مهاجرت و توزیع جمعیت:
آنچه در بحث مهاجرت بیش از همه اهمیت دارد شناخت عوامل زمینه ساز مهاجرت ها و اقداماتی است که باید در جهت دهی آن صورت گیرد. این عوامل به اجمال عبارتند از: بالا بودن میزان رشد جمعیت و عدم هم آهنگی آن با امکانات زیست در بعضی از مناطق کشور، ناهمگونی های اقلیمی و زمین شناختی که امکان استقرار جمعیت در بخش وسیعی از کشور را محدود کرده است، توسعه نامتوازن نواحی مختلف کشور و شرایط و اوضاع و احوالی که برعدم توانمندی محیط در نگهداری جمعیت افزوده است، بالا بودن تعداد آبادی های بسیار کوچک و کم اهمیت و اتکاء آنها بر زراعت دیم که به سرعت از صرفه اقتصادی تهی شده و به مهاجرت دامن میزنند، جاذبههای شهری و سطوح بالای درآمدی آنها در مقایسه با وضع روستائی وسطوح بسیار پایین درآمدی آنها، پایین بودن سرانه سرمایهگذاری در نیمی از استان های کشور . مضافاً آنکه شکاف موجود بین حداکثر و حداقل سرانه سرمایهگذاری در استان ها بیش از سه برابر است.
برای حل مسائل فوق اقداماتی به شرح زیر ضروری است:
توسعه زیرساخت ها در نقاط روستایی وکاهش شکاف درآمدی میان جوامع شهری وروستائی.
تلاش برای ایجاد تعادل زیستی معیشتی و کاهش نابرابری ها و ناهماهنگیهای موجود.
بهینهسازی تولید و درآمد و تلاش برای افزایش بهرهوری آنها درنقاط روستایی .
روزآمدکردن سازمان و تشکیلات مدیریتی درمناطق آسیبدیده وآسیبپذیر.
نیروی انسانی و اشتغال
در زمینه مسائل مرتبط با نیروی انسانی و اشتغال بر محورهای زیر میتوان تاکید کرد:
میزان بالای رشد جمعیت فعال در دهه اخیر. در فاصله سال های 1375 تا 1381 رشد سالانه جمعیت فعال7/4 درصد و سه برابر رشد سالانه کل جمعیت بوده است. اگر جمعیت فعال به تفکیک شاغلین و بیکاران در جستجوی کار در نظر گرفته شوند در آن صورت در فاصله سال های مذکور، رشد سالانه شاغلین1/4 درصد و رشد سالانه بیکاران بیش از دو برابر و 6/9 درصد بوده است. به همین لحاظ میزان بیکاری از 1/9 درصد در سال1375 به 3/12 درصد در سال 1381 افزایش یافته است.
انتقال سهم عمده متقاضیان ورود به کار از سنین کمتر از 20 سالگی به سنین 20تا29 سالگی (اشاعه تحصیلات در چند دهه اخیر نقش مهمی دراین انتقال داشته است)
تغییر و تحولات ناموزون انتقال شاغلین در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات و رشد بی رویه و تورم ناموزون بخش خدمات قبل از اشباع بخش صنعت. در سال 1381 توزیع شاغلین در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات به ترتیب4/26، 26 و 6/44 درصد بوده است. چنین روندی منجر به افزایش بیکاری پنهان و اشتغال کاذب و غیر مولد شده است.
مشکلات و چالشهای فوق اقداماتی به شرح زیر را ضروری میسازد:
چارهجوئیهای علمی وعملی در زمینه کار آفرینی و اشتغال زائی
ایجاد زمینهها و ساختار اجتماعی و اقتصادی مناسب برای استقبال از مشاغل فنی و میدانی و پرهیز از مشاغل اداری و پشت میز نشینی .
توجه و تاکید بر ایجاد اشتغال بیشتر در بخش صنعت و صنایع زیر بنایی.
تنظیم خانواده و بهداشت و باروری
هر چند کاهش سریع باروری در دو دهه اخیر به تدریج بار برنامههای تنظیم خانواده با هدف تحدید موالید و تعدیل رشد جمعیت را سبک تر کرده است ولی مسائل مرتبط با بهداشت باروری کماکان مطرح است و با توجه به تحولات اخیر جمعیتی و پیامدهای آن به تدریج ابعاد گستردهتری نیز خواهد یافت. پیامدهائی چون:
به هم خوردن تعادل موجود در تعداد مردان وزنان در معرض ازدواج.
