مقدمه : اقتصاد منطقه ای و حیطه شمول: اقتصاد منطقه ای در حقیقت چهارچوبی است که در آن خصوصیات فضایی سیستم های اقتصادی را می توان درک کرد.خصوصیات فضایی به این معنی که در بعد فضایی عواملی را که در توضیع فعالیت های اقتصادی موثر است,شناسایی کنیم و از آن طریق, آثار تغییر در اینگونه فعالیت ها را بر وضعیت جامعه و افراد بررسی نماییم.
اقتصاد منطقه ای در حقیقت شاخه ی نسبتاً جدیدی از علم اقتصاد است.دلیل به وجود آمدن آن نیز این بوده که,در گذشته اکثر اقتصاد دانان در تجزیه و تحلیل های اقتصادی خود سوال ((کجا)) و یا عبارت دیگر بعد فضایی فعالیت های اقتصادی را در نظر نگرفته و اکثر تحلیل های خود را بر این اساس استوار می نمودند.که فعالیت های اقتصادی در زمان خاص و مکان خاص صورت می گرفته و طبیعتاً قدرت تجزیه تحلیل آن ها در بعد فضایی بسیار محدود می گردیده است.
بنابر این می توان گفت که اقتصاد منطقه ای و به تعبیری اقتصاد شهری ارتباط درونی و برونی محیط فضایی و فعالیت های اقتصادی را مورد مطالعه قرار می دهد.لازم به توضیح است که اقتصاد منطقه ای و شهری عمدتاً به صورت موضوعات مجزایی بررسی می گردند.لیکن همواره تشابهات زیادی نیز بین آن ها ملاحظه می شود.(مثلا ایجاد یک شهر به صورت یک منطقه کوچکتر بوده و یا شهر های به هم پیوسته خود می توانند منطقه ای بزرگتر را تشکیل دهند).این دو رشته تخصصی با در نظر گرفتن بعد فضایی فعالیت های اقتصادی, می توانند راهگشای بسیاری از مسایل کاربردی در کشور ها باشند و می توان گفت که استفاده از آن ها همواره همراه با تکنیک های تجزیه و تحلیل کمی و مدل های آماری پیچیده است.با توجه به تنوع و پیچیدگی مسایل مطرح شده در این دو شاخه از علم اقتصاد,می توان بسیاری از مسایل موجود در مناطق از قبیل رشد و توسعه اقتصادی, مسکن ,حمل و نقل, نحوه استفاده از زمین, توریسم و غیره را مورد بررسی قرار داد.
به این ترتیب هریک از این دو شاخه به بررسی مسایل خاصی می پردازد.
اقتصاد منطقه ای عمدتاً حول محور بررسی متغیر هایی نظیر اشتغال, درآمد, رشد مناطق, جمعیت ,حمل و نقل بین شهری و منطقه ای, مهاجرت سرمایه و نیروی کار ,مکان یابی فعالیت های اقتصادی برای واحد هایی اقتصادی نظیر خانوار ها ,بنگاه ها و دولت قرار گرفته؛در حالی که در اقتصاد شهری امور مربوط به ابعاد فضایی, مسایل شهری و سیاست های عمومی دولت های محلی مورد بحث قرار می گیرد.مسایل شهری از قبیل فقر,آلودگی ,سیستم حمل و نقل مسکن, جرم و جنایت که ارتباط تنگاتنگی با نحوه تصمیم گیری خانوارها و بنگاه ها دارد.تصمیمات مکان یابی ان ها باعث ایجاد این گونه مسایل گشته است و بالعکس مسایل شهری نیز در تصمیم گیری مکان یابی آن ها تاثیر خواهد گذاشت.در اقتصاد شهری به جز مسایل فوق می توان موارد دیگری نظیر مخارج دولت های محلی و مالیات ها,آموزش و پرورش,مسایل حمل و نقل شهری, فقر,مسکن و جرم و جنایت و علل ریشه یابی آن مسایل را نیز مورد بحث و بررسی قرار داد.
تعریف منطقه و انواع آن لغت منطقه اصولاً اشاره به بخشی از یک فضای جغرافیایی دارد و معمولاً قابل تفسیر است.مثلاً در جمله ((منطقه اطراف خانه)) لغت منطقه اشاره به محله اطراف خانه و فضای جغرافیایی معین و تعریف شده کوچکی دارد؛در حالی که اگر بگوییم ((ما در یک منطقه گرمسیر زندگی می کنیم)),لغت منطقه فضای بزرگتری را که حداقل شامل یک یا چند استان است در بر می گیرد.یا به عنوان مثال افزایش تجارت بین کشور ها را در نظر می گیریم.همین طور که حجم تجارت بین کشور ها افزایش می یابد, مناطق بین المللی تعریف و دارای اهمیت گشته و اقتصاد بین المللی نیز همانند اقتصاد منطقه ای شهری به دنبال حل و فصل مسایل ناشی از تحرک منابع نیروی کار و سرمایه بین کشور های مختلف و درون منطقه بین الملل می گردد.بنابر این لغت منطقه از لحاظ اندازه می تواند دارای معانی و تفسیر های مختلفی باشد.
