مقدمه در حال حاضر مدیران موفق دنیا به این دستاورد دست یافته اند که محیط کار در واقع خانه اول کارمندان است و تا جایی که ممکن است این محیط را آرام و مناسب برای کارمندان خود آماده می کنند به طور مثال شرکت گوگل که از موفق ترین شرکت های تجاری در دنیای امروزیست توانسته بالاترین امکانات رفاهی را برای کارمندان خود فراهم آورد و تمام نیازهای کارمندان خود را تامین نماید که این امر باعث آن شده که امروز کارمندان گوگل بالاترین راندمان کاری در کلیه شرکتهای دنیا را کسب کنند.
تناسب لوازم اداری با دفاتر، تحت تاثیر عواملی چون قابلیت تطبیق ، تنظیم، دوام، سازگاری، فضای نگهداری، بهره وری، زیبایی و چگونگی سیم کشی می باشد.
فضای مورد نیاز برای کارمندان در حالت نشسته یا ایستاده ، مبنایی برای محاسبه ی حداقل فاتصله بین میزها و میز تحریرها است (حداقل فاصله مطلوب 10 متر) صندلیها باید قابل تنظیم چرخدار و مبله و مجهز به پشتی تکیه دادن باشند.
دفاتر بایگانی ، آرشیو و کارتهای اطلاعات مربوط به دانشگاهها و ...
را می توان در کمدهای بدون پهلو که معمولاً از جنس استیل و در ابعاد استاندارد ساخته می شوند قرار داد.
نل دیوار کوب ارگونومی در محل کار از جمله عواملی است که دربهبود روند کار، برای کار فرما و برای کارمند مهم است.
فواید ارگونومی در محیط کار : برای کارفرما : 1.افزایش بهره وری 2.افزایش کارآیی 3.
کاهش خطاها 4.
استفاده بهتر از نیروی انسانی برا ی کارمند: 1.
افزایش روحیه کار 2.
افزایش آسایش 3.
افزایش راحتی در محل کار باید به استانداردهای ارگونومی توجه ویژه داشت چرا که در بهبود عملکرد فرد تاثیر بسزایی دارد.
سابقه ی طراحی نشیمنگاه ووسایل و تجهیزات مربوط به آ ن، به عهد باستان برمی گردد.برای مثال، چهارپایه وصندلی نزد مصریان ،وسایل ارزشمندی محسوب می شد و دوره ی ظاهر شدن این وسایل در طرح ها ،به ترتیب به 2050و1600سال قبل از میلاد می رسد.
به هر حال ،علی رغم این که وسایلی از این دست که برای نشستن مورد استفاده قرار می گیرد ، دارای قدمت و حصوری فراگیر بوده اند،ولی در طراحی فضاهای داخلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است ،در این خصوص ، نیلس دیفرینت به عنوان یک طراح صنعتی می گوید : «طراحی یک صندلی ، فرصتی است برای سنجیدن توانایی یک طراح »یکی از مشکلات موجود در طراحی نشیمنگاه ، آن است که نشستن را فعالیت بی حرکتی محسوب می کنند.در صورتی که واقعیت عکس این قضیه را ثابت میکند.
همواره باید در نظر داشت در فعالیت های حرکتی – که در واقع نشان دهنده ی پدیده ای بین موجود زنده و محیط فیزیکی اطراف است ،به کاربردن داده های دوبعدی و ساکن برای حل مشکلات سه بعدی از ارزش طراحی می کاهد.بر عکس ،ممکن است یک صندلی که با توجه به ابعاد و اندازه های انسانی طراحی شده ضرورتا راحتی مقطعی چندانی را فراهم نکند .باوجود این اگر طرح بر پایه ی ابعاد انسانی استوار نباشد ، بدون شک این نوع نشیمنگاه ها راحتی و آسایش دراز مدتی فراهم نخواهد کرد.
