مقدمه
در حال حاضر مدیران موفق دنیا به این دستاورد دست یافته اند که محیط کار در واقع خانه اول کارمندان است و تا جایی که ممکن است این محیط را آرام و مناسب برای کارمندان خود آماده می کنند به طور مثال شرکت گوگل که از موفق ترین شرکت های تجاری در دنیای امروزیست توانسته بالاترین امکانات رفاهی را برای کارمندان خود فراهم آورد و تمام نیازهای کارمندان خود را تامین نماید که این امر باعث آن شده که امروز کارمندان گوگل بالاترین راندمان کاری در کلیه شرکتهای دنیا را کسب کنند.
تناسب لوازم اداری با دفاتر، تحت تاثیر عواملی چون قابلیت تطبیق ، تنظیم، دوام، سازگاری، فضای نگهداری، بهره وری، زیبایی و چگونگی سیم کشی می باشد.
فضای مورد نیاز برای کارمندان در حالت نشسته یا ایستاده ، مبنایی برای محاسبه ی حداقل فاتصله بین میزها و میز تحریرها است (حداقل فاصله مطلوب 10 متر) صندلیها باید قابل تنظیم چرخدار و مبله و مجهز به پشتی تکیه دادن باشند. دفاتر بایگانی ، آرشیو و کارتهای اطلاعات مربوط به دانشگاهها و ... را می توان در کمدهای بدون پهلو که معمولاً از جنس استیل و در ابعاد استاندارد ساخته می شوند قرار داد.
نل دیوار کوب
ارگونومی در محل کار از جمله عواملی است که دربهبود روند کار، برای کار فرما و برای کارمند مهم است.
فواید ارگونومی در محیط کار :
برای کارفرما :
1.افزایش بهره وری
2.افزایش کارآیی
3. کاهش خطاها
4. استفاده بهتر از نیروی انسانی
برا ی کارمند:
1. افزایش روحیه کار
2. افزایش آسایش
3. افزایش راحتی
در محل کار باید به استانداردهای ارگونومی توجه ویژه داشت چرا که در بهبود عملکرد فرد تاثیر بسزایی دارد.
سابقه ی طراحی نشیمنگاه ووسایل و تجهیزات مربوط به آ ن، به عهد باستان برمی گردد.برای مثال، چهارپایه وصندلی نزد مصریان ،وسایل ارزشمندی محسوب می شد و دوره ی ظاهر شدن این وسایل در طرح ها ،به ترتیب به 2050و1600سال قبل از میلاد می رسد.
به هر حال ،علی رغم این که وسایلی از این دست که برای نشستن مورد استفاده قرار می گیرد ، دارای قدمت و حصوری فراگیر بوده اند،ولی در طراحی فضاهای داخلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است ،در این خصوص ، نیلس دیفرینت به عنوان یک طراح صنعتی می گوید : «طراحی یک صندلی ، فرصتی است برای سنجیدن توانایی یک طراح »یکی از مشکلات موجود در طراحی نشیمنگاه ، آن است که نشستن را فعالیت بی حرکتی محسوب می کنند.در صورتی که واقعیت عکس این قضیه را ثابت میکند.
همواره باید در نظر داشت در فعالیت های حرکتی – که در واقع نشان دهنده ی پدیده ای بین موجود زنده و محیط فیزیکی اطراف است ،به کاربردن داده های دوبعدی و ساکن برای حل مشکلات سه بعدی از ارزش طراحی می کاهد.بر عکس ،ممکن است یک صندلی که با توجه به ابعاد و اندازه های انسانی طراحی شده ضرورتا راحتی مقطعی چندانی را فراهم نکند .باوجود این اگر طرح بر پایه ی ابعاد انسانی استوار نباشد ، بدون شک این نوع نشیمنگاه ها راحتی و آسایش دراز مدتی فراهم نخواهد کرد.
هدف از راحت سازی صندلی ،توزیع فشار ناشی از وزن بدن در سطح تماس با صندلی وتا حد امکان در ناحیه ای وسیع تر می باشد.نباید تصور یک طراح این باشد که فراهم کردن امکان راحتی برای افراد به ایجاد گودی و نرمی بیشتر در صندلی خلاصه می شود چرا که با چنین تصوری در حقیقت بیشترین دردو خستگی و ناراحتی را برای شخص استفاده کننده بوجود آورده است . جایی که در آن استخوان ها در کمترین فاصله با پوست بدن قرار دارند ،امکان وارد شدن بیشترین فشار به بافت آن قسمت وجود دارد.