لغت شهر نیز همانند منطقه دارای معانی مختلفی است به طور قطع می توان گفت صرف نظر از اینکه یک شهر چگونه تعریف شده باشد,یک منطقه محسوب می شود.مناطق شهری عمدتاً دارای جمعیت زیاد و فضای جغرافیایی بزرگ هستند.ولی طبق تعاریف مراکز آمار,ممکن است فضا هایی با جمعیت حد اقل 5000 نفر نیز شهر محسوب گردد.الیته برخی از دانشمندان علوم اجتماعی شهر را بر اساس چگالی جمعیت تعریف نکرده اند بلکه برخورداری از حداقل رفاه اجتماعی و سطح زندگی مردم را به عنوان ملاک در نظر می گیرند.لذا در این تعریف ,جامعه شهری در مقابل جامعه سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.
اصولاً مناطق را بر اساس نحوه عملکرد, ارتباط متقابل بین اجزای اقتصادی داخل منطقه و همچنین یکپارچگی فعالیت ها دسته بندی می نمایند.به طور کلی می توان مناطق فعال را به سه دسته تقسیم نمود: مناطق مرکزی یا هسته ای : یکی از مهمترین انواع مناطق فعالند.منطقه مرکزی اصولا بر اساس یک سیستم سلسله مراتبی روابط تجاری و اقتصادی ایجاد می گردد.مراکز تجاری کوچک در این مناطق به مراکز تجاری بزرگتر وابسته اند و خود آن ها نیز برای تامین برخی از کالا های مورد نیاز خود باز به مراکز تجاری و اقتصادی بزرگتری متصل می شوند.بنابراین مناطق مرکزی یا هسته ای نشان دهنده این واقعیتند که ممکن است مناطق زیادی در درون یک منطقه مرکزی وجود داشته باشد.که هریک از آن مناطق ممکن است یک شهر کوچک یا متوسط باشند.
مناطق همگن : مناطقی هستند که از نظر نوع فعالیت, خصوصیات اقلیمی و فرهنگی شبیه به هم هستند.در هر کشور می توان وجود این مناطق را تشخیص داد.به عنوان مثال در کشور ما, مناطق شمالی کشور و یا در جنوب غربی مناطق کویری و یا مناطق نفت خیز را در گوشه ای دیگر می توان مشخص نمود.این گونه مناطق عمدتاً درای فعالیت های اقتصادی مشابهی هستند و واحد های اقتصادی و مردم عمدتاًاز سیاست های دولت در خصوص فعالیت های مربوط در منطقه متاثر می گردند.
مناطق اداری : عمدتاً به منظور اهداف مدیریتی و سازماندهی تعریف می گردند.مناطق اداری اصولاًاز سایر مناطق نظیر مناطق همگن و مناطق مرکزی قابل لمس تر و مشخص ترند؛چرا که محدوده جغرافیایی آن ها به طور واضح تعریف گردیده است.برای مثال محدوده بخش ,شهرستان ,شهر و استان بر طبق تقسیمات جغرافیایی کشور کاملاً مشخص است.
تعریف شهر و انواع آن : در تقسیم بندی عناصر کشوری در ایران شهر این طور تعریف شده است؛((شهر محلی است که با حدود قانون در محدوده ی جغرافیایی بخش واقع شده و از نظربافت,ساختمان و اشتغال و در سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی خاص خود است.به طوری که اکثر ساکنان دائمی آن در بخش های کسب و تجارت صنعت و کشاورزی و خدمات و فعالیت های اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری نیز از خود کفایی نسبی برخوردارند.)) در تقسیم بندی عناصر کشوری در ایران شهر این طور تعریف شده است؛((شهر محلی است که با حدود قانون در محدوده ی جغرافیایی بخش واقع شده و از نظربافت,ساختمان و اشتغال و در سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی خاص خود است.به طوری که اکثر ساکنان دائمی آن در بخش های کسب و تجارت صنعت و کشاورزی و خدمات و فعالیت های اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری نیز از خود کفایی نسبی برخوردارند.)) علاوه بر تقسیم بندی فوق داخل یا بافت هر شهر از عناصر مختلفی نظیر واحد همسایگی(تجمع تعدادی خاص از واحد های مسکونی),محله(تجمع نقاط مسکونی و استفاده از خدمات شهری در محدوده ای کوچک)و برزن(تجمع تعدادی از محله ها) تشکیل گردیده است.