هدف از راحت سازی صندلی ،توزیع فشار ناشی از وزن بدن در سطح تماس با صندلی وتا حد امکان در ناحیه ای وسیع تر می باشد.نباید تصور یک طراح این باشد که فراهم کردن امکان راحتی برای افراد به ایجاد گودی و نرمی بیشتر در صندلی خلاصه می شود چرا که با چنین تصوری در حقیقت بیشترین دردو خستگی و ناراحتی را برای شخص استفاده کننده بوجود آورده است .
جایی که در آن استخوان ها در کمترین فاصله با پوست بدن قرار دارند ،امکان وارد شدن بیشترین فشار به بافت آن قسمت وجود دارد.
بهترین نمونه در این زمینه ، برجستگی های استخوان نشیمنگاهی است که اهمیت میزان راحتی صندلی وبه طور کلی نشیمنگاه را نشان میدهد.اگر در ایجاد راحتی در نشیمنگاه دقت کافی لحاظ نشود ، شخص مجبور خواهد بود برای رهایی از وارد شدن فشار بر ماهیچه ها ، بدن خود را حرکت دهد که در چنین حالتی این فرو رفتگی ،نقش حمایتی و نگهدارندگی بدن رااز بین می برد.با وجود راحتی و گودی بیش از حد برای نشیمنگاه بدن در وضعیتی قرار می گیرد که گویی شخص در داخل صندلی فرورفته و در حال دست و پازدن است.در چنین حالتی ، فقط پاها برروی زمین قرار دارد وبرای خنثی کردن سنگینی بدن ، نیروی ماهیچه ای باید اصلی را عهده دار شود.
دیگر حالت عدم راحتی ، هنگامی است که سنگینی وارده بر عقب صندلی باعث بالا آمدن لبه ی جلویی صندلی شود که خود باعث فشار برقسمت های پایینی ران و عصب های آن میشود.همچنین هنگام فرورفتن زیاد بدن در صندلی ، کناره ها و قسمت های عقب نشیمنگاه به طرف بالا می آیند که فشاری مضاعف بر قسمت های مختلف بدن به همراه خواهد داشت .
علاوه بر این ، ناگفته پیداست که هر چه بدن بیشتردر صندلی فرورود ،برای بر خواستن یادر واقع کنده شدن از صندلی باید تلاش بیشتری از خود نشان داد.
نه تنها نرمی بیش از حد سطح نشیمنگاه ،عدم راحتی و آسایش را به همراه دارد ، بلکه عکس قضیه ، یعنی سخت و تخت بودن آن نیز موجبات ناراحتی شخص را فراهم می کند.
صندلی با ارتفاع زیاد باعث فشردگی و اختلال در گردش خون میشود.علاوه براین کف پاها تماس لازم رابا زمبن نداشته ودر نتیجه باعث کاهش تعادل بدن میشود.
ویا طراحی یک صندلی با ارتفاع کوتاه تر از حد معممول باعث کشیدگی بیشتر پاها به طرف جلو شده ودر پی آن ،موجب از حرکت افتادن آنها میشود.علاوه بر این حرکت بدن به طرف جلو باعث دور شدن پاها از تکیه گاه شده و مانع ایجاد وضعیت بهینه ی تکیه گاه برای کمر میشود .
از دیگر ملاحظات اساسی در طراحی نشیمنگاه عمق آن است .
اگر عمق بیشتر از حد باشد ، لبه ی صندلی باعث فشردگی ناحیه ی پشت زانو شده واز رسیدن خون به قسمت پاها جلوگیری می کند که این مساله ، تحریک و ناراحتی به دونبال خواهد داشت.
همچنین اگر وسعت نشیمنگاه زیاد با شد ، جلوی صندلی باعث فشردگی در ناحیه ی پشت زانو میشود که عدم راحتی و مشکلاتی را در گردش خون به همراه خواهدداشت و اگر پهنای نشیمنگاه کم باشد شخص از حمایت ناحیه ی پایین ران ها محروم خواهد شد و فرد احساس می کند که هر لحظه در حال سقوط است.
تکیه گاه : اگرچه یکی از مهم ترین عوامل در جهت تامین راحتی لازم برای شخص در هنگام استفاده از صندلی ، اندازه ، حالت و محل تکیه گاه است ، ولی بااین حال با مراجعه به منابع اطلاعاتی موجود درباره ی اندام سنجی مشخص میشود که موارد فوق ، از جمله پیچیده ترین مولفه های این زمینه ی علمی می باشد .
