شناخت کلی شهر چناران
1-1شهرستان چناران از شهرستانهای استان خراسان رضوی است. مرکز این شهرستان شهر چناران بوده و دارای دو بخش مرکزی وگلبهار است. در سال ۱۳۸۵، این شهرستان ۱۱۰٬۹۶۶ نفر جمعیت داشته است.
2-1تقسیمات کشوری
بخش مرکزی شهرستان چناران
دهستان چناران
دهستان رادکان
دهستان بقمچ
3-1شهر چناران
بخش گلبهار
دهستان بیزکی
دهستان گلمکان
شهرستان چناران با ۳۳۵۰ کیلومتر مربع وسعت در۷۵کیلومتری شمال غرب مشهد واقع شده است . این منطقه در محدوده دامنه های جنوبی رشته کوه هزارمسجد قرار گرفته است . رشته کوه هزار مسجد در شمال، رشته کوه بینالود در جنوب دشت چناران واقع شده و از برکت فراوانی آبریز رشته کوههای مذکور سرزمینی آباد و حاصلخیز می باشد.
شهرستان چناران از شمال و شمال غربی و شرقی به شهرستان های درگز و قوچان ، از شرق به شهرستان کلات ، از جنوب به شهرستان مشهد و از جنوب غربی و غرب به شهرستان نیشابور محدود گردیده است. این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و گلبهار و ۵ دهستان بقمچ ، چناران ، رادکان ، بیزکی و گلمکان می باشد .
4- 1مشخصات جغرافیایی
شهرستان چناران، با پهنه ای بیش از 4هزار کیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی قرار دارد. این شهرستان ازشمال به شهرستان درگز، از باختر به شهرستان قوچان، از خاور به شهرستان مشهد و از جنوب به شهرستان های نیشابور و مشهد محدود است.
این شهرستان با قرار گرفتن در میانه دشت توس و کوه های هزار مسجد و بینالود، فاقد ناهمواری است. هوای چناران معتدل و خشک است، و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها به 37 درجه بالای صفر و کم ترین آن، در زمستان ها به 15 درجه زیر صفر می رسد. میانگین بارندگی سالیانه این شهر250 میلیمتر است.
حدود جغرافیایی شهر ها
حوزه ی نفوذ شهر
حوزه ی نفوذ یک شهر به آن قسمت از نواحی جغرافیایی مجاور شهر گفته می شود گه در زمینه ی دریافت خدمات و کالاهای شهری و یا تأمین و تدارک مواد کشاورزی مورد نیاز شهر با آن رابطه ی متقابل داشته باشد. وسعت حوزه ی نفوذ یک شهر با تعدد نقش آن رابطه ی مستقیم دارد. یعنی هر چه شهر دارای نقش های متعدد باشد، به همان نسبت حوزه نفوذ وسیعتری می یابد. بر خلاف آنچه که در منابع فارسی زبان جغرافیای شهری عنوان می شود، ضوابط تعیین حوزه های نفوذ شهرهای صنعتی را نمی توان برای ایران تعمیم داد. ایران کشوری است با نظام سیاسی و اداری متمرکز و شهرهای ایران از نظر عملکرد ها و وظایف در یک نظام سلسله مراتبی شدید قرار دارند. از این رو ضوابط تعیین حوزه های نفوذ شهری در یک کشور فدرال نمی تواند در ایران نیز صادق باشد.
تا قبل از ماشینی شدن وسایل نقلیه، حوزه های نفوذ شهری نیز از تقسیمات سیاسی و اداری تبعیت می کرد. بدین ترتیب که مرکز هر ایالت برای ولایات و شهر ها و نواحی روستایی خود نقش مرکزیت مستقلی به عهده داشت. لیکن باید توجه داشت که حتی در این دوره نیز برخی شهر ها به دلیل نقش و عملکرد معینی که داشتند برای کارکرد های معینی، حوزه ی نفوذ وسیعتری از مرز سیاسی و اداری شهر های فوق فراتر می رفت. با توسعه ی ارتباطات و ماشینی شدن وسایط نقلیه روز به روز از نقش مرزهای سیاسی و اداری و تعیین حوزه های نفوذ شهری کاسته شد. امروزه حوزه های نفوذ شهری را به سختی می توان با مرز های جغرافیایی معین مشخص کرد، بنابراین شهرها حوزه ی نفوذ مطلق، ان چنان که در گذشته معمول بود، ندارند. اما این بدان معنا نیست که شهر به کلی فاقد یک حوزه ی نفوذ باشد.
شهر ها دارای دو نوع حوزه نفوذ هستند :
حوزه نفوذ عام
حوزه نفوذ خاص
حوزه های نفوذ عام شهری ممکن است با شهر های دیگر نیز در ارتباط باشند و به تناسب نیاز، راحتی آمد و شد و شدت و ضعف عملکرد های متفاوت شهری تحت تأثیر شهر های مختلف قرار گیرند. اما حوزه ی نفوذ خاص بیشتر در شعاع نزدیک یک شهر قرار دارد و مناسبات روزمره و نیاز های متقابل جاری عمدتا با همان شهر انجام می گیرد. در بررسی حوزه ی نفوذ شهر کلا با مفاهیم مختلفی برخورد می کنیم که لازم است هر یک از آنها جداگانه مورد بررسی قرار دهیم:
حوزه ی نفوذ
حوزه نفوذ عبارت است از بخشی از نواحی اطراف شهر که نیازهای آن اعم از خدمات و کالا به وسیله آن شهر تأمین می شود. وسعت و شعاع عملکرد آن را نقش شهر، مرتبه ی شهر در نظام سلسله مراتبی شهرها، عوامل جغرافیایی نظیر ناهمواری یا دیگر عوارض طبیعی و سرانجام سهولت دسترسی تعیین می کند. علاوه بر این فاصله نزدیکترین شهر بعدی نیز در تعیین حوزه ی نفوذ یک شهر می تواند موثر باشد.