شهر ها را می توان با توجه به عملکرد اقتصادی آن ها به گونه های مختلفی تقسیم کرد.اصولاً یکی از دلایل ایجاد و توسعه هر شهر را می توان به واسطه نقش و عملکرد ویژه ی آن دانست.معمولاً نقش عملکردی هر شهر بیشترین جمعیت شاغل و فعال شهر را به خود اختصاص می دهد.
و در بسیاری از شهر ها نیز مجموعه ای از چند نقش و عملکرد را می توان شناسایی نمود.انواع مختلف شهر را با توجه به عملکرد آن ها می توان به گونه های زیر تقسیم بندی نمود : شهر توریستی و تفریحی که مهمترین وجه عملکردی و معیشتی آن از طریق توریست و سیاح حاصل می شود.
شهر فرهنگی و یا شهرکهای دانشگاهی که وجود مراکز آموزش و علمی و تحقیقاتی عامل گردش فعالیت های اقتصادی است.
شهر های مذهبی که وجود اماکن مذهبی و متبرکه در آن ها باعث جذب افراد شده و عمده فعالیت ها در ارتباط با این امور می باشد.
شهر های نظامی که غالب فعالیت های آن به فعالیت نظامی مربوط می شود.
شهر های بندری که عمدتاً در آبراه ها و کنار در یاها و اقیانوس ها و در مسیر گذر و تبادل کالا قرار دارند.
شهر های صنعتی که آن ها محل استقرار صنایع و فعالیت های زنجیره ای تولیدی هستند.
شهر های تجاری ,بازرگانی و معدنی.
چگونگی ایجاد مناطق و شهر ها مناطق و به دنبال آن شهر ها به این دلیل وجود خارجی دارند که هیچ یک از افراد یک جامعه به تنهایی قادر به رفع تمامی نیاز های خود نیستند.اکثریت جمعیت در کشور ها به نحوی در مناطق مختلف توزیع گردیده و تمرکز اقتصادی را به راحتی می توان در ابعاد فضایی یک کشور ملاحظه نمود.
سه دلیل مختلف را می توان برای ایجاد مناطق عنوان کرد.اولین آن مزیت نسبی است که باعث انگیزه تجارت بین افرادو مناطق گشته,تجارت را سودمند می کند.صرفه جویی ها به مقیاس به عنوان دومین دلیل مطرح است و موجب می شود تولید به جای تمرکز در دست افراد به حالت کارخانه ای وانبوه درآید.
سومین دلیل,صرفه جویی های ناشی از تجمع است که عامل گرد هم آمدن فعالیت های اقتصادی در یک منطقه خاص است و باعث رشد و توسعه آن می گردد.
تحت چه شرایطی مناطق ایجاد نمی گردند؟
به عبارت دیگر تحت چه فرضیاتی امکان تمرکز فعالیت ها در یک فضای جغرافیایی معین وجود نداشته,جمعیت به طور همگن توزیع می گردد.فرض می کنیم که در مکانی فقط دو کالای پارچه و گندم تولید و مصرف می شود و اقتصاد خصوصیات زیر را دارد : نهاده ها : گندم .
پارچه به وسیله نیروی کار و زمین تولید می شوند.زمین برای تولید گندم و همچنین پرورش گوسفندان.مردم نیز از طرف دیگر از پشم گوسفند برای تولید نخ و پارچه استفاده می کنند.
کارایی برابر : مردم در تولید پارچه وگندم به طور مساوی کارا هستند,یعنی هر فرد در یک ساعت یا یک متر پارچه تولید می کند یا یک کیلوگرم گندم.زمین نیز کارایی یکسانی هم برای تولید گندم و هم برای پرورش گوسفندان دارد.
عدم وجود صرفه جویی به مقیاس : تولید بر اساس بازگشت به مقیاس ثابت صورت می گیرد.یعنی صرف نظر از اینکه چقدر پارچه تولید شده شده است, هر فرد در یک ساعت یک متر پارچه بیشتر تولید نمی کند.به همین ترتیب تولید گندم نیز مستقل از میزان تولید آن صورت می گیرد.
زمان سفر : وسیله سفر خاصی وجود نداشته و رفت و آمد افراد پیاده صورت می گیرد.سرعت افراد نیز در هر ساعت 4 کیلومتر است.
تحت شرایط فوق هیچ انگیزه ای برای تجارت بین افراد به وجود نمی آید.از طرف دیگر چون کارایی رابطه ای با میزان تولید محصولات ندارد,هیچ گونه مزیتی نیز برای تمرکز تولید مجود نخواهد داشت.از طرف دیگر جمعیت نیز می تواند به طور همگن و یکنواختی توزیع گردد.
