های اطراف خود اظهار نظر و داوری می کنند. به عنوان مثال: چه کارمند وقت شناسی؟ چه بازیکن ماهری؟ البته اینگونه ارزیابی ها بر اساس اطلاعات محدود صورت می گیرد. مدیران برای تحقق اهداف سازمانی باید ارزیابی دقیق تر و کاملتری از کار خویش و عملکرد کارکنان به عمل آورند. ضرورت و اهمیت ...

چکیده گرچه پرورش مدیران در گذشته با سودآوری موسسه ارتباط نزدیکی داشته لذا امروزه چهره دیگری یافته است مدیران ارشد سازمانها دریافته‌اندکه تلاشهای آموزشی درست برای تداوم بالندگی کارکنان جهت تصدی مشاغل مدیریتی الزامی است. تمامی برنامه های آموزشی سازمانهای بزرگ بر اصول مدیریت حرفه ای تاکید دارند که این برنامه ها با ارائه دانش و اطلاعات در زمینه های برنامه ریزی سازماندهی رهبری نظارت ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول