کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد : · سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان · اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز · بارش برف سنگین · رطوبت کم هوا بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است .
علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد .
همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند .
برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .
فرم بنا برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد .
لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود .
در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
1.
ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند .
اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند .
جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود .
لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
2.
استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد .
لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
3.
پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند .
فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد .
لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد .
همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
کالبد شهری و روستایی بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است .
ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از : 1.
بافت متراکم و فشرده 2.
فضاهای کوچک و محصور 3.
بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها ) 4.
معابر باریک به موازات خط تراز زمین با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است .
معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند .
در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت .
ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد .
ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند .
رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد.
استفاده از پلانهای ماتراکم و فشرده به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی و در نتیجه جلو گیری از ایجاد سوز در راخل و خروج هوای داخل یه خارج از بنا.
ازدیاد انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره های مقابل افتاب زمستان.
تابش خورشید که از طریق پنجزه ها وارد می شود ممکن است به صورت مستقیم ، پخش شده و یا انعکاسی از سطوح خارجی باشد .
مهمترین این سطوح ، سطح زمین و مصالح اطراف و کنار پنجره ها می باشد .
شکل و نحوه قرارگیری ساختمان به منظور افزایش میزان استفاده از خورشید در زمستان.
دریافت غیر مستقیم تهویه و باد وزش باد در هرمنطقه نکته ای قابل .اهمیت است که بایستی بر اساس بررسی هایی که در زمینه تا.ثیرات ان بر ساختمان انجام میشود و نیز بر مبنای جهت و سرعت باد در ان منطقه د در جهت استفاده بهینه از باد مناسب و کاهش اثرات مخرب باد غالب تدابیری ا ندیشید.
1 پایین بردن ساختمان نسبت به سطوح اطراف ان باعث عبور سهلتر جریان هوا از روی ان میگردد ودر نتیجه باعث کمتر شدن جریان گردابی در پشت ساختمان و جریان متوقف شده در جلوی ساختمان می گردد.
2-پله ای کردن وایجاد شیب مصنوعی در سطوحی از ساختمان که درمسیر مستقیم وزش بادمی باشد نیز جریان گردابی را حذف میکند وجریان متوقف شونده را به حداقل می رساند .
3-شکل ونحوه قرار گیری ساختمان به منظور کاهش تلاطم باد در زمستان برگرداندن بنا پشت به باد و استفاده از سطوحی صاف وبدون بازشو در مقابل وزش باد برگرداندن بنا پشت به باد و استفاده از سطوحی صاف وبدون بازشو در مقابل وزش باد .
ایجادخاکریز و یا حفاظ خاکی یا مانعی در مقابل وزش باد .
فشردگی فرم در پلان و مقطع،اولین قاعده در کم کردن سطح تماس با جریان باد است.
جهت قرار گیری نیز به همین اندازه مهم است.پلان (ب)از نظر شکل ابعاد فضا مانند پلان (آ)است با این وجود چرخش ان به اندازه 45درجه موقعیت سطوح در معرض باد این پلان را تا حد پلان(ج)افزایش داده.
5-بالا بردن حصاری بلند وطولانی بالا بردن حفاظی بلند وطولانی که عمود بر جهت باد باشدهمچنین ایجاد پیش امدگی سایبان در بالای ساختمان و نیز کشیدن دیواری گرداگرد ساختمان .
یک حصار محکم و استوارمثل دیوار فضایی کوچک نسبتا ارامی درحرکت برگشتی باد بوجود می اورد ولی حصاری که به ترتیبی دارای خلل وفرج باشد در دراز مدت بهتر عمل خواهد کرد .
6- حفاظت از فضاهای بیرونی از طریق هندسه بنا ازطریق ایجاد نوعی حصار برای بعضی فضاها که می بایست جریان هوای کمی در انجا جریان داشته باشد.