مزیت نسبی و ایجاد مناطق در قسمت قبل یکی از فرضیات مدل این بود که تمامی خانوار ها به طور مساوی کارا هستند.حال اگر این فرض را از بین ببریم بخشی از خانوار ها در گوشه ای از این فضای غیر اقتصادی در تولید پارچه و قسمت دیگر در تولید گندم ممکن است مزیت نسبی پیدا نمایند و همین عامل سبب می شود که تحت شرایطی انگیزه های تجارت به وجود آمده و تجارت نیزموجب تمرکز اقتصادی و توسعه مناطق گردد.
مفهوم مزیت نسبی عمدتاً بر اساس هزینه های از دست رفته استوار است.هر کارگر در طول یک ساعت کار در منطقه غرب می تواند یا 6 متر پاچه تولید کند یا دو کیلو گندم.
بنابراین هزینه رفته برای هر دو کالای گندم و پارچه برابر یک است.خانوار ها در طرف شرق در طول یک ساعت اگر تولید هر کالا را جایگزین کالای دیگر کنند,بیشتر از یک واحد نمی توانند تولید کنند.
مزیت نسبی انگیزه ای بین شرق و غرب به وجود می آورد.در اینجا از نقش هزینه های حمل و نقل نی زنباید غافل شد.تجارت بین خانوار های شرقی و غربی زمانی واقعاً سودمند است که تفاوت های کارایی خانوارها, هزینه ی حمل ونقل را پوشش دهد.تجارت زمانی سود آور است که هزینه های حمل و نقل نسبت به تفاوت ها در کارایی کم باشد.تنها در این صورت است که اگر سود خالص پس از هزینه های حمل و نقل مثبت بود,خانوار غربی در تولید پارچه تخصص پیدا کرده و خانوار شرقی در تولید گندم.
شرط ایجاد مناطق و به دنبال آن شهر ها ,این است که صرفه جویی به مقیاس در خدمت حمل و نقل وجود داشته باشد.در غیاب صرفه جویی به مقیاس هر خانوار غربی با یک خانوار در شرق ارتباط برقرار کرده و دیگر انگیزه ای برای تمرکز و جمع شدن در محل های خاص (بازار) نخواهند داشت.
وجود صرفه جویی به مقیاس داخلی تولید و ایجاد مناطق دومین عاملی که باعث ایجاد منطقه و شهر و توسعه و توسعه آن ها می گردد,وجود صرفه جویی به مقیاس تولید است.اگر فرض تولید در سطح کارخانه جای تولید در خانه را گرفته و به این ترتیب موجبات گسترش منطقه و شهر نیز فراهم می گردد.هرچه سطح تولید افزایش یابد,میزان نیاز به کارگر برای تولید هر متر پارچه کاهش می یابد.
اگر میزان تولید پارجه به 400 متر برسد,زمان مورد نیاز کارگر برای تولید یک متر پارچه از یک ساعت به یک چهارم ساعت کاهش پیدا می کند.
سطح دستمزد در کارخانه باید باید به حدی باشد که تفاوتی با کار کردن در خانه داشته باشد.اگر مصرف کنندگان به ازای هر متر پارچه 25/0 کیلو گندم به کارگران کارخانه بپردازند,یعنی در حقیقت به ازای هر ساعت کار در کارخانه,کارگر معادل یک کیلوگرم گندم دریافت می کند.خانوار ها زمانی اقدام به خرید پارچه از کارخانه پارچه بافی می کنند که هزینه خالص کارخانه کمتر از هزینه تولید در خانه باشد.نقش صرفه جویی به مقیاس در در ایجاد و توسعه مناطق چیست؟در اثر ایجاد کارخانه منطقه اقتصادی کوچکی در اطراف کارخانه به وجود می آید.کارگران مجبورند برای به حداقل رساندن هزینه های حمل و نقل خود,در اطراف کارخانه مستقر شوند.این امر موجب افزایش قیمت زمین,کاهش مقدار استفاده از زمین و افزایش چگالی جمعیت می گردد.از آنجا که شهر را به عنوان مکانی که چگالی جمعیت زیادی دارد,می شناسیم,پس منطقه اقتصادی ما به صورت یک شهر پدیدار می گردد.
تاکنون 2 دلیل مختلف برای ایجاد مناطق و شهر ها بیان کردیم.1.
منطقه و شهر به این دلیل ایجاد شدند که کارایی کارگران کشاورزی به حدی بود که هم می توانستند خودشان را تغذیه کنند و هم کارگران کارخانه را.
2.مقیاس تولید نسبت به هزینه های حمل ونقل بالا بود و در نتیجه تولید متمرکز و انبوه را نسبت به تولید در خانه با صرفه تر می نمود.اندازه ی منطقه و به دنبال آن شهر بستگی به تعداد افراد شاغل در کارخانه داشته و آن نیز به نوبه خود وابسته به مقیاس تولید است.از طرف دیگر هرچه کارخانه قیمت تمام شده کمتری داشته باشد, تولید افزایش پیدا کرده و منطقه بازار کارخانه بیشتر شده و در نتیجه تعداد بیشتری از کارگران در آنجا سکنی گزیده و اندازه شهر بزرگتر می شود.