با توجه به اندازه ها ی اساسی نشیمنگاه مانند ارتفاع ، طول ، عرض و ارتفاع محل قرارگیری دست (دسته صندلی )- که باید در طراحی رعایت شود- ونیز با نظر به این مساله که داده های کمی موجود ، تنها در خصوص ناحیه ی کمر و ستون فقرات می باشد ، بنابراین لزوم پرداختن به مفاهیم و خطوط کلی در یان مورد هر چه بیشتر احساس میشود.
با توجه به آنچه گفته شدطراح باید تمام سعی خود را در جهت رفاه و بالا رفتن راحتی افراد در محل کار،بکارگیرد تااز بوجود آمدن خستگس فیزیکی که از علامت های آن افت مهارت کاری است بکاهدکه عکس العمل بد ، افزایش میزان اشتباهها ، اشتباه چشم از، علائم این نوع خستگی است.
مسائلی که در بهبود وضعیت کار اثر دارند عبارتند از: 1.
فضای مناسب 2.نور مناسب 3.رنگ ها ی بکار رفته در فضا 4.
تهویه مناسب 5.
تجهیزات اداری نقش رنگ یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است .
جلوه یا اثرهر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند .
معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار میآورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است .
معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار میآورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ،درخشندگی و پرمایگی فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایرفام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند .
فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند .
فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) .
دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معیندر چرخه ی رنگ ، نشان می دهند .
در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بینیک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم سادهترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید وسیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینماینددرخشندگی، دومین صفت رنگ است ودرجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیزدر همین معنا به کار می برند) .
معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس بارنگ های بیفام می سنجند .
در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستریروشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه)را دارد .پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگاست و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار میبرند ) .
فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فامخالصی یافت .
همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرنداز نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت.
این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر اینرنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها،منتقل خواهد کرد.
دیوارها و پیش زمینه هایروشنرنگ های سرد ، مختصر کاهش دردمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند .
به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگو سایز متوسطدر مبلمان و پنجره هائی با سایزبزرگ شاهد ان خواهیم شد که رنگ انها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تآثیرگذاری بر محیط غالب خواهند شد ثبات از بین خواهد رفت و تلویحآ نوعی تکان بصری ایجادخواهد نمود.با مبلمان وپنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانستترکیب بندی با ثبات داشته باشیم.
هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط اینکه عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند.
در اغلبموارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزاننور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید.
همین اشیاء مزاحم،صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص،تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید.
چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندیعمومی، بسیار سطحی است.ملحقات تیرهاز این رو چشمان شما به سمت رنگتیره تر کشیده میشوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات واثاثیه ها را نظم دهیدتا هادی دید وکیفیت بصری روان باشند.
تأثیرات حاصل از رنگ ها همواره لازمه ی دریافت نتیجه ای مطلوب از انجام هر نوع کار عملی، وجود اطلاعات و آگاهی لازم تئوری در آن زمینه است.
رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند: 1.
پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها.
2.
لوازم دکوراسیون شامل مبلمان، پرده ها، فرش و غیره.
در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند زیرا که نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.
در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا، جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیار چشمگیرتر است.
گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.
رنگ های خنثی و رنگ سفید سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است.
رنگ سفید القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است.
سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است.
( منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون ( ترکیب ) رنگی در فضا است.) به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد.
بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است.
سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد.
در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند.
این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند.
رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است.
برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.
رنگ های خنثی رنگ های خنثی، رنگ هایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند.
با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جز رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید.
همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند.
رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال اینها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند.
رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند.
خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد.
با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند.
با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ، پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد.
اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است.
هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند.
آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها در نظر بگیرید.
از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد.
به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید.
به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.
نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد: 1.
جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشتر کرده است.
تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر.
رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جز ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.
به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند.
ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.
کتابخانه جنس: MDF رنگ : سورمه ای – نارنجی ابعاد :185×150.12 نل دیوار کوب نور قطعا نور یکی ازعناصر تعیین کننده آهنگ حیات در زندگی بشر است.
یک نظر اجمالی از داخل یک بنا به دنیای اطراف،ما را با نشانه های بی شماری که برای سلامتی فیزیکی و روحی ما اهمیت دارند ، آشنا می کند .
هر چند که نیازهای بشر به این عناصر به طور قابل توجهی متفاوت است.
نور به سه شکل مختلف در معماری به کار گرفته می شود.
ابتدایی ترین آن استفاده از نور به عنوان منبع اصلی روشنایی است .
همچنانکه گاهی نیز به عنوان عنصری حسی و زیبایی شناسانه به کار گرفته شده است.
توزیع نور باید به نیازهای زیر پاسخ بگوید.
- کاربری - زیبایی شناسی و ارتباط بصری - ادراک بصری - وظیفه بصری - نورپردازی نقاط خاص (نورپردازی مکمل) هنگام طراحی روشنایی باید توجه کرد همه سطوح داخلی و خارجی نور کافی ببینند و سطحی که به دلیل عدم توجه از قلم نیفتد.
نورپردازی انواع سطوح سطوح عمودی که در بیشتر اوقات نقش زمینه اشیاء و فیگورهای موجود در فضا را ایفا میکند به طور کلی میتوانند به دو طریق نورپردازی شوند نور گسترده و نور اریب (با زاویه 30 درجه و کمتر) نور اولی بیشتر حالت خنثی دارد در حالی که نور اریب بافت و ناهمواریهای دیوار را به نمایش میگذارد.
قوسهای نوری ناشی از چراغهای دیواری ریتم و تناسب به فضا میبخشند ،نورهای موضعی جزئیات مشخصی از ساختمان را روشن میکنند یا صرفاً برای برانگیختن حس کنجکاوی به کار میروند.
نور از پایین به بالا حالت دراماتیک ایجاد میکند ، سایههای بلند تولید میکند و جنسیت و بافت مصالح را به نمایش میگذارد.
این نوع نورپردازی در فضای بیرون برای روشن کردن درختها (با چراغهای توکار همسطح زمین) یا به نمایش گذاشتن نمای ساختمان ، ستونها ، قوسیها و امثال آن به کار میروند.
نور معمارانه نوری است که دقیقاً منطبق با عناصر مهم ساختمان نظیر ستونها ، شکافها و برجستگیهای ساختمان ، خطوط افقی و عمودی نما طراحی شود.
سقف نورانی (شبه نورگیر) با نور یکنواخت و متحدالفاصله فلورسنت و پوشش از جنس شیشه یا پلکسی گلاس مات (پانل یکپارچه) به دست میآید و برای از بین بردن تضاد بصری ورود به داخل فضاهای عمومی وسیع ، عموماً در ورودیها استفاده میشود.
زیبایی شناسی امروزه طراحی روشنایی در دو مسیر حرکت میکند مسیر اول مربوط به ایجاد روشنایی بدون نمایش منبع نور است.
برای این کار از چراغهای مخفی شده در پشت سقفهای کاذب و جاسازی شده درون شکافهای دیوارها و سقفها ، که به همین منظور ساخته شدهاند.
استفاده میشود گاه نیز از سقفهای روشن نیمه شفاف ، که از نورگیرهای طبیعی تقلید میکنند ، استفاده می شود.
جریان دیگر ، چراغها را به عنوان عناصر مکمل زیبایی شناسی ساختمان در نظر میگیرد.
در این حالت ، شکل چراغ اهمیت زیادی مییابد مهمترین عامل در تعیین زیبایی شناسی چراغ ، در نظرگیری حال و هوای کلی پروژه است.
در یک مکان رسمی و تشریفاتی نمیتوان از چراغهای فلورسنت مدولار خاص فضاهای اداری استفاده کرد.
برعکس در یک فضای اداری مدرن نمیتوان چلچراغ آویزان کرد.