7-به طور کلی ساختمانهای بلند در برابر باد با مشکلات حادی روبرو می شوند .سرعت طبیعی باد با وزش به بدنه بلند ساختمان با افزایش ارتفاع زیاد میشود وطبقات بالا راتحت تاثیر نیروی زیادی قرار میدهد که میتواند نمای ساختمان را از بین ببرد ومستلزم ملاحظاتی برای تقویت ساختمان در برابر بارهای جانبی است.در سطح زمین، جریان بادهای نسبتا شدید ،از حرکت سریع هوای جانبی ساختمانکه روبه باد ودارای فشار زیاد است، با برخورد با هوایی که دارای فشار پایین ودر پشت ساختمان جریان دارد به وجود میاید اگر در زیر ساختمان بلند و در سطح زمین فضای باز مانند راهرو وجود داشته باشد وقتی چفت در خروجی را باز کنیم عبور جریان هوا از ان فضا به قدری سریع خواهد بود که راه رفتن را مشکل میکند حتی اگر باد شدید یا ملایم در ان راهرو یا باز نمی شود یا به زور باز می شود.از مشکلاتی که باد در سطح زمین به وجود می اورد می توان ***** اقلیم معتدل و مرطوب - داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند.
سپس با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند: الف- فضاهای بسته شامل اتاقها.
ب- فضاهای نیمه باز شامل ایوانها.
ج- فضاهای باز که شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که «اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد».
ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که «معماری جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد».
معماری منطقه معتدل و مرطوب به منظور بررسی ساخت و ساز در این اقلیم، منطقه گیلان در نظر گرفته شده است.
از این رو در ادامه بحث به تحلیل معماری سنتی این منطقه میپردازیم.
اقلیم گیلان این منطقه پربارانترین منطقه شمالی ایران است و دارای رطوبت زیاد و گرمای هوا در تابستان باشد، از این رو «باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد، عامل اصلی شکلگیری معماری در این سرزمین است».
به منظور بررسی ویژگیهای معماری بومی این منطقه، این بناها از نظر نوع مصالح ساختمانی و تأثیر باد و نور خورشید بر آنها و چگونگی نسبت به این عوامل و ساختار فضائیشان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
الف) ساختار فضایی بنا: «شکلگیری معماری بومی گیلان بر مبنای مدولهایی از مربع میباشد که به صورت خطی در امتداد شرق- غرب و عمود بر جریان باد» توسعه یافته است، این گونه شکلگیری نمونهای از معماری برونگرا میباشد که از ویژگیهای آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع میباشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن میباشیم.
قابل ذکر است که بناها در فضاهایی باز سبز «گیاهی» قرار می گیرند ب) تأثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا: به منظور جلوگیری از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد، سقف شیبدار تا نزدیکی کف زمین در یک یا دو طرف بنا که در سمت باد قرار دارد ادامه مییابد.
همچنین به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت از سطح زمین به داخل بنا، سطح آن بالاتر از زمین قرار گرفته و در فضای بین کف و زمین جریان هوا موجب تبخیر رطوبت و تهویه هوا شده وسبب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان میشود.
ج) مصالح ساختمانی: ساقههای برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقفهای شیبدار هستند.
اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب میباشد که از آن در بدنهها نیز استفاده میشود و پوشش نهایی آن با خشت است و گلاندود میشود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمانهای تماماً چوبی استفاده شده است.
همانگونه که بیان گردید تمامی مصالح بکار رفته در بنا از مصالح موجود در محل میباشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است.
ویژگیهای معماری جدید گیلان: امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی و سنتی در این منطقه نمیباشیم و در عوض ساختمانهایی با سازه فلزی یا بتنی، پوشش آجری و سقفهای شیبدار با فرمهایی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری بیگانگان و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیازسرپناه خانواده، جایگزین ویژگیهای پیشین بناها گشتهاند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شدهاند که یکی از پیامهای اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژیهای غیر قابل تجدید(و یا فسیلی) به منظور گرمایش و سرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی میباشد.
انطباق معماری جدید با معماری بومی گیلان: شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام و دوام و همچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما میتوان با استفاده صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیلدهنده آن، مصالح بومی، همچون «چوب و (پیش ساخته نمودن) و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داده تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر به هزینه کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد».
از سوی دیگر، در پوشش بناها، استفاده از « ساقههای نباتی» به جای سفال میتواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد.
تمامی این عوامل میتواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار مؤثر افتد در داخل اتاق ها، جهت قرارگیری ساختمان ها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده اند.
برای حفاظت اتاق ها از باران، ایوانک های عریض و سرپوشیده در اطراف اتاق ها ساخته اند.
این فضاها در بسیاری از ماه های سال برای کار و استراحت و در پاره ای موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرند.
(اقلیم و معماری، مرتضی کسمایی) وحید قبادیان، بالاتر بودن سطح ساختمان از زمین، سقف های شیب دار و شکل برون گرای ساختمان را نیز از دیگر ویژگی های بناهای کرانه جنوبی دریای خزر بر می شمارد.