صرفه جویی های جمعی ناشی از تجمع چگونه شهر های صنعتی بزرگ توسعه می یابند؟علت عمده توسعه این گونه مناطق صنعتی وجود صرفه جویی های جمعی ناشی از تجمع واحد ها است که نمونه ای است از عوارض جانبی مثبت در تولید,یعنی هزینه تولید بنگاه در اثر افزایش تولید بنگاه های دیگر کاهش می یابد.صرفه جویی های ناشی از تجمع را می توان به 2 دسته تقسیم نمود صرفه جویی های ناشی از تجمع محلی و صرفه جویی های ناشی از تجمع شهری.
صرفه جویی های ناشی از تجمع محلی زمانی روی می دهد که هزینه های تولید بنگاه ها در یک صنعت خاص با افزایش تولید آن صنعت کاهش یابد.برای تحقق این صرفه جویی ها بنگاه های آن صنعت باید در کنار هم واقع گردند.3 دلیل عمده ی این صرفه جویی ها عبارتند از : صرفه جویی های تولید درمواد واسطه ای: تحت شرایطی ممکن است تقاضای نهاده های واسطه ای یک بنگاه به حدی نباشد که برای تولید کننده واسطه ای,تولید صرفه اقتصادی داشته باشد.در نتیجه با جمع شدن بنگاه های تولیدی در یک مکان خاص می توان مقیاس تولید تولید کننده ی نهاده های واسطه ای را به حدی رساند که تولید برای او اقتصادی گردد.یا در موارد خاص دیگر هزینه ی حمل و نقل ممکن است بالا باشد یعنی دوری تولید کنندگان از تولید کننده نهاده های واسطه ای باعث افزایش هزینه های حمل و نقل گردد.یا در برخی از مواقع نهاده های واسطه ای بسیار حجیم و یا شکستنی اند, در این صورت ارتباط و نزدیکی تولید کنندگان مواد واسطه ای و تولید کنندگان کالا بسیار ضروری است.
صرفه جویی های ناشی از نیروی کار : دومین دلیل ایجاد صرفه جویی های ناشی از تجمع محلی این است که نزدیکی آن ها به یکدیگر باعث افزایش کارایی بازار نیروی کار می گردد.به عنوان نمونه بازار کامپیوتر را در نظر می گیریم.این صنعت بع سرعت در حال تغییر است یعنی هم تقاضا به سرعت تغییر می کند و هم پروسه و تنوع تولید.طبیعی است که ریسک تولید کنندگان کامپیوتر نیز متفاوت است.بعضی در کار خود موفق اند و بعضی شکست می خورند.تجمع این بنگاه این حسن را دارد که نیروی کار متخصص این صنعت با داشتن اطلاعات کافی از وضعیت بازار کار می تواند تحرک و جابجایی ساده ای در درون صنعت داشته باشد.از طرف دیگر برای کارفرمایان نیز داشتن اطلاعات مربوط به جویای کار نیز مفید است.
صرفه جویی های ناشی از ارتباطات : سومین فایده این است که تبادل اطلاعات و انتقال تکنولوژی سریع تر و راحت تر صورت می گیرد.مثلاً تجمع کامپیوتر در یک منطقه باعث می گردد که کلیه ی دانشمندان ,مهندسان,طراحان و تکنسین ها نیز در یک مکان جمع شوند و نتیجتاً تحقیقات,روش های جدید تولید و پروسه های انتقال تکنولوژی نیز در آن منطقه راحت تر شکل می پذیرد.
صرفه جویی های ناشی از تجمع شهری دومین نوع صرفه جویی,ناشی از تجمع در شهر است و زمانی این شهر صورت می گیرد که هزینه تولید یک بنگاه با افزایش کل تولید شهر و اندازه آن کاهش یابد.صرفه جویی ناشی از تجمع شهری به دو لحاظ متفاوت از صرفه جویی های ناشی از تجمع محلی است :1.
صرفه جویی های شهری به دلیل مقیاس بزرگ شهر و اندازه آن پدید می آید.
2.
منافع حاصله از تجمع شهری به یک صنعت خاص منتقل نمی شود.بلکه به کل شهر تعلق می گیرد.
مکان یابی (تئوری ها و عوامل موثر بر آن) مطالعه پیرامون استقرار بنگاه ها در مکان های مختلف از دیر باز مورد توجه اقتصاد دانان و جغرافیدانان بوده است.در این خصوص باید اذعان داشت که هم اقتصاد دانان و هم جغرافیدانان دارای سهم مشترک و زیادی در این مقوله علمی بوده اند.
