سد خاکی لاگز با هسته رسی ، دارای ارتفاع 14 متر و طولی در حدود 300 متر با گنجایش ذخیره سازی تقریبا 1000000 مترمکعب آب واقع در مزرعه لاگز در جنوب شرقی شهر محلات احداث شده است که به دلیل عدم دقت در مطالعات مقدماتی ، در مرحله آبگیری با فرار آب از بخش های پایه سد و تکیه گاهها مواجه شده است . بررسی دولومیتهای برشی شده تکیه گاههای سد و تراورتن های واقع در محدوده جناح چپ و بستر و تلفیق داده های پتروگرافی و ژئوتکنیکی بیانگر وجود پتانسیل بالای توسعه شکستگی های انحلالی این سنگها برای فرار آب ، به ویژه از تکیه گاه راست می باشد. وجود لنزهای ماسه ای و سیلتی در زیر بدنه سد و در محل دو کانال رودخانه ای قدیمی ، به دلیل نفوذپدیری نسبتا زیاد این مصالح ، گزینه دیگری برای فرار آب از مخزن سد لاگز محلات می باشد . علاوه براین ، شکستگی های ماکروسکوپی تراورتن ها در بخش زیرسطحی تکیه گاه چپ و وجود سیستم قنوات خوب پر نشده زیر مخزن سد نیز می توانند عوامل موثر دیگری در فرار آب از مخزن سد در نظر گرفته شوند. تکمیل و گسترش عملیات پتوی رسی در محدوده مخزن سد، مطالعه ژئوالکتریک جهت شناسایی قنوات و آب بند نمودن کامل آنها در صورت نیاز، موثرترین راهکارها برای جلوگیری از فرار بیشتر آب از مخزن سد لاگز محلات در نظر گرفته شده اند.
سد خاکی لاگز
پیشینه تاریخی
محلات در روزگار هخامنشیان بخش کوچکی از ایالت ماد به شمار می رفته است، این منطقه در دوران اشکانیان جزئی از ایالت والی نشین ماد بزرگ محسوب می شود، در زمان سلوکیان این ناحیه، مخصوصا" قسمت شمالی آن یعنی دهستان خورهه مورد توجه حکام یونانی بوده است وجود آثار باستانی باقی اثر باستان در استان مرکزی است در روشن ساختن سابقه تاریخی این منطقه نقش مهمی را ایفاء می کند. در رمان ساسانیان نیز منطقه محلات، مخصوصا" دره رودخانه قهرود در جنوب این شهر محل استقرار جمعیت بوده است آثار باقیمانده از یک آتشکده مربوط به این دوره این مطلب را به وضوح نشان می دهد در دروان نخستین اسلامی این شهرستان جزء منطقه ای به شمار می رفت که جبال خوانده می شد از زمان سلاجقه بر این سامان عراق عجم نام نهاده اند که حوزه کنونی این شهرستان بخش کوچکی از منطقه عراق عجم به شمار می رفت و این نام تا زمان قاجاریه و پهلوی نیز معروف بوده در تقسیمات کشوری روزگار مغول این ناحیه جزئی از منطقه ای بود که عراق عجم نامیده می شد و در قرن هفتم عراق عجم را قمستان عراق می خواندند در قرن چهارم هجری و در روزگار دیالمه ( 378ه.ق. ) بصورت رستاق ( بخش فعلی) شناخته و آن را به چند طوج تقسیم کرده اند در همین دوره منطقه مورد نظر ما رستاق انار خوانده می شده است .
همچنین در قرن چهارم هجری روستاهای ( علیا و سفلی ) وطالقان در دهستان خورهه از توابع رستاق انار محسوب می شده اند . مراکز و کانون های درجه اول شهری در اطراف این شهرستان عبارت بودند از ساوه تفرش ، وره ( آشتیان) ساروق و گلپایگان شهرها و کانون های مبادلاتی درجه دوم در عراق عجم عبارت بودند از : محلات ، خمین، کمیجان، میلاجرد، خنداب، خورهه، نیمور، نراق، دلیجان، جاسب ، مامونیه
از زمان صفویه مبادلات تجاری شهرستان محلات عمدتا" با اصفهان بوده است. و در این دوره آلو، قالی، خوان و خوانچه و نقاشی از محلات به اصفهان حمل می شده و در دو کاروان سرا مبادله می شده است.
همان طور که در قسمتهای پیشین اشاره شد در محدوده کنونی این شهرستان دو روستای خورهه و نیمور سابقه ای بسیار طولانی تر از شهر محلات دارند و درجاهای مختلف از آنان به عنوان شهر یاد شده است در واقع در آثار تاریخی بسیار قدیمی نامی با عنوان محلات وجود ندارد. بلکه همان طور که گفته شد محلات به نامهایی چون انار باره انار و سایر البلوک، معروف بوده است روستای نیمور ( هم اکنون شهر می باشد ) نسبت به خورهه و شهر محلات تاریخ روشنتری دارد و در منابع مختلف تاریخی بدان اشاره شده است این روستا در دو دهه گذشته به لطف قرار در مسیر محلات خمین و وجود معادن سنگ بسیار زیاد رشد چشمگیری داشته و در سال 85 تبدیل به شهر شده در حالیکه روستای خورهه که قدمتی بیشتر داشته امروزه از نظر رشد جمعیتی در جا می زند علت ایجاد و توسعه روستای نیمور به احداث سدی در روزگار ساسانیان بر روی رودخانه قهرود و کندن کانالی بزرگ به طول هیجده کیلومتر برای تامین آب تیمور باز می گردد بنای آتشکده نیمور تا قرن چهارم هجری سالم بوده است و نیمور از مراکز مهم مذهبی فلات ایران در روزگار باستان به شمار می رفته است وجود بقایای آتشکده ساسانی آتشکده در سه کیلومتری جنوب آن و حصار دژی کهن بنام قلعه جمشیدی موید این گفتار است درباره این قلعه در زمان حمله افغاغنه به این منطقه داستان هایی نقل می شود.
که در اسنادتاریخی ذکر نشده است از جمله این که آزاد خان به نیمور حمله ای آورد و اهالی را در قلعه جمشیدی معاصره می کند، این معاصره مدتها ادامه یافته و هیچ کس قادر به نفوذ قلعه نبوده است و روستای نیمور تا زمان ناصرالدین شاه از ابادیهای خالصه به شمار می رفت، در زمان حکومت مسعود میرزاضل السطان پسر دوم ناصرالدین شاه در اصفهان نیمور همراه با ششصد آبادی خالصه حوزه اصفهان به اجاره نامبرده واگذار شد، پس از آغاز فروش خالصه ها در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و روزگار مظفرالدین شاه نیمور به مالکیت دائمی ظل السلطان در آمد و از آن جا که درتیمور مالک زمینها وظیفه داشته تا مسکن خانوارها را نیز تامین کند، بدین جهت مجموعه آبادی به مالک و یا مالکین تعلق داشته است و همچنین مدتی نیز محلات مرکز فرقه اسماعلیلیه بوده است.
وجه تسمیه نام محلات:
انگیزه ایجاد شهر، وجود اب، از چشمه ای طبیعی است که جهت کشاورزی استفاده می شود. همان طور که از نام شهر پیداست محلات یک اسم عربی است که جمع محله می باشد زمان این نام گذاری دقیقا" معلوم نیست ولی به گفته یکی از مطلعین محلی فردی بنام سهراب امین این اسم را در زمان حمله افغانها ( ازاد خان) به این منطقه بر روی این شهر گذشته شده است و اینکه چرا این شهر را محلات می خوانند به علت وجود محله های مختلفی بوده که با یکدیگر تجانسی نداشته اند در گذشته اختلاف بین محله ها گاهی به حدی می رسیده که کسی جرات پا گذاشتن به محله دیگر را نداشته در حال حاضر این اختلافات به دلیل وسیعتر شدن شهر و افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح فرهنگ مردم و زیاد شدن مشغله کمرنگ شده است ولی هنوز هم با وجود نام گذاری خیابان ها به اسامی مختلف باز هم هر محل را به نام قدیمی اش می خوانند از محله های قدیمی شهر می توان از محله بالا، محله زیر، آبرویه، قلعه و گوشه نام برد.
روستای لریجان :
نام دهی در دهستان باقر اباد شهرستان محلات است، که در تمام ایران نامی بی مانند می باشد این واژه در هیچ فرهنگی نیامده است لر یعنی جوی آب باشد اعم از ان که سیلاب او ار کنده و یا ساخته باشند جان پسوند مکان است و معرب گان.