قبل از انتخاب شکل و نوع چراغ باید به نکات روان شناسی آن توجه کرد.
عامل مهم دیگر رابطه شکل ، رنگ و جنسیت چراغ با پروژه موردنظر است.
این رابطه میتواند از نوع هماهنگی یا تضاد باشد.
در مورد نورپردازی آثار تاریخی عموماً توصیه میشود از گونههای مدرن و ساده چراغ استفاده شود ، زیرا هر نوع چراغ با شکل کلاسیک یا سنتی ممکن است زیبایی شناسی اثر را تحت تأثیر قرار دهد و خوانایی تاریخی آن را مخدوش کند.
روشنایی مصنوعی در چند سال اخیر ، معماری ایرانی به لحاظ طراحی معماری و تکنولوژی ساخت پیشرفت قابل توجهی کرده است.
بخشی از این تحول کیفی به دلیل تنوع روزافزون فرآوردهها و تجهیزات ساختمانی است که امکانات بیشتری را در اختیار طراحان قرار داده است.
اگرچه دامنه محصولات مربوط به روشنایی مصنوعی به اندازه بخشهای دیگر توسعه نیافته است.
از امکانات موجود هم به اندازهظرفیت آنها استفاده نمیشود چه بسا ممکن است مسئله روشنایی چنانچه نور موضوع طراحی باشد یکسره از آغاز به مهندس برق سپرده شود او ، که به مسائل کمی نورپردازی آشناست.
اغلب در بهترین شرایط میتواند استاندارد حداقل روشنایی را تأمین کند چنان که تجربه نشان داده است مهندسان ، با تأمین روشنایی موردنیاز برای دیدن ، تنوع نورپردازی و منابع نوری را به حداقل میرسانند.
این روزها به آثار قابل توجهی با جزئیات هنری و فنی ، رنگ و مصالح برخورد میکنیم که به لحاظ عدم برخورداری از نورپردازی مناسب ، جلوه بسیار کمی دارند.
مطالعات اخیر نشان دادهاند حتی آسایش بصری از طریق روشنایی متنوع و ترجیحاً متغیر (نظیر نور طبیعی) تأمین شود تا با نور ثابت و یکنواخت .
نور نه تنها نقش مهمی در ارزشگذاری بر عناصر معماری دارد بلکه یکی از عوامل مهم و تعیین کننده فضا نیز محسوب میشود فضای معماری با ادراک بصری ارتباط مستقیم دارد و ادراک بصری نیز از پیامهای نوری متأثر است که اعصاب چشم دریافت میکنند نور و معماری موضوعاتی جدایی ناپذیرند.
تنها نور برای معماری اندیشیده نمیشود بلکه معماری نیز همواره در پی یافتن نوعی سازماندهی است که بتواند از نور طبیعی و مصنوعی بهترین استفاده را بکند.
کافی است به سنت سازماندهی فضاهای سرپوشیده در اطراف حیاط مرکزی یا به ایجاد فضاهای واسط نیمه روشن نظیر رواق و ایوان توجه کنیم تا ابعاد تأثیر نور را در شکلگیری گونههای ساختمانی درک کنیم.
این محل به دلیل اینکه دارای 1پنجره می باشد ازنور طبیعی زیادی برخوردار نیست در نتیجه برای روشن نگه داشتن آن از شبکه های نورانی استفاده کردیم و همچنین از صفحات شبکه ای که از نور زردبرخوردارند.
برای طراحی این فضا از سبک داستیل الهام گرفته شده است.سبکی که داشتن خطوط متقاطع افقی وعمودی از ویژگی های این سبک است.
واز هنرمندان آن میتوان به پیت موندریان ،یکی از هنرمندان سرشناس جهان اشاره کرد.
دراین مکان برای طراحی کتابخانه ها و طراحی های موجودبرروی دیوارها از آثار این هنرمند معروف الهام گرفته شده است.
میزکوچک جنس:فلز رنگ: نقره ای ابعاد :40×60 میز اداری جنس : چوب قسمت فوقانی :شیشه رنگ:سورمه ای قسمت فوقانی :مات ابعاد:1/1×21/2