افزایش سن ازدواج، به ویژه در مورد دختران
افزایش فاصله سن بلوغ و سن ازدواج.
افزایش باروری ناخواسته و امکان افزایش سقط جنین.
خطر افزایش بیماری های مقاربتی و بیماری مهلک ایدز.
با توجه به چالش های مرتبط با تنظیم خانواده و بهداشت باروری، لازم است در برنامهریزی ها اولویت های زیر مد نظر قرار گیرد:
1 تداوم ارائه خدمات تنظیم خانواده به صورت فعال و رایگان .
2 افزایش کیفیت برنامههای تنظیم خانواده و تعیین جهت برنامهها به سمت برنامه جامع بهداشت باروری.
3 توجه به ویژگی های خانواده و بهداشت باروری.
4 افزایش نقش مشارکت مردان در برنامههای بهداشت باروری و تنظیم خانواده
5 ارائه خدمات مشاورهای و بهداشتی برای جوانان به ویژه جوانان در آستانه ازدواج
6 برنامهریزی در جهت استفاده بیشتر و گستردهتر از توانائی و تخصص زنان تحصیلکرده.
هرم سنی جمعیت کشور
شکل توزیع جمعیت در گروههای سنی مختلف را هرم سنی جمعیت می گویند. در این هرم فراوانی جمعیت در هفده گروه سنی نشان داده می شود. در هرم سنی هرچه فراوانی جمعیت در قسمت پایین (قاعده) هرم بیشتر باشد، جامعه جوانتر خواهد بود. بر اساس هرم سنی جمعیت کشور در سال 1385، همانطوری که گروه سنی 20-24 سال به تعداد 9 میلیون نفر و سهم 77/12 درصد از کل جمعیت کشور بوده و این حکایت از فراوانی جمعیت در این گروه سنی که در دوران جوانی و فعالیت هستند دارد. (24-20 سال)در سرشماری قبلی (سال 75)7 /8 % از جمعیت یعنی 4 درصد کمتر بوده است.
مقایسه هرم های سنی جمعیت در 3 سرشماری گذشته یعنی سالهای 65، 75 ،85 نشان می دهد نرخ زاد و ولد از بیست سال گذشته تا کنون کاهش معنی داری داشته است چرا که سهم گروه سنی 4-0 سال از کل جمعیت کشور در این سه مقطع به ترتیب 3/18 ،3/10 ،75 /7 درصد بوده است.
میانگین گروه سنی 14-0 سل از کل جمعیت کشور میباشد . در بین ستانهای کشور ،استان تهران در این گروه سنی با 9/20 %کمترین فراوانی و ستان سیستان و بلوچستان با 5/37 % بیشترین فراوانی را دارد.فروانی گروه سنی مذکور در خراسان رضوی 9/25 %یعنی قدری بیشتر از میانگین کشور می باشد.
نرخ رشد جمعیت کشور
متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت کشور طی دهه 75 تا 85 ،معادل 61/1 درصد دوره است .این در حالیست که شاخص مذکور یطور میانگین در نقاط شهری 74/2 و در نقاط روستایی منفی 44/0 بوده است. بعبارتی طی ده سال گذشته به جمعیت نقاط شهری کشور ،5/11 میلیون نفر ضافه شده لیکن در جمعیت نقط روستایی کشور نه تنها افزیشی وجود نداشته بلکه جمعیت با کاهش بیش از 1 میلیون نفر نیز مواجه بوده است.
در بین استانهای کشور،بیشترین نرخ رشد سالانه طی دهه گذشته مربوط به استان سیستان و بلوچستان (4/3%)و بعد از آن استانهای کرمان و هرمزگان و کمترین آن مربوط به استان همدان (15/0 %) و بعد از آن ستانهای اردبیل و کرمانشاه می باشد.
نرخ رشد سالیانه استان خراسان رضوی 71/1 % بوده که شامل 83/12 % در نقاط شهری و 3/0 - % در نقاط روستایی بوده است .
تغییرات جمعیتی طی دهه های گذشته
تغییرات جمعیت کشور از سال 1260 تا کنون یعنی طی 125 سال گذشته ، حدود 10 برابر افزایش داشته است.
سهم جمعیت شهری و روستایی در حال حاضر حدودا به نسبت دو سوم و یک سوم می باشد. این در حالیست که در 50 سال قبل یعنی در سال 1335 ، این نسبت ها دقیقا عکس بوده است یعنی یک سوم جمعیت کشور در شهر ها و دو سوم در روستاها ساکن بوده اند.