سرمایه گذاران از یک طرف سعی در پیدا کردن مکانی دارند که سود خود را به حداکثر برسانند و سیاستگذاران نیز از طرف دیگر سعی دارند فعالیت هایی را به مناطق خود جذب کنند که بیشترین تاثیر را در رشد اقتصادی و توسعه مناطق داشته باشد.
اصولاً مقوله مکان یابی طیف وسیعی از از تصمیمات را در رده ی خانوار ها, بنگاه های تولیدی , تجاری و خدمات عمومی و دولتی در بر می گیرد.هرکدام از این تصمیمات در هریک از رده های پیش گفته مبانی تئوریکی و عوامل موثر خاص خود را دارند.
تئوری های مکان یابی صنعتی اصولاً هدف از انتخاب مکانی خاص برای تولید هر بنگاه اقتصادی,حداکثر کردن سود آن بنگاه است.بنابراین بهترین مکان جایی خواهد بود که به نحوی درآمد های آن بنگاه را به حد اکثر و هزینه های آن را به حداقل برساند.البته می دانیم که پیدا کردن بهترین نقطه استقرار در عمل به این سادگی نیست و باید موارد بسیار زیادی در تصمیمات بنگاه لحاظ گردد.در الکثر موارد و در دنیای واقعی تنها شرط حداکثر کردن سود اگاهی کامل از شرایط بازار و داشتن اطلاعات لازم است ولی در عمل دسترسی به این اطلاعات ساده نیست.عمدتاً مشاهده می شود منافع و هزینه هایی از بابت انتخاب مکان های حداقل هزینه یا حداکثر در آمد,پدید می آید.مثلاً مکانی که هزینه ها را حداقل می کند لزوماً ممکن است هزینه ها را حداکثر کند و بر عکس.بنابراین بنگاه ها باید کدام راه را انتخاب نمایند,حداقل کردن هزینه ها یا حداکثر کردن درآمدها را؟
جواب بستگی به ساختار بازاری دارد که بنگاه در آن فعالیت می کند و ساختار بازار رقابت بنگاه را به طور کلی می توان به 3 دسته تقسیم کرد: بازار انحصاری ,بازار چند جانبه و رقابت کامل.
بازار انحصاری زمانی اتفاق می افتد که یک تولید کننده به گونه ای بر تولید یا توزیع کالا (یا هر دو) کنترل داشته باشد, که بتواند از آن طریق قیمت را تحت تاثیر قرار دهد.با توجه به اینکه انحصارگران بزرگ با هیچ گونه رقابتی مواجه نیستند,لذا معولاً دولت ها به نحوی در قیمت گذاری یا عملیات آن ها تاثیر گذاشته و آن ها را کنترل می نمایند.اکثر این انحصار گران دارای مرز های جغرافیایی خاص و تعریف شده ای هستند.انحصار چند جانبه حالتی است که در آن صنایعی که تولید و توزیع برخی کالا ها را در دست دارند,تعداد بسیار اندکی اند و تا حد محدودی رقابت بین آن ها ملاحظه می شود.اعضای تولیدی در بازار انحصار چند جانبه,از نظر قیمت گذاری دارای قدرت محدودی هستند چرا که سایر اعضا نیز به نوبه خود در این امر دخالت دارند.اصولاً اگر عضو تولیدی در این بازار,قیمت های خود را به طور یک جانبه افزایش دهد ممکن است دیگران این کار را دنبال نکنند و در نتیجه سهم بازار را از دست بدهد.به همین دلیل قیمت کالا هایی که در یک بازار انحصار چند جانبه تولید می شوند,بسیار به هم نزدیک است.
بازار رقابت کامل حالتی است که تعداد تولید کنندگان و توزیع کنندگان به حدی زیاد است که هیچ یک نمی توانند به تنهایی تاثیری در قیمت ها داشته باشند.تفاوت بین این سود و سود در بازار انحصاری چیزی است که اصطلاحاً به رانت انحصارگر معروف است و معمولاً از میزان سودی نرمالی که باید بدست آورند(تحت شرایط رقابت کامل) ,بیشتر است.
چرا نوع ساختار بازار در تصمیم مکان یابی صنعتی بنگاه ها تاثیرات متفاوتی از خود بر جای می گذارد؟
تفاوت عمدتاًدر نوع بازار های انحصاری و انحصار چند جانبه در مقایسه با بازار رقابت کامل است.نظر به اینکه تولید کنندگان در بازار های انحصاری می توانند قیمت بازار را در دست خود داشته باشند,طبیعی است که مکان هایی که درآمد آن ها را حداکثر می کند مطلوب تر از مکان هایی است که هزینه آن ها را حد اقل می کند.بنابر این اگر مکان هایی هزینه های بیشتری هم برای تولید کنندگان داشته باشند,آن ها می توانند هزینه افزایش خود را به صورت قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان انتقال دهند.این در حالی است که بنگاه های شاغل در یک بازار رقابت کامل به راحتی نمی توانند هزینه ها را به صورت قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان انتقال دهند.اگر تولید کنندگان در بازار رقابت کامل قیمت های خود را بالا ببرند,فروش آن ها کمتر می شود چرا که مصرف کنندگان کالا های مورد نیاز خود را از سایر تولید یا توزیع کنندگان در بازار تهیه می کنند بنابراین هدف اینگونه بنگاه ها باید حداقل کردن هزینه باشد به همین دلیل باید در مکان هایی مستقر شوند آن مکان هزینه را به حداقل برسانند.