وی درباره نوع مصالح به کار رفته در این منطقه می گوید: «به دلیل حاصل خیزی و وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه، در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی، مصالح ساختمانی در این کناره، اغلب نباتی است.
مهم ترین ویژگی کرانه جنوبی دریای خزر، رطوبت نسبتا زیاد در تمام فصول سال، کم بودن اختلاف درجه حرارت بین شب و روز و پوشش وسیع گیاهی است.
«استفاده از جریان باد در فضاهای شهری و ایجاد کوران دو طرفه در داخل ساختمان ها» مهم ترین روش ایجاد سایش نسبی در این مناطق است.
«به منظور استفاده هر چه بیشتر از جریان هوا در فضاهای شهری و همچنین به دلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر منطقه، ساختمان ها در این نواحی به صورت غیر متمرکز و پراکنده سازمان دهی شده اند.
برای استفاده از کوران هوا و تهویه طبیعی آن، پلان ساختمان ها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی طویل و باریک است.
برای استفاده بیشتر از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در تمام ساخاتماننهای این مناطق بدون استثنا از کوران و تهویه طبیعی استفاره می شود.
بطور کلی پلانها گسترده و باز و فرم کالبدی انها بیشتر، شکلهای هندسی طویل و باریک است.
به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها ، جهت قرار گیری ساختمانها با توجه به وزش نسیم های دریا تعیین شده است .
در نقاطی که بادهای شدید و طولانی می وزد قسمتهای رو به باد یاخ تمانها کاملا بسته است .
به منظور استفاره هر چه بیشتر از جریان هوا، همچنین به دلیل فراوانی اب و امکان دسترسی به ان در هر نقطه ، ساختمانها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سارماندهی شده است.
***** اقلیم گرم و خشک از کرانه شمالی تا کرانه دریای جنوبی، فلات وسیعی قرار گرفته است که آب و هوای بخش گسترده ای از ایران بزرگ را شکل داده است.
«آب و هوای گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان، بارندگی اندک در طول سال، رطوبت کم هوا، پوشش نازک گیاهی، اختلاف بسیار درجه حرارت بین شب و روز و وجود بادهای توام با گرد و غبار در نواحی کویری و حاشیه آن»، ویژگی های عمده آب و هوایی این منطقه محسوب می شوند .
معماران سنتی و ساکنین قدیمی شهرها و روستاهای خطه مرکزی و شرقی ایران، مناطق مسکونی شان را به صورت بافتی متراکم ایجاد کرده اند تا از سایه ها بیشترین بهره را ببرند.
کوچه های باریک و نامنظم و بعضا پوشیده با طاق، علاوه بر جلوگیری از تابش مداوم آفتاب بر تن لخت خاک و سر برهنه عابرین، بادهای تند و غبارآلود کویری را نیز منحرف می سازد.
خانه های این منطقه نیز که به خانه های چهار فصل معروفند، به صورتی کاملا درون گرا و محصور ساخته شده اند.
کلیه بناهای ساخته شده در این منطقه به شکل حیاط مرکزی احداث شده اند و در اغلب آنها، زیرزمین، ایوان و بادگیر از اجزای فراموش نشدنی به شمار می رو د .
سمت شمالی حیاط که آفتاب مایل زمستان به آن تابیده و گرم تر از سایر بخش های بناست، زمستان نشین محسوب می شده است و اطاق های سمت جنوب که در سایه قرار دارند و خنک تر از دیگر نقاط ساختمان اند، محل سکونت افراد خانواده در تابستان بوده اند.
سرداب یا زیرزمین نیز غالبا در همین بخش از سازه بنا می شود.
کف بناها از سطح معابر اندکی پایین تر قرار دارد.
سازه های خشتی نااستوار این منطقه به این شکل مقاومت نسبتا بیشتری در برابر نیروی تخریبی زلزله پیدا می کند.
.
خشت دیرتر از هر ماده دیگر گرم می شود و شب هنگام نیز دیرتر حرارت خود را به محیط اطراف پس می دهد .
گذشتگان با افزودن نمک طعام به گل، از رویش گیاه بر دیواره های بنا جلوگیری می کردند.
این کار مقاومت سازه در برابر بارندگی، رطوبت و یخ زدگی را نیز افزایش می دهد.
قرار دادن خار و خاشاک بر بالای دیوارها هم مانع از برخورد مستقیم آب باران بر دیواره های گلی می شود استفاده از حیاط های داخلی درخت کاری شده و معطوف ساختن فضاهای زندگی به این حیاط ها، از عمده ترین ویژگی های معماری مناطق گرم و خشک است.