اصطلاح حوزه ی نفوذ شهر نمایانگر میدان تأثیر و نفوذ خدمات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی یک شهر در روستاها، روستا شهرها، شهرک ها، بخش ها و شهر های کوچک مجاور آن است.
طبیعی است که این میدان نفوذ با افزایش فاصله تعدیل می یابد و تا رسیدن به مرز یک شهر هم ارز دیگر، تقریبا از بین می رود. از این رو می توان گفت که حوزه ی نفوذ یک شهر با آن پیوند اقتصادی و اجتماعی تنگاتنگی دارد.
در تعیین حوزه نفوذ یک شهر می توان از عوامل زیر کمک گرفت :
عرضه ی کالاهای شهری و تدارک مصنوعات ساخته شده در شهر
ارائه خدمات درمانی و بهداشتی مستقر در شهر
ارائه خدمات آموزشی و فرهنگی موجود در شهر
خدمات سیاسی و اداری متمرکز در شهر
ارائه سرویس های خدماتی و تعمیراتی موجود در شهر
شبکه ی ارتباطی و امکانات حمل و نقل مسافری و کالایی
بدین ترتیب ملاحظه می شود که در ایران عواملی از قبیل توزیع روزنامه، تماس تلفنی، عزیمت به محل کار، شماره ی اتومبیل و نظایر این ها که بیشتر در شهر های کشور های صنعتی ملاک عمل قرار می گیرند، چندان کاربرد تعیین کننده ای ندارند.
حوزه ی کشش
حوزه کشش یک شهر را به عبارتی می توان با حوزه نفوذ آن یکسان دانست. اما باید توجه داشت که شهر ها الزاما کالاهای مورد نیاز خود را از تمام نقاطی که به آنها خدمات ارائه می دهند تأمین نمی کنند. اصولا در شهر ها یک برتری نسبی وجود دارد و آن امکان بهینه گزینی و حق انتخاب است.
شهر ها به دلیل همین موقعیت برتر خود حوزه کشش کالایی مورد نیاز را انتخاب می کنند. هر چند که این حق انتخاب برای خدمات و کالاهای معینی در حوزه نفوذ نیز محفوظ است. لیکن قدرت و میدان عمل شهر ها در این زمینه وسیع تر از نواحی روستایی و کوچک است. مثلا شهر ها در مورد مصرف کالاهای کشاورزی و دامی خود آزادانه تر عمل می کنند تا روستا های اطراف در مورد انتخاب خدمات درمانی و آموزشی و کالایی مورد نیاز خود. در تعیین وسعت حوزه ی کشش یک شهر علاوه بر عوامل یاد شده برای حوزه ی نفوذ، دامنه ی تقاضا نیز موثر است.
شهر نیازهای غذایی و کالاهای کشاورزی و دامی خود را از نواحی اطراف خود می گیرد. شدت و ضعف این کشش را نقش شهر و حجم تقاضا - اعم از برای مصرف در خود شهر یا واسطه گری برای شهر های دیگر- تعیین می کند.
بازار های هفتکی، بازار دام، عمده فروشی محصولات کشاورزی و دامی، استقرار صنایع وابسته به تولیدات روستایی نظیر قالیبافی، رنگرزی، پرداخت فرش، بسته بندی و یا برخی صنایع تبدیلی هر یک به نوبه ی خود در تعیین شعاع حوزه ی کشش نقش فعالی دارند.
پسکرانه
این اصطلاح به جای واژه Hinterland به کار می رود. برخی معتقدند که فقط آن را باید برای شهر های بندری به کار برد. در مواردی نیز مراد از پسکرانه نواحی اطراف شهر اعم از حوزه نفوذ یا کشش آنهاست.
اصطلاح پسکرانه بیشتر یک مفهوم جغرافیایی است و الزاما با مرزبندی اقتصادی یا اجتماعی معین ی مشخص نمی شود و می توان آن را به تناسب مورد به کار برد: مانند پسکرانه ی روستایی یک شهر، پسکرانه ی کوهستانی یک شهر و یا پسکرانه ی ارتباطی آن.
حومه شهر
مراد از حومه شهری نواحی است که اغلب در شعاع نزدیک شهر ها قرار دارند. حومه ی شهری بیشتر جزیی از خود شهر است و آن عبارت از واحد هایی است که به طور طبیعی در اطراف شهر ها وجود داشته و یا به دلیل مشکلات و محدودیت های فضایی موجود در شهر ها، ایجاد شده باشند. حومه ها ارتباط پیوسته و تنگاتنگی با شهر دارند.
در مواردی جز سازمان ادرای و سیاسی شهر به شمار آمده و در موارد دیگر واحد مستقلی را تشکیل می دهند. لیکن این واحد ها به شدت تحت تأثیر و نفوذ و جذابیت شهر ها قرار دارند و علت وجودی آنها به شهر اصلی وابسته است.