سایر عوامل موثر بر مکان یابی بنگاه ها اینرسی و نیرو های جبری با اینکه این عامل چندان شناخته شده و ملموس نیست لیکن به جرات می توان آن را یکی از قوی ترین نیرو های موثر در انتخاب مکان بنگاه ها دانست.همین که بنگاهی در مکانی استقرار پیدا کرد,نیرو های زیادی برای نگه داشتن او در آن مکان خاص وارد عمل می گردند.به عبارت دیگر همان دلایلی که در اول باعث استقرار بنگاه در مکان دیگری مخالفت می کنند,به خصوص در حالت هایی که بنگاه عملکرد موفقی داشته باشد و به خاطر همان موفقیت ها نیاز به توسعه ظرفیت و تجهیزات جدید پیدا نماید.ساختار اجتماعی_ اقتصادی منطقه نیز در طول زمان باعث تاییدی بر تصمیم اولیه ی بنگاه مبنی بر استقرار در این مکان خاص می گردد.بدین ترتیب که رابطه ی هم تکاملی بین بنگاه و جامعه اطراف به وجود می آید.بنگاه اقتصادی جامعه را به گونه های مختلف تقویت و حمایت می کند و جامعه هم بنگاه را در حقیقت رابطه تنگاتنگی بین این دو به وجود می آید.روابط اقتصادی بنگاه با دیگر تولید کنندگان,خریداران و کارکنان به گونه ای شکل می گیرد که عملاًامکان تغییر مکان بنگاه به محل دیگر غیر ممکن می شود.به عنوان مثال تولید کننده محلی, مواد اولی و واسطه ای خود را از شخصی یا گروهی از عرضه کنندگان دریافت می کند که هم به کیفیت اجناس آن ها اطمینان داشته و هم ممکن است روابط دوستی و عاطفی با آن ها پیدا کرده باشد.با اینکه در صورت تغییر مکان ممکن است روابط دوستی و عاطفی با آن ها پیدا کرده باشد.با اینکه در صورت تغییر مکان ممکن است نهاده های مورد نیاز خود را از مکان و تولید کنندگان دیگری به دست آورد ولی همواره این تغییر مکان ریسک قابل توجهی برای او به همراه خواهد داشت.در برخی از موارد دیگر,تغییر مکان منجر به از دست دادن نیروی کار ماهر می گردد و در بسیاری از موارد نیرو های کلیدی یک بنگاه ممکن است حاضر به تغییر مکان نباشند.به عنوان مثال برخی از آزمایشگاه ها و سازمان های تحقیقاتی را می توان نام برد.در بسیاری از موارد بنگاه ها با تغییر خطوط تولیدی خود مکان را عوض نکرده و به تولید کالا های دیگری مشغول می شوند و یا اینکه تحقیقات انجام شده نشان می دهد که حدود 60% از بنگاه هایی که در محل های خود اقدام به توسعه تجهیزات و ساختمان می کنند برای این است که تیم مدیریتی آن ها با تغییر مکان از هم جدا نگردند.
هزینه های تولید تغییرات هزینه های تولید معمولاً از طریق مقایسه بین کاهش هزینه ها در نتیجه استقرار در آن نقطه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
به طور کلی این سوال اساسی باید پاسخ داده شود که آیا تغییر در هزینه های تولید از افزایش هزینه های حمل و نقل بیشتر می گردد؟
هزینه های نیروی کار بنگاه هایی که هزینه ی نیروی کار آن ها نسبت به ارزش نهایی محصول, بخش عمده ای را تشکیل می دهد ,بنگاه های کاربر نامیده می شود.بنابر این سطح دستمزد منطقه در هزینه ی نیروی کار آن ها نقش مهمی ایفا می نماید.
این مسئله در تصمیمات مکان یابی بنگاه ها تاثیر می گذارد.البته همان طور که می دانیم انواع مختلفی از نیروی کار در مناطق وجود دارد و هرکدام از این گروه ها دارای یک بازار مخصوص خود است(تقاضا و عرضه مختص هر گروه) و طبیعتاً دارای قیمت تعادلی دستمزد می باشند و قاعدتاً سطح دستمزد برای هر گروه در منطقه تقریباً یکسان است.بنابر این در این حالت انتخاب منطقه برای بنگاه (در صورتی که مناطق دستمزد های متفاوتی داشته باشند) مساله ای اساسی است, لیکن استقرار بنگاه در مکان خاص درون منطقه آن چنان مهم نخواهد بود.