حیاط های داخلی که شامل درخت، حوض و سطح گیاه کاری شده است، یکی از موثرترین عوامل ایجاد رطوبت محسوب می شوند.
اتاق ها که فقط به این حیاط ها باز می شوند در برابر با دو طوفان شن که معمولا در مناطق کویری می وزد، همچنین در برابر بادهای سرد زمستانی محافظت می شوند.» معماری منطقه گرم و خشک: در بررسی و مطالعه معماری این نوع اقلیم میتوان به معماری مسکن بسیاری از شهرهای فلات مرکزی ایران اشاره نمود که دارای معماری درونگرا هماهنگ با این نوع اقلیم میباشند.
در این مبحث به بررسی معماری مسکن یزد که نمونهای از معماری درونگرا میباشد، خواهیم پرداخت.
ویژگیهای اقلیمی این منطقه «خشکی، کم آبی، گرمای شدید در تابستان» به همراه طوفانهای شنی در برخی از مواقع سال و وزش باد در جهات مختلف و همچنین «سرمای شدید در زمستان» میباشد.
ویژگیهای معماری بومی یزد: الف- ساختار فضایی بنا: شاخص اصلی معماری بومی یزد، درونگرایی آن میباشد.
این نوع معماری دارای حیاط مرکزی بوده و اتاقها معمولاً در چهار سمت آن واقع شده است و به منظور تهویه فضای داخلی، در گوشهای از بنا بادگیر ساخته میشود فرم حیاطها معمولاً به صورت گودال باغچه (در برخی موارد مسطح) میباشند ب- تأثیر جریان هوا و نور خورشید: در اقلیم گرم و خشکی همچون یزد که دارای طوفانهای شدید همراه با شن و گرمای زیاد در تابستان و سرمای شدید در زمستان است، هماهنگی با طبیعت و شرایط محیطی ضرورت بیشتری پیدا میکند، به عنوان نمونه در این اقلیم بایستی فرم پلان فشرده باشد تا سطوح کمتری در مقابل نور خورشید قرار گیرند.
همانگونه که توضیح داده شد به علت تابش شدید نور خورشید در تابستان و سرمای زیاد زمستان، جهت قرارگیری ساختمان در سمت جنوب تا جنوب شرقی میباشد تا بیشترین میزان انرژی را در فصل زمستان دریافت کند.
همچنین به منظور استفاده از بادهای مناسب، معماران گذشته از بادگیر استفاده میکردند تا بدین شیوه، جریان هوای مطبوع را به داخل اتاقها انتقال دهند و هوای گرم و آلوده به بیرون فرستاده شود.
در واقع بادگیر کار مکش را انجام میداده است، اجرای بادگیر در شهرهای مختلف منطقه گرم و خشک با توجه به اوضاع جوی منطقه و جهت وزش باد متفاوت میباشد به عنوان مثال «در یزد به علت وزش باد در جهات مختلف، بادگیری چهار طرفه ساخته میشود و معمولاً دارای ارتفاع زیادی میباشد».
با توجه به مطالب یاد شده، معماری مسکن در یزد به شکلی بوده تا از انرژی قابل تجدید همچون جریان هوا و نور خورشید به طرز کاملاً مناسب و بهینهای استفاده شود که این امر موجب کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی شده و بدین طریق پایداری محیط را تضمین کرده است.
ج- مصالح ساختمانی: مصالح ساختمانی در هر شرایط آب و هوایی به نوعی عمل میکند، به طوری که در آب و هوای گرم و خشک مورد مطالعه نوع مصالح به کار رفته در میزآنراحتی ساکنان در ساختمان تأثیر زیادی دارد.
در این اقلیم مصالح ساختمانی به نحوی باید انتخاب شوند که در مقابل گرما مقاومت فراوانی داشته و از ظرفیت حرارتی بالایی برخوردار باشند.
از جمله مصالحی که سازندگان بنا از آن استفاده میکنند گل و مشتقات آن است و چنانچه سنگ و یا چوب در بناها به کار برده شوند، آنرا با خاک و گل مخلوط مینمایند چرا که این نوع مصالح با آب و هوای خشک یزد تطابق دارد.