بهترین نمونه در این زمینه ، برجستگی های استخوان نشیمنگاهی است که اهمیت میزان راحتی صندلی وبه طور کلی نشیمنگاه را نشان میدهد.اگر در ایجاد راحتی در نشیمنگاه دقت کافی لحاظ نشود ، شخص مجبور خواهد بود برای رهایی از وارد شدن فشار بر ماهیچه ها ، بدن خود را حرکت دهد که در چنین حالتی این فرو رفتگی ،نقش حمایتی و نگهدارندگی بدن رااز بین می برد.با وجود راحتی و گودی بیش از حد برای نشیمنگاه بدن در وضعیتی قرار می گیرد که گویی شخص در داخل صندلی فرورفته و در حال دست و پازدن است.در چنین حالتی ، فقط پاها برروی زمین قرار دارد وبرای خنثی کردن سنگینی بدن ، نیروی ماهیچه ای باید اصلی را عهده دار شود.
دیگر حالت عدم راحتی ، هنگامی است که سنگینی وارده بر عقب صندلی باعث بالا آمدن لبه ی جلویی صندلی شود که خود باعث فشار برقسمت های پایینی ران و عصب های آن میشود.همچنین هنگام فرورفتن زیاد بدن در صندلی ، کناره ها و قسمت های عقب نشیمنگاه به طرف بالا می آیند که فشاری مضاعف بر قسمت های مختلف بدن به همراه خواهد داشت . علاوه بر این ، ناگفته پیداست که هر چه بدن بیشتردر صندلی فرورود ،برای بر خواستن یادر واقع کنده شدن از صندلی باید تلاش بیشتری از خود نشان داد.
نه تنها نرمی بیش از حد سطح نشیمنگاه ،عدم راحتی و آسایش را به همراه دارد ، بلکه عکس قضیه ، یعنی سخت و تخت بودن آن نیز موجبات ناراحتی شخص را فراهم می کند.
صندلی با ارتفاع زیاد باعث فشردگی و اختلال در گردش خون میشود.علاوه براین کف پاها تماس لازم رابا زمبن نداشته ودر نتیجه باعث کاهش تعادل بدن میشود. ویا طراحی یک صندلی با ارتفاع کوتاه تر از حد معممول باعث کشیدگی بیشتر پاها به طرف جلو شده ودر پی آن ،موجب از حرکت افتادن آنها میشود.علاوه بر این حرکت بدن به طرف جلو باعث دور شدن پاها از تکیه گاه شده و مانع ایجاد وضعیت بهینه ی تکیه گاه برای کمر میشود .
از دیگر ملاحظات اساسی در طراحی نشیمنگاه عمق آن است . اگر عمق بیشتر از حد باشد ، لبه ی صندلی باعث فشردگی ناحیه ی پشت زانو شده واز رسیدن خون به قسمت پاها جلوگیری می کند که این مساله ، تحریک و ناراحتی به دونبال خواهد داشت.
همچنین اگر وسعت نشیمنگاه زیاد با شد ، جلوی صندلی باعث فشردگی در ناحیه ی پشت زانو میشود که عدم راحتی و مشکلاتی را در گردش خون به همراه خواهدداشت و اگر پهنای نشیمنگاه کم باشد شخص از حمایت ناحیه ی پایین ران ها محروم خواهد شد و فرد احساس می کند که هر لحظه در حال سقوط است.
تکیه گاه :
اگرچه یکی از مهم ترین عوامل در جهت تامین راحتی لازم برای شخص در هنگام استفاده از صندلی ، اندازه ، حالت و محل تکیه گاه است ، ولی بااین حال با مراجعه به منابع اطلاعاتی موجود درباره ی اندام سنجی مشخص میشود که موارد فوق ، از جمله پیچیده ترین مولفه های این زمینه ی علمی می باشد .
با توجه به اندازه ها ی اساسی نشیمنگاه مانند ارتفاع ، طول ، عرض و ارتفاع محل قرارگیری دست (دسته صندلی )- که باید در طراحی رعایت شود- ونیز با نظر به این مساله که داده های کمی موجود ، تنها در خصوص ناحیه ی کمر و ستون فقرات می باشد ، بنابراین لزوم پرداختن به مفاهیم و خطوط کلی در یان مورد هر چه بیشتر احساس میشود.
با توجه به آنچه گفته شدطراح باید تمام سعی خود را در جهت رفاه و بالا رفتن راحتی افراد در محل کار،بکارگیرد تااز بوجود آمدن خستگس فیزیکی که از علامت های آن افت مهارت کاری است بکاهدکه عکس العمل بد ، افزایش میزان اشتباهها ، اشتباه چشم از، علائم این نوع خستگی است.
مسائلی که در بهبود وضعیت کار اثر دارند عبارتند از:
1. فضای مناسب
2.نور مناسب
3.رنگ ها ی بکار رفته در فضا
4. تهویه مناسب
5. تجهیزات اداری
نقش رنگ
یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثرهر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار میآورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است