باید توجه داشت که عواملی نظیر کارایی, در هزینه های نیروی کار تاثیر زیادی دارد.به عنوان مثال اگر نیروی کار در منطقه A (در واحد زمان) دو برابر نیروی کار در منطقه B تولید نمایند و هر دو نیز به مقدار مساوی نهاده مصرف کنند,می توان گفت که واحد هزینه نیروی کار هر واحد محصول در منطقه A ارزانتر از منطقه B می باشد.معمولاً کارایی نیروی کار را از حاصل تقسیم تولید بر اندازه نیروی کار به دست می آورند ولی باید دقت نمود که این معیار اندازه گیری کارایی,تفاوت های مربوط به میزان استفاده از سرمایه را در تولید نشان نمی دهد.بنگاه ها در تصمیمات استقرار خود به این نکته,یعنی کارایی نیروی کار نیز توجه می کنند.
در کشور های پیشرفته وجود اتحادیه ها نیز به عنوان عامل موثری در هزینه نیروی کار به حساب می آید.تصور معمول این گونه اتحادیه ها باعث افزایش دستمزد,کاهش کارایی و وضع مقررات به نفع نیروی کار بوده و حرکت اتحادیه ها از لحاظ افزایش هزینه نیروی کار عمدتاً به ضرر صاحبان بنگاه هاست.البته در کشور هایی نظیر امریکا,ایالت هایی هستند که به نیروی کار حق پیوستن به اتحادیه ها را می دهند و تحقیقات انجام شده نیز موید این مطلب است که ایالت هایی که چنین قوانینی دارند موفقیت بیشتری در جذب واحد های جدید به مناطق خود داشته اند.
محیط و کیفیت زندگی اخیراً عقیده بر این است که اگر به توان کیفیت و محیط زندگی مردم را بهتر نمود,به صورت راحت تری می توان به توسعه اقتصادی دست یافت.
کیفیت زندگی شامل موارد بسیاری از جمله آب وهوای خوب, جاده های خوب,مدارس بهتر ,خدمات دولتی مطلوب تر و بهداشت گشته و تمامی این ها به طور غیر مستقیم در هزینه های تولید دخالت خواهند داشت.
بحث محیط زندگی و سازگاری های مربوط به آن به طرق مختلف می تواند در تصمیمات انتخاب مکان بنگاه ها تاثیر گذارد , مثلاً ممکن است با توجه به وجود این عوامل ,نیروی کار بهتری را با دستمزد کمتر استخدام نمایند, چرا که نیروی کار ماهر اکثراً ارزش زیادی برای محیط اطراف زندگی خود قائلند و در برخی از مواقع حاضرند با دستمزد کمتری در این مناطق کار کنند.
البته تاثیر منفی وجود سازگاری با محیط زندگی بر هزینه نیروی کار جای تامل دارد ,چرا که از یک طرف نیروی کار بهتر با دستمزد کمتری جذب می گردد ولی از طرف دیگر وجود شرایط مطلوب زندگی در یک منطقه ممکن است تقاضای زمین و در نتیجه ارزش زمین و اجاره ها را بالا برده و در هزینه ی تولید هزینه ی عکس داشته باشد.
آنچه مسلم است محیط زندگی و کیفیت آن بر انتخاب مکان بنگاه تاثیر دارد.
مالیات ها انواع مختلف مالیات ها نیز نقش عمده ای در انتخاب مکان بنگاه ها بازی می کنند.مالیات بر درآمد به طور غیر مستقیم بر هزینه نیروی کار بنگاه ها اثر می گذارد,چرا که برای ثابت نگه داشتن درآمد واقعی نیروی کار ,بنگاه ها مجبورند مبلغ بیشتری به نیروی کار پرداخت نمایند.مالیات بر درآمد شرکت ها نیز به علت تاثیر در میزان سود بعد از کسر مالیات بنگاه ها تاثیر خاصی بر مکان آن ها دارد.
به جز دو نوع مالیات ذکر شده مالیات بر املاک و مستغلات و تاثیر آن بر انتخاب مکان را نمی توان نادیده گرفت.در بیشتر کشور ها مناطق مختلف دارای نرخ های متفاوتی از یک نوع مالیاتند و بنگاه ها این عامل را در تصمیمات خود دخالت می دهند.البته باید توجه داشت که بحث مالیات ها در مقایسه با سایر عوامل موثر در مکان یابی بنگاه ها ممکن است چندان قابل توجه نباشد عولی خوشبختانه به علت وجود آمار و اطلاعات لازم در این خصوص به راحتی می توان میزان تاثیر ان را بر مکان یابی بنگاه ها اندازه گیری کرد.