شایان ذکر است که گل مورد نیاز، از خاک همان محل پس از کودبرداری زمین به دست میآید که این امر موجب میشود تا با استفاده از مصالح محلی، مصرف انرژی کاهش یابد چرا که دیگر نیازی به صرف انرژی بیشتر به منظور حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر به مکان مورد نظر نمیباشد، همچنین ساخت و ساز در هنگام تولید مصالح، استفاده و دورریزی آن تأثیر سویی بر محیط پیرامون نخواهد داشت.
نکته حائز اهمیت دیگر در امر ساخت بنا، ضخامت مصالح به کار برده میشود، ضخامت دیوارها باید به گونهای باشد که بتواند در مقابل تابش طولانی نور خورشید مقاومت کند، همچنین رنگ مصالح به کار برده شده در بنا بایستی روشن باشد تا بتواند مقدار زیادی از انرژی خورشید را منعکس نماید، رنگ روشن خاک بهترین رنگ مصالح انتخابی در منطقه گرم و خشک است.
ویژگیهای معماری جدید یزد: متأسفانه در کنار چنین معماری آگاهانهای، شاهد ظهور معماری جدیدی هستیم که کاملاً با شرایط اقلیمی منطقه متناقض میباشد.
خانههای ردیفی که از بتن، آهن و آجر ساخته شدهاند.
با حیاطهایی که به علت کوتاه بودن دیوارهایشان، از یک سو قادر به ایجاد سایه مناسب نمیباشند و نمیتوانند از بنا، در مقابل وزش باد شدید و نور زیاد خورشید محافظت نمایند و شرایط نامساعدی برای ساکنین بوجود میآورند، از سوی دیگر به کارگیری دیوارها و سقفهای با ضخامت کم که در مقابل موقعیت خاص این منطقه، هیچگونه مقاومتی ندارد و همچنین استفاده از قیر سیاه رنگ بر روی پشت بامها که به علت تیرگی رنگ موجب افزایش دما در فصل تابستان و به جهت انتقال حرارت از طریق بام موجب کاهش دما در فصل زمستان در داخل خانه میشود و در نهایت به کارگیری وسائل گرم کننده با مصرف انرژی فسیلی و دستگاههای خنک کنندهای که به علت دمای نامناسب فضاهای داخلی در فصول مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، به طور کلی بایستی بیان نمود که معماری جدید با شیوه ساخت ناهماهنگ با اقلیم از یک سو موجب عدم آسایش ساکنین و از سوی دیگر با استفاده نامناسب از مصالح و افزایش مصرف انرژی فسیلی معماری پایداری را که در گذشته وجود داشته، مد نظر قرار نداده است.
یکی از پایه های شکل گیری معماری ایرانی، اقلیم می باشد .
که براین اساس معماری مناطق کویری ، گرم ، مرطوب ، سرد هویت وساختار خود را می یافت و بر کالبد آنها معنا می بخشید .
اما در جریان معماری به اصطلاح مدرن که صرفا به قول نیچه رفتاری گله ای بیش نبود.
باعث ازدست رفتن گوهر ناب معماری ایرانی که در قرنها ممارست به ایدآلهای زمان و مکان دست یافته بودند پس زدیم و خودباخته معماری بدون محتوا گشته ایم .
حال پس از تاراج معماری در اندیشه انیم تا با عناوینی چون معماری پایدار ، بهینه سازی و غیره که خود نیز تقلیدی بیش از دیگران نیست، هویت ازدست رفته را به بناها و شهرهایمان بازگردانیم.
ولی به قول حسن فتحی شایسته است .
قبل از ایجاد یا ارائه ی راه حل های مکانیکی ابتدا باید راه حل های سنتی درمعماری محلی را ارزیابی کرد: آنگاه این روش ها را پذیرفت یا برای تطبیق با ملزمات مدرن و پیشرفته آنها را اصلاح کرد.
..
این فرایند می بایست بر پیشرفت های جدید درعلوم انسانی و فیزیک و نیز علوم همچون فن آوری مصالح ، آیرودینامیک ، هواشناسی و فیزیولوژی مبتنی باشد.
در این مقاله سعی کرده ایم برای بیان ارزشهای اقلیمی معماری ایرانی با ارائه چار چوب نظری ؛ به بررسی معماری سنتی دو اقلیم از چهار اقلیم ایران می پردازیم : - معماری منطقه معتدل و مرطوب : معماری بومی- روستایی گیلان - معماری منطقه گرم و خشک: معماری بافت مسکونی یزد عبدالمجید نورتقانی و روح اله رحیمی کارشناسان ارشد معماری ، دانشکده هنر ومعماری ،دانشگاه شیراز انسان همواره در طول تاریخ سعی مینماید به منظور ایجاد سرپناهی امن برای سکونت، آنرا با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و در حقیقت شرایط جغرافیایی، اقلیمی نیز در شکلگیری این فضای زیست، دخالت مستقیمی دارد.
در ایران به علت دارا بودن، چهار اقلیم متفاوت گرم و مرطوب، گرم و خشک، معتدل و مرطوب و سرد، معماریهای متفاوتی (به ویژه در طراحی مسکن بومی) هماهنگ با اقلیم بوجود آمده در چنین فضاهای ساخته شدهای، بکارگیری مصالح بومی که کمترین تأثیر نامطلوب بر محیط را دارند و همچنین کاهش میزان انرژی مصرفی با استفاده از مصالح محلی، موجب پایداری محیط زیست و افزایش دوام بناها گردیدهاند.
از این رو در این مبحث، سعی بر آن است تا بتوانیم معماری بومی ایران را در اقلیمهای متفاوت با توجه به پایداری محیط و صرفهجویی در مصرف انرژی بررسی نموده و معایب معماری جدید در هر اقلیم را از نظر مواردی همچون به کارگیری مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، طراحی نامناسب بنا، عدم صرفهجویی در مصرف انرژی و تخریب محیط به صورت اجمالی مورد ارزیابی قرار دهیم.
چگونگی برخورد با طبیعت و معماری در آن، واکنشی است که هر انسانی در نقاط مختلف کره زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … میباشد.
از اینجاست که ما شاهد معماری بومی گوناگونی در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم وفرهنگ میباشیم که ویژگیهای خاص منطقه خود را نشان میدهند.
در ایران به علت دارا بودن شرایط گوناگون اقلیم و فرهنگ، ویژگی خاصی دارد و معماریهای متفاوتی هماهنگ با اقلیم در آن به وجود آمده است.
لذا به منظور بررسی معماری سنتی هر اقلیم، به ویژه طراحی مسکن بومی، نکاتی را مدنظر قرار دادهایم که شامل موارد ذیل میباشند:الف- خصوصیات اقلیمی هر منطقه چه تأثیری بر معماری آن منطقه خواهد گذاشت؟
ب- نحوه بکارگیری مصالح بومی و انرژیهای قابل تجدید در معماری هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی به چه صورت میباشد؟
ج- آیا در ساخت و سازهای هر منطقه حفظ محیط زیست و صرفهجویی در مصرف انرژی مورد توجه قرار میگیرد؟
مروری بر ادبیات به منظور ارائه دیدگاه صاحب نظرانی که در زمینه بررسی معماری سنتی ایران در ارتباط با میزان انطباق آنها با شرایط اقلیمی و ساخت و ساز پایدار تحقیق کردهاند، گزیدهای از نظرات را انتخاب نمودهایم که پس از ارائه مطالب، در این بخش در مبحث چارچوب نظری، موضوعات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
- داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در مطالعات خود به بررسی معماری بومی گیلان «در چارچوب مطالعه معماری سنتی ایران، بر اساس شرایط محیطی» پرداخته و در ابتدا به بررسی طراحی مسکن در خطه گیلان اشاره نموده و با توجه به موقعیت محیط پیرامون بناهای مسکونی چند تیپ از الگوی مسکن را مورد ارزیابی قرار دادهاند.
چار چوب نظری با در نظر گرفتن تحقیقات متعددی که در زمینه طراحی بنا با توجه به شرایط اقلیمی صورت گرفته بایستی به این نکته اشاره نمود که در مطالعات انجام شده، مبحث ساخت و ساز پایدار در ارتباط با بناهای سنتی ایران به صورت موضوعی خاص مدنظر قرار نگرفته و همواره به چگونگی ساخت بناهای گذشته در تطابق با شرایط اقلیمی پیرامون آنها در مناطق مختلف پرداخته شده است.
در برخی از مطالعات نیز به اهمیت مسئله انرژی در بنا و چگونگی به کارگیری انرژیهای قابل تجدید و عدم استفاده از انرژیهای فناپذیر اشاره شده و یا به طور اخص به این نکته پرداخته شده است.
از این رو در این تحقیق تمامی نظرات و مطالعات جمعآوری شده و در قالب دو اقلیم از چهار اقلیم متفاوت ایران با توجه به نمونههای موردی در شهرها، ویژگیهای معماری سنتی ایران در ارتباط با مقوله پایداری مورد بررسی قرار گرفته است.